بخشی از مقاله

تأثیر رنگ بر کیفیت منظر شهری

چکیده

امروزه تأثیرات رنگ ونقش آن در ارتقاء کیفیت محیط به منظور تعامل بیشتر افراد در عرصهها وفضاهای عمومی یکی از ارکان اصلی طراحی شهری تلقی میشود. کاربرد رنگ در فضاهای شهری حسی سرشار از سرزندگی، لذت بصری، آرامش روحی-روانی را در شهروندان ایجاد می نماید. استفاده خلاقانه طراح از رنگ در فضاهای شهری ادراک انسان را از محیط افزایش میدهد. رنگ از ارکان مهم ایجاد هویت، خوانایی و ارائه فضایی واحد و مطلوب در شهر به شمار می رود. مقاله حاضر با تکیه بر دیدگاههای نظری وخاص طراحی شهری تأثیرات رنگ را برشاخص های کیفی منظر شهری بررسی مینماید و هدف از آن دستیابی به معیارهای اصولی، جهت استفاده هدفمند از رنگ در ابعاد مختلف شهری است. روش تجزیه وتحلیل دادههای این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گرد آوری اطلاعات آن کتابخانه ای می باشد. نتایج بیانگر آن است که رنگ مهم ترین عنصری است که با استفاده ازآن می توان به فضا یکپارچگی و وحدت بخشید و یا آن را متمایز و قابل شناسایی نمود. لذا برای کاربرد صحیح از رنگ در فضاهای شهری لازم است، برنامه ریزان و طراحان شهری بر مبنای پژوهش های علمی و بررسی های کارشناسانه طرح جامع رنگی شهر را تهیه نمایند. بدین منظورباید شرایط اقلیمی ، ویژگی های بومی مکان وهویت محلی مورد توجه طراح قرار گیرد.

کلمات کلیدی: رنگ، منظرشهری، تأثیر بصری رنگ،کیفیت محیط، فضاهای شهری


-1 مقدمه

ارتقاء کیفیت محیط از مفاهیم ومباحث محوری طراحی فضاهای شهری محسوب می شود. به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران ارتقاء کیفی محیط مهمترین وظیفه فعالیت طراحی شهری است. از آنجا که نیازهای روانی انسان در ارتباط با محیط شامل ادراک فضا، احساس تعلق و احساس زیبایی است ومجموعه این عوامل رضایت، آسایش، امنیت ولذت را در انسان ایجاد میکند؛ بنابراین رنگ به عنوان یکی از مهم ترین جنبه های بصری در ایجاد تصویر ذهنی مطلوب از فضاهای شهری وغنی کردن تجربه حضور شهروندان در عرصه های عمومی شهر از جایگاه والایی برخوردار است.

دریافت و ادراک انسان از محیط شامل سه مرحله است که در نخستین مرحله رنگ، در مرحله دوم فرم وحجم و در مرحله سوم جنبه های نمادین مربوط به کارکرد این حجم ها یعنی ساختمان های مختلف دریافت می گردد. تجربه زیبا شناختی در مرحله اول ادراک می شود که به عامل رنگ بستگی دارد. شهرهای مطلوب با دارا بودن زیبایی بصری علاوه بر ایجاد یک محیط مناسب برای پاسخگویی به نیازهای فیزیکی شهروندان، قادرند با وسعت بخشیدن به تجربه زیبا شناختی آنان نیازهای غیر فیزیکی افراد مانند: نیازهای روحی – روانی و فرهنگی را نیز تأمین نمایند. از آنجا که شهروندان در تعامل مداوم با فضاهای شهری هستند؛ لذا باید به کاربرد مناسب وصحیح رنگ با توجه به تأثیرات روانشناختی آن بر شهروندان توجه شود.

1


رنگ نمود خود را بر اکثر عناصر وفضاهای متنوع در سطح شهر به نمایش می گذارد. اجرای صحیح و منطقی از رنگ، شهر را به سمت فضایی به دور از اغتشاش و به هم ریختگی بصری سوق می دهد و نمایی توأم با تعادل، هماهنگی، راحتی و آرامش را برای ساکنان به ارمغان می آورد.

از دیربازانسان برای رنگ ها نقش نمادین، آیینی و تعیین کننده نظام فکری وفرهنگی قائل بود، چنانچه از گذشته های دور در فضای شهری از رنگ علاوه بر تزیین بنا برای انتقال پیام های خاص نیز استفاده می شده است.

رنگ همچنین ابزاری برای حفظ هویت وخوانایی در شهر محسوب می شود؛ بنابراین به کارگیری آن باید باتوجه به کیفیات فضایی و ویژگیهای محلی باشد.

مقاله حاضر تأثیرات رنگ را بر مؤلفه های مهم کیفیت منظر شهری بررسی نموده و به مقوله مدیریت رنگ وعوامل مؤثر در تهیه پالت رنگی شهر می پردازد.

1-1 ضرورت پژوهش
امروزه عدم استفاده صحیح از رنگ در فضاهای شهری موجب آشفتگی بصری شده است. در حالی که رنگ به عنوان عاملی مهم در فضاسازی، جنبه های عینی و ذهنی منظر شهری را تقویت نموده، فضایی مطلوب و دلنشین و به دور از ناهنجاری های بصری برای شهروندان ایجاد می کند. بنابراین مدیران و برنامه ریزان شهری باید در جهت اجرای سیاست های صحیح و راهبردی و با رویکردی زیباشناختی و جامع نسبت به کاربرد رنگ در فضاهای شهری برای تهیه طرح جامع رنگی شهر طراحی و برنامه ریزی نمایند.

-2 تعریف منظر
به تعبیر"سایمون بل"1 منظر، فرآیندی بین فضای فیزیکی و غیر فیزیکی است. وی در تعریف منظر می نویسد: "منظر آن قسمت از محیط است که ما در آن ساکن بوده و به واسطه ادراکاتمان آن را درک می کنیم. منظر تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی دارد و نباید آن را به اقتصاد یا تصمیمات صرفاً حرفه ای واگذار کرد؛ زیرا بین الگو و فرآیندهای سازنده زمین، ادراک ما از آن ها و پیوند دائمی با زیبایی، ارتباط مستقیمی وجود دارد که جنبه های فیزیکی زمین را به جنبه های ادراکی منظر تبدیل می کند" (بل،.(91:1382

منظر ویژگی های مشهود یک ناحیه از زمین است، شامل:عناصر فیزیکی، فرم زمین، فرم آب ها از قبیل: رودخانه ها، دریاچهها، عناصر زنده، پوشش زمین، شامل: پوشش گیاهی، عناصر ساخته شده به وسیله انسان ها، شامل: کاربری ها، ساختمان ها، ساختارها و عناصر موقتی وگذرا از قبیل نور و شرایط آب وهوایی. ترکیب این عناصر همراه با حضور انسان ها اغلب منظری را خلق می کند که منعکس کننده ترکیب زندگی انسان و مکان است. منظرها و ویژگی هایشان تعیین کننده برداشت از یک مکان است. حسی از مکان که آن را از نقاط دیگر متمایز می سازند (سیف الدینی،.(3:1391 مفهوم منظر برای انسان ها متفاوت است؛ زیرا از یک سو مناظر، تحت فرهنگی مستقل دیده ودرک می شوند و از سویی دیگر هر یک از اقوام و ملل دخالتهایی متفاوت بر حسب شرایط فرهنگی، اقلیمی، تاریخی خود در منظر داشته اند. منظر در دنیای امروز موجودی زنده و پویاست که از یک سو متأثر از انسان ونحوه ارتباط او با محیط و از سوی دیگر با تداعی خاطراتی که در زمان های طولانی در بستر آن روی داده است، بر ارتباط او با محیط تأثیر می گذارد و به دنبال آن، فرهنگ و تمدن آدمیان را تغییر می دهد. منظر را از یک سو نمی توان تنها در کالبد خلاصه کرد؛ چون منظر کیفیت و معنا را هم در بر دارد و از سوی دیگر نمی توان مفهومی

2


تجریدی وانتزاعی دانست؛ چون آن را از طریق کالبد و حواس می فهمیم. لذا منظر پدیده ای است که به واسطه ادراک ما از محیط و تفسیر ذهن، توأمان حاصل می شود؛ در واقع منظر پدیده ای است عینی- ذهنی (آتشین بار،.(49:1388

-3 منظر شهری

منظر شهری واقعیتی است عینی که در مشاهده هر فرد از مظاهر گوناگون و ملموس شهر دریافت می شود. می توان گفت منظر شهری از جنبه های بصری- کالبدی و غیر فیزیکی محیط شکل می گیرد و شامل کلیه اطلاعات موجود از فضا است که توسط حواس انسان دریافت و ادراک می گردد. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران ماهیت منظر شهری عینی بوده و در ارتباط با فرآیند ادراک محیط می باشد. "جهانشاه پاکزاد" در این باره چنین می گوید: " منظر شهری آن بخش از محیط یا فرم شهر است که بر روی کنش و واکنش شخص و نتایج و اعمال وی مؤثر است. در منظر شهری است که بخشی از اطلاعات محیط بالقوه به کیفیتی محسوس (یااطلاعات بالفعل) تبدیل می شود. بدین ترتیب منظرشهری جنبه عینی یا قابل ادراک محیط میباشد که به نوبه خود دارای فرم، عملکرد و معناست (پاکزاد،.(101:1385 بر اساس تعریف "گوردن کالن"1 منظر شهری عبارت است از: " هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری به مجموعه ساختمان ها، خیابان ها و مکان هایی که محیط شهری را می سازند" (کالن،.(1:1377

"کوین لینچ"2 منظر شهری را یک پدیده عینی می داند او معتقد است: " شهر مانند یک بنای نفیس معماری، ساختمانی است که در فضا قد بر می افرازد، با این تفاوت که مقیاسی بزرگتر دارد و تنها با گذشت زمان شکل خود را می یابد" (لینچ،.(9:1392 وی همچنین عوامل متحرک در شهر را به اندازه عوامل ثابت در شکل گیری منظر شهری مؤثر می داند.

"کورش گلکار" در این باره چنین می گوید: " منظر شهری، وسیله ای است که شهر را پدیدار می کند. به عبارت دیکر ترسیمات تجریدی طراحان و معماران تنها در قالب منظر شهری است که به تجربه واقعی و انسانی بدل می شود. از طریق این واسطه یعنی منظر شهر است که ابعاد غیر کالبدی شهر امکان بروز و تجلی خارجی می یابد(گلکار،.( 38:1385 از دیدگاه گلکار منظر شهر تلفیقی سه گانه از منظر عینی، منظرذهنی و منظر عاطفی شهر است که مبنای رفتار قرار می گیرد.

حضور مکرر در هر محیط شهری، در پیش زمینه ذهن، رفتارهای محیطی شهروندان را شکل می دهد. ذهن انسان بر مبنای تأثیرات حسی، تجربه ها ، خاطره ها، حوادث تاریخی و... تصویر ذهنی شهر را ایجاد می کند؛ از این روست که رفتار شهروندان هم به فضاهای شهری شکل می دهد و هم در محیط های شهری شکل می گیرد؛ زیراخلق معنا فرآیندی فعال وخلاق است. در این فرآیند، عین و ذهن یک واحد را تشکیل می دهند و ذهن، جهانی را، که در فرآیند ادراک حس می کند، می آفریند (سیافزاده،.(31:1392

براین اساس موضوع منظر شهری مقوله ای دو بعدی محسوب می گردد: از یک سو به مؤلفه هایمحسوس (وعمدتاً بصری) سازنده فضا می پردازد و از سوی دیگر به شرایط ذهنی فضا، شامل: ابعاد تاریخی، خاطره ای، هویتی و امثال آن ها نظر میکند (اسلامی راد و قاسمی،.(7:1389

قابل ذکر است نظریات گوناگون دیگری در مقوله منظر شهری توسط صاحب نظران مطرح گردیده که علاوه بر جنبه زیباشناختی و مطلوبیت فضا، ابعاد اجتماعی، فرهنگی واقتصادی را نیز مرتبط بر آن دانسته اند. در مجموع می توان گفت منظر شهری در آغاز امری عینی است که به واسطه کیفیت ظهور عوامل فیزیکی شهر موجودیت می یابد و به سبب گذشت زمان و تکرار شدن به عنصر مشترک دهنده افراد جامعه بدل می گردد. از آنجا که منظر شهری، کالبد وکیفیت شهر را توأمان در بر می گیرد، می توان ادعا نمود که ادراک شهر همان تفسیر منظر شهری است، اگرچه منظر شهری در ابتدا از طریق کالبد و

3


احساسات درک می شود؛ اما آنچه بدان معنا می بخشد ذهنیت شهروند است. بنابراین منظر شهری پدیده ای است که از تعامل جنبه های محسوس و غیرمحسوس در شهر حاصل می شود( آتشین بار،.(50:1389

-4 اهمیت رنگ

آفرینش با رنگ آغاز شد و رنگ، در تنوع بی نهایتش موجب دیدن، درک وتشخیص اجسام واشیاء و ویژگی های آنهاست (آیتاللهی،.(7:1381 رنگ یکی از شگفت انگیز ترین صفات هستی ومواهب الهی است. انسان تمامی دانش وتجربه خود را در جهان هستی به وسیله دو عنصر فرم ورنگ دریافت می کند. اشیاء موجود در طبیعت، ابتدا رنگ سپس فرم شان قابل درک میگردد(نامی، .(81:1371 از این رو رنگ عامل مهمی در تغییر میزان دیده شدن هر عنصر بصری به شمار می آید. در واقع رنگ ها لذت شناخت و دیدار پدیده های طبیعی و دست ساز بشر را به ما گوشزد می کنند وهیاهوی تصویری را سامان میبخشند(ورامینی،.(28:1388
زندگی سرشار از رنگ و جلوه های آن است. هر آنچه پیرامون ما قرار دارد، دارای رنگی است که تأثیر آن بر زندگی ما کاملا آشکار است. اهمیت نقش رنگ در زندگی، مفاهیم مختلف و متنوعی از آن را در ذهن انسان ایجاد می کند(حسینی راد،.(98:1384 رنگ به دلیل کاربرد فراوانش در جنبه های مختلف زندگی انسان همواره به عنوان یکی از عوامل و عناصر ضروری مورد توجه بوده است. به همین دلیل تصور جهانی بدون رنگ برای انسان غیر ممکن است؛ زیرا رنگ پدیده ای است که در همه جا حضور دارد و تمام دریافت های عینی به وسیله آن حاصل می گردد.
رنگ یکی از اصلی ترین محرک های بصری است که با عواطف و احساسات بشر نزدیکی دارد و دارای نیروی ویژه ای در انتقال اخبار بصری است. رنگ نه تنها دارای معانی عام است که مورد قبول همگان می باشد، بلکه حاوی معانی رمزی نیز می باشد (داندیس،.( 88:1368 بسیاری از رنگ ها چنان با قرار دادهای اجتماعی و ادراک های فرهنگی و روانی ما الفت گرفته اند که مفهوم کار وفعالیت های روزمره مختلف را به ما یاد آوری می کنند. رنگ ها با مفاهیم ویژه شان آن چنان در زندگی ما رسوخ کرده اند که بدون آن ها قادر به ادامه کار و فعا لیت نیستیم (آیت اللهی،.(8:1381
تسلط بر وجوه بی شمار رنگ، چون فیزیولوژی رنگ، بیان و تفکر تداعی گرایانه نسبت به رنگ، جنبه نمادینآن و ... ما را در ارزیابی صحیح تر نسبت به کاربرد رنگ ها آماده می کند.

-5 ماهیت رنگ
رنگ ها از امواج نور هستند و نوع خاصی از انرژی الکترو مغناطیسی می باشند. "نیوتن"1 در سال 1676 میلادی با استفاده از منشور، نور سفید خورشید را به طیفی از رنگ ها تجزیه کرد(آقاخانی و منتظری،.(16:1387 آزمایش نیوتن اثبات می کند که تفاوت رنگ های طیف، ناشی از اختلاف طول موج آن هاست. نور دارای طول موجی میان 380 الی 760 نانومتر است. امواج کوتاهتر از 380 و بلند تر از 760 نانومتر2 قابل رؤیت نیستند. ادراک یک رنگ از طریق طول موج هایی است که به شبکیه چشم می رسند. وقتی نور به جسم می تابد، جسم متناسب با ویژگی های مولکولی خود ضمن جذب همه رنگ های طیف، یک رنگ را منعکس می کند و چشم انسان طی یک فر آیند پیچیده توسط سیستم عصبی آن را به مغزمنتقل میکند (نامی،.(83:1371

چشم انسان رنگ ها را بر اساس سه ویژگیاز یکدیگر متمایز می کند که عبارتند از: فام، درخشندگی و اشباع.

 

4


الف) فام، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله رنگی (از قرمز تا بنفش) –معادل با نورِ طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند.

ب)درخشندگی، درجه نسبی تیرگی و روشنی رنگ را مشخص می کند. ج)اشباع، میزان خلوص رنگ را مشخص می کند(پاکباز،.(264:1379

-6 تأثیرات فیزیولوژیک و ادراکی رنگ ها

واکنش انسان نسبت به رنگ ها به دو صورت فیزیکی و احساسی – روانی است. آن ها می توانند احساس سلامتی، ناراحتی، انفعال یا فعال بودن را در انسان ایجاد کنند.

رویکرد روانشناختی رنگ به احساس های معینی بستگی دارد که رنگ های عینی در بیننده بر می انگیزند. به عبارت دیگر در این مقوله، رابطه رنگ های عینی با اثرات ذهنی شان مورد نظر است. رنگ های آبی ، بنفش و سبزنسبت به رنگ های زرد، قرمز و نارنجی سردتر به نظر می رسند(همان،.(265 رنگ های گرم تحت عنوان رنگ های مهیج و محرک شناخته می شوند و در این بین رنگ قرمز بیشترین هیجان را در انسان ایجاد می نماید.

تا کنون آزمون های متعددی در مورد واکنش افراد نسبت به رنگ ها صورت گرفته است هرچند که در مواردی نتیجه یکسان نبوده؛ ولی اغلب همانند یا نزدیک به هم بوده اند برای مثال،ضربان قلب و تنفس، با تابش رنگ های مختلف اندازه گیری شده اند و در اکثر موارد چنین نتیجه ای حاصل شده است: قرمز- خیلی تند؛ سبز- آرام و منظم؛ سفید- آرام ولی نا منظم و مواج. علاوه بر این در محیطی به رنگ زرد، اشتباه کمتری رخ می دهد و بر عکس در محیطی به رنگ آبی حد اکثر اشتباهات به ثبت رسیده است. در صورتی که در همان محیط آبی رنگ، کارهای هوشمندانه بهتر انجام می گیرد. از سویی دیگر رنگ ها میتوانند در گستره عاطفی بر ما تأثیرهای متفاوتی بگذارند (آیت اللهی،.(119- 120 :1381
لازم به ذکر است که خصلت بیانی رنگ ها را نمی توان تحت قاعده ای ساده و مشخص در آورد. به طور مثال: رنگ قرمز دارای شخصیتی متکی به خود، مسلط به امور، نیرومند، فعال، پرتحرک، سرشار از حس زندگی ، سرکش و پر هیجان است. در عین حال این رنگ می تواند آزار دهنده، محرکِ عصبانیت و آشفتگی آور باشد. در مقابل، رنگ آبی دارای شخصیتی آرام، تفکر برانگیز، منطقی، خونسرد، لطیف، قابل اعتماد است. رنگ زرد شخصیتی دو گانه دارد. از یک طرف جذاب و محرک و از طرف دیگر شکننده و بی دوام است. در حالت خلوص نمادی از ذکاوت و دانایی است؛ اما به محض رقیق و تاریک شدن نشانه بیاعتمادی و تردید است. زرد رنگی است مهاجم و انعطاف پذیر که به سرعت خاموش می شود و از انرژی می افتد (حسینیراد،.(119:1384

در مجموع می توان گفت تأثیرات روانی رنگ ها از یک سو به شخصیت ونمود هر رنگ و از سویی دیگر به ساختار ذهنی-روانی افراد، احساسات شخصی، تجربیات فردی، خاطرات دوران کودکی و نیز عوامل مختلفی از جمله: عوامل جغرافیایی، فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و ... بستگی دارد. همچنین مفاهیم قراردادی رنگ ها، انگیزش احساس های مختلفی را سبب میشوند. با رنگهای گوناگون می توان دوستی، دشمنی، غم، شادی، گرمی، سردی، عشق، نفرت و... را القاء کرد (سیدصدر،.(135:1386

-7 کاربرد رنگ در شهر

رنگ یکی از جنبههای مهم زندگی شهری است و از جمله خصوصیاتی است که در کنار شکل، ابعاد، جنسیت و بافت هر شیء، حجم یا فضای ان را بر بیننده می شناساند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید