بخشی از مقاله

آداب سفر به روايت علامه مجلسى


سفرهاى نيك و بد و ايام و ساعات نيك و بد از براى سفر
از حضرت صادق عليه‏السلام منقول است كه در حكمت آل داود نوشته است كه نبايد كسى سفر كند مگر از براى سه چيز: سفرى كه توشه آخرت در آن حاصل شود يا سفرى كه باعث مرمت امور معاش گردد يا سفرى كه از براى سير و لذتى باشد كه حرام نباشد.
در حديث ديگر فرمود: سفر كنيد تا بدن‏هاى شما صحيح شود و جهاد كنيد تا غنيمت دنيا و آخرت بيابيد و حج كنيد تا مال دار و بى‏نياز شويد.
در حديث ديگر فرمود: سفر، قطعه‏اى است از

عذاب، چون كار شما در سفر ساخته شود، زود به اهل خود برگرديد.
در حديث صحيح منقول است كه محمد بن مسلم از حضرت صادق عليه‏السلام پرسيد: به زمينى مى‏روم كه در آن جا به غير از برف و يخ چيزى نيست. فرمود: چون مضطر است تيمم كند و ديگر به همچنين زمينى نرود كه دينش در آن جا هلاك شود.
دفع نحوست‏هاى سفر به تصدق و دعا
در حديث صحيح از حضرت صادق عليه‏السلام منقول است كه تصدق كن و در هر روز كه خواهى سفر برو.
در حديث صحيح ديگر منقول است كه از آن حضرت پرسيدند: آيا كراهت دارد سفر كردن در روزى از روزها، مثل چهارشنبه و غير آن؟فرمودند: افتتاح سفر خود به تصدق بكن و هر وقت كه خواهى به در رو.
در حديث صحيح ديگر منقول است كه ابن ابى عمير گفت: من در علم نجوم نظر مى‏كردم و طالع را مى‏شناختم و در خاطرم مى‏خليد (1) در بعضى از ساعات بعضى از كارها را اختيار كردن. در اين باب به خدمت‏حضرت امام موسى عليه‏السلام شكايت كردم. فرمود: هر گاه در دل تو چيزى بيفتد تصدق كن بر اول مسكينى كه مى‏بينى و برو كه حق تعالى ضرر آن را از تو دفع مى‏كند.


در حديث ديگر از حضرت صادق عليه‏السلام منقول است كه هر كه در اول روز تصدق بكند، حق تعالى نحوست (2) آن روز را از او دفع مى‏كند.
در حديث ديگر منقول است كه چون حضرت امام زين العابدين عليه‏السلام به بعضى از مزرعه‏هاى خود مى‏خواستند بروند، مى‏خريدند سلامتى خود را از خدا به آن چه ميسر مى‏شد از تصدق و اين تصدق را در وقتى مى‏دادند كه پا در ركاب مى‏گذاشتند و چون خدا آن حضرت را به سلامت‏برمى‏

گردانيد، شكر و حمد الهى مى‏كردند و تصدق مى‏كردند به آن چه ميسر مى‏شد.
در حديث‏حسن منقول است كه عبد الملك به خدمت‏حضرت صادق عرض كرد: من مبتلا به علم نجوم شده‏ام و گاهى مى‏خواهم پى كارى بروم و به طالع نظر مى‏كنم، مى‏بينم كه در طالع شرى هست مى‏نشينم و ترك رفتن مى‏كنم و اگر طالع نيك مى‏بينم، مى‏روم. حضرت فرمود: آن حاجت‏برآورده مى‏شود. آيا حكم به نجوم مى‏كنى؟گفت: بلى. فرمود: كتاب‏هاى نجومت را بسوزان.
سيد بن طاوس رحمه الله روايت كرده است: چون خواهى متوجه سفرى شوى، در چند وقت كه سفر كردن در آن اوقات كراهت دارد، پيش از متوجه شدن سفر سوره حمد و قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق و آية الكرسى و سوره انا انزلناه و آخر آل عمران:
ان فى خلق السموات و الارض. . .
تا آخر سوره بخوان: پس بگو:
«اللهم بك يصول الصائل و بك يطول الطائل و لا حول لكل ذى حول الا بك و لا قوة يمتازها ذو القوة الا منك اسالك بصفوتك من خلقك و خيرتك من بريتك محمد نبيك و عترته و سلالته عليه و عليهم السلام صل عليه و عليهم و اكفنى شر هذا اليوم و ضره و ارزقنى خيره و يمنه و اقض لى في متصرفاتى بحسن العافية و بلوغ المحبة و الظفر بالامنية و كفاية الطاغية الغوية و كل ذى قدرة لى على اذيه حتى اكون فى جنة و عصمة من كل بلاء و نقمة و ابدلنى فيه من المخاوف امنا و من العوائق فيه يسرا حتى لا يصدنى صاد عن المراد و لا يحل بى طارق من اذى العباد انك على كل شى‏ء قدير و الامور اليك تصير يا من ليس كمثله شى‏ء و هو السميع البصير
ساير آداب سفر


در حديث معتبر منقول است از حضرت امام صادق عليه‏السلام كه حضرت لقمان پسر خود را نصيحت فرمود: چون سفر كنى با گروهى، مشورت با ايشان بكن در كارهاى خود و كارهاى ايشان، و در روى ايشان تبسم بسيار بكن و در توشه خود صاحب كرم باش در ميان ايشان و چون تو را به ضيافت‏بطلبند قبول كن و اگر از تو مدد طلبند يارى ايشان بكن و به سه چيز بر ايشان غلبه كن: به بسيارى خاموشى و بسيارى نماز و سخاوت و جوانمردى در هر چه با خوددارى از چهار پا و مال و توشه و اگر گواهى از تو بطلبند يا بر امر حقى خواهند تو را گواه كنند و چون با تو مشورت كنند تا

توانى سعى كن كه راى نيكو از براى ايشان اختيار كنى و زود عزم مكن و راى خود را با ايشان مگو تا تامل كنى و فكر كنى و جواب ايشان مگو در مشورت ايشان تا آن كه در آن فكر برخيزى و بنشينى و بخوابى و چيزى بخورى و نماز كنى و در اثناى اين احوال فكر خود و حكمت‏خود را در مشورت ايشان به كار فرمايى، زيرا كه هر كه خير خواهى خود را براى كسى كه با او مشورت كند خالص نگرداند، حق تعالى راى و عقل او را سلب مى‏كند و امانت را از او برمى‏دارد و هر گاه ببينى كه

رفيقان تو پياده مى‏روند، با ايشان پياده برو و هر گاه ببينى رفيقان كارى مى‏كنند با ايشان بكن و اگر تصدقى كنند يا قرضى دهند تو نيز با ايشان بده و بشنو سخن كسى را كه از تو بزرگ‏تر باشد. و هر گاه رفيقان كارى به تو فرمايند يا چيزى از تو سؤال كنند، بگو: بلى، و نه مگو، كه نه گفتن علامت عجز و موجب ملامت است. و چون راه را گم كنيد و حيران بمانيد فرود آييد و اگر در راه مقصود شك كنيد بايستيد و با يكديگر مشورت كنيد و مصلحت‏ببينيد. اگر يك كسى را ببينيد خبر راه از او مپرسيد و مصلحت از او نبينيد كه يك شخص در بيابان اين كس را به شك مى‏اندازد كه شايد جاسوس دزدان باشد يا شيطان كه خواهد شما را حيران كند. از دو شخص نيز حذر كنيد مگر آن كه چيزى چند از علامت‏ها و قرينه‏ها ببينيد. اى فرزند چون وقت نماز درآيد از براى امرى آن را تاخير مينداز و نماز را به جا آور كه هر چند بيشتر ادا مى‏كنى سبك بار مى‏شوى. و نماز را با جماعت‏بكن، هر چند بر سر نيزه باشى. و بر روى چهار پا خواب مكن كه اين از كردار دانايان نيست مگر آن كه در ميان كجاوه باشى كه ممكنت‏باشد كه بخوابى براى سستى مفاصل و چون نزديك شوى به منزل از چهارپاى خود فرود آى كه آن چهارپا ياور توست. و ابتدا كن به علف دادن پيش از آن كه چيزى بخورد و چون خواهيد كه فرود آييد، پس اختيار كنيد از بقعه‏هاى زمين مكانى را كه خوش رنگ‏تر و خاكش نرم‏تر و پر گياه‏تر باشد. و چون فرود آيى، پيش از آن كه بنشينى دو ركعت نماز بكن و چون به قضاى حاجت‏بروى بسيار دور برو. پس چون خواهى كه بار كنى دو ركعت نماز بكن. پس از آن زمين را وداع كن و سلام كن بر آن زمين و اهل آن زمين كه هر بقعه‏اى از زمين را اهلى چند از ملائكه هست. و اگر توانى مخو

ر هيچ طعامى را مگر آن كه قدرى از آن را تصدق كنى و بر تو باد به خواندن قرآن مادامى كه سوار باشى و بر تو باد به تنزيه و ياد خدا كردن تا مشغول كار باشى و بر تو باد به دعا كردن در وقتى كه تنها و بى كار باشى. و زينهار كه در اول شب راه مرو، بلكه در اول شب فرودآى و در نصف آخر

شب راه رو و زنهار كه در راه رفتن صدا بلند مكن.
از حضرت امير المؤمنين عليه‏السلام منقول است كه مروت و مردى در حضر، خواندن قرآن است و همنشينى با علما كردن و تفكر در فقه و علوم كردن و محافظت‏بر نمازهاى جماعت كردن و اما مروت سفر، پس توشه خود را صرف كردن، مخالفت رفيقان نكردن، و خدا را در هر بلندى و پستى و فرود آمدن و ايستادن و نشستن بسيار ياد كردن است.
در روايت ديگر از حضرت صادق عليه‏السلام منقول است كه مروت سفر، توشه بسيار برداشتن و پاكيزه گردانيدن توشه است و عطا كردن به جمعى كه رفيق تواند و آن كه بعد از مفارقت از رفيقان رازهاى ايشان را كه بر آن‏ها مطلع شده‏اى بپوشانى و مزاح و خوش طبعى بسيار بكنى در چيزى كه خدا را به خشم نياورد.
در حديث ديگر فرمود: از مروت نيست كه نقل كند آدمى چيزى چند را كه در سفر ديده است.
و از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم منقول است كه توشه مسافر حدى (8) خواندن است و خواندن شعرى چند كه در آن حرامى و باطلى نباشد.
از حضرت صادق عليه‏السلام منقول است كه چون با جماعتى رفيق شوى، مگو اين جا فرود آييد يا اين جا فرود مياييد، كه در ميان ايشان كسى هست كه اين كار را بكند اگر تو به ايشان بگذارى.
در احاديث معتبر از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم منقول است كه هر كه اعانت كند مؤمن مسافرى را، حق تعالى از او هفتاد و سه شدت از شدت‏هاى دنيا را بردارد و او را امان دهد از غم و اندوه و هفتاد غم و شدت در آخرت از او بردارد در وقتى كه از شدت اهوال قيامت، نفس‏هاى مردم گرفته باشد.
آداب و آثار مسافرت در گفتار امامان
پيامبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله در مسافرت كمك به همسفران مي‌نمود. هر كسي كاري را به عهده گرفت، پيامبر صلّي اللّه عليه و آله فرمود: جمع كردن هيزم به عهده‌ي من باشد. بعد فرمودند: ولكن الله عزّوجلّ يكره من عبده اذاكان مع اصحابه ان ينفردمن بينهم.بحار/76/273 خداوند دوست ندارد وقتي بنده‌اش در ميان دوستانش است خود را از آنان جدا كند.

حضرت علي عليه السلام با شخصي ذمي (اهل كتاب) هم سفر شد در بين راه مرد ذمي گفت: كجا مي‌روي؟ فرمود: به كوفه و چون راه مرد ذمي به طرف ديگر بود حضرت مقداري با او رفتند شخص ذمي گفت: مسير شما به طرف كوفه است چرا همراه من مي‌آيي؟ حضرت فرمود: ا

نسان وقتي از هم سفرش جدا مي‌شود بايد مسافتي او را مشايعت كند مرد ذمي به خاطر اين منطق اخلاقي مسلمان شد. سفينه /1/416
آداب مسافرت
1 انتخاب رفيق
قال علي عليه السلام: سل عن الرفيق قبل الطريق و عن الجار قبل الدار. نهج البلاغه / نامه 31
قبل از مسافرت، از رفيق و همسفرت سوال كن و اطلاع بياب، و قبل از تهيه مسكن از همسايه‌ات آگاه شو
2 انتخاب رفيق هم‌طراز


اذا صحبت فاصحب نحوك فلا تصحب من يكفيك فانّ ذلك مذلة للمؤ من.مكارم الاخلاق / 131
هنگام همنشيني، با سطح خود همراه شو، نه با كسي كه به تو برسد. چراكه اين كار موجب خواري مومن است.
3 انتخاب رئيس
قال رسول الله صلّي اللّه عليه و آله: اذا كان ثلاثة في سفر فليؤ مّروا احدهم.كنزالعمال / 17550
هرگاه سه نفر به مسافرت روند بايد يكي از آنان مسئول كارها و تصميمات شود.
4 صدقه
قال الصادق عليه السلام: افتتح سفرك بالصدقة و اخرج اذا بدالك فانّك تشتري سلامة نفسك.بحار / 100 / 103
5 به ديگران اطلاع دادن
عن ابي عبدالله عليه السلام قال: قال رسول الله صلّي اللّه عليه و آله حقّ علي المسلم اذا اراد سفرا ان يُعلم اخوانه و حق علي اخوانه اذا قدم ان يأتوه. كافي / 2 / 174
پيامبر فرمودند وظيفه هر مسلماني است كه وقتي خواست به مسافرت برود دوستان و برادرانش را مطلع كند و دوستانش نيز وظيفه دارند هرگاه برگشت به ديدنش بروند.
6 تهيه زاد و توشه؛
7 موافقت با دوستان
قال لقمان لابنه: تزوّد معك الادوية فتنتفع بها و من معك و كن لاصحابك موافقا الاّ في معصية الله. بحار / 73 / 275
[در مسافرت] توشه زياد بردار تا خود و همراهانت از آن بهره برند و با همراهانت موافق و همراه باش جز در گناه و عصيان پروردگار


8 دعا و نماز خواندن
قال الرضا عليه السلام:و اذا اردت سفرا فاجمع اهلك و صلّ ركعتين و قل اللهم اني استودعك ديني و نفسي و اهلي و ولدي و عيالي. مستدرك / 2 /2 5
هرگاه خواستي به مسافرت روي خانواده خود را گرد آور و دو ركعت نماز بخوان و بگو «خدايا دينم و خود و خانواده و زن و فرزندم را به تو مي‌سپارم».
قال الصادق عليه السلام: من قرأ قل هو الله احد حين يخرج من منزله عشر مرّات لم يزل في حفظ الله عزّ و جلّ... حتي يرجع الي منزله. كافي / 4 /3 33
هركه هنگام خروج از خانه‌اش ده بار "قل هو الله" رابخواند، تا آنگاه كه به خانه‌اش برگردد در پناه خدا خواهد بود.


9 بذل و بخشش
10 حفظ اسرار
11 شوخي نمودن
قال الصادق عليه السلام: "المروّة في السفر كثرة الزاد و طيبه و بذله لمن كان معك و كتمانك علي القوم سرّهم بعد مفارقتك اياهم و كثرة المزاح في غير مايسخط الله عزّوجلّ.بحار/73/266
مردانگي و بزرگي در سفر، در اين است كه: توشه زياد وخوب برداري و به همراهانت هم ببخشي و اسرارشان را كه در سفر از آن مطلع شده‌اي، بعد از جدايي از آنان بپوشاني و با آنان با كارهاي غير گناه ، زياد شوخي كني.
12 بازگو نكردن مشكلات سفر
قال النبي صلّي اللّه عليه و آله:... و ترك الرواية عليهم اذا انت فارقتهم. مستدرك / 2 / 43

يكي از آداب سفر اين است كه: بعد از جدايي از همسفران پشت سرشان حرف نزني.
13 به تنهايي سفر نرفتن
قال الكاظم عليه السلام: لا تخرج في سفر وحدك فان الشيطان مع الواحد و هو من الاثنين ابعد. وسائل / 5 / 300
هيچگاه تنها به سفر نرو كه شيطان همراه هر تنهايي است و او از [جمع] دو نفره دور است.
14 مشورت با دوستان؛
15 تبسم داشتن
قال الصادق عليه السلام: قال لقمان لابنه اذا سافرت مع قوم فاكثر استشارتهم في امرك و امرهم و اكثر التبسم في وجوههم.... بحار/76/271
لقمان به پسرش سفارش كرد هرگاه همراه گروهي به مسافرت رفتي، در كارهاي خود و آنان ، زياد مشورت كن و خند بر چهره‌هاشان زياد كن.
16 سفر با افراد متواضع
قال علي عليه السلام: لا تصحبنّ في سفر من لا يري لك الفضل عليه كما تري له الفضل عليك. بحار / 76 / 267
هيچگاه همسفر كسي نشو كه برايت فضل و جايگاهي نسبت به خود آنگونه كه تو براي او در نزد خود قائلي،‌ قائل نيست.



17 فوايد سفر
الف- سلامتي؛ قال رسول الله صلّي اللّه عليه و آله: سافروا تصحوا و جاهدوا تغنموا.بحار/76/221
سفر كنيد تا صحت و سلامتي بدست آريد. و جهاد كنيد تا غنيمت يابيد.
ب- زياد شدن عقل؛ قال رسول الله صلّي اللّه عليه و آله: "سافروا فانكم ان لم تغنموا مالا افدتم عقلا.
مسافرت كنيد. چرا كه اگر مالي به دست نياوريد، اما عقلتان زياد مي‌شو


رای افرادی که از نزديک با بيماران قلبی در ارتباط هستند و يکی از اطرافيانشان از اين بيماری رنج می برد، موضوع طفره رفتن بيمار و خانواده اش از سفر کردن خيلی غريب نيست.
نمی توان استرس سفر را انکار کرد. زيرا سفر می تواند فرد را در معرض خطرهايي قرار دهد كه در خانه خود از آنها دور بوده است: مثل نشستن های طولانی مدت، کمبود اکسيژن، پرواز در ارتفاعات، قرار گرفتن در معرض آب و هوای سرد و گرم و انجام فعاليت های فيزيکی، بيش از حد معمول مانند حمل کردن چمدان های سنگين ، بنابراين لازم است بيماران قلبی محدوديت های خود و شيوه برخورد با آنها را بدانند تا در طول سفر دچار مشکل نشوند.
اگر شما آترواسکلروز - تصلب شرايين تاييد شده از سوی پزشک داريد حتما" بايد قبل از قرار گرفتن در معرض هر استرسی مثل سفر، از لحاظ وضعيت عروقی بررسی شويد تا باز بودن رگ هايتان مورد تاييد قرار گيرد.
اگر جزو آن دسته افراد هستيد که در طول يک سال گذشته جواب آنژيوگرافی يا تست های استرسی قلب شما منفی بوده است، می توانيد با ادامه مصرف داروهای قبلی خود به سفر هم برويد. اگر هم در طول شش ماه گذشته تحت جراحی هايی مثل بای پس يا آنژيوپلاستی برای بهبود وضعيت جريان خون قلب خود قرار گرفته ايد، می توانيد با اطمينان خاطر سفر کنيد، البته مثل هر جراحی قلب ديگر ، بهتر است تا دو هفته بعد از جراحي به استراحت پرداخته ، سپس اقدام به سفر کنيد، ولی اگر دچار نارسايی احتقانی قلب يا دارای سابقه نامنظم بودن ريتم قلب ( آريتمی ) هستيد، بايد بعد از کنترل وضعيت بيماری تان به سفر برويد. در نهايت اگر علاوه بر بيماری قلبی تان به ديابت هم مبتلا هستيد، حتما" نظر پزشک متخصص را در باره سفر کردن جويا شويد.


آمادگی های پيش از سفر:
بهتر است چند هفته پيش از شروع مسافرت به برنامه های ورزشی متوسط بپردازيد و به مرور با نزديک شدن به زمان سفر بر شدت آن بيفزاييد، البته شما بايد فعاليت های ورزشی خود را در طول سفر نيز ادامه دهيد که ساده ترين آنها پياده روی است و معمولا" در هر مکان و زمان قابل اجراست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید