بخشی از مقاله

نقش وجدان کاری در نیل به اهداف سازمان ینقش وجدان کاری در نیل به اهداف سازمانی
مقدمه
چندی است اصطلاح وجدان کاری به فرهنگ اداری کشور راه یافته و مورد توجه مدیران ارشد قرار گرفته است. اما تا به حال گام‌های اساسی در جهت شناسایی و اعمال حاکمیت وجدان کاری در جامعه برداشته نشده است. وجدان کاری را می‌توان رضایت قلبی و التزام عملی نسبت به وظایف تعیین شده برای انسان تعریف کرد. با این شرط که بدون هرگونه سیستم نظارتی ، شخص وظایف خود را به بهترین نحو ممکن به انجام رساند.


وجدان به چه معناست؟
• در قرآن کریم واژه وجد و مشتقات آن ، در معانی یافتن و دیدن ، اطلاع و آگاهی و رسیدن مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان نفس لوامه نیز تعبیر شده که با انجام کار زشت انسان را نکوهش می‌کند.
• در زبان عربی ، الوَجد ، الوُِجد ، و الوِجد به عنوان مصدر و به معنای دوستی ، شادی ، قدرت و وجدان قوه‌ای باطنی تعریف شده است که خوب و بد اعمال را تشخیص می‌دهد.
• در زبان فارسی وجدان در لغت به کسر واو است، ولی درتداول ایران و عراق بضم واو تلفظ می‌شود و به معنای یافتن ، شعور ، شعور باطن و به عنوان قوه‌ای در باطن شخص است که وی را از نیک و بد اعمال آگاهی دهد.


• وجدان در زبان انگلیسی با واژه Conscience معرفی شده و به معنای باطن ، دل و شعور آمده است و از آن به عنوان احساس درونی و روحانی که موجب تشخیص خوب از بد می‌شود یاد شده است.
وجدان کاری
وجدان کاری عبارت است از احساس تعهد درونی به منظور رعایت الزاماتی که در ارتباط با کار مورد توافق قرار گرفته است. به بیان دیگر منظور از وجدان کاری ، رضایت قلبی ، تعهد و التزام عملی نسبت به وظیفه‌هایی است که قرار است انسان آنها را انجام دهد، به گونه‌ای که اگر بازرس و ناظری نیز بر فعالیت او نظاره گر نباشد، باز هم در انجام وظیفه قصوری روا نخواهد داشت.چگونه می‌توان کم کاری ، عدم احساس مسئولیت ، حضور نیافتن در محل کار ، عدم پاسخگویی و

راهنمایی صحیح مراجعان ، مراقبت نکردن صحیح از اموال ، بی‌توجهی به کیفیت کار و گرایش به آسان‌طلبی را به رضایت شغلی و انجام کار با کیفیت بالا و مطلوب و حضور موثر در محل کار تبدیل کرد؟
• وجدان عبارت است از استعدادی که به تشخیص نیک و بد پرداخته و برای امور ارزش قائل است، نیک و بد را از هم فرق گذاشته و برای ما نوعی الزام عملی ایجاد می‌کند.
• وجدان کاری عبارت است از مجموعه عواملی که در فرد سازمانی نظام ارزشی بوجود می‌آورد.
• در صورت دارا بودن بالاترین حد وجدان کار می‌توان جامعه‌ای را تصور کرد که در آن افراد در مشاغل گوناگون سعی دارند تا کارهای محوله را به بهترین وجه و بطور دقیق و کامل و با رعایت اصول بهینه سازی انجام دهند. پس وجدان کاری موجب می‌گردد تا افراد سیستمی و نظام‌مند گردند.

(خودکنترلی )
مفاهیم مشابه یا مرتبط با وجدان کاری
وجدان کاری با مفاهیمی از قبیل انضباط ، روحیه ، کارایی ، انگیزش و تعهد در حالی که رابطه نزدیک دارد، متفاوت است.
وجدان کاری و انضباط
انضباط به معنی تربیت مبتنی بر نظم خاص است، در مسائل اجتماعی ، شیوه زندگی مبتنی بر قانون را انضباط گویند که برای رعایت آن قوانین به یک نیروی خارجی نیاز است. در این شرایط ، مجریان قانون تنها وظیفه تنبیه خاطیان را به عهده دارند و کسانی که قانون را محترم می‌شمارند تنها به وظیفه خود عمل کرده‌اند، در حالی که وجدان کاری ، نیرویی است درونی که هم پاداش می‌دهد (در صورت رضایت درونی) و هم کیفر (در صورت عذاب وجدان).


وجدان کاری و روحیه
روحیه را نیرویی می‌دانند که به یاری آن فرد خود را در تطابق کامل با سازمان می‌بیند و وظایف خود را با علاقه و انضباط انجام دهد. به این ترتیب ، روحیه از تطابق فرد و سازمان منتج می‌شود در حالی که وجدان کاری حاصل احساس و تعهد درونی فرد در قبال وظایفی است که پذیرفته است.
وجدان کاری و کارایی


کارایی به استفاده بهینه از منابع اطلاق می‌شود و در واقع هنگامی کارایی بالاست که منابع انسانی در امور و وظایف محوله بهترین عملکرد را داشته باشند. بنابراین ، بین کارایی و وجدان کاری می‌توان رابطه‌ای علی برقرار کرد، بدین ترتیب که وجدان کاری یکی از عوامل موثر بر کارایی است ولی بالا بودن کارایی الزاما نتیجه بالا بودن وجدان کاری نیست.

وجدان کاری و انگیزش
انگیزش عاملی است که موجب می‌شود تا انسانها کاری را انجام دهند که بعضی آن را نیرویی درونی و برخی نیز آن را نیرویی بیرونی می‌دانند، بنابراین تحلیل انگیزه در بررسی مسئله وجدان کاری از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار می‌باشد.


وجدان کاری و تعهد
رایلی و کادول ، تعهد را به عوامل و انگیزه‌های درونی و بیرونی شغل تقسیم می‌کنند و سامرز ، تعهد موثر را نوعی وابستگی و انضمام به سازمان می‌داند که به صورت پذیرش ارزش‌های سازمان و تمایل به باقی ماندن در سازمان تظاهر می‌نماید.


عوامل مؤثر بر وجدان کاری
برای آن که فرد کار خواسته شده و مورد نظر را انجام دهد، چند حالت می‌توان تصور کرد:
از طریق جبر و زور ، که عامل کار با کوچکترین تخلف به مجازات رسیده و همواره به خاطر ترس از کابوس مجازات سعی می‌کند با حداکثر توان خود کار کند.
• با تنظیم قوانین و مقررات و ایجاد انگیزه‌های مادی مناسب ، از قبیل افزایش دستمزد ، اضافه کردن مزایای جانبی ، کم کردن زمان کار و بهبود شرایط آن است که عامل کار تحت تأثیر این قبیل انگیزه‌ها حداکثر تلاش خود را مبذول دارد.
• تقویت وجدان کاری و استفاده از انگیزه‌های مادی ضمن تقویت و تأکید بر اهداف معنوی.
نتیجه
وجدان کاری کارکنان تحت تاثیر عوامل مختلفی است:
• به کارگیری کارکنان بر اساس علاقه و توانایی و معیارهای قابل اندازه‌گیری.
• تلاش برای ارضا نیازهای کارکنان.
• احتساب سختی ، حساسیت و پیچیدگی کار در تنظی

م حقوق و مزایا.
• ارزیابی عملکرد کارکنان برای ایجاد امکان پیشرفت.
• ارائه فرصت و امکان لازم برای ترفیع کارکنان بر اساس معیارهای قبل از اندازه‌گیری.
• تشویق و تنبیه کارکنان.
• شرکت دادن کارکنان در تصمیم گیری‌های سازمانی.
• تفویض اختیار و عدم تمرکز تا حد امکان.
• تقسیم کار مطلوب کارکنان.
• انتساب مدیران شایسته بر اساس تخصص ، تجربه ، وجدان کا

ری و علاقه به جای روابط و خصوصیات غیرمرتبط با کار.
• اجرای برنامه‌های آموزشی بر اساس نیازهای شغلی و به منظور تعالی کارکنان برای ایجاد خرسندی از شغل.
نقش وجدان کاری در نیل به اهداف سازمانی
وجدان کار، یکی از حوزه های وجدان انسان است که در سایه اخلاق کاری به وجود می آید و مرز بین درست و نادرست و صالح و ناصالح را معین می کند.
برخی از متفکرین، وجدان را به معنای آگاهی از اندیشه های پنهان آدمی می دانند. یعنی آنچه که «ناخودآگاه» و حتی «خودآگاه» در ارتباط با اعمال، تلقی و ارزیابی می کند. برخی نیز وجدان را قضاوت درونی افراد در باب کردارهای خود دانسته اند؛ زیرا انسان ها، معمولاً در ارزیابی اعمال خود در خلوت و تنهایی قضاوت های منصفانه ای دارند و خود را آن گونه که هستند، می شناسند و در حقیقت بر اعمال و رفتارهای خود اشراف دارند، هر چند که ممکن است ظواهر اعمال و رفتار های آنان با آنچه وجدانشان داوری کرده است، تفاوت های فاحش داشته باشند.


وجدان کار، یکی از حوزه های وجدان انسان است که در سایه اخلاق کاری به وجود می آید و مرز بین درست و نادرست و صالح و ناصالح را معین می کند.
به عبارت دیگر، «اخلاق» بینش شخصی و روحیه شایسته ای است که همه افراد در اجتماع واجد آن هستند و آن را به عنوان فضیلت اخلاقی می شناسند. اما ممکن است به آن کمتر توجه کنند.

«اخلاق کاری» همان باید ها و نبایدهایی است که اجرای آنها در محیط کار، در مسیر تحقق اهداف کاری سازمان است و به تعبیر شورای فرهنگ عمومی کشور، «وجدان را می توان وضعیتی دانست که در آن، افراد جامعه در مشاغل خود سعی می کنند کارهایی را که به آنان محول شده است، به بهترین وجه، به طور دقیق و با رعایت اصول بهینه سازی به انجام برسانند.»وجدان کار انسان را

وادار می سازد تا همواره برای تحقق این آرمان تلاش کند.
۱- کار باید بدون عیب و نقص و در نهایت دقت و صداقت انجام پذیرد.
۲- کار باید تا سر حد امکان به نتیجه های منطقی و تعریف شده منتهی شود.
۳- کار باید بدون نظارت و کنترل عوامل خارجی و در نهایت صحت و درستی به اتمام برسد.
۴- کار باید با صرف کمترین هزینه انجام گیرد.
۵- کار باید به موقع و در زمان مناسب و لازم آن انجام گیرد.
شناسایی نیروهایی که دارای وجدان کاری قوی هستند، کار آسانی است و معیارهایی که به آنها اشاره خواهد شد، نمونه ای از رفتارهای بارز آنان است:
* بر انگیزه ها و ارزشهای درونی متکی اند.
* بر کنترل های درونی مقید هستند.
* دارای چشم اندازهای تحلیلی وسیعی هستند.
* برای دستیابی به سود بلند مدت، که صرفاً به مادیات محدود نباشد، تلاش می کنند.
* بر منافع کلان سازمان تأکید دارند.


* در برابر غیر خود، کاملاً احساس مسئولیت می کنند.
* به موضوع گذر زمان، کاملاً توجه دارند و حساسیت ویژه ای به این موضوع از خود نشان می دهند.
افرادی که فاقد وجدان کاری اند، همواره در خمودگی، ناامیدی و بدبینی به سر می برند و رفتار و کردار آنان، تفاوت بارزی با گروه گذشته دارد. از جمله ویژگی های برجسته این گروه می توان موارد زیر را برشمرد:
بر انگیزه های بیرونی متکی اند.
به کنترل های بیرونی نیازمندند.


در جستجوی منافع کوتاه مدت هستند، که بیشتر به مادیات محدود است.
بر منافع مادی فردی غیرسازمانی تأکید دارند.
در مقابل غیر خود احساس مسئولیت ندارند.
نسبت به گذر زمان بی تفاوت هستند.
●راه های عملی تقویت وجدان کاری در نظام اداری و اجرایی
احترام به انسان و اندیشه های والای او: احترام قائل شدن به انسان، در واقع پاسخگویی به یکی از نیازهای اساسی اوست، که نتیجه آن تقویت اعتماد به نفس و وجدان کاری در نیروهای فعال

 

سازمان است. در واقع، نیروی کار وقتی مورد احترام قرار گیرد و ایده ها و افعال او پاس داشته شود، بهتر می تواند به فعالیت بپردازد و قدرت خلاقیت در کارهای او به مراتب بیشتر خواهد شد. البته، احترام گذاشتن به کار دیگران به ویژه از جانب مدیران نسبت به کارکنان تحت امر، ضمن تقویت روابط عاطفی بین کارمندان و مدیران، باعث رشد فضایل و ابتکار عمل در نیروهای سازمان خواهد شد. پرورش روحیه و نگرش خوش بینانه و مثبت گرا نسبت به انسان و اعمال او: در زمینه نگرش

مثبت به اعمال و کردارهای انسانی از دیدگاه مفاهیم عالیه اسلامی ذکر همین نکته کافی است که در اسلام، به عنوان جانشین خدا در زمین مورد کرامت قرار گرفته است و این عنوان که خداوند به او ارزانی داشته، در واقع اوج حرمت گذاری و تکریم والای انسان است. اگر در سازمان، شرایط محیط کاری انسانی خوش بینانه و مثبت گرا غالب شود، احساس ارزشمندی، علاقه و احترام متقابل در افراد به وجود خواهد آمد و بسترهای تقویت وجدان کاری فراهم خواهد شد.


مشارکت عمومی کارکنان در فرآیند تصمیم گیری: مشارکت، در واقع درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیت های کار گروهی است و آنان را برای دستیابی به اهداف گروه، به فعالیت وادار می کند و نیز در مسئولیت کار شریک می سازد. با مشارکت و همراهی کارکنان در تصمیم گیری های کلان مدیریتی، تفهیم موضوع وجدان کاری بسیار آسان تر خواهد شد. زیرا در آن صورت، همه خود را به گونه ای مسئول اجرای دقیق و درست کار می دانند و هر یک تلاش می کنند تا آن گونه به فعالیت بپردازد که سهم خود را در ارتقای عمل به انجام رسانیده و کوتاهی نکرده باشد؛ زیرا

ثمره کارهایش به خود او نیز برخواهد گشت. به کارگیری مکانیزم های خود انگیزشی: پرواضح است که انگیزه در تقویت وجدان کاری نقش به سزایی دارد. البته در سازمان باید به دنبال مکانیزم های انگیزشی پایدار بود تا اثر آن نیز پایدار باشد. در اینجا ضمن تأیید تأثیر انگیزه های مادی در تقویت وجدان کاری، تأکید اصولی بر انگیزه های درون زا و معنوی افراد است که در تقویت وجدان کاری تأثیر فراوان دارد.
▪توجه به امنیت شغلی افراد در سازمان: امنیت شغلی افراد در سازمان موجب دلبستگی آنان به کار و تقویت وجدان کاری خواهد شد. امنیت شغلی از طریق ایجاد امنیت روانی، حذف اضطراب و

نگرانی در محیط کار حاصل می شود. تدوین مقررات و ضوابط سازمان و به کارگیری آنها برای همه کارکنان: اگر فعالیت های سازمانی قانونمند نباشد، فرد می آموزد که از راه های غیر قانونی راحت تر می تواند به اهداف خود دست یابد و در نتیجه بسترهای ارتقای وجدان کاری از بین خواهد رفت. ▪ارزیابی عملکرد کارکنان: وقتی افراد احساس کنند ارزیابی خواهند شد، سعی می کنند با

علاقه و دلسوزی بیشتری کار کنند. عکس العمل های معقول و مناسب سازمان در قبال نتایج ارزیابی عملکرد ها و تشویق و تنبیه بجا و بموقع کارکنان، در تقویت وجدان کاری نقش بسزایی خواهد داشت. تقویت باورهای دینی، تأمین اقتصادی کارکنان و الگو بودن مسئولین و مدیران ارشد جامعه از عواملی است که ارتقای وجدان کاری را افزون خواهد ساخت. بنابر این دستیابی به کشوری آباد، آزاد و مترقی نیازمند کار و تلاش هدفمند، به روز و اصولی نیروهای کاری باوجدان است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید