با توجّه به بين رشته اي بودن گرايش معماري و مطرح بودن اين گرايش در سه حوزهي علوم مادّي، زيستي و انساني ، بنا بر اين طرح مباحث اين رشته از بعد مهندسي ساختمان در نتايج علوم تجربي حاصل مي شود و اين نتايج تا نقض نشود به طور بديهي ، جنبه فرا زماني و فرامکاني داشته و قابل استناد و بهره برداري عام است ، اما بعد هنري ساختمان، يعني علل فاعلي و غائي يا ايده ها و ايده آل هاي هنرمندان و مخاطبان از آنجا که تعاريف هستي شناسانه و انسان شناسانه افراد و مکاتب ، اغلب در تعارض بارز است ، تنها مبتني بر ديدگاه هاي فکري و اعتقادي معماران و بهره وران قابل طرح و ارزيابي خواهد بود.
محققين و تحليل گران نيز بايد مکتب پايه و مبناي نظري خود را ابتدا معرفي نمايند، تا تعاريف ابتدايي و پايه منطقي آنها روشن شود، آنگاه با استناد به اصول ان به نقد و ارزيابي مباني و معيارهاي فکري و ايده ها و ايده آل هاي معماران و تأثير ان بر سبک ها و آثار معماري آنها بپردازند.
روش هاي توصيفي ، تاريخي ، آزاد و غيرو، و روش هاي انسجام گرا يا مبناگراي محدود، هيچ کدام در حوزه علوم انساني و هنر، از منظر فرهنگ اسلامي جامع و مانع نيستند. شناخت شناسي اسلامي که کل گرا بوده و بر ابزار و شيوه هاي متنوع معرفت شناسي و بر مراتب وجود مبتني است ، مي تواند جامع و مانع و قانع کننده باشد. (نمودار شماره ٢)
در اين رساله مبتني بر فرهنگ اسلامي و شناخت شناسي آن در حوزه علوم انساني و هنر، مباني نظري از منابع چهارگانه کلام الهي و معصومين (س) و اجماع خبرگان و بديهيات عقلي و منطقي و تجربي ، در يک رابطه طولي بهره برداري خواهد شد، يعني دريافت هاي عقلي - تجربي با دريافت هاي اجماع خبرگان محک خواهد خورد و داوري نهايي با کلام الهي و معصومين (س) خواهد بود.