بخشی از مقاله

چوب ومعرق

مقدمه
سرزمین کهنسال ایران با فرهنگی غنی و تمد نی درخشان وتاریخی ، همواره کانون پژوهشهای علمی و تحقیقات باستانشناسی وفرهنگی بوده است ، به همین علت هم از دیر بازپژوهندگان،دانشوران،شرق شناسان،سیّاحان خارجی وعلاقه مندان به فرهنگ و هنر مشتاقانه به این سرزمین افسانه ای چشم دوخته اند.


موزه های بزرگ و معروف جهان نیز بخش مهمی از فضاهای فرهنگی ایران اختصاص داده ومراکز تحقیقاتی خاصی را بدین منظور تأسیس کرده اند ودانشگاههای معتبر دنیا هم بخشهای ویژه ای را جهت شناخت تمدن وفرهنگ ایران دایر نموده اند.این همه توجه و دقت پیگیر در شناخت میراث اصیل فرهنگی ایران نشانه بارزی ازغنای فرهنگی و وسعت وپیچیدگی هنر دردورانهای مختلف این سرزمین کهنسال است.
سازمان میراث فرهنگی کشور تلاش دارد تا علاوه بر آشنا ساختن مردم با ارزشهای گرانبار تاریخ وفرهنگ این مرز و بوم،به تبادل اطلاعات تخصصی در سطح بین المللی دست یازد و از دیگر سو با انتشار مقالات و نتایج پژوهشهای انجام یافته و همچنین تحقیقات علمی جدید،این رسالت بزرگ رابه انجام رساند.بی تردید استمرار این شیوه که به زعم ما افق های گمشده ای را پیش چشم خواستاران و پیوستگان آداب و ارزشهای فرهنگی ایران اسلامی خواهد گشود.
باشدتااین مجموعه نیز در پرتو همراهی. اساتید محترم
پیشگفتار


زندگی انسان از نخستین دوران،با هنر عجین بوده است و به تدریج که آدمی رشد و تکامل
یافته،نیز همزمان با او به صورتهای مختلف تعلی یافته است.تاکنون تعریفها ونظرهای گوناگونی دربارة هنر ارائه شده است و آنچه که به وضوح از بررسی آنها قابل درک است،این است که هنر بیان کننده حالتهای عاطفی و انعکاسهای روحی انسان است که به
شکلهای متفاوت نمایان می گردد.هنر را از نقطه نظر زمانی می توان به دورههای ((کلاسیک))و((معاصر)) تقسیم نمود.
هنرهای کلاسیک که ریشه درزندگی مردم دارند بر اصولی استوارند که مطابق با آداب و سنن و محیط زیست هر منطقه تولد و رشد یافته اند.این گونه هنرها در ایران به تذهیب، مینیاتور، میناکاری،زری بافی ،کاشیکاری،سرامیک سازی،قلمزنی،خاتم کاری،منبت ومعرق کاری شهرت یافته اند ودر کل به عنوان هنرهای سنتی شناخته شده اند.اگر چه مجموع این هنرها در ردة هنرهای مصور قراردارند ولی اکثر آنها در شمارکارهای صناعی نیز محسوب می شوند و با نوآوریها و دقت نظرهای ظریف هنری که موجب لطافت هر یک از
اشیای کاربری آن می شود از دیدگاه هنری نیز مورد نظر قرار می گیرد.
بدین گونه است که امروز از این صنایع هم به طورمستقیم و هم کاربردی در تزئینات داخلی استفاده می شود و ما در این کتابچه کوشش کردیم تا قدری در مورد تاریخچه چوب ومعرق وهمچنین کاربرد چوب و هنر معرق در معماری داخلی بررسی کنیم .
چوب
 مقدمه
 تعریف چوب
 انواع چوب
مقدمه
چوب یکی از اولین موادی است که به طور طبیعی وفراوان در دسترس بشر قرار داشته است.
آثار باقیمانده از زمانهای بسیار دور نشان می دهد که انسانهای قدیم چوب را در وسایل منزل،وسایل کار و ساختمان،بخصوص برای پایه و پوشش پناهگاه خود به کار می برند. درجو

امع انسانی استفاده از چوب برای خانه سازی،درسازی،دسته سازی،گهواره،نرده بام، تختخواب،میزونیمکت،وسایل کشاورزی،کشتی و قایق سازی و همچنین وسایل حمل و نقل زمینی قرنهای متمادی- بی آنکه تغییر و تحولی چشمگیربیاید- رایج بوده است. در قرون معاصر با ساخت اولین ماشین چوب بری،درصنایع چوب تحولی اساسی صورت گرفت و امکان تبدیل درختان ق

طور به قطعات نازک فراهم گردید.
باتوجه به این که در حال حاضر از چوب وفرآوردهای آن درخانه سازی و سایر فعالیتهای ساختمانی به صورت گسترده استفاده می شود .
تعریف چوب
¬چوب یک بافت سلولزی آلی که از ساقه،شاخه و ریشه درختان بدست می آید.
این ماده از سلولهای عمدتأدوکی شکل وتوخالی تشکیل شده است که به موازات یکدیگر و درراستای طول درخت قرار دارند. بعضی از قسمتهاوعناصرتشکیل دهنده ساختمان چوب در
تشریح و بیان خواص فیزیکی و مکانیکی چوب نقش مهمی دارند.قسمتها مشخص شده اند
که به بررسی هر یک از آنها می پردازیم .
الف) پوست درخت که حفاظت تنه و یا شاخه در خت را به عهده دارد و شامل دو پوسته بیرونی ودرونی است.
ب) چوب،حجم عمده تنه درخت را چوب تشکیل می دهد. این قسمت از تنه درخت قابلیت
بارگذاری دارد و از آن برای تهیه انواع چوب استفاده می شود.
ج) مغز،در مرکز تنه و شاخه قرار دارد. این قسمت دارای بافت نرم است و قابلیت بار گذاری
ندارد.
د) دایره سالانه(حلقه رشد) روی برش عرض تنه درخت دایره های هم مرکزی هستند که نشانة سن درخت می باشد.
خصوصیات چوب
 محاسن چوب
 معایب چوب
 خواص مکانیکی

چوب دوام طبیعی دارد. ماه چوبی در برابر عوامل فیزیکی و شیمیایی که بر سایر مصالح ساختمانی سهولت آسیب می رساند،مقاوم است؛ازاین رومی توان از چوب گونه های مقاوم
در مقابل عوامل فیزکی و شیمیایی درساختمان اسکله بنادر وسایر اماکن با تغیرات شدید
جوّی استفاده کرد.
معایب چوب :
چوب به سهولت آتش می گیرد و احتراق آن تداوم دارد؛تغییر خواص و ویژگیهای آن در ارتباط با تغییرات رطوبت؛هچنین حشرات و قارچها نیز از عوامل مهم تخریب چوب به شمار می آید.


مهمترین خواص و ویژگیهای چوب به دو گروه عمده((خواص فیزیکی و مکانیکی))تقسیم می شود.
خواص فیزیکی چوب:
خواص فیزیکی چوب شامل وزن مخصوص،رنگ،رطوبت،مقاومت وهدایت حراتی،الکترنیکی و صوتی چوب و نظایر آن می باشد.
همچنین سایر خصوصیات چوب مانند: قابلیت رنگ پذیری،چسب فوری و ارّه کشی چوب می توان نام برد. تغییرات رطوبت شامل از هم کشیدگی و واکشیدگی می شود .

خواص مکانیکی چوب:

همان طور که بیان شد چوب ماده ای است که در برا بر نیروهای گوناگون مقاوم است. ازاین رو از گذ شته های دور در بسیاری از زمینه ها که نیازمند تحمل نیرو بوده رایج گردیده است.
به مرور زمان در انواع روشهای استفاده از آن تغییراتی به وجود آمده است ودرحال حاضر در کارهای ساختمانی،خانه سازی،صنعتی وتزیینی از قبیل اسکلت سازی،داربست ها،پل سازی و غیره به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.
در هر یک از موارد فوق باید مشخص گردد که تحمل چوب در برابر انواع نیروها از قبیل ((فشاری،کششی،خمشی،ضربه وسایش،پیچش و قیچی شدن))همچنین مقدار شکاف خواری،حدّار ارتجاعی و سختی آن چگونه است و نیز به هگام استفاده در چه جهتی و سطحی یا به چه شکلی باید قرار گیرد.
این گونه خواص و ویژگیهای چوب را((خواص مکانیکی چوب)) می نامند.

انواع چوب:
 بریدن درختان
 چوب در جنگل

 


 چوب صنعتی
تقسیم بندی چوب از نظر شکل و نوع مصرف:
فرآوردهای چوبی
* بریدن درختان:
برای بریدن چوبهای صنعتی شهری ابتدا سر شاخه های درختان را قطع و سپس از بالا به پایین قطعات را با اندازه های مناسب طوری می برند که از سر بند ها و یا دو راهیها و یا خمیدگیها قطع شود تا اینکه به آ خرین قطعه برسد و از روی ریشه جدا شود و به سر ریشه ها صدمه وارد کند نیاید که بتواند از ریشه شاخه های چند برابر جوانه بزند. سپس تنه درخت را از محل قطع خارج

کرده و به وسیله پوست کنهایی مخصوص پوست آنها را از رو جدا می نماید این عمل به منظور ورود هوا به داخل چوب انجام می گیرد در موقع چوب در حال خمش است و چنانچه آنرا بصورت آزاد رها نمایند امکان کج شدن آن وجود دارد همچنین خمیدگی و گاس وسینگی پیدا می کند.
برای جلوگیری از کج شدن آن چوبها را روی زمین صاف طوری قرار میدهند که لای هر ردیف دو یا سه قطعه چوب نازک دیگر خلاف طولی گذارده شود که در ردیفهای بعد نیز همین عمل تکرار می شود تا امکان ورود هوا به لای چوبها مسیر گردد.
پس از گذ شت شش ماه چوبها را از هم باز نموده و برای مصرف به کارگاه چوب بُری حمل می نمایند. استاد کاران چوب در ابتدا راه جوهری چوب را تشخیص داده و نسبت به رندیدن یک رو و یک نر چوب اقدام می نمایند بعد تشخیص می دهند چوب از چه طریق باید بریده شود که هم مقرون به صرفه باشد و هم اندازه مورد دلخواه را بدست آورند.پس از بریدن چوب مجدداً برای چند روز

بهمان صورت که قبلاً متذکر شدیم روی زمین میچینند تا اینکه رطوبت احتمالی باقیمانده خارج شود و برای مصرف آماده گردد.
چوب در جنگل:
برای برداشت چوب از جنگلها درمرحله اول نوع چوب را تشخیص می دهند پس از بریدن شاخه ها بوسیله ماشینهای اره که به اشکال و اندازه های مختلف مهیا شده است.
قطعات را به صورت یکنواخت در آورده که اندازه های استاندارد تقریبی چوب نباید از6 متر
بلندتر و از 2متر کوتاهتر باشند و در می آورند و سپس از قطعه قطعه کردن درختان قوی هیکل جنگل با استفاده از جراثقیها و،واگنها و چهار پایان و امکانات دیگر آنرا به زیر ارههای برقی نواری بزرگ منتقل مینمایند پس از بریدن درخت که به اندازه های الوارو یا قنداق در می آید بوسیله چوب شناسان حاذق نوع چوب شناخته و درجه بندی می شودو برای خشک کردن به انبارهای چوب منتقل می نمایند پس از رسیدن چوب به انبار ها در صورتیکه از نوع سخت باشد بایستی روی زمین بطوریکه از یکدیگر فاصله داشته باشند انباشته شود تا هوا در لای آنها عبور کند از این رو چوبها با مرور زمان خشک میشودو در صورتیکه از نوع کاج و سرو جنگلی و نظیر آنها موجود در جنگلهای فنلاند،اتریش، ترکیه،چک و غیره می باشد. برای ساختن تخته و کارهای صنعتی مناسب است ولی شایسته است پس از بریدن آنرا به داخل دستگاههای بخار بفرستند و با کم و زیاد نمودن
درجه حرارت بخار آن را بصورت نیمه پخته درآورند نتیجه زور و فشار چوب گرفته خواهد شدوبعد از آن امکان کج شدن در چوب پخته شده وجود ندارد پس از بیرون آمدن تخته ها
از زیر دستگاه بخار حداقل یکماه در انبار ها نگهداری می شودتا رطوبت آن خارج شود سپس برای مصرف به کارگاه های صنعتی فرستاده می شود. در این هنگام گره هائی که دیده می شود بوسیله چراقهای کوره ای یا برقی یا شعلعی سو زاینده می شود تا روغن داخل گره چوب از بین برود و زیر کار تغییر شکل دهد. شک نیست از چوب نمودار خشک نشده برای کارهای صنعتی استفاده نمی کنند. زیرا پس از خشک شدن از حجم آن کاسته
و کوم زباله های آن خود گیر نیست و امکان کجی نیز در آن وجود دارد.
چوب دارای طبقه بندیهای متفاوتی شامل نوع و گونه درخت ((دوام رویش))،((دوام و پایداری))در وزن مخصوص و ((شکل و نوع مصرف))می باشد.
انواع گونه های چوبده:

معمولاًگونه های درختی چوبده به دو گروه بزرگ((پهن برگان))و((سوزنی برگان))تقسیم میگردند.پهن برگان ماننده: گونه های بلوط،راش،افرا و گردو دارای برگ های پهن ودرشت هستند و در فصل پاییز و زمستان خزان می کنند.گروه دوم سوزنی برگان مانند: کاج،سرو و نظایر آن می

باشند که غالباً دارای برگ های سوزنی شکل هستند و بیشتر آنان خزان نمیکنند .
از مهمترین گونه های پهن برگ و سوزنی برگ که از چوب آنها استفاده های صنعتی، ساختمانی و تزییناتی می شود عبارتند از: راش،بلوط،ممرز،آزاد،انجیل،صنوبر،تبریزی،شمشاد،
گردو،افرا،بلوچ،ون،یا زبان گنجشک،کاج و سرو است.

 


چوبهای صنعتی:

1) چوب چنارکه پس از خشک شدن برای اسکلت مبلمان و کارهای صنعتی استفاده می شود .
2)چوب کبوده تبریزی یا صنوبر بعلت سستی جنس قادر به دوام در مقابل کوم و زبانه نیست وبیشتر برای تخته و یا قاب ها و مواردیکه در مقابل تحمل و بار نباشد استفاده می نمایند.
3) چوب وسک و توت و زبان گنجشک بعلت سختی و زور فشاریکه در آن وجود دارد و در هر زمان امکان کج شدن دارد باید حتماً برای کارهای کم ارزش بکار برود. رگه های این چوب ها معمولاً مستقیم نیست. به این علت در هوای آزاد صاف نمی ماند.
4)چوب گردو باغی،این چوب بسیار خوش رنگ،خوش موج،خوش نقش و مقام می باشد و برای کارهای تزئینی نظیر مبل،میز،صنعتی پارتیشن و دکوراسیون داخل ساختمان مناسب است و می توان آنرا از بهترین چوبهای صنعتی نام برد.
5) چوب بید کم استقامت است و آن نیز نظیر چوب کبوده تبریزی برای کارهائی که تحت فشار نباشد مورد مصرف قرار می گیرد.
6) چوب افرا،ملچ،راش،چنار و نظیر آن که از جنگلها تهیه می شوند پس از خشک شدن برای دکوراسیون داخلی خوب است رنگ چوبها نامبرده همگی تقریباً سفید بود نزدیک به کرم است که رگه های آنها دیده می شود و پس از تمام دکوراسیون نیز رنگ می خورد. چوب چنار جنگل که بیشتر به صورت الوار تراورس در بازار یافت می شود از انواع چوبهای
سخت جنگلی برای اسکلت مبلمان داخلی استفاده می کنند. بصورتیکه روی آنهارا از تخته های سه لائی که در قسمت تهیی تخته گفته می شود می چسبانند.چوبهای سختی که از درختان میوه تهیه می شود بیشتر کارهای خراطی اختصاص داده می شود.


*انواع چوب از نظر شکل و نوع نحوه مصرف:

از تبدیل تنه درخت،انواع مختلف چوب آلات در شکل و ابعاد مختلف و با کاربرد های متفاوت بدست می آید. همان طور که در شکل6 ـ2مشخص شده است. این رفرآوردها وچوب آلات دارای ابعاد و اشکال متفاوتی می باشد.( شکل ص 47 و ص 48 کتاب شناخت)
فرآورده های چوبی:
همانطور که قبلاً بیان شد از چوب فرآورده ها از قبیل تخته چند لا، روکش،نئوپان وغیره با توجه به خواص ویژه ای که دارند کاربرد وسیعی پیدا کرده و حتی در بسیاری از موارد جایگزین چوب شده اند. در اینجا به بررسی چند نمونه یاد شده می پردازیم.

 


ـ تخته:
تخته هائی که برای استفاده روی میز و دکوراسیون و زیر روکشهای چوبی انتخاب می شود
معمولاًاز چوبهائی است که فشار خمشی در آنها نباشد.
شطور کلی تخته های درختی طبیعی باید از چوبهای کاج،سرو،کبوده تهیه گردد.
زیرا جنس آنها پس از خشک شدن بصورت مرده ثابت می ماند و امکان کج شدن آن کمتر است.
امروزه بجای این نوع تخته های طبیعی از نئوپان طبیعی صنعتی استفاده می شود که انواع آن در بازارهای جهان موجود است ویا تخته سه لائی و یا خیبرهای مختلف مورد بهره برداری قرار می گیرد.
ـ نئوپان:
نئوپان تخته ای است نیمه مصنوعی که برای تهیه آن ابتدا شاخه های درختان را بداخل ماشین خرد کننده منتقل نموده تا بصورت خرده هائی شبیه به خاک اره و پوشال بخاری در آید و سپس خرده چوبها با مواد چسبی و شیمیایی مخلوط و در دستگاههای مکانیکی و اتماتیک و یا ماشین آلات مخصوص به ضخامت و اندازه های مورد نظر بصورت قالب ریزی ریخته شود و بعد زیر دستگاه های فشار با فشار لازم عمل نموده تا خرده چوبها با مواد شیمیایی چسبی فشرده شود و با حرارت مناسب خشک می گردند سپس برای نگهداری نئوپان را روی نوار نقاله به انبار فرستاده وپس از خشک کردن دور آن را با ماشینهای فرز می برند و سپس به ا ندازهای استاندارد درآورده و برای مصرف به بازار عرضه می نماید.
تردید نیست در صورتیکه نیازی به چسبانیدن لایه رویه نظیر فورمیکا یا روکشهای آکاجو و یا گردو و غیره باشد هنگام پرس کردن روکش مورد نظر روی آن چسبانیده می شود.
*تخته سه لایی:
برای ساخت تخته سه لایی ابتدا چوب از درختهای سالم جنگل در رنگهای مختلف بریده می شود و پس از خشک کردن و پخت چوب لایه هائی به ضخامت یک تا دو میلیمتر از آن در می آورند و در دستگاههای مخصوص با توجه به شناخت راه چوب لایه وسط سه لائی را خلاف جهت دو لایه دیگر قرار می دهند. در این صورت دو لایه طولی و یک لایه عرضی تشکیل می شود.در این هنگام با بکاربردن چسبهای مخصوص کاغذ در لایه ها بهم چسبیده می شود سپس به زیر پرسهای سنگین حرکت داده تا با تنظیم حرارت مطلوب خشک گردد. ازاین رو نوع ضخیمتری نیز با تکرار این عمل بدست می آید وسپس با نوار نقاله برای صاف کردن دور آن به زیر ماشین فرز فرستاده می

شود وبعد از انجام این کار روی هم انباشته و بندهای دسته بندی شده تبدیل می گردد و پس از بسته بندی به بازار عرضه خواهد شد.

دكوراسيون داخلي ساختمان
- مقدمه
- تزئينات داخلي ساختمان
- نحوه پارتيشن
- پاراوان
دكوراسيون داخلي ساختمان مهمترين عنصر جلوه دهنده تزئينات داخلي است و نمايسازي داخي و خارجي ساختمان بيانگر هنرنمائي هنرمندان ساختمان مي باشد در اين مورد انتخاب رنگ و هم آهنگي رنگ اميزي مبلمان و دكوراسيون داخل هر ساختمان در اولويت قرار دارد ابتدا طراحي آن بوسيله طراح با ذوق انجام مي پذيرد.
در اينجا حتماً لازم نيست كه طراح تحصيلات عالي داشته باشد، بلكه استادكاران با تجربه و خوش ذوق و خوش تشخيص نيز قادر به انجام طرح مبلمان داخي و نماسازي خارجي ساختمان خواهند بود.
طراح حاذق اول هماهنگي رنگ و دوم امكان تهيه مصالح مورد نياز مبلمان سوم نسبت و اندازه را مشخص مي سازد و سپس اندازه هاي داخلي ساختمان را بصوت پلان بر روي كاغذ با اشل رسم نموده با توجه به امكانات موجود زمان و محل و آب و هوا طرحي براي تهيه مبلمان داخل آماده نموده و رنگ ديوارها و گچ بريها، پرده ها، موكت و فرشهاي كف، تزئينات داخلي مانند ساعت و آباژور و حتي لوستر و قاب آينه و پاريشن را هم اهنگ و متناسب با طرح خود در نظر مي گيرد. و اما طراح موظف است در اجرا طرح خود نظرت كامل داشته تا عمليات اجرائي آن نيز مطابق با سليقه خود باتمام برسد و چنانجه در طرح تجديد نظري لازم باشد اعمال نمايد. به طور كلي مي‌توان يكسري از اين وسايل منزل را با يك مصالح خاص در نظر گرفت كه از نظر زيبايي و هماهنگي منظر خوشي داشته باشد. ما در اينجا سعي داريم قسمتي از لوازم دكوراسيون منزل را با طراحي مناسب مورد توجه قرار دهيم مانند ساعت، قاب آينه و پاراوان .
نحوه ساخت پارتيشن
براي جدا كردن اطاقا و هال از يكديگر معمولاً از پارتيشن هاي گوناگون استفاده مي كنند. راحي پارتيشن ها معمولاً با موقعيت ساختمان سنجش داده مي شود و احتمالاً تغييراتي در شكل و اندازه طرح خود با طرح جامع براي ساخت پارتيشن مهيا مي گردد. پارتيشنها بيشتر از مصالح

مخلوط از فلزات آبكاري شده و چوبهاي گردو و افرا و ملچ و غيره با رنگ مات يا براق تهيه مي شود. در قسمتهاي دو طرفه پارتيشن مي‌توان بنا به تشيص طراح كابينهائي ساخته كه دربها و جعبه هاي كشويي آن از دو طرف استفاده شود و نيز در پارتيشن جاي قرار گرفتن تلويزيون و گلدانهاي طبيعي و محل چيدن ظروف تزئيني و كتاب جاسازي شود.
رنگ آميزي پارتيشن در سنجش رنگ چوب به تفضيل نوشته شده است.

پاراواناها استفاده كرد و يا نياز به جداسازي تا اين حد منفي نيست. مثلاُ براي تقسيم بندي فضاي بزرگ پذيرايي يا يك سالن به جهت كاربردي و هم زيبايي مي توان از پاراوان استفاده كرد كه هم فضا به دو بخش تقسيم مي شود و در ضمن در عين حال دو فضي بدست آمده كاملاً با هم در ارتباط هستند و …
پاراوان نيز معمولاً با موقعيت فضا و مكان موجود طراحي مي شود و نيز در ابعاد و اشكال مختلف با مصالح مختلفي از قبيل فلز چوب و حتي پارچه و تلفيق اينها ساخته مي شود.
پاراوان مي تواند به گونه اي طراحي شود كه از دو طرف داشته باشد.
پاراوان بر خلاف پارتيشن كاملاً مستقل عمل مي كند و عضوي از ساختمان محسوب نمي شود و در بخش تزئينات قرار مي گيرد و به دليل عملكردي تزئيني بسيار سبك و قابل حمل و نقل است و مي توان آن را هر لحظه جايي قرار داد.
پاراوان مي تواند از سه تخته و يا چهار تخته تشكيل شود كه بسته به نوع مصالح بكار رفته از اتصالات مخصوص خود براي زاويه قرار دادن آن استفاده مي شود.


مصالحي كه مي توان براي پاراوان استفاده كرد بسيار متنوع است. به طور مثال مي توان از چوب براي سازة ان استفاده كرد و براي زيبايي از تكنيك معرق بهره برد. در مورد معرق در بخش بعدي نوشته شده است.

قبل از اينكه وارد مراحل كار از چوب تا دكوراسيون شويم لازم است مقدمه اي راجه به معرق و نحوه كار و اجراي آن نكاتي گفته شود.

مقدمه ي تاريخي


معرق در معناي كلام «اصولاً هر چيز رگه دار را گويند» ولي مفهوم آن در اين نوع بخصوص هنر، ايجاد نقشها و طرحهاي زيبايي است كه از دوربري و تلفيق چوبهاي رنگي روي زمينه اي از چوب يا پلي استر سياه شكل مي گيرد.
پيدايش تاريخي اين هنر به درستي مشخص نيست ولي از تطيق ان با هنر كاشي كاري بدون شك رابطه اين دو هنر را در مي يابيم. براي آشنايي با ريشة اين هنر صحيت از تاريخ تكوين كاشي معرق به ميان مي آيد و به عنوان مقدمه از گنبد سرخ مراغه كه در زمان ايلخانان ساخته شده مي توان ياد كرد. اين گنبد نوع بسيار سادة كاشي كاري بدين سبك است.
كاشي كاري معرق در دوران مغولان نيز به همين منوال بود و تداوم آن در عصر صفوي به اوج شكوفايي خود رسيد آثاري ارزنده در هنر كاشي كاري پديد آمد. اين شكوفايي در زمان افاغنه و زنديه رو ه افول نهاد. در دوران قاجاريه نيز كاشي كاري معرق تقليدي ناقص از آثار گذشتگان بود. تا اين دوران نقشهاي كه در كاشي كاري معرق به كار برده مي شد نقشهاي اسليمي بود. اما با سفر عده اي از نرمندان به اروپا و گزايش به هنر و فرهنگ، اروپايي، تغييرات و دگرگوني هاي بسياري در نقشهاي كاشي كاري به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و ديگر اشكال مانند اسلحه حنگي در هنر كاشي كاري دوران قاجاريه نمايان شد.
از آن دوران تا به امروز اين هنر، چونان گذشته، رونق نداشته است و تنها عدة قليلي از هنرمندان در زنده نگهداشتن اين هنر كوشا بوده اند.
وجه تشابه كاشي كاري معرق با معرق كاري روي چوب در شيوة عمل است كه در هر دو مورد نقشها از تركيب قطعات رنگي جنس مورد نظر شكل مي گيرد.
يكي از نمونه هاي قديمي موجود آميزة اين دو هنر، در قديمي و بزرگي است كه متعلق به عصر قاجاريه است. و در ضلع شمال غربي محوطة وزارت اموزش و پرورش فعلي قرار دارد. ارتفاع اين در حدود چهار و نيم متر و عرض ان سه متر است و سر دري نيم دايره در بالاي آن قرار گرفته است.

هر طرف ين در به سه قسمت مربع شكل تقسيم شده است:
مربع بالايي آن شيشه و دو مربع پاييني چوب برجسته و مسطحي است كه نقشهاي اسليمي معرق كاري شده در اين قسمت جاي گرفته است.
سابقة معرق كاري و آموزش آن در ادارة كل هنرهاي سنتي به سال 1309 ه.ش بر مي‌گردد. در آن سال به پايمردي استاد حسين طاهرزاده بهزاد گروهي از هنرمندان نام آور هنرهاي سنتي

از سراسر كشور در تهران گرد هم آمده و مدرسة صنايع مستظرفه را بنياد گذاشتند. اين مؤسسه از دير باز تا به امروز با عنوانهاي گوناگوني مانند: مدرسة صنايع قديمه و هنرستان هنرهاي ملي، ادارة هنرهاي ملي و مدتي نيز به عنوان يكي از واحدهاي ادارة كل افرينش هنري و ادبي در وزارت فرهنگ و هنر سابق در تعالي و تكامل هنرهاي سنتي سهم بسزايي داشته است. اين ادارة كل در 1346 به ادارة كارگاههاي هنري تغيير نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان يكي از واحدهاي دفتر پژوهش و آفرينش به حيات خود ادامه داده است. پس از پيروزي انقلاب، ادارة مذكور به ادارة كارگاههاي هنري تغيير نام داد و فعاليتهاي خود را در ادارة كل هنرهاي سنتي دنبال كرد. تا اين زمان هنرجويان آن را منحصراً افراد علاقه مندي تشكيل مي دادند كه در طي فراگيري به استخدام رسمي در مي آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامة معاونت فرهنگي وقت، واحد آموزش مستقلي براي تعليم هنرهاي سنتي آغاز به كار كرد و آموزش اين ادارة كل، براي عموم مشتاقان به فراگيري هنرهاي سنتي، سرآغاز نويني بر تداوم اين هنرها شد و در كنار آن كارگاه منبت و معرق به سرپرستي استاد سيد كمال مير طيبي همچنان به فعاليت هاي هنري خود ادامه مي دهد.
در طي ساليان، معرق همپاي ركت زمان پيشرفت كرد و تحولات و نوآوريهاي مختلفي در آن پديدار شد. براي آشنايي با مسير حركت اين هنر به اولين كارگاه منبت و معرق كه در سال 1310 تحت سرپرستي استاد احمد امامي تأسيس شد بايد اشاره كرد و همچنين از اساتيد متقدمي چون پرويز زابلي، عباس شهميرزادي عي و خليل امامي و احمد رعنا ياد كرد. ابتدا اهم فعاليت آن كارگاه، منبت كاري بود و به تدريج در كنار آن هنر معرق پاي گرفت.
اين هنر در آغاز براي تزيين سطح ميز، بوفه، در، تكيه گاه صندلي به كار برده مي شد، و تنها نقشهاي اسليمي يا گره با پنج رنگ محدود چوبهاي ابنوس، فوفل، گلابي، سنجد و توت مورد استفاده قرار مي گرفت و گاه براي تنوع، از برشهاي خاتم براي اشباع نقشها استفاده مي كردند. رنگ خاتمها به همان پنج رنگ فوق الذكر محدود بود و به خاتم چوبي شهت داشت.
در آن ايام شيوة معرق كاري در مقايسه با روش امروزي بسيار متفاوت بود و بيشتر به روش معرق هندي اجرا مي شد. بدين طريق كه هنرمندان ابتدا به وسيلة كارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را مي كندند و سپس نقشها را از چوبهاي رنگي به وسيلة مته اي كه اختصاص به تعمير چيني داشت و سوهانهاي مخصوص قديمي و اره اي به نام چكي، دوربري مي كردند و در محل مقرر قرار مي دادند.


نخستين تاريخي كه در رابطه با اشباع نقشهاي كنده شده به وسيلة چوبهاي رنگي نقش دو سواركار است كه به وسيلة احمد رعنا ساخته شده است و متعاقب آن تابلوي ديگري مربوط به سال 1314 با نقش يك زن است كه توسط عباس شهميرزادي اجرا شده است.
هم اكنون دو تابلوي مذكور در نمايشگاه ادارة كل هنرهاي سنتي نگهداري مي شوند.
عباس شهميرزادي هنگام اجراي تابلوي بعدي خود به جاي كندن سطح چوب به فكر ايجاد زمينه اي در اطراف نقشها افتاد و از كنار هم قرار دادن قطعات چوب فوفل زينه اي در اطراف نقشها به وجود آورد. اين تابلو، با مقطع بيضي، نشانگر نقش دو زن بوده است.


نخستين نمونه هاي موجود اين روش، دو تابلوي مربوط به سالهاي 1317 و 1319 است كه نقش پيكار دو سوار با يك شير را نشان مي دهد. اين تابلوا در ارتباط با امتحان كلاس معرق علي و خليل امامي است و هم اكنون در موزة هنرهاي ملي نگهداري ي شوند.
به دنبال اين دگرگوني ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعي خود به نام شكارگاه، كعرق را از حالت مسطح خارج كرد و به صورت نيم برجسته مطرح گردانيد كه همين شيوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمينة فكري اين نواوري از نقشهاي منبت كاري شدة رهاي كاخ مرمر شكل گرفت.
تا سال 1334 اجراي معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود و محمد طاهر امامي كه در پي تنوع رنگ بيشتري در معرق بود در انديشة بكارگيري مواد شيميايي رنگي شد و جهت آزمون، نقشهايي روي يك راكت تنيش روي ميز با استفاده از مواد ياد شده به وجود آورد. بدين منوال در پي شناسايي گوناگوني رنگ، انواع چوبهاي صنعتي شاخته شد. اين پيگيري همچنان ادامه دارد.
در سال 1335 تعدادي پاراوان و بوفة معرق كاري شده از طرف دولت چين به دولت ايران اهداء د كه به هنگام حمل، تعدادي از آنها خسارت ديد! مرمت بعضي از آنها با زمينة سياه به محمد غفوري محول شد. وي با تهية ماده سيتهي تركيب يافته از جوهر نيكروزين، پارافين و لاك الكل قسمتهاي اسيب ديده را ترميم كرد. لازم به توضيح است كه تا قبل از شناخته شدن جوهر نيكروژين براي سياه كردن زمينة اشياي چوبي، صفحات موسيقي را مي كوبيدند و سپس در الكل حل كرده و مقداري پارافين به آن اضافه مي كردند و ماده سياه به دست آمده را به وسيلة پنبه بر روي شئ مورد نظر منتقل مي كردند.


اين گونه آزمون هاي پياپي موجب پيدايش انديشة نويني در هنر معرق شد و بدين سان در سالهاي 36 يا 37 يك پاراوان كوچك با نقش گل و مرغ توسط عزيزالله ويزايي با زمينة سياه كه به شيوة معرقهاي چيني بود ساخته شد و بدين ترتيب اين سبك معرق در ميان انواع آن جاي گرفت.
در ادامة اين تحولات در سال 1344 محمد طاهر امامي تابلويي با عنوان مرغ و اشيانه به وجود اورد كه مرغ تماماً برجسته است و تنها به وسيلة يكي از بالهايش به زمينة تابلو متصل شده است. وي با اجراي اين تابلو به معرق تمام برجسته دست يافت.


در ميان آثار معرق روي چوب كه تا كنون به وجود آمده معرق خاتم، چنانكه از نامش بر مي آيد، تركيبي از دو هنر بيان شده است كه مقام ويژة خود را از ديرباز حفظ كرده است.
از بدو پيديش كارگاه منبت و معرق، نوع سادة معرق خاتم در ميان شمسة قشهاي گره با همان پنج رنگ طبيعي محدود اوليه به كار گرفته مي شد.
در سال 1337 در كارگاه خاتم سازي ميز تحريري با نقش سيمرغ و اژدها به سرپرستي شادروان علي نعمت تهيه شد و براي اشباع نقشهاي مذكور از برشهاي خاتم با رنگهاي متنوع استفاده كردند كه همه به شيوة معرق، دوربري و جاسازي شده بود. اين تجربه انگيزة خلق تابلويي با طرح يك طوطي از خاتمهاي رنگي شد كه در سال 1342 توسط عزيزالله ويزايي، خارج از محيط كارگاهها به مرحلة اجرا در آمد و در سال 1349 اكبر سريري نخستين هنرمندي بود كه از اين شيوه جهت ايجاد نقش يك پرنده بر روي تابلوي استفاده كرد و بدين ترتيب اين سبك معرق با نام معرق خاتم متداول شد.
در ادامة اين دگرگونيها در سال 1349 تابلويي به سبك امپرسيونيسم از طيعت يك روستا كه توسط رضا شهابي «يكي از پاگردان كمال الملك» نقاشي شده بود به وسيلة محمد ظاهر اماي با رعايت اصول سبك ياد شده به صورت معرق ساخته شد.
از آن پس تا به امروز شاهد تحولاتي چند در هنر معرق بوده ايم.
اين تحولات عبارتد از:
- نمايش بعد از طريق فضاسازي كه تحولي در تركيب بندي هاي سطح گذاشته است.(تابلو بزم درويشان)
- -استفاده از فلزات و سنگ(تابلو گلدان و زنان عشاير)
- نمايش نقش در دو سطح(دو پلانه)
- نشان دادن عمق با استفاده از پوليستر.(تابلو عقاب)

انواع معرق
ثمري كه از بررسي تاريخچه و سير تكامل معرق روي چوب حاصل شد تنوع در به وجود آوردن اشكال، به طريق معرق است كه با نامهاي معرق با زمينة رنگ، معرق زمينة چوب، معرق اتم و معرق منبت شهرت يافته است.
در اين مبحث به شرح شيوة ساخت هر يك از انواع مي پردازيم.

معرق با زمينة رنگ
د بعضي از مواقع به علت عدم دسترسي به فوفل و گاه بنابر ذوق و سليقه معرق را به وسيلة تركيب دو مادة خمير سياه و پلي استر رنگ مي كنند.مراحل مختلف معرق با زمينة سياه به قرار زير است:
1. مراحل كار به ترتيب تا رديف 8 مبحث گذشته مي باشد.
2. پس از پرس شدن نقشا روي زمينه، به علت حذف شدن چوب فوفل، بين نقشها تا زمينه اي كه به آنها متصل شده 3 يا 4 ميليمتر ارتفاع سطح به وجود مي آيد.
3. محيط شئ را به وسيلة نوار چسب كاغذي به طريقي كه 2 يا 3 ميليمتر آن از سطح شئ بالاتر قرار بگيرد، محصور مي كنند.


4. خمير سياه را با پلي استر كاملاً مخلوط كرده و سپس در ظرف گودي مي ريزد.
5. تمام سطح معرق شده را به وسيلة خمير سياه به اندازه اي مي پوشانند كه خمير يك ميليمتر از نقشهاي برجسته بالاتر قرار بگيرد.
6. پس از 24 ساعت كه خمير خشك شد به وسيلة سمبادة شمارة 40 سطح كار را پرداخت مي كنند و اين عمل تا مرحله اي كه همة نقشهاي معرق شده كاملاً در ميان زمينة سياه نمايان شود، ادامه مي يابد.
7. در خاتمه مجدداً يك قشر پلي استر مي پاشند و پس از خشك شدن آن مطابق اصولي كه در رديف 12 و 13 مبحث قبل توضيح داده شده سطح شئ مورد نظر را جلاي بيشتري مي دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید