بخشی از مقاله

چکیده:

فناوری اطلاعـات را می توان به عنوان یک صنعت در حال رشد و گسترش سریـع، بسیار پویـا و از همه مهمتر غیر قابل پیش بینی درنظر گرفت .همانند سایر صنایع دیگر، مدیریت استراتژیک میتواند مزایای بیشماری برای صنعت فناوری اطلاعات به همراه داشته باشد، از جمله افزایش قابلیت پیش فعالی سازمانها در مقابله با محیط متغیر و ناپایدار کسب و کار و مقابله با ابهامات و شرایط غیر قابل پیش بینی .تردیدهای زیادی در استفاده از روش سنتی پیاده سازی و مدیریت استراتژیک، که مستلزم تعریف اهداف و استراتژیهای طولانی مدت است در حوزه فناوری اطلاعات، وجود دارد .این رویکرد برای صنعت پویای فناوری اطلاعات غیر عملیاتی به نظر می رسد و می توانند منجر به استراژیها و اهداف منسوخی گشته که هرگز عملیاتی نمی گردند .به کارگیری یک فرایند غیر ساختاری برای استراتژی و تمرکز روی پروسس های مدیریتی می تواند به عنوان یک رویکرد جایگزین برای ایجاد قابلیتهای لازم در سازمان جهت پاسخگویی به عوامل محیط کسب و کار به جای تمرکز بر اهداف

دراز مدت، و نیز تمرکز بر سرعت پاسخگویی و انعطاف پذیری نسبت به تغییرات، در نظر گرفته شود .همچنین ارزیابی مستمر و به کارگیری استراتژی مشخص برای خروج، از جمله مواردی است که برای موفقیت در رویکرد استراتژیک در صنعت فناوری اطلاعات باید مورد توجه قرار گیرند.


کلمات کلیدی: مدیریت استراتژی ، استراتژی فناوری اطلاعات ، چالش مدیریت


.1 مقدمه

صنعت فناوری اطلاعات با شتاب بسیار فزاینده ای در20 سال گذشته در حال رشد بوده. این رشد باعث ایجاد تحول اساسی در سایر صنایع و نیز کسب و کار به طور کلی گشته، و تعداد زیادی از پروژه ها همواره برای پاسخگویی به نیازهای فناوری اطلاعات صنایع مختلف به صورت مداوم در حال انجام میباشند. [5] فناوری اطلاعات قابلیت دسترسی به بازار های جدید، مشتریان جدید فراهم آورده و نیز توانایی سازمانها را در انعطاف پذیری و در پاسخگویی به نیاز مشتریان را تا حد زیادی افزایش داده [6] فرآیند مدیریت استراتژیک در حوزه و صنعت فناوری اطلاعات، همچون صنایع دیگر، گسترش پیدا کرده، که عمده دلایل آن نیز بالا بردن توان سازمانها در مقابله با چالشهای رو به گسترش در پیاده سازی فناوری اطلاعات و نیز بهره برداری مناسب از فرصتها و منافع فناوری اطلاعات است. اگر چه مدیریت استراتژیک به عنوان یک راهکار ضروری واجتناب ناپذیر برای صنعت فناوری اطلاعات در نظر گرفته میشود، .ولی پیاده سازی و رویکرد استراتژیک با توجه به شاخصه های منحصر به فرد صنعت فناوری اطلاعات (از قبیل عدم پایداری، تغییرات مستمر، عدم پیش بینی پذیری، پویایی بالا،...)، باید به صورت متفاوتی انجام گیرد.[7] بسیاری از سازمانها خود را در تله های استراتژیهای و اهداف دراز مدت فناوری اطلاعات گرفتار کرده، بدون توجه به اینکه فناوری اطلاعات یک صنعت با ثبات و پیش بینی پذیر برای کار با اهداف و استراتژیهای دراز مدت نیست.[5] همچنین نداشتن دستورالعملها و راهکارهای خروج مشکلات مضاعفی در این زمینه برای سازمانها ایجاد کرده. به عنوان مثال میتوان از ذوب شدن سریع استراتژیها و اهداف طولانی مدت در حوزه فناوری اطلاعات در اواخر دهه 90 و اوایل 2000 با توجه به رکود نسبی در صنعت فناوری اطلاعات، نام برد، که مشکلات مالی فراوانی را برای سازمانهایی که در حوزه فناوری اطلاعات فعالیت میکردند بوجود آورد،و نهایتا منجر . به ورشکستگی بسیار از شرکتها در این حوزه منجر شد. [8] رشد انفجاری فناوری اطلاعات در اواخر دهه 90 و رکود نسبی در اوایل دهه 2000 ، مدیران حوزه استراتژی فناوری اطلاعات را متوجه چالشهای مرتبط با روش سنتی مدیریت استراتژیک در حوزه فناوری اطلاعات کرد که در صورت عدم توجه، کنترل و مدیریت، ممکن است منجر به اهداف و استراتژیهای از رده خارج شده و بلااستفاده گردد. در این مقاله رویکرد مدیرت استراتژیک در صنعت فناوری اطلاعات و چالشهای مرتبط مورد ارزیابی قرار میگیرد. همچنین راهکارها ی عملیاتی برای بالا بردن پتانسیل موفقیت رویکرد استراتژیک و نیز کاهش ریسکهای پیاده سازی در صنعت فناوری اطلاعات نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید