بخشی از مقاله

مقدمــه:


هویت اســلامی یکی از آرمانهایی اســت که اغلب کشــورهای اسلامی، بخصوص کشورهای اسلامی محدوده غرب آسیا، بیش از هر زمان دیگر بر روی آن تمرکز کرده اند. فعالیت های فرهنگی و سیاسی در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگر بر احیاگرایی و هویت گرایی متمرکز شــده اســت. از این رو مطالعه بر روی هویت اسلامی و گرایش به هویت در معماری معاصر کشورهای در حال توسعه و بخصوص معماری معاصر کشورهای اسلامی؛ زمینه ســاز شناخت دقیق تر و صحیح تر هویت اسلامی ایرانی در معماری معاصر ایران خواهد بود. در این میان، کشــورهای حاشــیه ی خلیج فارس
و از جمله کشــور عربستان ســعودی طی چهار دهه ی گذشته، به واسطه ی درآمدهــای حاصل از فروش نفت، دچار تحولاتی عظیم در زمینه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و .. شــده اند. تغییراتی که طی کمتر از نیم قرن، ملتی چادرنشین و کشاورز را به ممالکی بسیار مدرن و صنعتی تبدیل نمود. ناگفته پیداست که معماری و شهرسازی به عنوان یکی از اصلی ترین بسترهای متاثر از پیشرفت های مذکور، دستخوش تغییراتی بارز و چشمگیر شــد. حضور معماران اروپایی و امریکایی در این کشورها و تعمیم گرایش ها
و تفکــرات رایج معماری غرب به این ســرزمینها، موجب جهت گیری آنها به ســمت و ســویی نوین گردید که در پاره ای از موارد به واســطه ی تعامل مناسب فرهنگ بومی و جهانی، پاسخ های معمارانه ی موفقی ارائه نمود و در معدودی از موارد با بی عنایتی به بستر فرهنگی دست به خلق آثاری بی هویت و بی ارتباط با گذشــته زد که مورد انتقاد بسیار شدید مجامع معماری قرار گرفت. با این حال نقد آثار معاصر دغدغه این پژوهش نبوده و مســئله ی اصلــی آن انجام مروری تحلیلی بر معماری معاصر عربســتان با هدف شناســایی جریان ها و گرایش های رایج، نحوه ی توجه آن ها به مسئله ی هویت و بررســی ارتباط میان نظر و عمل معمــاران با تکیه بر آراء جمعی از کارشناسان است. پرسش های پیش روی این پژوهش عبارتند از:
۱- چه جریانها و گرایشهایی در معماری معاصر کشــورهای اسلامی (نمونه موردی عربستان سعودی) قابل تعریف اند؟

۲- هریک از این جریانات تا چه حد و چگونه به مفهوم هویت اســلامی توجه نموده اند؟
۳- میزان موفقیت معمار در انتقال مفاهیم و ایده های ذهنی مورد نظر به مخاطب و ارتباط میان نظر و عمل در آثار معاصر کشورهای اسلامی (نمونه موردی عربستان سعودی) چگونه است؟

۱- مبانی نظری

۱-۱. پیشینه پژوهش

هنر اســلامی به معنای عام و معماری اســلامی به معنای خاص خود، عاملی مشــترک و وحدت آفرین در میان کشورهای اسلامی محسوب میشــود (مهدوی نــژاد ۱۸۳۱). معماری معاصر در کشــورهای عربی بخش مهمی از معماری کشــورهای در حال توسعه است اما تاکنون آن گونه که باید بدان پرداخته نشــده اســت. اگرچه پژوهش های متعددی به بررســی مسئله ی جهانی شدن، فناوری و نوآوری های صورت گرفته در عصر حاضر (قاضی نوری و تاتینا ۱۹۳۱) و چالش های های هویتی پیش رو در کشورهای در حال توسعه (یزدانی و مروتی ۰۹۳۱) و از جمله عربســتان پرداخته اند، اما تنها تعداد اندکی از پژوهش ها با تعمیم این مســئله به معماری به بررسی تعامل و تقابل میان منطقه گرایی و جهانی شدن در معماری (مهدوی نژاد و جعفری ۲۹۳۱) پرداخته و وجوه غالب در آثار معاصر را از این منظر مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند.

تحقیقــات صورت گرفتــه در زمینه بررســی وضعیت معمــاری معاصر کشــورهای حاشــیه خلیج فارس بســیار محدود اســت. فقدان منابع و پژوهشهای مدون در این حوزه، بــر پیچیدگی ها و ابهام های موجود میافزاید (کامل نیا و مهدوی نژاد۱۹۳۱، ۲۸۱). از معدود پژوهش های صــورت گرفته در این راســتا میتوان به نقد معماری معاصر عربســتان که از ســه منظر عملکرد محیطی، فلســفی و جنبه های بصری، توسط محمدحســین ال ابرابیم در ســال ۰۹۹۱ میلادی صورت گرفته است اشاره نمود. در این پژوهش محقق پس از ارائه نقدهای وارد بر معماری این دوره، به معرفی راهکارهای پیشــنهادی توسط منتقدین میپردازد. این راهکارها در دو قالب تحول در نظام آموزشــی و ضوابط شــهرداری و اســتفاده از موتیف ها و مصالح ســنتی در ابنیه مدرن ارائه شــده اند. اگرچــه برخی از پژوهش ها به معرفی رویکردهای کلی معماری معاصر در کشــورهای در حال توســعه پرداخته انــد (کامل نیــا و مهدوی نژاد ۱۹۳۱)، با این حال کمتر تحقیقی با رویکردی طراحی محور و با تمرکز بر منطقه ای خاص بر این مقوله متمرکز شــده اســت. عمده تحقیقات صــورت گرفته بــا اغماض از ســایر رویکردهــا، گرایش منطقــه گرایی انتقادی را به عنوان جریان غالب معماری معاصر در کشورهای در حال توســعه معرفی کرده اند .(Frampton 1983) با ایــن حال تعداد اندکی از


پژوهشها (شــایان و دیگران ۸۸۳۱)، با تحلیل رویکرد منطقه گرایی در آثار معماران معاصر غیرعربی در کشورهای حاشیه خلیج فارس ازجمله عربســتان، به معرفی پارامترهای ارتقاءدهنــده فاکتور مطلوبیت در این آثار پرداخته اند. پژوهش صورت گرفته در ارتباط با معماری معاصر ایران پس از پیروزی انقلاب (مهدوی نــژاد و دیگران ۹۸۳۱)، به عنوان خط مشی و چهارچوبی کلی، راهگشــای تحقیقات صورت گرفته مشابه، از جمله تحقیق حاضر میباشد.

۱-۲.چهارچوب نظری

تجزیه و تحلیل معماری معاصر کشــور عربستان سعودی نیازمند تعریف یک چهارچوب نظری فراگیر و ســاختار تحلیلی دقیق است که به کمک آن میتوان ضمن تحلیل و بررسی نمونه ها و بناهای ساخته شده به نتایج قابل قبولی دســت یافت. پیشینه پژوهش نشــان میدهد که برای درک نســبت هویت اســلامی با آثار معماری، میباید از دو منظر به تحلیل آثار معماری پرداخت: ۱- ذهن طراح معمار به عنوان کسی که اثر معماری را شــکل میدهد، ۲- ذهن مخاطب به عنوان کسی که اثر را درک میکند (مهدوی نــژاد ۳۸۳۱، ۰۷-۷۶). باید اجزای اصلــی یک طرح معماری اعم از ایده کلی، فناوری ســاخت، مصالح، شکل و فرم و رابطه با محیط پیرامون به تفکیک، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند و تصمیم گیری برای کلیت طرح، بر اساس دستاوردهای حاصل از برآیند تمامی شاخصهای تحلیلی تبیین شــود (مهدوی نــژاد و دیگران ۹۸۳۱). بــه عبارت دیگر، نکتهی قابل توجه تعامل میان نظر و عمل در تحلیل آثار معماری میباشد. نظــر به معنای آنچه در ذهن طراح بوده و یا درباره اثر خود گفته اســت و عمل به معنای آنچه در طراحی به دســت آمده و هنگام روبرو شدن با اثر از آن درک میکنیم. در این حالت میتوان به ریشــه های نظری و جهت گیری های عمومی یک اثر معمــاری پی برد (Frampton, 1983). بنابراین چارچوب نظری پژوهش بر مبنای تحلیل شکلی – محتوایی آثار از طریق مقایسه تطبیقی نظر و عمل استوار شده است.

بررســی تعامل میان نظر و عمل از این جهت مهم اســت که گم شــدن ارزشها و گســیختگی بین نظر و عمل یکی از اصلی ترین ریشــه های بحــران هویتــی در حوزه فرهنگ جهانی اســت. گم شــدن ارزش ها و گســیختگی میان نظر و عمــل یکی از اصلی ترین ریشــه های بحران هویتی در حوزه جهانی است. تسلط به ارزش های اسلامی و تجلی آنها در هنر و به ویژه معماری مســتلزم تهذیب نفــس معماران، بهره مندی از معرفت های عقلانی هنرمند با اســتمداد از معرفت های حضوری و

۷۷

فصلنامه پژوهشهای معماری اسلامی / شماره سوم / تابستان ۳۹۳۱ / سال اول

اولیه و سیر از خلق به سوی حق و صیرت جوهری است که در سایه آن هنرمند به رضایت و کمال وجودی رســیده و آثارش تجلی گاه رضایت و کرامت و امنیت خواهد بود. (نقره کار ۲۹۳۱، ۳۵۲) بحران هویت معماری به ویژه هویت اســلامی در معماری به فروکاهش

یک کل ســامانمند به نام هویت، به یکی از اجزا ســامانه از قبیل تاریخ، نــژاد، فرهنگ، دین و .. باز میگردد. با این حــال با تفکیک این مقوله بــه دو حوزه جهانی و ایرانی و تبیین ریشــه های بحران هویتی در حوزه جهانــی میتوان اذعان نمود که عدم تعریف روشــن و واضح از مفاهیم ســازنده فرهنگ و تمدن، گم شــدن ارزش ها و گســیختگی بین حوزه اندیشــه و عمل، قرارگیری عناصــر اعتباری و روبنایی در راس مکاتب و نادیده گرفته شدن عناصر اصیل از مهم ترین ریشه های بحران هویتی در حوزه فرهنگ جهانی به شمار میآیند. (نقره کار ۲۹۳۱، ۸۱۳)

۱-۳. کلید واژه های تحلیلی

بــا توجه به تمرکز این مقاله بر تحلیل مســائل کالبــدی و تلاش برای به دســت آوردن نتایج کیفی مبتنی بر این مسائل، ضروری است محورهایی استخراج شود که به نحوی مسائل کالبدی را تحلیل کنند. در این پژوهش واژگان تحلیلی مقاله بر اساس ادبیات خاص موضوع تعریف گردید. مهم ترین شــاخصه ها و مفاهیم کالبدی که بیانگر گروه های اصلی پژوهش میباشــند عبارتند از: ۱- کانسپت طرح (ایدههای ساختاردهنده طرح)، ۲- فناوری ساخت، ۳- مصالح، ۴- شکل و فرم و ۵- رابطه با محیط. ۱-۳-۱. ایده ساختاردهنده طرح (کانسپت)

کانســپت طرح ساختاری است که به واســطه آن به خطوط و سطوحی دست مییابیم که شمایی از کلیت فرمی، فضایی و حال و هوای پروژه را مشخص کرده و واسطه ایست بین زبان انتزاعی کانسپت به وجود آمده با کالبد واقعی معماری.

ایده اولیه طراحی (کانسپت)، بازتابی است که در مواجهه با یک مسئلهی طراحی، در ذهن طراح، شــکل گرفته و در بسیاری مواقع ظاهر و آشکار نمی باشــد. »طرح مایه (کانسپت) اندیشه ای است که دغدغه اش شیوه تلفیق و ترکیــب کردن عناصر یا ویژگی های مختلــف در یک چیز واحد اســت. در معمــاری، یک طرح مایــه همچنین چگونگــی ترکیب وجوه
مختلف نیازهای طراحی در یک اندیشــه مشخص را تعریف میکند و لذا
ً

طرح مایه مســتقیما بر شکل گیری طرح تأثیرگذار است:(McGinty1979 208)، بنابراین طرح مایه ها تصاویر مبهمی از راه حل نهایی طراحی ارائه میدهنــد و » ایده هایی هســتند که عناصر مختلــف را در یک کل جمع میکنند.(Ibid) « بر اســاس روش شناسی پژوهش، ایده ساختاردهنده

۸۷

فصلنامه پژوهشهای معماری اسلامی / شماره سوم / تابستان ۳۹۳۱ / سال اول

طــرح (مهدوی نــژاد و ناگهانی ۰۹۳۱) به صورت کلــی بر نوعی تحلیل شکلی و محتوایی مبتنی بر اندیشه های معمارانه تاکید دارد.

با بررسی کلی و تحلیل های اولیه مصادیق و با استناد به پژوهش های قبلی صورت گرفته در این راســتا (مهدوی نژاد و دیگران ۹۸۳۱)، شش زیرگروه فرعی برای این دســته در نظر گرفته شد که شامل موارد مفهوم گرا از معماری گذشته، فرم گرا از معماری گذشته، مدرن، پست مدرن، مدرن متاخر و معماری بومی است.


تصویر ۱. وزارت حج در مکه. در این اثر فرم گرایی از گذشــته در قالب اســتفاده از سازه های چادری و تعبیه حیاط مرکزی با الهام از حیاط خانه های سنتی عربستان به تصویر کشــیده شــده اســت. احجام دوگانه موازی با هم با الهــام از اعمال منا و عرفات حج طراحی شده اند. / (منبع: (URL1


تصویر ۲. مجتمع مسکونی Sary در جده. یکی از اصلی ترین ایده های ساختاردهنده این اثر مفهوم گرایی از گذشته و تجلی زندگی جمعی گذشته ( خانواده های گسترده) و فرهنگ قدیم زندگی عرب در قالبی مدرن بوده است. (منبع: (URL2

تصویر ۳. ایســتگاه خطــوط ریلی حرمین در مکه. ایده فرم گرایی از گذشــته در قالب اســتفاده از طاق و قوس های معماری ســنتی عربســتان به شــکلی مدرن متجلی شده است. (منبع: (URL3

در ســرزمینی با پشــتوانه و فرهنگ اســلامی، بی تردید ایده و کانسپت طــرح، تحت تاثیر اهــداف معمــاران مبتنی بر تجلی هویــت و اصالت اســلامی قرار خواهد گرفت. »میزان تحقق هویت و محتوای اســلامی در آثار معماران تابع ســه موضوع اســت: کیفیــت ادراک و فهم معمار از حقیقت عالم هســتی و مراتب وجود و نفوس انســانی، اتخاذ روش و ســبک مناســب برای خلق اثری تعالی بخش و نهایتا استعداد و تجربه

و خلاقیــت او در ارائه صورت و کالبدی متناســب با فهم و ادراک خود. بســته به کیفیت این سه، نســبت و میزان تحقق هویت اسلامی در آثار معماری دوران اســلامی متغیر خواهد بود« (نقره کار و رئیســی ۱۹۳۱، ۱۱) از ســه پارامتر مذکور، مراتــب اول و دوم در ارتباط با مبانی نظری

و کانســپت و مرحله ســوم در ارتباط با فرم معماری قرار میگیرند. تقلید صوری صرف از الگوهای ســنتی بدون توجه به مفاهیم و مبانی نظری اسلامی چندان ارزشــمند نبوده و خلق آثاری بی هویت را در پی خواهد داشــت. در حقیقت »بحران معمــاری امروز ناشــی از کمبود خلاقیت نیست، بلکه از کمبود مبانی نظری نشأت میگیرد« (نقره کار و دیگران ۸۸۳۱، ۲۴). مبانی نظری، نظامی از انگاره های ذهنی گوناگون است کــه یک یا گروهی از پدیده ها را توصیف میکند و از نوع نگاه شــخص بــه زندگی و طرز تلقی ازجهان هســتی (جهان بینی) نشــآت میگیرد. میتوان گفت که برخورداری از فرهنگ، اعتقادات و باورهای مشترک، زمینه ساز شکل گیری مبانی نظری مشترک است.

۹۷

فصلنامه پژوهشهای معماری اسلامی / شماره سوم / تابستان ۳۹۳۱ / سال اول

تصویر ۴. عوامل موثر در شکل گیری هویت یک اثر معماری

۱-۳-۲. فناوری ساخت تکنولوژی که معادل فارســی آن فناوری است از دو واژه یونانی تخنه۱ به

معنی هنر و پیشه و لوگوس۲ به معنای کلام الهی و اصل بنیادین معرفت گرفته شــده است و عبارت اســت از بحث درباره هنر و صنعت (مددپور ۴۸۳۱). فناوری نه فقط دانش اســت و نه فقط ابزار؛ در واقع فناوری در ماهیت واقعی خود، همگام با معماری در آفرینش و سازماندهی فضایی گام برمی دارد و ضروریات لازم برای این هدف را فراهم میآورد.

فن و تکنولوژی ســاخت بنا به عنوان دومین گروه اصلی شامل شش

زیرگــروه فرعی میباشــد. این زیرگروه ها بر مبنای انواع سیســتم های ســازه ای قابــل اســتفاده در ســاختمان تفکیک و تعریف شــده اند که عبارتند از: سازه های خرپایی، سازه های صفحه ای و پوسته ای، سازه های چادری و بادی وکابلی و قوســی، ســازه های تیر و ستونی و دال، سازه های مرتفع ( هسته مرکزی و غیره) و سازه های نوترکیب (تصاویر ۷-۵). مصادیق منتخب بر اســاس سازه به کار رفته در ساختار خود، در یک یا چند زیرگروه مذکور جای میگیرند.

تصویر ۵. اســتفاده از سیســتم ســازه تصویر ۶. اســتفاده از سازه پوسته ای در ایســتگاه مترو اولایا- ریاض. تصویر ۷. اســتفاده از سازه های چادری در رویال
خرپایــی در مرکز همایــش های منطقه (منبع: (URL4 پاویلیون جده. (منبع: (URL5
تجاری شیخ عبدالله. (منبع:(URL4

تصاویر ۵ تا ۷ نشــان میدهند که تعامل با کشــورهای پیشــرفته، امکان استفاده از دستاوردهای آنها در تمامی عرصه ها از جمله معماری را فراهم آورده اســت. ســاختمان های دو دهه اخیر با سیســتم های ســازه ای و تکنولوژیک پیشرفته، نمود بسیار بارزی از این تعاملات به شمار میایند. ۱-۳-۳. شکل و فرم در بنا شــکل و فرم کلی از دیگر پارامترهای مورد بررسی مصادیق منتخب است.

»در زیباشــناختی فرم یا صورت تظاهر حسی و واضح یک شی است و این بیانی است که خود را در معرض قضاوت قرار میدهد« (بروکهاوس ۹۶۹۱،

۱۱۴). تنــوع و تفاوت های شــکل و فرم فضای معمــاری به دلیل تفاوت در تاریــخ و فرهنگ جامعه، روح هنرمند و طراح، ابــزار تولید و زیربناهای اقتصادی، نظام ساخت و فناوری و سرزمین و اقلیم شکل میگیرد. بررسی تفاوت های شــکلی مصادیق منتخب از طریق تفکیک این شاخصه به ۵ زیرگروه فرعی تحت عناوین شکل و فرم مدرن، بومی، پست مدرن و های تک و تحلیل مصادیق در قالب این گروه ها صورت گرفته اســت. ذکر این نکته ضروری است که زیرگروه ها و متغیرهای مربوطه همچون موارد مذکور بر مبنای یک تحلیل و بررسی اولیه از مصادیق به دست آمده اند.

۰۸

فصلنامه پژوهشهای معماری اسلامی / شماره سوم / تابستان ۳۹۳۱ / سال اول


تصویر ۸.ساختمان قضایی شهر ریاض. گرایش فرمی غالب در این اثر گرایش مدرن است. (منبع:(URL4

تصویر ۹.کتابخانه ملی شیخ فرهاد در ریاض. در این بنا گرایش فرمی پست مدرن و های تک خودنمایی میکند. (منبع:(URL 6

تصویر ۰۱.ایستگاه مترو منطقه تجاری شیخ عبدالله. این اثر نمونه بارزی از گرایش فرمی پست مدرن در آثار معاصر کشور عربستان است. (منبع: (URL7

تجلی صور بر اســاس مبانی نظری و ادراکی عمیق از مفاهیم اسلامی میتواند به تجلی و حفظ هویت اســلامی آثارکمک نماید. هرچند تقلید صــوری صرف از الگوها به ایجاد خوانایی فضایی و شــکلی و هماهنگ با اصول زندگی مخاطبان مسلمان کمک میکند اما احیای هویت تنها در ســایه بهره گیری توامان از الگوها و مفاهیم و تسلط بر مبانی نظری اسلامی محقق خواهد شد.

۱-۳-۴. مصالح در بنا مصالح به کار رفته در کالبد ابنیه از دیگر فاکتورهایی است که میتوان با
تفکیک آن به دو دســته ســنتی و مدرن دو جهت گیری اساسی در میان مصادیــق را نشــان داد. مصالح ســاختمان در عین حال که ابزار دســت معماران در تجســم بخشی کالبدی به ایده های ذهنی هستند (کامل نیا و مهدوی نــژاد ۱۹۳۱، ۰۸۱)، میتوانند به خوبی نمایانگر دســتاوردها و تکنولوژی های زمان خود باشند. با این حال انتخاب نوع مصالح، وابسته بــه پارامترها و عوامل متعددی اســت که از مهم تریــن آن ها میتوان به سازگاری با طرح و سبک، شرایط اقتصادی پروژه، نظر و سلایق شخصی معمار و کارفرما، شــرایط اقلیمی و غیره اشــاره نمــود. در این پژوهش، با چشم پوشــی از نوع مصالح، دو دسته کلی سنتی و مدرن برای آن ها در

نظــر گرفته شــده و گرایش رایج در میان ابنیه معاصر عربســتان از حیث مصالح به کار رفته در آن (سنتی یا مدرن) را مورد ارزیابی قرار دادیم. ۱-۳-۵. رابطه با بافت نحوه ارتباط ســاختمان به عنوان یک محیط مصنوع با بســتر و محیط

پیرامــون از دیگر ویژگی هایی اســت کــه با تمرکز بــر روی آن میتوان به تفــاوت های قابل توجهی میــان ابنیه مختلف دســت یافت. ارتباط ســاختمان با محیط در این پژوهش به ســه صورت هماهنگ با محیط (متجانس)، متضاد و بی تفاوت در نظر گرفته شــده است (مهدوی نژاد و مشــایخی ۹۸۳۱). تجانس میان ســاختمان و محیط بدین معناست که آنچه ســاخته میشــود از نظر فرم، تکنیک و جنس، زبان محیط را پذیرا باشد، درطرف مقابل تضاد میان ساختمان و محیط بدین معناست که آنچه ساخته میشــود به عمد خود را از محیط جدا کرده و به عنوان چیزی دیگر خود را نشــان دهد (گروتر ۶۸۳۱، ۳۵۱). اما در مورد اینکه در کجا، کدامیک از این ســه مورد مناســب تر است، نظریات مختلفی وجود دارد. لازم به ذکر اســت که محدودیت منابع و عدم دسترســی به اطلاعــات کافی در مورد محیط پیرامونــی هریک از مصادیق، احتمال خطای موجود در نتایج این بخش را افزایش میدهد.


تصویر ۱۱. ساختمان دادگاه ریاض. در این اثر نوعی بی تفاوتی میان طرح کلی بنا با بافت و هندسه اطراف به چشم میخورد. (منبع: (URL8 تصویر ۲۱.مرکز KAFD در ریاض. هندسه و طرح کلی بنا تا حدودی در تضاد با بافت پیرامونی خود قرار دارد. (منبع: (URL4

تصویر ۳۱.ایستگاه مترو منطقه تجاری شیخ عبدالله. میتوان گفت که طرح کلی این اثر تا حد زیادی بی تفاوت با بافت پیرامونی اش میباشد. (منبع:( URL7

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید