بخشی از مقاله

جغرافياي طبيعي و اوضاع اقليمي
موقعيت جغرافيايي
خليج فارس از نظر زمين شناسي در نتيجة انفعالات اواخر دوران سوم زمين شناسي كه سبب پيدايش جبال زاگرس و رشته هاي جنوبي ايران گرديده است، به وجود آمده و قبل از اين دوره به صورت زبانة باريكي بوده است. در همين دوران بر اثر پيدايش جبال زاگرس در غرب فلات ايران و فرورفتگي جنوب فلات ايران، آب اقيانوس هند از طريق خليج عمان به طرف غرب آمده و خليج فارس را ايجاد كرده است. در نتيجة ايجاد چين خوردگي و به وجود آمدن طاقديس ها و ناوديس ها در كف اين دريا و در نتيجه رسوبات ته دريا و مواد آلي و بسياري عوامل ديگر، ذخاير عظيمي از نفت در تمامي كف خليج فارس و

حواشي و جزاير آن از جمله جزاير بحرين به وجود آمده است. به طور كلي جزاير بحرين از نظر ساختماني دنبالة فلات ايران بوده كه از زير آب هاي خليج فارس سربرآورده و ظاهر شده است. بدين ترتيب، بحرين در نيمكره شمالي ، نيمكره شرقي، در جنوب غربي قاره آسيا در منطقة خاورميانه، به صورت مجمع الجزايري در جنوب خليج فارس واقع شده است و در سمت راست آن در فاصله 27 كيلومتري، كشور اميرنشين قطر و در سمت مغرب آن در فاصلة 24 كيلومتري عربستان سعودي و در شمال آن با فاصلة نسبتاً دوري، ايران قرار دارد. نزديكترين شهر ايران به بحرين بندر بوشهر است كه تا لنگرگاه بحرين 361 كيلومتر فاصله دارد.


مجمع الجزاير بحرين با وسعت 26/695 كيلومتر مربع از سي و پنج جزيرة بزرگ و كوجك تشكيل شده كه بين 5/25 درجه و 5/26 درجة عرض شمالي و بين 50 درجه و 52 درجة طول شرقي واقع شده است. بزرگترين اين جزاير بنام جزيرة بحرين (جزيره منامه) موسوم است كه گاهي «اوال» و در قديم به تيلوس معروف بوده است. طول اين جزيره از شمال به جنوب 50 كيلومتر (30 مايل) و عرض آن بين 13 و 25 كيلومتر (15-8 مايل) است و شهر منامه، پايتخت بحرين در همين جزيره واقع شده است. در انتهاي جنوبي جزيره، دماغه اي به نام «رأس البر» وجود دارد. اين جزاير در قسمت


بحرين فاقد مرز زميني است، تنها مي توان گفت با احداث پلي كه بحرين را به عربستان سعودي متصل مي كند، توانسته است از طريق زميني با كشور ديگري مرتبط شود؛ در حالي كه خط ساحلي آن به طول 161 كيلومتر است. خط مرزي كرانه هاي ايران و بحرين شامل نقطه گردش هاي زير است:


نقطه گردش 1: اين نقطه گردش، اولين نقطه در انتهاي خاوري اين مرز دريايي است و بين عرض شمالي 27 درجه و صفر دقيقه و 35 ثانيه و خط آزيموت 278 درجه و 14 دقيقه و 27 ثانيه در جائي كه خط مرزي دريايي بحرين و قطر شروع مي شود، قرار دارد.
نقطه گردش 2: روي عرض شمالي 27 درجه و 2 دقيقه و 46 ثانيه و طول شرقي 51 درجه و 5 دقيقه و 54 ثانيه واقع شده است.
نقطه گردش 3: واقع در عرض شمالي 27 درجه و 6 دقيقه و 30 ثانيه و طول شرقي 50 درجه و 57 دقيقه و صفر ثانيه.
نقطة گردش 4: واقع در عرض شمالي 27 درجه و 10 دقيقه و صفر ثانيه و طول شرقي 50 درجه و 54 دقيقه و صفر ثانيه.
اين مرز 3/28 مايل دريايي طول دارد و نقاط پاياني آن بين 5 تا 10 مايل به كرانه هاي ايران نسبت به كرانه هاي بحرين نزديك است. 4 مايل دريايي است. فلات قارة مشخصي ندارد و درياي سرزميني آن (آب هاي منطقه اي بحرين در خليج فارس) 12 مايل دريايي است.
از لحاظ وسعت، بحرين 112 برابر از ابوظبي، 17 برابر از قطر و 7 برابر از دوبي كوچكتر است. بحرين عمدتاً سرزميني بياباني و شوره زار است كه غالباً هموار و خاكي از كوهستان مي باشد و از نظر طبيعي به سه بخش متمايز تقسيم مي شود:


1- بخش حاصلخيز شمالي
از ابتداي كناره هاي شمالي جزيره تا مسافت نسبتاً زيادي كشيده شده است. پهناي اين بخش گاه تا 5 كيلومتر مي رسد. اين منطقه داراي موقعيت مناسبي از جهت كشاورزي است. آب نسبتاً فراوان و زمين حاصلخيز، باغ ها و مزارع سرسبزي به وجود آورده كه در بين امارات خليج فارس بي نظير است.
2- بخش مركزي


صحراي خشك است، در جنوب منطقة اول قرار گرفته و تا كناره هاي دو طرف گسترش يافته است. اين بخش به كلي با بخش شمالي مغايرت دارد. زمين هايش خشك و كويري است و از كشت و زرع در آن خبري نيست. زمين پوشيده از گياهان صحرايي است كه انواع آن گاهي به 200 گونه مي رسد.


3- بخش جنوبي
صحرايي شني و ماسه اي است و مابقي جزيرة اصلي بحرين را تا رأس البر، يعني تا انتهاي جزيره را پوشانده است. در اين بخش ارتفاعاتي كم و بيش ديده مي شود كه غالباً به صورت تپه هاي شني و سنگي است. كلاً از لحاظ طبيعي مي توان گفت: 2% كل اين سرزمين حاصلخيز، 2% داراي محصولات دائمي، 6% علفزار و مرتع و 90% مابقي آن را خاك تشكيل مي دهد. مساحت كشت آبي بحرين، 10 كيلومتر مربع مي باشد.
آب و هوا
از آنجا كه اين كشور به صورت جزيره است تا حدودي داراي آب و هواي نسبتاً مرطوب است، ولي به سبب نزديكي با منطقة حارة، داراي تابستان هاي بسيار گرم و مرطوب و زمستان هاي نسبتاً معتدل است. به طوري كه مي توان گفت از آبان تا ارديبهشت ماه، هوايي مطبوع دارد و از خرداد تا مهرماه گرم و مرطوب است. در ماه هاي تيره و مرداد، درجة حرارت غالباً از 40 درجة سانتيگراد تجاوز مي كند.


در بحرين تنها دو فصل وجود دارد: فصل گرما و فصل معتدل. معمولاً فصل اعتدال و خنكي هوا از حدود پائيز تا اواخر زمستان ادامه دارد. حداكثر ميزان رطوبت در روز به 95% مي رسد كه اين نسبت در زمستان كاهش مي يابد.
ميزان بارش باران نيز نادر است و در ماه هاي فصل اعتدال صورت مي گيرد و ميزان متوسط سالانه آن 130 ميليمتر است، از اين رو از لحاظ ميزان بارش سالانه، كشوري خشك محسوب مي شود و لذا مسئله كم آب و لزوم صرفه جويي در مصرف آن براي اين منطقه بسيار حائز اهميت است. كم ارتفاع بودن بحرين و مجاورت آن با بيابان ها و شنزارهاي

عربستان سعودي باعث وزش بادهاي موسمي در اين سرزمين مي شود. سرعت وزش باد به ندرت از 14 گره (7 متر در ثانيه) تجاوز مي كند اما در مواردي استثنائي وزش بادهايي به سرعت 51 گره (26 متر در ثانيه) نيز به ثبت رسيده است. در منطقة شمال بحرين، بادهايي موسوم به باد شمال مي وزد كه در آب و هواي منطقه مؤثر بوده و از گرماي شديد آن مي كاهد. درحالي كه در مناطق جنوب، بادهاي موسمي از سوي بيابان هاي عربستان مي وزد كه گرم و خشك است و اغلب ذرات شن و ماسه هاي صحراهاي مجاور را به همراه دارد.


آب هاي داخلي
در شمال شرقي جزيرة بحرين، خليج كوچكي به نام ستره وجود دارد كه به سبب نزديكي با جزيرة ستره به اين نام موسوم شده و اسكله هاي بارگيري نفت در كنار همين خليج قرار دارد.
سرزمين بحرين فاقد رودخانه است ولي از منابع سرشاري نظير چشمه هاي آب زيرزميني برخوردار است كه كمتر در منطقة خليج فارس بدين اندازه وجود دارد. تعداد تقريبي چشمه هاي آب شيرين، در قعر دريا به 200 چشمه و در ساحل به 25 چشمه مي رسد. اين چشمه ها نقش مهمي را در زندگي مردم ايفا كرده و يكي از دلايل شهرت مرواريد بحرين به خاطر وجود همين چشمه هاي آب شيرين است. علاوه بر اينها درياچه هاي كوچكي در اين كشور وجود دارد كه به

«عيون» يعني «چشمه» معروف است. مهمترين آن ها عبارت است از: عذاري، ام الشعوم، ابوزيدان، الجزيره، الرهاء، والسفاحيه. اين درياچه ها در گذشته در پيشبرد كشاورزي منطقه نقش مؤثري داشته اند، ولي به مرور زمان دچار آلودگي با آب دريا شده اند و ميزان املاح در آن ها افزايش يافته و كمتر مورد استفاده قرار مي گيرند. گفته مي شود منابع اصلي اين چشمه ها در منطقة شرقي عربستان سعودي قرار دارد.


كوه ها و آتشفشان ها
چون بحرين سرزميني سنگلاخي و شني است و به طور كلي منطقه اي بياباني محسوب مي شود، لذا ارتفاعات زيادي ندارد. تنها در بخش جنوبي جزيره يعني از جنوب جزيرة اصلي بحرين تا رأس البر، ارتفاعاتي كم و بيش ديده مي شود. بلندترين ارتفاع اين ناحيه جبل الدخان به ارتفاع 142 متر است كه قلة آتشفشاني خاموش است و در اطراف آن همواره دودي مشاهده مي شود كه گويا از احتراق منابع گاز مي باشد.


جزاير مهم
مهمترين چزاير بحرين عبارت است از: محرق، ستره ، بني صالح، جده، ام نعسان، حوار، ام سويان، در شمال شرقي جزيرة اصلي بحرين، جزيرة محرق واقع شده كه توسط پلي به طول 5/1 مايل به هم متصل مي باشند. طول اين جزيره 4 مايل و پهناي آن يك مايل است و دومين جزيره از لحاظ اهميت محسوب مي شود. همچنين جزيرة بحرين با پل ديگري به جزيرة ستره مرتبط است. اين جزيره به طول 3 مايل و عرض يك مايل مي باشد و در شرق جزيرة بحرين واقع شده و مركز نخلستان هاي اين كشور است. بني صالح نيز در شرق بحرين مي باشد و به وسيله راهي فرعي به پل ارتباطي منامه- ستره متصل است، و مركز صادرات نفت آن محسوب مي شود. مساحت اين جزيره 74/0 كيلومتر مربع برآورد شده است. جزيرة جده با طول يك و پهناي نيم مايل خالي از سكنه بوده و جزيرة ام نعسان به ترتيب با طول و پهناي 3 و 2 مايل، هر دو در غرب بحرين قرار دارد. ام نسعان از نظر وسعت دومين جزيره پس از جزيره بحرين محسوب مي شود، حوار، خود مجمع الجزايري است متشكل از 16 جزيره بزرگ و كوچك كه در جنوب شرقي و نزديك به كرانه هاي غربي قطر قرار دارد.

بزرگترين اين جزاير حوار مي باشد كه نزديك قطر واقع شده و دو جزيره كوچك آن به نام هاي ديبال و جراوه معروف بوده و برخي از جزاير آن نيز غيرمسكوني است. سطح جزيره از سنگ هاي مرجاني پوشيده شده و مساحت اين مجمع الجزاير 29/19 مايل مربع است. فاصله اين جزاير از آب هاي بحرين حدود 2 مايل و از آب هاي قطر فقط يك مايل است. دورترين اين جزاير از سواحل قطر 3 مايل فاصله دارد. به نظر كارشناسان نفتي، در اين جزاير منابع نفت موجود است كه نوع آن جزو مرغوب ترين نفت جهان محسوب مي شود. برخي از جزاير شانزده گانه حوار، فقط هنگام جزر آب كاملاً نمايان است و بسياري از آن ها به هنگام مد كاملاً در آب غوطه ور مي شوند.


بنادر و شهرهاي مهم
بنادر مهم بحرين عبارت است از: منامه، محرق، ستره، مصفا و سلمان. براي بارگيري محصولات نفتي، خطوط لوله هاي نفتي از ستره به اسكله هاي در فاصلة 3 مايلي جريره، مرتبط مي شود. از اين رو بندر ستره مركز صادرات نفت بحرين محسوب مي شود. مهمترين و مجهزترين بندر بحرين، بندر سلمان است كه ساخت آن در 1962 پايان يافت. بندر سلمان داراي تأسيسات و باراندازهاي بسيار جديد و مجهز است و براي لنگر گرفتن انواع كشتي ها آمادگي دارد. از آنجا كه صدور مجدد كالا براي بازرگاني و اقتصاد بحرين شايان اهميت است، در بندر سلمان انبارهاي بزرگ و وسيعي ايجاد كرده اند كه از هر نظر براي نگهداري كالاهاي ترانزيتي مناسب و آماده است.


غير از منامه (پايتخت) و محرق كه از مهمترين شهرهاي بحرين محسوب مي شود، ساير شهرهاي مهم را مي توان به دو دسته تقسيم كرد: 1) آنانكه مرز ساحلي دارند عبارت است از: ستره، جو ، المالكيه، الزلاق ، البديع، 2) آنانكه درون مرزي هستند عبارت است از: عيسي، الريف، العوالي، العمر، الرميتا، حمد. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري، بحرين به 12 منطقه تقسيم مي شود: الحد، المنامه، المنطقه الغربيه، المنطقه الوسطي، المنطقه شماليه، المحرق، الرفاع، المنطقه الجنوبيه، جد حفص، مدينه حمد، مدينه عيسي، منطقه جزاير حوار و ستره.


منامه بزرگترين شهر بحرين و پايتخت آن است. منامه با داشتن 5/1 مايل خط ساحلي ، يكي از شهرهاي بين المللي محسوب مي شود، چرا كه به طرز عجيبي تحت تأثير تكنولوژي غرب قرار دارد. اين شهر به علاوة حومه آن تقريباً 5 درصد كل مساحت مجمع الجزاير بحرين را تشكيل مي دهد. چاه هاي نفت و پالايشگاه و قسمتي از سرزمين هاي حاصلخيز كشاورزي در اين شهر قرار دارد. در مركز منامه، توسعة شهري به وضوح ديده مي شود كه شامل بانك ها، هتل ها، دفاتر كار و بزرگراه هاست. منامه مانند هر پايتخت ديگري، درگير مسائلي نظير ازدياد ترافيك و افزايش وسعت شهري است و محل سكناي خارجيان و جايگاه اكثر بازرگانان مي باشد. ايرانيان و بحريني هاي شيعه در اين شهر بسيارند. منامه توسط پلي به محرق متصل است.


در جنوب منامه، جزيره لم يزرع و با وزش بادهاي سرد همراه است، چنانكه زيبايي منطقه اي عاري از زندگي در بلندي هاي مشرف به دريا به چشم مي خورد. در فصل بهار، و در پي بارندگي در زمستان، پوششي سبز رنگ در اين بيابان ظاهر مي شود كه سپس جاي خود را به تابستاني خشك و سخت مي دهد. شهر محرق واقع در جزيرة محرق، دومين شهر معروف بحرين است و اكثر سكنه آن اعراب سني مذهب مي باشند كه خصوصيات عربي خود را كاملاً حفظ كرده اند. يكي از مدرنترين فرودگاه هاي بين المللي در خاورميانه و همچنين ترمينال توقف كشتي هاي بزرگ به نام «الحوض الجاف» در اين شهر قرار دارد.


جده، سومين شهر مهم بحرين است كه در جنوب شرقي جزيره محرق واقع شده و الرفاع به منزلة چهارمين شهر مي باشد كه از دو قسمت تشكيل شده ، يكي بخش شرقي و ديگري غربي؛ كه قسمت غربي آن محل سكنا و زندگي شيوخ و خاندان حكومتي است. بزرگترين پالايشگاه نفت بحرين، مخازن نفت و همچنين كارخانه هاي توليد برق و دستگاه هاي آب شيرين كن در شهر ستره واقع شده است كه به وسيله پلي به كرانه هاي شرقي جزيرة بحرين مرتبط مي شود. اين بندر مركز بارگيري محصولات نفتي است و سراسر آن پوشيده از نخلستان است. بني صالح مركز صادرات نفتي بحرين است و العوالي مركز عمليات شركت نفت مي باشد.



جغرافياي انساني
جمعيت و تركيب و پراكندگي آن
جمعيت بحرين آميزه اي است از افراد بومي و كساني كه از كشورهاي ديگر به اين سرزمين مهاجرت كرده اند. طبق آمار گرفته شده در ژوئيه 2000، جمعيت كل اين كشور بالغ بر 634،137 نفر است.
از كل جمعيت، 228،424 نفر در سال 2000 اتباع خارجي بوده اند و طبق سرشماري 99،1993/56% جمعيت بحرين را مردان و 01/43% آن را زنان تشكيل مي دهد.


جمعيت اين كشور تا پايان سال 2004 ميلادي به حدود 700،160 تن رسيده است. بنابراين گزارش 61% يعني 209/438 تن از جمعيت بحرين از ساكنان بومي اين كشور مي باشند و 38% يعني 209/268 تن از ساكنان غيربومي بحرين مي باشند.
منامه پايتخت بحرين و حومة آن كه كلاً 5 درصد وسعت مجمع الجزاير بحرين را شامل مي شود، 250.000 نفر جمعيت دارد. بيش از نيمي از جمعيت اين كشور در دو شهر منامه و محرق متمركز هستند.
ساختار جمعيت بحرين (طبق آمار 2000) ب

ه قرار زير است
نفر زن نفر مرد
زير 15 سال 93.846 96.240 30%
بين 64-15 سال 173.072 252.767 67%
65 سال و بالاتر 8.942 9.270 3%
83% كل جمعيت بحرين شهرنشين و 17% روستايي مي باشند. اكثريت جمعيت آن بحريني و قريب 4/36% آن را اتباع خارجي مانند ايراني، هندي، پاكستاني، انگليسي، آمريكايي، مصري، كره اي ، عماني و مليت هاي ديگر تشكيل مي دهند. به طوري كه مي توان گفت 63% جمعيت بحريني، 19% آسيايي، 10% ساير نژادهاي عرب و 8% ايراني هستند. بيشتر اتباع كشورهاي غربي را كارگران متخصص، مهندسين، تكنسين ها،نمايندگان و كارمندان بانك ها و شركت هاي بزرگ تجاري و صنعتي تشكيل مي دهند كه همة آن ها زندگي مرفهي داشته و نبض امور اقتصادي و فني كشور را در دست دارند.


برخي از جزاير مجمع الجزاير بحرين فاقد سكنه است و به طور كلي تراكم جمعيت در اين كشور طبق آمار 1993 ، 775 نفر در هر كيلومتر مربع برآورد شده است.
جمعيت در ساير شهرهاي بحرين به قرار زير است
نام شهر مساحت به كيلومتر مربع جمعيت طبق آمار 1991
محرق 0/16 74.245
جد حفض 6/21 44.769
الرفاع 6/291 49.752
عيسي 4/12 34.509
حمد 1/13 29.055

رشد جمعيت
عواملي كه در رشد جمعيت يك ك

 

شور تاثير دارند، نسبت بين ميزان توليد و مرگ و مير در آن كشور و ميزان مهاجرت به داخل و خارج از آن كشور است.
بر اثر گسترش درمانگاه ها و بيمارستان ها در سراسر بحرين و با وجود افزايش برنامه هاي بهداشتي و كنترل بيماري هاي مسري، عواملي محيطي و ايمني، ميزان مرگ و مير تا حدود زيادي كاهش داشته است.
همچنين عوامل بسياري در كاهش ميزان باروري و در نتيجه كندتر شدن روند رشد جمعيت در اين كشور چشمگير بوده است، از آن جمله: بالا رفتن آگاهي مردم توسط آموزش و پرورش همگاني، آموزش خانواده توسط مراكز بهداشتي و رسانه هاي گروهي ، ايجاد تسهيلات لازم براي جلوگيري از بارداري، افزايش ورود زنان به بازار كار، تأخير در ازدواج و سن بارداري، تك همسري، افزايش هزينة زندگي و ارائه يك مقرري تأمين اجتماعي و پرداخت غرامت كارگري.


در بحرين در خانواده هايي كه از تحصيلات بالاتري برخوردارند و حقوق سالانه بالايي دارند ميانگين تعداد فرزندان 8/2 در هر خانواده است، در صورتي كه ميانگين كل تعداد فرزندان بحريني 4 تا 5 فرزند است.
طبق آمار گرفته شده در 1995، ميزان زاد و ولد در اين كشور 61/20 نفر در بين 1000 نفر و ميزان مرگ و مير 89/3 در بين 1000 نفر است. ميزان باروري 12/3 كودك است و از هر هزار كودكي كه متولد مي شود، 18 كودك مي ميرد.
بنابراين ميزان رشد جمعيت در بحرين، طبق آمار 78.2000/1% است و عمر متوسط افراد 98/72 سال تخمين زده شده است كه از اين ميان عمر متوسط مردان 58/70 سال و براي زنان 45/75 سال برآورده شده است.
جمعيت بحرين تا سال 2010، 831.000 نفر پيش بيني شده است.


مهاجرت
در طي سال هاي 1960 همزمان با كاهش سلطة انگليس بر بحرين، از تعداد جمعيت مهاجر به آن كشور به تدريج كم مي شد. اما بعد از كسب استقلال در 1971 و به خصوص افزايش قيمت نفت در 74-1973 مهاجرت كارگران به بحرين شدت گرفت. تعداد مهاجرين از 30.000 نفر در 1971 به 60.000 نفر در 1976 رسيد، يعني دو برابر شد. اين تعداد طي سال هاي 78-1976 يك بار ديگر نيز دو برابر شد. بار ديگر از سال هاي اولية دهة 80، به خصوص براي احداث اتوبان بين بحرين و

عربستان سعودي و كمك به ادامة توسعه در بخش هاي ساختاري صنايع، نياز به كارگران مهاجر افزايش يافت. اكنون طبق آمارهاي رسمي، حدود يك سوم جمعيت بحرين را خارجيان مقيم تشكيل مي دهند كه اكثراً انگيزه مهاجرت آنان اشتغال به كار است. بنابراين مي توان گفت كه بحرين همانند ديگر كشورهاي حوزه خليج فارس از استعداد مهاجرت پذيري برخوردار است. اتباع غربي از لحاظ طبقة شغلي همطراز تجار و بزرگان به شمار مي آيند، درحالي كه بقيه به نسبت مليت خود به عنوان طبقة كارمندان، كارگران و پيشه وران محسوب مي شوند. از 86-1985 ، دولت بحرين به ايجاد محدوديت

هايي براي اتباع خارجي به ويژه كارگران به دليل وضعيت نامساعد اقتصادي، دست زده است و افراد بحريني را كه اكثراً غيرمتخصص هستند، جايگزين آنان نموده است. بنابراين روند مهاجرت كارگران خارجي با توجه به همين محدوديت، كاهش يافته است. طبق آمار گرفته شده در 2000، ميزان مهاجرت در بحرين 12/1 مهاجر در بين هزار نفر است.

تابعيت
يكي از پديده هايي كه در دنياي امروز به چشم مي خورد و مي توان گفت كه از ويژگي هاي عصر جديد محسوب مي شود، مسئله تابعيت و تأثيرات آن در روابط بين الملل است. با پيدايش سيستم جديد دولت- ملت و تعيين حدود حاكميت دولت ها و به وجود آمدن مرز بين كشورها، اهميت تعيين و مشخص نمودن تابعيت افراد نيز بيشتر شد. پس از استقلال بحرين، حكام اين كشور شروع به تثبيت حاكميت خود كرده و در اولين گام به تعيين و تثبيت تابعيت افراد اقدام نمودند. در مورد تابعيت ايرانيان مقيم در بحرين، دولت بحرين پس از مذاكره با دولت ايران، ايرانيان مقيم در بحرين را مخيّر به پذيرفتن تابعيت بحريني و يا اقامت نمود. اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، محدوديت هاي زيادي از سوي دولت بحرين نسبت به ايرانيان مقيم در آنجا اعمال شد.


درحال حاضر نيز خانواده هاي زيادي كه اغلب شامل افراد ايراني الاصل و فارسي زبان و افراد «بدون» مي شوند، در بحرين وجود دارند كه پس از تحولات اخير بحرين تعداد زيادي از آنها بنا به دستور امير بحرين موفق به اخذ تابعيت بحريني شده اند و اين روند همچنان ادامه دارد. بنابر آمار رسمي دولت بحرين، طي يك سال گذشته حدود 10 هزار نفر تابعيت بحريني اخذ نموده اند.
دولت بحرين در خصوص تابعيت از اصل خون پيروي مي كند. بدين معنا كه هر كس از پدر بحريني متولد شده باشد، تبعة بحرين محسوب مي شود. به افرادي كه براين اساس تبعة بحرين مي شوند اصطلاحاً «بحريني بالجنسيه» اطلاق مي گردد. طريق ديگري كه تابعيت بحريني اعطاء مي شود، از راه ازدواج است. طبق مادة 7 قانون تابعيت بحرين، زنان خارجي كه با اتباع بحريني ازدواج مي نمايند، تبعة بحرين به حساب مي آيند. با اين حال در مدارك اين افراد در خصوص تابعيت ذكر گرديده «بحرينيه الماده السابعه» (بحريني بر اساس مادة هفت).


سابقة تاريخي تشكيل جمعيت
حفاري هاي باستان شناسان و آثار مكشوفه، معرف وجود تمدن هاي بسيار قديمي در خليج فارس به خصوص در برخي از جزاير آن، از جمله بحرين است، كه قدمت آن به سه هزار سال پيش از ميلاد مسيح مي رسد.
لااقل مي توان از زماني كه شواهد و آثار تاريخي بيشتري به جاي مانده، چنين استنباط كرد كه بحرين در فراز و نشيب تاريخي خليج فارس بدان اندازه واجد اهميت بوده كه توجه و علاقة كلية قدرت هاي دريايي قديم را كه زماني سيادت نسبي و يا مطلق به اين دريا داشته اند، جلب كرده است.
خليج فارس تا قبل از ظهور دولت آريايي هخامنشي در حقيقت جولانگاه كشتي هاي فينيقي، ايلامي، كلداني و سومري بوده و از آثار پراكنده اي كه به جاي مانده، چنين برمي آيد كه كشتي هاي اين اقوام به بحرين مسافرت هايي مي كردند و گاهي نيز از آن به عنوان پايگاه دريايي استفاده مي نمودند.


از 538 قبل از ميلاد كه سربازان كورش كبير، يمن و عمان را به امپراطوري هخامنشي منضم ساختند، اقتدار ايران بر سراسر خليج فارس و جزاير و سواحل شمالي جنوبي نيز تثبيت شد و ارتباط بين خاك ايران و خليج فارس به وجود آمد. در دورة سلوكيان، بحرين، محل زدو خورد سلوكيان و روميان و در دورة اشكانيان، بارانداز و شاهراه بازرگاني اشكاني بوده و در دورة ساسانيان، منطقة اصلي بحرين زير نظر دربار ساساني اداره مي شده است. در زمان اشكانيان، عرب ها همه در حجاز و باديه و مكه و يمن بودند. آنان كه در حجاز و باديه بودند، به دليل كمي آذوقه و چون از ترس اشكانيان نمي توانستند به عراق بروند، راهي بحرين شدند كه در آن زمان جزو قلمرو ايران بوده است.
بعضي از خاندان هاي عرب وقتي به ناحية «هجر» در بحرين رسيدند، با ممانعت مردم روبرو شدند، از اين رو جنگي درگرفت و درنتيجه اعراب غالب شدند و در بحرين ماندند. كليه اين اعراب كه در ناحية «هجر» سكونت گزيدند از اتباع ايران به شمار مي آمدند.


در 1209 (1792 م) ، طايفه اي از اعراب بني عتبه بالغ بر چهار هزار خانوار از عربستان به بحرين آمدند. اكنون، در بحرين اكثريت جمعيت را اعراب تشكيل مي دهند و دومين ردة آمار شامل ايرانيان مي شود.
دربارة ايراني هاي مقيم بحرين يادآوري اين نكته لازم است كه آمار حاصل از سرشماري هاي متعدد فقط شامل آن دسته مي شود كه هويت ايراني خود را حفظ كرده اند، وگرنه شمار مردم ايراني الاصل بحرين بيش از اينهاست.
اقوام و نژادها و روابط آنها
گفته مي شود كه در دوران هاي قبل از تاريخ ميلادي، قبايل عربي كه از نژاد سامي بودند. در جزاير بحرين سكونت يافتند، اين جزاير در قرن سوم قبل از ميلاد به نام «اوال» كه وجه تسمية آن به «بت اوال» بت مورد پرستش قبيلة بني وائل باز مي گردد، معروف بوده است. قبل از فتوحات اسلامي، اكثر ساكنان مناطق بحرين از قبايل عدنان، قحطان، ربيعه، وائل و عبدقيس كه حاكميت اين كشور را به عهده داشتند، بوده اند. از طرفي برخي از تاريخ نويسان، فينيقي ها را نخستين ساكنين جزاير بحرين مي دانند

.
با اين حال نبايد از نظر دور داشت كه بحرين از ديرباز جزو خاك ايران بوده، و هر دو نژاد ايراني و عرب در اين سرزمين، مسلمان مي باشند. ساير نژادهايي كه در اين كشور به سر مي برند اغلب ريشة آن ها مربوط به آسياي جنوبي مي شود، از جمله: پاكستاني، هندي و عماني. اتباع غربي ساكن در اين كشور برخي به دليل تجاوزاتي كه در اين خطه صورت گرفته، در آنجا ماندگار شده اند و برخي نيز در بحرين كنوني، كارگران متخصص و مهندسين و تكنسين ها هستند كه جهت انجام امور اقتصادي و فني مقيم اين كشور شده اند. به طوري كه 8000 انجمن انگليسي و حدود 1400 انجمن آمريكايي در اين كشور وجود دارد.


طبق سرشماري هاي متعدد درصد اتباع غيربحريني، مقيم بحرين را مي توان چنين نوشت:
سال 1965 1981 1985 1986 1990 1991 1994
درصد اتباع غيربحريني 21% 32% 3/36% 9/33% 20% فقط ايراني 4/36% 37%

علت كاهش جمعيت اتباع خارجي در 1986 (حدود 12 هزار نفر كه شامل كارگران خارجي بوده است) به سبب ركود اقتصادي در كشورهاي منطقه به طور اعم و در بحرين به طور اخص و همچنين افزايش تعداد نيروي انساني بومي در اين كشور بوده است.
زبان و خط
زبان رسمي كشور بحرين عربي است و در كلية مكاتبات رسمي كشور از خط عربي استفاده مي شود. پس از زبان عربي، زبان انگليسي درجة اول اهميت را داراست و در تجارت از آن استفاده مي شود، و سپس زبان فارسي درجة دوم اهميت را دارد و در مكالمات روزمره به كار برده مي شود. زبان هاي اردو و هندي نيز به دليل وجود مهاجرين در اين كشور تكلم مي شود.

مردم - جمعيت شناسی
بحرين به خاطر موقعيت استراتژيكي عالي خود در خليج فارس و بدليل بهارهاي زيبايي كه دارد همواره مركز توجه جهانگردان و بازرگانان بوده است. يونانيان، پرتغاليان، انگليسي ها و...از جمله مهمترين مهاجران و مسافران اين كشور محسوب


مي شوند. سالهاي سال مردم اجساد مردگان خود را در اين جزيره دفن مي كردند. پيشينه بعضي از اين قبور حدود 300 سال مي باشد.
در سال 1521 پرتغالي ها بحرين را اشغال كردند و تا سال 1602 از آن بعنوان پايگاهي براي سفرهايشان به هندوستان استفاده مي كردند. بعد از پرتغاليها كنترل اين جزيره به دست ملل مختلفي افتاد كه از جمله آن مي توان به اعراب و گروههاي فارسي اشاره كرد. ولي سرانجام در سال 1783 اعراب موفق به اشغال كامل آن شدند. امروزه هنوز ايران ادعاهايي بر سر بحرين دارد.


حدود يك چهارم جمعيت بحرين را گروههاي خارجي شامل آريايي ها، اروپايي ها، آفريقايي ها، و اهالي آمريكاي شمالي و دو سوم ساكنين بحرين را بحريني هاي اصيل تشكيل مي دهند.
مردم – زبان
زبان رسمي بحرين عربي است. انگليسي هم به طور وسيعي در اين كشور استفاده
مي شود مخصوصاً در مراودات تجاري و بانكها. مسلمانان شيعه بحرين به زبان فارسي صحبت مي كنند ولي زبان فارسي هنوز در اين كشور به رسميت نرسيده است، زبان هاي بسيار ديگري نظير اردو هم در اين كشور استفاده مي شود. اكثر ساكنان اين كشور قادرند حداقل به 2 زبان صحبت كنند.
مردم – دين
اكثريت ساكنان بحرين را مسلمانان تشكيل مي دهند كه بيشتر آنها معتقد به مذهب شيعه اند (بقيه مسلمانان كه بيشتر درباريان و متصديان مشاغل مهم كشور هستند سني مي باشند) بحرين، ايران و عراق تنها كشورهاي حوزه خليج فارس هستند كه ساكنان آنها اكثريت شيعه هستند.


آداب و رسوم - ازدواج و خانواده
اكثر ازدواج ها با صلاحديد خانواده ها ترتيب داده مي شود. در سالهاي گذشته دختران در سنين پائين ازدواج مي كردند ولي سن ازدواج هم اكنون به اوايل 20 سالگي رسيده است يك مرد مسلمان مجاز است تا 4 زن داشته باشد به شرطي كه بتواند عدالت را بين آنها رعايت كند.
جشن ازدواج در بحرين حدود 3 روز به طول مي انجامد. مراسم معمولاً در سالن هاي جدا براي مردان و زنان برگزار مي شود.درشب اول دست و پاي عروس را با حنا تزئين مي كنند(حنابندان) و به او طلا و جواهر هديه مي دهند، اين جواهرات شامل قطعه اي به نام «كوب كوب» كه مخصوص سر است مي باشد.
مخارج حنابندان را خانواده عروس و مخارج دو شب ديگر را خانواده داماد مي پردازند.


روابط خانوادگي در بحرين نقش مهمي در گذراندن زندگي آنها دارد. پدر محورخانواده است و بچه ها مخصوصاً دختران بر خلاف ميل پدر خود رفتار نمي كنند.
دختراني كه ازدواج مي كنند قبل از بچه دار شدن به خانه پدري خود باز مي گردند و تا 40 روزه شدن نوزاد خود در آن جا خواهند ماند.
بحريني ها براي افراد كهنسال خانواده احترام زيادي قائلند. در لحظات ناخوشايند و مراسم سوگواري و در هنگام فوت اقوام، همه اعضاي خانواده براي كمك به بازماندگان اوحاضر مي شوند.


آداب و رسوم - خورد و خوراک
صبحانه معمولاً با «كوبوز» كه نوعي نان بحريني است،تخم مرغ و لوبياي پخته صرف مي شود و نهار آنها شامل نوعي برنج تند مثل برياني (مخلوط برنج و گوشت)، همچبوس (برنج، گوشت، گوجه فرنگي) است.
حلوا، هاريس و سالونه (نوعي سالاد) از غذاهاي معروف ماه رمضان هستند.
عصرانه يا شام هم متشكل از لوبياي پخته (باجلا)، كوبوز(نوعي نان) ،پنير، چاي و شيربا خرماست.
ماهي و انواع غذاهاي دريايي تقريباً همه جاي بحرين در دسترس است.
وعده هاي غذايي بحريني ها شامل فطور (صبحانه)، غذا(نهار)، عشا (شام) است.
در مهماني ها صاحبخانه همه تلاش خود را به كار مي گيرد تا مهمانان از غذاهاي او راضي باشند؛ در بحرين رستوران هاي زيادي وجود دارد و رسم بر اين است كه مسن ترين مرد خانواده صورت حساب رستوران را بپردازد.
آداب و رسوم - روابط اجتماعی


طرز برخورد براي بحريني ها از اهميت زيادي برخوردار است. رايج ترين شيوه احوالپرسي استفاده از عبارت «السلام عليكم» است ولي عبارتي چون «صباح النور» ، «صباح الخير» ، «مساع الخير» ، «مساع النور» و...هم رايج است. دست دادن بين مردان يكي از شيوه هاي معمول مراوده است. زنان مخصوصاً در خانواده هاي معتقد در حضور مردان زمين را نگاه مي كنند.
در خانواده هايي با سطوح بالاتر اجتماعي نظير درباريان، براي مردان از كلمه «شيخ» و براي زنان از كلمه «شيخه» استفاده مي شود.
دوستان معمولاً يكديگر را با اسامي كوتاه صدا مي زنند به عنوان مثال مي توان به عبدو به جاي عبدالله يا حمود به جاي محمد اشاره كرد.
اقوام تقريباً هر هفته به يكديگر سر مي زنند، ولي اقوام دور قبل از رفتن به خانه يكديگر تلفني به هم اطلاع مي دهند.
آداب و رسوم – تفريحات
محبوبترين ورزش در بحرين فوتبال است. بستكبال ،واليبال و هاكي هم از ورزش هاي پرطرفدار هستند. ليگ هاي ورزشي زنان و مردان از هم جداست. ليگ زنان پس از انقلاب ايران در سال 1979شكل گرفت. زنان و دختران تنها در ارتباط با كارهاي مدارس مي توانند به فعاليتهاي ورزشي بپردازند ولي صحبتهايي از شكل گيري هيئت ورزش بانوان در ميان است. ورزشهاي آبي چون موج سواري، اسكي روي آب، ماهيگيري و...هم در بحرين رايج است.
آداب و رسوم - اعياد و تعطيلات


اعياد بر اساس تقويم هجري قمري جشن گرفته مي شود. (سال هجري قمري، حدود 11 روز كوتاه تر از سال ميلادي است). مهمترين تعطيلات عيد فطرو عيد الضحي هستند عيد فطر آخرين روز ماه رمضان است كه مسلمانان بعد از يك ماه روز گرفتن آن را جشن مي گيرند. عيد الضحي يا عيدقربان هم ياد آور فداكاري حضرت ابراهيم در مورد قرباني كردن فرزندش براي خداست. يكي از ديگر اعياد مهم مذهبي هم روز تولد پيامبر اسلام است.
روز ملي (استقلال بحرين) 16 دسامبر است در 16 دسامبر 1971 بحرين از تحت سلطه انگلستان خارج شد.

اقتصاد


هتلي در بحرين
ثروت بحرین ناشی از صادرات نفت و گاز طبیعی و صنعت پالایش نفت وآلومینیوم و منسوجات و واردات آن را نفت خام، ماشین آلات ومواد شیمیایی تشکیل می دهد.
با کاهش ذخایر در دهه 1970، دولت به تشویق و ایجاد تنوع اقتصادی پرداخت، با این نتیجه که بحرین اکنون یکی از عمده‌ترین مراکز بانکی و ارتباطات خلیج فارس است.



جغرافياي سياسي
اهميت استراتژيك كشور در منطقه
كشور بحرين از ديرباز از نظر موقعيت استراتژيكي و جغرافيايي و قرار گرفتن در آب هاي خليج فارس از اهميت خاصي برخوردار بوده است. اين كشور از قديم محل تردد كشتي هاي خارجي به دليل ثروت سرشار آن به خصوص در صيد مرواريد بوده است؛ همچنين در اوج رقابت كشورهاي اروپايي بر سر مستعمرات بحرين، صحنه جنگ و ستيز بين انگليسي ها از يك سو و پرتغالي ها كه اين جزاير را در اوايل قرن شانزدهم به اشغال خود درآوردند، از سوي ديگر بوده است.
پس از اين شبه قارة هند يكي از مستعمرات مهم امپراطوري بريتانيا گرديد، موقعيت بحرين به عنوان راه ارتباطي بين اروپا و خاور دور اهميت ويژه اي يافت و از نظر تجاري به دليل موقعيت مناسب آن بر سر راه تجارت بين النهرين و هندوستان، به عنوان مركز تجارتي ايفاي نقش مي نمود. كشور بحرين به دليل مراحل خاص در گذشته، داراي اهميت بوده است كه به طور خلاصه مي توان به شرح زير ياد آور شد:
- موقعيت بحرين به عنوان يكي از راه هاي مهم ارتباطي بين اروپا و هند به ويژه در دوران استعمار انگلستان بر شبه قارة هند.


- بحرين در سال 1935 يعني قبل از جنگ جهاني دوم و قبل از استقلال آن به عنوان كشوري كه در آن پايگاه هاي نظامي وجود داشته، از اهميت خاصي برخوردار بوده است.
- اهميت بحرين به عنوان مركز سرمايه گذاري هاي خارجي در منطقه تا دورة بعد از استقلال اين كشور.
- اهميت بحرين به عنوان يك مركز تجاري، راه ارتباطي بين خاور دور و شبه قارة هند و بين كشورهاي خاورميانه از طرف ديگر .
موقعيت استراتژيك اين مجمع الجزاير با ايجاد ارتباط زميني با خاك عربستان سعودي از طريق احداث پلي به طول 25 كيلومتر كه در 1986 افتتاح شد و هزينة آن را عربستان سعودي تأمين كرد، تقويت شده است؛ و از اين رهگذر، بحرين براي اولين بار در تاريخ خود، موفق به داشتن مرز زميني شد. احداث اين پل و ايجاد چنين ارتباطي، نقش مؤثري در زمينه هاي مختلف به ويژه از نظر سياسي، امنيتي و اقتصادي، داشته است و به دليل اهميت فوق العادة نظامي- سياسي آن در دفاع از حريم دو كشور، مي توان از آن به عنوان يك نقطة سوق الجيشي مهم نام برد.


بحرين و پايگاه هاي نظامي آمريكا
بنادر بحرين هميشه محل رفت و آمد كشتي هاي جنگي آمريكا، انگلستان و فرانسه بوده است. علاوه بر اين آمريكا داراي يك پايگاه مهم دريايي به نام «الجفير» است كه انگليسي ها آن را در 1935 احداث كرده و پس از تخليه در اختيار آمريكايي ها گذاشته اند. اين پايگاه بعد از پايگاه ديگوگارسيا در اقيانوس هند، بزرگترين پايگاه دريايي آمريكا در منطقه محسوب مي شود. پايگاه الجفير، تا 1971 در اختيار انگلستان قرار داشت و در دسامبر 1971 يعني چهار ماه پس از استقلال بحرين به دنبال موافقت نامه اي بين سفارت آمريكا و رژيم بحرين، اين پايگاه همراه با امتياز استفاده از كلية تسهيلات بندرگاه جفير و فروداه و اسكلة بندر سلمان و ساير تسهيلات بندري در مقابل 25 ميليون ليرة استرلينگ به آمريكا واگذار گرديد. البته گفته مي شود كه نيروهاي آمريكايي حتي قبل از خروج انگليسي ها از بحرين از اين پايگاه استفاده مي كرده اند.


امضاي اين موافقت نامه تا مدت ها از سوي دولت بحرين پنهان نگاه داشته شد ت اينكه در 6 ژانوية 1972، نيويورك تايمز متن كامل آن را منتشر نمود. در اكتبر 1973 با شروع جنگ اعراب و اسرائيل، بحرين براي نشان دادن همبستگي خود با ساير كشورهاي عربي و مقابله با سياست جانبداري آمريكا از اسرائيل، موافقتنامه را به طور يكجانبه فسخ كرد و از آمريكا خواست تا حداكثر ظرف يك سال پايگاه خود را تخليه نمايد؛ ولي پس از چندي ظاهراً به دليل تعديل سياست هاي آمريكا موضوع منتفي گرديد.


در حال حاضر يكي از پايگاه هاي بزرگ نظامي آمريكا در منطقه پايگاه الجفير در بحرين مي باشد. اين پايگاه مركز اطلاعات آمريكاست و عمده ترين مركز فرماندهي نيروي دريايي آمريكا بين فيليپين و درياي مديترانه و همچنين مركز فرماندهي خاص خاورميانه محسوب مي شود.
از 1985 به بعد تحركات آمريكا به تدريج در اين پايگاه افزايش يافت به طوري كه در 1987 آمريكا مبادرت به تخلية انواع وسايل و تجهيزات نظامي در بحرين نمود و به تعداد ناوهاي جنگي و پرسنل نظامي خود در اين اميرنشين افزود. علاوه بر اين پايگاه دريايي ، آمريكا دو مركز نظامي ديگر به نام هاي «المحرق» و «الهمله» در بحرين دارد كه هر دوي آن ها در اختيار نيروي واكنش سريع آمريكاست. بيش از 150 مشاور نيروي دريايي آمريكا و وابستگان آن ها و حدود 3000 سرباز نيروي دريايي آمريكا با خانواده هاي خود در بحرين به سر مي برند.


نقش تعيين كنندة هر يك از عوامل جغرافيايي و منابع طبيعي
مجمع الجزاير بحرين مركز مهمي جهت صيد مرواريد و ماهي محسوب مي شود. با رشد جوامع ثروتمند بين النهرين و رونق روز افزون تجارت مرواريد، مردم اين منطقه نيز از ثروت خوبي برخوردار شده و توانستند به وضعيت مطلوبي دست يابند. آثار به جاي مانده در قريه سار و نيز وجود قلعه هاي قديمي بحرين اين امر را ثابت مي كند.
ترقي و توسعة بحرين در واقع زماني بيشتر شد كه قبايل هند و اروپايي به جنوب و غرب آسيا سرازير شده و تمدن ها و شهرهاي موجود را تخريب كردند. اين امر موجب شد تا تجارت عمدة مس معادن عمان با هند تقريباً متوقف شود و با ركود بازار تجاري منطقه، مردم به توليدات داخلي نظير صيد مرواريد و ماهي روي آورده و در اين خصوص پيشرفت قابل توجهي كردند.
اشتغال ساكنين اين جزيره به صيد مرواريد باعث شد تا مردم تماس بيشتري با جهان خارج (حتي بيش از ديگر كشورهاي همسايه) داشته باشند و اين عامل بر افزايش جمعيت اين كشور تأثير گذاشت.
اگرچه بحرين از نظر جمعيت و وسعت كوچكترين كشور حاشية خليج فارس است، ولي نزديكي آن به سواحل ايران و اكتشاف چاه هاي نفت و وجود چشمه هاي آب شيرين از ديرباز بر اهميت موقعيت جغرافيايي و استراتژيكي آن افزوده است. به همين دليل اين كشور تا مدت زيادي و حتي پس از استقلال همچنان به عنوان كشوري تحت نفوذ انگلستان قرار داشت.
شهرت بحرين به تجارت و امور پولي بين المللي، بي ارتباط با مسئله نفت نيست. موقعيت اين كشور در قلب كشورهاي نفت خيز حوزة خليج فارس، آن را مكان مناسبي براي جذب پول هاي به دست آمده از فروش نفت به شبكه هاي بين المللي بانكي و پولي درآورده است.


حکومت

حکومت بحرین در دست امیر آن است (مقامی ارثی) که نخست وزیر و کابینه وزیران را انتصاب می‌کند. قانون اساسی 2002 متضمن مجمع نمایندگان با 40 عضو انتخابی و مجلس شورا با 40 عضو انتسابی پادشاه به مدت 4 سال . مجمع نمایندگان با رأی عمومی انتخاب می‌شوند و در انتخابات پارلمانی ماه اکتبر 2002 ، 19 کرسی نصیب جریانات اسلامگرا و 21 کرسی نیز نصیب مستقل ها و عناصر غیر مذهبی شده است . (شناسنامه کشورهای جهان _ گیتاشناسی 1382

اديان و مذهب
تاريخچة رشد هر يك از اديان و مذاهب
بحرين سرزميني واقع در طول ساحل غربي خليج فارس است كه قبل از ظهور اسلام مسكن قبايل ايراني و عرب بوده و جزو قلمرو ايران محسوب مي شده است. در آن زمان و بعد از آن حاكمي ايراني ملقب به سي بخت اداره آن را به عهده داشته است.


نام جغرافيايي بحرين تا قرن ششم هجري بر ناحيه اي اطلاق مي شد كه در مغرب خليج فارس از طرف جنوب بصره تا مرز عمان امتداد داشته است. در اين سرزمين كه جزو مملكت فارس محسوب مي شده، تعداد زيادي از اعراب قبيلة عبدالقيس، بكربن وائل و بني تميم در صحرهاي آن مقيم بوده اند. در زمان ظهور اسلام، مردم بحرين را زرتشتيان، يهوديان، مسيحيان و پاره اي از اعراب بت پرست تشكيل مي دادند.


پس از مرگ خسرو پرويز، در سال هفتم هجرت (مطابق 628 ميلادي) رسول اكرم (ص) منذرين ساوي از طايفة عبدالقيس را كه از جانب ساسانيان حكمراني بحرين را داشت و شخصي مسيحي بود، به اسلام دعوت كرد. در آن زمان بحرين جزو قلمرو ايران بود. منذر اسلام پذيرفت و قبول كرد كه زكوة بپردازد؛ ولي چون بناي ماليات پرداختن شد، تمام مردم بحرين طغيان كردند و از اسلام برگشتند؛ چنانكه در موقع مرگ منذر ديگر مسلماني نمانده بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید