بخشی از مقاله

دختران فراری
به دخترانی گفته می‌شود که به دلایل مختلفی از خانه و خانواده شان فرار می‌کنند و به جامعه پناه میبرند. به گفتهٔ مدیر کل دفتر آسیب‌های اجتماعی در ایران حدود ۸۰ درصد دختران در ۲۴ ساعت اول بعد از فرار مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند.
در سالهای اخیر، پدیده "دختران فراری" به معضلی اجتماعی در ایران تبدیل شده است.


گفتنی است که در کشورهای اروپایی و آمریکا دخترانی که به هر دلیلی از خانه هایشان فرار می‌کنند، به طور اتوماتیک تحت حمایت بنیادهای حمایتی دولتی و نیکوکاری درمیایند و به مکانهایی امن زیر نظر روانکاوان و متخصصان حمایت از زنان منتقل می‌شوند اما در ایران به خاطر جرم بودن اصل قضیه دختران که جایی برای پناه بردن ندارند، اکثرا به افراد غریبه متوسل می‌شوند که در اکثر این موارد مورد تجاوزات پی در پی قرار میگیرند و نهایتا جذب باندهای فساد داخلی و یا خارجی می‌شوند و با این شرایط در صورت دستگیری این دختران در بعضی موارد به زندان افتاده و در مواردی هم توسط مقامات قضایی به خانواده هایی که به دلایلی ازشان فراری شده اند، بازگردانده می‌شوند.

80 درصد دختران فراری در 24 ساعت اول جذب باندهای فساد می شوند
80 درصد دختران فراری در همان 24 ساعت اول فرار پس از شناسایی و جذب توسط باندهای قاچاق و افراد سودجو در پایانه ها و پارکها ، به دلیل نیاز به سرپناه و غذا به خواسته های آنها تن داده و مورد تعرض قرار می گیرند ،
دکتر سید هادی معتمدی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری مهر با بیان این مطلب افزود : با توجه به این امر بهزیستی و نیروی انتظامی تلاش می کنند که این دختران را در همان 24 ساعت اول شناسایی و جمع آوری کنند چراکه پس از گذشت یک روز دیگر نمی توان به سلامت این دختران اطمینان داشت .
وی در ادامه تاکید کرد: در حال حاضر عمده فراوانی فرار دختران از خانه در سنین بین 15 تا 30 سال است ، اما متاسفانه در سالهای اخیر نمونه هایی از فرار دختران کمتر از 14 سال نیز دیده شده است و از آنجا که فرار دختران رابطه مستقیمی با سایر آسیب های اجتماعی همچون معضل زنان خیابانی دارد این مساله می تواند نگرانی کاهش سن آسیب های اجتماعی را نیز در جامعه افزایش دهد .


وی با اشاره به 4 برابر شدن میزان جمع آوری دختران فراری از سطح شهر در سال گذشته اظهار داشت : در سال 81 حدود 700 دختر فراری از سطح شهر جمع آوری شدند که این تعداد در سال گذشته به 2 هزار و 500 نفر رسیده و این امر بیانگر 4 برابر شدن میزان فعالیت نیروی انتظامی و گشت های سیار سازمان بهزیستی در زمینه جمع آوری این دختران است .
دکتر معتمدی ادامه داد : همچنین در سال 81 حدود 1 هزار و 800 زن خیابانی از سطح شهر جمع آوری شدند که خوشبختانه این رقم در سال 82 به 1 هزار و 500 نفر کاهش پیدا کرد و این امر بیانگر این است که اگر ما فعالیت های خود را بر روی ساماندهی دختران فراری بیشتر متمرکز کنیم ، در مقابل می توانیم از افزایش تعداد زنان آسیب دیده در جامعه جلوگیری به عمل آوریم .


مدیر کل دفترآسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی اعتیاد ، فقر ، بیکاری ، طلاق وپدیده زنان ویژه رااز جمله مهمترین آسیب های اجتماعی دانست و اظهار داشت : بر اساس تحقیقاتی که توسط کارشناسان دفتر آسیب ها صورت گرفته این 5 معضل به عنوان مهمترین آسیب های اجتماعی در سال جاری شناسایی شده اند .
دختران فراري در بيشتر جوامع مشاهده مي شوند. فرار از منزل معمولا زماني صورت مي گيرد كه خانواده دچار تنش شده و دختر در خانواده فكر مي كند كه ديگر جايي در خانواده ندارد .


يك كارشناس امور آسيب هاي اجتماعي بهزيستي استان خراسان رضوي در گفتگو با خبرنگار خبرگزاري زنان ايران (ايونا) گفت : برخي از دختران فكر مي كنند كه با فرار مي توانند استقلال نسبي را به دست آوردند ولي متاسفانه چون سرگردان و حيران هستند در جامعه مورد اذيت و آزار افراد ديگر قرار مي گيرند و جذب گروه هاي تيمي شده و از اين طريق زمينه انحراف فراهم مي شود .
مهدي زاده در ادامه افزود : ديد مردم نسبت به دختر فراري ديد مثبتي نيست و مردم در جامعه به او به عنوان يك فرد فاسد نگاه مي كنند .
وي تصريح كرد : فرار ممكن است گاه به علل ها ي كوچكي پيش آيد و اگر فرد نداند كه كجا مي رود و در سيستم هاي جامعه دچار مشكل خواهد شد .
وي افزود: سنين بين 15-30 سال سن بحران فرار است و افراد معمولا بين رده سني بالاي 30 سال به خاطر بلوغ اجتماعي كمتر دست به فرار مي زنند .


مهديزاده خاطر نشان كرد: فرار معمولا بيشتر در خانواده هاي تك والدي است ، اعتياد يكي از والدين ، كم سوادي يا طلاق والدين نيز بر اين امر دامن مي زند .
وي از خانه هايي تحت عنوان خانه هاي امن ، سلامت خبر داد و افزود : پذيرش در اين خانه ها بين سنين 30- 15 سال با ظرفيت خوابگاهي 10 نفر است.
مهدي زاده تصريح كرد : كارشناسان علوم تربيتي و مدد كاري مسووليت دختران فراري را به عهده دارند و اين خانه ها باعث مي شود كه بعد از مدت زمان نگهداري دختران ارتباط بيشتري بين فرد فراري و خانواده اش ايجاد گردد .


وي در ادامه گفت : بحث آگاه سازي مردم ، آموزش مهارت هاي فردي خود و خانواده تا حدودي مي تواند از فرار دختران جلوگيري كند خانواده ها نيز بايد به گونه اي رفتار كنند كه دختر در خانواده هرگز احساس نكند كه جايگاهي ندارد و به جامعه پناه ببرد كه جذب گروه هاي انحرافي شود .
مهدي زاده در پايان گفت : اگر در مدارس مشاورين قوي حضور داشته باشند پديده انحراف در جامعه كمترصورت خواهد گرفت چرا كه مشاور رازدار ورابط بين بچه ها و والدين است و مي تواند بسيار مفيد واقع شود اگر دختري فرار كرد خود خانواده زمينه بازگشت او را بايد فراهم كند در غير اين صورت دختر دچار انحراف اخلاقي خواهد شد و هرگز روي بازگشت نخواهد داشت ، لذا خانواده ها بايد خشونت هاي درون يك خانواده را كاهش داده و ديدگاه هاي تعصبي و فرهنگ غلط خويش را عوض كنند و اجازه بازگشت به دخترشان بدهند .


وي ضمن توصيه به دختران گفت : قبل از فرار حتماً به مراكز مشاوره بهزيستي مراجعه كنند تا آنها بتوانند مشكلشان را برطرف سازند .
مهدي زاده گفت : در مشهد معمولا به پارك ها يا حرم امام رضا(ع) پناه مي برند كه در اين مكان ها نيز زناني نشسته اند كه دختران را به محل هاي نا امن ببرند و ناخواسته دختر از خانواده خارج شده به دام اعتياد ، و... مي افتد .
67 درصد دختران فراری گلستان در رده سنی 10 تا 19 سال قرار دارند
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان گلستان گفت: نتایج تحقیق روی پرونده 206 دختر فراری در گلستان نشان می‌دهد، بیش از 67 درصد این دختران در رده سنی 10 تا 19 سال قرار دارند.


به گزارش شیعه نیوز به نقل از خبرگزاری فارس ، محمد تمسکنی ‌زاهدی افزود: بیش از 67 درصد دخترانی که اقدام به فرار کرده‌اند، متاهل هستند که این بیانگر بدرفتاری و تنبیه بدنی و کلامی توسط همسرانشان است.
وی تصریح کرد: از این میزان، 31 درصد آنها به علت مشکلات خانوادگی، 50 درصد به علت اغفال که این عامل هم نشئت گرفته از اختلال‌های خانوادگی و ایجاد خلأ عاطفی در خانواده است، اقدام به فرار کرده‌اند.


تمسکنی‌زاهدی ، اختلال‌های خانوادگی را یکی از مهم‌ترین علل فرار دختران از منزل برشمرد و گفت: شرایط بد اقتصادی سبب شده که در بسیاری از خانواده‌ها پدر و مادر دارای حضور فیزیکی باشند و حضور وجودی و معنوی آنان برای فرزندان محسوس نباشد.
وی خاطرنشان کرد: در اینگونه خانواده‌ها ، فرزندان به حال خود رها شده و ارتباط آنان با افراد مختلف، تحت هیچگونه نظارت خاصی نیست.
تمسکنی‌زاهدی افزود: در چنین وضعیتی، زمینه برای ایجاد خلأ عاطفی به‌ویژه برای دختران شدت یافته و به پناه آوردن به بیگانگان منجر می‌شود.
وی اضافه کرد: دختران فراری اغلب متعلق به خانواده‌هایی هستند که در آنها پدر به عنوان نهاد قدرت ، حکومت کرده و نه تنها تکیه‌گاه عاطفی و اقتصادی برای خانواده محسوب نمی‌شود، بلکه استفاده از قدرت جسمی و سلطه از سوی آنان سبب می‌شود که فرزندان احساس آرامش و امنیت نکنند.


اغلب دختران فراری ، کمتر از ۲۴ ساعت پس از فرار، مورد تجاوز قرار می گيرند. و بيشتر اين دختران، پس از تجاوز از سوی خانواده هايشان پذيرفته نمی شوند.
اين آمار بر مبنای بررسی شرايط دختران و زنانی است که مورد آسيب اجتماعی قرار گرفته و تحت حمايت مراکز سازمان بهزيستی نگهداری می شوند.
اين دختران فراری در ۳۲ مرکز موسوم به “خانه های سلامت” به مدت شش ماه تا يک سال به صورت شبانه روزی نگهداری می شوند تا از معرض آسيبهای اجتماعی مصون بمانند.بيشترين برنامه ها در مراکز بهزيستی، برای بازگرداندن زنان “آسيب ديده” به خانه است.


در شرايطی که خانواده ها فاقد صلاحيت تلقی شوند ، مراکز بهزيستی می توانند زنان آسيب ديده و دختران فراری را با حکم دادگاه ، برای زمان طولانی تری نگهداری کنند تا امکان تحصيل و اشتغال آنها فراهم شود. زنان آسيب ديده به مدت شش تا هشت ماه در “مراکز بازپروری زنان خيابانی” که تعدادشان به ۲۲ مرکز می رسد، نگهداری می شوند و برای اشتغال، کاريابی و مهارتهای زندگی آموزش می بينند.


“در سال گذشته ، ۳۰۰ مورد اشتغال برای زنان روسپی ايجاد شد ، زيرا ۹۹ درصد زنان به دليل مسائل غيرحرفه ای به روسپی گری می پردازند.” در ایران مراکزی موسوم به “خانه زنان” برای زنانی که دچار خشونت خانگی شده اند دایر شده است و ۷۲ درصد زنان متاهل حداقل يکبار تجربه خشونت را داشته اند و بيش از نيمی از آنها، آزارهای روانی را تحمل کرده اند.


زنانی که دچار خشونت شده و خانه خود را ترک کرده اند، به مدت سه روز تا سه ماه در اين مراکز اسکان می يابند تا با خدمات مددکاری و مشاوره امکان بازگشت آنها به خانه هايشان فراهم شود. بهزيستی ایران ، با طرح “خانه زنان” می کوشد تا زنان و کودکان “حتی يک شب” در خيابان نمانند.


● تعریف دختر فراری
این واژه به دخترانی اطلاق می گردد که به هردلیلی خانه و خانواده را ترک کرده و به محیط های دیگری چون خیابان، پارک، باند و … روی می آورند.


● عوامل زمینه ساز فرار دختران از خانه
محیط نامساعد و تشنج آفرین خانواده، طلاق و اعتیاد والدین بخصوص پدر، ارتباط با دوستان ناباب، روابط کنترل نشده خانواده ها با یکدیگر، اختلاف والدین و فرزندان، کنترل و سختگیری افراطی و غیرمنطقی والدین، مشکلات حاد اقتصادی، احساس ناامنی درخانه ، اختلالات شخصیت و روابط عاشقانه ، ترس از رسوایی پس ازتجاوز جنسی، مخالفت والدین با ازدواج دختران با شخص مورد نظر یا آزارناپدری و یا نامادری ، آزارهای جسمی و جنسی از سوی نزدیکان بویژه محارم و … را می توان از جمله مهمترین عوامل زمینه ساز فرار دختران از خانه برشمرد.

 

● وضعیت کلی دختران فراری
دختران فراری معمولأ در گروه سنی ۱۴ تا ۲۵ سال قرار دارند. موقعیت سنی این افراد نشان دهنده ی میزان آسیب پذیری، احتمال بزهکاری، بزه دیدگی و یا قربانی شدن در برابر سوء استفاده های جنسی مختلف و دیگر سوء استفاده ها می باشد. دراین مرحله اهمیت مداخله سریع همه جانبه خانواده ومسئولین ذیربط بسیار حائز اهمیت است. باید توجه داشت که خطر فقط خانواده های طبقات پایین ازنظراقتصادی و اجتماعی را تهدید نمی کند، بلکه بنابر تحقیقات درصد قابل توجهی از دختران فراری، متعلق به خانواده های مرفه و متوسط به بالا هستند.


مخاطراتی که پس از فرار ، دختران جوان بی پناه و آسیب پذیر را تهدید می کند معمولاً عبارتنداز:
۱) گرفتار شدن در دام شبکه های قاچاق دختران و زنان جوان:
قاچاقچیان ، ایادی خودرا درمناطقی مانند پارک ها، مقابل مدارس راهنمایی ودبیرستان ها و اماکن عمومی می گمارند تا با پرسه زدن دراین اماکن و شناسایی دخترانی که ازمنازل خود فرار کرده اند ، آنها را با وعده های ، به دام اندازند. گاهی فرار، پس از طرح دوستی و آشنایی از سوی دلالان شبکه های قاچاق و دادن وعده های مختلف چون خروج آسان ازکشور و درآمد خوب و زندگی بهتر، اتفاق می افتد.

۲) تجاوز،اجبار و تحمیل:
معمولا دختران فراری که آسیب پذیر نیز هستند، گرفتار مشکل تجاوز، اجبار و تحمیل می شوند. قاچاقچیان، دختران جوانی را که به هر انگیزه از خانه خود گریخته اند، وسیله درآمد خود قرار میدهند. آنها را به برقراری ارتباط جنسی و انجام کارهای خلاف مجبور می کنند. در سال های اخیرنوع جدیدی از فریب و قاچاق دختران و زنان ازطریق اینترنت مشاهده می شودکه بیشترحاصل گسترش شبکه های ارتباطی مجازی است.
۳) انگ اجتماعی و عدم امکان بازگشت به شرایط گذشته، از دیگر مباحث تامل برانگیز در مورد دختران فرار است.


● چرا فرار از خانه
فرارازخانه ازجمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که بیشترازنوجوانان و جوانان سرمی زند. با توجه به پی آمدهای سوء آن یکی از آسیب های خانوادگی و اجتماعی جامعه، شناخته می شود. آسیبی که می تواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. مسئله فرار زنان و دختران همراه با سایر معضلات و آسیب های اجتماعی مرتبط با آن در سال های اخیر با رشد روزافزون در شهرهای بزرگ بالاخص شهر تهران مورد توجه کارشناسان، متخصصان علوم انسانی قرارگرفته است.


فرار از خانه در واقع زیر پا گذاشتن مقررات خانوادگی و هنجارهای اجتماعی است که اغلب به علت ترس، خشم، یا انتقام جویی در مقابل عوامل مخرب و آشفته خانوادگی و اجتماعی رخ می دهد. دختران بیشتربرای مدت کوتاهی حضور در مکان های دیگر را بجای ماندن در خانه خود ترجیح می دهند.
ساخت و روابط متزلزل افراد در درون خانواده، اعضای معترض و ناخشنود از این وضعیت نابسامان را به طرف جامعه پرتاب می کند با این اتفاق فرد را به فراری تبدیل کرده و به سوی بزه کاری وارتکاب سایر جرائم سوق می دهد. «گزارش سازمان بهداشت جهانی حاکی است که سالانه بیش از یک میلیون نوجوان ۱۳ تا ۱۹ ساله ازخانه فرارمی کنند که ۶۰ تا ۷۰ در صد این افراد ، شامل دختران و ۳۰ تا ۴۰ درصد از آن در بین پسران رخ می دهد.


در پژوهشی که عوامل مختلف خانوادگی، اقتصادی، همسالان، فرهنگ و آموزش، اوقات فراغت و ارتباطات در دو بخش درونی وبیرونی را مورد بررسی قرار داده است نتایج زیر در مورد خانواده و همسالان حاصل گردیده که نسبت به شاخص های دیگر از اهمیت ویژه ای برخورداربوده است، به همین دلیل فقط نتایج این دو شاخص در این نشریه آورده شده است.


خانواده به میزان۷/۷۷ درصد از بیشترین تاثیر بر فرار دختران برخوردار است. زیرا فرد از بدو تولد ارزش ها و هنجارها را در خانواده می آموزد و به تدریج با دنیای وسیع تر جامعه آشنا می شود. بگونه ای که خانواده و کارکردهای آن در پذیرش نقش های اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود.»
میزان محبت، صمیمیت، حمایت عاطفی و وابستگی از جمله مسائل مهمی است که در دوران اولیه زندگی می تواند در بروز رفتارهای بهنجار یا نابهنجار موثر باشد. نتایج تحقیقات نشان داده است که هرچه ازمیزان وابستگی والدین به فرزندان کاسته شده، برفرارآنان از خانه افزوده شده است.


به علت نبود بهداشت روانی و عاطفی مناسب در خانواده، این افراد از شخصیت مناسب و قابل قبول اجتماعی برخوردار نبوده و برای جبران این مشکلات به رفتارهای غیرمتعارف روی می آورند. در مورد این دختران تحقیر، تبعیض، از هم پاشیدگی ساختار خانواه، خلاء عاطفی موجود و ناتوانی والدین در نظارت همه جانبه و صحیح بر فرزندان، این مسئله را تشدید نموده است.


ازدگرسو با توجه به دگرگونی در ساختار خانواده برخی از کارکردهای اساسی آن کاهش یافته یا اساسا از دست رفته و برخی دیگر جابه جا شده اند. با دگرگونی جامعه روابط خانوادگی نیز دستخوش تغییر شده است. نیاز به آزادی های فردی بر محدوده زندگی خانوادگی نیز تاثیر گذاشته است.اینک نمی توان بر الگوهای گذشته که در زمان خود شاید بهترین بوده است پای فشرد، بلکه با توجه به تحولات اجتماعی و تغییر در شکل و روابط حاکم بر خانواده باید تلاش کرد تا الگوهای متناسب با شرایط امروز جامعه ارائه نمود.


چنین برنامه ریزی ای نیاز به توجه به تحولات و پدیده های جدید اجتماعی و جهانی دارد.
گروه همسالان دیگر شاخصی بود که به میزان ۵/۶۷ درصد تاثیر زیادی بر فرار دختران داشته است. گروه همسالان، به عنوان دومین عامل(بعد از خانواده) در جامعه پذیری جوانان و نوجوانان نقش مهمی برعهده دارد. ارتباط با گروه های سنی در شکل گیری رفتار فردی و اجتماعی نوجوانان و جوانان بسیار مهم است. این گروه ممکن است تاثیر خانواه را نیز دگرگون و یا حتی خنثی نماید.


انسان به دلایل مختلف خود را با دیگران مقایسه و ارزیابی می کند. در این فرایند انسان ارزش ها و استانداردهای افراد یا گروه های دیگر را به عنوان یک قالب مقایسه ای و مرجع در نظر می گیرد. این گروه می تواند در پیشرفت و تکامل شخصیتی و رفتارهای اجتماعی نوجوانان و جوانان نقش مهمی ایفا نماید. همچنین می تواند زمینه یادگیری بسیاری از مهارت ها و فعالیت های اجتماعی را فراهم کند. بنابراین حضور در محیط های نامناسب و داشتن دوستان ناباب و ارتباط با معیارهای اخلاقی غیرمتعارف اجتماعی می تواند زمینه رفتارهای نامناسب را ایجاد نماید و گروه همسالان می تواند به عنوان گروه مرجع مورد توجه قرار گیرد.


● بحث و نتیجه گیری :
هنگامی که فرد در خانه و خانواده محیط مناسب، منطبق با روحیات شخصی اش را نمی یابد، فکر می کند که با فرار از خانه می تواند تمام مشکلات را پشت سر گذاشته و وارد دنیایی متفاوت شود. فرد به اشتباه فکر می کند جامعه محیط امن برای رفع نیازهای او است. او به گونه ای از مشکلات درونی و خانوادگی در رنج است که کوچکترین فکری به پیامدهای بعد از فرار نمی کند.


آیا کسانی که به هر دلیل و انگیزه ای خانه و کاشانه خود را هر چند نامطلوب به قصد دستیابی به وضعیت مطلوب تر ترک می کنند، به مقصود خود نائل می شوند؟ و به ساحل نجات دست پیدا می کنند؟ یا در یک منجلاب غیر پیش بینی گرفتار می آیند و گاهی تا مرز نابودی و رسوایی تمام پیش می روند؟ پس باید جوانان و نوجوانان را دریابیم و به نیازهای آنان پاسخ منطقی و درخور شرایط روز اجتماعی و جهانی بدهیم.


معاون دفتر امورآسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی با استناد به اینکه ۴۰ درصد دختران فراری پذیرش شده در مراکز، اختلالات عصبی و شخصیتی داشته اند، گفت؛ استان قم با ۵۳/۲۱ نفر بیشترین نرخ فرار از منزل و سمنان با ۱۴/۱۸ نفر و تهران با ۵۵/۱۷نفر در رتبه های بعدی فرار دختران از منزل قرار دارند.
دکتر رضایی فر بااشاره به اینکه مطالعه روی ۱۲۰ دختر فراری نشان داده است که ۵۳ درصد آنهادارای پدر معتاد بوده و ۴۷ درصد مورد آزار فیزیکی قرار گرفته اند، افزود؛همچنین ۵۳ درصد پدران و ۶۳ درصد مادران این دختران بیسواد و ۲۰ درصد نیزفرزندان طلاق بودند.


وی با استناد به مطالعه دیگر سازمان بهزیستی روی ۱۷۵دختر فراری، اظهار کرد؛ نتایج این مطالعه نیز حاکی است که اغلب دختران موردبررسی تحصیلات زیردیپلم و سن کمتر از ۱۸ سال و نیمی از آنها سابقه بیش ازیکبار فرار داشتند و بیش از نیمی نیز فاقد هرگونه سابقه محکومیت قضائی بودهاند.
معاون دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی، تماس با خط تلفن اورژانس اجتماعی «۱۲۳» را از دیگر راه های جذب و شناسایی دختران فراری بیان کرد و با اشاره به آمار دختران فراری پذیرش شده، گفت؛ از ابتدای سال تاکنون یکهزار و ۵۷۱ دختر فراری در مراکز پذیرش شدند و استان های تهران، خراسان رضوی، خوزستان، فارس و اصفهان به ترتیب دارای بالاترین میزان پذیرش دختران فراری بوده اند.


وی آمار دختران فراری جمع آوری شده از سوی نیروی انتظامی در شش ماهه اول سال جاری را ۷۹۷ نفر اعلام و بیان کرد؛ نیروی انتظامی در سالهای ۸۰ تا ۸۲ به طور میانگین سالانه دو هزار و ۵۰۰ نفر را جمع آوری کرده ازاین بین بیشترین آمار به ترتیب مربوط به استان های تهران، خراسان رضوی، فارس،گیلان، قم، اصفهان و خوزستان است. رضایی فر با استناد به اینکه بر اساسبرآورد نیروی انتظامی نرخ فرار از منزل در سال ۸۳، ۱۰ نفر در هر ۱۰۰هزار نفراست، ادامه داد؛ استان های سیستان و بلوچستان با نرخ ۳۷/۰ نفر، لرستان با۹۷/۱ نفر و ایلام با ۲۵/۲ نفر به تناسب جمعیت، کمترین نرخ فرار از منزل درکشور را داشته اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید