بخشی از مقاله

وضمیر ناخود آگاه


«مقدمه»

بشر در آستانه این قرن به این نتیجه رسیده است که با استفاده از تکنولوژی فکر می تواند به تمام نا کامی های گذشته خود پایان داده وازنو تحولی بزرگ در خود ایجاد نماید وبا یک حرکت نرم افزاری در وجود خود تمام سیستم وفکر وباورهایش را عوض کرده وبه شخصیت جدیدی ودر نهایت به دنیایی از اعتماد به نفس ،سلامتی ،نشاط وارامش رسیده وزندگی نوینی را پایه گذاری کند،هر آنچه را که بخواهدبیندیشد وخلق کند .
عالی ترین ارتباطات را با انسانها برقرار کرده ودر همه ی عرصه های زندگی خود طوفانی از موفقیت به پا کند.


اساس این تکنولوژی استفاده صحیح از قدرت بیکران ضمیر ناخود آگاه است.
ضمیر ناخود آگاه یک کامپیوتر بسیار عظیم ،قدرتمند وبا سرعت پردازش بی نظیر است که می تواند تحّولی عظیم را در انسان به وجود آورد.
در دنیای انسان همه چیز از فکر آغاز می شود وفکر اولین قدم برای رسیدن به هر دستاوردی برای بشر است به این علّت در دین مبین اسلام به پدیده فکر اینگونه بها داده شده است که (یک ساعت درست وزیبا اندیشیدن را معادل 70سال عبادت می داند).اینجاست که فکر عامل اولیه تحّول ودستاوردهای آدمی است.


تکنولوژی فکر این مقوله را در انسان به طور سیستما تیک واصولی سامان می دهد واورا به گونه ای برنامه ریزی می کند که به طور اتوماتیک درست،زیبا وخلاق بیاندیشد.اگر انسانها بتوانند با اشتیاق فراوان به علم ،ثروت ،سلامت،آرامش ومعنویت فکر کنند قطعاًعالم ،ثروتمند،سلامت،آرام وبا دنیائی از معنویت زندگی خواهند کردودر دنیا وآخرت سعادتمند خواهند شد.این موفقیت نصیب کسانی خواهد شد که اینگونه بیاندیشند.

«دکتر علیرضا آزمندی»

هر فرد در ذات وجودی خویش دارای دو آگاهی کاملاً متمایز نسبت به یکدیگر م

ی باشد که به آنها ضمیر آگاه وضمیر ناخود آگاه می گویند.
ضمیر آگاه مربوط به دانستنی های زمان حیات هر فردی می شود وآنچه را که افراداز علوم وتجارب زندگی می شناسند وبیاد دارند.تمامی انها در این ضمیرجای دارند وهرکس برای گذرانیدن امور روزمره خود.از وجود این ضمیر استفاده می کنندوبا یاد آوری فوری وآنی مطالب این ضمیر ،تصمیم می گیرد.اجرا می کند.حرف می زند ودر نتیجه ،حرکات وزندگی را به گونه ای می گذارند .


ضمیر ناخود آگاه، به صورت مرکزی است که تمامی آگاهی های زمان گذشته را بتدریج در خود جمع آوری کرده است ودر اصل محفوظات این ضمیر ،به کارهای روزمره اشخاص ارتباط چندانی ندارد(مگر کسی بنا به دلائلی بخواهد به آنها دست یابد).در این مبحث سعی شده است تا اعمال عمده وکارهای ضمیر باطن ،تا حد مورد نیاز وشناخت افراد شرح داده شود.
همانگونه که می دانیم برخی از بیماری ودردهای جسمانی افراد ،بایستی تو سط پزشک وبا مصرف دارو ومعالجه شوند.ولی درمان بیماری هانی که بدوا ریشه در عوامل فیزیک جسم مادّی ندارند واز قدرت های روحی بخصوصی ناشی می شوند ،عمدتاً مداوای آنها از طریق قدرت های روحی وضمی

ر ناخود آگاه خود شخص قابل درمان است.یعنی ضمیر ناخود آگاه ،نقش پزشک معالج را برای معالجه این قبیل امراض خارج از وجود جسم مادی وفیزیکی عهده دار می شود .لذا اگر کسی مهارت لازم را در کاوش ضمیر ناخود آگاه (خود ودیگران)به دست آورد .آنگاه می تواند نسبت به معالجه خود ودیگران ،از بیماریهای روحی وروانی وعصبی ،که اغلب آنها باعث دردهای عضوی جسم مادّی نیز می شوند،اقدام نماید.
یکی از علل عمده بهبودی برخی از بیماریهای روانی افراد در این است که بتوانیم آنها را به گونه ای

از ضمیر ناخود آگاه ،یعنی از محلی که پنهان هستند خارج سازیم وسپس در معرض شناخت ضمیر آگاه وقضاوت های عقل قرار دهیم ،تا رفته رفته با سر پرستی ونظارت مستقیم عقل،آن ناراحتی یا عقده ایجاد شده ،به سطح آگاهی آید وپس از شناخته شدن مداوا شود.
وقتی از ضمیر ناخود آگاه خواسته شود تا محفوظات نامطلوب وناراحت کننده ای را که در خود دارد.طی شرایطی خاص،به ضمیر آگاه انتقال دهدوضمیر آگاه از طریق استدلا های عقلی وبا روش منطقی، آنها را از بین می برد وبه جای آن ، خاطرات مطلوب (مربوط به زمان بر طرف شدن علل ان ناراحتی)را جایگزین در بایگانی عقلی می نماید دست یابی به ضمیر ناخود آگاه خواسته شود تا محفوظات نامطلوب وناراحت کننده ای را که در خود دارد.طی شرایطی خاص ، ضمیر نا آگاه از طریق استدلا ل های عقلی وبا روش مطنقی.آنها را از بین می برد وبه جای آن ،خاطرات مطلوب (مربوط به زمان برطرف شدن علل آن ناراحتی)را جایگزین در بایگانی عقلی می نماید.


دست یابی به ضمیر ناخود آگاه کار بسیار ساده ای نیست،ولی اگر نسبت به شناخت ودسترسی به آن از نظر علمی وعملی توجه داشته باشیم. می بینیم که کار دشواری هم نیست وما می توانیم به وجود آن آگاهی پیدا کنیم.
مثلاًگاهی اتفاق می افتد که بدون وجود هیچ علتی ،فردی بی حوصله است وخود شخص علّت این بی حوصلگی بوجود آمده را نمی داند،در این زمان است که ضمیر نا خود آگاه ،وجود خود را به گونه ای در ذات خود می نمایاند.یعنی حالتی را در شخص بوجود می آوردکه شبیه به حالت آن زمانی

است که برای فرد بی حوصلگی وناراحتی بوجود آمده بود واکنون نیز ضمیر نا خود آگاه همان حالت را در آگاهی وی تداعی می کند و ضمیر آگاه با نیروی درونی خویش،به معنی همان بی حوصلگی قبلی،به ستیز آن حالت بوجود آمده بر می خیزد.در این راستا گاهی هم عکس بی حوصلگی ،یعنی شادی بی مورد به شخص دست میدهد که این مورد هم مربوط به ضمیر نا خود آگاه می باشد واز ضمیر نا خود آگاه خاطره مطلبی شاد از گذشته ،به دلیل مشاهده اتفاق مشابهی ،به سطح ضمیر آگاه آمده است ودر این زمان آن وضع در وی به وجود آمده است.


افرادی که همیشه روی جنبه های منفی مسائل تکیه دارند.مرتباً ناخود آگاه خود را با منفی های انباشته می کنند.لذا هر گاه حالت تداعی مطلبی از گذشته به آنها دست دهد.از نظر ظاهری آن افراد اندهگین پیدا می کنند وبر خلاف کسانی که همیشه جنبه های مثبت مسائل را در نظر می گیرند وبه عبارت دیگر،جنبه های مثبت را به ناخود آگاه خویش روانه می کنند.بهنگام تداعی آن موضوع گذشته ،به طور ناخواسته شاد وخوشحال می شوند.
البته در هر دوی این حالت ها ودر اکثریت قریب به اتفاق مواقع ،شخص از دلی

ل بوجود آمدن این حالتها بی اطلاع است.
شخص مثبت اندیش یا فردی که سعی می کند از هر رویدادی جنبه مثبت آن را ببیند،فرد خوشبختی است ،گو این که ممکن است خود وی آن طوری که باید وشاید احساس نکند.
ضمیر ناخود آگاه را بعضی از دانشمندان علوم روحی جدید به عنوان پزشک خصوصی وقدرتمند جهت درمان ومعالجه فرد می دانند(جسمی وروحی وروانی).


اگر به این پزشک درون ،در استمرار زندگی غذاهایی مانند درستس،خوبی،پاکی،وامثال هم را بخورانیم،او نیز ما را با خوشبختی ،شادی استغنای طبع وسر زندگی وموفقیت های بیکرانی قرین خواهد ساخت واگر او را با بد اندیشی ،سوءظن وبدبینی ،حسادت ،دروغ گویی،طمع وزیاده طلبی ،تنفر وتکبّر،جاه طلبی وغرورو...، تغذیه نماییم عکس العمل آن موجب به وجود امدن ناراحتی روحی وروانی پیچیده وسخت شدن زندگی ونهایتاًناراحتی های فراوانی خواهد بود.
یکی از ساده ترین روش های خوراک دهی به این ضمیر زنده وفعال این است ،هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید افکار وامواج مثبت وسازنده ای را به ذهن خود روانه کنید .فرضاًبا خود بگوئید (امروز روز شاد وموفقیت آمیزی خواهم داشت وسعی خواهم داشت وسعی خواهم کرد مثبت فکر کنم ومثبت عمل نماییم واز راه راست منحرف نشوم ،...)زمانی که چنین مطالبی را به ذهن خود

تلقین وبازگو نمودید آنگاه در دراز مدت اثرات بسیار مطلوبی در ضمیر شما بجا خواهد ماند.
برای تقویت ضمیر ناخودآگاه ونیروهای نهان ،باید تمام افکار پلید ومنفی ویـأس آور را از وجود خود دور سازید،زیرا هر نوع بداندیشی ،پس از مدّتی به صورت باور در می آید وبعد از چندی تحویل ضمیر پنهان می شود وبه صورت عقده های گوناگون جلوه گر می شود وکم کم در افراد زمینه ایجاد بیماریهای روحی وروانی ،که همان جهنم درون است فراهم می آید.


زندگانی آینده بازتاب باورهای گذشته ما وباورها نیز نتیجه ومجموعه ای از اندیشه های خود ما هستند.حال این اندیشه ها می توانند مثبت یا منفی باشند .وثمره ان نیز در شروع ادامه حیات ،به همان منوال ،مثبت یا منفی خواهد بود در با زسازی روحی ،علّت هر یک از عقده ها ترسها را طی شرایط خاصی می توان از ضمیر ناخود آگاه بپرسید( در خواب مصنوعی )وسپس آن را از وجود خود بر طرف نمود.
پس از غلبه بر ترسهای مختلف ،باید هر روز چند بار به خود تلقین نمود که «من از قدرتهای نهان خود باخبرم واز هیچ عاملی وحشت ندارم ».این نوع تلقین ها باید تا موقعی که آن عقده یا ترس بخصوص،از وجود فردی به طور کامل برطرف نشده است ،ادامه پیدا کند ،چه مطالبی را که ما روزانه روانه ضمیر ناخود آگاه خود می کنیم،پس از مدتی تمام آنها در ضمیر ناخود آگاه بایگانی می گردند وآن ناراحتی یا عقده را می پوشانند وخنثی می نمایند.
بد بینی معمولاً در اثر برخورد با اندیشه ورفتارهای بد دیگران ،مثل دروغ گویی،بد قولی، تقلّب،سوءنیت وغیره در شخص بوجود می آید ونسبت به آمادگیهای روحی وروانی هر فردی که با درجه هایی ضعیف یا قوی، جزءو شناختهای او شده اند،در ضمیر باطن وی نقش می بندند ،به طوریکه آن فرد پس از مدّتی به همه چیز با نظر مشکوک وبد بینی می نگرد.
شکایت نکردن از رویدادها ووقایعی که در زندگی افراد ،به طور ناخواسته رخ می دهند وتو جیه کردن آنها ، با روشی مثبت بینانه واثری ثمر بخش در حالت روحی وروانی اشخاص از خو د به جای می گذارند وتکرار این خوش بینی ها باعث افزایش درجه صبر وبرباری ودر نتیجه بالا رفتن درجه ایمان شخص می شود.
کسانی که قصد دارند بیماریهای صعب العلاج خود را با نیروهای درونی خویش معالجه کنند ، حتماً باید از ایمان والای خود بهره گیرند البته ایمانی که با شناخت حقایق حیات زندگی وتمرین وتکرارهای صحیح آموزنده علم روح وروان وخدا شناسی وتقویت یافته است ، زیرا بسیاری از بیماریهای جسمی افراد از روح وروان نشأت می گیرند وتوسط همان قدرتها نیز بهبود می یا بند.
اندیشه وتفکر مثبت وسازنده ، پایه واساس قدرت روحی ودرجه تعالی فرد را تشکیل می دهد وهر نیازی که از روی خواست قلبی باشد ،ضمیر با طن آن را به انجام می رساند.


تأثیرات دعا هم یکی دیگر از واقعیات زندگی است، زیرا وقتی شخصی از عمق وجودش ، خواستار سعادت برای فرد دیگری می شود ، در واقع اندیشه وتفکر مثبت خود را با اراده ای قوی وایمانی قدر تمند در این راستا بکار گرفته است.
خیر خواهی برای دیگران از عواملی است که بر درجه مثبت بینی شخص ودر نهایت تسریع در کسب درجه تکاملی بالاتر وی می افزاید .طبیعی است ،کسی که برای دیگران بد میخواهد یا نفرین می کند ،مرتباً در وجود خویش نیروهای منفی را تقویت می کند،زیرا بد اندیشیدن برای دیگران

وبد خواستن،بازتابی نادرست در ضمیر با طن افراد دارد وباعث تقویت بدخواهی در فرد نیز می گردد.
در هنگام خواب روح بهمراه جسم اثیری بر ای گرفتن انرژی به عوالم روحی سفر می کند ،ضمیر ناخود آگاه هم بهمراه او است.گاه اتفاق می افتد که بنا به بعضی از دلایل خا ص روحی ،ضمیر آگاه نیزهمراه آن می شود واین موقعی است که فرد قسمتهایی از آنچه را که روح وضمیر ناخود آگاه دیده اند را می بیند و آن مطالب ورویاها به یاد فرد می ماند .
اگر شخصی را به مدت چند روز از خوابیدن منع نمایید ، به طوریکه روح نتواند برای کسب انرژی وتقویت سیالات حیاتی به عوالم روحی سفر کند، کم کم فرد دچار حالت عصبی می شود وادامه این کار موجب نوعی جنون خفیف با دیوانگی می گرددواگر این عمل ادامه یابد ، بی خوابی موجب مرگ او خواهد شد. اگر روح بتواند در محل کسب انرژی حیاتی به اندازه کافی توقف نمایید وانرژی لازم را کسب نمایید ،حالت شخص طبیعی خواهد بود.در غیر این صورت،به نسبتی که انرژی کمتری کسب کرده است ،در جه بیماری عصبی وجنون شخص بیشتر خواهد شد وسپس حالت عصیانگری به فرد دست می دهد که رو ح به علّت فشا رهای زیاد،تعدادی از ریسمانهای نقره ای را از جسم مادّی جدا می کندوگاه حالت ناراحتی های روحی وی به جایی می رسد که تمام ریسمانها ر

ا قطع می نماید در این موقع مرگ در اثر بی خوابی حادث می شود .
زمانی که ریسمانهای نقره ای از هم جدا می شوند ،روح قادر است به قسمتهای بالاتری از عالم اثیر روحی ، جهت کسب انرژی صعود کند ودر این موقع هرچه روح از جسم فاصله بیشتری بگیرد ، به همان نسبت هم حالت جنون بیشتری به شخص دست می دهد که در نهایت کار به مرگ منتهی می شود.
بی حسی ذهنی یا فراموش کردن برخی از مطالبی که در بعضی مواقع مورد احتیاج شخص می باشد وآن فرد نمی تواند مطالب را به یاد آورد وما آن را به ضعف حافظه تعبیر می کنیم، یکی دیگر از نارسایی ذهنی اشخاص است که با بکار گرفتن روشهای تلقین ونفوذ در ضمیر ناخودآگاه ،مانند خود صحبتی وغیره...،به مرور ازبین می رود .البته با بکار بردن جملات مثبت تلقینی ، در کوتاه مدتی ،قدرت حافظه از دست داده خودرا باز خواهید یافت.
جهت شناخت ذات وجودی که ضمیر ناخوآگاه نیز جزوی از آن است. باید به نکات زیر توجه شود تا پس از درک وشناخت مطالب ذیل فردی بتواند به خود شناسی بیشتری در این زمینه دست یابد :

1.گنجینه حقیقی افراد بشر در وجود ذات درونی،یعنی ناخودآگاه نهفته است.با شناسایی وپی بردن به این مرکز اسرار امیز عقلی وروحی ،افراد می توانند در هر زمانی که مایل باشند ،در این گنجینه را با کلید عقلی ذات خویش بگشایند واز آن به هر نحوی که بخواهد بهره گیری بنمایند،زیرا در ضمیر ناخودآگاه نیروهایی وجود دارند که افراد با طرز استفاده صحیح ودرست آن می توانند بر تمام گرفتاری وسختی های زندگی وناملایمات روحی خود پیروز شوند.

2.در ذات هر فردی غیر از وجود ضمیر ناخود آگاه ضمایر دیگری وجود دارند که هریک از آنها تاثیرات به سزایی در ادامه حیات مادی افراد بشر می گذارند که آن دو عبارتند از :

الف)ضمیر آگاه یا آشکار یا ضمیر شناسایی وبیدار :

این ضمیر تمام آگاهی واطلاعات زندگی افراد بشر را تا مدتی در خود نگاه می دارد وپس از گذ

شت زمان ،به تدریج تمام آگاهی هایی را که مورد نیاز شخص قرا نمی گیرند.تحویل ضمیر ناخود آگاه می دهد واز وجود آنها به تدریج خود را آسوده می سازد .

ب)ضمیر سیار یا اتفاقی:

این ضمیر برخلاف دو ضمیر دیگر، در زندگی کمتر اتفاق مورد استفاده افراد در زمان بیداری قرار می گیرد ودر برخی از مواقع ،این ضمیر در حالت خواب بکار می افتد واطلاعاتی را از خود بروز می دهد که منجر به شناخت وروشن شدن حقایق زیادی از زندگی حال وآینده افراد می گردد.از این ضمیر بیشتر در مواقع خواب استفاده می شود.

3. ضمیر ناخود آگاه علاوه بر کار آیی های عقلی ،اکثراً به عنوان ترمیم کننده ناراحتی های جسم وروح نیز
بکار می رود وبرخی از دانشمندان این ضمیررا به عنوان پزشک خصوصی جسم مادّی وروح وروان اشخاص می دانند،زیرا حیات فردی از زمان های کوتاه وبهم پیوسته ای تشکیل شده است واگر در هر یک از این زمان ها فرد بتواند اندیشه خوب یا بد به افکار خود راه بدهد،زندگانی مملو از وجود این اندیشه های بهم پیوسته ای خواهد شد که فرد به ذهن خود راه داده است ودر نتیجه ،در طول زندگانی ها دیده می شود که برخی از افراد زندگانی شاد وخوب وپرباری دارند وگروهی هم دارای زندگی مشقت بار وسختی می باشند .اگر افراد بتوانند الهامات وتصویرهای خوب ودرست وپاک را به این ضمیر سازنده ووفادار خود تحویل بدهند.این ضمیر پس از مدتی همان خوبی ها را با حالتی به مراتب بهتر وپرورش یافته تر،تحویل آنها خواهد داد.پس چه بهتر است که بکوشیم تا بد بینی ها را از وجود خود دور کنیم وخوبی های پیرامون را به ضمیر آگاه خود بدهیم،چون تمامی آنها پس گذشت زمانی ،برای بازسازی های آینده تحویل ضمیر ناخود آگاه می گردند.

4.قدرت های عقلی دارای شعبات فراوانی در وجود بشر می باشند که برخی از آنها مانند عقیده واندیشه که یک نوع تفکّر وفهم هستند،در محل استقرار ضمیر آگاه اشخاص قرار دارند ودر زمان حیات مادّی،وظیفه این ضمیر ،دریافت امواج وپیام های گوناگون از محیط است که پس از مدتی تمام آنها را به گونه ای تحویل ضمیر ناخود آگاه بدهد.چونضمیر ناخودآگاه یک نوع بایگانی ذهنی وجود دارد که تمام یافته ها را به نحو بسیار مطلوبی در قسمت های جداگانه ای نگهداری ومحافظت می کند.

5.جهت تقویت قدرت های نهانی که ما را به نحوی یاری خواهند کرد،باید تمام افکار پلید وبد یأس

آور را از وجود خود دور سازیم وبه خود اجازه ندهیم که این اندیشه ها در فکر ماجای گیرند.اگر کسی در طول عمر خود موفق بشودکه چنین نماید وتمام بدی ها را نادیده بگیرد وافکار بد ومخرب را از فکر خود دور سازد ،باید بداند که به موفقیت وپیروزی های بزرگی در زندگانی خود دست یافته یا خواهد یافت که به زودی اثرات آن در زندگی خانوادگی ،اجتماعی ،و...او نمایان خواهند شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید