همگونی و عوامل موثر برآن

همگونی

تعریف

آنچه قطعاً درباره نمایه سازان میدانیم این است که آنها به ندرت بر بخشی های مهم متن یا نحوه بازگویی آنها توافق دارند و میزان هماهنگی تصمیم های انسانی در سازماندهی، ارائه، جستجو و بازیابی اطلاعات نسبتاً پایین است. بنابراین هماهنگی در نمایه سازی که بخشی از سازماندهی است به دشواری به دست میآید (آندرسون، پرز-کاربالو ۲۰۰۱).

این نکته کاملاً روشن است که نمایه سازی فرایندی ذهنی است. دو نمایه ساز (یا بیشتر) ممکن است بر روی آنچه که مدارک درباره آنها بحث میکنند یا اصطلاحاتی که به بهترین وجه موضوع آنها را پوشش می دهد، با یکدیگر هم عقیده نباشند. علاوه بران، یک فرد واحد ممکن است در زمانهای متفاوت تصمیم های نمایه سازی گوناگون اتخاذ کند. همگونی در نمایه سازی به سطح یا حدی اشاره دارد که در ان سطح یا دامنه، بر روی اصطلاحاتی که باید برای نمایه سازی مورد استفاده قرار گیرند توافق وجود دارد. همگونی نمایه سازان به توافق میان دو یا چند نمایه ساز اشاره دارد در حالی که همگونی نمایه ساز با خود به دامنه ای اشاره دارد که در آن یک نمایه ساز در تعیین اصطلاح نمایهای در زمان های گوناگون با خود هماهنگی دارد. این موضوع که آیا همگونی در تحلیل مفاهیم بیشتر است یا در مرحله ترجمه، همیشه بحثبرانگیز بوده و تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است.

نتایج بررسیها نشان داده است که نمایه سازان درباره آنچه که باید نمایه شود (تحلیل مفهومی) نسبت به چگونگی توصیف مفاهیم (ترجمه) توافق بیشتری دارند. همگونی در سطح مفهومی از همگونی سطح واژهای فراتر است؛ معمولا نمایه سازان در این مورد که چه واژه هایی به یک مدرک تخصیص داده شوند، توافق چندانی ندارند که این امر در نمایه سازی عجیب نیست (لنکستر، ۱۹۹۱: ۶۰-۶۸).

شاید بتوان همسازی نمایه سازان را میزانی که دو یا چند نمایه ساز در توصیف خود از یک متن اطلاعاتی توافق دارند، یا به عبارتی میزان شباهت عکس العمل انسانها در پردازش اطلاعات مشابه تعریف کرد. همچنین همگونی نمایه سازی در گروه نمایه سازان را میتوان میزان توافق آنها در ارائه اطلاعات ضروری مدرک با اصطلاحات نمایه ای که هر نمایه ساز در گروه به طور مستقل انتخاب کرده است تعریف کرد (سیورتا و اندروز ، ۱۹۹۱).

از نظر هرویتز" همگونی نمایه سازان با نمایه سازی مجدد بخش هایی از مدرک که به وسیله نمایه ساز دیگری، با زمینه موضوعی و تجربه مشابه کامل شده باشد، تعیین می شود. میزان همگونی با جمع تعداد اصطلاحات یکسان تخصیص داده شده به مدرک در مقایسه با تعداد کلی واژه های تخصیص داده شده به ان مشخص می شود. همگونی شاید به عنوان تخصیص اصطلاحات یکسان به مدرک در هر زمان که نمایه شود، تعریف گردد و عدم همگونی دربرگیرنده تفاوتهایی در کاربرد واژگان و تعیین محتوای موضوعی مدرک است (هرویتز، ۱۹۶۹).

همچنین مفهوم همگونی را با ارائه تعریفی از عدم همگونی می توان آشکار ساخت. میزان عدم همگونی " در نمایه سازی به این معنا است که دو نمایه ساز، مدرک خاصی را به شیوه های گوناگون نمایه سازی می کنند یا گاهی یک نمایه ساز در نمایه سازی مدرکی در زمانهای گوناگون از واژه های متفاوت استفاده می کند. عدم همگونی به علت شکل واژه، واژههای مترادف، مشابه، و غیره نیست؛ زیرا آنها در زبان های نمایه سازی که نمایه سازان استفاده می کنند کنترل می شوند. بلکه به علت انتخاب موضوع ها و خصیصه های گوناگون و قضاوت های متفاوت می باشد. بنابراین پیشگیری از آن مشکل است؛ چرا که به علت تنوع بیان نیست، بلکه تنوع معنایی در ان مطرح است (بتز، ۱۹۸۶).

اگر نمایه سازان از سرعنوان ها به شیوهای گوناگون در نمایه سازی مدرکی خاص استفاده کنند، نتایج نهایی، کاربران را سردرگم خواهد کرد. نمایه سازی مطلوب به کاربرد هماهنگ سرعنوان ها (به علاوه ارجاعات متقابلی) نیاز خواهد داشت. به علاوه نمایه سازی امری ذهنی است. بنابراین، ممکن است افراد گوناگون در برخورد با مدرکی واحد، واژه های متفاوتی به آن تخصیص دهند. بدین ترتیب همگونی در نمایه سازی از اهمیت بسیاری برخوردار است. همگونی به این معنا است که دو یا چند نمایه ساز، در انتخاب اصطلاح نمایه ای خاصی، با یکدیگر هم عقیده هستند یا یک نمایه ساز در دوره های پراکنده نمایه سازی مدرکی واحد، در

انتخاب اصطلاحات نمایه ای با خود در توافق است و یکسان عمل می کند.

بدین ترتیب همگونی میان نمایه سازان یا به عبارتی همسازی نمایه سازان به حل مسائل مربوط به عدم هماهنگی در کاربرد واژه ها و مفاهیم اشاره دارد. همگونی، شاخصی اساسی در سنجش کیفیت نمایه است و متأسفانه، به سختی تحقق می پذیرد.

عوامل مؤثر بر همگونی

تنوع در جنبه های همگونی به این پرسش می انجامد که چه عواملی بیشترین تأثیر را در تعیین همگونی نمایه سازی دارند؟ تلاش هایی در جهت شناسایی عوامل مؤثر بر همگونی نمایه سازی صورت گرفته است که به اختصار اشاره می شود:

دیدگاه لنکستر

از لنکستر عوامل مؤثر بر همگونی را به شرح زیر بیان می کند:

۱. تعداد اصطلاحات تخصیص یافته

۲. واژگان کنترل شده در برابر نمایهسازی متن آزاد

۳. اندازه و میزان جزء نگری واژگان

۴. ویژگیهای محتوای موضوعی و اصطلاحشناسی آن

۵. عوامل مربوط به نمایه ساز

۶. ابزراهای موجود برای نمایه ساز

۷. حجم مدرکی که نمایه می شود

اگر از نمایه سازان درخواست شود تا اصطلاحات را براساس اهمیت آنها به محتوای موضوعی مدرک تخصیص دهند و فهرستی از آن تهیه کنند، توافق بیشتری بر واژههای بالای فهرست وجود خواهد داشت؛ اما هر چه به پایین فهرست نزدیک شویم این توافق کاهش خواهد یافت. به عبارتی آنها روی موضوعهای اصلی مدرک نسبت به موضوعهای فرعی توافق بیشتری دارند. بنابراین هر چه اصطلاحات بیشتر باشد از میزان همگونی کاسته میشود چون اصطلاحات کم اهمیت تر، کمتر مورد توافق است.

 دومین عامل مؤثر بر همگونی، نوع واژگان مورد استفاده در نمایه سازی است.یکی از مزایای اصلی استفاده از واژگان کنترل شده افزایش همگونی در ارائه محتوای موضوعی است. با این وجود، رابطه میان کنترل واژگان و همگونی نمایه ساز آنقدر مستقیم نیست که بتوان در اولین نگاه آن را دریافت. واژگان کنترل شده همگونی نمایه سازی را در بلند مدت بهبود میبخشد، اما این مسأله زمانی روی میدهد که نمایه سازان مجرب، آگاه از موضوع و کاملاً آشنا با واژه ها به کار گمارده شوند. عامل سوم اندازه و میزان جزء نگری واژگان است. هرچه جزء نگری بیشتر باشد. تعداد واژگان افزایش مییابد، در نتیجه دشواری بیشتری در کاربرد منسجم آنها وجود خواهد داشت. همسازی نمایه سازان با کاربرد ابزارهای کمکی نمایه سازی که دربردارنده روابط معنایی میان واژه ها است به طور چشمگیری بهبود مییابد اما استفاده از ابزارهایی که آزادی نحوی نمایه ساز را در انتخاب واژه ها وسعت میبخشد، همسازی نمایه سازی را کاهش میدهد. با استفاده از واژگانی که روابط را برقرار می کنند، کیفیت نمایه سازی افزایش مییابد زیرا همگونی را در انتخاب اصطلاحات نمایه ای میسر میسازد. چهارمین عامل ماهیت موضوع و اصطلاح شناسی آن است. باید پذیرفت که همگونی بیشتری در نمایه سازی موضوع های عینی (اشیاء فیزیکی، نام اشخاص و ...) روی خواهد داد و هر چه شخصی با موضوع های انتزاعی بیشتری سروکار داشته باشد همگونی کاهش خواهد یافت. با این وجود، محققان هنوز نتوانسته اند اثبات کنند که همگونی با سهل المطالعه بودن اثر افزایش مییابد. عامل پنجم نمایهسازان هستند. افراد انتظار دارند که دو نمایه ساز با سابقه های بسیار مشابه از نظر اموزشی، تجربه، و علاقه نسبت به دو فردی که زمینه های کاملاً متفاوتی دارند بر آنچه که باید نمایه شود توافق بیشتری داشته باشند. از عوامل مربوط دیگر، باید به نوع و میزان آموزش نمایه سازان اشاره کرد. اگر همه نمایه سازان در برنامه آموزشی یکسانی شرکت کنند، شاید اهمیت سوابق قبلی آنها به عنوان عاملی مؤثر بر همگونی کاهش یابد. دانش موضوعی نیز اهمیت بسزایی دارد. اگر دو نمایه ساز دارای سطحی کمابیش مشابه از تخصص موضوعی باشند، نسبت به دو فردی که یکی بسیار آگاه است و دیگری آشنایی مختصری با موضوع دارد، هماهنگی بیشتری دارند. با این وجود آشنایی عمیق با نیازها و علایق کاربران، بسیار مهم تر از دانش موضوعی است.

عامل دیگر به ابزارهای مورد استفاده نمایه ساز مربوط می شود. اگر گروهی از نمایه سازان مجموعه ای از ابزارهای نمایه سازی مانند واژه نامه ها، فرهنگ ها، و دستنامه ها را به صورت مشترک مورد استفاده قرار دهند، همگونی در گروه بهبود مییابد. مورد آخر، طول مدرک نمایه شده است که بر همگونی تأثیر می گذارد. هر چه مدرک کوچکتر باشد، اصطلاحات کمتری به کاربرده می شود و همگونی بیشتر می شود. به عنوان مثال محققان دریافتند همگونی در نمایه سازی تمام متن مقاله ها، کمتر از نمایه سازی عنوان ها و چکیده هاست (لنکستر، ۱۹۹۱: ۶۲-۶۸).

دیدگاه ایزو

ایزو در سال ۱۹۸۵ دو عامل عمده در ایجاد همگونی را به قرار زیر میداند:

۱. شرایط و تخصصی نمایه ساز

۲. کیفیت ابزارهای نمایه سازی

در وضعیتی آرمانی واژه های تخصیص یافته به مدرک و سطح کل نگری که در نمایه سازی به دست می آید، باید هماهنگ باشد. این عوامل در طول حیات نظام نمایه سازی نسبتاً ثابت می مانند اما در عمل نمی توان به این حد از همگونی رسید. اما همگونی و بدین ترتیب پیش بینی پذیری عاملی مهم در عملکرد نظام نمایه سازی است. عواملی که موجب همگونی می شوند عبارتند از:

1.بی طرفی کامل از جانب نمایه ساز عاملی ضروری در دستیابی به همگونی نمایه سازی است. قضاوت ذهنی در تشخیص مفاهیم و انتخاب اصطلاحات نمایه ای به طور اجتناب ناپذیری بر عملکرد نظام نمایه سازی تأثیر خواهد گذاشت. دستیابی به همگونی در یک گروه بزرگ نمایه سازی و یا زمانی که نمایه سازی به وسیله گروه های نمایه سازی مستقر در مکان های گوناگون به صورت نظام نامتمرکز انجام می شود، دشوارتر است. در چنین شرایطی، ایجاد مرحله کنترل متمرکز همراه با بازخورد به نمایه سازان، توصیه میگردد.

۲. نمایه ساز باید از زمینه موضوعی مدرک آگاه باشد. همچنین باید با واژههای مدرک و نیز قواعد و دستورالعملهای زبان نمایه سازی آشنایی کافی داشته باشد.

۳. ارتباط مستقیم نمایه سازان با کاربران، کیفیت نمایه سازی را افزایش میدهد. بدین ترتیب آنها می توانند تعیین کنند چه واژه ها یا توصیفگرهایی ترکیب نادرست و برونداد نامربوطی ایجاد می کنند.

۴. کیفیت نمایه سازی به سازگاری زبان نمایه سازی بستگی دارد. این امر ورود واژه جدید یا تغییر واژه ها را امکانپذیر میسازد و به نیازهای جدید کاربران پاسخ می دهد. بنابراین سیاست روزآمد سازی متناوب" بسیار ضروری است (ایزو ۵۹۶۳: ۱۹۸۵).

همین استاندارد در سال ۱۹۹۶ عوامل مؤثر در دستیابی به همگونی را چنین برمیشمرد:

۱. خط مشی های نمایهسازی و فایلهای مستند ایجاد شوند.

۲. منابع نمایه سازی قابل اعتمادی مانند واژه نامه ها و واژگان کنترل شده استفاده شوند.

۳. تصمیم های نمایه سازی به صورت نظام یافته ثبت شوند.

۴. کار انجام شده بر روی اثری یکسان، به وسیله دو یا چند نمایه ساز به دقت هماهنگ شوند. همچنین بررسی دقیق، تصحیح و «نمونه خوانی»" نمایه برای کسب اطمینان از همگونی ضروری است (ایزو ۱۹۹۶:۹۹۹).