بخشی از مقاله

قانون ايمني ترافيك

فصل 1-18-T از دانشجويان ساسكاتكيوان
تذكر: مطابق بخش فرعي (1)33 از قانون تفسير بخشهاي اصلاح نشده متوالي، برنامه‌هاي جدولي فهرستهاي اين قانون حذف مي‌شوند. اصلاحات متوالي متضمن در اين بخشها با اجرا شدن، قسمتي از قانوني مي‌شوند كه آنها اصلاح مي‌كنند و بدان وسيله در قانونهاي مشابه تركيب مي‌شوند. لطفاً به بخش جداگانه‌اي مراجعه كنيد تا جزئيات اصلاح متوالي و موارد خاص را به دست آوريد.


تذكر: اين تركيب (تحكيم) رسمي نيست. اصلاحات براي راحتي رجوع و قوانين اصلي تركيب شده‌اند و آئين‌نامه‌ها بايد براي همه اهداف تفسير و كاربرد قانون مورد مشاوره قرار گيرند. به منظور حفظ ادغام قوانين اصلي و آئين‌نامه‌ها، خطاهايي كه ممكن است ظاهر شوند، در اين تركيب مجدداً توليد مي‌شوند.
فهرست مفاهيم
بخش 1 ، عنوان كوتاه و تفسير
1. عنوان كوتاه، 2. تفسير
بخش 2 ، اجراي قانون


3. معرفي مدير، 4. جايگاه كار مدير، 5. مدير، گزارشات را حفظ مي‌كند، 6. قدرتهاي بازخواست و بررسي مدير، 7. دستورات مدير، 8. مدير ممكن است ارائه گزارشات را اجازه دهد (مجوز دهد)، 9. مدير ممكن است قدرتها را وكالت دهد، 10. نمايندگي كردن براي انجام شرايط و وضعيتهاي اعمال شده توسط مدير، 11. مدير ممكن است مدير آموزش وسايل نقليه موتوردار را منصوب كند، 12. مدير ممكن است وكالت قدرتها را بپذيرد.

بخش 3 ، قدرت وزير در خصوص توافقنامه
13. قدرت براي منعقد كردن توافقنامه
بخش 4 ، هيأت مديره ترافيك بزرگراه، قسمت اول، سازماندهي
14. هيأت مديره دائمي (هميشگي)، 15. هيأت مديره مسئول وزير، 16. هيأت مديره يك انجمن (شركت)،
17. عضويت و حدنصاب، 18. رئيس هيأت مديره و نائب رئيس هيأت مديره، 19. كميته‌هاي اعضاي هيأت مديره، 20. حق‌الزحمه و هزينه‌هاي مسافرتي
قسمت دوم، قدرتها و وظايف كلي


21. قدرتهاي كلي (عمومي) هيأت مديره، 22. قانونهاي هيأت مديره، 23. انجام كار و دستورات، 24.گزارشهايي براي هيأت مديره، 24. گزارشهايي براي هيأت مديره، 25. قدرتهايي در خصوص بازخواست‌ها و بررسي‌ها، 26. مدرك در گزارشات و بررسيهاي هيأت مديره، 27. قدرتهاي مربوط به قانون خاص (ويژه)، 28. نمايندگي قدرتهاي هيأت مديره
قسمت سوم، استيناف‌ها (تقاضاها)
29. وقتي استيناف‌ها ممكن است براي هيأت مديره ايجاد شود.
بخش 4 ، گواهينامه راننده، قسمت اول، مفاد كلي (عمومي)


30. مدير براي صدور گواهينامه راننده، 31. چه چيزي گواهينامه رانندگي معتبر را مي‌سازد، 32. براي راندن يك وسيله نقليه موتوردار گواهينامه رانندگي نياز است، 33. بچه‌ها وسايل نقليه موتوردار را بدون اجازه به كار نمي‌اندازند، 34. مدير ممكن است با غير بوميان سر و كار داشته باشد، 35. ممنوعيت‌هايي در خصوص گواهينامه رانندگي، 36. گواهينامه مجوز موقتي، 37. شناسايي موقتي عكس، 38. پشت‌نويسي يا منع مجوز رانندگي، 39. وقتي صاحب يا دارنده وسيله بايد مجوز رانندگي فراهم كند.

 

قسمت دوم، تقاضانامه‌هايي براي مجوز رانندگي
40. تقاضانامه براي صدور مجوز، 41. كسي كه براي مجوز رانندگي واجد شرايط نيست، 42. وقتي متقاضي بايد تست و آزمايش (امتحان) رانندگي را طي كند، 43. مدير ممكن است به مدرك بيشتري نياز داشته باشد يا از صدور مجوز امتناع كند، 45. وظيفه صاحب وسيله در خصوص تغيير اسم يا آدرس، 44. كسي كه براي مجوز رانندگي مستحق گرفتن عكس است، 46. بيمه جواز رانندگي بين‌المللي، 47. مدير ممكن است مجوز راننده را محو كند (باطل كند).
قسمت سوم، نظارت، لغو، امتناع مجوز راننده


48. وقتي مجوز راننده به طور خودكار (غير ارادي) معلق شود (به حالت تعليق درمي‌آيد) يا ممكن است رد شود، 49. وقتي مدير ممكن است نياز به مصاحبه و يا آموزش راننده داشته باشد، 50. اعمال مدير بعد از مصاحبه، 51. وقتي مدير ممكن است بدون گزارش عمل كند، 52. وقتي مدير ممكن است از صدور مجوز امتناع كند، 53. مدير ممكن است مجوز راننده را كه به اشتباه صادر شده، لغو كند، 54. مدير ممكن است نياز به برگرداندن مجوز راننده باشد، 55. افسر صلح ممكن است مجوز راننده را توقيف كند.


پخش پنجم، ثبت نام وسيله نقليه
قسمت اول، موضوعات كلي
56. مدير براي صدور جواز و گواهينامه ثبت نام، 57. ممنوعيت كار بدون ثبت نام وسيله، 58. مدير ممكن است با غير بوميان سر و كار داشته باشد، 59. ممنوعيت‌هايي در خصوص گواهينامه ثبت نام، 60. وقتي گواهينامه‌ها و جوازها منقضي مي‌شود (باطل مي‌شود)، 61. وقتي كه بايد گواهينامه ثبت شده يا جواز ثبت نام توليد شود، 62. افسر صلح ممكن است گواهينامه را توقيف كند، 63. مدير ممكن است درخواست برگرداندن گواهينامه‌ها و جوازها را بدهد.

قسمت دوم، تقاضانامه براي گواهينامه ثبت نام
64. موارد لازم براي تقاضاي گواهينامه ثبت نام، 65. تقاضا براي گواهينامه در خصوص وسايل نقليه خدمات عمومي ويژه، 66. موارد لازم براي نام‌نويسي وسايل نقليه IRP، 67. وقتي ثبت نام جديد وسايل نقليه بازسازي شده يا تغيير يافته مورد نياز است، 68. ثبت نام وسايل نقليه كارگزار (فروشنده)، 69. ثبت نام وسايل نقليه خدمات عمومي، 70. ثبت نام وسايل نقليه با استفاده از يك سازنده، 71. وظيفه دارنده گواهينامه يا مجوز درباره تغيير اسم يا آدرس، 72. ثبت نام بدون شماره سريال كافي


قسمت سوم، ثبت نام جوازها
73. ثبت نام در خصوص تقاضانامه صدور جواز ثبت نام، 74. قانونهايي در خصوص استفاده از جوازهاي ثبت نام
قسمت چهارم، امتناع (رد) معلق گذاشتن و لغو گواهينامه‌ها و جوازها، 75. وقتي كه مدير ممكن است گواهينامه يا جواز را رد، معلق يا لغو كند.
پخش ششم، اجازه‌هاي كار قسمت اول گواهينامه اجازه كار
76. وسيله نقليه در حال كار بدون گواهينامه اجازه كار ممنوع بودند، 77. مواد لازم براي تقاضانامه گواهينامه اجازه كار، 78. مقتضيات بيمه براي به دست آوردن گواهينامه اجازه كار، 79. وقتي گواهينامه اجازه كار باطل مي‌شود، 80. وقتي گواهينامه اجازه كار ممكن است تجديد شود، 81. گواهينامه اجازه كار فرض نمي‌شود كه حقوق انحضاري مقرر كند، 82. وقتي كه گواهينامه اجازه كار ممكن است معلق باشد.


قسمت دوم، قوانيني در خصوص حمل و نقلهاي تحت گواهينامه‌هاي اجازه كار
83. خدمات منقطع ممنوع هستند، 84. تعهدات دارندگان گواهينامه، 85. نرخهاي مطالبه شده به وسيله دارندگان گواهينامه اجازه كار كه توسط هيأت مديره تعيين يا تصويب مي‌شوند، 86. انتقال گواهينامه اجازه كار ممنوع مي‌باشد، 87. قوانيني درباره كار اتوبوسها و كاميونها، 88. قوانين يا لايحه‌هاي قانوني بارگيري و بليط‌ها، 89. كتابها و ثبت‌هايي كه براي بازرسي حفظ مي شود موجود مي‌باشد، 90. هيأت مديره ممكن است به گزارشاتي نياز داشته باشد و به دارندگان گواهينامه‌ها نظارت داشته باشد، 91. ممنوعيت درباره محو كردن (بد شكل كردن) يا تغيير گواهينامه اجازه كار، 92. ارائه گواهينامه اجازه كار، 93. وقتي كه هيأت مديره ممكن است گواهينامه‌ها را مرور كند، 94. دستورات هيأت مديره چطور ممكن است تحميل شود، 95. مقررات هيأت مديره براي اين بخش
قسمت سوم، گواهينامه‌ آئين امنيت ملي
96. تفسير اين قسمت، 97. مدير ممكن است نقشه مقطعي رانندگان و متصديات را گرداوري كند، 98. گواهينامه صلاحيت ايمني كه براي كاركرد وسايل نقليه تجاري مورد نياز است، 99. كسب، تجديد و صدور گواهينامه صلاحيت ايمني، 100. دارندگان گواهينامه صلاحيت ايمني به بيمه نياز دارند، 101. معلق كردن و لغو گواهينامه‌هاي صلاحيت ايمني، 102. دستورات ايمني، 103. دستوراتي درباره وسايل نقليه تجاري در حال كار و گزارشاتي از آنها
بخش هفتم، آئين نامه حمل كننده‌هاي تجاري
104. تفسير بخش، 105. قدرتهاي بازرسي اجرائي مدير، 106. مدير ممكن است به توليد ثبت ها نياز داشته باشد، 107. ضمانت براي جستجو درباره خلاف، 108. كپي‌هاي از سندهاي حذف شده، 109. ممنوعيت براي مضايقه يا نابودي ثبت‌ها يا اسناد


بخش هشتم، ثبتها يا ركوردهاي مورد نياز درباره مجوز دادن وسايل نقليه
110. ركوردهاي مورد نياز درباره وسايل نقليه اجاره‌اي
بخش نهم، آموزش راننده
111. گواهينامه براي مدرسه آموزش رانندگي و تعليم رانندگي مورد نياز

بخش دهم، بازرسي و امنيت وسيله نقليه
قسمت اول، معيارهاي ايمني براي وسايل نقليه
112. تفسير بخش، 113. ممنوعيت در بكارگيري وسايل نقليه نامجهز، 114. ممنوعيت در فروش يا معاوضه وسايل نقليه نامجهز
قسمت دوم، ايستگاه‌هاي بازرسي وسيله نقليه


115. تفسير قسمت، 116. ممنوعيت در بكارگيري وسسله نقليه بازرسي نشده، 117. وقتي كه گواهينامه بازرسي وسيله نقليه ممكن است صادر شود، 118. وقتي مدير ممكن است گواهينامه بازرسي وسيله نقليه را معلق بگذارد، 119. مدير ممكن است اجازه بازرسي موقت را صادر كند، 120. ممنوعيت در ايستگاه‌هاي بازرسي وسيله نقليه يا طرز كار بازرس بدون گواهينامه بازرسي، 121. تقاضا و صدور گواهينامه، 122. آئين‌نامه‌هاي اجرائي وظايف پيشنهادي از ايستگاه‌هاي بازرسي و فنون بازرسي، 123. وقتي مدير ممكن است گواهينامه را لغو كند
بخش يازدهم، تعهد مالي رانندگان و مالكان وسيله نقليه
قسمت اول، موضوعات عمومي


124. بخشي كه تمايل به اصلاحات ديگر موجود براي شاكيان ندارد، 125. ميزان تعهد مالي مورد نياز براي رانندگان و مالكان
قسمت دوم، مواد لازم نشانه (ملاك) تعهد مالي
126. شكل نشانه (مدرك)، 127. شكل بيمه‌نامه و وظايف بيمه‌گر، 128. تقاضاي ضمانت، 129. كار روي ضمانت، 130. وقتي مدير ممكن است ضمانت را لغو كند، 129. وقتي كه رانندگان و مالكان بايد مجوز را برگردانند، 132. وقتي راننده‌اي كه قادر نيست تعهد مالي را اثبات كند، ممكن است وسيله نقليه را به كار بيندازد، 133. كاربرد دو جانبه قانون خارجي، 134. ممنوعيت روي توليد مدرك كاذب از تعهد مالي
قسمت سوم، چگونه قضاوتها در ساسكا تكيوان ممكن است رضايت بخش باشند، 135. نتايج شكست براي قضاوت رضايت‌بخش، 136. وقتي مدير ممكن است قضاوتي را اجازه دهد كه بدهكاري وسيله نقليه را براند و به صورت قسطهايي آن را پرداخت كند
پخش دوازده، سلب صلاحيت از رانندگي
قسمت اول، موضوعات عمومي در خصوص سلب صلاحيت
137. تفسير بخش، 138. نتايج صسلب صلاحيت از رانندگي، 139. وقتي شخصي از رانندگي سلب صلاحيت مي شود، 140. ممنوعيت روي رانندگي در حالي كه سلب صلاحيت مي شود.
قسمت دوم، تعليق و بلاتكليفي (در مورد) روي محكوميت
141. تعليق خودبخودي، 142. تشخيص محكوميتهاي اول و دوم و سوم و بعدي، 143. تأثير تقاضا از تصميم‌گيري جلوگيري نمي‌كند مگر آنكه طور ديگر سفارش دهند، 144. محكوميت غير بومي در ساسكاتكيوان، 145. خدمات دستوري روي فرد غير بومي
قسمت سوم، تعليق مجوز راننده درباره مستي و رانندگي
146. تعليقات 24 ساعته (1)، 146. تست هوشياري زمينه‌اي (ميداني) (الكل) و تعليقات (2)، 146. تست هوشياري زمينه‌اي و تعليقات، 147. تعليقات اجرايي براي داشتن تعليق 24 ساعته، 148. ممنوعيت اجرايي 90 روزه، 149. وقتي نمونه نيرو مكن است نياز باشد، 150. وقتي افسر صلح ممكن است تعليقات يا سلب صلاحيت را دستور دهد ، (1)150. وقتي تست هوشياري زمينه‌اي ممكن است براي رانندگان جديد نياز باشد، 151. تأثير تعليق مطابق بخش 150.

قسمت چهارم، مرور دستورات تعليق يا سلب صلاحيت كه مطابق قسمت سوم صادر شدن
152. مرور تعليق 24 ساعته، 153. مرور تذكر (آگهي) منع يا تعليق توسط هيأت مديره، 1543. وقتي يك راننده جديد ممكن است براي مرور تعليق يا سلب صلاحيت به كار رود، 155. گواهينامه تجزيه و تحليل به عنوان مدرك


بخش سيزده، ثبت نام مجوز رانندگي
156. وقتي مجوز راننده ممكن است به وسيله هيأت مديره يا مدير منصوب شود، 157. مراجعه به شب
بخش چهاردهم، توقيف وسيله نقليه،
قسمت اول، توقيفات بعد از تصادف، توقيف وسايل نقليه درگير در تصادفات
قسمت دوم، رانندگان بدون مجوز
159. تفسير قسمت، 160. از رواج انداختن يا توقيف وسيله نقليه موتوردار، 161. از رواج انداختن و يا توقيف وسيله نقليه موتوردار توسط نگهبان گاراژ، 162. رهايي از وسيله نقليه موتوردار متوقف شده يا توقيف شده توسط افسر، 163. رهايي از وسيله نقليه موتوردار توسط مدير، 164. رهايي وسيله نقليه دزديده شده براي مالك، 165. ممنوعيت روي دستكاري وسيله نقليه از رواج افتاده يا توقيفشده، 166. غرامت دادن براي توقيف اشتباه، 167. منصوب كردن افراد به عنوان نگهدارنده گاراژ، 168. توقيف يا متوقف كردن اجازه دستور، 169. بهبودي مدني، 170. مدير ممكن است توافقنامه را منعقد كند، 171. حق‌الزحمه قابل پرداخت براي مدير، 172. تعهد يا مسئوليت مالك
قسمت سوم، نظم عمومي


173. تفسير تقسيم، 174. توقيف و حفظ و از حركت انداختن درباره خلافهاي پيشنهادي، 175. توقيف يا از رواج انداختن وسيله نقليه موتوردار به وسيسله نگهبان گاراژ، 176. فروش وسيله نقليه موتوردار توسط نگهبان گاراژ، 177. انتقال وسيله نقليه موتوردار به نگهبان گاراژ، 178. وقتي مأمور

معرفي شد ممكن است نگهبان گاراژ هزينه آن را بپردازد، 179. افسر صلح ممكن است يك وسله نقليه موتوردار دزديده شده را آزاد كند،180. وقتي يك دادگاه ممكن است وسيله نقليه موتوردار را بر اساس تقاضانامه مالك، آزاد كند، 181.وقتي يك دادگاه ممكن است وسيله نقليه موتوردار را بر اساس تقاضانامه طرف بيمه شده آزاد كند، 182. وقتي يك مالك ممكن است براي رهايي از يك

وسيله نقليه موتوردار با پرداخت سپرده وثيقه به كار رود، 183. وقتي مأمور معرفي شود ممكن است وسيله نقليه موتوردار را كه برنامه را طرح مي كند رها سازد، 184. وقتي مأمور معرفي شده ممكن است وسيله نقليه موتوردار را بر اساس شرايط پيشنهادي رها سازد، 185. رهايي يا پرداخت مجدد توسط مأمور منصوب شده زماني كه هيچ شخصي محكوم نيست، 186 . وقتي وسيله نقليه موتوردار يا سپرده از دست مي رود، 187. ممنوعيت روي رهايي يا بيرون آوردن وسيله نقليه

موتوردار، صفحات مجوز و دارايي شخصي مي‌باشد، 188. منصوب كردن نگهبان گاراژ، 189. مأمور منصوب شده ممكن است توافقنامه‌ها را منعقد كند، 190. حق‌الزحمه‌هاي قابل پرداخت براي مأمور منصوب شده، 191. اصلاح مدني براي مالكان مشخص
بخش چهاردهم، قوانين هيأت مديره
قسمت اول، برگه‌هاي مجوز
192. ممنوعيت روي رانندگي بدون برگه مجوز معتبر است، 193. چطور برگه‌هاي مجوظ نشان داده مي‌شوند، 194. زماني كه مدير ممكن است تقاضاي برگشت برگه مجوز و موارد ديگر را داشته باشد، 195. وقتي برگه‌هاي مجوز بايد تعويض شوند، 196. ارائه‌هايي درباره برگه‌هاي مجوز، 197. انتقال برگه‌هاي مجوز به وسيسله نقليه ديگر، 198. دوره تأييد شده ـ جايگزيني وسايل نقليه
قسمت دوم، سرعت
199. سرعت گرفتن ممنوع مي‌باشد، 200. به سرعت در مناطق مدرسه محدود مي شود، 201. سرعت گرفتن در مناطق شيبدار ممنوع ميباشد، 202. سرعت گرفتن در پاركها ممنوع مي‌باشد 203. سرعت محدود مي‌شود زماني كه كاركنان بزرگراه عبور مي‌كنند، 204. سرعت محدود مي‌شود وقتي وسايل نقليه فوريت (اضطرار) عبور مي‌كنند، 205. سرعت محدود مي‌شود وقتي دو كاميون عبور مي كنند، 206. سرعت گرفتن در زماني كه حيوانات عبور مي‌كنند ممنوع مي‌باشد
قسمت سوم، توقف و پارك كردن،
207. تفسير قسمت، 208. راننده بايد قوانين جاده را رعايت كند، 209. قوانيني درباره توقف،

(1)209، اجازه افسر صلح براي توقف و درخواست اطلاعات، 210. قوانيني درباره مناطق پاركينگ، 211. قوانيني درباره بخشهاي پاركينگ
قسمت چهارم اتوبوسهاي مدرسه و نورهاي ايمني
212. قوانيني درباره اتوبوسهاي مدرسه و نورهاي ايمني


قسمت پنجم، قوانين (عمومي) ناظر بر رانندگي
213. رانندگي به دقت لازم نياز دارد، 214. سرعت گرفتن و كار محيرالعقول انجام دادن ممنوع مي‌باشد، 215. صداي زياد ممنوع مي‌باشد، 216. قوانيني درباره اجتماعات غم انگيز، 217. قوانيني درباره عبور و سبقت، 218. قوانيني درباره پيچيدن، 219. قوانيني درباره دادن حق عبور،

قوانيني درباره كمك كردن، 223. قوانيني درباره پياده‌روها، 224. قوانيني درباره تجهيزات ساخت يا حفظ جاده، 225. قوانيني درباره وسايل نقليه ذيل، 226. قوانيني درباره بزگراه‌هاي كنترل شده، 227. قوانيني درباره بزرگراه‌هاي عبور ويژه، 228. قوانيني درباره مسيرها ترافيك، 229. قوانيني درباره حد وسطها (ميانه‌ها)، 230. قوانيني درباره چراغ جلو، 231. قوانيني درباره نورافكن صحنه، 232. قوانيني درباره لامپهاي بارگيري، 233. قوانيني درباره فانوس دريايي و نور برق (چراغ قوه)، 234. قوانيني درباره علامت دادن، 235. قوانيني درباره چراغ راهنمايي، 236. دستكاري كردن سيستم دوربين نور قرمز ممنوع مي باشد، 237. قوانيني درباره علائم پياده‌رو، 238. وسايل نقليه فوريت (اضطراري)
قسمت ششم


كار، طرز عمل و استفاده از وسايل نقليه، 239. دستكاري كردن يا صدمه زدن به وسايل نقليه ممنوع مي‌باشد، 240. صبر كردن براي حركت وسايل نقليه ممنوع مي‌باشد، 241. ديدن تلويزيون ممنوع مي‌باشد، 242. منع وسايل هشدار دهنده رادار، 243. افسر پليس ممكن است توقف كند و براي وسايل هشدار دهنده رادار جستجو كند، 244. سوار شدن بيرون وسايل نقليه، 245. شلوغ كردن راننده ممنوع مي‌باشد، 246. مسدود كردن ديد راننده ممنوع مي‌باشد، 247. قوانيني درباره موتورسيكلت‌ها، 248. قوانيني در مورد كمربندهاي صندلي، 249. آشغال ريختن در بزرگراه ممنوع

مي‌باشد، 250. كار و استفاده از وسايل نقليه شخصي، 251. لغو مي‌شود.
قسمت هفتم، تصادفات
252. تفسير گزارش تصادفات، 253. وقتي گزارشات تصادف مورد نياز مي‌باشد، 254. محدوديتهايي در بازرسي عمومي درباره گزراشات و اظهارات، 255. تأييد گزارش تصادف، 256. بار يا مسئوليت مدرك در تصادف، 257. محدوديت اعمال
قسمت هشتم، مدركي در جهت قانون


258. تستهاي تجهيزات، 259. استفاده از عدسيهايي از سيستم دوربين نور قرمز، 260. اسناد هيأت مديره به عنوان مدرك، 261. اسناد مدير به عنوان مدرك، 262. اثبات آئين نامه‌هاي شهرداري، 263. قوانيني درباره ثبت‌هايي به عنوان مدرك، 264. مدرك اجازه افسر ترافيك، 265. اثبات ثبت نام در حوزه قضايي ديگري، 266. اثبات لايحه‌هاي قانوني بارگيري، 267. فرمهاي تصويب شده يا پيشنهادي
بخش پانزدهم
268. جايي كه حق‌الزحمه‌ها پس‌انداز مي‌شود، 269. جريمه‌هايي براي تخلفات در شهرداري
بخش شانزدهم، تخلف و جريمه‌ها
270. تخلفات و جريمه‌ها درباره وسايل نقليه در محدوده‌اي كه اعمال زشتي (خلاف) را تكرار مي كنند، 271. تخلف درباره مجوز رانندگي، 272. اظهارات غلط ممنوع مي‌باشد، 273. تعهد مالك و متصدي، 274. قوانين خاص در خصوص بخش 273، 275. تخلف و مجازات عمومي، 276. توقيف (دستگيري)


بخش هفدهم، مفاد گوناگون
277. محدوديتهاي سنگين انجام مي‌شود، 278. اشخاصي كه اطلاعات را براي افسر صلح آماده مي‌كنند، 280. وقتي كه وسيله نقليه ممكن است توقيف شود، 279. وقتي كه وسايل نقليه ممكن است نياز داشته باشند امتحان يا تستي را طي كنند، 281. گزارشهايي براي مدير محكوميت‌ها، 282. آنچه واسطه‌هاي گزارش بايد براي مدير فراهم كنند، 283. موارد لازم براي گزارشات پزشكي، 284. چطور اسناد مورد نياز به وسيله قانون يا مقررات ممكن است به كار روند، 285. مصونيت،

286. اجازه مدير براي معاف از قانون يا مقررات
بخش هفدهم؛ مقررات، 287. آئين نامه ها
بخش نوزدهم، لغو، انتقالي (موقت)، منتج و مهم، اجرا شدن
288. لغو مي‌شود ...، 291. اصلاح مي‌شود،................293. لغو مي‌شود، 294. اصلاح مي‌شود، 295. انقالي موقتي ـ اسناد مشخص كه مستمرند، 296. انتقالي (موقتي) ـ تعقيب و پيگرد، 297. منتج و مهم .................
307. اجرا شدن


قانوني در خصوص ايمني عبور و مرور (ترافيك)، وسايل نقليه و رانندگان، مالكان و متصديان وسايل نقليه و انجام اصلاحات مهم براي قانونهاي ديگر.
بخش 1
عنوان كوتاه و تفسير
1. در اين قانون
a) مدير به معني شخصي است كه به عنوان مدير در بخش 3 منصوب مي‌شود.
b) حيوان كه شامل يك اسب با يك سوار يا راننده نمي‌باشد.
c) هيأت مديره به معني هيأت مديره ترافيك بزرگراه است كه مطابق بخش 14 ادامه دارد.
d) گواهي ثبت نام كه به معني گواهي با ارزشي از ثبت نام است كه براي شخصي مطابق بخش 64 صادر مي‌شود.
e) واسطه به معني دارنده يك گواهي‌نامه با ارزش است كه مطابق قانون واسطه‌هاي موتور صادر مي‌شود.
i) مقدار ماليات‌پذيري كه به معني مقدار ماليات‌پذيري است كه به وسيله آئين‌نامه‌ها (مقررات) صادر مي‌شود و مطابق قانون بيمه تصادف اتومبيل براي يك وسيله نقليه مي‌باشد.
g) توافق ماليات‌پذيري دارايي كه به كه به معني توافقي بين شخص و بيمه‌گر مي‌باشد كه در آن شخص توافق مي‌كند با استفاده از قسطهايي كه در توافقنامه مشخص مي‌شوند به بيمه‌گر پرداخت كند. كه اين توافقنامه به دو صورت مي‌باشد.


1. قسمتي از مقدار ماليات‌پذيري كه بيمه‌گر به شخص ثالث به نمايندگي از طرف آن شخصث پرداخت كرده است كه به عنوان پيامدي از صدمه به وسيله نقليه شخص است كه توسط وسيله نقليه موتوردار در نتيجه يك تصادف ايجاد مي‌شود.
2. هرگونه هزيه‌هاي ادراي و هزينه‌هاي مصلحتي (دلخواه) كه در توافقنامه تنظيم مي‌شود.
h) گواهينامه راننده كه به معني يك گواهينامه معتبر است كه مطابق بخش‌ها صادر مي‌شود.
1ـh) لوازم كشاورزي كه به معني وسايل نقليه تجويز شده و لوازم تجويز شده همراه با آن وسايل نقليه مي‌باشد.
2ـ h) تست هوشياري زمينه‌اي (ميداني) كه به معني تست تجويز شده (پيشنهادي) يا گروه تجويز شده‌اي از تستها مي‌باشد.


i) كارت ضمانت يا تعهد ملي كه به معني كارتي است كه به وسيله مدير صادر مي شود و نشان مي‌دهد كه شخص نامبرده مدركي مؤثري از تعهد مالي را دارا مي‌باشد همانطور كه به وسيله بخش 6(11x) مقرر مي‌باشد.
j) وزن ناخالص وسيله نقليه كه بدين معنا مي‌باشد
1. وزن تركيبي وسيله نقليه كه براي آن يك گواهي ثبت نام يا جواز ثبت نام مورد نياز است تا توسط اين قانون به دست آيد و باروري آن وسيله نقليه حمل شود.
2. وزن تركيبي دو يا بيشتر از وسايل نقليه كه جفت يا متصل به يكديگر بودند و براي هر يك از آنها يك گواهي ثبت نام يا جواز ثبت نام مورد نياز است تا توسط اين قانون به دست آيد و وزن تركيبي كالاها كه روي هر يك از آن وسايل نقليه حمل مي‌شود.


1ـj) دهكده (hamlet) كه به معني دهكده سازمان‌يافته‌اي مي‌باشد همانطور كه در قانون شهرداري تعريف مي‌شود.
k) شاهراه كه به معني يك جاده بزرگراه، راه ورو

دي اتومبيل، ميدان يا مكاني است كه به وسيله عامه مردم براي عبور وسايل نقليه طرح شده و استفاده مي‌شود اما شامل هر محدوده‌اي نمي‌باشد خواه ملك خصوصي يا عمومي باشد يعني آن در ابتدا در نظر گرفته مي‌شود كه براي پارك وسايل نقليه و گذرگاه‌هاي ضروري در آن منطقه به كار رود.
1. بيمه‌گر كه به معني شخص بيمه‌گر مي‌باشد همانگونه در قانون بيمه تصادف اتومبيل تعريف مي‌شود.
m) IRP‌كه به معني طرح بين‌المللي ثبت نام مي‌باشد كه توافقي بين حوزه‌هاي قضايي امريكاي شمالي مي‌باشد همانطور كه از زماني به زمان ديگر در خصوص آئين‌نامه وسيله نقليه موتوردار تجاري اصلاح مي‌شود.


n) لامپ بارگيري ك به معني لامپ ثابتي است كه نور سفيدي را منتشر كرده و روشنايي را براي عقب وسيله نقليه فراهم مي‌كند كه به منظور بارگيري يا تخليه بار يا براي جفت كردن يا جدا كردن تريلر يا سمي تريلر به كار مي‌رود.
o) سازنده كه به معني شخصي است كه وسايل نقليه را مي‌سازد يا فراهم مي‌كند.
1ـo) حد فاصله كه به معني محدوده يا مرز طبيعي است كه راههاي باريك ترافيك را در شاهراه جدا مي‌كند.
p) وزير كه به معني عضوي از انجمن اجرائي است كه با او عجالتاً اجراي اين قانون يا هر مفادي از اين قانون مقرر مي‌شود.


q)موتور سيكلت كه به معني وسيله نقليه‌اي است كه
1. توسط هر وسيله‌اي غير از نيروي عضلاني رانده مي‌شود.
2. دو يا سه چرخ دارد
3. براي استفاده در يك بزرگراه اختصاص مي‌يابد.
4. يك مكاني براي راننده ندارد. اما موتورسيكلت موارد زير را شامل نمي‌شود.
5. وسايل نقليه صنعتي
6. لوازم كشاورزي ـ همه وسايل نقليه زميني
r) وسيله نقليه موتوردار كه به معني وسيله نقليه‌اي است كه توسط هر وسيله‌اي غير از نيروي عضلاني رانده مي‌شود.
s) كارت بيمه صلاحيت وسيله نقليه موتوردار كه به معني كارتي است كه به شكل و شامل خصوصياتي است كه توسط مدير طرح مي‌شودكه:
1. صادر مي‌شود


A9 به وسيله بيمه‌گر بر حسب وظيفه مطابق قانون بيمه ساسكاتكيوان داراي مجوز مي شود تا در ساسكاتكيوان، كار بيمه اتومبيل ادامه يابد.
B) اگر شخص نامبرده در كارت يك غير بومي است به وسيله يك بيمه‌گر كه
1. در حوزه قضايي كه در آن، شخص بومي است يا قبلاً بومي بوده داراي اختيار است تا بر حسب مورد نياز دارد كار بيمه وسيله نقليه را ادامه دهد.
2. با مباشر يا سرپرست بيمه، به شكل مشخص شده توسط مباشر قدرت وكيل و تعهدات ذكر شده در بخش فرعي 126 ضبط شده است


3. مسئله را به وسيله بيمه‌گر ذكر شده در بند فرعي (1) براي شخص نامبرده در كارت بيمه‌نامه صلاحيت وسايل نقليه موتوردار با گواهي ثابت مي‌كند شخص را تا حد بيشتر از مقادير ذكر شده در بخش 125 بيمه مي‌كند و شامل كارت بيمه صلاحيت وسيله نقليه موتوردار مي‌باشد كه مطابق بخض فرعي 12 از قانون بيمه تصادف اتومبيل صادر مي‌شو

د.
t) شهرداري كه شامل شهر للويد منيستر مي‌باشد.
u9 نشانه رسمي به معني يك نشانه، علامت پياده‌رو، مانع يا شيء مي‌باشد كه توسط مباشر يا هر شخص ديگري مطابق به اين قانون در سواره‌رو يا سمت راست بزرگراه براي كنتررل قانوني، شهدار، راهنمايي، هدايت يا اطلاع‌رساني ترافيك در بزرگراه برپا شده، قرار گرفته، نقاشي مي‌شود.
v) بزرگراه يكطرفه به معني بزرگراهي است كه به صور يك طرفه به وسيله نشانه‌هايي كه در طول بزرگراه نصب شده و گماشته شده‌اند، مشخص مي‌شود.
w9 گواهي اجازه عمل كه به معني يك گواهينامه اجازه عمل با ارزش است كه به يك شخص مطابق بخش 77 صادر مي‌شود شامل گواهينامه اجازه عمل موقتي مي‌باشد.
x) مالك شامل:
1. مستأجر وسيله نقليه است يا


2. شخصي است كه تحت قراردادي در تصرف يك وسيله نقليه موتوردار مي‌باشد كه با آن، شخص ممكن است با قبول كامل شرايط قرارداد، مالك وسيله نقليه موتوردار شود.
y) پاركينگ يا توفقگاه بي‌سقف كه به معني جايگاه وسيله نقليه، خواه مسكون يا غيرمسكون، بر روي بزرگراه مي‌باشد كه مقاومت با جايگاه موقتي است
1. در صورتي كه در حاليكه به طور عملي در بارگيري يا تخليه بار به كار مي‌رود يا
2. در اطاعت از مقررات ترافيك، طرحاي كنترل ترافيك يا راهنمايي‌هاي افسر صلح
z) افسر صلح يا امين صلح بدين معني مي‌باشد كه:
1. عضوي از نيروي پليس در ساسكاتكيوان است.
2. شخصي يا طبقه‌اي از اشخاص است كه به وسيله حكمران ليوتنانت در انجمن به عنوان افسران ترافيك معرفي مي‌شود يا
3. هر شخصي كه به عنوان افسر ويژه براي اجراي اين قانون مطابق قانون پليس منصوب مي‌شود.
aa9 پياده كه شامل شخصي در ويلچير است
bb) واحد نيرو كه به معني وسيله نقليه‌اي است كه به طور عمده براي كشيدن يك سمي تريلر طرح شده و استفاده مي‌شود
1ـbb) پزشك بدين معنا مي‌باشد
1. پزشك يا جراح
2. يم درمان كننده به وسيله اشتغال به كار (كار درمان)
3. درمان‌كننده به وسيله معاينه پزشكي
4. يك عينك‌ساز


5. يك روانشناس
6. يك چشم‌پزشك
7. يك مشاور اعتياد
8. پزشك مهد يا پرورشگاه
9. هر پزشك تجويز شده ديگر
cc) قانون سابق به معني قانون ترافيك بزرگراه، قانون حمل ماشين. يا قانون اداره وسيله نقليه مي‌باشد كه بر حسب مورد آن قوانين در روز قبل از اجرا شدن بخش 1 از اين قانون وجود داشتند.
dd) تجويز شده (تجويزي) به معناي تجويز شده توسط حكمران ليوتانت در انجمني در مقررات مي‌باشد
ee9 ايالت به معني ايالتي از كانادا است و شامل يوكون و سرزمينهاي شمال غرب و نوناوت مي‌باشد
ff) وسيله نقليه خدمات همگاني كه به معني وسيله نقليه خدمات همگاني (عمومي) مي‌باشد كه در مقررات (آئين‌نامه) تعريف مي‌شود.


gg) نرخ به معني هزينه‌اي است كه براي حمل مسافران يا كالاها به وسيله وسيله نقليه خدمات عمومي مطالبه شده و جمع‌آوري مي‌شود.
hh) بايگاني شامل هرگونه اطلاعاتي است كه در هر رسانه‌اي يا توسط هر وسيله‌اي ثبت يا ذخيره مي‌شود كه شامل رسانه الكتريكي يا كامپيوتر مي‌باشد
ii) سيستم دوربين نور قرمز كه به معني وسيله‌اي است كه در يك چهارراه با يك علامت كنترل ترافيك نصب مي‌شود و قادر است از يك وسيله نقليه تا قسمتي از يك وسيله نقليه عكس بگيرد و اطلاعات مربوط به وسيله نقليه و علامت كنترل ترافيك را ثبت كند.
jj) جواز ثبت نام به معني جواز ثبت نام با ارزشي است كه توسط مدير مطابق بخش 73 صادر مي‌شود.
kk) مقيم به معني يك شخص مقيم است همانطور كه در مقررات

(آئين‌نامه‌ها) تعريف مي‌شود.
ll) گواهينامه صلاحيت ايمني كه به معني يك گواهينامه صلاحيت ايمني است كه مطابق بخش 99 صادر مي‌شود.
mm) سمي تريلر به معني يك وسيله‌اي است كه در هر زماني توسط يك وسيله نقليه موتوردار در بزرگراه كشيده مي‌شود و براي حمل كالاها يا به عنوان مراكز موجود براي اشخاص در نظر گرفته مي‌شود و به طوريكه وزنش و وزن بارش تا حدودي روي محور چرخهايش و تا حدودي هم روي وسيله ديگري حمل مي‌شود اما شامل موارد ديگر نمي‌باشد:
1. لوازم مزرعه
2. يك تخته يا ميله فلزي با چرخهايي كه به آن متصل است كه براي اسباب‌كشي ساختمانها به كار مي‌رود.
3. يك پخش‌كننده آسفالت كه براي ساخت و حفظ بزرگراه‌هاي قيراندود شده به كار مي‌رود.
4. يك محور يا پنج تا چرخ كه براي تبديل يك سمي تريلر به تريلر به كار مي‌رود.
nn) اتومبيل برفي كه به معني يك اتومبيل برفي است همانطور كه در قانون اتومبيل فرعي تعريف مي‌شود.


oo) ماشين سيار ويژه، به معني يك وسيله سيار نقليه‌اي است كه:
1. براي حمل مسافران يا كالاها طراحي يا استفاده نمي‌شود و فقط به طور اتفاقي در بزرگراه براي اهداف اساسي به كار مي‌رود.
2. براي انتقال خاك با مواد ساختماني درموقعيهاي خارج از بزرگراه يا براي ساختمان عمومي يا اهداف صنعتي طراحي شده و به كار مي‌رود و آن فقط به طور تصادفي از يك بزرگراه براي اهداف اساسي‌اش استفاده مي‌كند يا
3. به منظور ساخت و حفظ بزرگراه به كار مي‌رود. اما اين ماشين شامل كاميون زباله يا كاميوني كه مواد چندگانه را حمل مي كند يا هر ماشين سواري مشابه ديگري نمي‌باشد.
pp) دولت كه به معني دولتي از ايالات متحده آمريكا مي‌باشد و شامل ناحيه‌اي از كلمبيا است
qq) توقف كه بدين معنا مي‌باشد


1. توقف كامل از حركت، زماني كه لازم است.
2. هر توقفي حتي توقف لحظه‌اي از يك وسيله نقليه خواه مسكون خواه غير مسكون زماني كه ممنوع است به جزء وقتي كه براي جلوگيري لاز برخورد با ترافيك ديگر ضروري است يا به جهت رعايت دستورات افسر صلح يا طرح كنترل ترافيك مي‌باشد.
vv) دانشجو كه به معني دانشجو است همانطور كه در آئين‌نامه‌ها تعريف مي‌شود.
ss) سرپرستي بيمه به معني سرپرستي بيمه است ك مطابق قانون بيمه ساسكاتكيوان مقرر مي‌شود.
tt) چرخ يا قرقره يدك كش كه به معني آلاتي است كه به طور انحصاري طراح مي‌شود تا محوري از وسيله نقليه موتوردار را به منظور يدك كشيدن آن وسيله نقليه موتوردار پشت وسيله نقليه موتوردار ديگري حمل مي كند.
uu) كاميون يدك‌كش كه به معني يك وسيله نقليه موتوردار است كه به طور انحصاري براي يدك كشيدن يا ارائه كمك به وسيله نقليه ديگري به كار مي‌رود كه از عيب يا ناتواني در وسايل حركتي‌اش رنج مي‌برد.
vv) وسيله يدك‌كش كه به معني يك وسيله نقليه موتوردار سربي در تركيبي از وسايل نقليه است كه هر وسيله يا وسايل نقليه ديگر را در آن تركيب وسايل نقليه مي‌كشد يا يدك‌كش مي كند.
ww) وسيله كنترل ترافيك كه به معني علامت، نشانه يا وسيله‌اي است كه به منظور تنظيم، هشدار يا هدايت ترافيك قرار گرفته و مشخص مي‌شود.


xx) علامت كنترل ترافيك كه به معني وسيله كنترل ترافيك است كه خواه به طور دستي يا الكترونيكي يا مكانيكي عمل مي‌كند و ترافيك را هدايت مي كند كه متوقف شود يا پيش رود.
yy) مسير خط‌كشي ترافيك كه به معني تقسيم طولي بزرگراه است كه وسعت كافي دارد تا مسير خط واحد وسيله نقليه را تطبيق كند.
zz) تريلر كه به معني وسيله نقليه‌اي غير از سمي تريلر است كه در هر زماني به وسيله يك وسيله نقليه موتوردار روي يك بزرگراه كشيده مي‌شود و براي حمل كالاها يا به عنوان مراكز موجود براي اشخاص طراحي مي‌شود اما شامل موارد زير نمي‌باشد.
1. وسيله نقليه موتوردار كه براي اهداف فروش، ذخيره يا تعمير بلاك‌كشي مي‌كند.
2. لوازم كشاورزي
3. يك محور با پنج تا چرخ كه براي تبديل يك سمي تريلر به تريلر استفاده مي‌شود.
4. يك تخته يا ميله فلزي يا چرخهايي كه به آن متصل است و به منظور اسباب‌كشي ساختمانها به كار مي‌رود.
5. يك پخش كننده اسفالت كه براي ساخت يا حفظ بزرگراه‌هاي قيراندود شده به كار مي‌رود.
6. وسيله‌اي غير از تريلر اسب، تريلر اردوگاه، تريلر قايق


A) وزن ناخالص وسيله نقليه كمتر از 4600 كيلومتر دارد
B)به وسيله يك وسيله نقليه موتوردار كشيده مي‌شود كه به عنوان كاميون كشاورزي ناميده مي‌شود. اگر آن وسيله نقليه موتوردار براي منظوري استفاده شود كه يك وسيله نقليه كه به عنوان كاميون مزرعه ناميده شده ممكن است براي آن به كار رود.
7. قرقره چرخ يدك‌كش
aaa) كاميون به معني يك وسيله نقليه است
1. كه براي انتقال كالاها طرح مي‌شود.
2. كه با يك وسيله بالابر يا آسانسور مجهز مي‌شود.
3. روي آن هر ماشين به طور موقت سوار مي شود
bbb) يگان (واحد) وقتي در مراجعه با افسران صلح يا خدمات پليس استفاده مي‌شود به معني يك دسته محلي از پليس سوار، سلطنت كانادايي مي‌باشد كه خدمات پليس را براي يك شهرداري فراهم مي‌كند
ccc) وسيله نقليه‌اي است كه در، روي يا به وسيله آن يك شخص يا چيزي ممكن است روي يك بزرگراه حمل يا كشيده شود .و شامل ماشينهاي سيار خاص و لوازم مزرعه مي‌باشد اما وسايل نقليه‌اي را كه تنها روي ريلها يا فقط روي ملك شركت خط آهن حركت مي‌كنند را در بر نمي‌گيرد.
ddd) ويلچير به معني يك وسيله‌اي است كه
1. روي چرخهايي سوار است


2. به وسيله نيروي عضلاني ياهر نيروي ديگري از اين نوع رانده مي‌شود.
3. تنها به وسيله يك شخصي كه به دليل ناتواني جهاني براي حركت به آن وسيله نياز دارد.
2. به منظور اين قانون، يك تريلر فرض مي‌شود كه يك وسيله نقليه جداگانه باشد و قسمتي از وسيله نقليه موتوردار كه با آن كشيده نمي‌باشد.
بخش 2
اجراي قانون، معرفي مدير
(1) 3. بيمه دولت ساسكاتكيوان در مقام خود به عنوان اجرا كننده (مدير) صندوق ورودي ساسكاتكيوان به عنوان مدير گماشته مي‌شود.
2. مدير وظايفي را بايد انجام دهد و ممكن است قدرتهاي تحميل شده يا اعطا شده به آن را به وسيله اين قانون يا هر قانون ديگري به كار برد.
جايگاه مدير كار
4. مدير ممكن است كارش را داخل يا خارج ساسكاتكيوان انجام دهد.
مدير براي حفظ ثبتيات (گزارشات)
(1) 5. مدير بايد هرگونه گزارشي را كه براي انجام كارش لازم است را حفظ كند.
2. مدير ممكن است هر يادداشتي (گزارشي) را كه مطابق اين بخش نسبت به راننده بعد از گذشت پنج سال از تاريخ دريافت آن حفظ شود را از بين ببرد مگر اينكه گزارش مربوط به موضوعاتي باشد كه حل نشده‌اند.


قدرتها يا توانائيهاي رسيدگي و بررسي مدير
(1) 6. مدير توانايي‌هاي يك مأمور عالي‌رتبه دولت را مطابق قانون بازخواست عمومي دارا مي‌باشد.
2. مدير به وسله قوانين مشهود در مصاحبه‌ها، گزارشات و بررسيهاي قبلي مقيد و محصور نمي‌شود و ممكن است همه سؤالات قانوني و حققي امر را بشنود و حكم بدهد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید