بخشی از مقاله

بررسی علل جامعه شناختی پدیده کودک آزاری در جامعه شهر تهران

مقدمه
بقای جامعه با اطفال است و برای این که جامعه به رشد و تعالی برسد باید طفل و کودک تربیت و برای زندگی عادی و اجتماعی آماده شود شخصیت کودک در خانواده تکوین می یابد و به طور کلی هر خانواده زیر بنای ساختمان فکری کودک را تشکیل می دهد .
کودکان آسیب پذیر تر از سایر افراد جامعه اند این آسیب پذیری به علل مختلف از جمله : کوچکی ، معایبِ مادر زادی ، بیماری عدم تطابق، محیط و نیز عدم قدرت اندیشیدن و تشخیص خوب است ، لذا برای چاره این آسیب پذیری والدین ، سرپرستان و نیز مددکاران و کسانی که مسئولیت آنها را بر عهده دارند باید نخست آشنایی کامل و درستی از این نکات ، ضعفها و بیماریها و عوامل خطه او داشته باشند .


وقتی کودک مورد آزار قرار می گیرد از نظر روحی و جسمی با مشکلاتی روبرو می شود که در آینده گریبانگیر خود و جامعه اش خواهد بود و در نتیجه مردان و زنان شایسته ای که باید برای فردای بهتر امور مملکت تربیت شوند به وجود نمی آیند ، فقدان چنین افرادی خانواده و در نتیجه جامعه را به مخاطره می اندازد .
کودک آزاری مسأله جدیدی نیست و از دید محققان و نیز قانونگذاران پنهان نبوده است . برای اولین بار در سال 1946 توسط شخصی به نام کافی در گزارش شکستگی های متعدد استخوان های وراز مطرح شد . و در سال 1962 کپی نتایج صدمات عمدی وارد به کودک و اثرات آن را با اصطلاح شدم کودک کتک خورده معرفی کرد و امروزه اصطلاح آسیب های جسمانی مقبولیت عمومی بیشتری پیدا کرده است .
امروزه یکی از مسائل مهمی که متخصصین اطفال ، مددکاران اجتماعی ، پزشکی قانونی و کسانی که با کودکان کار می کنند درگیر آن هستند آزار فیزیکی روانی و جنسی کودکان و سایر اولیاء آنها می باشد .


لذا می بایست خانواده ها ، مددکاران اجتماعی و مسئولین نسبت به این پدیده شوم اجتماعی آگاهی داشته باشند تا بتوانند از طریق پیشگیری و دادن آگاهی به خانواده ها از این معضل اجتماعی جلوگیری نمایند .

بیان مسأله :
در رابطه با این پدیده شوم و نابهنجار اجتماعی که سراسر دنیای اجتماعی با آن مواجه است مقاله ، سمینارهای گوناگون و نیز تلاشهای فراوان صورت گرفته است . سازمانهای جهانی در ارتباط با آن تشکیل شده اند و کشورها و جوامع مختلف از طریق سازمانها و نیز NGO به مبارزه با این پدیده و کمک به کودکان پرداخته اند .
اما به هر صورت دیده می شود که کودکان تحت شرایط سخت و در بعضی موارد شرایط واقعا تأسف انگیز و در حال زندگی هستند .
در حالی که بسیاری از آنها حتی توانایی بیان مشکل و درد خویش را نیز با توجه به شرایط محیطی سختی که در آن گرفتار هستند را ندارند .
و در حال حاضر 250 میلیون کودک در جهان براساس آمار سازمان بین الملل مورد آزار قرار دارند که حدود 73 میلیون نفر از آنها زیر 10 سال قرار دارند و هر سال حدود یک میلیون مورد بهره کشی جنسی قرار دارند و نیز حدود 100 میلیون از این کودکان نیز در جوامع از تحصیل محروم هستند .
کشورهای مترقی و پیشرفته در برخورد با این مسئله اجتماعی بسیار پیشرفت کرده و در جوامع خود این پدیده شوم را به حداقل رسانده اند اما در جواع توسعه نیافته و فقیر همه روزه و به دلایل مختلف بر تعداد این کودکان افزوده شده است البته زمانی که سازمان ملل و نیز یونیسف به مبارزه با این پدیده برخاسته اند این میزان روبه کاهش گذاشته و از میزان آن کاسته شده است .


البته در جوامع مختلف نیز طرق کودک آزاری متفاوت است . در یک جامعه کوهستانی نگرش والدین به فرزندان بعضاً خشن تر است . چون آگاهی از تربیت اولیه به فرزندان بسیار کم محسوس است . فرزندان در این جوامع بیشتر به کارهای سخت و طاقت فرسا وادار می شوند و با توجه به این مراتب میزان تحصیلات نیز رو به کاهش می رود .
البته این نوع کار و خواستن بیش از توان فرزندان از دیدگاه جامعه یک نوع کودک آزاری است ولی دیدگاه والدین و باوری که آنها در این مورد دارند این کار را نوعی تربیت می دانند که به نسبت در چنین مناطقی فراگیر است .
در شهرهای حاشیه کویر مسائل به گونه ای دیگر جلوه گر است . به طوری که مقداری مطالعه و تحصیل را برای کودک و فرزندان خود روا می دارند یعنی کودک بعد از تحصیلات ابتدایی مقید ا

ست که در تابستان در مزارع و کار ساختمانی به صورت کارگر روزمزد کار کنند و هزینه تحصیل را فراهم نمایند .
و در کنار آن تنبیه و خشونت را که بزرگترها به منظور تربیت و ایجاد نظم بر آنها اعمال می کنند را تحمل کرده و به ناچار عوارض روحی و روانی آن را بپذیرند در غیر این صورت ناگریز هستند از ادامه تحصیل برای خود خودداری نمایند .


اهداف پژوهش:

هدف کلی :
بررسی علل جامعه شناختی پدیده کودک آزاری در جامعه شهر تهران

هدف های جزئی :
1) بررسی ارتباط وضعیت اقتصادی و پدیده کودک آزاری
2) بررسی ارتباط وضعیت فرهنگی و اجتماعی و پدیده کودک آزاری
3) بررسی تعداد فرزندان در خانواده و پدیده کودک آزاری
4) بررسی سطح سواد والدین و پدیده کودک آزاری .


اهمیت موضوع تحقیق :
شاید برای برخی از والدین ، آزار و اذیتی که از سوی آنها یا سایر اعضای خانواده بر کودکان اعمال می شود مسئله زیاد مهمی نباشد .
آنان عادت کرده اند که ارزش و اهمیت زیادی برای شخصیت فرزندان قائل نشوند . برخی بر این باورند که رو دادن به کودکان آنها را گستاخ بار می آورد،کودکان تا زمانی که بزرگ نشده و به سن بلوغ نرسیده اند نباید زیاد مورد عنایت و توجه قرار گیرند .
این گونه افکار و نگرش ها باعث پایمال شدن حقوق کودکان در جامعه می شود؛ علاوه بر این مسئله داشتن این نوع نگرش دارای اثرات نادرست تربیتی در سطوح فردی و اجتماعی است ، از لحاظ فردی ، عدم توجه به کودکان و احیاناً تنبیه و اذیت آنان به شیوه های مختلف در خانواده ، مدرسه و سایر نهادها باعث به وجود آمدن شخصیت های متزلزل تحقیر شده و عقده ای و پرخاشگر در نوجوانان و جوانان آینده می شود .
اگر افراد به وجود آورنده یک جامعه از شخصیت سالم و متعادل بهره مند نباشد امکان توسعه اجتماعی و فرهنگی در آن جامعه میسر نخواهد بود .
از لحاظ اجتماعی اثرات نامطلوب این پدیده در سطحی گسترده ، چشمگیر


می باشد . کودک آزاری باعث می شود تا نهاد خانواده که اصلی ترین نهاد اجتماعی است در معرض تزلزل قرار گیرد . زیرا با وجود این پدیده روابط عاطفی مستحکم بین والدین و فرزندان به وجود نمی آید . و به این ترتیب روابط خانوادگی دچار آسیب و انحراف می شود اگرچه کودکان در مراحل اولیه زندگی خود مجبور به تحمل چنین وضعی در درون خانواده هستند .
ولی به محض رسیدن به سن بلوغ و پیدا کردن اختیار و توانایی ، راه و شیوه مستقلی در پیش می گیرند و مسلماً راه و شیوه ای را که در پیش می گیرند .
جدای از آنچه که در این سالها در خانواده به او آموخته اند نیست واین فرد در زندگی شخصی و خانوادگی خود وقتی که او نیز یک پدر و مادر می شود همان شیوه تربیتی غلط را در مورد فرزندان خود به کار می برد .


بنابراین اگر خانواده که هسته اصلی سایر نهادهای اجتماعی به شمار می رود . چپنین وضعیتی را پیدا نماید بدیهی است که سایر نهادها موجود در جامعه کژکارکردی خواهند شد .


سوالهای پژوهش :
1- آیامیان طلاق والدین و کودک آزاری آنها رابطه وجود دارند ؟
2- آیا میان فقر خانواده و کودک آزاری رابطه وجود دارد؟
3- آیا نوع شغل والدین را می توان از عوامل کودک آزاری دانست ؟
4- فرهنگ حاکم بر جامعه چه میزان در کودک آزاری افراد تأثیر دارد ؟
5- آیا نداشتن آموزش و اطلاع کافی بر رفتار والدین نسبت با کودک موثر است؟
6- آیا قوانین موجود می تواند در مبارزه با این پدیده کمکی نماید یا باید بهتر شود ؟
7- تحصیلات والدین چه میزان با کودک آزاری ارتباط دارد ؟
8- آیا تعداد افراد خانواده می تواند بر این پدیده موثر باشد ؟
9- درآمد پائین خانواده چه تأثیری بر رفتار با کودک دارد ؟
10- آیا با راه اندازی سازمانهای حمایتی می توان از بروز این پدیده جلوگیری کرد ؟
11- بین میزان کار والدین و رفتار آنها با کودک رابطه ای وجود دارد ؟
12- تأثیر اعتیاد افراد خانواده بر کودک به چه صورت می باشد ؟
13- آیا می توان از کودک به عنوان منبعی برای کسب درآمد استفاده نمود ؟
14- جامعه از چه طریق برکودک تأثیر گذاشته واورا به سوی اعمال بزهکارانه سوق می دهد ؟

6-2 دیاگرام طرح


7 – 2 تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق:
1. جنسیت: مرد یا زن بودن افراد را شامل می شود.


در تعریف عملیاتی می توان گفت که افراد جامعه به دو گروه کلی و بزرگ زن و مرد تقسیم می شوند که همین جنسیت خود عاملی است برای بروز برخی رفتارهای متفاوت از سوی افراد جامعه زنان جامعه به عنوان مثال خانه داری بیشتر برای زنان جامعه تعریف شده است.
2. سن: میزان سالهایی است که از عمر شخص می گذرد.
در تعریف عملیاتی سن باید گفت که دراین مورد به طور عام افراد را به چنددسته تقسیم

می نمایند مانند کودک، نوجوان، جوان، میانسال و پیر، البته به صورت رتبه¬ای نیز سن قابل تعریف است مانند 1 تا 10 سال، 10 تا 30 سال و 30 سال به بالا.
3. تحصیلات: میزان آموزش درسی و فنی است که افراد فراگرفته¬اند.
در تعریف عملیاتی تحصیلات میزان سالهایی را که فرد به تحصیل علم و دانش پرداخته قابل اهمیت است و به صورت رتبه¬ای نیز می توان از آن ذکر کرد به صورت، ابتدایی، راهنمایی، سیکل، دیپلم، لیسانس و...
4. شغل: آن حرفه و کاری که فرد در قبال انجام آن مزد دریافت می نماید.
در تعریف عملیاتی شغل باید گفت که افراد را می توان حتی برحسب شغل در اجتماع طبقه بندی کرد تا این حد که شغل در ایجاد پایگاه اجتماعی نقش مهمی دارد. و افراد را می توان بسته به نوع شغل در پایگاههای اجتماعی بالا یا پایین قرار دارد. گاهی اوقات مشاغل را به چند دسته از جمله شغل آزاد، دولتی و یا سایر مشاغل تقسیم می کنند، گاهی اوقات نیز مشاغل را بر حسب میزان آن یعنی سختی و آسانی به مشاغل سخت و مشاغل آسان تقسیم می نمایند مانند کار در معدن یا کار در یک دفتر.
5. ساعات کار: میزان ساعتی است که افراد به کار مشغول هستند.
در تعریف عملیاتی ساعت کار می توان گفت گاهی این میزان کار بر حسب کار روزانه و گاهی نیز بر حسب ساعت هفتگی و ماهیانه مورد بررسی قرار می گیرد به عنوان مثال 1 تا 3 ساعت در روز ، 3 تا 6 ساعت یا 6 تا 10 ساعت در روز
6. جمعیت: به تعداد افرادی گفته می شود که در یک محدوده جغرافیایی معین با هم در ارتباط هستند.
در تعریف عملیاتی جمعیت نکته قابل توجه در اینجا جمعیتی است که در یک خانواده وجود دارد یا افرادی که در یک جامعه برزندگی افراد از طرق مختلف تأثیر دارند به عنوان مثال جمعیت بالا با درآمد پایین تأثیر منفی بر افراد جامعه خواهد داشت، در تعریفی می توان جمعیت را به صورت رتبه¬ای بررسی که به عنوان مثال جمعیت خانواده را به صورت 3 تا 5 نفر، 5 تا 7 نفر، 7 نفر و بیشتر از آن طبقه بندی می نماییم.


7. درآمد: میزان پول و ثروتی است که فرد در مدت معینی به دست می آورد.
در تعریف عملیاتی درآمد باید گفت افراد بسته به نوع شغل خود و میزان کاری که انجام می دهند در یک مدت معین به عنوان مثال در یک ماه درآمدی به دست می آورند که میزان آن را می توان به این شکل رتبه بندی نمود کمتر از 200 هزار توان، از 200 تا 300 هزار تومان و 400هزار و بیشتر از آن.
8. جنگ: نزاع و مبارزه میان افراد، قبایل و کشورها
در تعریف عملیاتی جنگ بیشترین توجه به جنگ میان دولتهاست و تأثیری که این جنگها بر افراد جامعه در طی دوران خود می گذارند در طبقه بندی مربوط به افراد و جنگ می توان بسته به میزان حضور افراد در جنگها آن را طبقه بندی نمود مانند اصلاً حضور نداشته. 2 سال و کمتر از آن 30 سال و بیشتر از آن .
9. لذت طلبی: شامل خویشها و خوبیهایی است که فرد برای خود می خواهد.
در تعریف عملیاتی لذت طلبی باید گفت که افراد در طول روز یا هفته و ماه، زمانی را به خوشگذرانی برای خود اختصاص می دهند و در آن مدت به انجام کارهایی که لذت دنیوی برایشان در پی دارد می پردازند مانند شرکت در میهمانی ها یا گردشهای مجردی که البته آن را به صورت ساعتی یا روزانه می توان طبقه بندی و تقسیم نمود.
10. دین: نوع ارتباط افراد با خداوند می باشد.
در تعریف عملیاتی دین نکته قابل بررسی این است که آیا فرد دارای عقیده الهی می باشد و اگر هست چگونه می توان این عقیده را مورد بررسی قرار داد، به عنوان مثال ما می توانیم میزان تدین مسلمانها را از دفعات نمازخواندن یا به مسجد رفتن آنها مورد بررسی قرار دهیم مثلاً اینکه فرد چند نوبت در هفته به مسجد می رود
1. نمی رود
2. 1 تا 3 بار در هفته
3. 4 بار و بیشتر از آن
11. توبیخ: سرزنش و ندامت از سوی کارفرما یا ارباب رجوع
در تعریف عملیاتی توبیخ باید گفت افراددر هنگام کار بنا به دلایل گوناگون مورد سرزنش و یا جریمه از سوی کارفرمای خود قرار می گیرند که می توان میزان آن را در هفته و یا ماه و سال بررسی کرد = دید که فرد در طول ماه یا هفته چندبار مورد توبیخ کارفرما قرار گرفته است، اصلاً نشده است. 1 تا 2 بار در ماه ، 3 بار یا بیشتر .
12. مسافرت: رفتن موقت از شهری یا مکانی به شهر یا مکانی دیگر جهت بازدید و استراحت
در تعریف عملیاتی باید گفت که فرد برای تفریح یا تجدید روحیه و یا به دلایل مختلف به سفر می رود که این سفر می تواند تأثیرات مثبت و منفی بر روی افراد خانواده من جمله کودکان بگذارد، لذا تعداددفعات مسافرت رفتن افراد را می توان تقسیم بندی نمود.یعنی بررسی کرد که در سال چند بار با خانواده به مسافرت می روند.
13. تنبیه: آزار جسمی و روانی جهت تغییر رفتار در کودک


در تعریف عملیاتی تنبیه باید گفت که افراد برای اینکه رفتار کودک را به صورت رفتار مورد پسند خود در بیاورند گاهی اوقات از تنبیه استفاده می نمایند که گاهی به صورت جسمانی است یا روانی که در هر صورت به صورت مستقیم بر جسم و روان کودک تأثیر دارد و آن را می توان به تعداد دفعاتی که الدین برای تربیت فرزندان خود استفاده می کنند در طول روز و هفته و ماه و ... مورد بررسی قرار داد.
14. آگاهی: آن اطلاعات و دانشی است که افراد در رابطه با موضوعی خاص دارد.
در تعریف عملیاتی آگاهی و ارتباط آن با کودک آزاری می توان به میزان اطلاع و آشنایی والدین از نیازها، نوع تربیت و یا مراکز فرهنگی، تفریحی مرتبط با کودکان اشاره کرد و آن را از این طریق که چقدر والدین نسبت به این اطلاعات آگاهی دارند به صورت اصلاً تا حدودی و کاملاً طبقه بندی نمود .

1-2 مقدمه
جنایاتی که امروزه به ویژه در قرن اخیر شهرت یافته خاصه جنایاتی که مربوط به کودکان است که نه توان دفاعی و روحی برای دفاع از خود دارند نه از نظر فیزیکی می توانند عکس العمل نشان داده و خطرات را از خود رفع کنند نه تنها برای اشخاص و جامعه سالم و هدفمندانه تنها تولید اضطراب و نگرانی می کند بلکه به صورت یک غره در بطن انسانها جا انداخته اند .
اگر مطبوعات و رسانه های گروهی که امر ارتباطات و اعلام خبر را به عهده دارند هر روز اخبار جنایی ؛ اضطراب آور و گاهی وحشت آور نقل نکنند می توانیم از لحاظ نظری ذات جنایت را یک امر فردی و کاملاً استثنایی بدانیم و آن را از مظاهر اعمال بشری بدانیم اما این واقعیت را که جنایت یک امر اجتماعی است نه تنها جرم شناسان ، جامعه شناسان و حقوقدانان پذیرفته اند .
بلکه اذهان عمومی و نهادهای حکومتی هر کشور را قبول کرده اند . هدف بزهکاری اطفال و مجرم بودن صغار و کودکان نیست بلکه غرض بررسی و ارتباط با پدیده کودک آزاری و وقوع جرایم علیه کودکان و اطفال جامعه است و یا به عبارتی عواملی که موجب می شود اطفال، قربانی جرم شوند و مواردی که می توان در پیشگیری از این پدیده اقدام نمود .
از جمله عوامل کودک آزاری می توان به عوامل فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی و نیز مسائل اجتماعی اشاره کرد البته فقر را می توان مهم ترین عامل آن دانست ونه همۀ علت آن در اینجا باید اشاره کرد که الگوی کودک آزاری در تمام جوامع و کشورهای مختلف یکی است ، یعنی تمام افرادی که به این پدیده اقدام می کنند شاید تنها در طریقه کودک آزاری و میزان آن فرق داشته باشند .
کودکان روزی دادگاهی علیه بزرگتران خود تشکیل خواهند داد و در آن داد خواست از والدین خواهند پرسید که آیا شما به تعهدات خود نسبت به ما عمل کرده اید تا انتظار داشته باشید ما فرزندان خلفی برای شما باشیم ؟
روان شناسان معتقد هستند والدینی که کودک آزاری می نماید بیمار هستند چنین انسانهایی خاستگاه آنها را نوعی ناهنجاری ارضاء می کند که البته خودشان هم نمی دانند این یک نوع بیماری است به این ترتیب و در طی مراتب مذکور کودک آزاری در جامعه به دو دسته تقسیم می شود :
دسته اول : هر نوع کاری را که کودکان از انجام آن ناتوانند را به آنها جبراً اعمال می نماید و البته نام تربیت برآن می گذارند .


دسته دوم : همان انسانهایی هستند که به علت نداشتن مسئولیت و نداشتن آموزش صحیح از ازدواج و تشکیل خانواده و عدم حمل بار سنگین زندگی خواسته های خود را به شیوه های مختلف به فرزندان تحمیل کرده و آنها را مورد ایزایی قرار می دهند .
در محیط خانواده که پیامد آن جز ناامنی ، ترس ، وحشت فرزندان از خانواده و عدم امنیت چیز دیگری نمی باشد چگونه فرزند بیرون دغدغه می تواند زندگی نماید .لذا بر تمام محققان و دانایان و اندیشمندان و مددکاران لازم است نسبت به افزایش سطح آگاهی عمومی در رابطه با این پدیده شوم اجتماعی اقدام کنند .

2-2 ابعاد تعریف


1-2-2 به رفتاری جنسی کودک به صورت هرگونه تماس جنسی ناخواسته یا خواسته فرد بالغ با کودک تعریف شده است براین اساس به رفتاری جنسی را به چند دسته تقسیم می کنند .
1- به کارگیری استفاده ، اغوا ، تشویق یا واداشتن کودک به هرگونه رفتار جنسی .
2- تجاوز ، تماس یا هرگونه بهره برداری دیگر جنسی کودکان ( کجباف ، 1378 ص 13 ) .
همان طور که ذکر شد از عوامل مهم و از مصادیق مهم آن رفتار جنسی با کودک است حال این رفتارها طبق موارد ذکر شده مصادیق گوناگونی دارد .

2-2- 2جسمانی :
این علت را به طرق مختلف تعریف کرده اند اما بهترین آن شامل این تعریف است :
هرگونه خشونتی که به قصد و نیت آزار و اذیت جسمی به کودک اعمال یا به این نیست تلقی شود را گویند به این ترتیب سیلی زدن به کودک یا روی دست وی برای تنبیه زدن نیز آزار جسمانی محسوب می گردد . ( مونامک سودی ، 1382 ص 100 ) .
آن چنان که از تعریف آزار جسمانی برمی آید این مورد به لحاظ آزار روانی و جسمی حائز اهمیت است زیرا که مستقیماً کودک را مورد آزار قرار می دهد و طبعات فراوانی بر روی روان کودک دارد .

3-2- 2 روان پریشی :


افرادی را شامل می شود که دارای مشکل روانی بوده و به همان دلیل سبب آزار و رنج برای دیگران را فراهم می نمایند . در این مورد می توان والدینی را مثال زد که در دوران کودکی به دلایل گوناگون با مشکلاتی روبرو بوده اند و یا موردآزار و اذیت قرار گرفته اند . لذا این مشکلات طبعات خود را در آینده آنها گذاشته آنها را به صورت افراد روان پریش درآورده که کودکان خود را آزار می دهند . (پروین قائمی ، 1375 ص 73).
با توجه به تعریف ارائه شده و سابقه این بیماری که سبب بروز کودک آزاری توسط والدین کودک می گردد باید گفت که در رابطه با این والدین می بایست ابتدا ایشان را تحت درمان قرار داد تا در

ضمن درمان آنها از تاثیرات بدرفتارشان بر کودکان کاسته شود.

4-2- 2 رفتار روانی :
عبارت است از هرگونه رفتار با کودک که طبق استانداردهای جهانی اجتماعی و نظر متخصصان از نظر روانی آسیب زا باشند ، یعنی هرگونه رفتار که بر عملکرد شناختی و عاطفی و جسمی کودک تأثیر سوء داشته باشد ، رفتار روانی با کودک خوانده می شود ( پل گابریل 1375 ، ص 93 ) .
رفتار روانی علاوه بر تأثیر جسمانی و روانی منفی که بر کودک می گذارد و او را مورد آزار قرار می دهد طبعات فراوانی برای آینده کودک و بالطبع از کودک بر جامعه دارد که می بایست بسیار مورد توجه قرار گیرد .

5-2-2 غفلت :
به منزلۀ الگوی پایدار است که بیانگر رابطه متقابل اندک والدین وکودک ، حذف برآورده ساختن نیازهای اولیه کودک از لحاظ جسمانی یا هیجانی ، از جمله در زمینه تغذیه ، سلامت ، پوشاک ، ابراز عشق و علاقه و .... (پل گابریل ، 1375 ص 81 ) .
همان طور که از تعریف برمی آید والدین خواسته یا ناخواسته دچار این عامل گردیده اند یعنی عدم اطلاع آنها در مورد نیازهای کودک سبب ایجاد این پدیده در خانواده گشته است که البته اثرات نامطلوبی نیز بر کودک می گذارد و هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی و فیزیکی تاثیرات آن مورد نظر می باشد.
6-2- 2 غفلت و مصادیق غفلت در برابر کودکان که سبب آزار کودکان می شود عبارتند از :
الف ) غفلت جسمی مانند رها کردن کودک به حال خود و عدم رسیدگی به وضعیت غذایی کودک .
ب ) غفلت هیجانی مانند محبت نکردن کافی به کودک و رفتاری شدید در حضور کودک .
غفلت آموزشی مانند رسیدگی نکردن به وضعیت تحصیلی کودک (پل گابریل 1375 ، ص 159) .
با توجه به مصادیق ذکر شده غفلت در خانواده باید به بررسی این مورد در خانواده توجه و اهمیت بیشتری داده شود . کودک بیشتر زمان زندگی خود را در خانواده و محیط خانه به سر می برد که در صورت بروز این گونه موارد کودک دچار مشکلات فراوانی در زندگی می گردد چه در حال و نیز چه در آینده که به عنوان یک فرد در اجتماع حضور خواهد داشت.

7-2- 2 جنایت :
این مورد بسیار پیچیده است اما بسیاری از افراد از همین طریق مورد آزار و رنج قرار گرفته اند که در این میان کودکان نیز بی نصیب نبوده و از طبعات این عامل رنجهای فراوان کشیده اند . چه بسیار هستند کودکانی که والدین خود را از این طریق از دست داده اند یا کودکانی که اعضاء بدن

خود را توسط این جنایتکاران از دست داده اند .(هاموگ یاووزا 1382 ، ص37) .
تعریفی که از جنایت آمده است از آن تحت مصادیقی همچون کشتن و یا از بین بردن افراد تحلیل شده است که در رابطه با کودک آزاری همان طور که ذکر شد چه بسیار کودکانی که والدین خود را از طریق از دست داده اند و با این جنایت آواره و خانه بدوش و بی سرپرست گشته اند و از این رو چه دردها و سختی هایی را متحمل نشده اند.
8-2-2 عقب ماندگی :
این مورد شامل کودکان معلولی است که چه از نظر مغزی و روانی و یا چه از نظر جسمی دچار معلولیت هستند در بسیاری از موارد والدین کنترل خود را از دست می دهند و تصمیم می گیرند این عامل ناخوشایند را از سر راه خود بردارند (پل گابریل 1375 ، ص 32) .


در واقع عقب افتادگی چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی خانواده ها را از لحاظ روحی و جسمی تحت تأثیر قرار می دهد البته این کودکان در جامعه با محدودیتهای فراوان روبرو هستند در واقع خانواده این کودکان هنگامی که با کمبود امکانات در برخورد با کودک روبرو می شوند اقدام به این عمل می نمایند .

3-2 عوامل موثر بر کودک آزاری
1-3-2 طلاق : اثر طلاق در فرزندان متعلق به کانون خانواده از هم پاشید شده بسیار شدید است . و عقده های غیر قابل تحمل و توأم با نفرت در آنان به وجود می آورد. کودکان بر اثر لجبازی والدین مجبور هستند از عاطفه مهر و محبت یکی از والدین جدا شده وشخص دیگری همچون ناپدری و نامادری را جایگزین آن کنند .(پل آماتو1380 ص 27) .
تأثیر طلاق در کودک بسیار بیشتر از تأثیری است که مرگ یکی از والدین بر کودک می گذارد زیرا در این مورد کودک می داند یکی از طرفین با این که هست نمی تواند با او رابطه عاطفی ایجاد کند که این عامل خود سبب بروز نوعی عقده های اجتماعی در کودک می گردد .

2-3-2 طلاق : رابطه ی خانوادگی هم چون زنجیر است که یکدیگر را به هم متصل هستند هنگامی که طلاق این زنجیر را پاره کند ،باز هم پدر فردی است مستقل و مادر نیز هم این طور ولی آنچه که دیگر نامی ندارد و بی پناه و متزلزل است فرزند و یا کودکان خردسال خانواده هستند .(فرجاد 1382 ، ص 70 ) .
در رابطه با تأثیر طلاق بر پدیده کودک آزاری جنبه روانی و تأثیر آن بر کودک بیشتر مورد توجه است که البته بحث جسمانی نیز نادیده گرفته می شود .هنگامی که کودک با طلاق و جدایی پدر و مادر مواجهه می گردد از لحاظ روانی با کاستیهای فراوان روبرو خواهد شد .

3-3-2 فقر : فقر را می توان از روی مشخصات و علائم متعددی چون درآمد کم ، تعلیم و تربیت ناقص ، درصد نیروی کار به تعداد افراد خانواده و .... را ملاک شناخت فقر و یکی از عوامل مهم کودک آزاری و ایجاد این پدیده در جهان است . ( فرجاد 1370 ، ص 49 ) .
فقه را می بایست از جمله مهم ترین عوامل پدیده کودک آزاری دانست که منشأ ایجاد بسیاری دیگر از عوامل کودک آزاری از جمله طلاق و اعتیاد و ... می باشد که زمینه مشکلات جنسی را نیز فراهم می نماید .
لذا باید توجه بسیاری نسبت به این عامل مبذول داشت.
4-3-2 اقتصاد : به طور کلی رابطه مستقیم میان شرایط بد اقتصادی با کودک آزاری، جرم و بزهکاری موجود است وضعیت اقتصادی خانواده در میزان ایجاد کودک آزاری نقش بسزایی دارند میزان خشونت در خانواده هایی که شرایط اقتصادی نامساعدی دارند بسیار بیشتر است .( فرجاد 1382 ، ص 20 ) .


با توجه به مطالب ذکر شده اقتصاد از جمله موارد مهم است که می تواند زمینه ایجاد پدیده کودک آزاری را در اجتماع فراهم نماید اگر اجتماع ، اقتصادی شکوفا و مناسب داشته باشد مطمئناً میزان این پدیده کمتر خواهد بود و نسبت به جامعه ای که در آن اقتصاد روبه پائین است میزان کودک آزاری آن کمتر خواهد بود .

5-3-2 جامعه :
بیشتر مواقع اگر با کودک در جامعه رفتار صحیحی نگردد آنها به الگوهای جامعه پاسخ مثبت

نمی دهند و اگر جامعه مدرسه و خانواده دارای انضباط سخت باشند ایجاد کشمکش می نماید و در نهایت منجر به تضاد میان جامعه کودک و یا فرد می گردد . ( الکافی 1372 ، ص 107) .
در واقع این مطلب را می توان استنباط نمود که میان جامعه و کودک آزاری رابطه مستقیم برقرار است زیرا جامعه است که برای افراد موقعیت ایجاد می کنند. جامعه از طرق مختلف اقتصادی فرهنگی ، سیاسی می تواند سبب ایجاد این پدیده گردد .

6-3-2 تنبیه :
در بعضی از خانواده ها کودک به خاطر اشتباهی که انجام داده است مورد تنبیه قرار می گیرد این حالت ممکن است در فرد و کودک ایجاد حالت انتقاجویی نماید و در نوجوانی این انتقام جویی به سمت خانواده و جامعه کشیده خواهد شد . (پورناجی 1378،ص 78 ) .
در اینجا باید گفت که تنبیه در بسیاری از موارد و یا در بسیاری از فرهنگها به جای کودک آزاری استفاده می شود زیرا که تنبیه مستقیماً با جسم و روان کودک درگیر بوده و این مورد دارای طبعات گسترده ای در آینده برای کودک می شود .

7-3-2 جنسی :
در برخی موارد سوء استفاده جنسی کودکان که البته بیشتر دختران را شامل می شود ، جنبه کسب درآمد برای افراد دارد و آن به این طریق است که که افرادی که دارای مشکل روانی هستند به دلایل اقتصادی نیز فیلم و عکس از کودکان کرده و آن را به فروش می رساند و از این طریق برای خود کسب درآمد نیز می نمایند (پورناجی، 1378 ص 5).
از عوامل این رفتار می توان به فقر اشاره کرد که خود فقر نیز عوامل عمده ای دارد . این تجاوز جنسی که جنبه نمایشی دارد نتایج و اثرات نامطلوب بر روان کودک دارد و از این طریق کودک دچار تضاد اجتماعی و ناهنجاری اجتماعی می گردد .

8-3-2 درآمد :
افراد و گروههای مختلف با هدف و دستیابی به پول و قدرت بیشتر از کودکان به بهره برداری می نمایند حتی از کودکان معلول که سر چهارراهها استفاده می شود و نیز کودکان که از طریق جنسی مورد آزار قرار گرفته و با فیلم و عکس تهیه شده از آنها به نوعی برای خود کسب درآمد دارند .( پورناجی 1378 ، ص 40 ) .
همان طور که در بالا ذکر شده است کسب درآمد از جمله دلایل کودک آزاری می باشد زیرا درآمد که سبب بروز فقر در خانواده می شود که این امر باعث بروز مسائل فراوانی از جمله تغذیه نامناسب برای کودک کار برای کودک در سنین پائین و .... در اجتماع می گردد .

9-3-2 اعتیاد :
گاه پدر و مادر یا هرد دو آنها و یا یکی از اعضا بزرگتر خانواده معتاد ، یا فروشنده مواد مخدر هستند و کودک در چنین محیط جرم زایی به سر می برد و به سنین رشد نزدیک می شود . اولیاء او گاه به حبسهای طولانی محکوم می شوند که این خود سبب رنج افتادن کودک در خردسالی است .(حسین آزاد، 1380، ص65)
به درستی که اعتیاد از جمله عوامل اصلی کودک آزاری می باشد در واقع اعتیاد با فقیر کردن افراد و کشاندن آنها به سمت جرائم مختلف دیگر سبب ایجاد کودک آزاری از طرق ذکر شده

 

مانند فروش یا به کار گمارده شدن آنهاست .

10-3-2 آگاهی :
آنچه وضعیت را در ایران پیچیده می نماید آشنا نبودن جامعه با پدیده ای به نام کودک آزاری است هر چند در سال های اخیر انجمن هایی چون حمایت از حقوق کودکان و سازمان ملل تلاش هایی را برای بالا بردن آگاهی های مردم در این زمینه آغاز کرده اند . ولی در بسیاری موارد ایرانیان نمی دانند کودک آزاری و راههای مختلف آن چیست (سایت www.gogel.com)
در واقع آگاهی را باید از جمله وظایف جامعه دانست زیرا که افراد در جامعه به این آگاهی دست می یابند و با این پدیده آشنا می شوند .

11-3-2 اجتماع :
موقعیت کودکان در جامعه نابرابر و یا نابرابریهای اقتصادی به عنوان مهم ترین عامل تولید نابرابریهای اجتماعی قرار دارد ، جنسیت ، قومیت و نژاد به عنوان عوامل تشدید کننده در ایجاد نابرابریهای اجتماعی است و اینها با هم یک جامعه اجتماعی به حساب می آید .( اعتماد اعزازی 1386 ، ص 14 ) .
در واقع می توان گفت اجتماع و جامعه در اکثر مواقع سبب ایجاد این پدیده از طریق اعمال قدرت و سلطه قدرتمندان جامعه به قشر و طبقه پائین جامعه می شود که در این صورت فرزندان طبقه پائین براثر سلطه و استعماری که بر والدین آنها وارد می شود اولین کسانی هستند که مورد آزار و رنج قرار می گیرند .

4-2 آثار کودک آزاری
1-4-2 جمعیت خانواده:
در بسیاری از خانواده های فقیر و پرجمعیت که پدر از عهده تأمین مخارج فرزندان ناتوان است تمایل بیشتری به این مورد دارد که کودکان را از همان سنین خردسالی به سرکار بفرستد تا هم وی بتواند شکم خود را سیر کند و هم نان آوری برای سایر افراد خانواده باشد (پورناجی ، 1378 ص 70) .
باید گفت : آثار و طبقاتی که جمعیت خانواده بر جامعه از نظر اجتماعی دارد به همان اندازه نیز تأثیر بر اقتصاد جامعه نیز دارد از آن جهت که هنگامی که کودکان در این سنین کم به کار گمارده می شوند نه دستمزد شان بسیار پایین است لذا صاحبان کار و سودجویان با بکارگیری این نیروها از آنها استفاده های فراوان می نمایند.

2-4-2 شخصیت :
این مورد با الگوی فراگیری از کاستیهای اجتماعی و بین فردی توأم با تمرینهای شناختی یا ادراکی و رفتار عجیب با ظرفیت اندک برای برقراری روابط صمیمانه مشخص می شود .افراد بسته به شخصیت خود با کودکان رفتار می کنند که این شخصیت برگرفته از چند مورد است : الف – افکار عاطفی ب – تجربه های غیر معمول ادراکی ج – سوءظن و یا اندیشه های غلط در اضطراب اجتماعی و .... (کارل پیکهارت 1379 ، ص 74) .
از جمله آثاری بسیار مهمی که کودک آزاری بر فرد می گذارد تأثیر این پدیده بر شخصیت فرد است زیرا کودکان آزار دیده ممکن است در آینده فردی در جامعه باشند که خود به دلایل روانی و شخصیتی که پیدا کرده است همان شخصیت افراد کودک آزار را داشته باشد .

3-4-2 آزار خواهی :


در این زمینه که بیشتر جنبه روان شناسی دارد کودک با ایجاد و امکان و زمینه تحقیر شدن ، کتک خوردن و .... به گونه های مختلف فقط در جریان آمیزش جنسی و یا استمناء به کسب لذت جنسی می پردازد و این اختلال در طی فشار روانی افزایش می یابد .در این مورد چند مورد کلی می توان بیان کرد:
الف – شکل روان شناسی
ب – کسب لذت که فرد خصوصاً دختر با این عمل در اجتماع افراد راه به سوی خود سوق می دهد .(سولاوف، 1369، ص 20)

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید