بخشی از مقاله
چکیده
بدون تردید امروزه بقای هر سازمان در درجه اول به کارکنان آن سازمان بستگی دارد، بنابراین موفقیت سازمانها، در گروی کارکنانش است. با پیشرفت روزافزون علم و فناوری کارکنان نیز باید با آن پیش روند و هرروزه بر دانش خود بیافزایند. افزایش آگاهی و دانش اعضای سازمان میتواند بهترین راه برای پاسخ به تهدیدات و استفاده از فرصتها باشد. هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر مدیریت دانش بر هوش سازمانی است. بررسی مطالعات صورت گرفته در این حوزه، تائیدکننده تاثیر مدیریت دانش بر هوش سازمانی است، لذا اگر مدیریت دانش بهخوبی در سازمانها اعمال شود، باعث افزایش هوشمندی سازمان شده و در نهایت سازمان را برای تحقق و دستیابی به رسالتش یاری خواهد رساند.
مقدمه
در سالهای اخیر اهمیت وجود دانش و استفاده از آن برای بقا سازمان غیر قابل انکار است. همچنین با توجه به تغییراتی که مدام در حال رخ دادن است، افرادی میتوانند به بهترین نحو عمل کنند کهه دارای ضهری هوشی باالیی باشند تا بتوانند پاسخگو مسائل پیشآمده خویش باشهند. در سازمانها نیز به همین صورت خواهد بود، سهازمانهها در محهیر رقهابتی کنونی باید با محیر پیش روند و بهناچار سازمان و خهود را بها محهیر وقف دهند و در غیر این صورت از میدان رقابت بیرون خواهند شهد، ههوش سازمانی به سازمان کمک میکند تا با استفاده از ههوش انسهانی و ههوش مصنوعی سازمان را با تغییرات به وجود آمده سازگار سازند. با توجه به اهمیت مدیریت دانش و هوش سازماني در پاسخگویي به مسائل سازمان، مطالعهه ادبیات، وجود شكافهاي بسیاري پیرامون این موضوعات را آشكار میکنهد. بها وجود اهمیت موضوع، هنوز به مطالعات بیشتر براي روشنتر شدن مطل ، احتیها است. هدف از انجام این تحقیق پیدا كردن دالیلهي دال بهر وجهود رابطهه بهین مدیریت دانش و هوش سازمانی است. به عبارتی، این تحقیق بهه دنبهال پاسهخ دادن به این سؤال است كه آیا میان مدیریت دانش و هوش سازمانی رابطهه وجود دارد؟
تحقیقات نشهان مهیدههد کهه اسهتفاده از ههوش سهازمانی1 میتوانهد قهدرت رقابتپذیری یک سازمان را افزایش دهد. ضرورت بررسی هوش سازمانی در ایران، پاسخ به شرایر فعلی و نیهاز مهدیران اسهت. سهازمان بها بهرهگیهری از ههوش سازمانی، اثربخشی استفاده از اطالعات موجهود را در راسهتاي اههداف خهویش افزایش داده و اطالعات از حالت عملیهاتی بهه اسهتفاده در الیهههای اجرایهی سازمان براي استفاده مدیران توسعه داده میشود - طوطیان اصفهانی، طیهاران و زندی، . - 1396 هوش سازمانی، ظرفیت یک سازمان در جههت خلهق دانهش و بهکارگیری راهبردی آن بهمنظور هماهنگی و تطابق با محیر اطراف است و حتی یادگیری سازمانی و مدیریت دانش2 را نیز در برمیگیرد. بهطوریکهه آلبرخت، مفهوم هوش سازمانی را هوش در عمل میخوانهد و بهه بهاور وی، رهبران بهتنهایی قادر به هوشمند سازی سهازمان نخواهنههد بهود، بلکهه تمامی افراد متعلق به سازمان در ایهن فرآینهد سههیماند - صهابری فهر، . - 1396 هوش سازماني با تمركز بر درك دانهش و یهادگیري موجه خلهق سهازمان هوشمند میشود. سازماني كه یاد میگیرد دانش را هوشهمندانه مهدیریت كنهد. یادگیري سازماني جزء كلیدي هوش سازماني است .براي اینكهه ههوش سهازماني افزایش یابد، سازمان باید قادر باشد كه یاد بگیرد و خود را با شرایر جدیهد انطباق دهد .اما فقر با داشتن توانایي یادگیري و قابلیت انطبهاق نمیتهوان رشد هوش سازماني را تضمین كرد .عوامل دیگري مثل برنامهریزی استراتژیك یا مدیریت در میان كاركنان، فرهنگ مشاركت و مهواردي دیگهر از اجهزا اساسهي و ضروري براي یهادگیري سهازماني، و ههوش سهازماني است - سهرداری، موسهوی و بهرامی،. - 1395 آلبرچ اعتقاد دارد همانگونه که در دنیاي انسانی و در حیات پرتالطم بشري انسانهایی موفّق و کارا خواهند بود که داراي هوشهی سرشار و بهرهمند از درجه هوشی باال باشند، بیتردید این انسانهها بها بهرهگیري از هوش خدادادي خود خواهند توانست بر مسائل و مشکالت زندگی خود فائق آیند. قطعا در دنیاي سازمانی نیز وضع به همینگونهه خواههد بود، بهخصوص اینکه در عصر حاضر هرچه زمان به جلوتر میرود بها توجهه به پیشرفت علوم، فنون، پیدایش نیازها و چالشهاي جدید، سازمانها نیز پیچیدهتر و اداره آنها نیز مشکلتر میشود. این معنا زمهانی پراهمیهت خواهد شد که بپذیریم در هر سازمان امروزي عالوه بر منبع عظیم و خهالّق انسانی هوشمند، فناوریهای هوشمندي نیز در فرآیند عملکرد سهازمانهها نقش مؤثری ایفا میکنند - میرزایی، . - 21 :1395
مبانی نظري
واژه مدیریت دانش در سال 1986، توسر كارل ویگ مطرح شد. وي مدیریت دانش را خلق دانش به گونه نظاممند، آشكار و سنجیده و نیز بهکارگیری آن بهمنظور حداكثر كردن اثربخشي دارایيهاي دانشي سازمان، تعریف كرد. مركز بهرهوری و

