بخشی از مقاله

مقدمه :

راجع به مسائل مربوط به پروتكل اينترنت (IP) صحبت كردند. و در مورد مسائل مربوط به شبكه ها و روش هاي انتقال ديجيتالي صداي كد گذاري شده روي اين شبكه ها به بحث و بررسي پرداختند. در مورد انتقال صدا با استفاده از IP صحبت شد و روش انتقال بسته هاي RTP را بين جلسات فعال مورد بررسي قرار داديم. آنچه ما مشخص نكرديم ، اگر چه ، برپاسازي و روش اجراي اين جلسات صوتي مي باشد. ما فرض كرديم اين جلسات (Session) از وجود يكديگر مطلع بوده و جلسات رسانه اي به روش خاصي ايجاد مي شوند كه بتوانند صدا را با استفاده از بسته هاي RTP منتقل كنند. پس اين جلسات چگونه بوجود مي آيند و چگونه به اتمام مي رسند؟ چگونه اين طرفين به طرف ديگر اشاره مي كنند تا يك ارتباط را فراخواني كنند، و چگونه طرف دوم اين فراخواني كنند، و چگونه طرف دوم اين فراخواني را مي پذيرد؟ جواب استفاده از سيگنال است.

در شبكه هاي سنتي تلفن ، قراردادهاي سيگنالي مشخصي وجود داشته كه قبل و در حين فراخواني استفاده مي شوند. يكي از محدوديت هاي فوري اين بود كه دو كاربر در صورتي با هم تماس برقرار مي كردند كه سيستم مشابهي خريداري كرده باشند. اين كمبود كار كردن همزمان سيستم هاي متفاوت باعث يك نارضايتي عمومي شد و باعث ناكارآمدي سيستم هاي VolP اوليه شد. در پاسخ به اين مشكل ، VOIP H.323, ITV را پيشنهاد كرد كه وسيع ترين استاندارد مورد استفاده بود. اولين نسخه VOLP در 1996 پديد آمد و عنوان سيستم تلفن تصويري و تجهيزات براي شبكه هاي محلي كه خدمات غير تضميني ارائه مي كنند، ناميده شد . نهايتاً مهندسين H.323 را طراحي كردند، و در 1998 نسخه دوم H323 را منشتر كردند. اين پيشنهاد عنوان به مراتب دوستانه تري داشت سيستم هاي ارتباطي چند رساني بر مبناي بسته اين نسخه از H323 پشتيباني بيشتري از اجداد خود بدست آورد نسخه دوم بطور وسيعي در راه حل هاي Volp پياده سازي شد و در بسياري جهات ، اين نسخه استانداردي براي سيستم هاي VOIP امروزي است .نسخه دوم VOIP مبحث اصلي ما در اين فصل است بنابراين به تشريح ساختار H323 مي پردازيم.

ساختار H323

H323 يكي از پيشنهاداتي است كه بر مبناي يك ساختار كلي ، كه قابليت كار با ساير پيشنهادات را دارد، طراحي شده است . شما بايد ارتباط اين پيشنهاد را با سايرين مورد مطالعه قرار دهيد،‌و به همان اندازه اگر شما ساير پيشنهادات را مطالعه كنيد بايد H323 را نيز مورد بررسي قرار دهيد. در بين ساير پيشنهادات مهم H.225 و H.245 و مقدار ديگري نيز وجود دارند.

ما يك نگاه كلي بر H323 را در شكل 1-4 نشان داده ايم . اين ستار شامل ترمينال ها ،‌دروازه ها و نگهبانها و واحدهاي كنترل چند نقطه اي مي شود (MCU) . هدف كلي H.323 عملي ساختن تبادل جريانهاي اطلاعات بين پايانه هاي H.323 است آنجا كه يك نقطه پاياني H.323 به عنوان يك پايانه يا دروازه محسوب مي شود.

يك پايانه H323 يك نقطه نهايي است كه يك ارتباط همزمان با ساير پايانه ها را ارائه مي سازد. عمدتاً ، اين پايانه يك دستگاه ارتباطي سمت كاربر است كه حداقل يك كد صوتي را پشتيباني مي كند و ممكن است ساير كدهاي صوتي را نيز پشتيباني كند. يك دروازه در حقيقت يك نقطه نهايي H323 است كه خدمات ترجمه بين شبكه H.323 و ساير شبكه ها مثل شبكه ISDN را فراهم مي سازد كه به عنوان GSTN شناخته مي شوند يك طرف اين دروازه از سيگنال كردن H.323 پشتيباني مي كند. طرف ديگر با يك شبيكه از سوئيچ ها سر و كار دارد. در طرف H.323 ،‌دروازه مشخصات يك خروجي H.323 را دارد. ترجمه بين قراردادهاي سيگنال دادن و فرمت رسانه يك بخش ،‌و ديگران كه بصورت داخلي انجام مي شوند بخش ديگر آن هستند. ترجمه بطور كلي بصورت نامرئي از ساير شبكه ها مدار سوئيچ انجام مي شود و در شبكه H.323 دروازه ها همچنين مي توانند به عنوان يك رابط مشترك بكار روند. در جايي كه ارتباطات بين پايانه نياز به يك اجازه عبور براي شبكه خارجي دارد مثل شبكه تلفن عمومي سوئيچي يا PSTN يك دروازه بان موجودي اختياري است كه در شبكه H.323 بكار مي رود. وقتي دروازه بان موجودات ،‌دروازه هاي ارتباطي بسته مي مانند و شماري از خروجي هاي H.323 را كنترل مي كنند. با كنترل ، ما مي خواهيم كه دروازه بان بر دسترسي به شبكه نظارت داشته و از يك يا چند پايانه بتواند اجازه بدهد يا ندهد تا دسترسي به شبكه داشته باشند. اين امر مي تواند منجر به آن شود كه پهناي باند و ساير منابع مديريتي حفظ شوند. يك دروازه بان همچنين مي تواند يك خدمات ترجمة آدرس را ارائه بدهد و استفاده از اين سيستم را در شبكه ممكن سازد.

مجموعه اي از پايانه ها ،‌دروازه ها و MC ها كه يك دروازه بان را كنترل مي كنند به عنوان يك منطقه شناخته مي شوند و همگي مي توانند شبكه يا زير شبكه ها را كنترل كنند اين منطقه در شكل 2-4 آمده است اين مناطق لزوماً پيوسته و دنبال هم نيستند.

يك MC ، در حقيقت يك پايانه H.323 است كه كنفرانس هاي چند نقطه اي را مديريت مي كند. براي مثال MC به يك رسانه اشاره مي كند كه مي تواند بين موجوديت هاي مختلف با قابليت هاي متفاوت وجود داشته باشد همچنين MC مي تواند قابليت مجموعه اي از حوادث را تغيير دهد بطوريكه ساير پايانه ها به كنفرانس هاي موجود بپيوندند. يك MC مي تواند در يك MCV يا در يك زمينه (Platform) مثل يك دروازه با يك پايانه H.323 پياده سازي شود.

براي هر MC ، حداقل يك پردازشگر چند نقطه اي (MP) وجود دارد كه تحت كنترل MC كار مي كند. پردازشگر MP جريان رسانه اي MP را پردازش مي كند، يك خروجي جرياني N را بوجود مي آورد در حاليكه ورودي را از M دريافت مي كند (متغير N و M) . MP اين عمل را توسط سوئيچ گردن ،‌ادغام و تركيب اين دو انجام مي دهد. پروتكل كنترل بين MC و MP استاندارد نشده است.

MC مي تواند دو نوع از كنفرانس هاي چند نقطه اي را پشتيباني كند: متمركز و غير متمركز . اين دو روش در شكل 3-4 آورده شده اند. در تنظيمات متمركز ، هر پايانه در كنفرانس با MC به روش تنظيم hub-spoke ارتباط برقرار مي كند. علاوه بر اين در روش غير متمركز ، هر پايانه در كنفرانس سيگنال كنترل خود را با MC به روش اتصال نقطه به نقطه تبادل مي كند اما ممكن است رسانه را با ساير كنفرانس ها در شبكه نيز سهيم و شريك شود.

بر مبناي امتحان ،‌ما چند قرارداد را مورد بحث قرار داده ايم ، مثل RTP وRTCP . ما همچنين پروتكل هاي ارتباطي مطمئن و غير مطمئن را مورد بررسي قرار داديم.

در يك شبكه IP ،‌اين شرايط اشاره به يك قرارداد انتقال كنترل يا TCP و قرارداد ترسيم ارتباطات و اطلاعات كاربر UDP دارند. با توجه به شكل ،‌تبادل رسانه توسط RTP بر روي UDP انجام مي شود و البته ،‌هر جا كه RTP وجود دارد ،‌RTCP نيز موجود است در شكل 4-4 ما همچنين دو قرارداد يافتيم كه تاكنون مورد بررسي قرار نگرفته اند. H.225. و H.245 . اين دو قرارداد پيغامهاي واقعي را كه بين نقاط نهايي H.323 مبادله مي شوند، تشريح مي كنند. آنها قراردادهاي توليد شده هستند كه مي توانند در هر تعداد از ساختارهاي شبكه بكار روند. وقتي به H.323 مي رسيم ، ساختار شبكه ،‌بر مبناي H225. و H.323 به عنوان قراردادهاي پيشنهادي توسط H.323 مورد بررسي قرار مي گيرند.

نگاهي بر قرارداد H.323

همانطور كه قبلاً اشاره شد ، پيغامهاي واقعي سيگنالي مربوط به H.323 در پيشنهادات ITV ، يعني H.225 و H.245 منتقل مي شوند.

H.225 يك قرارداد دو طرفه است . يك طرف بطور مؤثر يك پيشنهاد ITV.T است كه Q.931 نام دارد، مشخصات ؟؟ سوم ISON ، و بايد بطور مشخص دانش و آشنايي با ISDN داشته باشد . اين بخش براي برقراري ارتباط بين نقاط نهايي H.323 بكار مي رود. اين نوع از سيگنال به عنوان سيگنال فراخواني ناميده مي شود قسمت ديگر H.225Æ به عنوان ثبت نام ،‌مديريت و وضعيت يا به اختصار RAS ناميده مي شود . براي مثال يك كاربر در نقطه نهايي RAS مي تواند ساير نقاط نهايي در منطقه خود را مديريت كند و از سيگنال RAS براي ثبت يك دروازه بان استفاده كند و دروازه بان نيز از اين سيگنال براي اجازه دادن يا ندادن به يك نقطه دسترسي به منابع شبكه استفاده مي كند.

H.245 يك قرارداد كنترلي است كه بين دو يا چند نقطه نهايي بكار ميرود . مقصود اصلي از H.245 مديريت كردن جريانهاي رسانه اي بين H.323 و جلسات شريك در اين قرارداد مي باشد. H.245 شامل توابعي مثل اطمينان يافتن از ارسال رسانه توسط يك سيستم محدود به مجموعه اي از رسانه ها مي شود كه مي توانند توسط سايرين دريافت و ادراك شوند. H.245 بين كانالهاي ديگر ارتباط برقرار مي كند. اين كانالهاي منطقي جريانهاي رسانه اي را بين مشتركين برقرار مي سازد و داراي تعدادي مشخصات مثل نوع رسانه ، سرعت بيت و … مي باشد.

تمام اين سه قرارداد سيگنال كه شامل RAS ، Q.931 و H.245 مي شوند مي توانند براي برقراري ارتباط ، تأمين منابع ارتباط و از بين بردن ارتباط بكار روند. پيام هاي گوناگون مي توانند مخابره شوند. براي مثال فرض كنيد كه يك نقطه نهايي مي خواهد با نقطه نهايي ديگري ارتباط برقرار كند. ابتدا بايد اين نقطه از RAS استفاده كند تا اجازه ارتباط را از دروازه بان بگيرد. نقطه نهايي ممكن است از Q.931 استفاده كند تا رابطه را برقرار سازد. نهايتاً نقطه نهايي ممكن است از سيگنال كنترلي H.245 استفاده كند تا تبادل رسانه را برقرار سازد.

پيغام H.323 توسط كانالهاي متفاوتي ارسال مي شوند كه اين بستگي به نوع پيغام و در برخي موارد به محتوا دارد. براي مثال پيغام RAS روي كانال RAS روي كانال RAS ارسال مي شود؛ فراخواني سيگنال روي كانال فراخواني سيگنال ارسال مي شود زماني كه اين فرايند با كانال هاي زيادي در گير به نظر مي رسد ،‌شما بايد متوجه باشيد كه اين كانال ها عمدتاً به يك رويه فيزيكي وابسته نيستند. در عوض يك كانال وقتي كه در محيط IP بكار مي رود – خالي است و به عنوان آدرس سوكت مشخص از آدرس IP و شماره PORT آن جهت دريافت RAS بكار مي رود بنابراين هر پيغامي كه مي رسد به عنوان نقطه پاياني كانال RAS بشمار مي آيد.

شكل نوشتاري قرارداد: از آنجا كه ما به پيش مي رويم ، نقاط اصلي هر قرارداد را تشريح خواهيم كرد. ما تعداد زيادي مثال و نمونه ارائه خواهيم نمود تا تشريح كنيم كه قراردادهاي متفاوت چگونه با هم مرتبط و هماهنگ مي شوند به عنوان يك مسئله براي تمامي پيشنهادات ITV-T ، H.323 به عنوان Abstract syntax Natation يا به اختصار (ASN.1) شناخته مي شود. با توضيح اين روش در اين كتاب و يك توضيح كلي روي پياده سازي آن بيشتر آشنا خواهيم شد. نهايتاً اطلاعات مختصري راجع به ASN.1 و روش آن در ادامه توضيح داده مي شود. Syntax نيز در ادامه توضيح داده مي شود و ما در ابتدا يك توضيح نوشتاري ارائه مي دهيم .

آدرس دهي H.323

هر شي در شبكه H.323 داراي يك آدرس شبكه اي است كه بطور اختصاصي آن شي ء را مشخص مي كند در يك محيط IP ، آدرس شبكه در حقيقت همان IP است . اگر نام خدمات Domain يا DNS در دسترس باشد، اين آدرس IP ممكن است به شكل يك نشانگر منابع واحد يا URL باشد ، با توجه به استادارد RFC 822 . براي مثال Url منطق به Vasillgk 1 @ somedomain ممكن است يك URL ،‌ممكن است يك شماره port نيز باشد بايد از يك عدد port نيز استفاده كنيم.

براي رضايت از شناسايي ، موجوداتي مثل پايانه ها ، دروازه بان ها و MC ها بايد يك نام Domain واحد داشته باشند. نكته : هنگام اختصاص دادن يك URL به نقطه نهايي و دروازه بان ها هدفي از شناسايي است و آدرس IP واقعي توسط پيغام ه بين H.323 مبادله مي شود.

براي هر آدرس شبكه ،‌يك موجود H.323 ممكن است يك يا چند نقطه دسترسي خدمات انتقالي يا TSAP داشته باشد. در شرايط ايجاد شده ،‌يك TSAP در حقيقت يك نشانگر براي كانال منطقي مشخصي است در شرايط IP ، نشانگر TSAP داراي يك آدرس سوكت يكسان است.

در كل شماره port بايد براي عمليات سيگنالي و يا تبادل رسانه اي بصورت پويا بكار رود. انتظارات مهم استثنائات مهم همان دروازه بان ها هستند كه مقدار پورت شناسايي UDP را با مقدار 1718 دارند و دروازه بان هاي ثبت نام UDP كه پورت وضعيت با مقدار 1719 مي باشند و همچنين سيگنال فراخواني TCP با مقدار پورت 1720 . اين پورت ها با IANA ثبت مي شوند. پورت دوم براي RAS بكار مي رود t به يك دروازه بان سيگنال بفرستد و پورت سوم براي فرستادن سيگنال فراخواني بكار مي رود.

علاوه بر آدرس شبكه و نشانگر TSAP ، H.323 همچنين پايانه ها و دروازه بانها را قادر مي سازد تا يك يا چند هم پوشاني داشته باشند. با دادن پيغام ،‌بايد آدرس با‌آدرس هاي IP واقعي ارائه شود. تا قابليت گره ها براي داشتن همپوشاني حفظ شوند تا بين يك آدرس IP و ديگران عمليات ترجمه به راحتي انجام شود. اين ترجمه يك تابع است از توابعي كه يك دروازه بان با سيگنال RAS پشتيباني مي كند.

وقتي به اختصاص همپوشاني آدرس مي رسيم H.323 بسيار انعطاف پذير جلوه مي كند آنها مي توانند اشكال زيادي بخود بگيرند، و يك نقطه نهايي ارائه شده ممكن است همپوشاني هاي چندگانه داشته باشد. تنها محدوديت واقعي اين است كه ممكن است در يك ناحيه مشخص همپوشاني ارائه شود. كه ممكن است ايجاد مشكل كند. براي مثال يك دروازه بان كه به يك PBX متصل است روي روية PRI ارائه مي شود. اگر يك H.323 ديگر بخواهد تعدادي از نقاط نهايي را روي PBX فراخواني كند، استفاده از اين همپوشاني اين تابع را بسيار ساده تر خواهد كرد تنها دروازه بان و دروازه نياز دارند تا ارتباط بين همپوشاني و آدرس دروازه را بدانند. نقطه نهايي فراخواني و سايرين از يك دروازه بان ترجمه لازم را انجام مي دهند.

كدها

در شكل 4-4 ،‌ما يك منبع به كدهاي صدا و تصوير را مي بينيم . پشتيباني از تصوير اختياري است. هنگامي كه تصوير پشتيباني مي شود، آنگاه يك H.323 ،‌نقطه نهايي ،‌بايد حداقل تصوير را در H.261 پشتيباني كند كه اين كار توسط شكل يك چهارم متداول و مياني QCIF ناميده مي شود.

پشتيباني از ؟؟‌ اجباري است ، و H.323 اجبار مي كند كه كد G.711 بايد پشتيباني خود ( در هر دو حالت A-Law و mu-Law) . با دادن نسبت يك پهناي باند وسيع ، G.711 بهترين و اولين انتخاب براي پشتيباني صلانيت و به اين دليل اجباري شده است چون تمام نقاط نهايي H.323 آن را پشتيباني مي كنند. بعد از تمامي اين مسائل اگر يك سيستم تنها G.711 را پياده سازي كند، آنگاه پتانسيل بهره وري ، پهناي باند در VOIP از بين مي رود و به برخي دلايل براي پياده سازي VOIP اولين مكان و اولين موقعيت را از دست مي دهد.

سيگنال دهي RAS

سيگنال دهي RAS بين يك دروازه بان و نقاط نهايي كه كنترل مي كند،‌بكار مي رود. اين قرارداد يك قرارداد سيگنال دهي است كه از طريق آن يك دروازه بان نقاط نهايي مربوط به خود را در ناحيه خود كنترل مي كند. دقت كنيد كه دروازه بان در H.323 اختياري است. علاوه بر اين ، سيگنال دهي در RAS نيز اختياري است . اگر يك نقطه نهايي بخواهد از خدمات دروازه بان استفاده كند، بايد RAS نيز اختياري است . اگر يك نقطه نهايي بخواهد از خدمات دروازه بان استفاده كند، بايد RAS را پياده سازي كند، آنگاه تابعي كه دروازه بان بصورت معمولي پشتيباني مي كند نياز دارد تا در نقطه نهايي به تنهايي اجرا شود.

سيگنال دهي RAS در H.225.Æ تعريف شده است و از توابع زير پشتيباني مي كند:

  • كشف دروازه بان :‌يك نقطه نهايي را قادر مي سازد تا تخمين بزند كه كدام دروازه بان در دسترس است تا آن را كنترل كند.

  • ثبت : يك نقطه نهايي را قادر مي سازد تا يك دروازه بان مشخص را ثبت كرده و بنابراين به ناحيه آن دروازه بان بپيوندد .

  • عدم ثبت : يك نقطه نهايي را قادر مي سازد تا كنترل يك دروازه بان را ترك كرده يا يك دروازه بان را قادر سازد تا تمامي ثبت هاي موجود يك نقطه نهايي را از اعتبار ساقط سازد، در نتيجه به اجبار نقطه نهايي را از آن ناحيه خارج مي سازد.

  • مديريت : با استفاده از نقطه نهايي ، درخواست دسترسي به يك شبكه براي جلسات مشاركتي مي كند. يك درخواست مشخص مي كند كه چه پهناي باندي براي نقطه نهايي بايد بكار رود و دروازه بان مي تواند انتخاب كند كه درخواست را بپذيرد يا رد كند، بسته به پهناي باند درخواستي.

  • تغيير پهناي باند : با استفاده از يك نقطه نهايي ، تقاضا از دروازه بان مي خواهد تا پهناي باند بيشتري براي آن نقطه نهايي فراهم سازد.

  • محل نقطه پاياني : يك تابع كه در آن دروازه بان همپوشاني به يك آدرس شبكه را ترجمه مي كند.

يك نقطه نهايي اين تابع را اجرا مي كند وقتي كه مي خواهد با يك نقطه نهايي مشخص مراوده كند و تنها اشاره گر هم پوشاني آنرا در اختيار دارد. دروازه بان همچنين به درخواست براي آدرس شبكه پاسخ مي دهد تا در رابطه با سؤالات نقطه نهايي بكار رود.

  • آزادسازي : توسط يك نقطه نهايي بكار مي رود تا يك دروازه بان را مطلع سازد از قطع شدن يك فراخواني مشخص. آزادسازي مي تواند همچنين توسط دروازه بان استفاده مي شود تا نقطه نهايي را وادار به قطع كردن ارتباط سازد.

  • وضعيت : بين دروازه بان و نقطه نهايي بكار مي رود تا به دروازه بان دربارة داده مبتني بر فراخواني ، مثل پهناي باند كنوني اطلاع دهد.

  • دسترسي به منابع : توسط سيستم بين دروازه و دروازه بان به كار مي رود تا دروازه بان ار از ظرفيت موجود كنوني مطلع سازد، مثل ميزان پهناي باند در دسترس . يك دروازه همچنين مي تواند از اين خاصيت براي مطلع ساختن دروازه بان از اتمام ظرفيت و منابع استفاده كند.

  • غير استاندارد: مكانيسمي است كه توسط آن اولويت اطلاعات مي تواند بين نقطه نهايي و دروازه بان منتقل شود. البته ، محتويات پيام و توابع بايد مشخص شوند چون در 225.Æ تعريف نشده اند.

جدول 1-4 ليستي از پيغام هاي مختلف RAS را فراهم مي سازد كه براي پشتيباني از توابع بكار مي روند و توضيح خلاصه اي از مقصود هر پيغام مي باشند در توضيحات بعدي ،‌ماجزئيات بيشتري راجع به بخري پيام هاي مرسوم ارائه مي كنيم. قسمت بعدي اين فصل پيام هاي RAS را تشريح كرده و توابع مربوطه را با جزئيات بيشتر بيان مي كند.

 

اكتشاف دروازه بان

در يك شبكه كه يك يا چند دروازه بان دارد، يك نقطه نهايي بايد در يكي از آنها ثبت نام كند. براي انجام اين عمليات ثبت ، نقطه نهايي ابتدا بايد يك دروازه بان مناسب را پيدا كند، يكي كه مي خواهد كنترل يك نقطه نهايي را در دست بگيرد. البته ، نقطه نهايي ممكن است به طريقة پيشرفته تنظيم شده و با آدرس دروازه بان تطبيق داده شود تا مورد استفاده قرار گيرد. در اين صورت ،‌هيچ عمليات كشفي در ثانيه انجام نخواهد شد. در مقابل ، نقطه نهايي به سادگي در دروازه بان مطلوب ثبت نام مي كند. اگر چه يك چنين روشي ممكن است به ثبت نام سريع تر منجر شود، ولي ممكن است تعداد زيادي دروازه بان وجود داشته باشند كه در حالت بارگذاري اشتراكي بوده ، يا يك دروازه بان پشتيبان كه در اين صورت روش فوق با مشكل روبرو مي شود. يك واسطة ثابت و ايستا بين نقطه نهايي و دروازه بان نيز براي چنين ممكن است مناسب نباشد. بنابراين يك دروازه بان با عمليات كشف خودكار در دسترس قرار مي گيرد.

فرآيند كشف خودكار دروازه بان براي يك نقطه نهايي جهت تصميم گيري در دسترس است ،‌نقطه نهايي در اين حالت حاوي اطلاعات نمي باشد. ر اين رابطه براي كشف اينكه كدام دروازه بان در اين عمل مي خواهد كنترل نقطه نهايي را در دست بگيرد، نقطه نهايي پيغام درخواست دروازه بان يا GRQرا مي فرستد . اين پيغام مي تواند روي تعدادي از آدرس هاي شناخته شده فرستاده شود يا روي آدرس ها و پورت هاي چندگانه مثل 224.0.1.41:1718 فرستاده شود.

پيغام GRQ شامل تعدادي پارامتر مي شود. اگر اين پارامترها خالي باشند، GRQ به آن دسته از نشانگرهاي دروازه بان ؟؟‌مي كند.

اين عمليات در جدول شكل 5-4 نشان داده شده است . در اين مثال ، پايانه مي خواهد تصميم بگيرد كه GK خود را با تنها فرستادن يك GRQ شناسايي كند اما دروازه بان شامل آدرس كشف چندگانه است. در اين شكل دروازه بان 1 پيغام GRJ را فرستاده در حاليكه دروازه بان 2 پيغام GCF را مي فرستد. پايانه اكنون در دروازه بان 2 ثبت نام مي كند. علاوه بر اين ها ،‌يك دروازه بان ممكن است GCF را بفرستد كه بيانگر يك يا چند تلاش از سوي دروازه بانهاست. اين عمليات نشانگر آن است كه پيغام GCF با داشتن پارامتر دروازه بان جايگزين وجود دارد.

 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید