بخشی از مقاله

نهضت آزادی ایران
نهضت آزادی ایران، حزبی سیاسی و اسلامی با اصل بازگشت به اسلام حقیقی و دفاع از تمامیت ارضی است که در ایران به فعالیت‌های علنی سیاسی و مذهبی می‌پردازد و دبیر کل کنونی آن ابراهیم یزدی است. این تشکل بیش از چهل و پنج سال سابقه دارد و در دوران پیش از انقلاب ۵۷ با تاکید بر هویت ایرانی و اسلامی تأسیس شده و جایگاه تشکل برخی از اسلامگرایان مخالف محمدرضا پهلوی بوده‌است. از جمله موسسین این حزب مهدی بازرگان بود که گرایش‌های ملی و مذهبی داشت. بازرگان، بعدها نخست وزیر دولت موقت و نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی شد. نظام جمهوری اسلامی این حزب را به رسمیت نمی‌شناسد و فعالیت آن را غیرقانونی می‌داند.
تاریخچه
پیش از انقلاب
نهضت آزادی ایران در ۱۴ می‌۱۹۶۱ (۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۰) توسط مهدی بازرگان و در مخالف با شاه تأسیس شد. این تشکل از ابتدا گرایش‌های ملی و مذهبی داشت و در برگیرندهٔ طیف‌های روشنفکر و ملی - مذهبی بود. بسیاری از بنیان‌گذاران این نهضت از فعالان سابق جبهه ملی ایران و حزب ایران بودند. به غیر از بازرگان از دیگر بنیان گذاران مشهور نهضت آزادی می‌توان به آیت‌الله محمود طالقانی و یدالله سحابی اشاره کرد.


این گروه فعالیت‌های خود را علیه شاه آغاز کرد و سرانجام در سال ۱۹۶۳ جمعی از فعالین آن و همچون مهدی بازرگان، محمود طالقانی و یدالله سحابی به زندان افتادند و هر کدام به ۴ تا ۱۰ سال زندان محکوم شدند.


نهضت آزادی در ماجرای ۱۵ خرداد در سال ۱۳۴۲ (۱۹۶۳) از جمله گروه های سیاسی بود که از آیت‌الله خمینی و جنبش او حمایت کردند.
بعد از این تاریخ و با توجه به سرکوب شدید ساواک در دههٔ ۷۰ میلادی فعالیت نهضت آزادی در داخل تقریباً متوقف شد، اما شاخه‌های خارجی آن در اروپا و آمریکا شروع به کار کردند. دکتر علی شریعتی و دکتر ابراهیم یزدی شخصیت‌هایی بودند که نهضت آزادی را در خارج از ایران تأسیس کردند و تا زمان انقلاب ۵۷ بین جنبش ضد شاه در خارج از کشور نقش ایفا کردند. آموزه‌های دکتر علی شریعتی، از اعضای نهضت آزادی، تأثیر مهمی بر برخی طیف‌های انقلابیون داشت.


پس از انقلاب
دورهٔ کوتاه پس از انقلاب اوج قدرت نهضت آزادی بود. آیت‌الله خمینی مسئولیت نخست‌وزیری دولت موقت را به مهدی بازرگان، دبیر کل وقت نهضت، سپرد و پست‌های مهم دیگری به سایر اعضای نهضت داده شد. برای مثال ابراهیم یزدی به وزارت امور خارجهٔ دولت موقت منصوب گردید. همچنین بازرگان و سه نفر دیگر از سران نهضت به عنوان نمایندگان تهران برای اولین مجلس جمهوری اسلامی انتخاب شدند.


دولت موقت تنها نه ماه به طول انجامید و با اشغال سفارت آمریکا (که بعداً به لانهٔ جاسوسی آمریکا معروف شد) در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، مهدی بازرگان به نشانهٔ اعتراض به این حرکت، از سمت خود استعفا داد و آیت‌الله خمینی هم بلافاصله متن استعفای وی را پذیرفت و آن را به اطلاع ملت ایران رساند. بعد از این ماجرا ابوالحسن بنی‌صدر، در انتخابات ریاست‌جمهوری به پیروزی رسید و به‌عنوان اولین رئیس‌جمهور ایران شناخته شد. در جنگ ایران و عراق این نهضت تماماً از جنگ دفاعی پشتیبانی

می‌کرد و طرفدار مصطفی چمران بود. این نهضت در سال‌های ۱۹۸۸ و ۱۹۹۰ بر سر مسائلی در رابطه با جنگ ایران و عراق با مخالفت شدیدتر حکومت مواجه شد و اعضای بسیاری از آن به زندان افتادند. پس از فوت بازرگان در ژانویه ۱۹۹۵ شورای مرکزی نهضت آزادی تشکیل جلسه داد و ابراهیم یزدی را به عنوان جانشین او انتخاب کرد. یزدی همچنان دبیر کلی این گروه را به عهده دارد. در انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری دو نامزد این حزب معین‌فر و ابراهیم یزدی رد صلاحیت شدند و نهضت آزادی این انتخابات را که به روی کار آمدن

سیدمحمد خاتمی منجر شد تحریم کرد. اما پس از انتخاب شدن سیدمحمد خاتمی به ریاست جمهوری در ۲ خرداد ۱۳۷۶ و شروع جنبش اصلاح‌طلبی در ایران، نهضت آزادی همواره از طرفداران این جنبش بوده‌است. اما حتی در طول این سال‌ها، کاندیداهای این نهضت برای انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس هیچ وقت به تأیید شورای نگهبان نرسیدند. (البته این حزب در انتخابات شوراهای شهر و روستای دوم که تماماً زیر نظر اصلاح‌طلبان برگزار شد توانست لیستی از کاندیداهایش را اعلام کند ولی این انتخابات با بی‌اقبالی مردم مواجه شد و

محافظه‌کاران در آن پیروز شدند). اعضای نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۸۱ به صورت دسته جمعی بازداشت و از یک هفته تا یازده ماه به صورت موقت زندانی شدند. دادگاه انقلاب اعضای این حزب را به صورت انفرادی محاکمه و تا ده سال حبس محکوم کرد. در پی اعتراض وکلای این حزب به حکم دادگاه اولیه، هنوز هیچ حکم قطعی صادر نشده‌است. ابراهیم یزدی دیبر کل حزب برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ نامزد شد ولی صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان مورد تایید قرار نگرفت و این حزب از مصطفی معین، کاندیدای طیف اصلاح طلبان حمایت کرد اما او موفق به کسب آرای لازم نشد. در ۱۸ می‌۲۰۰۶ نهضت آزادی مراسمی برگزار کرد و با حضور تعدادی از فعالان سیاسی چهل‌وپنجمین سالروز تشکیل خود را

گرامی داشت. در این مراسم علاوه بر فعالان نهضت آزادی، شماری از فعالان ملی-مذهبی، اعضای جبهه مشارکت و جمعی از اعضای طیف‌های مختلف دفتر تحکیم وحدت نیز حضور داشتند. از جمله حاضران در این مراسم می‌توان به حبیب‌‏ الله پیمان، عبدالله نوری، محسن کدیور، اکبر گنجی، محمدرضا خاتمی و محمد بسته‌‏نگار اشاره کرد. همچنین این حزب، بعد از سوی دولت محافظه کار محمود احمدی نژاد با فشارهای زیادی روبرو بوده‌است. از جمله به جلوگیری از برگزاری مراسم نمازهای عید فطر و عید قربان سال ۱۳۸۶، جلوگیری از برگزاری مراسم چهل ششمین سالگرد تاسیس، جلوگیری از برگزاری دوازدهمین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان، جلوگیری از برگزاری ششمین سالگرد درکذشت دکتر یدالله سحابی، دستور لغو اردوی آموزشی برای اعضای جوان حزب، جلوگیری از برگزاری کنگره سالانه می‌توان اشاره کرد.


نهضت آزادي 25 ارديبهشت 1340، با اعضاي هيأت مؤسس 25 نفري، به رهبري مهندس مهدی بازرگان تأسيس شد؛ بنا به گفته بازرگان، «تشكيلات و پايه اساسي نهضت را با كسب نظر از آقاي مصدق ريخته‌اند. آقايان سيد محمود طالقاني، دكتر يدالله سحابي، مهندس منصور عطايي، عباس سميعي، آقاي زنجاني، و اينجانب جزء هيأتي هستيم كه از طرف هيأت موسس مأمور مرامنامه و اصول كار نهضت شديم.»[1] ايشان همچنين دربارۀ شعار نهضت مي‌گويد: « از درون جبهۀ ملي، نهضت آزادي بوجود آمد كه هم وارث مقاومت ملي بود و هم فرازنده و بلندكنندۀ شعار شاه سلطنت كند نه حكومت.»[2] [3]


در این ایام مذهب منزلتي نو يافته بود. حوزۀ علميه با درايت و آينده‌نگري آيت ا.. شيخ عبدالكريم حائري و آيت ا...بروجردي پايه محكمي بدست آورده بود و روحانيون به امور فرهنگي مخصوصاً در دانشگاهها روی آورده بودند.[4]


افشاي برخي چهره‌ها و سازش بعضي ديگر از عناصر مهم احزاب سياسي، مردم را به آنها كم اعتقاد كرده بود؛ بخصوص خيانتهاي حزب توده، موجب دوري مردم از گروههاي چپ گرديده بود. افشاي ثروت و مكنت مادي بسياري از سران سياسي مشهور و فقر و دوري از دنيا توسط روحانيت، در مردم اثر عميقي گذاشت و افكار ديني را در ميان مردم گسترش داد. به همين علت در مجامع ملي‌گرا نيز عناصر مذهبي موقعيت‌ بهتري يافتند و افرادي چون مهندس بازرگان و دكتر سحابي با راهنمايي‌هاي آيت ا...طالقاني،‌مجموعه‌هايي با گرايش‌هاي مذهبي مثل انجمن‌هاي اسلامي مهندسين و... تأسيس كردند.[5]


پس از كودتاي 28 مرداد در جمع مبارزين ملي‌گرا شعله مختصر مقاومت ملي را همين عناصر و افرادي كه اكثرا گرايشهاي مذهبي داشتند، زنده نگه داشته بودند.
در مرامنامه نهضت آزادي آمده است:«به حكم 1. مبادي عاليه دين مبين اسلام و قوانين اسلامي ايران، 2.اعلاميه جهاني حقوق بشر و 3. منشور ملل متحد، نهضت آزادي ايران، براي تعقيب هدفهاي مشروحه زير فعاليت خود را آغاز مي‌كند.


بازرگان در سخنراني اوليه در مراسم تأسيس نهضت آزادي تصريح كرد: «اولاً مسلمانيم، دين را از سياست جدا نمي‌دانيم. ثانياً ايراني هستيم ولي ايراندوستي و ملي بودن ما ملازم با تبعيض نژادي نيست. ثالثاً تابع قانون اساسي مشروطه هستيم، رابعاً مصدقي هستيم، مصدق را از افتخارات ايران و شرق مي‌دانيم».[6]
تاکید بر موارد متناقضی چون اسلام و مذهبي بودن و ايراني و ملي‌گرا بودن، تابع قانون اساسي مشروطه بودن و طبعاً مبارزه بر اساس قانون مشروطه انجام دادن كه نمي‌توانست شيوه‌هاي انقلابي را مطرح كند و يا مبارزات بر اساس موازين اسلامي ارائه دهد و الگو قرار دادن فردی مانند مصدق موجب گرديد كه نهضت آزادي نتواند حزبي فراگير شود و يا حداقل جاي جبهه ملي يا نيروهاي مبارز مسلمان را بگيرد و در سياست خارجي با سلب اختيار از خود و تعيين اعلاميه حقوق بشر و منشور سازمان ملل به عنوان اصول سياست خارجي خود، نتوانست سياست صحيحي را ارائه دهد.


همراهي آيت ا.. طالقاني با اين تشكل براي راه اندازي نهضتي مركب از عناصر مسلمان و ملي بود. مواضع آيت ا... طالقاني برخاسته از مواضع نهضت نبود بلكه مواضع مستقل خود وي بود و بياينه ايشان پس از تأسيس نهضت بيانگر اين مطلب است. ايشان از هموطنان متدين مي‌خواهد كه مراقب باشند كه دستهاي ناپاك و دودل در آن رخنه ننمايند.[7]


موضع عقيدتي:
مواضع عقيدتي نهضت آزادي برخاسته از متن فقه و نظرات فقهاي حوزه‌هاي علميه نيست بلكه از ديدگاههاي مهندس مهدي بازرگان سرچشمه مي‌گيرد. نگاه مهندس بازرگان به اسلام نگاهی غربي و ريشه در تفكر او و ساير صاحبنظران نهضت آزادي در فرهنگ و تفكر غرب دارد. وي در تبيين مباني و اصول عقيدتي اسلام طوري سخن مي‌گويد كه بازتاب آن در غرب و در بين تحصيلكرده‌هاي غربي منفي نباشد، و اين كار تا آنجاست كه حتي اصول عقيدتي اسلام را به خاطر پسند غرب و غربي‌ها تفسير و تأويل مي‌كند. مهمترين اثر عقيدتي بازرگان كتاب «راه طي شده» او مي‌باشد كه در آن تلاش کرده بگويد غربي‌ها با علم و آگاهي راه انبيا را طي كرده‌اند. شهيد مطهري در كتاب روش رئاليسم به طور مختصر به نقد اين ديدگاه پرداخته است.[8]

مواضع سياسي و فرهنگي:
مواضع سياسي و فرهنگي نهضت آزادي نيز از غرب ريشه گرفته است. نهضت آزادي به غرب متمايل است و بازرگان و دیگر سران آن خواهان روابط صميمانه با امريكا و ساير دول غربي هستند.
بازرگان با بینشی غربی معتقد است که مذهب امري است كه در خدمت مليت قرار مي‌گيرد؛ يعني اصالت را به مذهب نمي‌دهد.[9]
مواضع در برابر سلطنت:
‌در مرامنامه نهضت آزادي بر مسلمان بودن، ايراني بودن و تبعيت از قانون اساسي، پيروي از مصدق تأکيد مي‌شد که در قانون اساسي مزبور، سلطنت وديعه‌اي الهي است از طرف ملت به شاه.[10]
بازرگان در اين مورد مي‌گويد: «تابع قانون اساسي ايران هستيم ولي، منافي «نومن ببعض نكفر ببعض» نبوده از قانون اساسي به طور واحد و جامع طرفداري مي‌كنيم»؛[11] «نظرات ما در مورد سلطنت، هم بر رونق و دوام و مقام سلطنت خواهد افزود و هم اجازه توليد نيروهاي فوق العاده ملي را مي‌دهد. ما واقعاً طرفدار و موافق آن (سلطنت) هستيم».[12]

موضع نهضت در مورد مبارزه و انقلاب اسلامي:
نهضت آزادي مبارزه گام به گام را قبول داشت و شيوه مبارزاتي مورد پسندش، مبارزه در چارچوب قانون اساسي مشروطه ومبارزه پارلماني بود. بازرگان در سفر به پاريس صراحتاً از امام مي‌خواهد كه موافقت كند شاه سلطنت كند و سياست گام به گام را در پيش بگيرند. اما پاسخ امام این بود که:« ابداً لازم نيست تدريجي عمل كرد ملت خواستار يك انقلاب فوري است يا همين حالا يا هرگز».[13]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید