بخشی از مقاله

تطبیق ادیان ووحدت آنها
ابناء بشر در بدو پیدایش پیوسته از چیزهایی مانند، غرش طوفان، رعد و برق، زلزله، سیل، جانوران درنده و امراض در هراس و وحشت بوده و بتدریج برای رهایی از شر آنها به اشیاء دیگری چون در ختان یا حیوانات و اصنام بیجان و یا برخی از مواهب طبیعت چون خورشید،ماه و آسمان عقیده پیدا کردند و برای آنها نیروی سحرآمیز قایل شدند که این عمل را تا امروز تابو(Tabu ) می نامند که متأسفانه هنور در برخی از ادیان دنیای امروز وجود دارد. بتدریج تابوئیزم جای خود را به

توتمیزمTotemism یا حیوان پرستی داد و در این دوره انسانها متوسل به حیوانات مقدس و جانورانیکه در باور آنها حافظ و حامی روحانی بود گردیدند و سپس آنیمیزم Animism( پرستش ارواح مردگان و اجداد) جایگزین آنها گردید در همان اوان مذهب، فتی شیزم(Fetishism ) که در آن اشیاء و اجسام را پرستش و عبادت می کردند بوجود آمد وبالاخره به مرور زمان بت پرستی و پس از آن یکتاپرستی بوجود آمد. دانشمندان انتروپولوژی(Antheropology ) بر این باورند که گذشت زمان

و تکامل نیازهای بشری، پی در پی دوایر وسیعتر و جامعه های بزرگتر بوجود آمده، بطوریکه قبایل و عشایر بیابانگر و صحرانشین بدوی به صورت سکنه ی ده و روستا و قریه و پس از آن به شکل مردم شهرها و بلاد درآمدند، همچنین عقاید ساده ی بدوی در نزد وحشیان و طوایف همجی(Hamajy )

ابتدایی ساکن درجنگلها و غارها که مبتنی بر مبادی تابوئیزم و توتمیز و فیتی شیزم بوده، پس از تشکیل جوامع مدنی و بالارفتن فکر و اندشه اقوام و امم در مراحل تمدن، صورت ادیان بزر ملی

حاصل نمود. همین ناموس گوناگونی ادوار مدنیت در دو وادی نیل و فرات و نیز در دو شبه جزیزه ی یونان و ایتالیا و حتی در زوایای قاره های بزرگ دنیا از زمانی بس قدیم بوقوع پیوسته است، یعنی از امتزاج و آمیزش قبایل و طوایف ساده ی بدوی، تمدن انسانی اندک اندک طی مراحل نموده، پس از گذشت قرنها بصورت روستاها ودهکده های پراکنده درآمد و آنها نیز رشد و نمو حاصل نموده و

شهرهای بزرگ و پرجمعیت بوجود آورده اند و بالاخره پس از هزاران سال در هر گوشه ای ملت و قومی بزرگ بوجود آوردند که سرانجام بنام ملل گوناگون باستانی جهان در تاریخ بشریت ثبت شده اند.
عواملی که این گوناگونی را بوجود آورده فراوانند و این سیر تکاملی بیشتر در اثر تنازع بقا و اختلاط و آمیزش افراد قبایل با یکدیگر و در تحت ریاست و امر یک رهبر و پیشوا بنام پدر قوم قرار گرفته است. آن پدر و پیشوا اندک اندک جنبه تقدیس یافته و رب الارباب آن قوم به شمار رفته است و پس از مرگ آن پیشوا برایش تندیسی ساخته و آنرا پرستش نمودند ماند زروان درنزد ایرانیان باستان و

آمون رع و اوزیریس در نزد مصریها و ماردوخ( مردوک) نزد بابلی ها و زئوس نزد یونانیان و ژوپیتر نزد رومیان هر یک از آن ملل برای خدایان خود و روابط آنها با خدای کل و رب الارباب، افسانه ها و اساطیر بسیار خلق و اختراع کرده اند. مذهب مصریان قدیم نیز از اطاعت این قانوت

تکامل(Evolution ) مستثنی نبوده است، در آنجا مانند مبادی ساده ی بدوی یعنی پرستش اوراح آنی میزم(Animism ) و ایمان به روانهای مجرده ی عینی مبدأ ظهور و پیدایش الهه بعنوان( شی مقدس) یا تابو یا جانور و گیاه که توتم آن ملت بوده اند بصورت بسیار ابتدایی و ساده نشأت گرفته تا بتدریج منجر به عبادت خدایان گوناگون یعنی پولی تئیزم(Polytheism ) گردیده است. اوضاع جغرافیای و حوادث تاریخی و کیفیت تکوین و ایجاد شهرها و روستاها در پیدایش و پدیدارگشتن الههی گوناگون و در سبک پرستش آنها البته تأثیر بسزایی داشته است، پس از آنکه دیانت ایشان از مبدأ اعتقادات بدوی و همجی شروع گردید و پس از طی تکامل، هر شهری برای خود خدایی خاص بوجود آورد.
در مصر باستان و تمام آن مردمی که در سه هزار سال پیش از میلاد درکنار نیل بصورت یک ملت واحد درآمدند و همگی در کناره ی شط بزرگ زندگی می کردند، پس از طی ادواری دراز در تنازع ادامه دار اندک اندک به یک مجموعه الهه(Pantheon ) معتقد شدند که هر یک از آنها به نوبت خو و در ناحیه ی خاص تاریخ ها و اساطیر جداگانه دارد، ضمناً معتقد است و الهه ممالک همجوار مانند مردم شام، فینقی ها،و کنعانیها و نیز مردم شمال افریقا( لیبی ها) در مجموعه ی خدایان ایشان نیز تأثیر نموده است.( در تمام ادوار که تمام ملل دنیا به تعداد الهه و اجسام و حیوانات مقدس معتقد بودند فقط آریائیان ایرانی به یک خدای واحد بنام اهورامزدا معتقد بوده و از شرک و بت

پرستی و تاتیونیزم و توتمیزم و فشی تیزم و بالاخره پولی تئیزم مبری بوده و به فرمان او گردن نهاده بودند.)
بعد از آنکه زمانی دراز تعداد الهه ی افزون از شمار موجب سرشکستگی و زحمت ملت ها شد به تدریج از تعداد خدایان کاسته و تلخیص نمودند، مثلاً در مصر، بعضی از شهرها به سه خدا، اوزیریس- ایزیس و هرونن و در برخی دیگر به نه خدا معتقد شدند، در هندوستان فقط به سه خدا بنام- برهمن، شیوا و شینو دل بستند و خدایان دیگر را تحت الشعاع این خدایان دانستند، ولی ژاپن از مرحله ای چند خدایی( شینتوئیزم) پافراتر ننهاد و هم اکنون در آن کشور باقی و پابرخاست. ولی با ظهور و اشراق مردان وارسته و فرزانه چون اشو زرتشت در ایران 6500 پیش از میلاد، حضرت موسی در کنعان 1300 پیش از میلاد و حضرت عیسی در جلیله و ناصری و بیت اللحم و حضرت محمد(ص) در عربستان شالوده ی یکتاپرستی را در دنیا ریختند و مردم را بسوی یک خدا دعوت نمودند و توحید در جهان گسترش یافت، گرچه پس از این رهبران برخی از امت آنها بسوی گوساله پرستی و بعل پرستی و اقنوم ثلاثه چون: اب و ابن و روح القدس گرائیدند، ولی با اینوصف

یکتاپرستی هنوز در میان آنان رایج است و با اندک تفاوتی که در احکام و اصول و فروع آنها مشاهده می شود، باز وحدت کلی در بین آنها معمول است و هر کدام به طریقی خدای یکتا را پرستش می نمایند. برای روشن شدن اختلاف چهار دین بزرگ دنیا، اصول و فروع آنها را جداگانه در زیر می آوریم تا خوانندگان ارجمند بیشتر به ماهیت هر یک پی برده و شباهت آنها به یکدیگر را دریافته و آگاهی حاصل نمایند:
خدا در ادیان بزرگ


1- خدای زرتشت: اهورامزدا که بوجود آورنده و خالق تمام موجودات است و یکتا و بی همتاست و شریک و مثل و مانندی ندارد و زرتشتیان او را( اورمزد) و( خدای یکتا) می گویند و برای شروع هر کاری این جمله را به زبان جاری می کنند:« به نام اورمزد یا خدای بخشاینده ی بخشایشگر مهربان.» که به زبان پهلوی چنین است: (خشنه اتره اهوره مزدا).
2- خدای یهود: ادونا Adoona یا یهوه- که خدای قوم یهود است و آفریننده ی کل مخلوقات و موجودات است و شریک و مثل و مانندی ندارد، قوم یهود نیز کارهای خود را با نام او شروع می کنند و جمله زیر را می گویند:« بشم- ادونای- هشم نعسه و نسلیه که ترجمه آن اینست: بنام پروردگار یکتا و متعال و انجام دهنده.»
3- خدای مسیح: مسیحیان چون حضرت مسیح را پسر خدا می دانند از این جهت برای شروع کارها نام عیسی را به زبان می رانند و می گویند: در- هسوسی- آنونوو- که ترجمه آن به ترتیب می شود، خدای عیسی مسیح بنام و ترجمه ی فارسی آن اینست: بنام خدای عیسی مسیح.

مسیحیان معتقدند که خدا آفریدگار همه ی موجودات است و همه ی هستی به توسط او خلق شده و تکوین یافته است ولی عده ای از آنان به ثنویت قایل هستند یعنی عیسی را فرزند خدا می دانند و برخی دیگر دستور تثلیث را پیروی می کنند که آن را اقنوم ثلاثه می نامند: اب- ابن – روح القدس.
4- خدای مسلمانان: مسلمانان که تصویر کاملی از وحدانیت بدست می دهند، خدای آفریننده را خالق کل موجودات و بوجود آورنده همه ی هستی می دانند و اعتقاد کامل به توحید ذات احدیت دارند و می گویند سرنوشت مخلوقات بدست توانای اوست و عزت و ذلت و هدایت و ضلالت به کف

می بخشد و هر اعمالی که از انسانها سر می زند بدون دخالت او نیست. بطور مثال در قرآن مجید چنین آمده: فلم تقتلوهم و لکن الله قتلهم و ما رمیت اذرمیت و لکن الله رمی و لیبلی المومنین منه بلاء حسناً ان الله سمع علیم ترجمه ی آیه شریفه این است: این مومنان شما کافران را نکشتید

بلکه خدا کافران را کشت ای رسول چون تو تیرافکندی، نه تو، بلکه خدا تیر افکند برای اینکه مومنان را به پیش آمد خوشی بیازماید، زیرا خدا شنوا و دانا به امور عالم است. مسلمانان هرکاری را با نام خدا و با جمله ی زیر شروع می نمایند: بسم الله الرحمن الرحیم که ترجمه ی آن به شرح زیر است:بنام خداوند بخشنده مهربان.


آفرینش در ادیان چهارگانه
آفرینش در دین زرتشت
اشور زرتشت می گوید: اهورامزدا جهان را در شش هنگام آفرید که در یکسال یعنی 365 روز واقع شده است و آن شش وقت را شش گاهانبار یاگهنبار می نامند به شرح زیر:
1- میدیوزرم Midyuzarm : از یازدهم اردیبهشت که خورشید روز نام دارد شروع و در پانزدهم همان ماه خاتمه می پذیرد. در این هنگام خداوند، آسمان و کهکشان و ستارگان را آفریده است.


2- میدیوشم Midyushem : که در صدوپنجمین روز سال یعنی از یازدهم تیرماه که خورشید روز است شروع و در پانزدهم این ماه خاتمه می پذیرد، در این هنگام آبهای جهان آفرید ه شده است.
3- پیتی شهیم Paityshahim : در یکصدوهشتادمین روز سال است که به حساب قدیم از 26 شهریور که اشتاد روز است تا سی ام شهریور ادامه دارد. در این ایام اهورامزدا زمین را آفریده است.
4- ایاترم Ayatherm : که دویست و ده روز از آغاز سال است این ایام بنا بحساب قدیم از 26 مهر که اشتاد روز نام دارد تا سی ام مهر است، اما به حساب کنونی از بیستم تا بیست و دوم مهر می باشد، در این ایام خداوند گیاهان و اشجار را آفرید.
5- میدیارم Maidyrame : در دویست و نود روز از سال گذشته است ولی با تقویم فعلی از دهم تا چهاردهم دیماه است، در این ایام جانوران آفریده شده.
6- همس پت مدم Hamaspath – madam در سیصدوشصت و پنجمین روز سال است، اما با تقویم فعلی از بیست و پنجم تا آخر اسفند ماه است که مصادف با شب اول فروردین است، این گهنبار از گهنبار های دیگر مهم تر و گرامی است و یکی از برتریهای این ایام آنست که خداوند در این ایام، انسان را آفریده است.


آفرینش در دین یهود
آفرینش جهان بنا به گفته ی حضرت موسی چنین است:
روز اول که یکشنبه بود، خدا آسمانها و زمین را آفرید، زمین تهی و بایر بود با تاریکی و سیاهی، روح خدا سطح آبها را فرو گرفت. خدا گفت: روشنایی بشود و روشنایی شد و خدا روشنایی را دید که نیکوست، آن وقت تاریکی را از روشنایی جدا ساخت،روشنایی را روز و تاریکی را شب نامید.
روز دوم، دوشنبه بود، خدا گفت: فلکی باشد در میان آبها و آبها را از آبها جدا کند و خدا فلک را بساخت و آبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جدا کرد و چنین شد و خدا فلک را آسمان نامید و شام بود و صبح بود، روزی دوم.


روز سوم، روز سه شنبه بود، خدا گفت: آبهای زیر آسمان دریکجا جمع شود و خشکی ظاهر گردد و چنین شد، خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آنها را دریا و خدا دید که نیکوست، دستور داد زمین نباتات برویاند، نباتاتی که تخم بیاورد و درخت میوه ای که موافق جنس خود باشد میوه آورد که تخمش در آن باشد و چنین شد. زمین نباتات را رویانید و نباتات موافق جنس خود تخم آورد و خدا دید که نیکوست و شام بود و صبح بود روزی سوم.


روز چهارم ، که چهارشنبه بود خدا گفت: نیرها در فلک آسمان باشند تا روز را از شب جدا کنند و برای ایات و زمانها و روزها و سالها باشند. تیرها در فک آسمان باشند تا بر ز مین روشنایی دهند و چنین شد، پس خدا دو تیر بزرگ را ساخت. تیر بزرگ برای سلطنت روز و تیر کوچک را برای سلطنت شب برای سلطنت ستارگان، پس از آن آبها را در فلک آسمان گذاشت تا بر زمین روشنایی دهند و چنین شد، خدا دید که نیکوست و شام بود و صبح بود روزی چهارم.


روز پنجم که پنجشنبه بود، خدا گفت: آبها به انبوه جانوران پر شوندو پرندگان بالای زمین برروی آسمان پرواز کنند، پس از آن نهنگان بزرگ آفرید و همه ی جانوران خزنده را که آبها موافق اجناس آنها پرشد و همه ی پرندگان بالدار را با اجناس آنها و خدا دید نیکوست، پس آنها را برکت داده و گفت: کثیر و بارور شوید و آبهای دریا را پرسازید و پرندگان در زمین کثیر شوند و شام بود و صبح بود روزی پنجم.


روز ششم- که جمعه بود خدا گفت: زمین جانوران را موافق اجناس آنها بیرون آورد، بهایم و حشرات و حیوانات روی زمین به اجناس آنها و چنین شد، پس خدا حیوانات زمین را به اجناس آنها بساخت و بهایم را به اجناس آنها و همه ی حشرات را به اجناس آنها و خدا دید که نیکوست، پس خدا گفت: آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم همه ی

حیواناتی که بر زمین می خزند حکومت نماید، سپس خدا آدم را بصورت خود آفرید و آنان را نر و ماده آفرید و ایشان را برکت داد و خدا بدیشان گفت: بارور و تکثیر شوید و زمین را پرسازید و در آن تسلط یابید و برماهیان دریا و پرندگان آسمان و همة حیوانات بر زمین می خزند حکومت کنید و خدا گفت همانا همه ی علفهای تخم داری که برروی زمین است و همه ی درختانی که در آنها میوه ی تخم

دار است به شما دادم تا برای شما خوراک باشد و به همه حیوانات زمین و به همه ی پرندگان آسمان و به همه ی حشرات زمین که در آنها حیات است، هر علف سبز را برای خوراک دادم و چنین شد و خدا هرچه ساخته بود، دید که بسیار نیکوست و شام بود و صبح بود روزی ششم.
آسمانها و زمین و همه ی لشکر آنها تمام شد و در روز هفتم خدا از همه ی کار خود که ساخته بود فارغ شد و آرامی گرفت. پس خدا روز هفتم را مبارک خواند و آنرا تقدیس نمود، زیرا در آن روز که روز شنبه( سبت) بود آرام گرفت.
آفرینش در دین مسیح


آفرینش در دین مسیح همان است که در دین یهود،ولی مسیحیان معتقدند که آن آفرینش توسط عیسی مسیح انجام شد، در باب اول انجیل یوحنا چنین آمده: در ابتدا کلمه بود و نزد خدا بود و

کلمه خدا بود، همان در ابتدا نزد خدا بود، همه چیز بواسطه ی او آفریده شد و به غیر از او چیزی از موجودات وجود نیافت در او حیات بود و حیات نور انسان بود و نور در تاریکی می درخشید و تاریکی آنرا درنیافت، او در جهان بود و جهان بواسطه ی او آفریده شد و جهان او را نشناخت و سرانجام کلمه چشم گردید و میان ما ساکن شد، پر از فیض و راستی و جلال او را دیدیم، جلالی شایسته ی پسر یگانه پدر.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید