بخشی از مقاله

توبه


آیه هایی که شامل توبه می شوندعبارتند از :
1 یاایها الذین امنوا توبواالی الله توبه نصوحاً... آیه 8 سوره تحریم تفسیرروان جاوید
2 الا الذین تابوا اوا صلحوا واعتصموبا لله... آیه 146 سوره نساء تفسیرروان جاوید
3 انما التوبه علی الذین یعلمون ااسوء ... آیه 17سوره نساء تفسیر روان جاوید


4 ولیست التوبه للذین یعلمون السیئات حتی اذا.... آیه 18سوره نساء تفسیر روان جاوید
5 یا ایها الذین آ منوا توبوا الی الله توبه نصوحاً ... آیه 8 سوره تحریم تفسیر نمونه
6 الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبه من عباده ... آیه 104 سوره توبه تفسیر نمونه


7 و اخرون اعترفوا بذنوبهم خلطو عملاً صالحاً... آیه 102 سوره توبه تفسیر نمونه
8 لقد تاب الله علی النبی والمهاجرین والانصار الذین اتبعوا فی ... آیه 117 سوره توبه تفیسر نمونه
9 وعلی الثلثه الذین خلفواحتی اذا ضاقت علیهم الارض... آیه 118 سوره توبه تفسیر نمونه
10 واخرون اعترفوا بذنولهم خلطوا عملاً صالحاً ... آیه 102 سوره توبه تفسیر المیزان
11 الم یعلموان لله هو یقبل التوبه عن عباده... آیه 104 سوره توبه تفسیر المیزان


12 فمن تاب من بعد ظلمه واصلح فان الهب بتوبه علیه ... آیه39سوره مائده تفسیرروان جاوید
13 افلا یتوبون الی الهه ویستفرونه ولله غفور رحیم... آیه74 سوره مائده تفسیرروان جاوید
14 ومن تاب وعمل صالحاً فانه یتوب الی الهً متابا... آ یه 71 سوره فرقان تفسیرالمیزان
15 ومن تاب وعمل صالحاً فانه یتوب الی الله متابا... آ یه37 سوره فرقان تفسیر نمونه
16 فتلقی آدم من ربه کلماتٍ فتاب علیه... آیه 37 سوره بقره تفسیرروان جاوید


17 الا الذین تابوا واصلحوا وبینوافاولئک اتوب علیه... آ یه106سوره بقره تفسیرروان جاوید
18 الا الذین تابوا من بعدذلک واصلحوا فان الهب غفور رحیم... آیه89 سوره آل عمران تفسیرروان جاوید
19 ان الذین کفروا بعدایمانهم ثم ازداد وکفراًلن تقبل توبتهم واولئک هم الظالون... آیه90 سوره آ ل عمران تفسیر روان
جاوید


سخنی از محقق :
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله الذی انزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نزیراَ والصلاه علی من جعله شاهداً ومبشراً و نذیراًو داعیاً الی الله باذنه وسراجاً منیراً وعلی آله الذین أذهب عنهم الرجس اهل البیت وطهر هم تطهیراً.


یکی از ویژ گی های ما با تمام نواقص و امور قابل انتقاد این است که به اثر تلاشها ی مستمر داعیان مخلص و حرکتهای اصیل اسلامی تحویل بی سابقه ای در اذهان و افکار پدید امده که در نتیجه آن عموم مسلمین بالاخص قشرجوان و تحصیل کرده به مطالعه وتحقیق ایات قرآنی و مسائل اسلامی علاقه مند شده اند همین طلب وتلاش سبب شد

که گاهی جوانان عزیز هر سخنی را که گوینده آن تظاهر به تحقیق کند گوش فرا دهندو هر کتابی را که درباره مسائل اسلامی نگاشته شده بخوانند بدین طریق اذهان پاک و کنجکاوشان هدف نشانه روی های نویسندگان غیر محقق و غیر متعهد قرار گرفته است از این رو ست که می بینیم عده ای با آنکه درراه پیشبرد ارمانها ی حیات بخش اسلامی

از هیچ قربانی و فداکاری دریغ نمی ورزند ولی درباره فهم بعضی از مسائل بنیادی که جهان بینی اسلامی مربوط می شود دچار سوء فهم شده و گاهی تاسر حد انحراف پیش می روند علت این سوء فهم وانحراف همان مطالعات آزاد و نادرست است بنابراین جوانان ما باید بدانند که هر گفتاری پذیرفتنی نیست از قرآن و سنت هر برداشتی قابل پذیرش نیست و هر محقق نمی تواند دراین باره (قرآن وسنت ) صاحب نظر باشد

نه هر که آیینه سازد سکندری داند چنانچه خداوند متعال می فرماید فاسئلوا اهل الذکران کنتم لا تعلمون پس بپرسید از اهل اطلاع اگر نمی دانید . روی این اصل بر مالازم است که جهت شناخت صحیح اسلام و فهم درست قرآن و جهان بینی اسلامی به علماء راسخ العلم و صاحب نظران اسلامی خود مراجعه و از آثار گرانبهای آنان استفاده کنیم

تا از هر گونه برداشت نادرست و لغزشهای فکری در جهان بینی اسلامی مصون بمانید لذا همین احساس بنده رابه ان داشت که چون استاد امر فرمود ند الامربه فوق الادب خودخود لازم و واجب دانستیم تا اینکه چند آیه ای ازقرآن در رابطه با توبه به تحقیق بپردازیم از کلیه خوانندگان تقاضا می کنم که این چند صفحه ای که بنده حقیر جمع آوری و تلخیص نموده ام این را به نیت کسب معلومات نخوانند بلکه سعی نمایند مطالب ومحتوای آن را در فکر وعمل جای دهند و بنده حقیر را دعاهای صالحه خویش ازیاد نبرند.

امام (ع) در ( دعاء وتوبه واستغفاروشکر) فرموده است 1. کسی را که چهار چیز دارند از چهار چیز نومید نگشت.


کسیرا که امر بدعاء نمودند از روا ساختن در خواست نومیدش نگردانند کسیرا که د ستور توبه دادند از پذیرفتن نومیدش نسازند و کسیرا که باستغفار وادار نمودند از آمرزش نومیدش ننمایند و کسیرا که شکر و سپاس یاد دادند از افزونی نعمتها نومیدش نکنند( سید رضی «رحمه الله» فرمایند) و تصدیق و گواهی بر این فرمایش در کتاب خدایتعالی است

که دربارة دعا فرموده است : (اُدعونی استجب لکم) یعنی بخوانید مرا درخواست شمارا روا می سازم و درباره استغفار فرموده است ( ومن یعمل سواء اونظلم نفسه ثم یستغفر الله یجد الله غفوراً رحیما) یعنی کسی که کار زشت انجام دهد یا بخود ستم کند

پس از آن از خدا آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده مهربان می یابد و درباره سپاسگزاری فرموده است (لئن شکرتم لازیدنکم) یعنی اگر شکر نعمت بجا اورید نعمت شمارا افزون می سازم درباره توبه فرموده است ( انما التوبه علی اله للذین یعملون السوء بجهاله ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیماً حکیماً) یعنی خدا توبه کسانی را می پذیرد که کار زشت و ناشایسته ازروی نادانی بجا اورده پس از آن بزودی( پیش ازرسیدن مرگ)توبه کنند پس خدا آنهارا می بخشد و خدا داناو رستگار است .(ص)(1152)خطبه(130)


امام علیه السلام( در ترغیب توبه ) فر موده است اندوهگینم نکرد گناهی که پس از ان مهلت یافتم با ندازه ای که دو رکعت نماز گزاردم و از خدا اصلاح آن (گناه) را بخواهم (زیرا هر گاه انسان گناهی مرتکب شد و با نیت پاک و باراستی و در ستی ببخشش وآمرزش خداوند امید وار بود و از کرده پشیمان گشته تصمیم گرفت که دگر بار آنرا بجا نیاوردو بنماز که خود کفاره گناه است ایستاد و از حق تعالی آمرزش خواست با ان گناه کیفر نمی شود

پس از اینرو ان گناه اورا اندوهگین نمی سازد و ناگفته نماند که فرمایش امام علیه السلام و برای آموختن به دیگری و اشاره است با اینکه نماز کفاره گناهان است و انسان باید از گناه دور ماند و از مرگ نا گهانی پیش از توبه بترسد و گرنه ان حضرت معصوم و از هر گناه منزه و پاک می باشد . خطبه 291- صفحه1230


امام علیه السلام در باره ( شکرگزاری و دعا و توبه ) فرموده است : نمیشود که خدا بر بندة در سپاسگزاری را بگشاید و در افزونی را برویش ببندد و در دعا و درخواست را بگشاید (دستور دهد که از او بخواهند و در روا شدن را برویش ببندد (درخواست او را نپذیرد و در توبه را بگشاید و در آمرزش را برویش ببندد گناهش را نیامرزد) (ص 1290 ) خطبة 427 .


امام علیه السلام بکسیکه در حضور آنحضرت گفت استغفرالله (در شرائط استغفار و طلب آمرزش فرمود مادرت به مرگ تو بنشیند آیا میدانی چیست (معنی حقیقی) استغفار که بی اندیشه بزبان می گزرانی . استغفار مقام و منزلت گروهی بلند مرتبه (مؤمنین) است و آن نامی است که شش معنی دارد اگر هر شش شرط جمع شد

استغفار تمام و گرنه ناقص است اول پشیمانی از گناه گذشته . دوم تصمیم بترک بازگشت با آن همیشه سوم آنکه حقوق مردم را بپردازی تا خدا را ملاقات کنی با پاکی که به تو زیان و گناهی نباشد چهارم آنکه قصد کنی هرچه بر تو واجب بوده مانند نماز و روزه و حج و آنرا از دست داده ای بجا نیاورده ای حق آن قضائش را بجا آوری پنجم آنکه همت بگماری گوشتی را که بر تن تو از حرام روئیده باندوهها بگدازی تا پوست باستخوان بچسبد

و بین آنها گوشت تازه ای بروید. ششم آنکه رنج عبادت و بندگی را بتن بچشانی چنانکه شیرینی معصیت را بآن چشانده ای پس آنکاه که این شرائط گرد آمد میگوئی استغفرالله . (ص 1282 – 409)



تفسیر روان جاوید
یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبه نصوحاً عسی ربکم ان یکفر عنکم سیأتکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار یوم لایخزی الهو النبی و الذین آمنوا معه نورهم یسعی بین ایدیهم و بایمانهم یقولون ربنا اتم لنا نورنا و اغفرلنا انک علی کل شی قدیر – آیه 8 سوره تحریم ای کسانی که ایمان آورده اید به درگاه خدا بازگشت کنید بازگشتی از روی اخلاص باشد

که پروردگار گناهانتان را بپوشاند و شما را به بهشتهائی که در آن نهرها جاری است داخل کند در آن روز خدا پیامبر و کسانی را که با او ایمان آورده اند خوار نسازد و نورشان پیشاپیش و به جانب راستشان می تابد می گویند ای پروردگار ما نور ما را برای ما به کمال برسان و ما را بیامرز که تو بر هرکاری توانا هستی.


بعد از این خداوند اهل ایمان را امر به توبه فرموده ولی نه توبة صوری به اغراض دنیوی بلکه توبة واقعی خالص از غرض و مرض برای بازگشت حقیقی به اطاعت خدا و رسول مانند کسی که خودش را نصیحت نموده و پشیمان از گناه شده و عزم جزمی دارد

که دیگر مرتکب معصیت نشود چون نصوح مأخوذ از نصح و مجازا برای مبالغه در آن به توبه نسبت داده شده و در روایات ائمه اطهار توبة نصوح به توبه ای که بازگشت از آن به گناه نشود و به توبه ای که باطن توبه کننده در آن مانند ظاهرش بلکه بهتر باشد تفسیر شده و در بعضی از روایات ذکر شده که خدا کسی را که توبة نصوح کند دوست دارد و تمام گناهان او را در دنیا و آخرت مستور می دارد و از بعضی آثار استفاده می شود

که توبة کامل به ندامت از گناه سابق و عزم بر ترک لاحق و قضاء فوائت و اداء دیون و رد مظالم و تحصیل رضای صاحبان حقوق و چشیدن مرارت عبادت به قدری که از حلاوت معصیت چشیده است می باشد و بعد از توبه گفته اند خداوند گناهان نائب را می آمرزد چون عسی از خداوند برای وجوب و قبول توبه واجب است و به نظر حقیر تفضّل است

و به این جهت به لفظ عسی که ظاهر در شک و تردید است تعبیر شده برای آنکه مؤمن همیشه بین خوف و رجاء باشد و در ادعیه التماس از قبول توبه شده و این دلیل بر حتمی نبودن آن است. و چون روز قیامت شود خداوند پیغمبر خود و اهل ایمان حقیقی به او را که در دنیا ظاهراً و باطناً با او بودند سرشکسته و خوار و ذلیل نمی فرماید

بلکه به قبول شفاعت و دخول در جنت و مزیت مقام و منزلت آنان بر سایر امم سربلند و عزیز و محتر م می دارد و نورشان که حاصل از اعمال سابقة ایشان است در مقابلشان می تابد و صفحة محشر را روشن می نماید و نوری که از نامه های اعمال آنان که به دست راستشان است برخاسته می شود از جانب راستشان تابش دارد

علاوه بر آنکه ائمه اطهار برحسب نقل مجمع و قمی رحمه الله از امام صادق علیه السلام پیش رو و در جانب راست اهل ایمان سیر می نمایند تا به منازل خودشان در بهشت برسند و ایشان همیشه با خدا راز و نیاز داشته و دارند و طالب مزید نور و رحمت و مغفرت الهی بوده و هستند و در مقابل این جماعت اهل نفاق و عداوت با خانوادة نبوت از این امتند که خوار و روسیاه در اسفل السافلین جهنم جای خواهند گرفت. (صفحة 298 – 299).

تفسیر روان جاوید
ان الذین تابوا و اصلحوا و اعتصموا بالله و اخلصوا دینهم لله فاولئک مع المؤمنین و سوف یوت الله المؤمنیم اجراً عظیما.
ترجمه :
146- مگر آنان که توبه کردند و اصلاح نمودند و به خداتوسل جستند و دینشان را از برای خدا خالص کردند پس آنها با مؤمنانند و زود باشد که خدا مؤمنان را مزدی بزرگ بدهد.


تفسیر در دستگاه الهی همیشه و برای هر کسی در توبه باز است اگر چه منافق باشد که بدتر از کافر است همین که توبه کرد و مفاسد سابقة خود را اصلاح نمود و اعتصام و تمسک به دین حق جست و به اولیاء خدا متوسل شد و دین خود را از شرکت و عمل خود را از ریا و هرچه غیر خدا باشد خالص نمود با اهل ایمان در رتبه و اجر در دنیا و آخرت شریک خواهد بود. (ص 189 – سوره نساء – آیه 146)


17 نساء – انما التوبه علی الله للذین یعملون السوء بحماله ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیماً حکیماً
ترجمه : توبه تنها برای کسانی که کار بدی را از روی جهالت انجام می دهند و سپس بزودی توبه می کنند خداوند توبة چنین اشخاصی را می پذیرد و خدا دانا و حکیم است – توبه به معنی قبول توبه استعمال می شود چنانچه گفته می شود تاب علیه یعنی توبة او را پذیرفت و خداوند آن را به مقتضای فضل و وسعت رحمت و وعده ای که فرمود بر خود واجب نموده است

و در بدو نظر از آیة شریفه دو شرط از برای قبول توبه استفاده می شود که مفسرین متعرض شده اند یکی آن که معصیت از روی بی خردی و غفلت و غلبة هوای نفس باشد و از روی عناد و استکبار و جهل به مبدأ و معاد نباشد دیگر آن که توبه بعد از وقوع معصیت بزودی واقع شود پیش از آن که محبت گناه در دل او رسوخ پیدا کرده باشد که دیگر متمکن از توبه نشود

یا آن که پیش از معاینة مرگ باشد و این که این مدت را نزدیک فرموده برای آن است که مدت زندگانی دنیا کم است و هرچه مسلماً بیاید نزدیک است و در نفخات تصریح به این دو شرط نموده است به نظر حقیر آیه در مقام بیان شرط نیست بلکه در مقام بیان موضوع توبه است چون توبه چنانچه سابقاً در ذیل آیة فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه بیان شد

به معنی رجوع است و بازگشت بنده به خداوند وقتی محقق می شود که از خود اختیاری داشته باشد و آن مادامی است که محبت دنیا و مافیها زمام عقل را از دست نداده باشد که در این صورت رجوع از او محقق نمی شود و هم چنین اگر موت را مشاهده نمود رجوع شده نه رجوع کرد، و این که از مدت رسیدن اجل و زمان حیات تعبیر به قریب شده است برای آن است

که قرب و بُعد امر نسبی است و برحسب اشخاص و احوال و ازمنه و امکنه مختلف می شود و از برای کسی که احاطه با سلسلة موجودات از ابد تا ازل دارد هر امری نزدیک است چنانچه در آیات شریف مکرر به روز قیامت نسبت قریب داده شده است و ضمناً برای اشعار به آن است که موعد نزدیک است به فکر باشید چنانچه تقلید عمل سوء و کار بد به جهالت و نادانی هم به این ملاحظه است که معلوم شود منشاء اعمال شیئه جهالت است

و مقصود اشتراط نیست والا معلوم است که توبه کافر و معاند هم قبول می شود و توبه از معصیت با بقاء بر کفر معنی ندارد و حال عالم و جاهل و ذاکر و غافل در قبول توبه یکسان هستند و مؤید آنچه عرض شد روایاتی است که در این باب وارد است در مجمع عیاشی از حضرت صادق (ع) روایت نموده هر گناه که از بنده سر زند اگر چه عالم باشد جاهل است

چون در خاطر خود معصیت خداوند را خطور داده است چنانچه خداوند قول حضرت یوسف (ع) را حکایت فرموده که نسبت جهل به برادران خود داده برای آنکه خود را در خطر معصیت خداوند انداختند با آن که عالم بودند و از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده که از آن حضرت سؤال نمودند تا چند مرتبه توبه قبول می شود فرمود خداوند می آمرزد تا شیطان از کار بماند و در فقیه از پیغمبر (ص) روایت نموده کسی که یکسال قبل از مردنش توبه نماید خداوند توبه او را قبول می فرماید

بعد فرمود یکسال زیاد است کسی که یکماه قبل از مردنش توبه نماید خداوند توبة او را قبول می فرماید بعد فرمود یکماه هم زیاد است کسی که یکروز پیش از مردن توبه کند خداوند توبة او را می پذیرد باز فرمود یک روز هم زیاد است کسی که یکساعت پیش از مرگ توبه کند توبه اش قبول است و در آخر فرمود یک ساعت هم زیاد است کسی که توبه کند در حالی که روحش به اینجا رسیده باشد توبه اش قبول است

و با دست مبارک اشاره به حلق شریف فرمود و در کافی نیز قریب به این مضمون روایت شده و در آخر حدیث فرموده کسی که پیش از معاینة مرگ توبه نماید توبة او قبول است و نیز روایت شده است که شیطان چون هُبوط به زمین نمود به خدا گفت به عزت و عظمت تو قسم از بنی آدم دست برنمی دارم تا روح از بدنش مفارقت نماید خداوند هم جواب فرمود به عزت و عظمت خودم قسم توبه را از بندة خود قبول می نمایم تا جان به حلقش برسد و در کافی از حضرت صادق (ع) روایت نمود که وقتی جان به حلق رسید توبه از عالم پذیرفته نمی شود.


و عیاشی (ره) مثل این روایت را از حضرت باقر نقل نموده و علاوه فرموده به روایت که وی از جاهل پذیرفته است فیض فرموده شاید سبب عدم قبول از عالم در این وقت و یأس از زندگی برای حصول امارات مرگ باشد و خلاف جاهل که او مأیوس نمی شود مگر وقت معاینه عالم غیب حقیر عرض می کنم شاید مراد از عالم در این روایت عالم به عین الیقین باشد

و مراد از جاهل ، جاهل به همین معنی و علم به معنی عرفان شایع است خلاصه ی آن که پیش از مشاهدة مرگ توبه قبول است چنان چه از سایر روایت استفاده شد و عقلاً هم همین است زیرا که تأثیر توبه در نفس به نظر حقیر تأثیر طبیعی است

و حال روح را تغییر می دهد و او را از زنگ معصیت پاک می کند و شخص تائب با روح پاک وارد در عالم غیب می شود چون که ممکن است توبه ی او پذیرفته نشود ولی به شرط آن که حقیقتاً توبه باشد و صرف لقلقه ی زبان نباشد که تحقق آن در خارج کم است

و اگر پیدا شود اثرش زیاد است خداوند این مقام را نصیب همه ی شیعیان فرماید بالجمله از آن چه تاکنون به عرض رسید مواقع نظر و اشکال در کلام فیض و سایر مفسرین بر صاحبان درایت واضح خواهد شد و ما برای اختصار از ذکر آن صرف نظر می نمائیم گفته شده است از الطاف الهی به بندگان آن است

که قابض الارواح را امر فرموده در قبض روح به تدریج از انگشتان پا شروع نماید تا به سینه و حلق برسد شاید در این مدت بنده به فکر توبه بیافتد و قلب خود را به خداوند معطوف نماید و متمکن از وصیت و اداء حقوق و طلب حلیت از دوی الحقوق شود و دست وپایی برای زندگی ابدی خود بنماید ای امان آیا ممکن است با در این وقت شیطان هم مواظب باشد و نگذارد بیچاره پسر آدم فکری کند ولی ممکن است زودتر به فکر باشید مبادا کسی که یک عمر شما را فریب داد

آن یک ساعت هم فریب بدهد لذا امر شده است که در این حال ذکر خدا و اسماء اولیاء او را به یاد محتضر بیاورند شاید به برکت نام خداوند به اولیاء او طائب شود و با حسن خاتمه از دنیا برود و خداوند علیم است می داند که کدام توبه از صمیم قلب و اخلاص واقع شده است و حکیم است. و توبه را می پذیرد و تائب را عقاب نمی فرماید.


و لیست التوبه للذین یعلمون السیات حتی اذا حضر احدهم الموت قال انی تبت الان و لاالذین یموتون و هم کنار اولئک اعتدنا لهم عذاباً الیما : (آیه 8 سوره نساء – ص 42).
ترجمه – و برای کسانی که کارهای بد انجام می دهند و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا برسد می گوید الان توبه کردم توبه نیز و نه برای آن کسانی که در حال کفر از دنیا می روند اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی بر آنها فراهم کرده ایم.


تفسیر – خداوند سبحان حال کسانی که تا زمان حضور مرگ در امر توبه مسامحه می نمایند را به کسانی که به حال کفر می میرند یکسان معرفی نموده است گویا می خواهد بفرماید وجود چنین توبه با عدم آن یکسان است و به نظر حقیر مبالغه نیست و این آیه هم موکد همان تحقیق است که در آیة قبل شد که خداوند فرموده توبه در آنجا محقق است

و در این دو جا محقق نیست و باز مؤید حقیر روایت فقیه از حضرت صادق (ع) در این آیه است که فرمود این در وقتی است که امر آخرت را مشاهده نماید و بعضی گفته اند ما را از عاملین سوء عصاه مؤمنین می باشد و مراد از عاملین سیئات منافقین هستند که حالشان از کفار اشد است و قسم سوم ظاهری می باشد که در ذیل آیة تصریح شده و تحقیق همان است که عرض شد.

تفسیر نمونه
یا ایها الذین آمنوا اتوبوا الی الله توبه نصوحاً عسی ربکّم ان یکفّر عنکم سیاتّکم و یدخلکم جناّت تجری من تحتها الانهار یوم لایخزی الله النّبی و الذّین آمنوا معه و نورهم یسعی بین ایدیهم و بایمانهم یقولون ربنا اتمم لنا نورنا و اغفرلنا انّک علی کلّ شیء قدیر (آیه 8) (سوره تحریم)


ای کسانی که ایمان آورده اید توبه کنید توبه خالصی امید است با این کار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهائی از بهشت که نهرها از زیر درختانشان جاری است وارد کند در آن روزی که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمی کند این در حالی است که نور آنها از پیشاپیش آنها و از سوی راستشان در حرکت است و می گویند پروردگارا نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر کار قادری.


آیه ای که با آن مواجه هستید در حقیقت راه نجات از آتش دوزخ را نشان می دهد می گوید ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خدا بازگردید و توبه کنید توبة خالصی.
(یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبه نصوحا).


آری نخستین گام برای نجات توبه از گناه است توبه ای که از هر نظر خالص باشد توبه ای که محرک آن فرمان خدا و ترس از گناه نه وحشت از آثار اجتماعی و دنیوی آن بوده باشد توبه ای که برای همیشه انسان را از معصیت جدا کند و بازگشتی در آن رخ ندهد.


می دانیم حقیقت توبه همان ندامت و پشیمانی از گناه است که لازمة آن تصمیم بر ترک در آینده است و اگر کاری بوده که قابل جبران است درصدد جبران برآید و گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنی است و به این ترتیب ارکان توبه را می توان در پنج چیز خلاصه کرد (ترک گناه - ندامت – تصمیم بر ترک در آینده – جبران گذشته – استغفار)


نصوح از ماده نصح (بر وزن صلح) در اصل به معنی خیر خواهی خالصانه است و لذا به عسل خالص (ناصح) گفته می شود و از آنجا که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است به همین جهت به نمای محکم (نصاح) (بر وزن کتاب) و به خیاط ناصح گفته می شود و این هر دو معنی یعنی خالص بودن و محکم بودن در توبه نصوح باید جمع باشد – در اینکه توبة نصوح چیست تفسیرهای زیادی برای آن ذکر کرده اند

تا آنجا که بعضی شمارة تفسیرهای آن را بالغ بر بیست و سه تفسیر دانسته اند ولی همة این تفسیرها تقریباً به یک حقیقت باز می گردد یا شاخ و برگها و شرائط مختلف توبه است از جمله اینکه توبة نصوح آن است که واجد چهار شرط باشد پشیمانی قلبی – استغفار زبانی – ترک گناه – و تصمیم بر ترک در آینده.


بعضی دیگر گفته اند توبة نصوح آن است که واجد سه شرط باشد ترس از اینکه پذیرفته نشود امید به اینکه پذیرفته شود و ادامة اطاعت خدا یا اینکه توبة نصوح آن است که گناه خود را همواره در مقابل چشم خود بینی و از آن شرمنده باشی – یا اینکه توبة تصوح آن است که مظالم را به صاحبانش بازگرداند و از مظلومین حلیت بطلبد و بر اطاعت خدا اصرار ورزد

یا اینکه توبه نصوح آن است که در آن سه شرط باشد کم سخن گفتن کم خوردن و کم خوابیدن با اینکه توبه نصوح آن است که توأم با چشمی گریان و قلبی بیزار از گناه باشد و مانند اینها که همگی شاخ و برگ یک واقعیت است و این توبة خالص و کامل است – در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام (ص) می خواهیم

هنگامی که معاذ بن جبل از توبه نصوح سؤال کرد در پاسخ فرمود ان یتوب التائب ثم لایرجع فی ذنب کما لایعود اللبن الی الضرع ) آن است که شخص توبه کننده به هیچوجه بازگشت به گناه نکند آنچنانکه شیر به پستان هرگز باز نمی گردد – این تعبیر لطیف بیانگر این واقعیت است که توبه نصوح چنان انقلابی در انسان ایجاد می کند که راه بازگشت به گذشته را به کلی بر او می بندد همانگونه که بازگشت شیر به پستان غیر ممکن است این معنی که در روایات دیگر نیز وارد شده در حقیقت درجة عالی توبة نصوح را بیان می کند

و گرنه در مراحل پائین تر ممکن است بازگشتی باشد بعد از تکرار توبه سرانجام منتهی به ترک دائمی شود – پس به آثار این توبة نصوح اشاره کرده می افزاید امید است به این کار پروردگار شما گناهانتان را ببخشد و بپوشاند (عسی ربکم ان یکفر عنکم سیأتکم) و شما را در باغهائی از بهشت وارد کند که نهرها از زیر درختانش جاری است (وید خلکم جنات تجری من تحتها الانهار) این کار در روزی خواهد بود که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند

خوار و موهون نمی کند (یوم لایغزی الله النبی و الذین آمنوا معه) این در حالی است که نور (ایمان و عمل صالح) آنها از پیشاپیش و از سوی راستشان در حرکت است و عرصة محشر را روشن می سازد و راه آنها را به سوی بهشت می گشاید (نورهم یسعی بین ایدیهم و بایمانهم) در اینجاست که آنها رو به درگاه خداوند آورده می گویند پروردگارا نور ما را کامل کن

و ما را ببخش که بر هر کار قادری (یقولون ربنا اتمم لنا نورنا و اغفرلنا انک علی کل شی قدیر) در حقیقت این توبة نصوح پنج ثمرة بزرگ دارد نخست بخشودگی سیأت و گناهان. دوم : ورود در بهشت پر نعمت الهی – سوم عدم رسوائی در آن روز که پرده ها کنار می رود و حقایق آشکار می گردد و دروغگویان تبهکار خوار و رسوا می شوند آری در آن روز پیامبر و مؤمنان آبرومند خواهند بود چرا که آنچه گفتند به واقعیت می پیوندند.


چهارم اینکه نور ایمان و عمل آنها از پیشاپیش و سمت راست آنها حرکت می کند و مسیر آنها را به سوی بهشت روشن می سازد بعضی از مفسران نوری را که پیشاپیش حرکت می کند نور عمل دانسته اند در این زمینه تفسیر دیگری نیز ذیل آیة 12 سوره جدید در جلد 23 تفسیر نمونه داشتیم.
پنجم اینکه توجهشان به خدا بیشتر می گردد و لذا رو به سوی درگاه خدا می آوردند و از او تقاضای تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خویش می کنند.


الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبه عن عباده یأخذ الصدقات و ان الله هوالتواب الرحیم. آیا نمی دانند که تنها خداوند توبه را از بندگانش می پذیرد و صدقات را می گیرد و خداوند توبه پذیر و مهربان است آیا آنها نمی دانند که تنها خداوند توبه را از بندگانش می پذیرد الم یعلموا ان الهه هو یقبل التوبه عن عباده نه تنها پذیرندة توبه او است بلکه زکات یا صدقات دیگری را که به عنوان کفارة گناهان و تقرب به پروردگار می دهند نیز خدا می گیرد.


و اخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاً صالحاً و اخر سیا عسی الله ان یتوب علیهم ان الله غفور رحیم.
و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کردند و اعمال صالح و ناصالح را به هم آمیختند امید می رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد خداوند غفور رحیم است. توبه کاران پس از اشاره به وضع منافقان داخل و خارج مدینه در آیه قبل در اینجا اشاره به وضع گروهی از مسلمانان گناهکار که اقدام به توبه و جبران اعمال سوء خود کردند می کند و میفرماید

گروه دیگری از آنها به گناهان خود اعتراف کردند (و آخرون اعترفوا بذنوبهم) و اعمال صالح و ناصالح را به هم آمیختند (خلصوا عملاً صالحاً و آخر سیأ) سپس اضافه می کند امید می رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد و رحمت خویش را به آنان بازگرداند – عسی الله ان یتوب علیم.


زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است و دارای رحمتی وسیع و گسترده (ان الله غفور رحیم) تعبیر به عسی در آیة فوق – که معمولاً در مواردی امیدواری و احتمال پیروزی توأم با احتمال عدم پیروزی گفته می شود شاید به خاطر آنست که آنها را در میان بیم و امید و خوف و رجاء که دو وسیله تکامل و تربیت است قرار دهد این احتمال نیز وجود دارد که تعبیر عسی اشاره به این باشد که علاوه بر توبه و ندامت و پشیمانی باید در آینده شرائط دیگری را انجام دهند

و گذشته را با اعمال نیک خود جبران نمایند ولی با توجه به اینکه آیه را با بیان غفران و رحمت الهی تکمیل می کند جنبه امیدواری در آن غلبه دارد این نکته نیز روشن است که نزول آیه درباره ابولباء و یا سایر متخلفان جنگ تبوک مفهوم وسیع آیه را تخصیص نمی زند

بلکه تمام افرادی را که اعمال نیک و بد را به هم آمیخته اند و از کارهای بد خویش پشیمانند فرا می گیرد و لذا از بعضی دانشمندان نقل کرده اند که گفته اند آیه فوق امید بخشترین آیات قرآن است که درها را بروی گناهکاران گشوده و توبه کاران را به سوی خود دعوت می کند. (صفحة 116) آیة (102) توبه جلد 8.


لقد تاب الله علی النبّی و المهاجرین و الانصار الذین اتبعوه فی ساعه العسره من بعد ما کادیزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم انه بهم رؤف رحیم. ترجمه : خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و همچنین مهاجران و انصار که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند نمود پس از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند پس خدا توبه آنها را پذیرفت که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است).


یک درس بزرگ مفسران گفته اند که آیة نخست در مورد غزوة تبوک و مشکلات طاقت فرسائی که به مسلمانان در این جنگ رسید نازل شده این مشکلات به قدری بود که گروهی تصمیم به بازگشت گرفتند اما لطف و توفیق الهی شامل حالشان شد و همچنان پا برجا ماندند از جمله کسانی که می گویند آیه در مورد او نازل شده ابوحیثمه است

که از یاران پیامبر صلی اله علیه وسلم بود نه از منافقان ولی بر اثر سسی از حرکت به سوی میدان تبوک به انفاق پیامبر خودداری کرد – ده روز از این واقعه گذشت هوا گرم و سوزان بود روزی نزد همسران خود آمد در حالی که سایبانهای او را مرتب و آماده و آب خنک مهیا و طعام خوبی فراهم ساخته بودند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید