بخشی از مقاله

فرش نایین


شهر نایین
تاریخ شهر نایین
در گوشه و کنار این دنیای تاریک و پور آشوب که همواره بخش هایی از آن دستخوش جنگ و کشتار ناامنی بوده است، گاه مردم و سرزمین هایی بخت آن را داشته اند که در صلح و آرامش زندگی کنند و برای دستیابی به آرمان های خویش به خلق و تولی


نایین یکی از نقاط نازنین جهان است. اگر چه آرامش حسرت انگیز این شهر، روزهای تلخ یورش ها و تهاجمات تاریخی را، به خصوص در جوار شهری جهانی نظیر اصفهان، از خاطر نمی برد، اما حضور برخی یادگار ها و میراث های هنری گذشته، نشان از دوره های آرام، که استاد کاران این منطقه می بایست در بافت پارچه ای ظریف پنبه یی و به خصوص پشم مهارت داشته باشند. اگر چه نمونه های متنوعی از پارچه های ظریف نخی(پنبه یی) در دست نیست، ولی شهرت عباهای نایینی به خصوص عباهایی که از پشم شتر و گوسفند در نهایت ظرافت تهیه می شده، بیشتر از آن بوده است که بتوان مهارت پارچه بافان این شهر را نادیده گرفت.


بیشترین دستگاه های عبابافی در روستای محمدیه، در دخمه های در زیر زمین قرار دارد که قدمت آنها به صدها سال پیش می رسد. این کارگاه های قدیمی در زیر تپه هایی کم ارتفاع و به نحوه ی شگفت ایجاد شده اند و به طور عادی فاقد نور و روشنایی و حتی هوای کافی هستند. شگفت است که در همین دخمه های قدیمی و کهنه، پارچه هایی ظریف و دنیاپسند به دست هنرمندانی محروم و گمنام تهیه می شده است. قبلا در منطقه، در حدود 35 کارگاه وجود داشته که در هر یک 2 تا 10 دستگاه مشغول فعالیت بوده، ولی امروزه غالب آنها متروک شده، و از فعالیت بازمانده اند. گاه به ندرت هنرمندی پیر با تلاشی رقت آور سعی بر حفظ حرفه ی سنتی و اجدادی رو به مرگ خویش دارد.


زمانی عبای نایینی در برابر عبای سوریه و شام و همچنین تولیدات صنعتی داخل، از بازار رقابت بیرون رفت، ولی دریغ است که تولید این کالا و حیات کارگاه های ویژه یی که خود از از نقاط دیدنی و استثنایی سرزمین ماست، به خطر افتاد. حتی اگر قرار باشد که این پارچه خاص تولیدی مربوط به گذشته تلقی کنیم حفط و پاسداری این مجموعه ای زیبای قدیمی و احیای آن به صورت یک مجموعه تاریخی و سیاحتی، دارای اهمیت بسیار است دستگاه های باقیمانده از نظر قدمت ویژگی سابقه یی تاریخی برای صنایع نساجی به حساب می آید.

سابقه ی بافت فرش در نایین
نمونه ی فرش، یا سندی در دست نداریم که بر قدمت و یابقه ی هنر فرش بافی در نایین، حتی در عصر صفوی که اوج هنر فرش بافی ایران است، گواهی دهد. می توان احتمال داد که وجود تولیدات صنعتی دیگر، به خصوص کالایی چون عبا، جایی برای رشد و گسترش فرش بافی نمی گذاشته است.
با رشد صنایع نساجی در یک قرن پیش، که باعث رکود تولیدات سنتی نظیر شال کرمان و پارچه های مخمل و ابریشمی کاشان شد، عبا نیز چندی بعد از رونق افتادو در همین زمان بود که قالی بافی در نایین شکل گرفت و کارگران هنرمند عبابافت به بافت فرش هایی با ظرایف بسیار زیاد پرداختند. تاریخ دقیق تر این امر زمانی است که در سال 1296 شمسی، مرحوم میرزا باقر خان

 

ادیب اولین مدرسه جدید را در نایین تاسیس کرد میرزا جلال خان نایینی(پیرزاده) که در سال های 1296 تا 1307 به امر نظامت آن مدرسه مشغول بوده، در سال 1302 به هزینه ی شخصی خویش مدریه یی دایر می کند تا برخی از دانش آموزان پسر که پس از اخذ تصدیق ابتدائی نمی توانستند به تحصیل ادامه دهند، به کار قالی بافی مشغول شوند. وی برای این کار دو نفر استاد قالی بافی نایینی(میرزا حسن و میرزا جواد سجادیب) را که قالی بافی را در اصفهان آموخته بودند به تعلیم دانش آموزان گماشت.


در همین ایام میرزا محمد پسر میرزا یوسف خان(از میرزایان شهدادی) موسوم به معلم، که قبلا در اراک تدریس می کرد و ضمنا در آنجا کلیه ی امور قالب بافی، اعم از طراحی و نقشه کشی و بافت فرش را فرا گرفته بود، با همسر خود وارد نایین شد و این بانو به تعلیم دختران همت گماشت. از نظر تاریخ قالی بافی، تاریخ شروع و اوج گیری فعالیت فرش در نایین مصادف5 با دوره ی رونق و شکوه فرش بافی ایران در اوایل قرن حاضر است. در این دوره، پس از رکود نسبی فعالیت شرکت های خارجی در جنگ جهانی اول، تجار و برخی از شرکت های ایرانی شروع به فعالیت کردند. تاسیس اداره قالی در سال 1309 و مدرسه صنایع قدیم در سال 1311 که گروهی از طراحان فرش در آنجا که تدریس و طراحی نقوش فرش اشتغال داشتند، و تاسیس شرکت فرش در سال 1314، از اهمیت و رمنق حرفه ی فرش بافی در آن زمان خبر می دهد.
بدین ترتیب نایین نیز از حوزه فعالیت بیرون نماند. اولین مرکز ارتباط اقتصادی برای فروش فر

ش های نایینی اصفهان بود؛ اما به زودی قالی بافان نایینی، که ظرافت غیر قابل وصف عباهای نایینی را وارد بافت فرش کرده بودند، در طراحی و بافت چنان مهارت یافت که قادر به رقابت با قالی بافان اصفهان وکاشان و اراک شدند.
با شروع جنگ جهانی دوم ، و رکود مجدد بازار های بینل المللی فرش ، عبا بافی مجددا در نائین رونق می گیرد. بنا به گفته سیسیل ادواردز در حوالی سال های 1328 تا 1330 حدو

دا 150 دستگاه قالی بافی در شهر وجود داشته است.
از تولید کنندگان دوره های اولیه ی فرش نائین ، بیش از هر نام دیگری با نام برادران حبیبیان (حاج محمود و حاج فتح الله ) آشنا می شویم که این نام هنوز هم اعتباری برای این فرش است. حاج محمد علی مفیدی (که در کار پنبه و قالی بوده است) ، برهانی ، پهلوان صفا ، حمید خامسی ، حمید محمدی ، حاج رضا قنبری ، حسین مصاحبی ، کلانتری ، و عجبی نایینی تولید کنندگان و تجار دیگری هستند که در شکل گیری و رشد این حرفه مؤثر بوده اند.

خور وبیابانک ؛ جندق
زمانی که به قصد خور بیابانک پا از نایین بیرون می نهیم ، تا رسیدن به خور ، روستا هایی نظیر فرخی و جلال آباد و چاه ملک را پیش رو داریم ، وسپس خور که مدخل گذر به سوی تعدادی روستای خشک و غبار آلود نظیر اردیب ، می توان در حیات اقتصادی مردم منطقه شاهد بود – مردمی که این زمان با نشان دادن قابلیتی شگفت در عرصه هنر بی همتا نظیر فرش ، به گونه یی راز حیات و جاودانگی خویش را بر ما روشن می سازند.

ویژگی های اجتماعی- اقتصادی منطقه
خور مرکز بخش وسیع خور و بیابانک است که امروز بخشی از نایین است. این منطقه که با هوایی گرم و معتدل، همچون قرون گذشته، به مدد معدوی رباط و قنات به حیات خویش ادامه داده است، با تعدادی دیگر از روستاهای شهرستان، مثلثی را تشکیل داده که در راس آن روستای زرین(در جنوبی ترین نقطه)، و در قاعده ی آن روستاهای محمد آباد گور گز و جندق قرار دارند. تا پایان عهد قاجاریه این ولایت را جندق و بیابانک می نامیدند.


براساس مدارک و مستندات بسیار، زندگی در این مناطق کویری سابقه ی طولانی دارد و به پیش از اسلام می رسد. ناصر خسرو در سفر نامه ی خود از منطقه پیاده نام می برد که امروز بیاده نام دارد و در انتهای«ایالت» خور و بر سر راه طبس واقع شده است. از دیگر گفته های ناصر خسرو بر می آید که در قرن پنجم این مناطق در دست اسماعیلیان و از ولایت طبس بوده و از روستاهای دیگر آن مهرجان(مهرگان، مهر گون) و اردیب است.
خور و روستاهای جنوبی آن با قبلا قدیمی ترین روستاهای واقع در شمال، یعنی جندق، ارتباط چندانی نداشته اند، ولی بعد ها در اثر نیاز اقتصادی، و خصوصا از آنجا که ناحیه محل تلاقی عمده ای راههای نقاط شمال ایران نظیر سمنان و سبزوار یا شرق نظیر نیشابور و طبس و بیرجند و همچنین یزد و نایین در غرب است، ارتباط بیشتری بین این دو نقطه برقرار شده است.
خور و بیابانک در دوره های مختلف، به تناوب جزو ایالت یزد، خراسان و قومس بوده است و در زمان قاجاریه جزو سمنان و سرانجام در دوره ی پهلوی در عدادتوابع اصفهان در آمد. گویش مردم منطقه از لهجه های قدیم ایرانی است و واژه های کهن در آن فراوان است. آثار تاریخی خور و بیابانک در مناطق زیر قابل اشاره است:
خور: قلعه ی گبر ها(قرن نهم هجری که احتمالا بر خرابه های قلعه ی کهن تری بنا شده است)، گنبد سید راور(عصر صفویه)، حوض شاه، قلعه ی حاج غفور(زندیه)، مسجد تارو، مسجد عرب ها، مسجد جامع(قرن سیزدهم هجری)، هشت دروازه و چندین برج که تخریب شده است.
جندق: دژ اردبیل(زندان انوشیروان)، گنبد هشتار(لازمانده یک آتشکده)، مسجد جامع(که تاریخ یک

ی از زیلو های آن 960 قمری است و زیلو های قدیمی تر نیز در مسجد وجود دارد)، خانقاه، صفه گاه مرجان، قلعه ی مهرگان، گنبد شمس الدین(احتمالا قبل از قرن هشتم)، مزار خواجه جمال الدین(قرن نهم). جندق همچنین زادگاه گروهی از معاریف از جمله شاعر و ادیب دوره قاجاریه یغمای جندقی، و حاج سید حبیب ا... یغمایی بوده است که قبر این دو ادیب در خور واقع است.
بیاذه: قلعه ی بیاذه(که احتمالا بیش از هزار سال قدمت دارد)، مسجد حسینیه(احتمالاقرن هشتم)، بازار زر گرها، امامزاده(محل جنگ علویان و مردم منطقه).
گرمه: قلعه(که احتمالا بیش از هزار سال قدمت دارد)، قبرستان کشته ها(محل جنگ علویان و سهراب گبر)، استودان گبر ها(مقابری که گفته می شود مربوط به زرتشتیان است).


جدول جمعیت و تعداد خانواده و درصد آن در روستاهای منطقه (سرشماری عمومی سال 1365)
دهستان جمعیت (نفر) تعداد خانوار بعد خانوار (نفر) نسبت خانوار (درصد) نسبت جمعیت (درصد)
خور 5308 1212 38/4 30 3/28
جندق 4266 844 17/5 22 35/23
چاه ملک 1750 328 33/5 19/8 3/9
فرخی 2786 640 35/4 16 18/14
گرمه 982 217 52/4 41/5 2/5
ایراج 1587 358 43/4 5/8 4/8
مهرجان 1114 221 04/5 5/5 9/5


بیاضه 904 182 96/4 5/4 8/4
جمع 18697 4004 64/4 100 100


ایراج و اردیت:قلعه(که پایه هایی از قلوه سنگ از آن باقی مانده است)، بقه ها، و دیوان خانه(زندیه).
اقتصاد منطقه تا قبل از رونق قالی بافی بر اساس دامپروری، کشت و بهره برداری از نخل و خرما و برخی محصولات کشاورزی که به آب کمی نیاز دارند بوده است. پارچه بافی، بافت عبا و زیلو و سفالگری نیز از حرفه های رایج این دیار بوده است. علاوه بر استفاده غذایی و اقتصادی از میوه نخل، از الیاف آن برای حصیر بافی و از چوب تنه ی آن برای سوخت نیز استفاده می کردند.
تنوع تولیدات صنایع دستی نیز حصیر، زیلو، پارچه های پنبه یی سبک(حوله دستی) و کرباس و ب

 

ه خصوص بافته ای به نام«پلاش»، که از نوار های از لباس ها و پارچه های کهنه تهیه می شود، شگفت انگیز است. حمایت از این صنایع می تواند زمینه ی در آمد خوبی را برای اهالی ایجاد کند.
نقش اساسی دیگر در اقتصاد منطقه از آن حیوان صبور و پر تحمل یعنی شتر است که به صورت های مختلف در زندگی کویری مردم بیابانک موثر بوده و هم اکنون نیز به نوعی سودمند است. از گوشت، پشم، شیر، کودو استخوان شتر استفاده می شده است.
از آنچه دیدیم و از اشارات مختلف تاریخی و اجتماعی چنین بر می آید که منطقه تا حدودی زیاده خود کفا بوده است. اما امروز اقتصاد منطقه کلا بر فرش استوار است، و اگر بگوییم که این مردم کم ادعا و محروم، با برخورداری از حداقل امکانات زندگی، تولید کننده ی یکی از زیباترین انواع فرش های ایرانند گزاف نگفته ییم. ارزش این توانایی را زمانی می توان دریافت که آن را با دیگر فرش های گرانبها وورغوب ایرانی که خاص مناطق معرفه و پیشرفت است مقایسه کنیم.

تاریخ فرش منطقه ی جندق و بیابانک
در کتاب«بر ساحل کویر نمک» نوشته ی عبد الکریم حکمت یغمایی آمده است:
کتاب ادامه می دهد که در روستای جندق نیز، در سال 1318 شمسی، بافت قالیچه های بدون نقشه رواج یافت و چون در آن زمان ارزش اقتصادی زیاد نداشت رونق و گسترش دوباره قالی بافی را باید از سال 1340 شمسی به بعد دانست. در آغاز، سرمایه داران نایینی و پس از آن پیله وران خور در این صنعت مایه گذاشتند و به تدریج سطح زندگی خانواده ها بالا رفت و در فن قالی بافی مهارت یافتند، خود برپایی کارگاه همت گماشتند. با سرمایه گذاری خانواده ها، یرمایه داران جند

ق و بیابانک به خارج از منطقه روی آوردندو روستاهای حاشیه شمالی و شرقی کویر نمک، مانند حسینیان، معلمان، ترود(در شمال) و روستاهای پیرامون طبس مالنند حلوان، سرمایه گذاری کردند. به این ترتیب، قالی بافی نه تنها در منطقه ی جندق و بیابانک، بلکه در سرتاسر حاشیه غربی.

فرش نایین
فرش نایین را در مناطق مختلفی از ایران می بافند. به غیر از تمام محدوده ی شهرستان نایین و شهر های هم مرز دور یا نزدیک از نظیر طبس
ف کاشمر، سمنان، حومه ی اصفهان، حتی مناطقی نظیر روستاهای اشتهارد، شهرک صنعت

ی قزوین و معلم کلایه(مرکز الموت) در اطراف تهران، تحت تاثیر و توفیق و شهرت نایین اقدام به تولید این فرش کرده اند. در این که در ایران مناطقی وجود دارد که به دلیل تسلط و تکنیک بالای فرش بافی قادر به بافت هر نوع فرش هستند شکی نیست، ولی به این امر باید اذعان کرد که در ایران نقاط معدودی باقی مانده است که داردای فرشی با هویت مشخص، بر حسب سابقه و موقعیت محلی و بومی باشد، و یکی از آن نقاط بی تردید شهرستان نایین است(حتی اگر سابقه ی این فرش را اندک و طرح های آن را متاثر از اصفهان بدانیم). این اعتقاد زمانی برای برای ما حاصل آمد که اقدام دیدار از برخی مناطق و روستاهای شهرستان نایین کردیم. آنچه در روستاهای جنوبی و شرقی و شمالی نایین بافته می شود، دقیقا در گستره ی نفوذ فرهنگیفرش نایین است. شگفت آن که هنگانی که این فرش از خور به سوی طبس و کاشمر و سبزوار حرکت می کند، به نوعی رفته رفته از کیفیت تهی می شود. بدین ترتیب منظور ما از «فرش نایین» در اینجا کلیه فرش هایی است که در شهرستان نایین و مناطقی نظیر خور و جندق و روستاهای مربوط به آنها بافته می شود. البته کیفیت تولید در این نقاط نیز با یکدیگر تفاوت های دارد که به آن اشاره خواهد شد.

ویژگی های فنی فرش نایین


مواد اولیه: فرش نایین، با کیفیتی در بازارهای جهانی معروف است، از آن نوع فرش هایی نیستکه استفاده از پشم های ضخیم ایرانی در آنها امتیازی به حساب می آید. پشم مصرفی در این فرش، از نوع ظرفیت است و درصد بالایی از آن نوعی پشم است که به آن کرک گفته می شود. اما آنچه می توان در مورد پشم یا کرک مورد استفاده در این فرش گفت، آن که کلا در پشم نو و خالص، و از نظر ظرافت از حد استاندارد پشم های ایرانی بالا تر است.


در اینجا باید اشاره کنیثم که فرش نایین از زمینه های نادر و مناسب کاربرد پشم های ظریف غیر ایرانی است.
خامه ی مورد مصرف در فرش نایین از کارخانه پشم هرند- شرق یزد، صنایع کرک کاشان و صنایع کاشان فراهم می آید و از نمره ی 8 تا 20 متر یک در این فرش بکار می رود، که نمره ی20 آن در فرش های ظریف نایینی مصرف می شود. نخ های مورد مصرف در فرش های اصفهان است و از اصفهان و کاشان تامین می شود- علی رغم شهرت فرش های لبریشم، فرش نایین بیشتر بر پنبه و پشم متکی است.
طرح و نقشه:
اصلی ترین طرح های مورد استفاده در فرش نایین طرح های شناخته شده یی نظیر شاه عباسی، لچک ترنج با استفاده از ترکیبات اسلیمی، ختایی و به طور کلی نقوشی است که با سنتی ترین طرح های ایرانی بستگی دارد. استفاده از طرح های سنتی همراه با رنگ آمیزی خواص فرش های نایین، هویتی خاص و جهانی برای این فرش ها تامین کرده است. از نقوش سنتی دیگری که از آنها استفاده هایی هنرمندانه در فرش نایین شده است می توان به نقش گنبد(سقفی)، حاج خانمی، درختی، قابی، محرابی، محرمات، افشان، لچک ترنج و کتیبه یی و تاریخی اشاره کرد.


با آن که کوچکی شهر و محدودیت و سابقه ی اندک تولید، مانع از آن است که از طراحی گسترده و طراحان صاحب نام و متعدد، نظیر آنچه در اصفهان و تبریز دیده می شود سراغ بگیریم، باید اذعان کنیم که تولید کنندگان و طراحان فرش نایین، زیبا ترین و دلپذیر ترین موارد استفاده و بازسازی طرح های رایج در مناطق قالی بافی دیگر را بر فرش خویش نشان داده اند. با این وصف برخی زمزمه های سال های اخیر، دایر بر یکنواخت بودن فرش های نایین، تولید کنندگان این فرش را بر آن داشت که به ایجاد برخی نوآوری ها و استفاده از نقوش متنوع تر دست بزنند، که از جمله آنها، علاوه بر استفاده بیشتر از نقوش سنتی، بافت فرش های کناره، دایره، شش گوش و هشت گوش است. در غالب این طرح ها، ظرافت و پرکاری قلم طراحان نایینی را تضمین کرده است. در صف

حات آینده بحث بیشتری در این باره خواهیم داشت.
رنگرزی: فرش نایین از درخشان ترین مظاهر کاربرد رنگ های طبیعی و سنتی است و سهم بزرگی از شهرت خویش را مدیون این کیفیت است. با وجود این، باید اذعان کنیم که این فرش نیز، به دلایلی برای دستاویز بسیاری از رنگرزان ناگزیر یا بی اطلاع است، در کارگاه و پاتیل های رنگرزی خویش را بر روی انواع فرش های شناخته و ناشناخته صنعتی گشوده است.
شیوه ی رنگرزی با رنگ های طبیعی و سنتی با جزیی اختلاف، مشابه سایر مراکز قالی بافی است، که رنگرزی های سنتی دارند و با وجود برخی از رنگ های شیمیایی که به صورت مصرفی کمک می شود، هنوز رنگ های طبیعی در منطقه غالب است. تعداد رنگ های مورد مصرف در فرش 11 رنگ اصلی و 4 رنگ فرعی، به شرح زیر است

رنگ های اصلی:
کرم یا نخودی، خاکی باز، خاکی سیر، قهوه یی عنابی، نیلی(سرمه یی)، لاجوردی، آبی سیر، آبی باز(آسمانی)، لاکی، فیلی(موشی)
رنگ های فرعی:
یشمی، ماشی، سبز، مسی(صورتی)
مواد اصلی طبیعی برای به دست آوردن رنگ، پوست انار، پوست گردو، روناس، اسپرک، برگ مو و قرمز دانه است و معمولا رنگ نیل که صنعتی است برای رنگ های نایین داشته است و اکنون تا حدودی، از آن به عنوان شهرتی که داشته استفاده می کنند. ماده ی کمکی در رنگرزی خامه های فرش، اسید استیک است(در گذشته از پوست لیمو، لیمو عمانی و قره قروت استفاده می شده است). زاج سفید برای دندانه به کار می رود. به علت گرانی و کمبود قرمزدانه، استفاده از رنگ های شیمیایی به صورت کمکی یا اصلی، برای به دست آوردن رنگ لاکی رایج شده است، و د

ور از منطقه نمی نماید که این زمان گرایش رنگ های شفاف و یاقوتی حاصل از قرمز دانه ی استفاده شده در فرش های گذشته ی نایین را به طرف قرمز قهوه یی، ناشی از این امر بدانیم.
بافت و تکمیل: فرش نایین دارای گره فارسی و دو پود است. ساختار فرش متکی بر بافت و شرایط فنی حتی الامکان دقیق است. نقایس بافت از جمله کجی، سره، نزدن پود، دو دست شدن، چند رنگیو غلط بافی در این فرش بسیار کم و کیفیت تولید در حد بالای استاندارد است. بدیهی است در اینجا هنگامی که صحبت از فرش نایین می شود، نوعی فرش خاص مورد نظر است که از نظیر بازار های داخلی و جهانی، به عنوان یک فرش عالی ایرانی شهرت ویژه یی دارد و به آسانی می تواند دریافت که کیفیت عالی بافت، که متضمن ثبات رنگ، ابعاد، استحکام، دوام و همچنین صحت و دقت در نقشه است، در این شهر بی تاثیر نبوده است.
دارها عموما چوبی است و تلاش برای تبدل های آنها به دارهای فلزی صورت گرفته است. روش نسب دار و شیوه ی چله کشی و پایین کشی فرش، مشابه مراکزی نظیر اصفهان و کاشان است و افرادی خاص در انجام این کارها مهارت و تجربه دارند.
تا آنجا که شاهد بودیم، فرش هایی که در منازل و عمدتا به وسیله ی زنان بافته می شود، به دایل طولانی بودن زمان بافت، فشار چندانی بر بافنده وارد نمی کند. پرداخت اولیه، ضمن بافت صورت می گیرد و پرداخت نهایی فرش های بالاتر از 160 خفت(گره) با دست انجام می شود. نایین یکی از مراکز موفق بافت فرش های بزرگ پارچه با کیفیت خوب است(شاید علت این امر استاندارد بودن نسبی نقش هاست که لاعث افزایش سرعت تولید می شود). اگر چه امروز تعداد این فرش ها کم شده، ولی استفاده از دستگاه های مکانیکی پیشرفته برای شستشو،کز دادن(برای از بین بردن گره ها و پرز های اضافی پشت فرش) و پرداخت، در مراحل تکمیا این فرش ها ضروری است.

کارگاه های نایین، چه در مراحل بافت و چه در مراحل تکمیل، عموما روشن و پرنور بوده و از نظر استاندارد مطلوب می باشند و این امر بی تردید از دلایل بالا بودن کیفیت فرش های تولیدی است.

فرش نایین نمادی از یک فرش خوب ایرانی
ویژگی های این فرش چسست که این زمان آن را به عنوان یکی از شاخص ترین نمونه های فرش بافی اصیل و با ارزش ایرانی، در سراسر جهان شهره ساخته است تردیدی نیست که فرش نایین از آن نوع فرش هایی است که می تواند آنها را براشاس عرف بازار، ظریف و هنری تلقی کرد(یا چنین اشتهار یافته است) اگر سه عامل مهم اصلت طرح، اصالت رنگ و دقت در بافت را شرط های لازم برای یک فرش خوب بدانیم، فرش نایین بالاترین امتیاز را در این زمینه دارد.
بررسی فرش نایینی فرصتی به دست می دهد تا درباره ی برخی آرا و نظزیات، که در مورد وجوه مختلف فرش های ایرانی ابراز می شود، و بعضا تاثیرات مخرب و منفی دارد، به بحث بپردازیم. از جمله این قضاوت ها، تصویر نادرستس است که از فرش هنری، به عمد یا به سهو، در ذهن غالب مردم جای گرفته شده است و عموما بر فرش های زیر بافت با طرح های پیچیده یا تابلو های پر کار و رنگین تعمیم یافته است. این قضاوت ها به خودی خود ایرادی ندارد، ولی متاسفانه دیده شده است که در مقابل چنین ارزشی، فرش های درشت بافت(خرسک)، فرش های روستایی و

 

عشایری و طرح های ذهنی و سنتی و به طور کلی قسمت عمده ی فرش های تولیدی در ایران، چگونه باری ضد ارزش می یابند.
با وجود این علی رغم تمام قضاوت های درست، یا نادرست، به خوبی دیده می شود که فرش ایران راه حرکت و رشد ویژه ی خویش را طی می کند. بسیاری از انواع فرش هایی که در ایران تولید می شود، بدون هیچ برنامه ریزی، یا زمینه سازی قبلی، جای خاصی برای خویش در بازارهای داخلی و خارجی باز کرده اند. از این نوع فرش در گذشته بسیار داشته ییم. فرش های نظیر فرش سراب، جوشقان، راور، بیجار، ساروق، هریس و یا نمونه های قومی نظیر ترکمن و قشقلیی، امروزه نیز شهرت خود را حفظ کرده اند و حتی و با معیار های موزه یی و هنری سنجیده می شوند.
بنابراین، ابتدا لازم است برای قضاوت درباره ی یک فرش خوب- از آن نوع فرش که علاوه بر کیفیت مطلوب، دارای بار فرهنگی و هویتی ایرانی است- معیاری ولو نسبی به دست دهیم و سپس به ارزیابی فرش نایین بپردازیم؛ امید بر مبنا لظهار نظر های کامل تری قرار گیرد و در شناخت بیشتر فرش ایران موثر باشد.

مفهوم هنر در فرش ایران
باید بپزیریم که فرش ایران، به دلیل شکل و شرایط خاص تولید، از مفهوم هنری، یعنی آنچه با قصد ونیتی هنرمندانه و با ویژگی های خاص بافته شود، به دور بوده است، یا آن که این مفهوم در این حرفه، که بیشتر به دلیل نیاز های مادی انسانی شکل گرفته، کم تر جایی داشته است. بدیهی است این نظر به معنای نفی ارزش های فرش چه به صورت هنری کاربردی و تزئینی و چه به صورت هنر مطلق نیست بلکه به این مفهوم است که آن ارزش هنری و فرهنگی که انروز به شهرت این پدیده ی استثنایی سایه افکنده، بیش از هر چیز مدیون تلاش و خلاقیت انسان هایی بوده است که گاه از حیطه مفاهیم و قراردادهای هنری بسیار دور بوده اند.
به تلقی بازار های هنر از فرش توجه کنیم:
این زمان در ایران، فرش هایی با ظرایف 160 گره و بالاتر(آن طور که ادعا می شود) بر روی کره و کوزه، فرش روی فرش، فرش برجسته، شش گوش، چهار گوش، دایره، دورو و فرش هایی با طرح های پرکار و عارفانه و عاشقانه براساس انواع پستر ها و تابلو ها بافته می شود که می توان آنها را کارهایی با قصد و نیت هنری تلقی کرد، و حتی بسیاری از نقوش و طرح های پرکار از قلم نشان برجسته فرش هایی با ظرایف و دقت بسیار، ابعادی بخشیده اند که جز به لفظ((هنری)) نامیده نمی شود. همه ی این تجربیات برای نشان دادن دامنه ی کاربرد و تنوع پدیده ی استثنایی فرش، بسیار جالب است، ولی می دانیم که اغلب فرش های ایرانیچنین نیست، و هیچ یک از تولید کنندگان و فرش بافان گمنام و کم ادعا نیز، در طول حیات این حرفه، چنین نیتی نداشته اند، زیرا که فرش در ایران کالایی صرفا اقتصادی بوده است که تبلور خصوصیاتی عمیقا اصیل و فرهنگی، به آن ماهیت هنری بخشیده است.


فرش ایران کالایی است که با تکنیکی ساده و ابتدائی و با استفاده از رنگ ها و مواد حاصل از طبیعت شکل گرفته، خصلت های بومی، قومی، منطقه یی، اجتماعی و تاریخی از طریق انسان (بافنده) آن را اگر نه به هنری ناب، بلکه به پدیده آن چنان بی همتا تبدیل کرده که گویا از تاثیر زمان و کهنگی به دور است برای آنان که دوستدار فرش ایرانند، زایش مکرر گل های اناری بر ساقه های همواره گردنده ی اسلیمی، زایش مکرر زندگی است که گرمای حیات و جاودانگی را بر گستره یی از رنگ های اثیری و جادویی به درون خانه می کشاند. فرش، تجسم زوال ناپذیری و بی مرگی و تحقق رویاهای از دست رفته ای است که یاد زندگی آرام در گذشته های دور  بیرون از زمان را دارد.
شگفت نسیت که فرش به عنوان کالایی استثنایی، حتی در زمان کهنگی و انحطاط نیز، کاربرد مادی و معنوی خویش را از دست نمی نهد، و این امر امکان پذیر نیست جز از طریق انتقال غنی ترین غرایز و احساسات و اندوخته های ذهنی هویتی انسان بافنده به فرش. با این تعبیر می توان دریافت که چگونه مفاهیم متداول عرفی، یا قراردادی هنری، در برابر چنین پدیده ای رنگ می بازد و گاه نمونه ی کوچک و کم نقش و رنگ بافته شده در روستایی دور افتاده و در خلوت خلاق تنهایی و ذهنیات یک زن روستایی، می تواند در حد یک شاهکار هنری ارزش یابد و هنرشان و محققان، برای دریافت این خصلت ذاتی، آن را زیر میکروسکوپ های لابراتورهای پیشرفته بکشانند.
همان طور گفتیم فرش یک پدیده ی هنری نیست و مشکل بتوان آن را درون مرزبند ه

 

ا و قالب های مختلفی که برای هنر در نظر گرفته شده است قرار داد، ولی امروز تاریخ هنر بنای قضاوت و ارزیابی خود را بر پایه بسیار از پدیده هایی قرار می دهد، که سازندگان آنه در هنگام خلق اثر خویش، هیچ گونه تصوری از ایجاد یک جریان هنری نداشته اند.
شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می دهد که چگونه یک کال یا شی مورد استفاده در زندگی عادی انسان ها، با باری فرهنگی که در گذشت ایام از محیط و زندگی عادی انسان ها، با باری فرهنگی که در گذشت ایام از محیط و زندگی و جامعه ی محل تولد خویش می یابد به یک اثر هنری تبدیل می شود. فرش از این مقوله است، زیرا که در توانمند ترین زمان حیات خویش، یعنی در عصر صفویه،کالایی تجاری بوده که در برخی از موارد با عرضه ی آن به صورت هدیه و پیش کش، ارزشی سیاسی یافته است. اما امروزه فرش های عصر صفوی در حد یک کتاب تاریخ اجتماعی هنر قابل

اعتناست. باید توجه کنیم که در میان هزاران فرش که در آن زمان یا بعد ها بافته شده، شاخص ترین آنها فرش هایی است که از نظر طرح و رنگ مورد علاقه و استناد دلاکروا از رنگ های قرمز، ون گوگ از زرد، پیکاسو از آبی و صورتی، دالی از سیاه و سفید و بسیاری از هنرمندانی که در آثار آنها نوعی استفاده تاثیر گذار حالت گرایانه از رنگ شده است نموند. بنابراین:
1- رنگ ها می تواند بر حسب نوع کاربرد، دارای حالت و هویت باشند.
2- ایرانیان یکی از محدود ملل و اقوام عالم می باشند که طی سال ها و قرون متمادی در ساخت و کاربرد رنگ ها(به خصوص بر روی فرش) به نوعی معروف و آگاهی و هویت فرهنگی دست یافته اند.
بنا بر همین دو اصل است که می بینیم در یک فرش عشایری و روستایی، با حداقل رنگ، گاهی رنگ ها در متضاد ترین شکل خود(قرمز+ سبز) کنار هم قرار می گیرد و ارزشی متعارف می یابد، و چگونه این دست بافته ی بی ادعا در قلب کشور های پیشرفته جهان و مدرترین خانه ها، در کنار هنر های پیشرفته معاصر جای می گیرد.
داستان تهاجم رنگ های صنعتی بر رنگ های گیاهی، داستان تهاجم تمدن بر سنتی کهن و و داستان تهاجم مقاومت ناپذیر علم است. در مقابل علم نمی توان دیوار کشید، ولی یاد و خاطره ی رنگ های قدیمی و سنتی فرش، هنوز دوستداران فرش را بر آن می دارد که بهای گران تری را برای فروش های کهنه بپردازند.

 

فرش نایین در کدام گروه از فرش های ایرانی قرار دارد؟
اکنون شاید بتوانتوضیح داد که فرش نایین از کدام دسته از فرش های ایرانی است و چگونه است که این فرش که سابقه و قدمت چندانی ندارد، توانسته است جز

و فرش های اصیل و با ارزش تلقی شود و سهمی کوچک ولی مهم از تولید ملی را به خود خویش اختصاص دهد.
اصلی ترین عامل موثر در هویت فرش نایین مسئله ی طرح و رنگ ا

ست که در هر دو آنها تقریبا تمام آنچه در مورد اصالت و هویت طرح ورنگ گفته شده مصداق دارد.
اولین ویژگی شناخته شده ی و زیبای ایرانی از نوع شاه عباسی، لچک ترنج، ترکیبات ختایی و اسلیمی است که با سنتی ترین نقوش طراحی ایرانی بستگی دارند. در فرش نایین به خوبی دیده می شود که تولید کنندگان نایینی چه کاربرد وسیع و لطیف از نقوش و طرح های سنتی یافته اند. توفیق نقوش همراه با رنگ آمیزی خاص فرش های نایینی(که به آن اشاره خواهیم داشت) نشان می دهد که ادعای کسانی که همواره دلایلی

برای کهنه بودن و یکنواختی نقوش سنتی ارائه می دهند تا چه حدی بی معناست.
با این وصف، به علت محدودیت تولید این فرش، از طراحی گسترده و طراحان متعدد- نظیر آنچه در اصفهان و تبریز دیده می شود- در این شهر کم تر می توان سراغ گرفت و طرح ها و نقوش مورد استفاده براساس نقوش شناخته شده ی سنتی و رایج در مراکز دیگر طراحی می شود. اما حتی اگر تمام طرح های مورد استفاده در فرش نایین بازسازی کاملی از نقوش مراکز دیگر قالی بافی بدانیم، باید به تولید کنندگان، طراحان، رنگرزان و بافندگان این شهر آفرین بگوییم که چنین ارزشی والا و غرور آفرین به آنها بخشیده اند.
با وجود شاخص بودن طرح فرش های نایین، اگر هویت واقعی این فرش را از آن رنگ آمیزی آن ندانیم، نقض غرض کرده ییم. این نوع رنگ آمیزی که عموما به مدد قابلیت رنگ های طبیعی و گیاهی به دست رنگرزان ماهر نایینی بر این فرش حاصل می شود، کاملا از رنگ آمیزی فرش های سایر نقاط ایران،به خصوص فرش های رنگین عشایری و روستایی و نقوش پر و رنگ آمیزی متراکم فرش های تبریز و حتی اصفهان قابل تشخیص است.


مشخصه ی رنگ آمیزی فرش های نایین، که قسمت عمده ی شهرت خود را مدیون آن است، زمینه ی رنگی از نوع روشن و مات است که همراه با ظرافت و دقت در بافت به نقوش متراکم و پر از پیچش سنتی، آرامشی شگفت انگیز می دهد. اگر این کیفیت را یکی از دلایل اصلی نفوذ فرش نایین در بازار های جهان بدانیم، شاید تعبیر روان شناسانه ی این امر آن باشد که رنگ های زیبا و آرامش بخش و رویا گونه ی فرش نایین به نوعی در تعدیل هیجان های فرساینده ی زندگی امروز موثر است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید