بخشی از مقاله

نقش معلم و آموزش و پرورش در سال همت مضاعف و کار مضاعف


شده کار معلمان تبدیل انسان خام به انسانهای خلاق، بالنده، رشد یافته، برکشیده، تزکیه شده متعادل و قیمتی و کمال یافته است.
مقدمه :
هر سال در ایران اسلامی به وسیلۀ رهبر معظم انقلاب با نام خاصی نامگذاری می شود که امسال هم با نام همت مضاعف و کار مضاعف نامگذاری شده است.


با شنیدن کلمۀ کار مضاعف نباید صرفاً تولید و امور اقتصادی در ذهنها تداعی گردد و همت مضاعف فقط در راستای کار تولیدی، فنی و اقتصادی بکار برده شود بلکه باید طبق فرمایش ایشان در همۀ عرصه های صنعتی و در فعالیتهای اجتماعی و سیاست خارجی و در بخشهای مختلف از جمله آموزش و پرورش باید کار مضاعف صورت گیرد به نظر ایشان آنچه که مردم و مسئولین تا به حال انجام داده اند در مقابل آنچه که ظرفیت عظیم این کشور برای پیشرفت و رسیدن به عدالت است کار بزرگی نیست پس باید این نگرش ابتدا در بین کلیۀ مسئولین نظام در تمامی سطوح تقویت گردد که امروزه مردم کشور اسلامی ایران نیازمند همت بلندتر با کار بیشتر و متراکمتر هستند تا راههای نرفته را بپیمایند و به هدفهای بزرگ خود نزدیکتر شوند.


از مهمترین نکات بیانات ایشان تأکید بر نظارت و باز خورد گیری مسئولین در فعالیتها و تلاش برای عمران و آبادانی و پیشرفت کشور و تقدیر از آن است پس کلیۀ مدیران موظفند ضمن تشویق کارکنان کارا، نقاط ضعف احتمالي را شناسایی و اقدامات مضاعف برای رفع کاستی ها را در نظر بگیرند این کار موجب پیشرفت قابل توجه در هر سازمان می شود.


نامگذاری سال 89 با دقت و ظرافت خاصی انجام گرفته و منحصر به یک بعد، از ابعاد توسعه نیست و آن حضرت کلیه آحاد مردم و مسئولان را در هر پست و رده سازمانی مورد خطاب قرار داده است و همه را موظف به حرکت در رسیدن به بهترین روزها، بهترین حالات و بهترین وضعیتها نموده اند. بی شک جامعۀ بزرگ فرهنگیان یکی از تأثیرگذارترین اقشار در هر کشور محسوب می شود. که جایگاه ویژه ی آنان از گذشته تاکنون مورد تأکید همه دانشمندان و اندیشمندان بوده است

و هست و آموزش و پرورش به عنوان زیرساخت هر نوع سازندگی و نوسازی مطرح است و رکن اصلی این سازندگی نيز معلم است، انسان به علم و عمل صالح زنده می شود و علم و تربیت نیاز به معلم دارد معلمان دلها را شیار می کنند، جانها را شخم می زنند، نفوس را آمادگی می دهند و بذر معارف را بر مزارع جانها می افشانند و نهال وجود انسان را به عنوان باغبان شایسته به جایی می رسانند که هریک شجرۀ طوبایی می شود (اصلها ثابت و فرعها فی السماء)


پس آموزش و پرورش و معلمان زیربنای اصلی توسعه و سرمایه گذاری مطمئن برای آیندۀ هر کشوری هستند که توسعۀ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی و ... در هر کشوری در گروه بهره گیری از منابع انسانی، متعهد و کاراست که این منابع انسانی ابتدا باید در فرآیند تربیت و آموزش نیروهای متعهد، فعال و با همراهی خانواده ها شرکت داده شوند تا در سایه تربیت شاهد افراد کارآمد و متعهد و خلاق باشیم و این میسر نیست مگر با همت و کار مضاعف معلمان و کارکنان مدارس و پشتیبانی کافی مسئولان آموزش و پرورش و معرفی فرهنگیان، معلمان و مدیران فعال با همت و کار مضاعف و تقویت انگیزۀ فعالیت بیش از پیش آنان.


تعاریف کار از دیدگاههای مختلف :
کار یا شغل فعالیتی است که شخص مرتباً برای دریافت پول انجام می دهد.
کار انسانی شامل آفرینش امر فایده بخش است. «برگسن»
اما از نظر دیدگاه اجتماعی کار از دیدگاه ارتباطش با انسان که بدان دست میزند مورد توجه است. شرایط اجتماعی کار به نظام اقتصادی، میزان توسعه نیروهای مولد، قوانین و مقررات وابسته است. تعریف کار از نقطه نظر اجتماعی، کوشش منظم برای تغییر نهادها، آداب و رسوم یا روابط گروهی. اما باید توجه داشت در اینجا کلمۀ کار به معنای کار درآمدزا نیست و گاهی از آن به عنوان کارکرد و حتی تکلیف نقش هم استفاده می گردد.


آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین وزارتخانۀ کشور با استفاده از جمعیت عظیم فرهنگیان و سروکار داشتن با انبوهی از جمعیت دانش آموزان و خانوادۀ آنها، می تواند یکی از اهرم های اصلی ترویج همت مضاعف و کار مضاعف در سطح کشور باشد که علاوه بر آموزش مستقیم به دانش آموزان می تواند از توان خود برای اثرگذاری بر والدین در قالب آموزش خانواده، نظر شهروندان را به کار مضاعف جلب نماید و در اجرای دستورات مقام معظم رهبری بسیار تأثیرگذار باشد.


قدر و منزلت هرچه بالاتر باشد مسئولیت سنگین تر است. وظیفۀ معلم ساختن روح و منش است نه آراستن و انباشتن حافظه، وظیفۀ معلم بیشتر افزودن توانایی هاست تا دانایی، معلمان طبيباني هستند که باید همواره روانی متناسب با درد محصل را به وی ارزانی دارند. معلمی استقامت، حوصله، صبر و بردباری و تحمل و تعاقل می طلبد.


کار معلم بریدن زنجیرهایی است که دانش آموزان را از حرکت باز می دارد. معلم باید به دانش آموزان یاد دهد که چگونه یاد بگیرند تعلیم و تربیت تزریق معلومات نیست بیرون کشیدن استعدادهای فرد است.


امروز دیگر مدرسه تنها نقش انتقال معلومات و میراث فرهنگی را برعهده ندارد بلکه تأثیرگذاری در رشد و پرورش کل شخصیت دانش آموزان نقش آن است.
دانش آموزان عمدتاً الگوی خود را از مدرسه میگیرند و رفتار معلم الگوی بی زبان و توانایی است که می تواند در شاگردان سخت مؤثر واقع شود.


حضرت علی (ع) در یکی از فرازهای تربیتی در جمله ای کوتاه وظایف اصیل معلم و مربی را چنین می فرماید :
هر که نقش رهبری و ارشاد را بر عهده دارد باید پیش از آنکه به تربیت دیگران بپردازد خویشتن را بسازد و باید تلاش کند که تربیت و سازندگی را به وسیلۀ رفتار و سیرت خویش انجام دهد نه آنکه با بیان و گفتار به این کار بپردازد.
نخستین گام یک معلم کوشا بهتر شناختن کودکان و نوجوانان با همه خصوصیات و نیازهای جسمانی، عقلانی و اقتصادی آنهاست باید با زبان تکلم و زبان رفتاری کودکان و نوجوانان آشنا شده استعدادها را شناخته و در جهت شكوفايي آنها قدم برداشتدومین گام اینکه امید را در بچه ها و والدینشان افزایش دهد.


امیدی که برپایه واقعیت ها، استعدادها و شرایط وجود دانش آموز باشد نه امید واهی، باید به بچه ها یاد داده شود که از شکست شکسته نشوند، باید در بچه ها قدرت برخورد با مشکلات و درک صحیح آنها و یافتن راه حل مناسب را به وجود آورد.
یک معلم خوب با همت خود کلاس درس را مانند کندوی زنبور عسل در می آورد که در آن جنب و جوش و تحرک وجود دارد ولی به هدف اصلی که معلم معين کرده می رسد آرامش و سکوت به هر قیمت در تعلیم و تربیت صحیح نیست.


یک معلم فعال و سرزنده با مطالعه و تحقیق همیشه سرو کار دارد.
معلم با ایجاد رابطۀ مثبت با والدین آنها را تشویق می کند که علاقۀ پایداری نسبت به تجربه های آموزش کودکانشان نشان دهند.
اگر معلمان بدانند کوچکترین اقدامات آنها نتایج بزرگی در پی خواهد داشت انگیزه شان برای همت و کار مضاعف بیشتر خواهد شد.
لازم است مسئولین ذیربط در سطوح عالی آموزش و پرورش انواع توطئه های دشمن در ایجاد خدشه در عزم فرهنگیان برای تلاش و فعالیت بیشتر را شناسایی کرده و این ترفندها را برایشان تشریح نمایند.


سه دسته در جامعه هدف تیر دشمن قرار دارند تا در عزم و همتشان خلل وارد آورده و باعث عدم پیشرفت کشور شوند حال مختصری در مورد این سه دسته توضیح می دهم.
1 ) فرهنگیان :


ترویج دلسردی، بی انگیزگی، عدم رغبت به کار و شغل، نداشتن اثربخشی و کارایی، نارضایتی شغلی، خود کم بینی، احساس عدم اهمیت شغل، تضعیف اخلاق و معنویات و غیره برای دشمنان اسلام و ایران جزو مهمترین اهداف جنگ سرد دشمن در رابطه با کارکنان دولت و بالاخص فرهنگیان است در این حالت مسئولیت فرهنگیان مضاعف گشته و شایسته است پیش از گذشته با کار مضاعف و به روز رسانی خود در خنثی سازی توطئه ها گامهای بلندتری بردارند. فرهنگیان با جمعیتی نزدیک به 15 میلیون از دانش آموزان به صورت مستقیم و با جمعیت 30 میلیونی پدر و مادران به طور غیرمستقیم ارتباط دارند.


بنابراین تلاش و جهت مضاعف آنها حداقل در نیمی از جمعیت کشور مؤثر و قابل مشاهده است.
این تأثیرگذاری لازمه اش وجود منابع انسانی قوی، فعال و با انگیزۀ فرهنگی است که لازم است هر چند یکبار مجدداً در آنان انگیزۀ لازم برای کار مضاعف به عناوین مختلف تقویت گردد.
2 ) دانش آموزان :


دشمنان ایران سعی دارند با ترویج مدها، فرقه ها، انحرافات اخلاقی، آسیب های اجتماعی با استفاده از ابزار و رسانه هایی چون اینترنت، موبایل، ماهواره و غیره نسبت به ضعیف شدن اخلاق و معنویات اقدام و زمینۀ دین گریزی را در آنها فراهم نماید و میزان علاقه و رغبت کودکان و نوجوانان به درس و مدرسه را کاهش دهند تا به هدفهای دراز مدت خود دست یابند که در اینجا نقش معلمان و کلیۀ کارکنان مدارس در آگاهی دادن به دانش آموزان حائز اهمیت بوده و نیاز کار بیشتر و متراکم تر برای جلوگیری از غفلت آنها می باشد.


پس رسیدگی به نیازهای دانش آموزان، شنیدن نقطه نظرات ایشان، اهمیت قائل شدن به آنها، تقویت معنویت و تشویق به انجام فرایض دینی در اولویت کار مدارس قرار گیرد.
جهت ایجاد انگیزه بیشتر به تحصیل و رعایت هنجارهای اجتماعی، اقناع آنان مؤثر است در غیر این صورت دانش آموزانی پرخاشگر ناهنجار و دلزده از کلاس درس خواهیم داشت که لازم است معلمان محترم با مطالعات بیشتر و شرکت در کلاسهای ضمن خدمت و غیره اطلاعات لازمه را کسب کنند تا بهتر بتوانند برای پیشگیری از آسیب ها اقدام نمایند چون امروزه میانگین سطح آگاهی دانش آموزان بالاتر از معلمان و والدین می باشد یعنی آنها در استفاده حتی از رساناهای جدید از معلمان و والدین خود پیشی گرفته اند.


3 ) خانواده :
خانواده به عنوان یکی از مهمترین نظامهای اجتماعی همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است. صاحب نظری دیدگاهش را این گونه بیان می کرد که خانواده را به باغی می توان تشبیه کرد که مجموعه ای از شرایط و زمینه ها برای رشد و باروری آن لازم است کودکان و نوجوانان گلهای باغ وجودند و پدر و مادر باغبان آنها، بنابراین سلامت گلها در گرو لیاقت و بیداری باغبانان است پس باید مواظب این گلها از انواع و اقسام آفات باشیم بدون همراهی خانواده تلاشهای طاقت فرسای فرهنگیان در آموزش و تربیت به طور کامل و اثربخش و مفید نخواهد بود.

ناآشنایی علمی و منطقی با ویژگیهای دانش آموزان در سطوح سني از کاستی های عمومی مربیان و به خصوص والدین است توقعات نادرست، ناشی گری ها آسان گیری ها و سخت گیریهای نامعقول و دخالتهای بیجا، عمدتاً از عدم شناخت کافی ناشی شده اند که این عوامل در کل باعث می گردند نظام خانواده در یک کشور مورد حمله قرار گیرد و آسایش و امنیت جامعه به خطر افتاده و امید کاملی به کارآیی برنامه های مختلف نظام آموزشی نمی توان داشت.


امروزه متأسفانه خانواده هم مورد حمله و تهاجم فرهنگی قرار گرفته است استفاده کامل از اینترنت توسط بیگانگان، شبکه های متعدد ماهواره ای در تضعیف اخلاقیات در خانواده، ترویج روحیه مصرف گرایی و مدگرایی، لا ابالیگری، ناهنجاریهای اجتماعی، فساد اخلاقی، کم کردن سنتهای مطلوب خانواده، تضعیف جایگاه والدین و ارائه الگوهای غربی از جمله این حملات به نظام خانواده ایرانی اسلامی است.


مبلغان تجاری با شیوه های جذاب در انتخاب ها و تصمیمات نوجوانان نقش ایفا کرده اند و امواج گستردۀ ترفندهای تبلیغاتی، با بالا بردن توقعات آنها، به رابطۀ بین والدین و فرزندان آسیب رسانده است زیرا انتظار خریدهای جدید و جالب از فرآیندهای تأثیر تبلیغات در آنان است. دامن زدن به کشمکش بین فرزندان و والدین، نه تنها بر سلامت افراد خانواده تأثیر منفی دارد بلکه در مراحل حاد منجر به افت تحصیلی و گاهی فرار از خانه، بروز رفتارهای نا به هنجار و غیبت غیرمجاز از مدرسه شده است

همچنین وابستگی عاطفی میان فرزندان و والدین را به تدریج کم رنگ کرده است و از طرفی همین شکاف بین نظام خانواده با مدارس و معلمان را شامل شده است. به نحوی که حتی در بعضی مواقع تأکید مدارس به آموزش و رعایت هنجارهای اجتماعی اسلامی به دانش آموزان گاهی با مقاومت یا اعتراض برخی خانواده ها روبرو شده و یا اقدامات مدارس را در آموزش اخلاقیات و انجام فرایض دینی مغایر با تجددگرایی و مدرنیسم تبلیغ شده در رسانه های غربی معرفی شده است یکی از کارکردهای بسیار مؤثر مدارس بهره گیری از انجمن اولیاء و مربیان است.


که در اینجا اساسی ترین نکته ای که باید مدنظر باشد ایجاد زمینۀ شکوفایی افکار عمومی به منظور همکاری و همیاری با دستگاه تعلیم و تربیت در جهت تحقق اهداف آموزشی و تربیتی است که این همکاری موقعی شکوفا می شود که پدران و مادران و معلمان انتظارات مشابهی در زمینۀ رشد کودکان و نوجوانان داشته باشند یعنی بدانند کودک در بعد عاطفی، بدنی، عقلی و دینی سیاسی و اجتماعی و علمی چگونه رشد می کند. ابزارهای این رشد کدام است؟ چگونه باید این ابزارها را به کار گرفت؟ مرزهای اقدام و عدم اقدام در برخوردهای تربیتی کجاست؟


هرگاه پدران و مادران با این اصول آشنا نبوده و صرفاً از راه دلسوزی با مدرسۀ فرزندشان ارتباط برقرار کنند تنها بخشی از مفهوم مشارکت تأمین شده است اما مفهوم مشارکت وقتی در جامعه تجسم پیدا می کند که پدران و مادران مراحل رشد فرزندان خویش را بشناسند ابعاد رشدپذیری آنان را تشخیص داده با راههای رشد فرزندان و کمکهای خانه و مدرسه در این زمینه آشنا باشند و از روی معرفت و آگاهی به کمک معلمان بشتابند.


رسالتی که آموزش و پرورش در این زمینه برعهده دارد این است که با بالابردن دانش تربیتی خانواده ها با توسعۀ علوم تربیتی جراید، کتابها، فیلمها و جلسات آموزشی کار می کند که هر خانواده در هر مرحله ای که قرار دارد شرایط بهتری پیدا کند، تجربه نشان داده است که بسیاری از پدران و مادران ناآگاه هنگامی که در معرض آموزش و شناخت تربیتی جدیدی از سوی استادان و صاحب نظران قرار می گیرند متحول می شوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید