بخشی از مقاله

طراحی مراکز آب درمانی با رویکرد معناگرا

چکیده:
هدف از تحقیق حاضر، پژوهش و طراحی در راستای ایجاد مرکزی با مفهوم شناسایی آب به عنوان کانسپتی معناگرایانه است. در جهت تأمین پشتوانه نظری طرح، اطلاعات مورد نیاز در زمینه شناخت مفاهیم آب و ارتباط آن با معماری گردآوری شد. مراکز و نمونه های مورد مشابه نیز مورد بررسی قرار گرفتند و بستر طرح هم تحلیل گردید. یافته های حاصل از تحلیل فوق مبنای تدوین مبانی نظری و عمل طراحی، دستیابی به الگوهای مناسب و گردآوری طرح و برنامه فیزیکی قرار گرفت و در نهایت پس از دستیابی به طرح نهایی در غالب مرکز آبدرمانی معرفی گردید. به این ترتیب، با اینکه آب، از عوامل طبیعی اثرگذار بر معماری و شهرسازی محسوب می شد، در نتیجه ، آب، که به عنوان سرچشمه حیات، جایگاه ویژه ای در تفکر و معماری ایرانی داشت، در سطح زیستگاه ها تبلور کالبدی یافت و شهرها و آرمان شهرها را معنا بخشید.

۱- مقدمه:
آب این ماده حیاتی در پیدایش تمدن های بشری و ساخت شهرها در جهان، به ویژه در ایران، همواره نقش تعیین کننده ای داشته است. سابقه استفاده از آب به عنوان عنصری درمانی به قرن ها پیش باز می گردد. خواص درمانی آن و امکاناتی که در دسترس افراد قرار می دهد، سبب شده که دستیابی به این عنصر شفابخش در هر سرزمینی موهبتی برای آن کشور محسوب گردد. امروزه علم پزشکی در حال پیشرفت های چشم گیری است. با توجه به حل بسیاری از دردها و امراض لاعلاج به این نتیجه رسیده اند که داروها خود سبب عوارض جانبی بعدی می شوند و علت آن استفاده از داروهای شیمیایی ساخته دست بشر است. تحقیقات و مطالعات نشان می دهد که درمان از راه طبیعی بهتر بوده و عوارض جانبی به دنبال نخواهد داشت. بدین منظور استفاده از داروهای گیاهی و آب معدنی (آب درمانی) و دیگر روش های طبیعی توصیه می شود. کشورهای دارای چشمه های آب معدنی تمام تلاش خود را صرف استفاده بهینه پزشکی و اقتصادی از این منابع طبیعی می نمایند. چشمه های آب معدنی یکی از پتانسیل های توریستی کشور به شمار می رود که امروزه توجه زیادی به آن ها می شود . سرزمین ایران از نظر جغرافیایی و آب و هوایی از مناطق خشک و همیشه با مشکل کم آبی و خشکسالی روبه رو بوده است، و جود سدهای قدیمی و آثار باقی مانده شبکه های آبیاری و قنات ها، همه نمونه هایی از نبرد مردم کشور ما با دیو خشکی و بی آبی است. همین کمبود آب و وجود بیابان های خشک بود که حرمت نهادن ویژه به آب را در میان مردم ایران در گاه باستان به وجود آورد. در فرهنگ ملی ما، آب را مظهر روشنایی دانسته اند و آن را نماد پاکی می دانند. در گذشته ای نه چندان دور، هیچ خانه ای نبود که حوضی در آن نباشد، حوض های زیبا و کوچک و بزرگ با کاشی های آبی فیروزه ای نماد مشخص زندگی در هر خانه ای بود. در همه دوران تاریخی معماران ما آب را در مجموعه های خود وارد می کردند و گنجینه ای از خصوصیات فیزیکی، مذهبی و اسطوره ای را به خدمت می گرفتند تا معماری آنان از غنای بیشتری برخوردار باشد. چنان که می دانیم نزد ایرانیان از روز گاران بسیار کهن آب مانند آتش مقدس بوده به گواهی اوستا و همه نامه های دینی پهلوی و بسیاری از نویسندگان یونان و روم و هردوت و..... ایرانیان آب و آتش را بزرگ می پنداشتند و می ستودند و آلودن آنها از گناهان بزرگ به شمار می رفت آب خواه شیرین و خواه شور چه رود و چه دریا در خور ستایش و نیایش است. در یک کلام می توان گفت که آب رمز کل چیزهایی است که بالقوه وجود دارند، سرچشمه، منشاء و زهدان همه امکانات هستی است. آب پایه و اساس سراسر جهان است ، ذات رستنی هاست، اکسیر بی مرگی است، شربت ابدیت، موجب طول عمر است، بخشنده نیروی آفرینندگی است و اصل هر درمانی است. در حقیقت آب شفا بخش است و همه بیماری ها را دور و درمان می کند. معماری هنری است که سعی دارد تلاش آدمی را به بالا سوق دهد و از این رو مقدس است. بشر برای ساخت خانه، معبد و یا هر بنای دیگری از زمین شروع می کند و به سمت آسمان پیش می رود. از زمین به آسمان رسیدن به معنای قدسی شدن و همنشینی با خدایان بوده است. هر بنایی که بشر می سازد یادآور کوه نیز هست که ربطی است میان زمین و آسمان. کوهی که جایگاه خدایان بوده و ناجی نسل بشر در اسطوره طوفان نوح. بشر برای ساخت اولین بناها و یا بهتر است بگوییم اولین خانه ها از دسترسی ترین مصالح بهره برد. از آب و خاک. دو عنصر مقدس از چهار عنصر اولیه با هم آمیخته شدند تا بعدها نیز آتش و مواد در کار داخل شوند و مسکن و معبد آدمی شکل می گیرد. بنابراین گزاف نیست اگر پیوند آدمی با معماری را ، میراث کهن انسان با چهار عنصر اولیه طبیعت بدانیم . از این میان هر چند که نقش خاک پر رنگ تر می نماید، اما وجود آب همان عنصری که همواره به سویش برمی گردیم مثل همیشه لطافت را در این هنر به ارمغان می آورد. از دیرباز نقش آب در معماری در اقلیم ما و فرهنگ های مختلف نمادی بارز داشته است. در معماری ایران، گویی آب را دعوت کرده ایم که در منزل مان باشد، خودنمایی کند و مشعوفمان سازد. هر گاه فراتر از یک نیاز، خانه سازی بار فرهنگی می گیرد معماری پدید می آید و آب در زندگی انسان جایگاه هنری پیدا می کند. اگر به جغرافیای شهر های ایران توجه کنیم به وابستگی میان زندگی شهری و دسترسی به منابع آب پی خواهیم برد | ۷ |

۲- بیان مسئله:
انسان مجموعه ای است پیچیده از روح و ذهن و جسم. همانگونه که جسم آدمی به غذا نیازمند است، ذهن و روح او نیز طالب عناصری است که به او آرامش ببخشد. در جامعه شهری که ساختمانهای بلند و خیابانها و زندگی ماشینی همه جا را احاطه کرده است، جلوه های زیبایی و هنر، بهترین پناه برای روح خسته و آرامش طلب آدمی است. امروزه در شهرها شاهد عناصری با یافت سخت مثل یتن و ... به جای عناصر طبیعی (پوشش گیاهی) هستیم. لذا باید با به کارگیری عناصری که بافت نرم دارند، گوشه عزلت و زیبایی فراهم کرد تا به روان انسان آرامش بخشید. این مکانها می توانند پارکها و باغ های شهری یا مراکزی با الهام از عناصر طبیعی باشند. آب یکی از این عناصر به شمار میرود و چه در حالت سکون و چه در حالت حرکت نوازش دهنده روح انسان است. حرکت و موسیقی آب، در جلوه گری بیشتر فضای سبز نقشی در خور توجه دارد. میتوان آب را به صورت جویبار و چشمه برای نقاط آرام و بی سر و صدا و به صورت آبشار و فواره های بزرگ برای نقاط پرازدحام و شلوغ طراحی کرد. در ایران باستان آب پیام آور روشنایی و پاکی به شمار می رفت و از ارزش زیادی برخوردار بود. شاید به علت اینکه ایران کشوری کم آب بوده، این مایع حیاتی بین ایشان قدر و منزلتی والا داشته است. آب در نزد ایرانیان نه تنها برای رفع نیازها مورد استفاده قرار می گرفته، بلکه از لحاظ معنوی و روحی نیز تاثیر بسیاری داشته است. آب با قابلیت های مختلف خود مانند حیات، تازگی، درخشندگی، پاکیزگی، رونق و رواج روشنایی، سکون و آرامش و تحرک، احساس های متفاوت در روح و روان انسان گذارده است. به همین دلیل همواره در مکانهایی که ساخته دست بشر هستند، به صورتهای مختلف برای خود جا باز کرده است. این مساله در رابطه با مکانهایی مانند پارک یا باغ یا مراکزی گه جلوه گر نماد آب و مفهوم آن به عنوان حیات بخش بیشتر چشمگیر است. زیرا عنصر آب به عنوان یکی از زیباترین زمینه های دید و یکی از موارد تکمیلی فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد. البته در این مکانها وجود آب برای پاکیزگی محل و آبیاری درختان و گلها یا استفاده برای سرویس های بهداشتی، ضروری و پراهمیت است. هر مکانی که بتوان نیازهای اجتماعیاقتصادی جامعه را برطرف کند، به چشم و لازم می آید و به طور کل می توان بیان کرد که همه این موارد سعی در راحتی و آرامش برای انسان ها را دارد. همه ما بنا به دلایل مختلفی گذارمان به مراکز مختلفی که برگرفته از عناصر طبیعی باشده، افتاده است. اما رفتن به یک مرکز با عنوان آب درمانی و عملکرده های چندمنظوره آن میتواند دلایل متعددی داشته باشد، پس آنچه یک مرکز آب درمانی را از یک باغ بزرگ یا یک پارک آبی و..... متمایز میکند، چند منظوره بودن آن است.

۳- ضرورت تحقیق
مهمترین اهداف و ضروریات تحقیق مذکور را می توان در چند مولفه ی زیر بیان نمود: ۱- فضاهای عمومی در حال حاضر هیچ گونه تعریف کاربردی بومی ندارند و اکثراً فضاها شکل و شمایل وارداتی دارند و رفتارهای ناشی از آنها اکثراً با بستر فرهنگی ما خوانایی ندارد، لذا پرداختن تجربیات معماری بومی در پهنه جهان و آروین های آن در معماری ایران زمین نیز، خود گواه تاکیدی بر اندیشه ی فرم زایی ملاحظات اقلیمی در معماری است و می تواند نقش مهمی در باززنده سازی داشته باشد. ۲- در جهت کاهش مصرف بی رویه انرژیهای فسیلی و آلوده شدن بیشتر شهرها، ازبین رفتن فضای سبز و طبیعی و کاهش ضایعات جسمی و روحی در ارتباط با به کارگیری بیش از حد تکنولوژی، بهتر است مجددا در جهت استفاده از عوامل اقلیمی و برقرار نمودن ارتباط گسسته بین انسان و طبیعت تلاش شود.

۴- اهداف پژوهش:
۱- طراحی مرکز آب درمانی با توجه به شناخت تاثیرات فیزیولوژیکی و درمانی آب.
۲-ایجاد فضایی درمانی، فرهنگی و تفریحی برای اقشار مختلف جامعه.
۳- تاکید بر موضوع آب به عنوان محور اصلی و اهمیت آن در زندگی سنتی ایرانیان - یادآوری مفاهیم انکار ناشدنی آب به عنوان سمبل هستی و منبع زندگی و پاکی و برکت.
۴- استفاده بهینه از چشمه های معدنی که جزء منابع طبیعی با ارزش کشور هستند.
۵- جذب توریست به کشور و گسترش صنعت گردشگری
۶- برقراری ارتباط میان انسان و طبیعت - دلپذیر کردن روند درمان و ادغام آن با تفریح و آرامش روانی.

۵- سؤالات تحقیق:
معماری به عنوان تجسم کالبدی تصورات و عقاید آدمیان، در ارتباط مستقیم با آب است به نحوی که حضور آن، در زندگی روزمره را ملموس تر گرداند. جایگاه آب به دلیل نقش حیاتی آن در چرخه زندگی و کمبود در ایران مرکزی نیز ارزشمندتر گردیده است. سوالی که مطرح می باشد توجیه دلایل حضور آب در معماری است. آیا حضور آب در حاشیه معماری قرار دارد و یا عنصری در متن است؟ توجه به آب در معماری تنها به دلیل نقش آن در حیات موجودات است و یا نقشی ورای آن دارد؟ صور مختلف آب در معماری و باغسازی چگونه نمود پیدا می کند؟

۶- فرضیه های تحقیق:
تاثیر عظیم آب در معماری ایران به نحوی است که حتی برخی بناهای اصلی شهر و حتی شهرها در کنار آن شکل گرفته اند. وجود یک سرچشمه و منبع آب دلیلی موجه برای ساختن تلقی می شده است. نمود آب در معماری به عنوان عنصری اصلی و مرکزی تلقی شده و معماری در اطراف آن قرار می گیرد، شکل و فرم به مکان ها می بخشد، رابط و پیوند دهنده فضاهای مختلف به یکدیگر می شود، به صورت جاری و گذرا از داخل محیط می گذرد و یا به صورت منظرین و نمایشی نمود پیدا می کند. این گزینه ها ممکن است به صورت منفرد و یا توامان در یک محیط تجلی یایند، اما در هر حال نشانگر ویژگی های نمادین آب است.
۷- آب :
"آب الفبای آبادانی است". ریشه این کلمه در اوستایی (آپ ap)، در سانسکریت آپا (apa)، در پارسی باستان (آap) و بالاخره در پهلوی آب (ap) می باشد || ۳ | آب این ماده حیاتی در پیدایش تمدن های بشری و ساخت شهرها در جهان، به ویژه در ایران، همواره نقش تعیین کننده ای داشته است. سابقه استفاده از آب به عنوان عنصری درمانی به قرن ها پیش باز می گردد. خواص درمانی آن و امکاناتی که در دسترس افراد قرار می دهد، سبب شده که دستیابی به این عنصر شفابخش در هر سرزمینی موهبتی برای آن کشور محسوب گردد.

۸- آب و معماری:
چرخه آب همواره مانند یک زنجیره ممتد و یکپارچه ادامه دارد و هر قطره از آب این سیاره نقشی در چرخه آب ایفا می کند. آب
هرگز متعلق به یک زمان یا یک مکان مشخص نیست. چرخه آب، مرزها و رنگ ها و مذاهب را نمی شناسد. از قیود زمینی فراتر می رود و ابعاد آسمانی پیدا می کند || ۲ || آب نه فقط ترکیبی از مولکول های اکسیژن و هیدروژن، بلکه مضمون مجموعه ای از قصه هاست. طراح و معماری که آب را در مجموعه خود وارد میکند، گنجینه ای از خصوصیات فیزیکی، اسطوره ها و تمثیل ها را به خدمت می گیرد که به کار او قدرت و غنا می بخشد. ارتباط کنونی ما با آب، میراث پیوند کهن انسان با آن است. گذشت قرن ها، تمثیل ها را قوت بخشیده و آن را از جزر و مد هزاره ها مصون نگه داشته است. معماری از تمامی ویژگی های آب بهره می گیرد و از همین روست که رابطه انسان و آب در معماری سرزمین های گوناگون، آیینه ی فرهنگ ها می شود. معماری آب - تاریخی از مفاهیم فواره ها، چشمه های اساطیری، رودها و نهرهای ارتباط دهنده، آب های راکد و رویاها، دریاهای بی نهایت، جزایر منزوی است. اسطوره های آب و سهمی که در معماری ایفا می کند، از جنگل های انبوه آمازون گرفته تا باغ های ژاپنی و گذرگاه ها و نیز همگی با عنصر آب هویت یافته اند. مردم نیازمند ارتباط با گذشته هاواسطوره ها و مذاهب اند و با آنهاست که احساسی از جهان حاضر به دست می آورند. معماری تنها استفاده از مصالح یا ترکیب فرم های خالی نیست، چرا که فواره ها، باغ ها و بناها معنایی ییش از آنچه فواره ی پمپی برای چهار پایان تشنه داشته است، خواهد داشت. کاربرد آب در معماری باید منعکس کننده ی برداشت و تفکر طراحان، سازندگان و ساکنان از طبیعت باشد، در غیر این صورت برداشت ما از طبیعت چگونه خواهد بود و چگونه باید آن برداشت را ارائه داد؟ باغ پیامی ظریف و در عین حال گویایی دارد که در این جهان هر قطره از آب با تمامی آب های جهان مرتبط است و خود شاهکاری از تلفیق احساسات. باید با ترکیب مناسب آب و معماری، بتوانیم برای خود مکانی در میان طبیعت در برگیرنده مان خلق کنیم. در تعالیم اسلامی هر عنصر طبیعی و از جمله آب، یادآور - نشانه و سمبل موضوعات و مفاهیم و ارزش های معنوی و روحانی یی است که در راس آنها توجه به قدرت و علم الهی مطرح است. لکن امروزه بیش از آنکه اصول و ارزش ها و مفاهیمی که نشانه ها و سمبل ها به آنها اشاره دارند مورد توجه قرار می گیرند، خود نشانه ها مورد توجه قرار گرفته اند. چگونگی ارتباط مجدد و احیای فرهنگ استفاده از آب نیاز به بازنگری در روش های طراحی دارد. بازنگری ای که در فرآیند آن اولین گام عبارت است از شناخت حکمت و فلسفه آب به عنوان مظهر حیات و سپس تدوین مبانی طراحی جهت چگونگی کاربرد آن با تاکید بر هر دو بعد مادی و معنایی آن || ۱ || حضور آب در آتشکده ها و معابد پیش از اسلام و مساجد در دوران اسلامی به وضوح مشاهده می شود. همچنین وجود عنصر آب در باغ ایرانی، نمادی از بهشت ازلی است، به طوریکه آب نمادی از حقیقت روانی است که از پای درخت زندگی سرچشمه گرفته و در سراسر جهان هستی (باغ ) جاریست و اشاره به آن حقیقت ازلی دارد. حضور آب در باغ های نگارگران ایرانی بیانگر مفاهیم عمیق اسلامی، عرفانی و ایرانی می باشد || ۲ ||

۹ - معناگرایی :
از منظر جهان بینی اسلامی، پدیده های عالم دارای دو وجه ظاهری و باطنی، صورت و معنا هستند. در حیطه هنر و معماری، توجه به جنبه باطنی آثار و پدیده های هنری، منجر به نگرشی در طراحی معماری می گردد که «معناگرایی» نام دارد. رویکرد معناگرا در طراحی معماری، تلاشی برای بیان آگاهانه معانی مستتر در پس کالبد معماری است و تلقی و تعریف معمار معناگرا از مقوله «معنا، نقش مهمی در نگرش معناگرایانه وی دارد. در این نگرش، مفاهیمی چون توحید، وحدت در عین کثرت و تجلی پروردگار در عالم خلقت تبیین شدهاند. ابزارهای معماریاز جمله هندسه، نور و فضای تهی می توانند در بیان مفاهیم منبعث از فرهنگ و جهان بینی اسلامی مورد توجه معناگرایان قرار گیرند. «رویکرد معناگرا یا سنتگرا» دغدغه شناخت نمادها و معانی و مفاهیم نهفته در اثر معماری را دارد. در طراحی معماری، آنجا که توجه معماران به وجه باطنی کالبد معماری است، رویکرد با معناگرا مطرح می شود. معناگرایی توجه به معنا و باطن است؛ بیش از آنکه توجه به ظاهر و صورت باشد. معنای لغوی واژه « معنا»، واژگانی چون مراد، مفهوم و سخن، حقیقت و باطن است. در واقع آنچنان که از معانی لغوی «معنا» بر می آید، «معنا»، جنبه درونی، باطنی و غیر صوری هر چیز و حامل مقصود اصلی است؛ به عبارت دیگر «معنا، اصل و حقیقت اشیاء و پدیده ها است. نظریه های ویتروویان در باب مقوله های موثر در طراحی معماری را در سه عنوان زیر می توان خلاصه کرد:
- فرم یا صورت: وجود مرئی ساختمان
- کار کرد: کاری که ساختمان برای ما انجام می دهد.
- معنا: مقوله ای از اندیشه ها که ساختمان می تواند ارائه کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید