بخشی از مقاله

میوه ها و گیاهان پیوندی و علل پیوند

پیوند زدن كه در حقیقت عبارت از زخم كردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور كردن دو نبات مختلف به زندگانی با یكدیگر است، تغییرات فیزیولوژیكی و بیولوژیكی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.

پیوند از نظر فیزیولوژیكی و بیولوژی
پیوند زدن كه در حقیقت عبارت از زخم كردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور كردن دو نبات مختلف به زندگانی با یكدیگر است، تغییرات فیزیولوژیكی و بیولوژیكی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.

جوش خوردن پیوندك و پایه
برای اینكه فسمت های مختلف دو گیاه بتواند با یكدیگر زندگانی كرده و تولید نهال جدید كند و بهره كافی دهد باید اتصال این دو قسمت با یكدیگر كامل باشد یعنی باهم جوش خورده یكی شود.این موضوع ممكن نیست مگر آنكه پایه و پیوندك با یكدیگر نمو نموده و سلولهای محل اتصال با یكدیگر شروع به فعالیت كرده نسج جوانی به وجود آورد.برای حصول این مقصود، باید دو طبقه مولده پایه و پیوندك با یكدیگر منطبق شده به یكدیگر بچسبند یعنی هیچ قسم مانع از مایع یا جامد و یا بخار بین آنها قرار نگیرد.
در نباتات علفی تقریباً تمام سلولهای پایه و پیوندك نمو كرده یك نوع سنجش پارانشیمی تولید می كند كه فضای بین پایه و پیوندك را پر می نماید.در نباتات خشبی این عمل تقریباً فقط بوسیله سلولهای طبقه مولده انجام می گیرد.پس از آنكه فضای بین پایه و پیوند به وسیله این نسج پر شد یك طبقه از سلولهای آن تبدیل به طبقه مولده شده و شبیه پلی رابط بین طبقه مولده پایه و این طبقه در پیوندك می شود كه من بعد مانند كامبیوم معمولی درخت در داخل تولید آوندهای چوبی نموده و در خارج تشكیل آوندهای آبكشی می دهدو بدین ترتیب اتصال و یكسره شدن آوندها از پایه به پیوند عملی می شود.
در نباتات دو لپه اگر مانع تجانس پایه و پیوندك در بین نباشد جوش خوردن دو قسمت درخت پیوندی حتمی است ولی در نباتات یك لپه این امر غیر ممكن است و اگر هم پایه با پیوندك جوش بخورد دوام آن حداكثر یك سال خواهد بود.( بنا بر تجربیات شوبرت در كتاب مولیش) علت عدم موفقیت درپیوند كردن نباتات یك لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوی و عدم وجود طبقه مولده متصل به هم می باشد.

قرابت پیوندك با پایه
جوش خوردن پایه و پیوندك تابع دقت در عمل قرار دادن پیوندك روی پایه می باشد ، یعنی دو طبقه مولده باید حتماً با یكدیگر تماس حاصل كنند ولی برای منظور مورد بحث یعنی جوش خوردن دو قسمت با یكدیگر این شرط كافی نیست زیرا علاوه بر لزوم تطبیق دو طبقه مولده طبیعت دو گیاه مورد عمل نیز باید با یكدیگر وفق دهد و یا به عبارت دیگر تجانس و قرابتی نیز بین انها برقرار باشد.تا عمر درخت پیوندی زیاد شده و بهره كافی دهد.در پاره ای از نباتات مشاهده می شود كه دو نوع گیاه مختلف مانند درخت گلابی و درخت به كاملاً با یكدیگر جوش خورده تولید درختی پر بهره و نسبتاً قوی می نماید.در بعضی از درختان دیگر حتی افراد یك جنس را كه ژانر می نامند نمی توان با یكدیگر پیوند نمود مثلاً سیب و گلابی كه هر دو از یك جنس ولی جور مختلف می باشند اغلب با یكدیگر جوش نمی خورند و اگر هم اتفاقاً پایه .و پیوندك با یكدیگر جوش خورد عمر درخت پیوندی خیلی كوتاه می باشد و از نظر اقتصادی كم بهره خواهد بود.این قرابت و تجانس كه امری است طبیعی گاهی به اندازه كار پیوند زدن را مشك می كند كه پاره ای از درخت های سیب را نمی توان با یكدیگر پیوند نمود.مثلاً درخت سیبی كه دارای چوب نرم است و درخت سیبی كه چوب آن سخت می باشد با یكدیگر قابل پیوند نیست.
موضوع تجانس بین پایه و پیوند كه از مسائل مهم پیوند زدن و یكی از شرایط لازم موفقیت در عمل پیوند می باشد كاملاً تجربی است .یعنی فقط عمل و ازمایش نشان می دهد كه چه نوع گیاهی یانبات دیگر قابل پیوند كردن است.
در قاعده عمومی و بطور كلی می توان گفت كه گونه های مختلف یك جنس با یكدیگر قابل پیوند كردن می باشد.موفقیت در پیوند دو جنس مختلف مشكل و به طور استثناء حاصل می شود ودر چنین مواقع درخت پیوندی ضعیف و یا كم عمر است و پیوند افراد و خانواده مختلف با یكدیگر غیر ممكن است.

اثر متقابل پیوندك و پایه روی یكدیگر و نتایج آن
عده ای از دانشمندان ( من جمله مولیش) معتقد هستند كه پایه و پیوندك در یكدیگر تاثیر ندارند زیرا هیچ یك از تغییرات حاصله ارثی نیست و با بذر قابل تكثیر و تولید مجدد نمی باشد.دسته ای دیگر مانند دانیل و بوف عقیده دارند كه تاثیر متقابل دو قسمتی كه با یكدیگر زندگانی می كنند زیاد است و این تغییرات ارثی می باشد و حتی ممكن است منجر به ایجاد گونه جدیدی بشود مانند بذری كه از پیوند كلم معمولی روی ریشه شلغم به دست می آید.


1- در پاره ای از درختان رنگ میوه و یا رنگ برگ و گل در اثر انتخاب پیوند مناسب تغییر می كند مثلاً اگر یك گوجه فرنگی را كه دارای برگهای قرمز رنگ است روی گوجه آمریكایی پیوند كنند رنگ برگ آن تیره تر می شود تا آنكه همان گونه را روی گوجه معمولی پیوند بزنند.


2- نتیجه دیگر اثر متقابل پایه و پیوندك مقاومت بیشتر درخت پیوندی به بیماریها و سرمای زیاد می باشد.
3- یكی دیگر از تاثیرات پیوند كردن درختی كم شدن عمر بعضی از درختان پیوندی است.هر گاه پسته معمولی را روی درختی از گونه خود و یا از گونه آتلانتیكا پیوند كنند درخت پیوندی در حدود دویست سال عمر می كند ولی درخت پسته ای كه در آن پیوندك پسته معمولی و پایه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بیش از 60 یال عمر نمی كند

 

فواید پیوند
1- در گیاهانی كه نمی توان آنها را با قلمه و یا پا جوش ازدیاد نمود برای حفظ مشخصات خارجی و داخلی یعنی ژنتیكی پایه مادری از پیوند استفاده می نماید به عبارت دیگر پیوند كردن تغییری در خواص ظاهری و یا باطنی پیوندك نمی دهد.
2- درختان كهن كه به علتی قسمت هوایی ان از بین رفته و یا فرسوده شده باشد ولی ریشه آن قوی و فعال است می توان ان درخت را به وسیله پیوند جوان كرد و این عمل را نسبت به نوع درخت تا حداكثر 5 مرتبه تكرار نمود.


3- در درختان ضعیف كه مقدار ریشه در آنها كم بوده و یا طبیعاتاً قادر به جذب شیره خام به اندازه كافی نمی باشند با پیوند كردن شاخه ریشه داری به تنه ان جبران كمبود شیره خام را نموده قسمت هوایی چنین درختی قوی می گردد.این كاملاً كاملا شبیه به تزریق خون در بدن بیماری است كه مقدار زیادی از خون خود را از دست داده باشد با این تفاوت كه نزد انسان پس از یك یا چند مرتبه تزریق كمبود خون تامین شده و تكرار عمل لازم نیست ولی در درختان این تزریق شیره خام اضافی باید همیشگی باشد و به این جهت است كه با پیوند كردن پایه ریشه داری كه در نزدیكی درخت مورد عمل كاشته شده برای همیشه منبع شیره خامی در دسترس آن قرار می دهند.
4- اغلب اتفاق می افتد كه در زمستان جانوران جونده مانند خرگوش به باغ آمده پوست درختان را می جوند و از این را ه اغلب باعث خشك شدن درخت می گردند.برای نجات درخت از مرگ حتمی كافی است دو سر شاخه جوان را در بالا و زیر خم حاصله از دندان جانور به طوری كه بعداً شرح خواهیم داد پیوند كنند.
پس از دو یا سه سال شاخه های جوان پیوند شده قوی گردیده و علاوه بر رساندن مقدار كافی شیره خام به درخت وزن قسمت هوایی آن را نیز تحمل نموده تاج درختبر جا می ماند و در این موقع اگر شدت آسیب زیاد باشد به حدی كه نتوان باقی مانده تنه زخمی درخت را یعنی قسمتس كه بین دو محل پیوند قرار گرفته نگاه داشت آن را قطع می كنند و درخت به جای یك تنه دارای چهار پایه خواهد شد.
5- هر گاه درختی در محل معینی نتواند به وسیله ریشه خود تهیه مواد غذایی كند از پیوند استفاده نموده درخت مطلوب را روی پایه دیگری كه قرابت و تجانس با درخت مورد بحث داشته باشد پیوند می نمایند مانند بادام كه در اراضی مرطوب نمی توانند زندگانی كنند و یا رازقی در خاكهای آهكی در این صورت بادام را روی گوجه و رازقی را روی یاس معمولی كه قادربه زندگانی در خاك آهكی می باشد پیوند می كنند.


6- در درختانی كه روی ریشه خود ضعیف و یا زیادتر از حد معمول و لازم قوی می شوندباغبان با پیوند نمودن این نوع درختان روی پایه مناسب دیگر قدرت و یا ضعف قسمت هوایی درخت مورد عمل را بنابر میل خود تغییر می دهد.مانند پیوند درخت گلابی روی پایه به.درخت به طبیعتاً كوتاه و تقریباً درختچه است و ریشه آن نیز كم و سطحی می باشد.پیوند درخت گلابی روی درخت به از این ضعف و كمی ریشه استفاده نموده كوتاه و كم رشد می شود ولی در عوض دارای میوه شیرین تر و كمی مرغوب تر می گردد.


7- در پاره ای از درختان مانندپسته گل نر و ماده از یكدیگر مجزا و روی دو درخت جدا قرار دارد به نحوی كه اگر تمام درختان پسته در باغی به تنهایی از درخت نر یا ماده تشكیل شده باشند آن باغ هیچگاه بهره نخواهد داد.و لازم است حتماً هر دو نوع درخت را نزدیك یكدیگر كاشت.معمولاً در بدر تاسیس باغ پسته برای هر 9 عدد درخت پسته ماده یك درخت نر به منظور تامین مقدار لازم پلن یا گرده برای تلقیح می كارند ولی در اغلب باغات كهنه مانند باغات پسته دامغان مشاهده می شود كه تمام درختان باغ از نوع ماده می باشندو مقدار حصول باغ پسته بسته به وزش باد یا وجود یك درخت یا چند درخت نر در باغات مجاور می باشد و بنابراین اولاً درختان هر سال میوه نمی دهندو یا اگر میوه دار شوند، مقدار آن سیار كم می باشد.برای رفع این عیب و اصلاح باغ كهنه باید از پیوند استفاده نمود.به این طریق كه روی پاره ای از درختان ماده كه به فاسله منظمی از یكدیگر قرار دارند یك شاخه را باجوانه درخت نر پیوند می نمایند تا هر سال مقدار كافی گرده برای بارور كردن گلهای ماده موجود باشد و بهره برداری از باغ هر سال منظم و مرتب گردد.


8- معمولاً گیاهانی كه از بذر یا هر وسیله غیر تناسلی به غیر از پیوند به وجود می آیند پس از مدتی زندگانی و رسیدن به حد بلوغ كه بطور متوسط 6تا 7 سال به طول می انجامد شروع به میوه دادن و یا گل كردن می نماید.در صورتی كه اگر همین درختان بوسیله پیوند زیاد شوند پس از مدت كوتاهی كه حداكثر از 2تا3 و یا 4 سال تجاوز نمی كند شروع به گل كردن و میوه دادن می نماید. بنابراین یكی دیگر از فواید پیوند تسریع در بهره برداری می باشد.


9- در آزمایشگاه ها مخصوصاً در مورد اصلاح میوه و یا ایجاد انواع جدید بوسیله دو رگ گیری لازم است كه قبلاً نوع میوه حاصله مورد آزمایش قرار گیرد و كاشتن بذر همیشه حصول مقصود را به تاخیر می اندازد در صورتی كه پیوند دوره آزمایش را كوتاه می كند.


10- در پاره ای درختان پیوند قدرت بار دادن درخت پیوندی را زیاد می كند.
11- معمولاً تكثیر مكرر گیاهی در مدت طولانی با تقسیم ریشه یا بذر خالص نیكو و جلب توجه گیاه را از بین برده و محصول نامرغوبی جایگزین میوه یا گل مرغوب آن می گردد و این خاصیت در اصطلاح علمی انحطاط یا دژنرسانس نام دارد .مثلاً گل كوب را هر گاه به وسیله تقسیم غده ریشه ازدیاد نمایند پس از مدتی گلها كوچك و نامرغوب می شود.برای جلوگیری از انحطاط و یا اقلاً به تاخیر انداختن آن می توان از قلمه و یا پیوند استفاده نمود.


12- بعضی از درختان تولید پاجوش فراوان می كنند. پاجوش زیاد باعث ضعف درخت می شود و قطع و بر طرف كردن آنها نیز دشوار و مستلزم مراقبت دائمی و هزینه می باشد.مانند انواع یاس درختی و پاره ای از گل های سرخ و نسترن برای رفع این زحمت اغلب گل یا میوه مطلوب را روی پایه ای كه طبیعتاً پاجوش نمی دهد پیوند می نمایند.


13- اغلب مشاهده می شود كه درختی با دارا بودن تمام شرایط لازم برای میوه دادن مانند سن بلوغ قدرت كافی و عدم شاخ و برگ زیاد معهذا میوه نمی دهد.علت این امر هنوز كاملا روشن نیست ولی تجربه نشان داده است كه هر گاه چند جوانه گل از درخت همجنس روی یكی از شاخه های آن پیوند كنند درخت مورد عمل در سالهای بعد مرتباً میوه خواهد داد.

فصل پیوند
بنابر آنچه بیان شد موقع پیوند زدن زمانی است كه گیاه در دوره فعالیت یعنی شیره نباتی در جریان باشد.بنابراین از نظر علمی در هر موقع از ستال به استثنای موقعی كه گیاه در دوره استراحت به سر می برد و شیره نباتی راكد گردیده می توان عمل پیوند را انجام داد.
این نظریه در عمل به اشكالاتی بر می خورد كه عملا موقع پیوند زدن را محدود می كند.
1- مقدار زیاد شیره نباتی مانع ایجاد تماس بین پیوندك و پایه در ناحیه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با یكدیگر می شود و به اصطلاح باغبانان پیوندك در شیره نباتی مایع مانع ایجاد تماس بین پیوندك و پایه در ناحیه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با یكدیگر می شود و به اصطلاح باغبانان پیوندك در شیره نباتی خفه می گردد.
2- حرارت زیاد باعث تبخیر فوق العاده پیوندك شده و قبل از آنكه سلولهای طبقه مولده یكی شوند و شیره نباتی كافی به پیوندك برسد، گرما پیوندك را خشك نموده از بین می برد.
3- سرمای زمستان و یخبندان و بطور كلی حرارت كمتر از 10 درجه در هوای اطراف پیوندك نیز مانع فعالیت سلولهای نامبرده گردیده جوش خوردن پیوند را غیر ممكن می سازد.

بنابر آنچه گفته شد عملاً در دو فصل بطور حتم می توان گیاهان را پیوند كرد .یكی در فصل بهارپس از بیدار شدن پایه و قبل از انكه شدت جریان شیره نباتی زیاد شود و یا انكه سرمای اول بهار مانع فعالیت سلولهای قسمت هوایی گیاه گردد و دیگری در اواخر تابستان و یا ائایل پائیز (بنا بر نوع درخت ) كه جریان شیره نباتی تا اندازه ای كند شده و سرمای زمستان هنوز فرا نرسیده است.بدیهی است كه هر گاه ممكن شود با وسایل مناسبی از اثر سوء گرمای تابستان جلوگیری به عمل آید و یا آنكه گرمای هوای محل اجازه دهد می توان درفصل نامبرده نیزعمل پیوند را انجام داد.

 

وسایل و لوازم پیوند زدن
این ادوات عبارتند از : اره بزرگ و كوچك – داسك – قیچی باغبانی – چاقوی پیوند زنی – داس مخصوص جهت تهیه پایه در پیوند اسكنه – ریسمان و چسب پیوند می باشد.
ریسمانی كه در پیوند زدن به كار می رود باید دارای شرایط زیر باشد :
1- در مقابل آفتاب و رطوبت زود نپوسد.


2- ریسمان باید به اندازه كافی قابل كشش باشد تا مانع نمو قطری پایه در محل پیوند نگرددزیرا اگر ریسمان فاقد این خاصیت باشد پیوندك از بالای محل پیوند نمو زیاد نموده و متورم می گردد در صورتی كه پایه در آن نقطه نازك و ضعیف می ماند و این امر ممكن است در آتیه باعث سستی درخت پیوندی گردیده و در اثر جزیی حادثه و یا وزش باد نسبتاً شدیدی قسمت پیوندی درخت از پایه جدا شود.


3- ریسمانی كه برای بستن به كار می رود نباید در اثر رطوبت كوتاه شود و یا به اصطلاح معروف « آب برود» زیرا در این صورت ریسمان كوتاه شده به پایه و پیوندك فشار وارد آورده مانع نمو و رشد قطری شاخه می گردد.در عین حال رطوبت و حرارت نباید موجب طویل شدن ریسمان گردد چه در این جالت ریسمان از دو شاخه باز شده و نتیجه مطلوب ازبستن پیوندك و پایه حاصل نمی شود.هر اندازه درخت قوی و ضخیم تر است ریسمان نیز باید كلفت تر و محكم تر باشد.


4- ریسمان باید به اندازه كافی محكم باشد تا در اثر قطور شدن شاخه ریسمان قبل از موقع مناسب پاره نشود.

انواع ریسمان
ریسمانهای مختلفی كه برای بستن پیوندك به كار برده می شود عبارت است از : ریسمان پشمی – پنبه ای – علفی و یا پوست پاره ای از درختان مانند پوست درخت بید و غیره.
برای بستن انواع پیوند های نازك و متوسط ریسمان پشمی وسیله خوبی است .رطوبت در این نوع ریسمانها تاثیر ندارد.مخصوصا اگر در موقع تهیه آنها شم مورد استفاده را مدتی در روغن گذارده باشند.قوه كشش پشم نیز به اندازه كافی می باشد.
در رسمان پنبه ای نیز تغییرات جوی مخصوصا رطوبت تاثیر نداردولی قوه كشش آن كم است و در بستن درختان سریع الرشد مانع نمو قطری محل پیوند می شود .ریسمان پنبه ای بیشتر برای بستن درختان ضخیم و آنهایی كه نمو و رشد قطری كمی دارند مورد استفاده قرار می گیرد.
ماده ای كه برای این منظور مورد استفاده قرار می گیرد ، چسب پیوند نام دارد و باید دارای خواص زیر باشد:
1- چسب پیوند باید در مقابل گرمای خورشید اب نشود زیرا در این صورت جوانه هایی كه زیر محل پیوند قرار گرفته است ، در اثر ذوب چسب پوشیده شده و از فعالیت و نمو باز می ماند.
2- چسب پیوند باید به نحوی تركیب شود كه در مقابل سرمای اتفاقی ترك نخورد و منفذی بزای تبخیر پیوند و دخول آب و هوا زیر پیوند و پوست درخت ایجاد نشود.
3- چسب پیوند باید به اندازه كافی نرم باشد تا بتوان آنرا به آسانی روی شكافها و درخت مالید .
4- چسب پیوند باید غیر قابل نفوذ به آب و هوا باشد.
5- چسب پیوند باید از موادی تركیب شده باشد كه مضر برای سلامتی درخت نباشد ، یعنی پوست درخت را نسوزاند و سلولهای جوان را نكشد.
چسب پیوند از مخلوط كردن اجسام مختلف كه هر كدام دارای چند یا یكی از خواص نامبرده می باشد به دست می آید و این اجسام عبارت است از : صمغ –سقز – قیر- زفت – موم – پیه- روغن كتان – پارافین – دوده – گل افرا – و در بعضی موارد الكل و تربانتین .در عمل تعداد معینی از اجسام نامبرده را به نسبت معین با یكدیگر مخلوط نموده مورد استفاده قرار می دهند.

انتخاب پایه و پیوندك
پایه و پیوندك باید هر كدام دارای خواص و صفاتی باشد تا پیوند زدن ممكن و یا از نظر اقتصادی مقرون به صرفه گردد.
1- انتخاب پایه: بهترین پایه باید دارای شرایط زیر باشد:


مقاومت به سرما-این موضوع در نواحی گرمسیر و یا نقاطی كه دارای آب و هوای معتدل می باشندچندان دارای اهمیت نیست ولی در مناطث سردسیر برای دوام درخت پیوندی و برداشت بهره كافی باید پایه هایی انتخاب نمود كه در مقابل سرمای سردترین زمستان محل مقاومت كند و مخصوصاً این نكته را باید در نظر گرفت كه مقاوت پایه به این عمل باید بیشتر از مقاومت پیوندك باشد چه اگر پایه به سرما حیای تر از پیوندك باشد در سالهای خیلی سرد و فوق العاده درخت پیوندی به كلی از ریشه خشك می شود در صورتی كه اگر مقاومت آن زیادتر شد.در چنین سالی هر وقت پیوندك در اثز سرما ازبین رفت می توان ازریشه قوی یا زیاد پایه كه د مقابل سرما اثتقامت كرده استفاده نموده مجدداً آن را پیوند كرد.در این صورت نمو پیوندك سریع بوده زودتر از درختی كه پایه آن جوان و ضعیف است میوه خواهد داد.


2-ازدیاد پایه: برای پایه نوعی را باید انتخاب نمود كه تكثیر آن به آسانی و با هزینه كم میسر باشد و مخصوصاً تا جایی كه ممكن است باید پایه را بوسیله غیر تناسلی ازدیاد كرد زیرا فقط در این صورت است كه پایه ها یكنواخت و از یك جنس بوده و با در نظر گرفتن اثر متقابل پایه و پیوندك در یكدیگر باغ یكنواخت به دست می آید و بهره برداری از آن آسانتر و كم هزینه تر می شود.


3- مقاومت به بیماریها: یكی از شرایط مهم در انتخاب پایه مقاومت آن به انواع مختلف بیماریها و آفات می باشد .مثلا درباره انواع مو كه از نظر علمی به ویتیس وینفرا معروف است ( كلیه موهای ایران از این نوع است ) مورد حمله حشره زیر زمینی واقع می گردد كه فیلكسر نام دارد.این آفت روی ریشه مو زندگانی می كند و در مدت نسبتاً كمی درخت را خشك نموده از بین می برد.در مقابل موهای محلی ایران یك نوع دیگردرخت انگور یافت می شود كه اصل آن از آمریكا بوده و این حشره به ریشه آن صدمه نمی زند.


خوشبختانه این آفت در ایران مشاهده نشده ولی هر گاه در ناحیه شیوع یافت باید موی ایرانی را روی پایه آمریكایی پیوند نمود.تا بوته انگور از گزند فلیكسر در امان بماند.


4- آسانی عمل پیوند زدن:پوست پاره ای از گیاهان به سختی از چوب جدا می شود ودر بعضی دیگر پوست به اندازه ای نازك است كه جدا كردن آن از چوب غیر مقدور می باشد.و این موضوع در پیوند تاجی و شكمی دارای اهمیت فراوان است.بنابراین در مورد پیوند كردن باید نوعی از گیاه به عنوان پایه انتخاب شودكه به آسانی بتوان پوست آن را از چوب جدا نمود.


5- مقدار و نوع ریشه:نباتاتی كه دارا یریشه سطحی و قوی می با شند بر گیاهانی كه دارای ریشه عمودی و ضعیف می باشند از نظر پایه ترجیح دارند چه تغییر مكان دادن درختانیكه ریشه سطخی دارند به مراتب آسانتر و موفقیت بیشتری در پی دارند

تحمل به شوری و روابط مواد معدنی پیوند خورده و پیوند نخورده هندوانه گیاهانی که در سیستم چرخشی مواد غذایی

واژه های کلیدی:
سیترولوس ، پیوند زدن، تحمل به شوری، سیستم چرخشی مواد غذایی، گیاهان پیوندی و ساقه

چکیده
با هدف تعیین اینکه آیا پیوند زدن می تواند تحمل به شوری از هندوانه را بهبود بخشد، یک آزمایش گلخانه ای از عملکرد، کیفیت میوه، تبادل گاز و ترکیبات معدنی گیاهان هندوانه، خواه پیوند نخورده و یا پیوند خورده را بر روی ماکیز و ارکول و دو ساقه تجاری کشت تعیین شده، انجام شد. گیاهان با محلول غذایی با هدایت الکتریکی (EC) از 2.0 یا 5.2 دسی زیمنس بر متر عرضه شد. افزایش شوری در محلول غذایی عملکرد کل را کاهش میدهد. عملکرد کل میوه در گیاهان پیوند خورده بیشتر از گیاهان پیوند نخورده بود. شوری در گیاهان پیوند خورده و پیوند نخورده با افزایش ماده خشک و کل مواد جامد محلول بهبود می یابد. کیفیت غذایی هندوانه پیوند خورده در مقایسه با آن دسته از گیاه پیوند نخورده مشابه بود. در تمام ترکیبات پیوند زدن، رابطه منفی بین سدیم و کلر در بافت برگ و عملکرد ثبت شد. پیوند زدن غلظت سدیم، اما نه کلرید، در برگ کاهش داد.


مقدمه
در بسیاری از مناطق با کشت گلخانه ای فشرده، در دسترس بودن آب با کیفیت خوب محدود است. از این رو، افزایش تقاضا برای نیروی آب تولید کنندگان به استفاده از آب شور برای آبیاری محصولات کشاورزی خود را، که باعث تجمع تدریجی سدیم و کلر در منطقه ریشه به سطح است که ممکن است برای رشد گیاه و عملکرد آنها زیان آور باشد. تلاش های متعددی به منظور بهبود تحمل به شوری از محصولات از طریق برنامه اصلاح نژاد سنتی و با انتقال ژن از گیاهان، اما کامیابی های تجاری محدود بوده است ، ساخته شده است. در انتظار انتشار مواد جدید افزایش یافته ژنتیکی، با بهبود تحمل به شوری، تکنیک های پیوند زدن ممکن است سریع باشد، هر چند گران، روشی برای کاهش به اثرات زیان بار نمک در محصولات گیاهی وجود دارد. مطالعات انجام شده در گوجه فرنگی و هندوانه های پیوند زدن مربوط به توانایی ساقه به حذف یونهای سدیم و کلر سمی شده برای بهبود تحمل به شوری گزارش داد.


از آنجا که هندوانه یکی از مهم ترین محصولات باغی در جهان است و تولید آن در مناطق نیمه خشک، که در آن آب شور غالبا برای آبیاری استفاده می شود متمرکز شده است فرض بر این است که ساقه مفید قادر به کاهش جذب و حمل و نقل میزان شوری یون به ساقه می باشد. این باید کم و یا از تجمع سطوح سمی سدیم و کلر در برگ و در نتیجه بهبود عملکرد جلوگیری شود. برای پرداختن به این سوال، گیاهان هندوانه در یک راه حل سیستم چرخشی مواد غذایی (NFT) با استفاده از شور و محلول غذایی غیر شور رشد داده شدند. گیاهان پیوند زده و گیاهان پیوند نخورده از نظر عملکرد، کیفیت میوه و ترکیب مواد معدنی در مقایسه شدند.

 

مواد و روش ها
این آزمایش در گلخانه پلی اتیلن 300 متر واقع در مزرعه دانشگاه توشیکا، مرکز ایتالیا انجام شد. هندوانه 'شرکت تکث' بر روی ساقه های تجاری پیوند زده ماکیز و ارکول با استفاده از روش شکاف پیوند توسط لی (1994)شرح داده شد، در حالی که شرکت تکث پیوند نخورده به عنوان شاهد استفاده شد. 'شرکت تکث' هندوانه کوچک به عنوان نماینده ترکیبی بر پرورش در ایتالیا با توجه به عملکرد بالای آن محصول ، کیفیت میوه، زودرسی، و تقاضای بالا در بازار انتخاب شد. در مرحله دو، برگ

واقعی (15 آوریل 2004) پیوند زده و گیاهان پیوند نخورده را به تکه های پشم سنگ با 60 سانتی متر بین پشم سنگ پیوند زده قرار داده شد (7.5 * 7.5 * 6.5 سانتی متر) و پس از آن در 25 سانتی متر عرض و 6 متر طول کانال سیستم چرخشی مواد غذایی و 120 سانتی متر بین کانال های سیستم چرخشی مواد غذایی قرار داده شده ، تراکم بوته از 1.4 بوته در متر می باشد . گیاهان به صورت عمودی با استفاده از یک شبکه پلاستیکی آموزش داده شدند. درمان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه کانال سیستم چرخشی مواد غذایی تکرار قبل انجام شد.درمان های ترکیبی فاکتوریل دو رسانایی محلول (2.0 یا 5.2 دسی زیمنس بر متر مربع) و سه ترکیبی پیوند تعریف شد. هر واحد آزمایشی شامل یک کانال سیستم چرخشی مواد غذایی حاوی ده بوته است.
راه حل کنترل مواد مغذی به حال هدایت الکتریکی (EC) از 2.0 دسی زیمنس بر متر که شامل: 14.4 میلی مول، 1.8 میلی مول گوگرد، 1.2 میلی مول فسفر، 6.0 میلی مول پتاسیم، 4.0 میلی مول کلسیم، 2.3 میلی مول منیزیم، میلی مول سدیم1.0، 1.0 میلی مول کلر، 20 میکرو مول آهن، 9 میکرومول منگنز، 1.5 میکرومول مس، 3 میکرومول روی، 20 میکرومول بور، 0.3 میلی مول مولیبدن.محلول نمکی همین ترکیب به علاوه 29 میلی متر کلرید سدیم، و در نتیجه EC 5.2 بود. راه حل هر مخزن (یک مخزن از 100 لیتر در هر واحد آزمایشی) به حجم اولیه خود را با افزودن روزانه از آب مقطر به ارمغان آورد. علاوه بر EC و PH روزانه در تمام درمان های محلول غذایی اندازه گیری شد و در صورت لزوم آنها را به مقادیر اولیه با اضافه کردن محلول غلیظ و مخلوط اسید با نسبت های آنیونی همان محلول غذایی تنظیم شد. هر کانال سیستم چرخشی مواد غذایی مخزن مستقل به ارائه راه حل مواد مغذی بود.محلول غذایی پمپ شده و در 2 لیتر بر دقیقه تحویل داده شد که در پایان از هر مشخصه و به طریق آرامی اجازه اجرا داده شد و بیش از حد به مخزن جهت چرخش بعد از تخلیه شد.
به طور کامل میوه جات بالغ از 6 ژوئن - 7 ژوئیه برداشت شدند، و تعداد میوه جات، به معنای توده میوه و عملکرد کل در پنج بوته در طرح مشخص شد. سه میوه جات در بازار نماینده از هر قطعه برداشت شده در 20 ژوئن برای پارامترهای کیفیت میوه مورد بررسی قرار گرفت. از عصاره مایع به دست آمده از میعان و فیلتر کردن در هر یک از میوه، مواد جامد محلول (TSS) محتویات آب های انکسارسنج آتاگو تعیین شد و به عنوان درصد قند در 20 بیان شده است. میوه ها در یک اجاق هوا اجباری در 80 به مدت 72 ساعت خشک شده و برای تعیین ماده خشک میوه (DM) وزن شد.


در برداشت نهایی (8 جولای، 85 روز پس از نشاکاری)، برگ هندوانه (پنج تکرار در هر تیمار)در گرمخانه با 80 درجه سانتی گراد به مدت 72 ساعت خشک شد و پس از آن در زمین کارخانه وایلی از طریق یک صفحه نمایش 20 شبکه و 0.5 گرم از خاکستر خشک در 400 درجه به مدت 24 ساعت عبور داده شد، انحلال خاکستر در نیتریک اسید به نسبت 1 به 20 و سنجش محلول به دست آمده با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر انتشار پلاسما استقرایی همراه بود. غلظت یون کلرید توسط تیتراسیون با نقره نیترات در حضور پتاسیم کرومات تعیین شد.


داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمون چند دامنه ای دانکن در 0.05 = p در هر یک از متغیرهای قابل اندازه گیری انجام شد.

 

نتایج و بحث
عملکرد میوه
عملکرد کل و میانگین جرم میوه (p <0.01) با اثر نامتقابل قابل توجهی تحت تاثیر سطوح شوری و ترکیب پیوندخورده شوری پیوند دارد. علاوه بر این، تعداد بسیاری میوه با پیوند ترکیبی اما نه با شوری تحت تاثیر (p <0.01) قرار دارد؛ هیچ اثر متقابل پیوند شوری وجود ندارد. نسبت به گیاه رشد کرده در راه حل کنترل، مجموع بازده میوه پیوند نخورده تکس، تکس \ ماکیز و گیاهان تک \ ارکول در معرض محلول سالین با 19.6 ، به16.2٪ کاهش یافت (جدول 1). عملکرد تحت درمان نمکی می

توانست با توجه به نمک به افزایش پتانسیل اسمزی و همچنین فعالیت یونهای سدیم و کلر در منطقه ریشه کاهش یابد.عملکرد کل میوه بالاتر از 81٪ در گیاهان پیوند خورده از گیاهان غیر پیوند بود که با تفاوت معنی داری بین سهام ریشه مشاهده شده (داده ها نشان داده نشده است).عملکرد کل کمتر از گیاهان پیوند نخورده با توجه به دو جرم متوسط میوه و

تعداد میوه کم (جدول 1) میباشد. نشان داده شد که پیوند به خودی به طور مستقیم به عملکرد گیاه تاثیر می گذارد (نسلسون و کاپل، 1996). نفوذ آن را می توان با تعامل و یا برخی از فرایند های زیر را اعمال کرد: افزایش آب و جذب مواد غذایی به دلیل سیستم قوی ریشه (لی 1994) ، تولید افزایش هورمون های درون زا و افزایش قدرت نهال سهام ریشه است. همه یا تعدادی از این فرآیندهای مشترک می تواند عملکرد بالاتر در هندوانه از گیاهان پیوند خورده مشاهده شده در مطالعه حاضر را توضیح دهد. تاثیر منفی افزایش محلول غذایی EC بر عملکرد کل در پیوند نخورده (19.6٪) و در گیاهان پیوند (به طور متوسط 16.1٪) مشابه بود. این نتایج یافته های ادلستون (2005) می باشد. در مقابل، رومرو (1997) نشان داد که پیوند کاهش اثرات منفی شوری بر عملکرد گیاهان خربزه است. در مطالعه حاضر، بر عملکرد بالاتر ضبط شده با پیوند عمدتا به دلیل پیوند در هر سه بود.

 

کیفیت میوه
مطالب ماده خشک میوه (DM) و مواد جامد محلول (TSS) به طور قابل توجهی (p <0.001) تحت تاثیر شوری اما نه با پیوند ترکیبی بود. افزایش شوری محلول غذایی افزایش DM و TSS 12٪ و 9٪ بود (جدول 1). یک اثر مثبت مشابه شوری بر DM و TSS نیز در گوجه فرنگی وجود داشت (دواریس 2001 و استناد آن) و کدو سبز (رافائل 2006) در کشت بدون خاک رشد کرده است. افزایش TSS میوه هندوانه با توجه به شوری ممکن است تنظیم اسمزی به دست آمده با افزایش سنتز ترکیبات آلی محلول در بافت گیاه (گرین وی و مانس 1980) منعکس کند.


گزارش شده است که پیوند ممکن است کیفیت میوه ، و در نتیجه چشایی بی مزه را مختل کند (لی 1994). در مطالعه حاضر، کیفیت تغذیه ای هندوانه پیوند خورده مانند ماده خشک میوه و مطالب TSS هندوانه پیوند خورده شبیه به آن از گیاهان رشد کرده در ریشه های خود را دارند (جدول 1). بنابراین، استفاده از هندوانه های پیوند خورده در شرایط شور یک استراتژی بالقوه در افزایش عملکرد کل و با استفاده از اثر با کیفیت از آب شور می شود.

 

ترکیب مواد معدنی
غلظت سدیم در برگ به طور معنی داری (p <0.001) تحت تاثیر سطوح شوری پیوند ترکیبی، و تعامل شوری پیوند، با بالاترین ارزش ثبت شده در کارخانه پیوند نخورده رشد در محلول سالین (شکل 1) می باشد. این نشان می دهد که گیاهان پیوند خورده موثر تر نقل و انتقال سدیم به برگ را از مطالعه حذف کردند. این خروج سدیم توسط ریشه سهام مشاهده شده است (گرافنبرگ 1996).


غلظت کلر در برگ های شوری (p <0.001) اما به طور قابل توجهی با پیوند ترکیبی تحت تاثیر قرار نگرفت. شوری، غلظت کلر در برگ 16.9تا 35.3 گرم بر کیلوگرم وزن خشک افزایش یافته است.خروج یا کاهش در غلظت کلر در گیاهان پیوند خورده (داده ها نشان داده نشده است) مشاهده نشد. مشاهده شده است که از سدیم، در حالی که دیگران توانایی بیشتری به حذف سدیم از کلر (سایکس، 1992)داشتند. رومرو (1997) گزارش کرد که مکانیزم اصلی کاهش در تجمع یون کلر در گیاهان خربزه پیوند خورده که باعث کاهش اثر مضر شوری بر رشد بوته و عملکرد آن بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که عدم تفاوت در انباشت کلر بین گیاهان پیوند خورده و پیوند نخورده ، مشاهده شده در این مطالعه، ممکن است تشابه در پاسخ به تنش شوری را توضیح دهد.
نتیجه گیری
به طور خلاصه، افزایش شوری در محلول غذایی عملکرد کل را با کاهش متوسط توده میوه کاهش داده است ، اما کیفیت میوه با افزایش مقدار TSS بهبود داده است. گیاهان پیوند خورده غلظت سدیم و غلظت کلر برگ را کاهش داده بود. با این حال، حساسیت به شوری بین گیاهان پیوند خورده و پیوند نخورده و عملکرد بالای عرضه در بازار ضبط شده با پیوند عمدتا به دلیل پیوند در هر سه مورد مشابه بود.

منابع
دورایز، پاپادوپولوس و گاسلین 2001. تاثیر مدیریت هدایت الکتریکی بر عملکرد گوجه فرنگی گلخانه ای و با کیفیت میوه. آگرونومی 21 :367-383.
ایتون، کلاسکری، و گرینبرگ 1995. روش استاندارد برای آزمایش آب و فاضلاب. بهداشت عمومی آسن.
ادیلسفین، بنهور، کوهن، برگر و راوینا 2005. بورون و شوری ان بر روی گیاهان خربزه پیوند زده و غیر پیوند زده. خاک گیاهی 269: 273-284.
گل 1999. شور شدن و محصولات باغبانی. علمی. هورت. 78 :1-4.
گرافنبرگ، بوترینی، گوسفسدیانی، و لیپوچی دی پائولا 1996. عملکرد، رشد و عنصر محتوای کدو حلوایی، کدو سبز در شرایط شور، سدیمی رشد کرده است. علمی. هورت. 71: 305-311.
گرینوی و مانس 1980. مکانیزم های تحمل به شوری در غیر نمک دوست.
کارلا 1998. هندبوک مواد و روش مرجع برای تجزیه و تحلیل کارخانه. CRC مطبوعات وارز، ایالات متحده آمریکا 165-170.
لی سال 1994. کشت سبزیجات پیوند زده. وضعیت فعلی، روش پیوند، و منافع. علوم هورت 29: 235-239.
لنونی، گرودینا، کادینو، مادیدو و کارتللی 1990. تاثیر چهار سهام ریشه در برخی از ارقام خربزه و رقم در گلخانه. 127-134.
نیلسن و کاپل 1996 . تغذیه برگ گیلاس شیرین که توسط ریشه سهام تحت تاثیر قرار است. علوم هورت 31: 1169-1172.
رومرو، بلاکبر، راگالا و رویز 1977 . واکنش عملکرد گیاه و رنگدانه های برگ به شرایط شور: تاثیر سهام ریشه مختلف در گیاهان خربزه. گیاه دارویی 43:855-862.
رافائل، کارداریلی، باتیستللی، و کولا 2006. مقایسه سیستم های آبیاری و قطره ای زیر برای تولید کدو سبز گلخانه ای با استفاده از شور و راه حل های غیر مواد غذایی شور. ( در دست چاپ)
سانتا کروز، مارتینز رودریگز، پرز، رومرو آراندا و بولارین 2002. اثر ریشه سهام در پاسخ شوری گوجه فرنگی بستگی به ژنوتیپی ساقه. علوم گیاهی 825-831.


سونیولد2000 . بررسی اثرات تنش شوری بر اساس سبزیجات و گیاهان زینتی در باغبانی گلخانه ای. دانشگاه واگینینگین. هلند.


سایکس1992 .توارث از خروج نمک در گونه های میوه چندساله چوبی. خاک گیاه 123-129.
گروت و جانسن در سال 1994. تنوع ژنوتیپی از سهام ریشه برای رشد و تولید در خیار. احتمالات برای بهبود سیستم ریشه های اصلاح نباتات. 185-196.


جدول ها
جدول 1. اثر ترکیبی از پیوند زدن و سطح شوری. بر عملکرد کل، میانگین وزن میوه، تعداد میوه، ماده خشک و مواد جامد محلول (TSS) مطالب از میوه هندوانه.

آمار و ارقام

شکل 1. اثر پیوند ترکیبی و سطح شوری بر غلظت سدیم برگ، گیاهان هندوانه. میله عمودی SE+ نشان می دهد. ستون هایی که با حروف یکسان هستند بر اساس آزمون دانکن تفاوت نداشت (P = 0.05).

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید