بخشی از مقاله

نقش سلول های بنیادی در درمان ناباروری

ناباروري دغدغه 10 تا 15 درصد مردم دنياست. آماري كه كم و بيش، با همين رقم خودش را در مرزهاي كشور هم نشان مي دهد.
طبق اعلام سازمان جهانى بهداشت (WHO) تعداد زوج هاي نابارور دنيا به 510 ميليون زوج مي رسد. با اين حال، ايران در سال هاي اخير در درمان ناباروري حرف هاي زيادي براي گفتن داشته است.


باز شدن پاي تحقيقات مربوط به سلول هاي بنيادي هم در اين ميان، دريچه تازه اي است كه شايد به زودي به روي جماعت در انتظار فرزند گشوده شود. محققان ايراني اميدوارند با پيوند سلول هاي بنيادي به افراد نابارور قابليت به وجود آمدن نطفه در آن ها را به وجود مي آورند.


رئيس انجمن ناباروري ايران، مي‌گويد: "‌يكي از روش‌هاي جديد درمان ناباروري استفاده از سلول‌هاي بنيادي براي مردان و زناني است كه توانايي توليد نطفه ندارند. آزمايش‌هاي مطالعات حيواني اين روش در ايران بر روي موش انجام شده و موفقيت‌آميز بوده است. فاز انساني مطالعه اين روش هم شروع شده كه اگر به جواب نهايي برسد، تحول مهمي در درمان ناباروري محسوب مي‌شود."


بر اساس مطالعات انجام شده، 90 درصد زوج‌هاي نابارور مي‌توانند با استفاده از يكي از روش‌هاي درماني موجود صاحب فرزند شوند. استفاده از سلول‌هاي بنيادي مي‌تواند مشكل 10 درصد باقيمانده را حل كند."
شيوع ناباروري
در حال حاضر، روش‌هاي درماني مختلفي براي درمان ناباروري در ايران و جهان وجود دارد. لقاح مصنوعي، IVF و ميترواينجكشن از جمله اين روش ها هستند كه به گفته درمانگران به طور معمول تا حدود 35درصد در درمان ناباروري مؤثر‌ند."روش تخمك‌گذاري و لقاح مصنوعي معمولا به تولد چند جنين منتهي مي‌شود. در حالي كه زوج‌هاي نابارور معمولا خواهان يك فرزند هستند و اين يكي از عوارض اين نوع درمان‌ها است كه در برخي كشورها مانند چين با توجه به سياست كشورشان محدوديت‌هايي براي اين روش قائل شده اند. البته اين مسئله در كشور ما هنوز بلاتكليف است."
در دنياي امروز عوامل مختلفي موجب ناباروري در مردان و زنان مي شود كه علاوه بر عوامل ژنتيك عوامل اجتماعي، زندگي شهري، برخورد با اشعه‌ها، بيماري هاي عفوني شايع جوامع، در اين زمينه دخيل هستند.
تئوري‌هايي كه مبني بر تأثير آلودگي هوا و امواج موبايل در اين زمينه مطرح است كه هنوز اثبات نشده است.
«عوامل روحي رواني هم موجب ناتواني جنسي و كم شدن ارتباط جنسي مي‌شود كه در اين زمينه دخيل هستند. علاوه بر اين بالا رفتن سن ازدواج موجب شده است كه شانس ناباروري در زوج هاي جوان افزايش يابد.»
چالش هاي قانوني
"درمان ناباروري از جمله درمان‌هاي جديد در علوم پزشكي است. به همين علت با خلاهاي قانوني و حقوقي زيادي در اين عرصه در كشور مواجهيم كه بايد حل شود. از جمله بحث‌هايي مربوط به ارث و هويت فرزند ناشي از اهداي جنين يا اهداي جنين از يك طايفه به طايفه ديگر و نيز مسائل شرعي و قانوني اهداي اسپرم كه بايد به مرور اين اقدامات حل شود."
رئيس انجمن ناباروري ايران هم در اين باره معتقد است: "درمان ناباروري مسائل حقوقي مختلفي دارد كه بايد حل شوند. از جمله دفاع از حقوق كودكاني كه از اين طريق متولد مي‌شوند. آن‌ها حق دارند از نحوه تولدشان مطلع باشند. همچنين مطالبي كه مانع از ازدواج محارم شود و بحث اهداي جنين بين اقوام مختلف ايراني و موضوع ارث فرزنداني كه از طريق اهداي جنين متولد مي‌شوند، از جمله مواردي هستند كه بايد به روشني مشخص شوند."
"ايران از نظر درمان ناباروري پا به پاي دنيا در حال حركت است و آخرين روش‌هاي نوين درمان ناباروري و حتي جديدترين تحقيقات اين زمينه، از جمله فرضيه‌هاي مربوط به توليد اسپرم يا تخمك از طريق هدايت و رشد سلول‌هاي بنيادي در كشورمان در حال انجام است. كميت مراكزي كه اين نوع درمان‌ها را پوشش مي دهند، در حد مطلوب است و با تدوين استانداردهاي اين درمان‌ها، در پي ارتقاي كيفي در مان ناباروري در ايران هستيم."
در حال حاضر 45 مركز درمان ناباروري در ايران فعال هستند و به گفته رئيس انجمن ناباروري ايران، سال آينده مي‌توانند بين 30 تا 40هزار سيكل درمان ناباروري را به انجام رسانند كه حدود 35 درصد از آن‌ها موفقيت‌آميز خواهد بود.
در ايران، هزينه درمان هر سيكل درماني ناباروري حدود 5/1 ميليون تومان است كه يك دهم هزينه درمان در ساير كشورها محسوب مي شود. با اين وجود، در صورت تصويب قوانين پوشش بيمه‌اي اين نوع درمان ها، اين هزينه در ايران به كمتر از اين مقدار هم كاهش خواهد يافت.
درمان با سلول بنیادی

چرا محققان و پزشکان نسبت به سلول های بنیادی توجه زیادی نشان می دهند؟
*** تکوین و رشد، ترمیم بافت های آسیب دیده و سرطان که نتیجه ی تقسیم بی رویه ی سلول های بنیادی است، سه فرایند زیستی مهم است که سلول های بنیادی در آنها نقش محوری ایفا می کنند. بنابراین سلول های بنیادی در بسیاری از زمینه های تحقیقات زیستی و پزشکی پتانسیل دارند. پیش از همه، مطالعه ی بن یاخته ها به ما کمک می کند تا درک کنیم که چگونه به شمار خیره کننده ای از سلول های تخصص یافته که ما را آنچنان که هستیم می سازد تبدیل می شوند. برخی از شرایط پزشکی خطیر مانند سرطان و نقص های مادرزادی ناشی از مشکلاتی است که جایی از این فرایند رخ می دهد. درک بهتر تکوین طبیعی سلول به ما اجازه می دهد که نقص هایی که سبب این مشکلات می شوند را بشناسیم و شاید بتوانیم تصحیح شان کنیم.


کاربرد به القوه دیگر بن یاخته ها ساخت سلول و بافت برای درمان های بالینی است. امروزه اغلب از اعضای اهدا شده برای جایگزینی اندام ها و بافت های مصدوم یا بیمار استفاده می کنند. اما متاسفانه تعداد افراد متقاضی پیوند بسیار بیشتر از تعداد اندام های موجود برای پیوند است.


سلول های بنیادی پرتوان یک منبع تجدد پذیر از سلول های جایگزین شونده ی سلول ها و بافت های بیمار برای درمان شمار زیادی از بیماری ها و ناتوانی های از جمله پارکینسون، اسکلروزیس آمیوتروفیک جانبی ، آسیب های نخاعی، سوختگی، بیماری های قلبی، دیابت و رماتیسم می تواند باشد.


عملکرد سلول های بنیادی در حفظ سلامت بدن چیست؟
*** سلول های بنیادی در بدن ما و در تمام طول زندگیمان وجود دارند و تقریباً در همه ی بافت ها یافت می شوند. این امر نشان می دهد این سلول ها اهمیت حیاتی در موجودات پر سلولی دارند تا جایی که دارای عملکردهای مختلفی هستند. پس از شکل گیری بافت های تخصصی، سلول های بنیادی به عنوان تنظیم کننده ی کلیدی تعادل بافت و مسئول حفظ ساختار بافت است. در هنگام جراحت، سلول های بنیادی مسئول تجدید و بازسازی بافت اند.

 

سلول درمانی چه مزایایی دارد؟
سلول های بنیادی دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که آنها را کاندیدای مورد توجه ای برای درمان بیماری هایی رام ناشدنی، شامل بیماری های دژنریتیو از قبلی پارکینسون، بیماری های دمیلین کننده مثل (مولتپل اسکلروزی)، دیستروفی عضلانی دوشن همچنین بیماری های عمده ی دیگری از قبیل اینفرکتوس میوکارد، دیابت و بسیاری دیگر از بیماری ها، می کند.
در کارآزمایی های بالینی مشخص شده است که پتانسیل درمانی سلول بنیادی منفرد بسیار قابل توجه است طوری که در مدل حیوانی می تواند یک اندام کامل برای مثال غدد پستانی، پروستات یا بافت خون ساز را بازسازی کند. در درمان بیماران برای کاهش زمان درمان تعداد بیشتر سلول های بنیادی نیاز است.

در سلول درمانی، چندین استراتژی درمانی وجود دارد:
* سلول بنیادی را می توان برای جایگزینی سلول های بنیادی بافت که عملکردشان را از دست داده اند یا فاقد عملکرد اند به بافت پیوند زد تا سرعت ترمیم بافت و بازگرداندن عملکرد بیشتر شود.
* در ژن درمانی سلول بنیادی را می توان به عنوان وکتور یا حامل برای معرفی ژن های از دست رفته به بافت هدف استفاده کرد.
* در درمان های ضد سرطان، سلول های بنیادی که تمایل به تومور نشان می دهند را می توان به عنوان ناقل برای حمل داروهای آنتی تومور استفاده کرد و جایگزین سلول های تومور کرد.
* دانش مسیرهای تنظیم کننده ی سلول های بنیادی را می توان برای تحریک سلول های بنیادی بافت ها برای ترمیم بافتی استفاده کرد.


سلول درمانی بسیار نوید دهنده است و مزایای زیادی دارد:
* ظاهراً اثر سمی ندارد
* یک بار انجام می شود و نیازی به تکرار نیست
* دودمان سلولی حاصل از سلول پیوند یافته فنوتیپ های بافت هدف را تقلید می کند.

کدامیک از انواع سلول های بنیادی برای استفاده های درمانی بهتر خواهد بود؟
سلول های بنیادی جنینی- سلول های بنیادی پرتوان پتانسیل درمانی زیادی دارند اما چالش های تکنیکی دشواری در مواجه با آن وجود دارد. اول اینکه محققان باید به این دانش دست یابند که چگونگی تبدیل شدن آنها به همه ی انواع مختلف سلول های بدن را کنترل کنند. دوم اینکه سلول هایی که اکنون برای تحقیقات موجود اند احتمالاً توسط سیستم ایمنی بیمار رد شوند. یکی دیگر از توجهات جدی این است که ایده ی استفاده از سلول های بنیادی جنینی انسان یا استفاده از بافت های جنینی در زمینه ی اخلاقی بسیار بحث برانگیز است و مخالفان زیادی دارد. پس ناگزیر در حال حاضر باید از سلول های بنیادی بالغ یا سلول های بنیادی خون بند ناف برای سلول درمانی استفاده کرد.

سلول های بنیادی بالغ- تا کنون شواهد اندکی مبنی بر اینکه سلول های بنیادی بالغ می توانند تغییر فاز بدهند و انعطاف پذیری که محققان برای پرداختن به تمام بیماری های و اختلالات نیاز دارند فراهم شود.
در حال حاضر محدودیت هایی در استفاده از سلول های بنیادی بالغ وجود دارد. اگرچه انواع مختلفی از سلول های بنیادی چند توان شناسایی شده است اما سلول های بنیادی بالغ که بتوانند همه ی انواع سلول و بافت ها را ایجاد کنند یافت نشده اند. سلول های بنیادی بالغ اغلب در اقلیت هستند و به سختی می توان آنها را جداسازی و تخلیص کرد.

سلول های بنیادی بالغ ممکن است حاوی جهش های DNA ناشی از تابش خورشید، مواد سمی، و خطا در ساخت نسخه های بیشتر DNA در طول دوره ی حیاتشان باشند. این ضعف ها ممکن است سودمندی سلول های بنیادی بالغ را محدود کند.


پژوهشگاه ابن سینا و دانشگاه آمستردام طی اجرای پروژه تحقیقاتی مشترک با تکثیر سلول‌های بنیادی اسپرم ساز انسانی در آزمایشگاه روش نوینی را برای ناباروری مردان ناشی از عوارض شیمی درمانی ارائه کردند.
محققان مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری ابن سینای جهاد دانشگاهی موفق شدند برای نخستین بار در جهان سلول‌های بنیادی اسپرم‌ساز انسانی را در محیط آزمایشگاهی تکثیر کنند.
«در حال حاضر یکی از مهم‌ترین عوارض ناشی از روش های شیمی درمانی برای بیماران سرطانی ، ناباروری است که تبعات فردی و اجتماعی وسیعی برای فرد بیمار دارد.»
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه و مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا، محمد مهدی آخوندی ، رییس این مرکز با بیان این مطلب، در این زمینه گفت: اگر چه امکان برداشتن بخشی از بافت تخمدان ، فریز آن و پیوند مجدد آن پس از اتمام درمان سرطان در دختران و زنان مبتلا به سرطان وجود دارد و یا در مردان بالغ فریز اسپرم ها و استفاده آتی آنها جهت باروری از سال‌ها قبل میسر شده، اما در پسران مبتلا به سرطان این امکان وجود ندارد؛ چون اسپرم‌سازی پس از سن بلوغ آغاز می‌شود.
محققان ایرانی، سلول‌های جنسی را منجمد می‌کنند
در سال‌های اخیر پژوهشگران بسیاری در کشورهای مختلف از جمله ایران در جهت یافتن راه حلی مناسب برای این بیماران در تلاش بوده و هستند.
ایده اصلی پژوهش مشترک محققان ایرانی پژوهشگاه ابن‌سینا و مرکز طب تولید مثل دانشگاه آمستردام هلند، برداشتن بخشی از بافت بیضه قبل از شیمی درمانی، فریز آن، تکثیر سلول‌های بنیادی اسپرم‌ساز (Spermatogonial stem cells) در آزمایشگاه و پیوند مجدد آنها به خود فرد پس از درمان بیماری سرطان است.
یک گام بلند
البته پیش از این و از سالیان قبل امکان فریز بافت بیضه انسانی فراهم بوده است ، اما امکان تکثیر سلول‌های بنیادی اسپرم‌ساز انسانی وجود نداشت. کار مهمی که امروزه امکان انجامش در مرکز فوق تخصصی ابن سینا فراهم شده است.
«استفاده از نتایج این تحقیق در سطح بالینی در دو مرحله میسراست . در مرحله اول با توجه به فراهم بودن امکان ذخیره سلول‌های بنیادی اسپرم‌ساز انسانی ، والدین پسر‌بچه‌های مبتلا به سرطان به محض تشخیص باید در این مورد آگاه شوند.»
دکتر هومن صدری اردکانی عضو هیات علمی پژوهشگاه فناوری‌های نوین علوم زیستی جهاد دانشگاهی و مجری این طرح پژوهشی،‌با بیان این مطلب می‌افزاید: خوشبختانه همزمان با فعالیت مراکز ذخیره‌سازی سلول‌های بنیادی اسپرم‌ساز انسانی در کشورهایی همچون هلند، بلژیک، سوئد، فنلاند و آمریکا، این مهم در ایران و در مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینای جهاد دانشگاهی نیز میسر شده است.
در مرحله بعدی، زمانی که درمان کامل سرطان انجام شد و ناباروری ناشی از عارضه درمان تایید شد، پیوند سلول‌های بنیادی تکثیر شده باید انجام شود.
به گفته صدری در روش ارائه شده از سوی محققان ایرانی و هلندی امکان تکثیر سلول‌های بنیادی اسپرم‌ساز انسانی به میزان بیش از 18 هزار برابر وجود دارد.
در حال حاضر اگرچه ایمنی استفاده درمانی از این سلول‌ها در مدل‌های حیوانی تایید شده است اما پژوهشگران بالینی مشغول انجام پروژه‌هایی در تایید ایمنی کامل پیوند این سلول‌ها به انسان هستند.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه ابن سینا ابراز امیدواری می‌کند که با همکاری بیش از پیش متخصصان رشته‌های مختلف علوم پزشکی به ویژه متخصصان سرطان‌شناسی (کودکان و بزرگسالان) ، متخصصان درمان ناباروری و همچنین حمایت‌های مسؤولان بهداشت و درمان کشور شرایط بهره‌مندی تمامی بیماران نیازمند روش های حفظ باروری (Fertility Preservation) همزمان با کشورهای دیگر در ایران نیز فراهم شود.
گفتنی است این طرح پژوهشی مشترک درسال های 2007 تا 2011 میلادی (1390-1386 شمسی) انجام شده است.


شرکت جرون اعلام کرد پزشکان آمریکایی درمان اولین بیمار را با سلول‌های بنیادی رویانی،‌ به عنوان بخشی از اولین بررسی انسانی این درمان بحث‌برانگیز که مورد تایید دولت آمریکا قرار گرفته است،آغاز کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه این بیمار در مرکز شفرد، یک بیمارستان توانبخشی نخاع و مغز، در شهر آتلانتا در ایالت جورجیا بستری شده است که شرکت جرون (Geron) کارآزمایی‌های بالینی‌اش را با سلول‌های رویانی انسانی GRNOPC1 برای درمان مبتلایان به آسیب‌های شدید نخاع را در آن آغاز کرده است.


این کارآزمایی درست 11 سال پس از آغاز کار شرکت جرون بر روی سلول‌های بنیادی رویانی انسانی در سال 1999 آغاز شده است. در این هنگام به گفته تامس اوکارما،‌رئیس و مدیرعامل جرون "بسیاری پیش‌بینی می‌کردند تصویب سلول‌درمانی برای کارآزمایی‌های بالینی در انسان چند دهه به طول خواهد انجامید."


جرون در ماه ژانویه سال گذشته تایید لازم برای انجام کارآزمایی بالینی انسانی با سلول‌های رویانی GRNOPC1 را که سلول‌های ابتدایی چندتوانی هستند که می‌تواند بر هر بافتی در بدن بدل شوند، دریافت کرد.


بررسی‌های پیش‌بالینی نشان‌داده‌اند که سلول‌های GRNOPC1 در صورتی که هفت روز پس از آسیب نخاع به حیوانات تزریق شوند، به طور قابل‌توجهی فعالیت حرکتی آنها را بهبود می‌بخشند.
مشارکت‌کنندگان در این بررسی که باید به تازگی دچار آسیب نخاع شده باشند، بین روزهای هفتم تا چهاردهم آسیب‌دیدن نخاع سلول‌های GRNOPC1 را دریافت می‌کنند.


دیوید اپل، مدیر پزشکی مرکز شفرد، گفت این کارآزمایی بالینی یک قدم مهم به جلو در تلاش برای یافتن علاجی برای فلج در افراد دچار قطع نخاع است.
هدف نهایی این کارآزمایی بالینی تزریق سلول‌های GRNOPC1 به نخاع‌های داوطلبان انسانی فلج‌شده به این امید است که این کار باعث رشد مجدد سلول‌های عصبی آسیب دیده شود.


درمانگاه‌های بسیاری در سرتاسر دنیا درمان با سلول‌های بنیادی را برای طیف وسیعی از بیماری‌ها پیشنهاد می‌کنند که در مواردی ممکن است، با علوم موجود تطابق زیادی نداشته باشد. در این بخش نکاتی را که می‌تواند شما را در تشخیص شایعات از حقایق کمک کند، ارائه می‌شود:
۱- آیا انواع مختلفی از سلول‌های بنیادی هر کدام با ویژگی‌های خاص خود وجود دارد؟
انواع بسیار زیادی از سلول‌های بنیادی با توجه به نوع بافت موجود در بدن و همچنین مراحل زندگی یک فرد وجود دارد. حداقل دو نوع از آنها عبارت است از سلول‌های بنیادی رویانی که تنها در اوایل دوران تشکیل نطفه در دسترس بوده و سلول‌های بنیادی ویژه بافت و یا سلول‌های بنیادی بزرگسالان که از دوران جنینی تا مرگ از بافت‌های مختلف قابل جداسازی هستند.
بدن ما از انواع مختلفی از سلول‌های بنیادی ویژه بافت برای رسیدن به اهداف گوناگون استفاده می‌کند. سلول‌های بنیادی ویژه بافت، توانایی محدودی در تبدیل شدن به رده خاصی از سلول‌ها که نیاز همان بافت است را دارند. به عنوان مثال سلول‌های بنیادی خون‌ساز در مغز استخوان قادرند که انواع سلول‌های خونی را تولید نمایند و سلول‌های بنیادی عصبی در مغز قادرند که عمدتا به سلول‌های عصبی تبدیل شوند. سلول‌های بنیادی عصبی به خودی خود نمی‌توانند به سلول‌های خونی تبدیل شوند و سلول‌های بنیادی خون‌ساز نیز نمی توانند به خودی خود به سلول‌های مغزی تمایز یابند. بنابراین به نظر نمی‌رسد که بتوانیم تنها با یک نوع سلول خاص انواع بیماری‌های ایجاد شده در بافت‌های گوناگون را درمان نماییم. بنابراین در خصوص درمانگاه‌هایی که از یک نوع سلول خاص برای درمان همه بیماری‌های درگیر کننده بافت‌های مختلف استفاده کنند، باید هوشیارانه‌تر عمل نمائیم.
۲- یک نوع سلول‌ بنیادی نمی‌تواند در چندین بیماری با علل متفاوت و یا بیماری‌ها با درگیری سایر بافت‌ها موثر باشد.
چنان چه در مطالب بالا نیز به آن اشاره شد، هر نوع سلول بنیادی یک عملکرد تعریف شده خاص دارد و نمی‌توان از آن برای ترمیم همه بافت‌های بدن استفاده نمود. بنابراین به نظر نمی‌رسد که یک نوع سلول بنیادی خاص بتواند برای طیف وسیعی از انواع بیماری‌ها همانند دیابت و یا پارکینسون درمان کننده باشد. معمولا علل ایجاد کننده انواع بیماری‌ها مختلف بوده و هر علتی می‌تواند موجب نقص و یا از بین رفتن یک نوع خاصی از سلول‌های بنیادی می‌گردد. بنابراین ضروری است که نوع سلول بنیادی به کار رفته در درمان، متناسب با سلول بنیادی آسیب دیده در روند ایجاد بیماری باشد.
هر چند شاید روزی بتوانیم از سلول‌های بنیادی رویانی برای طیف وسیعی از بیماری‌ها استفاده کنیم، ولی تزریق خود سلول‌های بنیادی بدون هیچ‌ گونه تمایزی چنین کارایی را نخواهد داشت و حتی در مورد سلول‌های بنیادی رویانی نیز، برای مشاهده اثرات درمانی بهتر لازم است که سلول‌ها در آزمایشگاه به سمتی تمایز داده شوند که مناسب با آسیب ایجاد شده در بافت آسیب دیده باشند. بنابراین یکی از اصلی‌ترین شاخص‌ها برای دروغین بودن ادعای موسسات و یا درمانگاه‌ها برای استفاده درمانی از سلول‌های بنیادی، استفاده از یک نوع سلول بنیادی خاص برای درمان طیف وسیعی از بیماری‌ها است.


۳- در حال حاضر فقط چند استفاده درمانی خاص با استفاده از سلول‌های بنیادی به صورت گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد.
هنوز تعداد بیماری‌هایی که می‌توان آن‌ها را با استفاده از سلول‌های بنیادی درمان نمود، بسیار اندک است و اغلب اثر درمانی سلول‌های بنیادی در مطالعات بالینی در حال بررسی است. یکی از بیماری‌هایی که به طور گسترده با استفاده از سلول‌های بنیادی خون‌ ساز مغز استخوان و یا خون بند‌ ناف درمان می‌شود، بیماری‌های خونی و سرطان‌ها هستند. بعضی از آسیب‌های پوستی، استخوانی، غضروفی و قرنیه نیز در حال حاضر با استفاده از سلول‌های بنیادی همان بافت‌ها درمان می‌شوند. بیماری‌هایی که در این جا به آن‌ها اشاره شد جزو مواردی هستند که درمان آنها با سلول‌های بنیادی در مجامع علمی پذیرفته شده است.


۴- فقط به صرف این که مردم می‌گویند سلول‌های بنیادی برای آنها کمک کننده بوده، به این معنی نیست که این نوع درمان واقعا موثر است.
چندین دلیل وجود دارد که شخص دریافت کننده سلول‌های بنیادی احساس بهبودی کند بدون آن که این بهبودی در علائم ارتباطی با سلول‌های بنیادی تزریق شده داشته باشد:
اولین عامل می‌تواند اثر پلاسبو و یا دارونما باشد، گاه بیمار با دریافت تنها یک ماده بی اثر و به خاطر تلقین و یا صحبت‌های پزشک می‌تواند احساس بهبودی در علائم را داشته باشد. این اثر را امروزه تحت عنوان اثر پلاسبو می‌شناسیم و یک روند شایع طی اغلب مطالعات بالینی با دارو‌ها و یا روش‌های درمانی جدید است.


دومین عاملی که می‌تواند بدون ارتباط با سلول‌های بنیادی موجب درمان شخص گردد، اثر استفاده از درمان‌های همراه و یا توصیه‌های صورت گرفته در طی روند درمان با سلول‌های بنیادی است. تغییر الگو‌های تغذیه‌ای، فعالیت و یا تزریق حتی مواد حامل می‌تواند گاه اثرات درمانی داشته باشد. بالاخره عامل دیگری که می‌تواند موجب بهبود و علائم بیمار گردد، ویژگی ذاتی خیلی از علائم در بهبود خود به خودی است. بسیاری از علائم شدید بیماری‌ها ممکن است با گذشت زمان بدون این که کاری برای بیمار صورت گیرد، کاهش یا از بین می‌روند و ممکن است این بهبودی به اشتباه به عنوان اثر درمانی سلول‌های بنیادی پیوند شده در نظر گرفته شود. بنابراین صرف وجود فیلم‌هایی ویدیویی از بهبود بیماران، آن هم به اظهار خود بیمار که در اغلب سایت‌های غیر علمی ممکن است شاهد آن باشیم، نمی‌توانیم پی به اثر بخشی بودن یک روش درمانی ببریم. برای این مهم لازم است که همه روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جدید طی یک مطالعات استاندارد بالینی به صورت تصادفی و دوسوکور با روش‌های رایج درمانی مقایسه شده و بعد از آن در خصوص اثر بخشی آنها تصمیم‌ گیری نماییم.
۵- اغلب علت این که چرا یک روش درمانی زمان طولانی را می‌طلبد تا در بالین به کار گرفته شود، به دلیل پیچیدگی‌های علمی است.
در کل، علم یک روند پیچیده و زمان براست. دانستن این که چه چیزی در روند یک بیماری از بین می‌رود و چگونه می‌شود آن را اصلاح کرد، یک امر وقت گیر است. ایده‌های جدید ابتدا باید در سطح آزمایشگاه‌های تحقیقاتی مورد ارزیابی قرار گیرند. در این مرحله ممکن است که ایده‌های بسیاری کارآیی مناسبی را نداشته باشند و حذف شوند. حتی اگر یک نظریه در سطح علوم پایه نیز کار کند، ترجمه آن به روش بالینی کارآمد نیز یک روند وقت گیر طولانی است. یک روش و یا داروی جدید که در کشت سلولی کار می‌کند، ممکن است در مدل حیوانی هیچ پاسخ قابل قبولی را ایجاد نکند و حتی اگر در مدل حیوانی نیز کار کند، باز به این مفهوم نیست که در انسان نیز همان کارایی داشته باشد. هرگاه که روشی همه این مراحل را طی می‌کند و آماده استفاده در انسان می شود، آن چیزی که قبل از کارآمدی باید مورد ارزیابی قرار گیرد، سالم بودن روش درمانی جدید است. بنابراین لازم است که بعد از اثبات سلامتی و کارآمدی در آزمایشگاه‌های تحقیقاتی و مدل‌های حیوانی، دارو و یا روش جدید تنها در تعداد محدودی از نمونه‌های داوطلب انسانی مورد ارزیابی قرار گیرد تا سالم بودن آن در انسان تایید شود.
حتی با وجود سپری شدن همه این مراحل اگر مطالعات بالینی به دقت و با اصول استاندارد طراحی و اجرا نگردند، ممکن است اثبات کارآمدی روش جدید درمانی با شکست روبه رو شود و بعد از صرف هزینه‌های گزاف تولید کنندگان و یا محققان مجبور به تکرار مجدد مطالعات پیش بالینی و یا حتی حذف کامل دارو از روند درمانی بیماران گردند.
۶- برای داشتن اثرات درمانی لازم است از سلول‌های بنیادی در همان روند و مسیری استفاده شود، که برای آن ساخته شده‌اند.


پیوند مغز استخوان یک نمونه موفق در استفاده از سلول‌های بنیادی برای درمان بافت‌های خونی است. چرا که در چنین درمانی از سلول‌های بنیادی خون‌ ساز دقیقا همان کاری خواسته می‌شود که برای آن ساخته شده‌اند. در شرایطی خاصی ممکن است ما کاری را از سلول‌ها بخواهیم که متفاوت از عملکرد طبیعی آنها در بدن باشد و این یکی از موانع اصلی در عدم موفقیت درمانی با استفاده از سلول‌های بنیادی است. چالش بعدی در خصوص استفاده از سلول‌های بنیادی، مهاجرت

و لانه ‌گزینی سلول‌های پیوند شده در موضع و ایجاد یکپارچگی با سایر سلول‌های موجود است. به عنوان مثال در بسیاری از بیماری‌های عصبی لازم است سلول‌های پیوند شده به بافت مغزی و یا نخاعی مهاجرت کرده و بعد از تبدیل شدن به سلول مورد نظر بتوانند با سایر سلول‌های عصبی نیز ارتباط مناسبی را برقرار نمایند. در حال حاضر دانشمندان در تلاش هستند که بدانند چگونه می‌توانند سلول‌های بنیادی را مستقیما به سلول مورد نظر در تعداد زیاد تبدیل نمایند و از آنها در مطالعات بالینی و حیوانی استفاده نمایند. انجام همه این آزمایشات و دسترسی به چنین اطلاعاتی به زمان نیاز دارد. بنابراین در مورد ادعا‌هایی که اظهار می‌نمایند سلول‌های بنیادی کجا می‌روند و چگونه عمل می‌کنند با احتیاط بیشتری عمل نمایید.
۷- صرف این که سلول‌های بنیادی چون از بدن خود شما گرفته می‌شوند، به معنی سالم بودن آنها نیست.


هر کار درمانی عوارضی را می‌تواند به همراه داشته باشد. هر چند که ممکن است سیستم ایمنی شما علیه سلول‌های خودتان واکنشی را نشان ندهد، ولی جداسازی، کشت و آماده سازی سلول‌ها برای پیوند می‌تواند تغییراتی را در سلول‌ها ایجاد نماید که بعد از تزریق می‌تواند برای بیمار با عوارضی همراه باشد. به محض این که سلول‌ها از بدن شما خارج می‌شوند، کارهای مختلفی روی آن‌ها انجام می‌شود تا برای پیوند مجدد آماده شوند. اگر سلول‌ها در محیط کشت تکثیر یابند، ممکن است با گذشت زمان سازوکارهای کنترل تقسیم و یا توانایی تمایز به سلول خاص را از دست دهند. سلول‌ها ممکن است با باکتری‌ها، ویروس‌ها و عوامل بیماری‌زا موجود در محیط کشت آلوده شوند. روند جداسازی سلول و تزریق مجدد آن همواره می‌تواند خطر ایجاد عفونت در بافت هدف را به همراه داشته باشد.
۸- ممکن است با استفاده از روش‌های درمانی تایید نشده چیزی را از دست بدهید.
خیلی از مجموعه‌های ارائه کننده خدمات سلول‌ درمانی مدعی هستند که این روش برای درمان بیماری‌هایی به کار می‌رود که قبلا برای آنها هیچ روش درمانی وجود نداشته است. با این توضیح ممکن است بیمار با خود فکر کند که اگر از این درمان استفاده کند، چیزی را از دست نخواهد داد، چرا که برای بیماری وی درمان دیگری وجود ندارد. ولی باید در نظر داشت که هر نوع درمانی می‌تواند عوارض کوتاه مدت و بلند مدت ناشناخته‌ای را به همراه داشته باشد که این همان چیزی است که بیمار ممکن است از دست بدهد. حداقل این که ممکن است از بیماران خواسته شود در کارآزمایی بالینی شرکت کنند که به دلیل عدم تایید سازمان‌های مسئول و تامین بودجه از بیمار بخواهند هزینه‌ها را پرداخت نماید و در نتیجه بیمار پول خود را برای درمانی از دست دهد که هیچ تاییدیه‌ای را ندارد. گاه ممکن است که بیمار برای گرفتن حتی یک درمان رایگان مجبور شود، مسافرتی را انجام دهد و یا برای مدتی از دوستان و فامیل خود دور شود که همه این‌ ها در واقع می‌توانند چیزهایی باشند که بیمار حداقل در یک مطالعه بالینی با یک روش درمانی حتی کاملا سالم از دست بدهد.
۹- دریافت هزینه بابت هر روش تجربی، به این معنی نیست که این روش همه مراحل کارآزمایی بالینی را طی کرده است.
صرف این که یک روش درمانی تجربی است، به این معنی نیست که آن روش در یک کار آزمایی بالینی قرار دارد. برای انجام یک مطالعه بالینی ابتدا لازم است محققین مدارک کافی برای اثبات کارایی و سلامت را در مدل‌های حیوانی و آزمایشگاهی ارائه نمایند تا روند اجرایی درمان به دقت در این کمیته‌ها مورد ارزیابی قرار گرفته و در صورت مغایر نبودن با قوانین و مقررات درمانی و بهداشتی تصویب و مدارک آن به مجری ارایه گردد. در مرحله بعدی مجری باید کار آزمایی بالینی خود را در سایت‌های معتبر ثبت نماید، تا جزییات اجرایی آن در اختیار همه بیماران و پزشکان علاقه‌مند قرار گیرد. یکی از شرایط اصلی برای پذیرش و انجام هر مطالعه بالینی تامین هزینه‌های درمانی توسط شرکت سازنده و یا سازمان‌های حمایت کننده است. بیماران نباید هیچ هزینه‌ای را بابت روش درمانی جدید پرداخت نمایند. همچنین هزینه تمام آزمایشاتی که برای بررسی عملکرد روش درمانی صورت می‌گیرد نیز، باید از محل بودجه طرح تامیین شوند. بیمار صرفا هزینه‌های درمان رایج و استاندارد را در صورت نیاز پرداخت خواهد کرد. بقیه هزینه‌های اضافی ناشی از روش جدید به عهده مجریان طرح است. بنابراین اگر در یک مطالعه تجربی از شما خواستند که هزینه‌ها درمان را پرداخت نمایید، به این معنی است که مطالعه توسط هیچ سازمانی تایید نشده است و بنابراین در قالب کار آزمایی بالینی قرار نگرفته است.
۱۰- علم سلول‌های بنیادی به سرعت در حال پیشرفت است.
پیشرفت‌های صورت گرفته در علوم سلول‌های بنیادی بسیار امیدوار کننده است. با استفاده از سلول‌های بنیادی خون‌ ساز، پیشرفت شگرفی در درمان بیماری‌های خونی و سرطان رخ داده است و این نشان می‌دهد که این ابزار تا چه اندازه می‌تواند کمک کننده باشد. محققان سراسر دنیا به شدت در تلاش هستند که بتواند با شناسایی بهتر سلول‌های بنیادی از آنها در درمان و تشخیص بیماری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صعب ‌العلاج استفاده نمایند. هر روز دانشمندان روی روش‌های جدیدی کار می‌کنند که موفق شدن در هر یک از آنها، ما را یک گام به استفاده درمانی از سلول های بنیادی نزدیک‌تر می‌نماید.
مطالعات زیادی در حال حاضر روی مدل‌های حیوانی برای بررسی کارایی درمانی سلول‌های بنیادی در حال انجام است. بسیاری از این مطالعات در سال‌های گذشته وارد مرحله اول مطالعه بالینی نیز شده‌اند. در سال ۲۰۱۰ میلادی شرکت Reneuron انگلیسی اعلام کرد تاییدیه انجام مطالعه بالینی فاز یک را برای استفاده از سلول‌های بنیادی رویانی زیر نظر سازمان غذا و داروی آمریکا در یک مطلعه بالینی را دریافت نموده است. هر چند با زمانی که در حال حاضر برای کاربردی نمودن علم سلول‌های بنیادی نیاز داریم، به نظر می‌رسد که علم حرکتی نمی‌کند، ولی محققان و پزشکان به آینده آن بسیار امیدوارند و به زودی شاهد استفاده درمانی از سلول‌های بنیادی در درمان بسیاری از بیماری‌های صعب ‌العلاج خواهیم بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید