بخشی از مقاله

امام حسن عسگري عليه السلام

«من به حال اهل خراسان غبطه مي خورم كه دانشمندي بسان فضل بن شاذان در ميان آنهاست و به او دسترسي داشته و از محضرش بهره مي برند.»
«خدا فضل را رحمت كند.»
نيشابور در عصر فضل بن شاذان
فضل بن شاذان در سال 260 وفات نموده، و چنانكه بعد از اين خواهيم گفت وفات وي به نقل مورخان در سن پيري رخ داده است. پس او حداقل هفتاد سال بايد عمر نموده باشد كه از سال 190-260ق. را شامل مي شود.


بنابراين، ايام زندگاني فضل مصادف بود با خلافت مأمون عباسي (198-218) و فرمانروايي طاهريان بر خراسان (205-259ق.) و اوايل حكومت صفاريان (254-290ق.). همچنين ايام عمر وي با روزگار پنج امام بزرگوار شيعه بدين ترتيب مصادف بوده است.
حضرت امام رضا عليه السلام (148-203ق.).
حضرت امام جواد عليه السلام (195-220ق.).
حضرت امام هادي عليه السلام (212-254ق.).
حضرت امام حسن عسكري عليه السلام (232-260ق.).
حضرت صاحب الزمان (ع) (متولد 255 ق.).
فضل خدمت اين بزرگواران را درك نموده و از همه آنها روايت نقل مي كند. آنچنانكه بعد از اين به تفصيل در اين رابطه گفتگو خواهد شد.
سابقة درخشان
نسب فضل بن شاذان به قبيله «ازد» مي رسد. نجاشي به اين مطلب تصريح نموده و در كتاب خود در ذكر فضل بن شاذان چنين مي نويسد:


«الفضل بن شاذان بن الخليل ابومحمد الازدي النيشابوري...»
همچنين علامه حلي در كتاب «الخلاصه» مي فرمايد:
«الفضل بن شاذان (بالشين المعجمه و الدال المعجمه و النون) ابن الخليل (بالخاء المعجمه) ابومحمد الازدي النيسابوري».
چنانچه ملاحظه مي شود هر دو بزرگوار فضل را ازدي نسب معرفي نموده اند. و از اينجا روشن مي شود كه خاندان وي از قبيله ازد بوده و به نيشابور هجرت نموده اند.
كانون علم و ايمان
فضل در خانداني ديندار و پيرو اهلبيت عليهم السلام تولد يافت. و اين امر موجب گ

شت كه وي از همان دوران كودكي با معارف دين آشنا گردد. پدر وي كه يكي از حديث شناسان عصر ائمه عليهم السلام بود براي كسب حديث از محضر امامان شيعه عليهم السلام مسافرتهايي به عراق نمود و در سفرها فرزند خود فضل را به همراه داشت. علاوه بر آن برادران فضل نيز از راويان اخبار و مردان ديني عصر خود بودند كه ياد و نام آنها جسته و گريخته در كتابهاي رجال ذكر شده است. در اين دفتر، افرادي را كه از خاندان فضل بن شاذان برخاسته و به جهان اسلام خدمت نموده اند به طور مختصر معرفي مي نماييم.
1- شاذان فرزند خليل نيشابوري: شاذان پدر فضل از اصحاب و راويان امام رضا عليه السلام و امام

جواد عليه السلام مي باشد. همچنين از شاگردان يونس ابن عبدالرحمن راوي معروف امام موسي بن جعفر عليه السلام است.
2- ابوجعفر محمد بن احمد بن نعيم بن شاذان بن خليل نيشابوري: او نوة برادر فضل بن شاذان مي باشد از او به نامهاي «ابي عبدالله شاذاني»، «شاذاني»، «محمد بن نعيم بن شاذان»، «محمد بن شاذان بن نعيم»، نيز ياد شده است.
3- ابوعبدالله محمد بن شاذان: او نيز يكي از برادران فضل مي باشد و از فضل بن شاذان روايت نقل

مي كند و نوة برادري وي ابوجعفر محمد بن احمد بن نعيم بن شاذان نيشابوري از او روايت نقل مي كند.
4- محمد بن فضل بن شاذان نيشابوري: او بزرگترين فرزند فضل مي باشد و به همين جهت كنيه فضل بن شاذان «ابومحمد» بوده است.
5- ابوجعفر محمد بن نعيم بن شاذان ملقب به حاكم: او از عموي خود ابي عبدالله محمد بن شاذان روايت نقل مي كند و شيخ صدوق نيز از وي روايت نقل مي كند.
6- ابونصر قنبر بن علي بن شاذان: او برادرزاده فضل بن شاذان مي باشد و از طريق پدر خود از فضل روايت نقل مي كند و شيخ طوسي از طريق محمد بن علي بن حسين از وي روايت نقل مي كند.
ولادت
از محل تولد فضل بن شاذان اطلاعي در دست نيست، جز اينكه با توجه به اشتهار پدرش به شاذان نيشابوري، مي توان حدس زد كه احتمالاً تولد وي در نيشابور بوده است.
همچنين سال تولد وي در كتب ضبط نشده، ولي آنگونه كه از كتاب كشي بر مي آيد او مدتي پس از وفات هارون عباسي (193 ق.) به همراه پدرش به بغداد آمد. پس تولد او بايد قبل از اين تاريخ بوده و به هنگام وفات، حداقل شصت و هفت سال سن بايد داشته باشد چنانكه بعد از اين بيان خواهد شد.


نام وي فضل و نام پدرش شاذان و نام جدش خليل است. كنيه او ابومحمد و لقبش علم الدين و به ابن شاذان مشهور است.
اشتهار او به ابن شاذان و همچنين بودن نامش فضل و نام پدرش شاذان موجب گرديد كه با دانشمندان عصر خود كه بدين لقب مشهور و با وي هم نام بودند اشتباه گردد. لذا براي رفع هرگونه خطا و اشتباه ناچاريم دانشمندان معاصر و متأخر وي را كه به نام فضل بن شاذان يا با لقب ابن شاذان مشهور بوده اند ذكر نموده و توضيحات كوتاهي پيرامون هر يك ارائه نماييم.
فضل از نگاه امام (ع)
فضل بن شاذان در عصر چهار نفر از ائمه عليهم السلام (امام رضا و امام جواد و امام هادي و امام حسن عسكري عليهم السلام) زندگي مي كرد و در آن عصر رهبر شيعيان در نيشابور به شمار مي آمد. چنانچه اين امر از تعبيرات علما و گفتة خود فضل كه قبلاً نقل شد، در آن بيان كرده كه بعد از هشام بن حكم و سكاك من در برابر مخالفين از شيعه دفاع مي كنم، كاملاً هويدا است. اين امر باعث شده كه ائمه عليهم السلام در مورد وي اظهار نظر نمايند كه از آن بيانات مقام و موقعيت فضل به خوبي مشخص مي گردد. اغلب اين روايات را دانشمندان راوي شناس و بزرگوار شيعه در كتابهاي رجالي خود آورده اند و ما همه را در اينجا درج نموده و پيرامون هر يك توضيحاتي را تقديم مي داريم:
1- كشي در رجال خود از حامد بن محمد علجردي بوشنجي نقل مي كند كه فضل بن شاذان مردي را كه «فورا» لقب داشت و از مردمان بوزجان –از حوالي نيشابور) بود به عراق خدمت امام حسن عسكري عليه السلام به عنوان نماينده ارسال داشت. «فورا» مي گويد: من بر امام حسن عسكري عليه السلام وارد شدم وقتي خواستم از خدمتش خارج شوم كتابي را كه از تأليفات فضل بن شاذان بود و در پارچه اي پيچيده بودم از دستم افتاد پس حضرت كتاب را برداشت و بر آن نظر كرد پس از آن بر مؤلف آن فضل، رحمت فرستاد و فرمود:


«اغبط اهل خراسان بمكان الفضل بن شاذان و كونه بين اظهرهم».
حضرت امام هادي عليه السلام:
آن حضرت در سال 212 متولد شد و سال 220 به امامت رسيد تا در سال 254 در سن 42 سالگي به شهادت نايل آمد.
همه علماي رجال بر اين نكته توافق دارند كه فضل از ياران امام هادي عليه السلام بوده و از او نقل حديث كرده است.
حضرت امام حسن عسكري (ع):
آن حضرت در سال 232 ق. تولد يافت در سال 254 به امامت رسيد و هشتم ربيع الاول 260ق. شهيد گرديد. سال وفات آن حضرت چند ماه بعد از فوت فضل صورت گرفته است. علماي علم رجال در اينكه فضل از ياران آن حضرت بوده اتفاق دارند. اما با توجه به شرايط خاص حضرت امام حسن عسكري عليه السلام كه هميشه تحت نظر بوده و با توجه به پيري فضل بن شاذان و بعد مسافت بين نيشابور و عراق فضل بن شاذان موفق نشده مستقيماً از محضر آن حضرت كسب فيض كند و احاديث آن حضرت را با واسطه نقل مي كند.
فضل در كتب حديث و رجال
فرزانگي در علم و پرهيز از امور دنيوي و اهتمام به مسائل ديني فضل بن شاذان را به مرتبه اي رسانده كه همواره روايات وي و كتابهايش مورد توجه علماي شيعه باشد و علما در كتابهاي خود از فضل ياد كنند. در كتب حديثي بيش از هفتصد روايت از طريق او نقل شده است و نيز نام وي در تمامي كتب رجال شيعه بدون استثناء ذكر شده است. ما برخي از اظهار نظرهاي علماي شيعه در مورد فضل بن شاذان را با ترجمه نقل مي كنيم:
كشي: او در كتاب رجال خود كه اولين كتاب رجال باقي مانده از شيعه مي باشد، سه صفحه را به ذكر روايات وارده در مورد فضل بن شاذان اختصاص داده و در پايان، چند روايت را كه در انتقاد از وي رسيده و پاسخ گفته است.


ابوالعباس نجاشي در رجال خود در شرح حال فضل بن شاذان گويد:
«فضل بن شاذان بن الخليل ابومحمد الازدي النيسابوري ثقه، اُجّل اصحابنا الفقهاء و المتكلمين و له جلاله في هذه الطائفه و هو في قدره أشهر من أن نصفه.»
فضل بن شاذان دانشمندي است موثق و يكي از فقها و متكلمين بزرگ ما است و براي او ارزش و مقام خاصي در ميان شيعه مي باشد. او مشهورتر از آن است كه بخواهيم او را تعريف نمائيم.
شيخ طوسي در كتاب الفهرست، وي را با لقب فقيه و متكلم و جليل القدر ستوده است.
علامه حلي گويد:
«و كان ثقه جليلاً فقيهاً متكلماً له عظم شأن في هذه الطائفه و هذا الشيخ اُجل من أن يغمز عليه فانّه رئيس طائفتنا رضي الله عنه».
او دانشمندي موثق و فقيه و متكلمي بزرگوار است. او در ميان شيعه قدر و منزلت والايي دارد. و اين شيخ بزرگتر از آن است كه در موردش كوتاهي شود يا به او انتقاد وارد شود زيرا او رئيس علماي شيعه [در عصر خود] مي باشد.
علامه حلي در خلاصه رجال خود گويد كه ما از اخباري كه در انتقاد و مذمت فضل بن شاذان وارد شده، همه را در كتاب بزرگ رجال خود جواب داده ايم.
متأسفانه اين كتاب ارزشمند به دست ما نرسيده است اميد كه به فضل الهي روزي اين اثر گرانسنگ كشف و به جامعه علمي عرضه شود.
ابن داود نيز در كتاب خود وي را با عبارت «و كان احد اصحابنا الفقهاء العظام و المتكلمين حاله أعظم من أن يشار اليها» ستوده و روايت وارده از امام حسن عسكري عليه السلام را در موردش نقل نموده و بعد از آن گفته كه براي فضل اين افتخار كافي است كه امام وي را مدح نموده است.
شهيد قاضي نورالله شوشتري نيز در كتاب مجالس المؤمنين در ذكر شرح حال وي گويد:
«ابومحمد فضل بن شاذان بن خليل الازدي النيسابوري از اجلة شيعة نيشابور، و چون نام خود در فضل مشهور است. مبدع براهين عقليه و موضح قوانين نقليه است در حقايق مذهب حق اماميه ماهر بود و دقايق اصول آن طايفه عليه بر طبع نكته دانش ظاهر و باهر در كتاب خلاصه و كتاب

نجاشي مذكور است.»
ابن فوطي نيز در كتاب مجمع الآداب في معجم الالقاب در مورد فضل بن شاذان گويد:
«علم الدين الفضل بن شاذان بن خليل النيسابوري الفقيه، كان من الفقهاء العلماء و له كتاب الايضاح في الامامه».
از اين عبارت، آنچنان كه محدث ارموي فرموده معلوم مي گردد كه لقب فضل، علم الدين و كتاب ايضاح مشهورترين كتاب وي بوده است.
استادان
فضل بن شاذان بسياري از راويان عصر خويش را در عراق ملاقات كرده و از آنها حديث فرا گرفته است. خود در اين مورد گويد:
«أَنَا خَلَفٌ لِمَنْ مَضي، اَدْرَكْتُ محمد بن ابي عمير و صفوان ابن يحيي و غيرهما، و حملت عنهم منذ خمسين سنه و مضي هشام بن حكم رحمه الله و كان يونس بن عبدالرحمن خلفه كان يرد علي المخالفين، ثم مضي يونس بن عبدالرحمن و لم يخلف خلفاً غير السكاك، فرد علي المخالفين حتي مضي رحمه الله، و انا خلف لهم من بعدهم رحمهم الله».
من وارث علمي علماي پيشين مي باشم و محضر محمد بن ابي عمير و صفوان بن يحيي و ديگر راويان را درك نموده ام و اكنون قريب پنجاه سال است كه از آنها روايت نقل مي كنم.
بعد از هشام بن حكم، يونس بن عبدالرحمن جانشين او بود و از شيعه در مقابل مخالفين دفاع مي نمود و بعد از وي سكاك جانشين او بود و از شيعه دفاع مي كرد، تا اينكه سكاك هم فوت نموده و الآن من بازمانده پيشينيان مي باشم.
فضل بن شاذاان تعدادي از اصحاب اجماع را درك نموده است او از اصحاب اجماع، از شاگردان امام صادق عليه السلام، محضر حماد بن عيسي و از شاگردان امام رضا عليه السلام غير از عبدالله بن مغيره محضر پنج نفر ديگر را درك نموده است.
كساني كه استاد فضل بن شاذان بوده و با وي از آنها حديث نقل مي كند عبارتند از:
1- شاذان بن خليل نيشابوري: -پدر فضل- كه فضل در موارد بسياري از وي روايت نقل مي كند. شاذان چنانكه قبلاً بيان شد خود از اصحاب امام رضا عليه السلام بوده است.
2- ابومحمد حماد بن عيسي جهني كوفي بصري (متوفي 209 ق.):
او از اصحاب امام صادق و امام كاظم و امام رضا عليهم السلام مي باشد و در طبقة دوم از اصحاب اجماع به شمار مي آيد.
3- ابواحمد محمد بن ابي عمير ازدي بغدادي: او از اصحاب امام كاظم و امام رضا و امام جواد عليهم السلام و همچنين از اصحاب اجماع مي باشد. جلالت قدر او و منزلتش در نزد ائمه عليهم السلام بر كسي پوشيده نيست. فضل بن شاذان از وي دو نكته را ياد مي كند و كشّي در رجال خود ذكر نموده و داراي اهميت مي باشند كه عبارتند از:
علي بن محمد قتيبي شاگرد فضل بن شاذان گويد كه او گفت: پدرم از محمد بن ابي عمير سئوال نموده كه شما تعدادي از راويان اهل سنت را درك نموديد چطور از آنها روايت نقل نمي كنيد؟ ا در جواب گفت: من از علماي عامه روايات زيادي را ياد گرفته ام اما چون ديدم كه بسياري از علماي ما از علماي عامه حديث ياد مي گيرند و از علماي خودمان نيز حديث ياد مي گيرند، بعد احاديث آن دو دسته را با هم مخلوط مي كنند، پس من خوشم نيامد تا از احاديث عامه نقل كنم و راويان را با احاديث شيعه مخلوط نمايم.
4- ابومحمد صفوان بن يحيي بجلي كوفي: او از اصحاب امام كاظم و امام رضا عليهم السلام و همچنين از اصحاب اجماع مي باشد.
5- احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي (متوفاي 221 ق.): از اصحاب امام كاظم و امام رضا و امام جواد عليهم السلام و از اصحاب اجماع مي باشد.
6- ابوعلي حسن بن محبوب سراد كوفي: از اصحاب امام كاظم و امام رضا عليهم السلام و از اصحاب اجماع مي باشد.
7- ابومحمد حسن بن علي بن فضال كوفي (متوفاي 221 ق.): فضل بن شاذان از وي چند كتاب از جمله كتاب ابن بكير را درس گرفته است. او ابتدا فطحي مذهب بود بعداً از آن عقيده برگشت، علماي رجال همه به ثقه بودن وي شهادت داده اند.
8- ابوالفضل نضر بن مزاحم منقدي تميمي كوفي (متوفاي 212ق.): او از ياران امام جواد عليه السلام مي باشد و مؤلف كتابهاي جمل، صفين و نهروان است. كتاب صفين وي با نام «وقعه الصفين» به چاپ رسيده و از منابع تاريخي معتبر جنگ صفين به شمار مي رود.
9- ابوسليمان داود بن كثير رقي كوفي: از اصحاب امام صادق و امام كاظم عليهم السلام.
10- محمد بن جمهور عمي: از اصحاب امام كاظم عليه السلام، عده اي از علماي رجال مانند كشي و نجاشي ثقه بودن او را قبول ندارند.
11- ابوجعفر بصري: از اصحاب امام جواد عليه السلام.
12- اسماعيل بن سهل كاتب دهقان.
13- ابوداود سليمان بن سفيان المسترق (متوفاي سال 231 ق.): از اصحاب امام صادق و امام كاظم عليهم السلام مي باشد.
14- عمار بن مبارك: از اصحاب امام صادق عليه السلام.
15- ابوعمر و عثمان بن عيسي عامري كلابي از اصحاب امام كاظم و امام رضا عليهم السلام، او از واقفيان مي باشد، علماي رجال، احاديث وي را قبول دارند.
16- فضاله بن ايوب ازدي اهوازي از اصحاب امام كاظم عليه السلام.
17- علي بن حكم بن زبير انباري كوفي از اصحاب امام جواد عليه السلام.


18- ابراهيم بن عاصم
19- ابوهاشم داود بن قاسم جعفري بغدادي از اصحاب امام رضا و امام جواد و امام حسن عسكري عليهم السلام.
20- ابومحمد قاسم بن عروه از اصحاب امام صادق عليه السلام، وفات او در عراق اتفاق افتاده است.
21- ابن ابي نجران از ياران امام كاظم و امام جواد عليهم السلام.


فضل بن شاذان ساليان زيادي از محضر اين حديث شناسان و ديگران خوشه چيني نمود و بعد از آن به وطن خود نيشابور برگشت، وجود او در نيشابور دژ محكمي براي شيعيان شد. او در نيشابور به ترويج مذهب شيعه اثني عشري پرداخت و شاگردان چندي را تربيت نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید