بخشی از مقاله

مشاركت فناوري اطلاعات در كارآفريني

چكيده
در اين مقاله به بررسي مشاركت فناوري اطلاعات در كارآفريني و ايجاد فرصت‌هاي شغلي پرداخته شده است. در حقيقت فناوري اطلاعات به عنوان موتور محركي در نظر گرفته شده است كه ضمن به حركت درآوردن چرخ‌هاي شغلي و استخدامي، سبب رشد و پويايي اقتصاد جامعه و ايجاد نوع جديدي از اقتصاد مي‌شود كه اقتصاد دانش محور ناميده مي‌شود. هدف از نگارش اين مقاله مروري بر وضعيت فعلي در بازار كار فناوري اطلاعات و تأكيد بر نقش كارگشاي آن به عنوان يكي از راه

حل‌هاي معضل بيكاري در جوامعي است كه بخش عظيمي از جمعيت جوان آنها عليرغم برخورداري از استعداد و انرژي كافي، همچنان از مشكل بيكاري رنج مي‌برند.
كليدواژه : فناوري اطلاعات؛ كارآفرين؛ كارآفريني؛ اقتصاد دانش محور؛ اشتغال زايي؛ اشتغال پيوسته
________________________________________
1- مقدمه
افزايش جمعيت در کشورهاي در حال رشد، کاهش منابع و امکانات موجود در اين کشورها و پيدايش نيازهاي اجتماعي واقتصادي جديد همگي سبب توجه نهادها و مقامات مسئول در اين کشورها به اين نيازها و چاره انديشي بنيادين يا مقطعي براي آنها شده است. بنا بر بررسي‌هاي به عمل آمده و بر اساس آمارهاي موجود، يکي از مهمترين مشکلات فرا روي جوامع در حال توسعه و حتي کشورهاي صنعتي مشکل بيکاري1 است. مجموعه راه حلهايي که براي رفع اين مشکل

جهاني ارائه شده است، اصطلاحاً «کارآفريني2» خوانده مي‌شود. در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار امروزي که با تغييرات و تحولات سريع بين المللي همراه شده و فرايند گذر از جامعه صنعتي به جامعه اطلاعاتي3 را سبب ساز گريده است، از کارآفريني به عنوان موتور توسعه اقتصادي4 ياد مي‌شود که مي‌تواند در رشد اقتصادي کشورها، ايجاد اشتغال و رفاه اجتماعي نقش مهمي را بر عهده داشته باشد. امروزه ديگر اقتصاد ملي جاي خود را به اقتصاد جهاني داده است و در اين عرصه کشورهايي موفق خواهند بود که فرصتهاي شغلي را تنها به چارچوب جغرافيايي خود محدود نسازند، بلکه فضاي کاري وسيعي به وسعت جهان در ذهن خود داشته باشند.


اما واقعاً چه ابزار يا وسيله‌اي مي‌تواند چنين فضاي گسترده‌اي را فراهم نمايد؟ فناوري اطلاعات و در رأس آن اينترنت پاسخ اين سوال را به آساني داده است. کاربردهاي گوناگون اينترنت طي دهه اخير سبب شده است تا اين امکان ارتباطي فرضيه‌اي را که در گذشته با شک و ترديد تحت عنوان «دهکده جهاني» مطرح مي‌شد، امروز براي ساکنان زمين به واقعيتي ملموس تبديل نمايد. امکانات منحصر به فرد اينترنت سبب پيدايش شکل جديدي از تجارت شد که امروزه به نام تجارت الکترونيک شناخته شده است. انجام تعاملات تجاري به صورت پيوسته5 و سهولت در پرداخت و دريافت وجوه سبب ايجاد تحولي شگرف در شکل و ماهيت تجارت گرديده است.


همه اين امکانات و توانمندي‌ها به دست توانمند کساني به وجود آمده اند که فکري خلاق و ذهني با استعداد داشته اند. اينان کارآفرينان واقعي هستند؛ چرا که نه تنها سبب خود اشتغالي و اشتغال زايي براي مجموعه‌هاي انساني وابسته به خودشان شده اند، بلکه ميليونها فرصت شغلي را نيز تنها با اتصال به اينترنت براي ميليونها نفر از ساکنان اين کره خاکي فراهم ساخته اند. بنا بر اين از يک سو با فناوري اطلاعات به عنوان بستر اشتغال زاي جهاني روبرو هستيم و از سوي ديگر با کارآفريناني مواجه مي‌شويم که هر روز فرصت‌هاي جديدي را براي جويندگان شغل و کار در فضاي مجازي ايجاد مي‌نمايند. اين کارآفرينان طيف وسيعي را از ارائه کنندگان خدمات و محصولات در

اينترنت تا برنامه نويسان و متخصصان فناوري اطلاعات در بر مي‌گيرند. بنابراين، اقتصاد دنياي امروز بر پايه نوآوري، خلاقيت و استفاده از دانش به ويژه دانش اطلاعات و ارتباطات استوار است. چنين اقتصادي را اقتصاد مبتني بر دانش يا اقتصاد دانش‌محور6 مي‌گويند.


در اين مقاله از يك سو به تشريح مشاركت فناوري اطلاعات در کارآفريني پرداخته مي‌شود و از سوي ديگر تعامل دو سويه ميان اين دو مورد بررسي قرار مي‌گيرد. در پرتوي مباحث مطرح شده، کوشش مي‌شود تصويري روشن از توانمندي‌هاي بالقوه و بالفعل اين فناوري در ايجاد فرصتهاي نوين شغلي ارائه گردد. اميد است مطالب مطرح شده در اين مقاله بتواند در تصميم سازي‌ها و تدابيري که احتمالاً به منظور رفع مشکل بيکاري اتخاذ خواهند شد، مورد بهره‌برداري قرار گيرد.
2- کارآفريني چيست، کارآفرين کيست؟


کارآفريني موضوعي است که از اواخر قرن بيستم مورد توجه محافل آموزشي کشورهاي جهان قرار گرفته است. بررسي تاريخ ادبيات کارآفريني مؤيد آن است که اين واژه اولين بار در تئوري‌هاي اقتصادي و توسط اقتصاد دانان ايجاد شده و سپس وارد مکاتب و تئوري‌هاي ساير رشته‌هاي علوم گرديده است.


کانتيلون7 (1755) که ابداع کننده واژه کارآفريني است، کارآفرين را فردي ريسک‌پذير مي‌داند که کالا را با قيمت معلوم خريداري مي‌کند و با قيمت نامعلوم مي‌فروشد. جين بپتيست سي8 کارآفرين را هماهنگ کننده و ترکيب کننده عوامل توليد مي‌داند اما ويژگي خاصي را براي او در نظر نمي‌گيرد (استيونسون و جاريلو 1990). به عبارت ديگر فردي بايد عوامل توليد (زمين، نيروي کار و سرمايه) را جهت توليد، تجارت يا ارائه خدمات ترکيب کند که به اين شخص «کارآفرين» و به کار او «کارآفريني» گفته مي‌شود (عابدي 1380).


يکي ديگر از تعاريف کامل و جامع کارآفريني توسط شومپيتر9 ارائه شده است. وي در کتاب خود با عنوان «ئئوري توسعه اقتصادي» بين مفهوم واژه نوآوري10 و اختراع11 تفاوت قائل شده است و نوآوري را استفاده از خطرپذيري اختراع براي ايجاد يک محصول يا خدمت تجاري مي‌داند. به نظر وي نوآوري عامل اصلي ثروت و ايجاد تقاضاست. بنابراين کارآفرينان مديران يا مالکاني هستند که با راه اندازي يک واحد توليدي- تجاري از اختراع بهره‌برداري مي‌کنند (زيلاگي و والاس 1987).
با توجه به تعاريف ارائه شده در اين خصوص مي‌توان گفت کارآفرين کسي است که:
 کار و شغل ايجاد کند.


 خوداشتغالي و ديگر اشتغالي ايجاد کند.
 ارزش افزوده ايجاد کند.
 محصولات يا خدمات جديد به وجود آورد.
 خلاقيت و نوآوري کاربردي داشته باشد.
 با خطرپذيري، فعاليت‌هاي توليدي و اقتصادي انجام دهد.
 نيازها را شناسايي و آنها را برآورده سازد.


 فرصت‌ها را به دستاورد‌ها تبديل کند.
 منابع و امکانات را به سوي هدف هدايت کند.
 براي تقاضاهاي بالقوه محصول بيافريند (پيش بيني در عرضه و تقاضا).
 ايده خلاق را به ثروت تبديل کند.
3- انواع کارآفريني
در يک نگاه کلي مي‌توان کارآفريني را به دو نوع اساسي تقسيم نمود. کارآفريني فردي و کارآفريني سازماني (موسوي 1387). اگر نوآوري و ساخت محصولي جديد يا ارائه خدماتي نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد؛ آن را کارآفريني ف

ردي و اگر حاصل تلاش يک تيم در سازماني باشد؛ آن را کارآفريني سازماني مي‌نامند.
بسياري از کارآفرينان کار خود را در قالب ايجاد شرکت‌هاي کوچک و متوسط12 (SMEها) شروع مي‌نمايند. اين شرکت‌ها سهم به سزايي در توسعه صنايع پيشرفته وايجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت‌هاي بزرگ از انعطاف پذيري بالايي برخوردارند. لذا بسياري از دولت‌ها متقاعد شده اند که بايد بستر رشد را براي واحدهاي کوچک و متوسط در قالب انکوباتورها13 (مراکز رشد

فناوري)، پارک‌هاي صنعتي و فناوري فراهم نمايند و آنها را تا زماني که بتوانند به صورت يک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمايت کنند. در کشورهاي جنوب شرقي آسيا 95% کل بنيادهاي اقتصادي و صنعتي کشورها را SMEها تشکيل داده و به عنوان رکن اساسي در اقتصاد و اشتغال اين کشورها تاثيرگذارند (موسوي 1387).
4- مشارکت فناوري اطلاعات در کارآفريني
امروزه روشن شده است كه اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم هستند. اين دو هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود مي‌آورند. فردي كه از بازراهاي مختلف و قيمت اجناس در آن بازراها اطلاع داشته باشد يا از گذشته و آينده بازار باخبر باشد، تصميمات بهتري را براي رسيدن به سود بيشتر مي‌تواند بگيرد. اطلاعات علاوه بر ارزش ذاتي، جنبه ديگري دارد كه به دانش منتهي مي‌شود و در مكانيزم تصميم‌گيري و انجام بهتر آن اثر مي‌گذارد. ارتباطات نيز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزوده‌اي متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصيب افراد مي‌كند.


اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسي مورد نياز هر فعاليت كارآفريني هستند. كارآفريني در انزوا و بدون حمايت نهادها، سازمان‌ها و انسان‌ها امكان‌پذير نيست. كارآفريني مستلزم كشف يك نياز اجتماعي است. و كشف نيازهاي اجتماعي به شناخت اجتماع، نيازهاي آن و بافت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي آن وابسته مي‌باشد. در شناسايي نياز هر فعاليت كارآفرينانه، ايده‌پرداز يا تئوريسين مي‌بايست نسبت به محيط بينش و بصيرت داشته باشد و بداند چه راه‌حل‌هايي براي رفع‌آن نياز، در نقاط ديگري از دنيا ارائه شده است. بنابراين اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعاليت كارآفريني است.


فناوري اطلاعات و در رأس آن اينترنت شرايط تازه‎اي را پديد آورده است كه در آن توليدكنندگان، تامين‎كنندگان، فروشندگان و مشتريان، و تقريباً همة عوامل دست‎اندركار يك چرخة اقتصادي قادرند در يك فضاي مجازي مشترك با يكديگر در ارتباط باشند و به تبادل اطلاعات، خدمات، محصولات و پول بپردازند. اينترنت تئوري‎ها و نظريات جديدي را به ميان آورده است كه يكي از آنها اشتغال پيوسته14 است.


در اين نوع اشتغال فرد شاغل کار خود را با استفاده از امکانات رايانه‌اي انجام مي‌دهد و حاصل کار را (که مي‌تواند محصولي مانند يک نرم افزار يا خدمتي نظير کاوش باشد) از طريق اينترنت در اختيار کارفرما يا مشتريان قرار مي‌دهد. جالب تر آنکه دريافت دستمزد يا پرداخت مبالغ نيز با استفاده از اينترنت و از طريق مجاري اعتباري اينترنتي نظير حسابهاي اينترنتي و کارتهاي اعتباري صورت مي‌گيرد. مجموعه اين فعاليت‌ها و تعاملات در قالب آنچه که امروزه تجارت الکترونيک ناميده مي‌شود، قابل بررسي است.


در حقيقت تجارت الكترونيكي يكي از نمودها و كاربردهاي ويژه فناوري اطلاعات است و هم اكنون حجم وسيعي از تعاملات بازرگاني در كشورهاي پيشرفته به شيوه الكترونيكي صورت مي‎پذيرد. بر اساس آمارهاي رسمي‌اعلام شده، تجارت الكترونيكي آمريكا طي سال به2002 بالغ بر 6/1 هزار ميليارد دلار بوده است كه پيش بيني مي‎شود در سال 2006 ، 7/13 ميليارد1/7 هزار

ميليارد دلار برسد. تجارت الكترونيكي مالزي در سال دلار بود كه پيش بيني مي‌شود در سال 2006 به بيش از 158 ميليارد دلار خواهد رسيد (شهيدي 1387). بديهي است كه رسيدن به چنين حجم‎هاي دلاري در تجارت الكترونيكي بر اساس برنامه‎ريزي‎ و استفاده از فرصتهاي تجاري امكانپذير خواهد بود.
شركت‌هايي مانند Yahoo، eBay،Amazon و ديگران در مدت كوتاهي توانسته‌اند ارزش بسياري را كسب نمايند. آمارها نشان مي‌دهد كه در طي 5 سال آخر قرن گذشته ارزش برخي از اين شركت‌ها بيش از 200 برابر شده است (ويلسون 1999). كارآفريني در اينترنت به اين موارد خلاصه نمي‌شود و موارد بسياري خصوصاً در زمينه نرم‌افزارهاي مبتني بر شبكه و همچنين محتويات شبكه وجود دارد. كارآفرينی در شيوه‌هاي جذب مشتريان اينترنتي، بازاريابي اينترنتي، همكاري‌ها و شبكه‌هاي مجازی، واقعيت مجازي، آموزش و كار از راه دور و … همه و همه گستردگي كارآفرينی در عصر اطلاعات را نشان مي‌دهند.


اينترنت شبكه‌اي مجازي است كه تا حد زيادي مستقل از محل مي‌باشد. اين شبكه بازاري بدون مرز است كه مي‌توان به راحتي در آن تجارت نمود. براي اين منظور مي‌بايست افراد كارآفرين با ايده‌هايي نو، شركت‌هايي اينترنتي را تاسيس كنند و پس از مدتي كه ارزش فوق‌العاده‌اي يافتند آنها را بفروشند.


گسترش روز افزون اينترنت در عرصه‌هاي گوناگون خدمات که بر مبناي پيدايش نيازهاي جديد صورت مي‌گيرد، سبب شده است تا هر روز افراد بيشتري جذب اين بازار کار مجازي شوند و شانس خود را در يافتن مشاغل مناسب امتحان کنند. مؤسسات، سازمانها و نهادهاي خصوصي و دولتي در همه کشورها بر آن شده اند تا معرفي محصولات و خدمات خود را در بستر اينترنت انجام دهند،

ز اين رو اولين نيازي که فرا روي آنها قرار مي‌گيرد؛ مراجعه به افرادي است که از دانش و مهارت كافي براي انجام چنين فعاليت‌هايي برخوردار باشند. طبيعي است که امروز نمي‎توان مؤسسه‎اي را عاري از متخصصان فناوري اطلاعات يافت. ورود رايانه و فناوري‎هاي مرتبط با آن به بازار کار و تجارت و کاربرد روز افزون تعاملات اينترنتي سبب شده است که بازاري دائمي براي متخصصان فناوري اطلاعات به وجود آيد. بنا براين فناوري اطلاعات به عنوان يک پديده به نوبه خود سبب کارآفريني در حوزه‌هاي مختلف گرديده است.


5- ويژگي‌هاي مؤثر فناوري اطلاعات در كارآفريني
فناوري اطلاعات با برخورداري از ويژگي‌ها و قابليت‌هاي مختلف توانسته است انعطاف پذيري شايان توجهي را در زمينه كارآفريني از خود نشان دهد. همين ويژگي‌ها سبب افزايش كارايي اين فناوري در امر كارآفريني و ايجاد اشتغال شده اند. در يك نگاه كلي مي‌توان به برخي از اين ويژگي‌ها اشاره نمود:
5-1- افزايش سرعت
محاسبه و پردازش سريع اطلاعات و انتقال فوري آن، زمان انجام كار را كاهش و در نتيجه بهره‌وري را افزايش مي‌دهد. فناوري اطلاعات امكان جستجو و دستيابي سريع به اطلاعات را نيز فراهم مي‌كند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید