بخشی از مقاله

مقدمه و معرفی تحقیق :

ما نه تنها در هزاره جدید، که در عصر جدید زندگی می کنیم. در این دوره، اصطلاحات گوناگونی مثل عصر فرا صنعتی - هوبر1، - 1999 عصر اطلاعات - شاپیرو و واریان2، - 1999 موج سوم - هوپ و هوپ3، - 1997 یا جامعه دانشی برای توصیف وضعیت کنونی به کار میروند. صرف نظر از اصطلاحات مذکور، اغلب صاحب نظران معتقدند یکی از موضوعات مطرح شده در این دوره، مفهوم مدیریت دانش است؛ مفهومی که هیجان ایجاد کرده باعث بحث و مناظره فراوان شده است.

مدیریت دانش رویکردی است که به سرعت در حال تکامل است و به چالشهای اخیر برای افزایش کارایی و بهبود اثر بخشی فرآیندهای تجاری محور، همراه با نوآوری مستمر، توجه دارد. نیاز به مدیریت دانش بر اساس رشد اداراکی جامعه تجاری، از این واقعیت سرچشمه میگیرد که دانش در عملکرد سازمانی و دسترسی به مزیت رقابتی پایدار عنصری مهم تلقی میشود . مدیریت دانش در واقع حافظه گذشته سازمان است که به عنوان یک پیشگویی کننده قابل اعتماد برای رویارویی با تغییرات مداوم و مستمر محیطی مورد نیاز است .

در عصر حاضر که عدم قطعیت و عدم اطمینان به عنوان یک فرض اصلی پذیرفته میشود، شرکتها ناچارند که دائماً دانش جدید را خلق نموده و پس از انتشار آن در سازمان آن را در محصولات و خدمات ارایه شده به مشتریان تجسم عینی بخشند. در حال حاضر کشورهای پیشرفته با سرمایهگذاریهای کلان در زمینه مدیریت دانش از منافع آن به طور گسترده بهره میبرند که با کمال تأسف در کشورمان تا کنون به صورت جدی و سازمان یافته روی این موضوع اقدام نشده است.

بانک جهانی در سال 2002 بار دیگر بر اهمیت داراییهای دانشی ملتها تاکید کرد و توجه به دارایی دانشی را به عنوان راهی برای مشارکت کشورهای در حال توسعه در انقلاب دانش به شمار آورد که میتواند در کاهش فاصله بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته نقش تعیین کنندهای ایفا کند . برای دستیابی به توسعه مبتنی بر دانایی، مدیریت دانش یک رکن اساسی به شمار میرود.

چنانچه دانش به صورت اصولی مدیریت نشود و دانش فردی به دانش جمعی تبدیل نگردد نمیتوان دانش را به عنوان رکن توسعه قلمداد کرد. بنابراین مدیریت دانش به عنوان یک ضرورت برای دولتمردان و دست اندرکاران مدیریت و برنامهریزی برای توسعه در سطح ملی و بین المللی مطرح است . بیشتر تحقیقات انجام گرفته دانش را در دو بعد دانش ضمنی و صریح مورد توجه قرار دادند.

دانش ضمنی، دانشی است که در مهارت افراد، حافظهها، ارزشها، بینشها و نگرشها قرار دارد.دانش صریح، دانشی است که قابل ثبت و ضبط، تدوین و آرشیو شدن است . مدیریت دانش را مدیریت سیستماتیک دانش سازمانی که فرآیندهای خلق، جمعآوری، سازماندهی، ذخیره، پخش، استفاده و بهرهبرداری از دانش را برای تولید ارزشهای تجاری و جمعآوری نتایج رقابتی در بر دارد، تعریف کردهاند.

یکی از ملزوماتی که برای مدیریت دانش ضروری است، فراهم آوردن زیرساختهای لازم برای انجام آن است. تا مادامی که زیرساختهای لازم فراهم نیامده است مدیریت دانش و تلقی آن به عنوان محور توسعه و اقتصاد ملی تحقق نخواهد یافت.

همچنین امروزه انسان در آستانه ورود به عصری نوین ایستاده که عصر خلاقیت و نوآوری6 و ارزشآفرینی است که ارزشی در حد تاریخ کامل بشری در یک دوره کوتاه مدت، اما بیشتر از تمامی اعصار گذاشته بوجود آورده است. این کارآفرینی7 عظیم بستری به پهنای استعدادهای بشری گستراند تا در آن حس دگرگونی و خود شکوفایی طلبی انسان به شدت در تکاپو باشد.

در عصر خلاقیت و نوآوری، سازمانها نه با بازوی کارگران و نه با کار فکری دانشگران، که با توان نوآوری انسانهای آفریننده می-گردند. ژوزف شومپیتر8 کارآفرینی را موتور توسعه اقتصادی و لوکوموتیوران این توسعه را کارآفرین معرفی کرد. وی با تاکید بر این که کارآفرینی یعنی مدیریت فرصت، بیان میکند که شرکتهای جدید، شرکتهای قدیم را از بین میبرند؛ این فرآیند از راه چرخه نوآوری و کارآفرینی انجام میشود. همچنین از نظر جوزف شومپیتر کارآفرینان تجاری نوآورانی هستند که اهداف اقتصادی را دنبال میکنند.

آنهاهمیشه در جستجوی تغییر، واکنش هوشمندانه به تغییر و حداکثر استفاده از تغییرات هستند.. به همین ترتیب کارآفرینی سازمانی نیز شاخصها و موضوعات متعددی را شامل میشود، و در نتیجه تحت تاثیر عوامل مختلف قرار میگیرد . کارآفرینی در سازمانهایی قابل اجرا خواهد بود که رهبری سازمانی تعهد و پایبندی ویژهای به خلاقیتهای فردی تقبل هزینههای احتمالی ابتکار و ابداع داشته باشد. در چنین سازمانی افراد و عوامل سازمانی از آن روی که خود را در بند مقررات انعطافناپذیر و خشک بروکراتیک ندیده و مجال پیشرفت و بهبود را در محیط کاری خویش مشاهده میکنند، انگیزه و تمایل بیشتری به ماندگاری در سازمان و تلاش در جهت نیل به اهداف سازمانی احساس خواهد نمود .

تعریف کارآفرینی توضیح و نشان میدهد تحقیق و مطالعه درباره: -1 کارآفرینان؛ -2 منابع فرصتها؛ -3 شناسایی، کشف و ایجاد فرصتها؛ -4 استفاده از فرصتها؛ -5 ایجاد ارزش -6 شرایطی که منجر به تبیین بیشترکارآفرینی به عنوان ابزار قوی برای توسعه و رشد کشورهامیشود.مدیریت دانش با فراهمکردن عناصر مرثر زیاد میتواند برای تسریع کارآفرینی بکار برده شود

اگر یک سازمان یا یک جامعه به دنبال یک وسیله برای فعالیت کارآفرینی است. بهترین پیشنهاد برای این کار مدیریت دانش است. علاوه بر این شروع شدن سیستم دانش در یک سازمان، دانش افراد آن سازمان را اثبات میکند، که اجاره میدهد افراد به صورت گروهی در یافتن فرصتهای کارآفرینی باشند که این امر میتواند منبعی برای رشد سازمانها باشد

شکل2-23نقش مدیریت دانش در تسریع کارآفرینی

با توجه به اهمیت بکارگیری مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی و تاثیر مولفههای آن - خلق دانش، انتقال دانش و بهکارگیری دانش - بر ایجاد کارآفرینی و رابطه تنگاتنگ این دو متغیر با یکدیگر در جهت بهبود عملکرد و پیشرفت سازمان، زمینه اجرای این پژوهش فراهم شده است.

اخیراً تحقیقاتی در زمینه رابطه مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی و در داخل و خارج از کشور انجام شده است. ولی تحقیقاتی که به بررسی رابطه هر دو متغیر تحقیق یعنی به بررسی ارتباط مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی بویژه در سازمان های ورزشی پرداخته باشند، بسیار اندک است.

محمدزاده وهمکاران - 1391 - به بررسی رابطه مدیریت دانش با کارآفرینی اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت پرداختند. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین مدیریت دانش و مولفه های خلق دانش، تسهیم دانش و استتقرار دانش با کارآفرینی رابطه معناداری وجود دارد.ضمن اینکه ابعاد خلق دانش، تسهیم دانش و استقرار دانش می تواند کارآفرینی را پیش بینی می کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید