بخشی از مقاله

مسجد جامع بجنورد

مقدمه
«و اقيموا وجوهكم عتد كل مسجد و ادعوه مخلصين له الدين» (قرآن كريم)
پيوند حقيقي اسلام با هنر و معماري در يك مركز مهم تجلي يافته و آن مسجد است. ساختمان مسجد چگونگي دريافت اسلام و مسلمانان را از هنر و زيبايي نشان مي‌دهد، يعني گزينش زيبايي‌هاي كه در نشان دادن جلال و شكوه خداوند تبارك و تعالي به كار آيد و اين هنري است اصيل كه لايق مكتبي چون اسلام و جامعه‌اي چون جامعه مسلمانان است. بيشترين كاربرد معماري اسلامي در مسجد بوده است.


با توجه به دستورات اسلامي در صدر اسلام، معماري اسلامي ساده و بي‌آلايش و برخاسته از فرهنگ اسلام بود، مساجد آن دوره فضايي ساده و مردمي داشت و اغلب بناهايي مختصر و در حد نياز بود، ولي گرايش‌هاي فرهنگي از يك سو و ميل و رغبت و ظاهرسازي خلفا و پادشاهان به بناهايي مجلل و عظيم (اغلب در زمان امويان) از سوي ديگر آنها را به سوي معماري تجملاتي سوق داد.
از يك نظر مي‌توان مسجد را به دو گونه تقسيم كرد:
1. مساجدي كه از ابتدا به عنوان مسجد بنا شده‌اند.
2. معابدي كه به مسجد تبديل شده‌اند.


با ورود اسلام اسلام به ايران، ايرانيان نومسلمان، بعضي از نيايشگاه‌ها و معابد نياكان خود را به مسجد تبديل كردند و در اين امر نه تنها اشكالي نديدند، بلكه اين موضوع به خاطر سهولت دستيابي به مسجد، صرفه‌جويي در نيروي انساني و استفاده بهينه از فضاها و مصالح باقيمانده معابد و آتشكده‌ها بسيار منطقي به نظر مي‌رسيد.
يك نمونه از اين مساجد، مسجد جامع بروجرد است كه در محل آتشكده و با استفاده از مصالح آن بنا شده است كه اينك با توكل به الطاف بي‌بديل پروردگار بي‌همتا، دفتر حيات اين بناي كهن را مي‌گشاييم.


مشخصات شهرستان بروجرد
شهرستان بروجرد در شمال استان لرستان ، در 48 درجه و 40 دقيقه طول شرقي و 33 درجه و 54 دقيقه عرض شمالي واقع است. وسعت بروجرد در حدود 30 کيلومتر مربع ميباشد و جمعيت آن بر اساس سرشماري سال 1375 ، 316014 نفر است که در حدود 217804 نفر در شهر بروجرد ساکن هستند. استاد سعيد نفيسي در اين مورد مينوسيد كه كلمه بروجرد در اصل "بروگرد" بوده است. از اين گونه آباديها كه در آخر نام كلمه آنها "گرد" آمده است بسيار است كه اين كلمه معني ساختن و بنا نهادن را ميدهد. كلمه "برو" در اول نام بروجرد نيز از ريشه بروبار به معني ميوه آمده است .پس "بروگرد" به معني آبادي است كه درآن ميوه و بروبار بوده است.


شهرستان بروجرد در ناحيه‌أي کوهستاني كه ارتفاع معروفترين قلل آن همچون "گرو" به 3627 متر , "اشترانكوه" به 4328 و "سفيدكوه" به بيش از 4000 متر بلندي ميرسد، واقع شده است. درجه حرارت اين شهر از 38 درجه در تابستان تا 20 درجه زير صفر در زمستان درتغيير است.ارتفاع بروجرد از سطح دريا 1540متراست. فاصله اين شهر از تهران 394 , اهواز 500 , اصفهان 300 و همدان حدود 150 كيلومتر است.


مسجد جامع كه عمدتاً از مساجد مهم شهر است، غالباً در بازار يا در نقطه شروع و يا كنار بدنه اصلي بازار ساخته مي‌شود و در جوار مسجد معمولاً بناهاي عام‌المنفعه مثل حمام، آب انبار، بيمارستان، ميدان و ساير تاسيسات شهري مورد نياز قرار داشته است. از طرفي چنين مذهبي از عوامل و تعيين كننده كليه روابط عبادي و سياسي و اجتماعي بوده است. بنابراين در گذشته كه مراسم نمازجمعه برپا مي‌شده و هر مسلماني خود را ملزم به شركت در آن مي‌دانسته، كم‌كم باعث شده در عين اينكه مردم از اطراف و اكناف جهت اداي نمازجمعه هر هفته به شهر مي‌آيند و مايحتاج روزمره خود را نيز تهيه و به روستا يا محل زندگي خود ببرند.


از اين نظر در كنار مساجد، كم‌كم مراكز اقتصادي شكل گرفته، و بالطبع تاسيسات مورد نياز ديگر به مروز زمان به آن افزوده شده و بافت معماري شكل مي‌گيرد كه در اكثر شهرهاي قديم ايران چنين بافت‌هايي وجود دارد و يا وجود داشته است.


در بررسي و مطالعه سابقه تاريخي مسجد جامع مشخص گرديد كه اين بنا در كنار قديمي‌ترين بافت تاريخي شهر قرار گرفته. در كوي دودانگه و كنار خيلبان جعفري قرار دارد. بناي اين مسجد متعلق به قرن سوم است و به نوشته ياقوت حموي و گروهي از مورخان به دستور حمويه بن علي كه از طرف خاندان ابي دلف، حاكم بروجرد بود، ساخته شد.

در كتاب دورنماي بروجرد درباره اين مسجد آمده است: «در آن روزگار (خلفاي عباسي) و آل اجل مردي اديب به نام احمولته بن علي البروجردي در شهر خود حكمران و وزارت آل اجل را نيز به گردن داشت. ابودلف را به شهر خود دعوت و براي ساختن مسجد جامع انديشيد و به همراه وي كنار آتشكده ويران رفت تا صلاحيت آن را از نزديك بنگرد. ابودلف پس از ديدن اظهار داشت «هذا المسجد العتيق» اما اين تفسير از دو وجه خارج نيست: يكي اينكه مسجدي بوده كه توسط بابك خرم‌ديناني نابود شده است و يا يك آتشكده قديمي و با استفاده از ديوار جنوبي آن بلكه بنا به تحقيق امروزه با بودن گنبد كنوني صورت مسجد به خود گرفته، آنگاه منبر در آن نهاده و حموله بر آن صعود و خطبه خوانده است.


اين همان مسجدي است كه ابن خلكان مي‌گويد: «و بني فيه مسجداً». صاحب ترهب القلوب (حمداله مستوفي) گويد: جامع عتيق و حديث دارد. اما گنبد آن آتشكده بوده، پيش از اسلام بوده. گويند به فرمان هما دختر بهمن ساخته شده و بودن آتشكده در اين شهر پيشينه شهرت او را ثابت مي‌كند، چون پارسيان در شهرهاي مهم آتشده داشته‌اند.
در زمان شاه عباس به علت اينكه شاه عباس از ورود قزلباش به شهر جلوگيري نمود و مردم نيز خواروبار قشون را تامين كنند، به همين علت سنگ نوشته‌ و يادبروي بر بالاي درب غربي مسجد

نصب گرديد، بدين منظور:
«فرمان همايون اشرف اقدس ابوالظفر شاه عباس بهادرشرف نفاذ يافت: آنگه چون ممالك محروسه از نزول مرفه الحالند، شفقت و مرحمت شاهانه نيز درباره رفع نزول بروجرد از لوازم شمرده به تاريخ يك هزار و بيست و دو هجري».
در سال هزار و شصت و نه (دوران شاه عباس ثاني)‌ مردي به نام درويش يار محمد بخار به خرج خود و به دست خود، منبري در نه پله و در كمال ظرافت و استحكام براي مسجد ساخت و اشعاري بر بدنه راست آن در وصف منبر و تاريخ ثبت است. بيت آخر اينگونه است:
از پي تاريخ چنين خبري گفت خرد «منبر اخلاص دان»


از شعر به حروف ابجد تاريخ ساخت آن را سال 1068ه‍.ق مي‌داند.
سلطان محمد نمي دري از براي ورود به طاق بزرگ ساخت و از اين در، در اداي وقت نماز استفاده مي‌شده، در سال هزار و دويست و نه (نقي خان رازاني بروجردي) به حكم فتحعلي شاه حاكم آن ديار شد. آنگاه ايوان و گلدسته مسجد جامع را بنياد و بر طاق بزرگ آن در روزگار مامون و معتصم ساخته شده بود، پيوست كرد.

در اين روزگار است كه حاجي سليمان كاشي در شمال صحن مسجد جامع، شبستان عريض و طويلي را احداث كرد. مراحل ساخت مسجد بنا به نظر ميراث فرهنگي به 9 دوره تقسيم مي‌شود. اما دوره‌هاي متفاوت بنا را به اسناد و مدارك يافت شده و نوشته‌هاي متون قديمي به 9 دوره تقسيم مي‌كنند. اما دوره‌هاي متفاوت بنا را به اسناد و مدارك يافت شده و نوشته‌هاي متون قديمي مي‌توان به شرح زير بيان نمود:

 

1. دوره اول مسجد تا قبل از آل بويه كه از نوع مساجد ستون‌دار قرون اوليه اسلام مي‌باشد؛
2. دور آل بويه كه همزمان استفاده شدن گنبد منفرد در خارج از محدوده مسجد وقت بود. همانند مسجد اصفهان و اضافه شدن گنبدهاي نظام‌الملك و تاج‌الملك؛
3. دوره سلجوقيان كه اين دوره خود به چند دوره متفاوت تقسيم مي‌شود؛
4. دوره فترت يا تخريب بنا (مقارن با قرن هشتم)؛
5. دوره ايلخانان يا دوران بازسازي مجدد شهر؛
6. دوره گوركانيان كه در اين زمان بخش عمده‌اي به بنا اضافه كرده و تقريباً تغيير يافته است؛
7. دوره صفويه كه مشتمل بر قرون دهم و يازدهم مي‌گردد؛
8. دوره زنديه و قاجاريه كه تغييراتي اساسي از نظر فرم ساختمان در مسجد ايجاد گرديده است؛
9. دوره معاصر (پنجاه سال اخير).


اين بنا يكي از شاخص‌ترين بناهاي اسلامي است و سابقه حاكم‌نشيني بودن بروجرد در دوره اسلام حداقل معادل با قدمت مسجد جامع يعني متجاوز از هزار سال مي‌باشد. از طرفي با عنايت به سوابق تاريخي منطقه و با درنظر گرفتن شرايط احدداث شهرها در طول تاريخ، شهري با اين عظمت نمي‌تواند بدون سابقه قبلي به از اسلام احداث شده باشد، بلكه بطور يقين و قطع سابقه‌اي طولاني در ادوار قبل از اسلام هم داشته است كه در اين زمينه نياز

به مطالعه بيشتر و گسترده‌تر مي‌باشد تا به طور قطع و يقين در اين مورد اظهار نظر نمود.
مساحت كل بنا حدود 3300 مترمربع و زيربناي آن 2000 مترمربع است.
قدمت و پيشينه تارخي مسجد :
مسجد جامع بروجرد را ميتوان از نظر قدمت، باز سازي و تعميرات به چند دوره تقسيم كرد :
الف:دوره قبل از اسلام:
به عقيده جمعياز باستان شناسان اين مسجد قبل از اسلام آتشكده بوده است و پس از تشرف ايرانيان به دين مبين اسلام آتشكده را ويران نموده و با مصالح آن مسجد را بنا نموده اند، به احتمال خيلي زياد طاق وسطي ( گنبد خانه ) آتشكده بوده وزير زمين آن محل افروختن آتش بوده است.


ب: دوره هاي بعد از ورود اسلام:
دوره اي كه بسياري از مورخين و مولفين از ان نام برده اند و مي نويسند : بروجرد شهري است كه حموله بن علي درآن منبري به پا داشته وي ابودلف راب ه شهر خود دعوت ميكند و به همراه هم از مسجد بازديد ميكنند. اودلف پس از بازديد از مسجد مي گويد: « هذا مسجد العتيق » با توجه بااينكه مرگ ابودلف تاريخ 226-225 هـ.ق است پس مسجد بودن آن قبل از اين تاريخ مسجل مي شود.
2- دوره آل بو يه:
با توجه به اينكه سكه هاي پيداشده از اين دوره ( سكه طلا سال 360 هـ. ق) كه مربوط به منصور بن نوح ساساني است و نشانه هاي به دست آمده درتعميرات مسجد و نوع تزئينات ستونچه اي و وجود تزئينات آجري ديواري مشخص مي شود كه مسجد در اين دوره هم بازسازي و تعمير شده است.


3- دوره سلجوقيان:
در قسمت جنوبي در قسمت فوقاني محراب گنبد خانه، كتيبه اي به خط كوفي گلدار وجود دارد كه از آجر تراشيده شده است و متن آن چنين است :
"بسم الله اللهم اغفر عامر هذالبقه الصدر العجل مجدالدين جمال الاسلام عزالملك ابوالعر محمد بن طاهر سعيد اطاالله بقائه»
با توجه به اينكه دوران صدرات «عزالملك» چهارمين وزير سلطان سمعود سلجوقي طي سالهاي اوليه قرن ششم هجري بوده است در مي يابيم كه دراين دوره گنبد مورد بازسازي و تعمير قرار گرفته است و در اين ارتفاع اوليه گنبد تاكف مسجد حدود 25 متر بوده است.
4- دوره تيموريان :
دراين دوره بر اثر عواملي همچون زلزله تخريب كلي د رگنبد مسجد صورت گرفته است با توجه به اينكه درتاريخ الجايتو تاريخ زلزله 715 هجري ذكر شده است. احتمالا از اين تاريخ تا زمان شاهرخ تيموري ( 850-805هـ.ق ) ديگر مسجد تعمير نكرده اند. در زمانشاهرخ تيموري تعيمرات بسياري در مسجد صورت ميگيرد و اغلب قسمتها بازسازي ميشود. كف گنبد را حدود 2 متر بالا مي اورند و ارتفاع آن را حدود 4 تا 5 متر پايين مي برند و گنبد رانيز كوچكتر ميكند و ارتفاع كلي گنبد به حدود 18 متر مي رسد. تا اين دوره گنبد خانه بناي اصلي مسجد بوده است. دراين دوره شبستانهاي شرقي، غربي و شبستانهاي شمالي به بناي مسجد اضافه شده است. ورودي اصلي مسجد هم ورودي غربي بوده است.


5- دوره صفويه :
بر ورودي غربي مسجد يك كتيبه سنگي نصب شده كه موضوع آننزول اجلال شاه عباس صفوي درسال 1022 هـ.ق به بروجرد است. ديگر ماندگار اين دوره منبر 9 پله چوبي است كه درسال 1069 هـ.ق به دست « يار محمد نجار » ساخته شده است.
6- دوره قاجاريه:
با توجه به سنگ نوشته ها و كتيبه ها معلوم مي شود كه درزمان قاجار نيز تعيمرات و تغييراتي در مسجد ايجاد كرده اند. ايجاد خفته راسته ها، كاشيكاريها و نماسازيها، تعيمر حوضخانه، تعمير حوضخانه، چاه آب و خانه سرايدار و ساخت مناره ها و ورودي شرقي دراين دوره صورت گرفته است.
7- آخرين تعيمرات:
از سال 1367 هـ. ش روي مسجد شروع شده و هنوز ادامه د ارد، اغلب قسمتها تعمير، وسعي شده است شكل اوليه آن حفظ گردد ولي در بعضي قسمتها سازه هاي نو به كار برده اند كه عمده ترين آنها سقفي از آهن و آجر است كه بر طاق زيرزمين زده شده است. قبلا اين سقف توسط 16 پايه خشتي و طاقهاي نيم دايره و ضربي ايجاد شده بود. سقف فعلي توسط 12 ستون آهني و ديواره هاي مسجد بر پا شده است. درتعيمرات جديد تمام چوبها و الوارهاي دورن و بيرون ديوارهاي گنبد خانه كه پوسيده بودند يا چوبهاي نو و قير اندود تعويض شدند.

ساختار مسجد
زير زمين
بنايي است محسور كننده و جذاب، به ابعاد 30/10×30/10 متر كه توسط 6 در به شبستانهاي غربي و شرقي راه دارد كه اكنون اين ارتباط به وسيله دو پلكان آهني برقرار شده است.در جبهات شمالي و جنوبي ان تعدادي از آجرهاي كهن قديمي حفظ شده است. بنا بر نظر كارشناسان ميراث فرهنگي در زير آجرها « ملات ساروج » به كار رفته است.
منبر


اين منبر زيبا وبزرگ و آرام و خموش به ديوار گنبد خانه تكيه داده است واز گذشته هاي بسيار دور سخن ها دارد. جايگاه علماي بر جسته اي بوده كه از فراز آن نغمه هاي توحيدي را به گوش اهل دل خوانده اند وسرود عشق را به بهترين نوا سروده اند. اين منبر ساخته دست يا رمحمد نجار به سال 1069 هجري است و اشعار زير در آن نقر شده است :

شكر كه از لطف خداي جهان يافت زنوزيب زمين وزمان
يا رمحمد چو با خلاص دل كرد تمام از هنر راستان
منبري آنسان كه زبس رفعتش شد بره عرش برين نردبان
از پي تاريخ چنين منبري گفت خرد « منبر اخلاص دان »

رواق‌ها
مسجد داراي دو رواق شرق و غرب است.در رواق غربي چاه آبي وجود داردكه از قدمت زيادي برخوردار است و به «چاد گاوي» مشهور است و با آب انبار ارتباط دارد دليل اين نامگذاري شايد اين باشد راس گاو آب آن را بيرون مي كشيده اند و به حوضخانه مي ريخته‌اند.
زير پنجره اي زيبا كه روي چاه قرار دارد يك لوح سنگي وجود دارد كه به «سنگ آبخانه »معروف است كه متن آن چنين است.
در زمان دولت شاهنشه كشورستان ناصر الدين شاه گيتي خسرو صاحبقران
سنگ چاه مسجد جامع زنو تعمير كرد هادي آن مير هدايت شمع بزم اصفهان
باد برپا دولتش تا آنكه بنمايد ظهور قائم آل محمد(عج)مهدي صاحب زمان

ايوان مسجد
ايوان به طول 30/10 و عرض 90/7 و ارتفاع تا صحن حياط 5/14 متر است.طاقهاي آن «چيله » (پر) و «طاق رومي» وسقف آن «كانه پوش»است.در اين ايوان پنجره هاي مشبك زيبايي نصب شده است كه زيبايي اين اثر زنده را دو چندان مي كند.اين بنا در زمان قاجار نماسازي شده و در گلدسته در طرفين ايوان ايجاد شده است.دو لوح سنگي در طرفين آن قرار دارد كه به قلم محمد معين ابن عبداصمد بروجردي است.


متن لوح سنگي طرف شرق ايوان چنين است:
تقي خان معدن احسان و اشفاق كفش وجود و سخي را گشته مصدر
يگانه گوهر درياي اجلال كه شد بابا و مام پاك گوهر
بحسن تربيت برزير دستان زبس باشد ز احسان سايه گستر


اگر گويم كه خورشيد جهان است جلال جاه او نيست در خور
به تعمير همين مسجد با اخلاص موفق شد چو از توفيق داور
دو گلدسته كه بيني ز آن برآورد كه با ذات البروج آمد برابر
فلك بر پاست زين دور انكه گشتند ستون از بهر اين خرگاه اخضر
مقدس از ريا چون بود كارش به سعيش لطف حق گرديد ياور
بتاريخش رواني گفت فايض «تقدس شانه الله اكبر»
متن لوح سنگي طرف غرب ايوان چنين است:
جهان وجود تقي خان معدلت سيرت
كه هست ملت و دين را هميشه پشت وپناه


سپهر قربنايي كه از اشرف مالند
هزار قرن اگر چشم را چرخ كهن
كند به عينك تابان مهر و ماه نگاه
به روزگار عزيزان كه مي نخواهند بود
چنين جوان خردمند پيشه بي اسپاه


گرفت امر حكومت از آن نظام چنانكه نظام دين نبي،از علي ولي الله(ع)
نمود امر به تعمير مسجدي كه نوشت نخست بر در او «كعبه عبده و فدا»
پس از نمودن تعمير اندر آن مسجد بنا نمود دو گلدسته بهر ذكراله
بنايشان همه چون عهد عاشقان محكم صفايشان همه چون روي دلبران دلخواه
بجنب رفعتشان نقل رفعت گردون مثال پستي ماهيست نزد رفعت ماه


براي سال بنايش به فكر بودم من كه از طريق وفا مصرعي خرد ناگاه
معزي از پي تاريخ چه نيكو گفت بحول اشهدان لا اله الا الله
با حساب ابجد در مصراع آخر تاريخ ساخت گلدسته ها 1209 هجري مشخص مي شود.
مناره ها:
مناره ها به ارتفاع 20 متر و 30 سانتيمتر(تا صحن حياط)و قطر 3 متر و 70 سانتيمتر در طرفين ايوان قرار دارند.اين مناره ها در سال 1209 هـ ق توسط تقي خان بروجرد به بناي مسجد اضافه شده اند و بر زيبايي آن افزوده اند.
مقصوره يا گنبد خانه
بنايي است مجلل و چشم نواز 30/10/*30/10 متر كه در آن يك محراب يك منبر چوبي وجود دارد و داراي 3 در ورودي مي باشند.


در جبهه جنوبي و بالاي محراب،نقاشي زيبايي برنگهاي قرمز و گلبرگهاي زينتي و اسليمي با كتيبه اي در مركز آن ديده مي شود كه متن آن چنين است:
«بسم الله الرحمن الرحيم اللهم صلي علي محمد و آل محمد»
در طرفين اين نقاشي زيبا،كتيبه اي به خط كوفي گلدار نقش بسته است كه مضمون آن آرزوي غفران و طول عمر،براي ابوالعز محمد بن طاهر بن سعيد مي باشد.
«بسم الله اللهم اغفر عامر هذاالببه الصدر العجل مجدالدين جمال الاسلام عزالملك....ابوالعز محمد بن طاهر بن سعيد اطاالله بقائه»


كه بخش جمال الاسلام عزالملك در زير نقاشي پنهان شده است.
شبستانهاي شرقي و غربي
بناهاي زيبايي هستند كه در طرفين گنبد خانه قرار دارند و در دوره تيموريان به بناي اصلي مسجد اضافه شده اند. شايد هدف از ايجاد اين شبستانها استحكام گنبد خانه (مقصوره)بوده است.سقف اين شبستانها از «طاق رومي،چهار ترك، ضربي ( زنچيره ") هفت و پنج ـ نيم طاق ـ طاس بندي با چها رگوشواره هشت ترك، تمام دايره، لورزي، شاه برگ ايحاد شدهاست. كه هم سقف را بر پا داشته اند. و هم مسجد را مزين و چشم نواز كرده اند. علاوه براينها « خفته راسته ساده » و خفته « خفته راسته ساده » صرفا به خاطر تزئين بكار رفته اند. بر روي درب شبستان غربي اشعار زير نقر شده است.


سال تاريخش از خرد جستم گفت ( ازاين در دراي وقت نماز)
روي در ما بين شبستان شرقي و گنبد خانه جمله«بنده درگاه جلال الدين محمد» نقره شده است.
گنبد:
شامل دو گنبد كهنه و جديد است كه گنبد قديمي و در واقع گنبد اصلي مي باشد در دوره تيموريان بازسازي شده است و بعد ها براي حفظ آن گنبدي از آهن و آجر بر روي آن ساخته اند.قطر جداره خارجي گنبد 37/12 متر است كه در سال 1350ه‍.ش كاشيكاري آن به اتمام رسيده منتهي در اثر شدت سرما در زمستان و سوز آفتاب در تابستان دچار پوسيدگي و ريختگي وسيعي شده است.علاوه بر آن بر اثر بمباران رژيم صهيونيستي عراق،شكافهاي بزرگي در آن ايجاد كه آب باران به طاق زيرين نفوذ مي كند و راه خروج ندارد و بينم آسيب بيشتر در آن مي رود.
شبستان شمالي


داراي دو در ورودي در جنوب غربي و جنوب شرقي است وقتي وارد شبستان مي شوي به واقع در مي يابي كه معمار آن به زيبايي هنر آفريني كرده است و فضايي روحاني ايجاد كرده كه خود به خود انسان را به سكوت و آرامش دعوت مي كند.دو«فخر و مدين»بين راه پله ها و شبستان وجود دارد كه چشم هر بيننده اي را به خود خيره مي كند.اين شبستان با احتساب پايه هاي جداري 60 پايه مكعب مستطيل هم اندازه است نور اين شبستان از 9 پنجره نيمدايره كه در جنوب آن قرار دارد

تامين مي شود در سمت شرق اين شبستان،يك درب وجود داشته كه با كوچه مجاور مسجد ارتباط داشته است كه اكنون آن را مسدود كرده اند.كف اين شبستان كه درست روبه روي گنبد خانه قرار گرفته پايين تر از سطح زمين است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید