زبان های نمایه سازی و استفاده آن در تبدیل سازی مفاهیم به اصطلاحات

زبان های نمایه سازی

 همانطور که اشاره شد. آخرین مرحله فرایند نمایه سازی تبدیل مفاهیم به اصطلاحات نمایه ای است. در این مرحله از زبانهای نمایه سازی استفاده می شود. «راولی» زبان نمایه سازی را زبانی میداند که برای توصیف موضوع یا دیگر جنبههای اطلاعات یا مدارک در نمایه مورد استفاده قرار میگیرد (راولی، ۱۹۸۲، ۴۷).

از دیدگاه کلی، هر واژگانی - از جمله واژگان کنترل نشده - که برای نمایه سازی به کار برده میشود و قوانین نحوی آن، زبان نمایه سازی نامیده می شود و از دیدگاه تخصصی تر، یک واژگان کنترل شده یا نظام رده بندی و قواعد نحوی آنها زبان نمایه سازی است که از آن برای ارائه موضوع ها و مشخصات مدرک و بازیابی ان در نظام بازیابی اطلاعات استفاده میشود (نیزو، ۱۹۹۷).

زبان نمایه سازی فراتر از فهرست واژه های نمایه ای مورد پذیرش کاربران است و شامل مکانیسم های ساختاردهی و کاربرد واژه ها نیز می باشد. هدف از مکانیسم های ساختاری، کاهش ناهمخوانی واژه هایی است که از بافت متن جدا شده اند و در وضعیتی آرمانی ابهام واژگان را میکاهد اما موجب کاهش کارایی واژگان شخصی کاربر نمی شود. زبان نمایه سازی به نمایه سازان در تمایز واژه ها کمک می کند و ابهام موجود در زبان را میکاهد. طراح زبان نمایه به سادگی نمی تواند میزان کاربرد را نشان دهد اما باید ان را هدایت کند. زبان نمایه سازی در نظام بازیابی اطلاعات می تواند به نمایه سازان و کاوشگران در کاربرد نظام کمک کند.

زبانهای نمایه سازی را میتوان به دو نوع تقسیم کرد:

۱. نظام های واژه گذاری (انتساب واژه)

۲. نظام های واژه گرفتی (استخراج واژه)

در نوع نخست، نمایه ساز واژه ها و توصیفگرها را براساس تفسیر موضوعی مفاهیم موجود در مدرک تخصیص میدهد. این عمل با تلاشی های فکری همراه خواهد بود. نمایه سازان موضوع مدرک را تعیین و سپس آن را به وسیله گنجینه واژگانی خود پالایش می کنند، سپس توصیفگرهایی از واژگان کنترل شده که مفاهیم مدرک را می شناسانند برمیگزینند. در نظام های واژه گرفتی، همه توصیفگرها از متن گرفته میشوند نمایه های واژه ای، نمایه های استنادی، و نمایه های زبان طبیعی از این نوع هستند در حالی که همه زبان های نمایه سازی با ابزارهای کنترل واژگانی نظیر فهرست های سرعنوان موضوعی، اصطلاح نامه ها، و طرح های رده بندی نظام های واژه گذاری هستند و در آنها تلاش فکری بیشتری صورت می گیرد، بنابراین زمان و کوشش بیشتری را در برداشته و در مرحله عملی نمایه سازی هزینه بیشتری خواهند داشت (کلیولند و کلیولند، ۲۰۰۱: ۳۷-۳۸).

پراشر نیز زبان نمایه سازی را به دو نوع واژه گرفتی و واژه گذاری تقسیم می کند. در نظام واژه گرفتی همه واژه های نمایه از خود مدرک گرفته می شوند. اما در نوع دیگر، نمایهساز واژه ها یا توصیفگرهای نمایه را ایجاد می کند و روشی فکری و شامل یافتن موضوع خاص مدرک و تخصیص سرعنوان مناسب به آن است. نظام های واژه گرفتی در بیشتر مواقع رایانهای و به سادگی قابل اجرا هستند. از سوی دیگر، نظام های واژه گذاری به وقت و پول بیشتر نیاز دارند (پراشر، ۱۹۸۹: ۳۷).

زبان نمایه سازی دارای دو عنصر واژگان و ساختار نحوی است و در مقایسه با زبان طبیعی ساختگی است و با پردازش اطلاعات در ذهن ساخته میشود. واژه هایی که در زبان ساختگی مورد استفاده قرار می گیرند به جای واژه ها به مفاهیم مربوط می شوند و کنترل واژه ای، امکان کنترل واژه های مترادف، متشابه "، املاهای جایگزین و موارد دیگر را فراهم می کند. کنترل واژه ای بدین معنی است که همه مواد وابسته به یک مفهوم به وسیله ارجاعات برای آن فهرست شوند و ساختار نحوی شامل قوانینی برای ساخت واژه و تعیین رابطه میان آنها است (میلر و تیتلبوم، ۲۰۰۲).

به اعتقاد لوییس و جونز انواع بسیاری از زبان های نمایه سازی وجود دارند. واژه ها ممکن است همان واژه های موجود در متن باشند (زبان طبیعی) یا به واژه های یک زبان ساختگی و کنترل شده محدود شوند (زبان مصنوعی). زبان های نمایه سازی با توجه به عوامل شکل، تأکید بر واژه ها، روابط میان آنها، و روابط نحوی به انواع گوناگون تقسیم می شوند (لوییس و جونز، ۱۹۹۶)

بنابراین زبان نمایه سازی مجموعه ای از اصطلاحات نمایه ای است که نمایه سازان تعیین کرده اند و در توصیف مفاهیم موجود در مدرک مورد استفاده قرار میگیرند. دو عامل در زبان نمایه سازی مورد توجه است:

۱. واژه ها، به موضوع ها و مفاهیم مدرک تعلق میگیرند.

۲. ساختار نحوی. مجموعه قواعدی است که ارتباط میان واژه ها را نشان میدهد.