بخشی از مقاله


تاريخچه خشونت در ورزش :
بسياري از فعاليتهاي امروز ريشه هاي تاريخي دارند تربيت بدني و ورزش با دلايل و نيات مختلفي در زندگي مردم کشورها و در فرهنگ هاي مختلف حضور پيدا کرده است. مردم جوامع ابتدايي درباره تربيت بدني مانند جهان معاصر فکر نمي کردند در جوامع بدوي و يا در فرهنگ باستاني مشرق زمين با وجود ضرورت فعاليتهاي جسماني متنوع براي ساکت نشستن در يک گوشه الزام و اجباري وجود نداشت و اساساً فعاليت بخش لاينفک زندگي روزمره بوده و فعاليتهاي جسماني شامل :

شکار , تلاش براي غذا , برپا کردن پناهگاه و محافظت از خود مخاطره آميز بود . ماهيگيري , رقص , جنگجويي و بازي که در نتيجه اين گرايشها بروز کرده اند علل گرايش اجباري و اختياري انسانهاي نخستين و تمام افراد به فعاليتهاي حرکتي را توجيه مي کنند . در تمدنهاي باستاني نظير چين و هند خشونت در ورزش را محدود به رفع تهاجم دشمنان مي بينيم و اين با طرز فکر و نوع آموزش و تربيت مردمان اين دو کشور مرتبط است .


در چين بر اساس عقاد کنفوسيوس تأکيد بر تعالي ذهن و تأثير تالوئيسم , بودائيسم بر زندگي روحاني , ارام و اجتناب از تن پروري و لذات جهان مادي وجود دارد .
در کشورهاي واقع در حوزه خاور نزديک روح نظامي گري و جنگجويي محرک تربيت بدني و ورزش بود . بخش عمده اي از تربيت جوان مصري طريق استفاده از سلاحهاي مختلف نظير نيزه , تبر , گرز و کمان بود . در ايران نيز توسعه امپراطوري از طريق تهاجمات نظامي بعنوان هدف اصلي مدنظر بود . هر جا که اهداف و انگيزه هاي نظامي وجود داشت تربيت بدني و ورزش با اهداف توسعه طلبانه

و خشونت همراه بود . در قسمت اسارت نشين يونان روحيه نظامي بسيار شديدي حاکم بودو فرزندان سرباز متولد مي شدند و در غير اينصورت بايد نابود مي گشتند اما در آتن روحيات دموکراتيکتر جلوه گرتر بود و در روم موفقيت در ميدان نبرد تأثيرات زيادي بر زندگي و آرمانهاي رومي داشت رومي ها انگيزه رقابت سالم نداشتند و حرفه اي بودن را بر غير حرفه اي بودن ترجيح مي دادند آنها بدنبال هيجان , خون و حشت و حادثه بودند و مسابقات ارابه راني و گلادياتوري را با خشونت تمام برگزار مي کردند .

 جامعه و ورزش :
تعاريفي از خشونت و پرخاشگري
1- رفتاري که به قصد آسيب رساندن به اموال و اشياء ديگري يا خود انسان سر مي زند (خشونت)
2- عبارتست از استفاده غير قانوني از نيرو که ممکن است دامنه اي از برخورد ناخواسته بسيار اندک تا قتل و آدم کشي را شامل شود . ( خشونت )
3- آلورمن : پاسخ عمدي از سوي شخصي به منظور ايجاد درد يا صدمه به شخصي ديگر
( خشونت )
4- هر رفتاري که به قصد صدمه زدن به شيء يا فرد ديگري با استفاده از بدن يا کلام انجام مي گيرد را پرخاشگري مي گويند .
5- پرخاشگري اصطلاحي است بسيار کلي براي انواع گوناگوني از اعمال همراه با حماسه و خصومت و خشونت
6- پرخاشگري عمل مشهودي است که به قصد آسيب جسماني و يا رواني به خود يا ديگران انجام مي شود.

 

 تفاوتهاي ميان جسارت و خشونت در ورزش :
بر خلاف عقيده رايج دارا بودن انديشه هاي منفي يا ابراز ميل به آسيب رساندن به کسي خشونت نيست . خشونت 4 ويژگي مهم دارد که نخستين آنها اين است که خشونت رفتار است دومين ويژگي خشونت فزون بر جنبه رفتاري آن اين است که عمدي است . خشونت گر بايد ميل به آسيب رساندن به قرباني مورد نظر را داشته باشد . سومين جنبه اين است که صدمه يا آسيب بايد واقعاً رخ دهد . اما لازم نيست که نتايج نامطبوع خشونت جسماني باشد اعمالي که کس ديگر را آشفته يا از چيزي محروم کند نيز خشونت است .


و چهارم اينکه خشونت بايد در بردارنده کنش متقابل با موجود زنده باشد . آزار رساندن به شخص يا حيواني خشونت است اما لگد زدن به صندلي خشونت نيست اما اين تعارف متقاوت از جسارند .
بطور مثال بلوکه کردن در فوتبال و يا قطع يک بازي دو نفره در بيسبال رفتاري جسارت آميز هستند در حاليکه بدون سوء نيت و بخش جدانشدني از مسابقه مي باشند.
اما اين اعمال زماني خشونت آميز مي شوند که نيت بازيکن اين است که به رقيب آسيب برساند يا به شيوه اي خصمانه تر از آنچه که براي رسيدن به اهداف عملکرد لازم عمل کند .
ورزشکاران جسور اجازه نمي دهند که رقيبان از آنها سوء استفاده کنند و به آساني تحت تسلط قرار بگيرند و به هر سو هل داده شوند با اين وجود به مهارت و سلامت شخصي رقيبان خود حترام مي گذارند .
قوي و با اطمينان هستند و پيوسته خود را چالش مي کنند تا به عملکرد مطلوب دست پيدا کنند. از سوي ديگر ورزشکاران غير جسور به خود اجازه مي دهند که ديگران آنها را در زمين به اين طرف و آن طرف هل دهند يا رقيبانشان به آساني بر آنها غلبه کنند . از آنجا که جسور نبودن در ورزش با کاهش عملکرد موثر ارتباط دارد آموزش جسارت توسط مداخله هاي شناختي يا رفتاري توصيه مي

شود . جسارت مهارتي است که بايد آموخت و عمل کرد . رهبران ورزشي بايد خود را مقيد سازند که کودکان را در استفاده از مهارتهاي ذهني براي کنترل و تقويت عزت نفس ياري رسانند و در عين حال براي ايجاد روحيه ورزشکاري تلاش مي کنند تا يک ورزشکار در همه سنين پس از ابراز خشونت از جا در رفتن ناجوانمردي احساس گناه نمايد . يا بطور کلي رهبران ورزشي مسئول جدا کردن جسارت ( خشونت
وسيله اي ) از خشونت و خصومت ( هدف ) در ورزش مي باشند .

 انواع پرخاشگري در حيوانات
1- Predatory در حضور يک شيء آسيب رساننده ايجاد مي شود.
2- Anti predatory دفاع از قلمرو در برابر مزاحم بر انگيزاننده آن است .
3- Domainance با تلاش براي رسيدن به مطلوب ظاهر مي شود.
4- Maternal خشونت مادرانه ( حمايت از فرزند )
5- Weaning به منظور استقلال فرزند از طرف والدين اعمال مي شود.
6- Sexval بين دو جنس بروز مي کند .


7- Sex related ايجاد کننده رفتار جنسي
8- Inter male بين نرهاي رقيب
9-Irritable تحريک پذيري ( خشم يا غضب ) در نتيجه ناکامي درد محروميت (مرتبط با خشم و غضب انسان )

 انواع پرخاشگري در ورزش ( goal reactive)
1- پرخاشگري خصومت آميز ( واکنشي ) : عمل مشهودي است که به قصد آسيب رساندن جسماني يا رواني به خود يا ديگران صورت مي گيرد و خشونتگر از اين عمل خود لذت
مي برد . پاسخ پرخاشگرانه خود هدف است .
2- پرخاشگري وسيله اي ( in strumental ) براي رسيدن به هدفي است که ممکن است در فرآيند تلاش براي رسيدن به هدف به گونه اي تصادفي کسي صدمه ببيند . نوعاً خشونت وسيله اي بيشتر با ورزش مرتبط است اين امر ممکن است 3 دليل داشته باشد:
1) آسيب رساندن عمدي به بازيکن ديگر اغلب با واکنش مجازات داور روبرو مي شود.
2) يافته هاي آزمايشگاهي نشان مي دهد که ورزشکاران خواه زن و خواه مرد نسبت به غير ورزشکاران با خشونت کمتري واکنش نشان مي دهند. در واقع حتي زماني که ورزشکاران برانگيخته مي شوند با خصومتي کمتر از غير ورزشکاران واکنش نشان مي دهند و معمولاً از آسيب رساندن به رقيب خودداري مي کنند .
3) مطابق تحقيقات از ليک و پارتينگتن : ورزشکاران بسيار ماهر مايلند که موفقيتهاي خود را ناشي از توانمنديهاي بالاي خود بدانند نه ناشي از صدمه ديدن رقيب .


انواع پرخاشگري
از نظر محل اثر

تجارب ناخوشايند

برانگيختگي هيجاني
+
نتايج پيش بيني شده
تجارب خوشايند

 عناصر پرخاشگري خصومت آميز :

 



 شيوه شناسايي خشونت

 علل خشونت بر دو نوع است :


1- بيولوژيکي 2- روان شناختي

 علل بيولوژيکي :
الف) بيوشيميايي
1) رژيم غذايي : مصرف بعضي از مواد غذايي با تأثير بر بدن در افزايش خشونت موثر است . از جمله الکل با افزايش خشونت از طريق کاهش خودآگاهي و کاهش توانايي آنها براي در نظر گرفتن پيامدهاي آن مي شود . با بررسي متجاوزين معلوم شده است که بيش از نيمي از آنها قبل زا تجاوزشان الکل مصرف مي کرده اند و همچنين 65% قاتلين و 55% نزاع و تجاوز خانوادگي , حمله کننده و يا مقتول الکل مصرف کرده بودند( انجمن شناسايي آمريکا 1993)
2) هورمونها : بسياري از انواع رفتارها را کنترل مي کند يک ماده شيميايي است که توسط غدد ترشح مي شود و توسط خون به اندامهاي مختلف بدن منتقل مي شوند و روي فعاليت آن اندامها اثر مي گذارند . تستسترون يکي از انواع هورمون هاست که حالت جنگ و نزاع را فعال مي کنند و بالاترين ميزان شيوع خشونت که از آمار جرم و جنايت بدست آمده, در مردان 15 تا 25 سال مي باشد در واقع اين سن بالاترين سطح تسترون در خون مي باشد . سروتونين هم که يک پيام بر شيميايي است که خاصيت ضد افسردگي دارد سرتونين پاپين اغلب در ميان کودکان و بزرگسالان مستعد خشونت يافت مي شود.
3) آلاينده هاي محيطي : ( صوتي , هوا و... ) در افزايش رفتارهاي پرخاشگرانه تأثير مثبت دارد .
ب) ژنتيکي :
1) زمينه ارثي پرخاشگري : کنرادلورنز ( Konrade Lorenz) در کتاب معروفش به نام درباره خشونت ارائه شده , گرايش موجودات زنده در مبارزه براي زنده ماندن بويژه در حفظ قلمرو , بعد از ارضاي نيازهاي اوليه غذا و زاد و ولد مهمترين هدف است . در واقع تولد و پروردن فرزندان هدفي اساسي براي تصرف قلمرو بويژه در حيوانات است اما از نظر مانتاگ و موريس مقايسه رفتار حيوان با نوع انساني براي تبيين زيستي ارثي خشونت در انسانها قصوري مهلک است .
2) شرايط ارثي مربوط به جرم
3) مطالعات دوقلوها : مطالعات نسبتاً تازه اي در مرکز پژوهشهاي دوقلو و جايگزيني آنها نشان داده است شخصيت بطور کلي و رفتارهاي خشن و جنايي از الگوهاي قاطعي پيروي


مي کنند . براي نمونه دانشمندان دانشگاه جنوب کاليفرنيا پي بردند که کودکاني که والدين آنها مجروم بوده اند بيشتر احتمال داشت که خودشان جاني شوند آنها قبول دارند که فرزند پروري و عوامل اجتماعي ديگر مطمئناً در تعيين اينکه چه کسي جنايتکار شود تأثير مي گذارد اما معتقدند که يک عنصر ارثي بسيار قوي برخي افراد را بيشتر به رفتار ناپذيرفته اجتماعي سوق مي دهد .

 علل روان شناختي
الف) تکاملي


1) رشد پرخاشگري در طول زمان
2) معمولاً مردان خشن فرزندان بيشتري دارند .
ب) نروفيزويولوژيکي
1) ساختار مغز : بعنوان مثال ورزش از طريق سيستم حسي و مواد شيميايي به هيپوتالاموس اعلام حضور مي کند و هيپوتالاموس به 2 روش پاسخ مي دهد که اين دو موجب ترشح هورمونها در بدن مي شود ميزان تأثير محيط بر مغز و نوع پاسخ مغز در افراد مختلف متفاوت است . پرخاشگري تحريک پذير با تحريک هيپوتالاموس همراه است و در تمامي انواع پرخاشگري اميگرال و سيستم اطراف بطني مهم اند.
2) آسيب مغزي : در آزمايشها براي معالجه بيماراني که رفتار وحشيانه نشان مي دادند از تحريک مخچه استفاده شد که عده کثيري از بيماران به اين روش پاسخ مثبت دادند .

 علل پرخاشگري در ورزش
1- مسابقه :
طبق نظريه « محروميت Frustration – پرخاشگري » که به عنوان عدم دستيابي به هدف تعريف مي شود دليلي براي پرخاشگري است .
اگر چه ما نمي توانيم طبيعت مسابقه را تغيير دهيم با اين حال تدابير مطمئني وجود دارد که توسط آنها ميتوانيم عواملي را که موجب پرخاشگري مي گردد کاهش دهيم .
راه حل 1-1 کاربرد استراتژي جديد در بازي .
الف) کاهش سرعت بازي
ب) تغيير منطقه حمله
( اغلب مربيان از اين روش استفاده نمي کنند و بازي خود را با يک نقشه بي فايده ادامه
مي دهند .
راه حل 1-2- رابطه مستقيمي بين آمادگي جسماني و محروميت با پرخاشگري وجود دارد.
هر چه فرد آمادگي جسماني کمتري داشته باشد راحتتر دچار احساس محروميت شده و پاسخهاي پرخاشگرانه نشان مي دهد پس بهتر است با حفظ ورزشکار در امادگي جسماني مطلوب باعث شديد که در زمان مواجهه با موقعيت هاي سخت و دشوار مطابق با قوانين بازي عکس العمل نشان دهند .
2- نتيجه مسابقه :
افراد بازنده در مقايسه با افراد برنده رفتارهاي پرخاشگرانه بيشتري از خود نشان مي دهند . به عبارتي پايداري و مقاومت يک تيم به ميزان پرخاشگري آنها بستگي دارد .
واضح است تيم هايي که پايداري کمتري نشان مي دهند رفتار پرخاشگرانه بيشتري دارند.
راه حل 2-1- مربي بايد پس از شکست در بازي ورزشکارانش را مورد پرسش قرار دهد و پيرامون علل باختشان با آنها گفتگو کند .


عملکرد آنها را به شکل مثبتي بررسي نمايد و جهت تقويت جنبه هاي ضعيف بازي توصيه هاي ويژه اي به آنها نمايد .
مربي بايد در نظر داشته باشد که بر اهميت پيشرفت هاي تکنيکي به عنوان وسيله اي جهت برگرداندن تيم به خط مسابقه تأکيد و پافشاري نمايد .
راه حل 2-2- اگر تيم پايداري کمتري نشان مي دهد توصيه مي شود هدف اصلي را (قهرمان شدن ) به هدفي قابل دستيابي و اصلاح شده تغيير دهيد . ( برخي از اهدف قابل دستيابي و اصلاح شده که در رشته ورزشي خودتان در موقعيت مشابه مي توانيد به کار بريد کدامند ) ؟
3- اختلاف امتياز :


هنگاميکه امتيازات دو طرف نزديک يا برابر باشد معمولاً پرخاشگري کمتري صورت مي گيرد چون احتمال پنالتي يا بروز يک خطا مي تواند نتيجه بازي را معين نمايد . در اينصورت هم مربي و هم بازيکنان تمايل دارند که بيشتر احتياط کنند. وقتي اختلاف امتياز زياد باشد و پيروزي غير قابل دسترسي , امکان رفتار پرخاشگرانه بيشتر است . که در اين مواقع از راه حل هاي زير ميتوان استفاده کرد .
راه حل 3-1- هنگاميکه پيروزي در مسابقه غير قابل دسترسي است وقت مناسبي براي مربي است که روي تاکتيک هاي جديد کار کند . که انجام اين کار ارزش خود را در مسابقات آينده ثابت مي کند اگر چه تاکتيک و نقشه جديدي براي مسابقه داريد که در شرايط مشابه
مي توانيد آنها را مورد استفاده قرار دهيد ؟
راه حل 3-2- مربي ميتواند جهت تعيين يک هدف جديد براي مسابقه تايم اوت بگيرد.

4- مسابقات تيم ميزبان در مقابل تيم ميهمان و عکس العمل تماشاچيان
بررسي مسابقات فوتبال نشان مي دهد که تيم هاي مهمان معمولاً مرتکب خطاهاي بيشتر و بازي خشنتري نسبت به تيمهاي ميزبان مي شوند زيرا بطور مثال تماشاچيان بازيکنان تيم ميزبان عليه تيم ميهمان غير مستقيم عمل کرده و سعي در تحريک کردن آن تيم دارند اگر ورزشکاران عکس العمل خشونت آميزي از طرف تماشاگران مشاهده کنند اين امر باعث تحريک شده و در نتيجه رفتار پرخاشگرانه از خود بروز مي دهند اقدامات احتياط آميزي که در اين زمينه مي توان بکار برد .
راه حل 4-1- در تشکيل جلسات گفتگو با تيم مربي بايد ورزشکاران را مورد عکس العمل هاي احتمالي و قابل انتظار تماشاچيان آگاه سازد .
تأکيد کنيد که بازيکنان بايد فقط به نقشه اصلي دقت داشته باشند و نبايد اقدام به خطا و پنالتي نمايند و اين امر را خاطر نشان سازد که بهترين راه مقابله با رفتارهاي خشونت آميز تماشاچيان , شکست دادن تيمشان است . تمام تلاش اعضاي تيم بايد در جهت دستيابي به پيروزي باشد .
راه حل 4-2- بهتر است به عنوان يک مربي به آخرين تحقيقاتي که در رابطه با تمرينات کنترل توجه صورت گرفته آگاه باشيد .


بسياري از تيمهاي اروپاي شرقي مبادرت به انجام تمرينات تطابقي در برابر عکس العملهاي تماشاچيان مي نمايند . آنها اين عمل را با پخش صداي جمعيت به وسيله يک دستگاه ضبط صوت در زمان تمرينات انجام مي دهند . با تنظيم شدت صوت و بکارگيري نوارهاي مختلف حتي با استفاده از حضور تماشاچيان واقعي درزمان تمرين , حساسيت ورزشکاران را نسبت به اثرات منفي فريادهاي تشويقي جمعيت براي تيم مقابل از بين مي برند ( چه تمريناتي براي از بين بردن

حساسيت ورزشکاران نسبت به سر و صداي تماشاچيان در ساعت تمرين ارائه دهيد )؟
5- برخوردهاي بدني :
طبيعت بعضي از رشته هاي ورزشي اين است که داراي برخوردهاي جسماني باشند .
اغلب اين برخوردهاي بدني به دليل تلافي رخ مي دهد در بعضي موارد پرخاشگري شدت يافته و منجر به جنگ و نزاع مي گردد.
علت اين اتفاقات کاملاً روشن نيست اما بعضي مردم احساس مي کنند چون برخورد بدني در واقع نوعي پاسخ مسدود کننده است مانع از دستيابي هدف در نتيجه محروميت مي گردد و منجر به پرخاشگري مي شود.
گر چه نمي توانيم طبيعت اين نوع ورزشها را تغيير دهيم اما مي توانيم در مقابل اثرات منفي اين برخوردها از خود دفاع کنيم .
راه حل 5-1- اگر احساس مي کنيد ورزشکارانتان به برخوردهاي بدني با پرخاشگري پاسخ مي دهند , بهتر است ورزشکاران را تشويق به جايگزين نمودن رفتارهاي خاص بجاي رفتارهاي تلافي جويانه کنيد .
بطور مثال تعيين کندي هر زمان ورزشکار مورد ضرب و شتم جسماني قرار گرفتن به مدت 30 ثانيه بهترين تلاش و فعاليت را از خود نشان دهند اين رفتار ابتدايي 2 نتيجه دارد اول اينکه احتمال تسلط مجدد ورزشکار بر خويش را افزايش مي دهيد دوم اينکه پاسخ عملي مناسبي را جانشين برخورد جسماني مي نماييد .
راه حل 5-2- از اين نظر دومين نقش بسيار مهم يک مربي آموزش گلاويز نشدن صحيح و مطلوب با حريف مي باشد . تأييد تاکتيک هايي که تا حدودي غير قانوني بود و کمي به دور از مقررات باشد براي بعضي مربيان امري غير عادي نيست اگر چه اين تاکتيک ها خالي از فايده براي تيم نيست اما اجراي آن مسلماً باعث جدال و کشمکش خواهد بود .
بخاطر داشته باشيد اگر کليه مربيان تکنيک صحيح برخورد و تماس بدني را آموزش دهند بسياري از رفتارهاي پرخاشگرانه غير ضروري در ورزش از بين مي رود .
آيا شما آماده ايد که اولين گام را به نفع رشته ورزشيتان برداريد ؟
6- استناد و برداشت بازيکن :
به عبارتي اين برخورد جسماني نيست که روي برداشت بازيکن تأثير مي گذارد بلکه تفسير و تعبير بازيکن ما از آن برخورد تعيين کننده اين است که آيا بايد پاسخ پرخاشگرانه بدهد يا نه .
راه حل 6-1- ايجاد آمادگي ذهني ورزشکارانتان براي شرکت در مسابقه ايکه يک بازيکن پرخاشگرdirty player دارد بسيار مهم است . در اين مورد به بازيکنان خاطرنشان کنيد که نبايد به اعمال پرخاشگرانه تلافي جويانه مبادرت ورزند زيرا اين کار آن چيزي است که حريفشان مي خواهد . بهترين راه براي تلافي کردن , انجام بيشترين تلاش براي اجراي عملکرد خوب است .
7-داوران :
اگر داور نتواند بر مبناي قوانين موجود به طور قاطع عمل کند , بازيکنان مسلماً بازي پرخاش

گرانه اي خواهند داشت .
راه حل 7-1- بهترين کاري که در اين موقعيت يک مربي مي تواند انجام دهد اين است که با داور صحبت کند يا به کاپيتان گوشزد کند که نگراني خود را از انجام يک بازي پر تنش به داور انتقال دهد . گفتگو با داور بايد با آرامش و فروتني و بدون رفتارهاي تهديدآميز باشد . ( در چنين موقعيتي شما به داور چه مي گوييد ؟)
راه حل 7-2- به ورزشکاران تأئيد کنيد که هر چند اعمال داوران خارج از کنترل است اما آنها نباي
8- مشاهده رفتار پرخاشگرانه :
روانشناسان احتمال مي دهند که مشاهده پرخاشگري سه نتيجه به بار مي آورد .
الف) مشاهده پرخاشگري ممکن است باعث يادگيري پاسخهاي پرخاشگرانه جديدي در فرد مشاهده کننده گردد .
ب) ممکن است باعث تنفر از رفتار پرخاشگرانه گردد .
ج) ممکن است سبب تسهيل اعمال پرخاشگرانه اي شود که قبلاً آموخته است .
راه حل 9-1- با استفاده از تقويت کننده هاي منفي پرخاشگري مشاهده شده را به شکل نامطلوبي به ورزشکاران نشان دهيد . ( چگونه مي توانيد پرخاشگري را به صورت امري منفي نشان دهيد ؟ )
3) مواد شيميايي مغز

 نظريه هاي پرخاشگري
براي تبيين يا پيش بيني رفتار لازم است که علتهاي احتمالي آن را بشناسيم . اين نظريه ها راههايي را براي کنترل و جهت دهي ابراز خشونت به شيوه اي پيش بيني پذير و مثبت پيشنهاد مي کنند . نظريه هايي که در نوشته هاي علمي بيشترين توجه را به خود جلب مي کنند عبارتند از :
1- نظريه غرايز ( زيستي _ غريزي ) : فرويد معتقد است انسان با جدال بين غريزه زندگي و غريزه مرگ به دنيا مي آيد . هدف غريزه مرگ انهدام شخص است و غريزه زندگي براي غلبه بر غريزه مرگ مي باشد . چون پرخاشگري فطري مي باشد بايد ارضاء شود بنابراين رفتار پرخاشگرانه اجتناب ناپذير است . بر اساس اين نظريه , خشونتي وجود دارد که بايد از کانالهاي مولد و پذيرفتي رها شود . بنابراين فعاليت روزانه بايد به گونه اي سازمان يابند که امکان رهايي و تنش را فراهم سازند . خالي ساختن نياز به خشونت را تزکيه Catharsis مي نامند که به معناي تميز کردن يا خالص کردن است .

 فرضيه تزکيه لئوناردو بر کوتيز :
فوران خشم , تنش و احساسات نامطبوع ديگر فروکش نمي کند مگر اينکه بتوان آنها را به شيوه اي خشونت آميز خالي کرد که يکي از راههاي آن شرکت در ورزشهاي رقابتي است . فرضيه تزکيه بنا بر عللي تأئيد نمي شود زيرا مطالعات نشان داده است که کودکاني که برنامه هاي تلويزيوني خشونت آميز مي بينند بيشتر از ديگران خشونت نشان مي دهند .

 نظريه تخليه :
در واقع اشاره به همان فرضيه تزکيه دارد که در بعضي کتب بعنوان نظريه مجزايي مطرح مي

گردد و بدين معني است که بروز هيجانات سرکوب شده را ميتوان از طريق پرخاشگري تخليه کرد ( برکولوتيز 1980) ورزشکاران بعد از شرکت در فعاليتهاي ورزشي احساس آرامش بيشتري ميکنند بنابراين تمايلات پرخاشگرانه به ميزان قابل توجهي کاهش مي يابد .

 نظريه جابجايي ناکامي- خشونت :


مشهورترين نظريه در مورد پرخاشگري مبتني بر يادگيري است و ريشه تمام پرخاشگري را در بروز ناکامي مي داند . شاعر انگليسي جان کيتز (John Keats) گفته بود : « دوزخي درنده تر از شکست بعد از تلاش زياد وجود ندارد » بر اساس نظريه ناکامي – خشونت که توسط دالرد ارائه شده است ناکامي ناشي از نرسيدن به اهداف و ارضاء نکردن نيازهاي شخصي
مي تواند شخص را عصباني کند پس رفتار خشونت آميز نتيجه منطقي و مورد انتظار با پاسخ ناکام شده به گونه اي مستقيم بر رفتار خشونت آميز اثر مي گذارد .
بطور مثال : بازيکن مدافعي که نمي تواند بر بازيکن رقيب غلبه و حمله تيم مقابل را خنثي کند توسط مربي وادار مي شود که مانع را از سر راه بردارد تا بتواند به بازي ادامه دهد . اين فرضيه نيز بدون انتقاد نيست زيرا همه ناکاميها به خشونت منتهي نمي شود براي نمونه بسياري از افراد ناکام شده بويژه افراد داراي عزت نفس پايين يا از فعاليت مورد نظر دست مي کشند يا تلاش خود را کاهش دهند . محدوديت ديگر اين نظريه اين فرض است که اگر خشونت پاسخي است به ناکامي در اينصورت بايد اثري تزکيه اي داشته باشد که اين نتيجه مورد حمايت قرار نگرفته است .
در فرمول بندي جديد اين نظريه بر کوتيز ادعا کرد که ناکامي به جاي تبيين علت خشونت يا منتهي شدن به خشونت فقط ممکن است آمادگي قبلي براي آن را افزايش دهد . فزون بر آن پاسخ ناکامي را ميتوان توسط يادگيري تغيير داد . بنابراين يک ورزشکار مي تواند پاسخ سازنده تر و ملايم تري به ناکامي بدهد .



نظريه يادگيري اجتماعي :
آيا خشونت , رفتار اجتماعي ياد گرفته شده اي مانند رفتارهاي ديگر است . بر اساس نظريه يادگيري اجتماعي آلبرت باندرا رفتار خشونت آميز به دو شيوه ياد گرفته مي شود و ادامه
مي يابد .
1- الگوپذيري (modeling) 2- فرآيند جانشيني ( Vicarious )
اثر الگو پذيري مبتني بر گرايش شخص به تقليد از اعمال فردي است که مورد مشاهده قرار مي گيرد . بنابراين مشاهده فردي که اعمال خشونت آميز انجام مي دهد به احتمال زياد منتهي به نشان دادن رفتارهاي مشابه مي شود . فرآيند جانشيني زماني مشاهده مي شود که مشاهده کنندگان با الگويي مواجه مي شوند که براي انجام رفتار خشونت آميز پاداش مي گيرند يا مجازات مي شوند . زماني که کودکي مي بيند که جمعيت براي ورزشکاري که رقيبي را آسيب رسانده

است هورا مي کشند , موفقيت تيم خشن تر را مشاهده مي کند فرآيند جانشيني از راه تقويت مستقيم رفتارش اعمال خشونت آينده او را تقويت مي کند . پژوهشهاي اوليه که بيشتر آنها توسط بندورا و همکارانش انجام گرفت نظريه يادگيري اجتماعي را درباره خشونت انساني حمايت کرده اند . در يک مطالعه از الگوهاي بزرگسالان خواسته شد تا در واکنش به حل مسائل , رفتارهاي

خشونت آميز نشان مي دهند زمانيکه از کودکان خواسته شد تا مسأله اي را حل کنند آنها واکنشهاي خشونت آميز بزرگسالان را تقليد کردند . گر چه اين رفتارها با حل مسأله ارتباطي نداشت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید