بخشی از مقاله

بررسي اثر بحران مالي بر محافظه کاري
چکيده
بحران مالي همواره يک خطر جدي براي شرکت ها بوده و عملکرد شرکت ها را تحت تأثير قرار مي دهد و تهديدي براي مديران محسوب مي شود. سال هاي اخير در حالي سپري شد که جهان در عرصه اقتصادي، شاهد ورشکستگي شرکت هاي عظيم نظ ير انرون ، ورلد کام ، گلو بال کروسينگ ، را برت مکسول ، سويس اير، فليپ هولزمن و ... بود و اين ا مر نگراني شديدي را براي سرمايه گذاران ايجاد نمود، چنين شرايطي مي تواند کيفيت گزارشگري مالي و ويژگي هاي کيفي اطلاعات حسابداري را تحت تاثير قرار دهد، لذا هدف ا صلي این مطالعه بررسي اثر بحران مالي بر محافظه کاري به عنوان يکي از ويژ گي هاي کيفي اطلاعات حسابداري مي باشد. نتايج اين تحقيق که به صورت کتابخانه اي انجام شده است نشان مي دهد که در شرايط بحران مالي ميزان محافظه کاري شرکت ها تغيير مي نمايد و معمولا مديران جهت مقابله با بحران مالي ميزان محافظه کاري را افزايش مي دهند.
کليد واژه : بحران مالي، محافظه کاري ، عملکرد مديران .

مقدمه
برر سي مفيد بودن اطلاعات صورت هاي مالي، يک مو ضوع گسترده در تحقيقات حسابداري بازار سرمايه مي با شد.
مفيد بودن صورت هاي مالي مي توا ند از طريق مطالعه خاصيت مربوط بودن اطلاعات آن برر سي شود. ارزش مر بوط بودن صورت هاي مالي بر اساس نتايج تحقيقات تجربي که به آزمايش رابطه بين ا عداد و ارقام خاص حسابداري و قيمت بازار سهام مي پردازند، مشخص مي شوند. ارزش مر بوط بودن اطلاعات صورت هاي مالي از محافظه کاري حسابداري به ميزان قا بل ملاحظه اي ا ثر مي پذيرد.
محافظه کاري حسابداري اثر منفي روي نقش متناسب صورت هاي مالي براي کمک به سرمايه گذاران در پيش بيني ارزش بنيادي (فا ندامنتال ) شرکت مي گذارد (ا سدي و بيات ، ١٣٣١). همچنين اطمينان بيش از حد، يکـي از مهـم ترين يافته هاي علم روان شناسي در حوزه قضاوت و تصميم گيري است . روان شناسان دريافتند افراد توانايي هاي شان را در ان جام درست و ظايف ، بيش از ا ندازه برآورد مي کنند و اين تخمين بيش از اندازه با اهميتي که شخص براي و ظايف قا ئل ا ست ، رابطه مستقيم دارد.
همچنين روان شناسان به اين نتيجه رسيدند که افراد در هنگام تصميم گيري و قضاوت ، به اطلاعات برجسته، وزن بيشتري مي دهند. برر سي آ ثار اطمينان بيش از حد مديران بر رويه هاي شرکت ، شامل رويه هاي حسابداري، از آن رو اهميت دارد که اطمينان بيش از حد مي تواند به اتخاذ تصميم هاي نادر ست و سيا ست هاي نامناسب سرمايه گذاري، تامين مالي يا حسابداري منجر شود و هزینه هاي سنگيني را بر شرکت تحميل کند. از سويي، يکي از راه حل هايي که براي کاهش تضاد منافع بين سهامداران و مديران پيشنهاد شده است ، استفاده از روش هـاي محافظـه کارانـه حســابداري اسـت (خـدامي پـور و همکاران ، ١٣٣١). از طرف ديگر، عدم تقارن اطلاعاتي بـين مديران و سهامداران بدليل حضور مديران در شرکت و کنترل بر بخش عمده اي از اطلاعات مربوط به عمليات شرکت مي تواند محملي براي مصادره ي ثروت سهامداران از سوي مديران با شد. يکي از سازوکارهاي جلوگيري از مصادره ي ثروت سهامدارن توسط مديران ، بالا بردن سطح محافظه کاري در تهيه صورت هاي مالي ا ست (لافو ند و ريچوداري، ٢٠٠٢؛ لارا، اТسما و پنالوا، ٢٠٠٣). امـا بـا اينکه محافظه کاري يکي از اصول قديمي ارزشيابي اقلام حسابداري در وضعيت بي اطميناني به شمار مي رود (کرمي و عمراني، ١٣٢٣) و همواره از اين اصل انتقاد مي شـود، سال هاست که ماندگار است و جالب تر اين که طي ٣٠ سال گذشــته ميــزان اســتفاده از آن در انــدازه گيــري و گزارشگري مالي افزايش يافته است (مشايخي و همکاران ،
١٣٢٢). اين حيات طولاني مدت ممکن است بيان کننده منافع محافظه کاري با شد، ا ما سؤال مطرح چيستي این منافع است (نمازي و کاشاني پور، ١٣٣١). محافظه کاري يکـي از ويژگي هاي گزارشگري مالي است که در سال هاي اخير به دليل رسوايي هاي مالي شرکت هايي مانند ا نرون و وردکام ، تو جه بيشتري را به سوي خود جلب کرد و برخي مطالعات به طور و يژه بر مسئله محافظه کاري تمر کز دارند (لافوند و واتز، ٢٠٠٢؛ رويچوداري و واتـز، ٢٠٠٢؛ و واتز، ٢٠٠٣).
2

 
مباني نظري
بحران مالي
عواملي که منجر به ورشکستگي يک شرکت مي شوند، يکباره ظهور نمي کنند. نشانه هاي وجود بحران مالي يک شرکت بسيار زود تر از ورشک ستگي نهايي نمايان مي شوند.
بحران مالي وضعيتي است که شرکت براي کسب منابع مالي کافي جهت ادامه عملياتش ناتوان است و در انجام امور خود دچار زحمت مي شود (مک کي، ٢٠٠٢). در ادبيات مـالي تأکيد بر این ا ست که شرکت ها سال ها قبل از ظهور ورشکستگي وارد چرخه بحران مالي مي شوند و رويدادهاي اقتصادي مختلفي در دوره قبل از ورشک ستگي اتفاق مي افتد (اعتمادي و عبدلي، ١٣٣١).
با توجه به اينکه ميزان وقوع بحران مالي در سال هاي اخير در سراسر جهان بيش از هر زمان ديگري است . در دو دهه اخير ارقام اقتصادي نشان دهنده افزايش بي سابقه از ميزان بحران مالي و به تبع آن ورشک ستگي ا ست ؛ و يکي از راه هايي که مديران شرکت هاي داراي بحران مالي ممکن است براي مخفي کردن عملکرد ضعيف خود (به قصد کسب فرصت و به تأخير انداختن ورشکستگي) از آنان ا ستفاده کنند، دست کاري ا فزايش سود حسابداري ا ست (راسنر، ٢٠٠٣) که در صـورت انجـام ، بـه کـاهش قابليـت اتکاي سود شرکت هاي مذکور منجر مي گردد. از اين رو، در ادبيات حسابداري عدم دستکاري سود (فقدان مديريت سود) از جنبه هاي کيفيت بالاي سود محسوب مي شود.
ا فزون بر اين ،نتايج پژوهش هاي خارجي انجام شده بيانگر اين واقعيت است که کيفيت سود شرکت هاي داراي بحران مالي، به دليل مديريت سود در سطح پايين تر از شرکت هاي سالم است (گارسيالارا و همکاران ، ٢٠٠٣).
محافظه کاري
بيانيه مفهـومي شـماره ٢ هيـات تـدوين اسـتانداردهاي حسابداري مالي محافظه کاري حسابداري را این گو نه تعريف مي کند« يک واکنش محتاطانه نسبت به ترديدها و تلاش براي نمايش اين مطلب که عدم اطمينان و ريسکي که جزء لاينفک موقعيت هاي تجاري مي باشد به حد کافي مورد توجه قرار گرفته است » ( FASB ، ١٣٢٢). در عمل محافظه کاري عمدتا به معناي آن است که حسابداران « هيچ سودي را پيش بيني نکنند، بلکه تمام زيان ها را پيش بيني نمايند » (بليس ١٣٢١؛ واتز، ٢٠٠٣، کريستنسن و دمسـکي،
٢٠٠٢). محافظه کاري « تمايل حسابداران به تحصيل درجات بالاتري از تاييد پذيري جهت شنا سايي اخبار خوبي چون سود نسبت به شناسايي اخبار بدي همچون زيان » مي باشد (باسو، ١٣٣٢). نمونه هـايي از محافظـه کـاري در اصـول
3

 
پذيرفته شده حسابداري عبارت از قاعده اقل بهاي تمام شده يا قيمت بازار، هزينه کردن مخارج تحقيق و توسعه و مخارج تبليغات ، شناسايي ذخيره مزاياي پايان خدمت و آز مون کاهش ارزش سرقفلي، تاکيد کميسيون بورس اوراق بهادار بر رعايت اصول پذيرفته شده حسابداري، ميزان محافظه کاري مشاهده شده در عمل را افزايش داده ا ست (کردستاني و همکاران ، ١٣٣١). در مورد محافظه کـاري دو ديــدگاه کــاملا متفــاوت وجــود دارد. برخــي از محققــان محافظه کاري را براي ا ستفاده کنندگان و تحليل گران صورت هاي مالي مفيد مي دانند (ديدگاه سيستم اطلاعاتي) و براي آن نقش اطلاعاتي قا ئل هستند و بر خي ديگر از محققان نه تنها براي آن نقش اطلا عاتي قا ئل نمي شوند بلکه آن را به زيان تهيه کنندگان و استفاده کنندگان صورت هاي مالي قلمداد مي کنند (ديدگاه انحراف سيستم اطلا عاتي) و معتقدند محافظه کاري کيفيت اطلاعات را کاهش مي دهد (زلقي و بيات ، ١٣٣١). اگـر محافظـه کـاري حسابداري محدوديت هاي تامين مالي شرکت را کاهش دهد، پيش بيني مي شود شرکت هاي با گزارشگري محافظه کارانه تر دسترسي بيشتري به منابع تامين مالي خارجي داشته با شند در نتيجه و جه نقد کم تري براي موا قع ضروري نگهداري مي کنند (ديدگاه کارايي قراردادي). از طرف ديگر، اگر گزارشگري محافظه کارانه باعث کاهش انعطاف پذيري مالي شود، پيش بيني مي شود که شرکت هاي محافظه کارتر وجه نقد بيشتري نگهداري مي کنند (ديدگاه تحريف محتواي اطلاعاتي ) (لي، ٢٠١١).
پيشينه تحقيق
پيشينه خارجي
پرساکيس و اياتريديس (٢٠١٢) بـه پژوهشـي بـا موضـوع " کيفيت سود تحت بحران مالي" پرداختند. اين مطالعه به بررسي چگونگي تاثير بحران مالي سال ٢٠٠٢ بر کيفيت سود شرکت ها مي پردازد. آن ها بابررسي ١٣٢٠٣١ سال شرکت به این نتيجه ر سيدند که در دوران بحران مالي ميزان محافظه کاري نسبت به سال هاي قبل از بحران مالي به طور قا بل ملاح ظه اي ا فزايش يافته ا ست . که این بدان معني ا ست که مديران در دوران بحران مالي تمايل بيشتري به محافظه کاري دارند.
احمد و دوئلمن (٢٠١٣) آثار بـيش اطمينـاني مـديرت بـر محافظه کاري حسابداري را مورد مطالعه قرار داد ند.
نتايج پژوهش آنان نشان داد بيش اطميناني اثر منفي بر محافظه کاري حسابداري داشته و نظارت خارجي اين آثار منفي را کاهش نخواهد داد.
1

 
عالم و پتروسکا (٢٠١٢) دريافتند در شرکت هايي که تقلب رخداده ا ست ، در دوره قبل از تقلب ، مديران از رو يه هاي غير محافظه کارا نه ا ستفاده مي نمود ند. آن ها همچنين دريافتند که بعد از تقلب ، مديران ، به منظور کاهش هزینه هاي مرتبط با دعاوي حقوقي و قضايي به واســطه نظــارت بيشــتر کميســيون بــورس اوراق بهــادار، استفاده از رو يه هاي محافظهکارا نه حسابداري را اقزايش داده اند. آنها محافظه کاري حسابداري را يک مکانيزم قراردادي موثر براي پيش بيني تقلب تو سط مديران معرفي مي نمايند.
سان ، يانگ و رحمان (٢٠١٢) در مطالعـه اي نشـان دادنـد کيفيت پايين سود اثري منفي بر ارزش عوايد نقدي شرکت و اثري مثبت بر سطح ذخاير نقدي شرکت دارد. طبق نتيجه آنان ، اثر منفي کيفيت پايين سود موجب خنثي و حذف شدن اثر مثبت مازاد نقدي ارزش شرکت مي گردد.
واتز و زو (٢٠١٢) به بررسي تاثير محافظه کاري بر ارزش شرکت پرداخت ند. اي شان به این نتيجه ر سيدند که حسابداري محافظه کارا نه از طر يق تاثير گذاري بر بهبود ظرفيت بدهي هاي شرکت و رفتار فر صت طلبا نه مديران باعث افزايش ارزش شرکت مي گردد.
گارسيا و همکـاران (٢٠١٢) در تحقيقـي بـا عنـوان "سـطوح محافظه کاري در سيا ست هاي حسابداري و تاثير آن بر مديريت سود" به این نتيجه ر سيدند که ميان محافظه کاري و ا ندازه شرکت با مديريت سود رابطه منفي وجوددارد. همچنين انان نشان دادند که رابطه اي مثبت ميان عملکردشرکت با مديريت سود وجود دارد.
سون و همکاران در پژوهشي به بررسي نقش محافظه کاري حسابداري در سويه ي پيش بيني مديران پرداختند. نتايج پژوهش آن ها حاکي از این بود که رابطه ي منفي بين محافظه کاري حسابداري و سويه ي پيش بيني سود مديران وجــود دارد و مــديران در هنگــام پــيش بينــي ســود ز پيامدهاي محافظه کاري حسابداري غافل مي شوند. آن ها بررسي نمودند آيا رابطه منفي بين محافظه کاري و سويه ي پيش بيني سود مديران به طور مثبتي تحت تأثير د شواري پيش بيني سود و انگيزه هاي فر صت طلبا نه مديران و به طور منفي تحت تأثير خطر دعاوي حقوقي عليه شرکت قرار مي گيرد يا خير. آن ها دريافتند سويه خوش بينا نه مر بوط به محافظه کاري در شرايط د شواري پيش بيني سود شامل نوسان سود بيشتر، طول چرخه عمليات طولاني تر و دامنه پيش بيني بيشتر افزايش مي يابد اما ت حت تاثير عوا مل ديگر به طور معناداري تغيير نمي کند.
2

 
اياتربدز(٢٠١١) در پژوهشي با عنوان " بررسي رابطه بـين کيفيت افشاي حسابداري و محافظه کاري مشروط و نامشروط پرداخـت . نتـايج حاصـل از ايـن پـژوهش نشـان داد کـه شرکتهايي با کيفيت افشاي بالا کمتر اقدام به مديريت سود ميکنند و محافظه کاري مشروط بالاتر و محافظه کاري نامشروط پايين تري دارند.
پيشينه داخلي
نمازي و کاشاني پور (١٣٣١) به بررسي رابطه بين محافظه کاري در گزار شگري مالي و نقد شوندگي سهام شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق ب هادار تهران پرداخت ند.
يافته هاي پژوهش نشان مي دهد طـي دوره مطالعـه (١٣٢٣-١٣٣٠)، بين محافظه کاري و معيارهاي مستقيم نقدشـوندگي شامل حجم نسبي معاملات و عمق ريالي نسبي رابطه مثبتي بر قرار ا ست و بين محافظه کاري و معيار هاي معکوس نقد شوندگي مانند شکاف مطلق و نسبي قيمت پي شنهادي خريد وفروش سهام رابطه منفي وجود دارد.
اسدي و بيـات (١٣٣١) در پژوهشـي تحـت عنـوان " تـاثير حسابداري محافظه کاري شرطي و غير شرطي بر ارزش شرکت
" پرداختند. شواهد نشان مي دهد، محافظه کاري شرطي و غير شرطي با ارزش شرکت داراي رابطه مستقيم و معنادار مي با شد، هرچه ميزان محافظه کاري بين مديران بيشتر با شد سبب ا فزايش ارزش شرکت ها مي شود. در وا قع مي توان اظهار داشت از آنجائيکه ارزش شرکت تابع عرضه و تقا ضاي سهام آن مي با شد، بنابراين حسابداري محافظه کاري بر روي عرضه و تقاضاي سهام تاثير گذار مي باشد و از اين رو سبب تغيير در ارزش شرکت مي شود.
کردستاني و خليلي (١٣٣١) در پژوهشي بـه بررسـي رابطـه محافظه کاري سود و محافظه کاري ترازنا مه پرداختند.
آن ها به این نتيجه ر سيدند که براي کل يه دوره هاي مورد برر سي سود محافظه کارا نه نيست و بين محافظه کاري سود و محافظه کاري ا قلام تعهدي با محافظه کاري اقلام تعهدي با محافظه کاري ترازنامه رابطه منفي وجود دارد. همچنين نتايج نشان مي دهد محافظه کاري جر يان هاي نقدي عملياتي با محافظه کاري ترازنا مه رابطه ندارد.
يافته هـاي پـژوهش رضـازاده و خـاني لنگلـي (١٣٣١) در بررسي تاثير تمرکز مالکيت و مالکيت دولتي بر محافظه کاري حسابداري حاکي از وجود رابطه منفي بين محافظه کاري حسابداري و درصد مالکيت بزرگترين سهامدار است ؛ به خصوص اين رابطه زماني قوي تر مي شود که درصد سهام بزرگترين سهامدار بيش از ٣٠% باشد. سطح محافظه کـاري شرکت هاي داراي بزرگترين سهامدار دولتي پايين تر از

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید