بخشی از مقاله

عقوق والدين
يكي از گناهان كبيره عقوق والدين است چنانچه حضرت رسول (ص) و حضرت امير(ع) و حضرت صادق و حضرت رضا و حضرت جواد عليهم السلام در روايتيكه در شماره كبائر از ايشان رسيده بكبيره بودنش تصريح فرموده اند بلكه از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و اله چندين رسيده است كه از هر گناه كبيره بزرگتر شرك بخدا و عقوق والدين است و نيز از گناهاني است كه در قرآن مجيد و احاديث صحيحه بر آن وعده عذاب داده شده است.
در قرآن مجيد از قول عيسي بن مريم حكايت مي فرمايد كه خداوند مرا نيكوكار بما درم قرار داد و مرا ستمكار و بد عاقبت قرار نداد بسبب ترك نيكي بمادرم (سوره 19 آيه 34) و سبب اينكه ذكر پدر نكرده اينست كه آن حضرت پدر نداشت و لذا قبل از اين آيه در حكايت حضرت يحيي (ع) ذكر پدر و مادر هر دو شده است. (سوره 19 آيه 15)


و در اين دو آيه شريفه عاق والدين را بسه صفت ياد فرموده:
جبار (گردنكش و ستمگر)ن شقي (تيره بخت)، عصي (نافرماني كننده گنه كار) و بهريك از آنها وعده عذاب سخت داده شده، چنانچه درباره جبار مي فرمايد و نوميد شد هر گردنكش كينه ورزي پشت سراوست دوزخ و نوشانيده شود از آب چرك خون آلود، جرعه اي از آن بدهان مي برد ولي نتواند فرو برد (او را گوارا نباشد) و مرگ از هر سوي باو رو آورد لكن مردني نيست و از پس او است عذابي سخت و انبوه (سوره 14 آيه 15و16 و 17).
و درباره شقي مي فرمايد: اما آنها كه بدبختند در آتشند و ايشانرا در آتش ناله اي زار و خروشي سخت باشد، در آن آتش هميشه تا آسمانها و زمين برپا است جاويدانند مگر آنچه كه پروردگارت خواهد (سوره 11 ايه 106و107).


و درباره عصي مي فرمايد: و آنكس كه نافرماني خدا و پيغمبرش كند و بگذرد از مرزهاي خدا (و از حدود خويش تجاوز كند) فرودبردش در آتش كه جاودان در آن باشد و عذابي خوار كننده برايش باشد. (سوره 4 آيه 14)

عقوق والدين و اخبار
پيغمبر اكرم (ص) فرمودك از آزردن والدين بپرهيزند بدرستيكه بوي بهشت از هزار سال راه استشمام مي شود ولي عاق والدين و قاطع رحم آنرا نمي يابند. (وسائل الشيعه)


از همان حضرت مرويست كه فرمود: كسيكه پدر و مادر خود را به خشم در آورد خد ايرا بغضب درآورده است. (مستدرك)
و همچنين فرمود: كسيكه والدين خود را بيازارد مرا اذيت كرده و كسي كه مرا بيازارد خدا يرا آزرده و آزار كننده خدا معلون است (مستدرك كتاب نكاح باب 75)
و همچنين فرمود: عاق والدين هر عملي كه مي خواهد بجا آورد، هرگز داخل بهشت نخواهد شد. (مستدرك كتاب نكاح باب 75)
و نيز پيغمبر اكرم (ص) فرمود: سه طايفه اند كه در روز قيامت خداوند با ايشان سخن نمي فرمايد و نظر رحمت بآنها نمي كند و ايشان را پاك نكرده و از براي آنها عذاب دردناكي است ايشان شرابخواران و تكذيب كنندگان به قدر الهي و عاق والدين اند. (مستدرك كتاب نكاح باب 75)

 

عاق والدين آمرزيده شدني نيست
و كافي است در شقاوت عاق والدين كه جبرئيل (ع) بر او نفرين فرمود: هر كه پدر و مادر يا يكي از آنها را درك كند و او را از خود خشنود نسازد آمرزيده مباد و رسول خدا (ص) بر نفرين جبرئيل آمين گفت. (بحار الانوار)
و از حضرت صادق(ع) مرويست كه فرمود: ملعون است ملعون است كسي كه والدينش را بزند و كسيكه آزار به آنها رساند. (مستدرك ص631)

نماز عاق پذيرفته نيست
از حضرت صادق(ع) است كسي كه بپدر و مادرش از روي غيظ بنگرد در حاليكه والدين بر او ستم كرده باشند خداوند نماز او را نمي پذيرد.
(كافي) (پس چگونه است در صورتي كه باو نيكوكار باشند؟)

جوان محتضر و شفاعت پيمبر
رسول خدا (ص) بر بالين جواني كه در حال احتضار بود حاضر گرديد، آن حضرت كلمه شهادت را باو تلقين فرمود لكن جوان نتوانست بگويد، پرسيد: آيا مادر دارد؟ زني كه نزد او بود عرض كرد بلي من مادر او هستم فرمود: آيا بر او غضبناكي؟

گفت آري شش سال است باو حرف نزده ام، پس آن حضرت خواهش فرمود از او راضي شود مادر بخاطر آن حضرت از جوان درگذشت زبان آن جوان بكلمه توحيد باز شد حضرت باوفرمود: چه مي بيني؟ گفت مردي سياه و زشت روي بد بوي، مرا رها نمي كمند حضرت جمله اي يادش دادند (بحار الانوار-مستدرك) خواند و عرض كرد: مي بينم مردي سفيد رنگ خوشروي، خوشبوي و خوشمنظر رو بمن آورد و هيولاي مهيب اولي از من دور شده فرمود: همان جمله را تكرار كن پس از آن گفت آن هيكل موحشه بكلي محو گرديد.
پس آن حضرت شاد شد و فرمود: خدا او را آمرزيده آنگاه جوان از دنيا رفت. (بحار الانوار)


از اين حديث شريف استفاده مي شود كه يكي از آثار عقوق والدين سوء خاتمه و عاقبت به شري است كه شخص بي ايمان از دنيا مي رود و در نتيجه هميشه در عذاب خواهد بود. با اينكه تلقين كننده جوان رسول خدا (ص) بود تا مادرش از او راضي نگرديد نتوانست شهادت را بگويد و پس از رضايت مادر و خواندن آن كلمات ببركت رسول خدا (ص) پروردگار هم از او راضي شده او را آمرزيد.

عقوق چيست؟
مجلسي در شرح كافي گويد: عقوق والدين باين است كه فرزند حرمت آنها را رعايت نكند و بي ادبي نمايد و آنها را بسبب گفتاري يا رفتاري برنجاند و آزار و اذيت كند و در چيزهائيكه عقلا وش رعا مانعي ندارد نافرماني از آنها نمايد و اين عقوق گناه كبيره است و دليل بر حرمت آن كتاب و سنت و اجماع خاصه و عامه است.

از حضرت صادق (ع) مروريست كمترين عقوق (ناسپاسي والدين) گفتن اف است (بروي پدر و مادر) و اگر خدا چيزي را از آن آسانتر ميدانست. از آن نهي مي كرد. و نيز از عقوق است بپدر يا مادر نگاه خيز و تند كردن. (كافي باب العقوق) و اميرالمومنين مرويس از عقوق ست محزون ساختن پدر يا مادر (مرآت العقول مجلسي) و از موارد قطعي عقوق كه گناه كبريه است ترك بر واجب مانند نفقه (مخارج روزانه و لباس و مسكن) در صورت احتياج پدر يا مادر مي باشد و بطور كلي آزردن خاطر والدين و رنجاندن و ناراحت ساختن آنها عقوق و حرام مسلم است.
روايات در اين مقام بسيار و به آنچه ذكر شده اكتفا مي شود.

وجوب نيكي به پدر و مادر
از آيات قرآن مجيد و اخبار اهل بيتن عليهم السلام استفاده مي شود كه نه تنها عقوق والدين يعني آزردن و رنجاندن آنها حرام و از گناهان كبيره است بلكه احسان و نيكي كردن و اداء حق آنها واجبست و ترك آن حرام مي باشد.
اينك بعضي از آيات اشاره مي شود:
1- در سوره البقره مي فرمايد و بالوالدين احسانا


2- سفارش نموديم انسانرا كه به والدين خود نيكي نمايد(سوره 29 آيه 7).
3- بانسان امر نموديم كه مرا و والدينش را سپاسگزاري نمايد. (سوره 31 آيه 13)
شكر از والدين را همراه شكر خود ذكر مي فرمايد و شكي در وجوب شكر پروردگار عالم عقلا نيست، پس شكر والدين هم واجبست.
4- حكم كرد پروردگارت كه جز او را نپرستيد و بپدر و مادر خود نيكي نمائيد (سوره 17 آيه 24و 25) در اينجا نيكي بپدر و مادر را رديف عبادات خود قرار داده است و چنانچه عبادت خدا واجب است احسان بوالدين هم واجب مي باشد.


بعد مي فرمايد اگر پيري بپدر يا مادر يا هر دو برسد، و محتاج خدمت تو گردند بايشان اف مگو (در حال انزجار و بتنگ آمدن از كسي اين كلمه استعمال مي شود و حضرت صادق (ع) مي فرمايد: اگر لفظي كمتر از كلمه اف در ترك عقوق والدين بود آن را ذكر مي فرمود و از آن نهي مي كرد) و زجر مكن و بانگ برايشان مزن و سخن ايشان را پاسخ درشت مده و به آنها سخن نيكو از روي حرمت و ادب بگو (يعني آنها را بنام مخوان بلكه بگو يا اباه يا اماه يا سيدي يا سيدتي) و بال تذلل و فروتني را برايشان فروآور و بايشان تكبر منما بلكه از روي رحمت و بخشش برايشان تلطف كن (چون تا ديروز تو محتاج ايشان بودي و امروز آنها بتو نيازمندند كه خدمت ايشان را بنمائي و دعا كن درباره ايشان و بگو پروردگار رحم كن و ببخشاي پدر و مادرم را همچنانكه مرا در خوردي پروانيدند.

تفسير آيه از حضرت صادق (ع)
ابي ولاد از حضرت صادق (ع) از معني و بالوالدين احسانا پرسيد فرمود: باينكه در مصاحبت اياشن نيكوكارباشي و اگر چيزي لازم داشتند پيش از آنكه از تو بخواهند به آنها بدهي و ناگفته رفع احتياجشان را بنمائي هر چند بي نياز باشند.


ودر معني قل لهماقو لاكريما فرمود: اگر ترا بزنند بگو خدا شما را بيامرزد و در معني و اخفض لهما فرمود: نگاه تند به آنها مكن و صداي خود را بلندتر از صداي ايشان منما و در راه رفتن برايشان پيشي مگير و در مجالس بر آنها مقدم مشو و دست خود را بالاي دستشان قرار مده. (كافي، باب البربالوالدين)
علامه مجلسي مي فرمايد: يعني در موقع عطاء بانها دست خود را بگير تا آنها از دستت بردارند.

برتر از جهاد
و هم از حضرت صادق (ع) است كه مردي در خدمت حضرت رسول آمده و عرض كرد: من مشتاق جهاد در راه خدايم. آن حضرت فرمود: پس جهاد كن در راه خدا بدرستيكه اگر كشته شوي نزد خداوند زنده اي و رزق داده مي شوي و اگر بميري اجر تو با خداست و اگر بسلامت برگردي از گناهان پاك مي گردي مثل روزي كه از ما در متولد شدي! عرض كرد: يا رسول الله پدر و مادري دارم كه هر دو پير شده اند و با من انس دارند و دوست ندارند كه از نزد آنها بيرون روم. آن حضرت فرمود: پس نزد ايشان بمان قسم بخدائي كه جان من بدست اوست هر آينه انس پدر و مادر بتو در يك شبانه روز، از جهاد يكسال بهتر است. (كافي، باب البر بالوالدين)


و نيز از رسول خدا (ص) است كه فرمود: نيكي كننده بوالدين باش، جايت در بهشت است و اگر عاق شوي جايت در آتش خواهد بود. (كافي)

نيكي به والدين كفاره گناهان است
و از اين حديث شريف معلوم مي شود كه نيكي بوالدين كفاره بسياري از گناهان است چنانچه مروريست كه مردي خدمت حضرت رسول (ص) آمد هست؟ حضرت فرمود: برو به پدرت نيكي كن تا كفاره گناهانت گردد. چون آن شخص رفت فرمود: اگر مادرش زنده بود نيكي باو بهتر بود. (بحار الانوار).

نگاه شفقت به پدر و مادر
پيغمبر اكرم (ص) فرمود: نيست فرزند نيكوكار بپدر و مادرش مگر اينكه هرگاه از روي رحمت و محبت بوالدين خود بنگرد بهر نظري ثواب يك حج مقبوله برايش مي باشد: گفتند: يا رسول الله هرگاه در روز صدمرتبه چنين كند؟ فرمود: بلي بهر نظري ثواب حجي دارد. (بحار الانوار)

خوشنودي والدين خوشنودي خدا است
و نيز فرمود: خوشنودي خداوند با خوشنودي والدين است و خشم او با خشم ايشان است. (بحار الانوار ج16 ص 24)
يعني كسي كه والدين از او راضي باشند خدا هم از او راضي است و كسي كه والدين از او ناراضي باشند خدا هم بر او غضبناك است.
و فرمود: نيكي كننده بوالدين بيك درجه در بهشت از انبياء پائين تر است و عهاق والدين در جهنم با فرعونيان يك دركه فاصله دارد. (مستدرك)

دعاي ملائكه به نيكي كننده بپدر و مادر
و از حضرت اميرالمومنين (ع) است كه نيكي بوالدين بزرگتر واجب از واجبات الهيه است. (مستدرك)
رسول خدا (ص) فرمود: خداي را دو ملك است كه يكي از آنها مي گويد خدايا از هر شري و آفتي نيكي كننده بوالدين را نگهدار، و ديگري مي گويد: خدايا هلاك كن عاق والدينها را بسبب غضب فرمودنت به آنها (مستدرك الوسائل كتاب نكاح باب 86 ص 627) و البته دعاي ملك هم مستجاب است.

اثر دنيوي عاق شدن
عقويت عقوق والدين منحصر به آنچه از عقوبتهاي اخرويه كه ذكر شد نيست بلكه از گناهاني است كه آثار وضعيه دنيويه دارد چنانچه حضرت رسول (ص) فرمود: سه گناه است كه خداوند عقوبت آنها را در دنيا تعجيل مي فرمايد: عقوق والدين، ظلم به بندگان خدا، بدي كردن در مقابل احسان (جلد 16بحار الانوار ص 25) شايد حكمت در تعجيل اين عقوبتها براي عبرت ديگران است؟

نيكي به والدين و طول عمر
حضرت باقر(ع) فرمود: صدقه نهاني آتش قهر خدا را خاموش مي كند و نيكي كردن بوالدين وصله رحم عمر را زياد مي كند. (بحارالانوار ج16)
و در حديث ديگر فرمود: بخشش پنهاني و يكي به پدر و مادر، تهيدستي را برطرف مي كند و عمر دراز مي نمايد و هفتاد قسم مردن بد را دور مي كند. (بحارالانوار جلد 16 ص 24).


زيادتي مال و آبرو
پيغمبر اكرم (ص) فرمود: كسي كه براي من ضمانت كند، صله رحم و نيكي بوالدين را من هم ضامن مي شوم كه مال و عمرض زياد شود و در قبيله اش محبوبيت پيدا كند. (مستدرك)
از حضرت هادي (ع) است كه فرمود: عقوق وا لدين كمي مال و آبرو و عمر را در پي دارد و بنكبت ذلت در دنيا مي كشد. (مستدرك)

عقوق ، گدائي و بدبختي مي آورد
جواني از ثروتمندان مدينه پدر پيري داشتن احسان باو را ترك نمود و از مال خود او را محروم كرد، پس خدايتعالي اموالش را از او گرفت و فقر و تنگدستي و مرض در بدن باو روي نموده و بيچاره شد.
پس پيغمبر (ص) فرمود: اي كسانيكه پدرها و مادرها را آزار مي رساند از حال اين جوان عبرت بگيرد و بدانيد چنانچه دارائيش در دنيا از كفش رفت غنا و ثروت و صحتش بفقر و مرض مبدل گشت، همچنين در آخرت هر درجه اي كه در بهشت داشت بواسطه اين گناه از دست داده و در مقابلش از دركات آ تش برايش آماده شده است! (سفينه البحار)


از حضرت صادق (ع) مرويست: كه چون يعقوب براي ملاقات فرزندش يوسف وارد مصر گرديد، يوسف هنگام ملاقات، رعايت مقام سلطنت ظاهري را كرد و براي احترام پدر از مركب پياده نشد: جبرئيل نازل شد به يوسف فرمود دست خود را باز كن، نور روشني از دستش بيرون شد به آسمان رفت، يوسف پرسيد: اين نور چه بود كه از كف من خارج شد؟ جبرئيل فرمود: نور نبوت از صلب تو بيرون رفت بسبب آنكه رعايت احترام پدر پيرت را نكردي پس از فرزندانت كسي پيغمبر نخواهد شد. (كافي)
شكي نيست كه پياده نشدن يوسف از روي تكبر و بي اعتنائي بپدر نبوده و انبياء از هر گناهي منزهند، بلكه براي رعايت شوكت مقام سلطنتي بوده كه براي اداره كردن امور خلق و بسط عدل و ترويج دين قبول فرموده بود، لكن چون رعايت احترام پدر اولي بود براي همين ترك اولي مورد عقوبت واقع شد.

عاقبت به شري عاق
ديگر از آثار وضعيفه عقوق والدين والدين سوء خاتمه است، چنانكه نيكي به آنها موجب حسن خاتمت و عاقبت بخيري است. حضرت صادق (ع) فرمود، كسي كه بخواهد خداوند سختيهاي جان دادن را بر او آسان فرمايد پس صله رحم كند و بوالدين نيكي نمايد، چون چنين كرد، خداوند سختيهاي مرگ را بر او آسان مي فرمايد و هيچ وقت مبتلا به تهيدستي نخواهد شد، (سفينه البحار جلد 2 صفحه 687)


دعاي والدين مستجابست
نيكي بوالدين سبب دعاي آنها درباره اولاد است چنانچه بدي كردن بايشان سبب نفرين آنهاست و از دعاهاي مستجاب بلكه سريع الاجابهن دعاء و نفرين والدين نسبت به اولاد است.
چنانچه اخبار كثيره اي در اين مورد رسيده است.
جوان عاق و دعاي مشلول
در باب فضيلت دعاي مشلول رسيده كه اين دعا را حضرت امير المومنين (ع) بجواني كه عاق پدر شده تعليم فرمود، اين جوان در اثر نفرين پدر دست راستش شل شد و سه سال مبتلا بود پس از فوت پدرش در مسجد الحرام شبها بخداوند استغاثه مي كرد، پس آن حضرت بر او ترحم فرمود و اين دعا را باو ياد داد و از بركات آن حضرت خداوند او را شفا داد.

مادر به نيكي سزاوارتر است
مستحب است در نيكي كردن، جانب مادر را بيشتر رعايت نمايد و رسول خدا (ص) سه مرتبه امر بنيكي بمادر فرموده در مرتبه چهارم امر ببر بپدر كرد، و از آن حضرت سئوال شد: كه حق كداميك از والدين بزرگتر است؟
فرمود: آنكه نه ماه ترا در شكم گرفت و بعد بسختي ترا زائيد و بعد از پستان خود ترا غذا داد. (كافي)

اداي حق پدر و مادر
و نيز از آن حضرت پرسيده شده كه حق پدر چيست؟ فرمود اينكه او را اطاعات نمائي تا زنده است. سئوال كردند: حق مادر چيست؟ فرمود هيهات هيهات اگر بعدد ريگهاي بيابان و قطره هاي باران در خدمت مادر بايستد معادل با يك روزي كه در شكم او بوده نخواهد بود. (مستدرك كتاب نكاح باب 70صفحه 628)

جوان و مادر زمين گير
و نيز مروي است كه مردي خدمت آن حضرت آمده عرض كرد: مادر پيري دارم كه از حركت افتاده او را بدوش مي كشم و لقمه در دهانش مي گذارم و كثافت او را پاك مي كنم و در آن وقت براي احترامش رويم را بر ميگردانم، آيا حقش را اداء كرده ام؟ آنحضرت فرمودند: نه زيرا شكمش مدتي جاي تو بود و از پستانش غذا و شراب تو آماده مي شد و دست و پايش نگهدار و نگهبان تو بود و در تمام اين حالات آرزوي دوام حيات ترا داشت و تو در اين حالات خدمت باو آرزوي مرگش را داري كه زودتر راحت شوي.

اجابت مادر در نماز مستحبي
و نيز از آن حضرت مرويست كه فرمود: اگر در نماز مستحبي باشي و يپدر ترا بخواند نماز را قطع مكن ولي اگر مادر ترا خواند نماز را رها كن
آري فرمايش پيغمبر است كه بهشت زير پاي مادرانست. (منهج الصادقين)

نيكي بوالدين، مسلمان و كافر ندارد
فرقي در حرام بودن عقوق و واجب بودن نيكي به والدين نيست بين اينكه مومن باشند و اهل عبادت و طاعت يا اينكه كافر باشند و معصيت كار.
چنانچه در سوره لقمان مي فرمايد: اگر كوشش كنند پدر و مادر كه براي خدا آنچه كه نمي داني شريك قرار دهي يعني از روي تقليد كوركورانه تو را امر به شرك كنند ، پس ايشان را فرمان مبرد در اين دستور ولي با ايشان در دنيا به نيكي و خوبي مصاحبت كن كه پسنديده شرع و مقتضاي كرم باشد. (سوره 31 آيه 15)

دعا براي پدر و مار سني :
معمربن خلاد از حضرت رضا (ع) پرسيد: آيا جايز است درباره پدر و مادرم كه شيعه و تابع حق نبوده اند دعا نمايم؟ حضرت فرمود بلي درباره آنها دعا كن و براي آنها صدقه بده و اگر زنده باشند با ايشان مدارا كن به درستي كه رسول الله فرمود: خداوند مرا به رحمت فرستاد نه به عقوق. (اصول كافي)
جابر گفت شنيدم شخصي از حضرت صادق (ع) پرسيد: كه پدر و مادرم مخالف حقند، يعني شيعه اهل بين نيستند. آن حضرت فرمود: درباره ايشان نيكي كن چنانكه نيكي ميكني درباره كساني كه شيعه مانند، يعني با آنها مثل وقتي كه اهل ولايت هستند معامله كن ! (اصول كافي)
استثنا پذير نيست


حضرت باقر (ع) فرمود: سه چيز است كه خداوند استثنائي در آن قرار نداده است رد امانت به صاحبش، مومن باشد يا كافر، وفاي به عهدي كه با كسي نموده مومن باشد يا كافر نيكي به والدين مومن يا كافر. (اصول كافي)
در ضمن مكتوب حضرت رضا (ع) براي مامون كه در آن شريع اسلام را نوشتند چنين است: و نيكي به والدين واجبست هر چند مشرك باشند و اطاعت از آنها در معصيت نبايد كرد. (عيون اخبار الرضا)
دستور حضرت صادق (ع) به زكريا بن ابراهيم


زكريا بن ابراهيم كه نصراني بود مسلمان شد و مشرف خدمت حضرت صادق (ع) گرديد. به حضرت عرض نمود مادر پير و كور نصرانيه اي دارم .
حضرت فرمود : مادرت را ملاحظه كن و به او احسان نما و چون مرد جنازه او را به ديگري برگزار مكن و خودت مباشر كارهاي او باش! (كافي)
در اين دو جمله حضرت بدو امري كه بعداً واقع شد خبر داد يكي مردن مادرش و ديگر، مسلمان شدن او .


رفتار زكريا به مادرش :
پس از برگشت به كوفه، به مادرش خيلي مهرباني نمود و لقمه در دهانش مي گذاشت و لباس در بدنش مي كرد او را تنطيف و خدمتگذاري مي نمود، مادر گفت اي فرزند قبلا كه بر دين نصرانيت بودي اينطور با من سلوك نمي كرد چه شده اين طور به من رفتار مي نمائي؟
زكريا گفت: آقائي از اولاد پيغمبر (ص) به من اين چنين امر فرموده كه خدمتگزار تو باشم ، مادر پرسيد: آيا اين مرد پيغمبر است؟ گفت: نه، لكن پسر پيغمبر است.


مادر گفت : اي فرزند اين شخص بايد پيغمبر باشد زيرا امري كه به تو نموده وصيت و سفارش پيغمبران است درباره مادر. زكريا گفت: پس از پيغمبر اسلام، محمدبن عبدالله (ص) نبوت به او ختم شد و ديگر پيغمبري نخواهد بود، بلكه او پسر پيغمبر است.
مسلمان مي شود و مي ميرد.


مادر گفت: اي فرزند دين اسلام بهترين اديان است كه تو اختيار نمودي بر من عرضه بدار تا من هم مسلمان شوم! پس شهادتين را به او تلقين كرد و ساير عقايد حقه و نماز را تعليمش داد، پس از اين كه نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند در همان شب حالت احتضار به او دست داد گفت اي فرزند آنچه را كه امروز ياد من دادي دوباره تكرار كن آنگاه عقائد حقه را مجدداً تكرار كرد و از دنيا رفت.

 

نيكي بوالدين در زندگي و مرگ
فرقي در حرمت عقوق و وجوب نيكي بوالدين بين حال حيات و ممات آنها نيست يعني بمرگ حق آنها ساقط نمي شود و هرگاه پس از مرگ فراموش گردند و نيكي بايشان ترك شود عاق والدين محسوب مي شود هر چند در حال حيات اداء حق ايشان شده و نيكي به آنها ترك نگرديده باشد.

حقوق والدين پس از مرگ
حق والدين پس از مرگ آنست كه:
اولا- واجباتي كه از آنها در حال حيات فوت شده از قبيل حجم، نماز، روزه و همچنين اگر بدهي داشته اند اولاد اداء نمايد.
ثانيا- به آنچه وصيت نموده اند عمل كند.


ثالثا- آنها را تا آخر عمرش نبايد فراموش نمايد بايد برايشان طلب آمرزش و رحمت كند و بنيابت آنها صدقه دهد و اعمال مستحبه را بقصد ايشان انجام دهد و بالجمله آنچه مي تواند از هدايا و تحف معنويه براي آنها بفرستد.

عقوق والدين پس از مرگ
از حضرت باقر(ع) مرويست كه بنده اي در حال حيات پدر و مادرش به آنها نيكوكار است، چون مردند آنها را فراموش كرد و بدهي آنها را نپرداخت و طلب رحمت براي آنها نكرد پس خدايتعالي او را عاق والدين ثبت خواهد فرمود، و بنده ديگري عاق والدين است در حال حيات آنها چون مردند قرض آنها را اداء مي نمايند و بدعا و استغفار آنها را ياد مي كند پس خدايتعالي او را بار (نيكي كننده) بوالدين ثبت خواهد فرمود. (اصول كافي)

يك عمل و ثوابتهاي متعدد
حضرت صادق (ع) فرمود: چه مانع است مردي از شما شيعيان را كه در حال حيات و مرگ والدين به آنها احسان كند؟ آن وقت كيفيت نيكي بوالدين پس از مرگ آنها را بيان مي فرمايد باينكه از طرف آنها نماز بخواند (نماز قضاء يا نافله اگر قضاء بر عهده نداشته باشند، خودش بخواند يا استيجار نمايد. و صدقه دهد از طرف آنها و روزه بگيرد و حج كند از طرف آنها پس آنچه را بجا آورده بوالدينش خواهد رسيد و مثل همان ثوابي كه به آنها مي دهند براي او هم خواهد بود و علاوه خداوند اجرش را بسبب نيكي وصله اي كه نموده و چندان عنايت مي فرمايد، يكي براي اصل عملي كه كرده و ديگري براي نيكي به آنها (اصول كافي)

استغفار و دعا براي والدين
از رسول خدا (ص) مرويست كه در جواب مردي كه از آن حضرت پرسيد ايا پس از مرگ والدين، چيزي از حقوق آنها باقي است يا نه؟ فرمود: بلي نماز و استغفار و دعا براي ايشان و گرامي داشتن دوستان آنها وصله نمودن رحم آنها. (كافي)
و نيز فرمود: كسي كه بپدرش در حال حياتش نيكي كند و پس از مردنش فراموشش كند و برايش دعا ننمايد خداوند او را عاق مي نامد. (كافي)

موارد وجوب اطاعت والدين
امر و نهي والدين در واجبات عينيه و محرمات الهيه هيچ تاثيري ندارد و لغو است مثل اينكه اولاد را امر بشرب خمر كنند، يا او را از نماز يا روزه واجب نهي كنند فايده ندارد چنانچه در آيه شريفه گذشته تصريح مي فرمايد. (سوره 31 آيه 15)
و در حديث شريفي كه مي فرمايدك طاعتي براي مخلوق در معصيت خالق نيست. (جلد 16بحار الانوار ص 25 نقل از نهج البلاغه) باين مطلب تصريح مي شود.


در غير اين دو صورت يعني در مستحبات و مكروهات و مباحات بلكه واجبات كفائيه، قدر مسلم از وجوب اطلاعت امر و نهي ايشان مواردي است كه مخالفت نمودن آنها موجب اذيت و ناراحتي ايشان گردد و خاطر آنان آزرده و قلبشان شكسته شود در اين صورت است كه مخالف كردن ايشان حرام و گناه كبيره است چون مصداق حقيقي عقوق است

، مثلا هرگاه فرزند بخواهد سفر غيرواجبي برود و والدين در اثر ترس از رسيدن ضروري باو، يا در اثر شدت علاقه و نداشتن طاقت دوري فرزند او را از اين مسافرت نهي كنند بطوريكه اگر مخالفت كند و باين سفر برود سخت ناراحت و آزرده خاطر مي شوند در اين صورت سفر، حرام و معصيت خواهد بود نماز در چنين سفري تمام بخواند و اگر ماه رمضان باشد روزه اش را هم بايد بگيرد و بالجمله هر موردي كه مخالفت والدين سبب اذيت و خشمناكي و آزردگي ايشان گردد حرام است،

مگر اينكه اطلاعت ايشان موجب عسر و حرج بر فرزند شود يا متضمن ضرر فوق العاده ديني يا دنيوي گردد مانند اينكه پسر را از گرفتن عيال منع كنند در حالي كه زن نگرفتن برايش مشكل و حرج است يا دختر را از شوهر كردن نهي نمايند در صورتيكه ترك شوهر برايش حرج يا ضرر است، يا مانند اينكه پسر را امر كنند زنش را طلاق دهد كه مستلزم زيان فاحشي براي اوست و نظائر آن كه در جميع اين موارد اطاعت ايشان واجب نيست براي آنها نيست حرمت مخالفت و وجوب اطاعت معلوم نيست بلي بهتر بلكه احتياط آنست كه تا بشود اوامر ايشان را پيروي و از مخالفت كردن آنها بپرهيزد خصوصا در مواردي كه والدين بمصلحت اولاد امر و نهي كرده اند نه بملاحظه مصلحت شخصي خودشان!

تعارض امر و نهي والدين
هرگاه بين امر والدين تعارض واقع شود مثلا پدر مي گويد فلان كار را بكن و مادر مي گويد نكن در صورتي كه بشود جلب رضايت هر دو را كرد بايستي اين كار را بكند ولي اگر رعايت هر دو ميسر نمي شود، جانب مادر را ترجيح دهد زيرا اولا مادر بيش از پدر استحقاق برونيك دارد چون رنج و ناراحتي براي اولاد بيشترديده خصوصا موقع حمل و زائيدن و ايام شيردادن، چنانچه در روايات گذشته بيان گرديد.


ثانيا، چون مادر احساساتي و عاطفه اي است در اثر لطافت و كثرت عاطفه، اندك خلاف توقع و ميلي كه از اولاد ببيند افسرده خاطر و دل شكسته مي گردد ولي پدر در اثر قوت عقلي كه بالنسبه بمادر دارد ممكن است هيچ متاثر نشود خصوصا بملاحظه اينكه مي بيند فرزند براي رعايت خاطر مادر مخالفتش كرده نه از روي عناد و سرپيچي از امر پدر.

لزوم تحصيل اذن والدين
در شرع مقدس اسلام امر شده كه فرزند بايد از پدر و مادر يا ه ردو در بعضي از امور اذن بگيرد براي اداء بعضي از واجبات كفائيه مانند جهاد و بعضي از مستحبات مانند روزه مستحبي و بعضي از عقود مانند عهد و يمين بايد تحصيل اذن نمايد!
شهيد اول عليه الرحمه در كتاب قواعد در بيان حقوق والدين ده فرع عنوان نموده براي تتميم اين بحث خلاصه و ترجمه آن ذكر مي گردد.

فرمايش شهيد در سفر مباح و مستحب فرزند
1- سفر مباح و سفر مستحب بدون اذن والدين حرام است اما سفر تجارب و علم، پس اگر بدست آوردن سود و تحصيل علم در شهري كه والدين هستند ممكن نباشد بعضي از فقهاء قائل بجواز اين سفر شده اند.


2- بعضي از فقهاء فرموده اند : بر فرزند واجبست اطاعت والدين كند در همه جا، هر چند شبه ناك باشد پس اگر فرزند را امر كنند كه همراه آنها غذا بخورد و فرزند شبهه ناكي آن طعام را مي داند واجبست اطاعت كند و با آنها هم خوراك گردد چو اطاعت والدين واجب و ترك شبهات مستحب است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید