ضرورت هاي به کارگیري را هبردهاي نو در نظام برنامه ریزي درسی و اتخاذ سیاست هاي غیر متمرکز ، نمی تواند فقط به استناد وجود نقاط ضعف در یک نظام متمرکز قابل توجیه باشد.
عوامل متعدد فنی، محیطی و نظري دیگر نیز میتواند توجیهگر این ضرورت باشد. به چند مورد در زیر اشاره می شود :
* وجود نقاط ضعف وعواملی مخل به شرح زیر :
-1 برداشت دو گانه سنتی و پیشرفته از برنامه درسی و مشخص نبودن وضعیت کلی حاضر در برنامه درسی ایران.
-2 کاستی در تعداد متخصصان، برنامهریزان و طراحان برنامههاي درسی و تهیه و تولید مواد آموزشی در نهادهاي ستادي مرکز.
-3 کوتاهی در پشتیبانی مؤثر از گروههاي آموزشی و معلمان پژوهنده
. -4 کتاب محوري به جاي برنامه محوري.
-5 آموزش و سنجش در سطوح پایین شناختی (خلخالی مرتضی .(1381
- 6 فقدان یا کمبود پژوهشهاي تجربی یا شبه تجربی در قلمرو برنامهریزي درسی (حاتمی، .(1383
-7 کمبود منابع پژوهشی و عدم دسترسی به اصول و مبانی و بایسته هاکه، مانعی براي تهیه برنامههاي کیفی است.
-8 کمبود فرصتهاي یادگیري مناسب.
-9 موضوع مدار بودن نظام برنامه درسی.
-10 وجود تعارضهاي ارزشی، نگرشی و دیدگاهی در طراحی و تدوین برنامه درسی
-11 مشارکت نداشتن معلمان درطراحی و تدوین برنامه هاي درسی.
-12 هماهنگ و همسو نبودن برنامههاي درسی رسمی و غیر رسمی(خانه، رسانهها، جامعه). -13 عدم انعطاف برنامههاي درسی در مقابل ورود نوآوريهاي آموزشی، مانند
-14 کمی توجه به رویکردهاي میان رشتهاي و تلفیقی.
-15 نا هماهنگی با تحولات منطقه اي، اجتماعی و جهانی متناسب با جهانی شدن.
-16کمبود زمینههاي مناسب براي پژوهش، تفکر خلاق، تفکر انتقادي و تحلیلی،