بخشی از مقاله

مروري بر اپيدميولوژي ديابت بارداري در ايران
خلاصه
مقدمه : هرچند ديابت بارداري يکي از عوارض شناخته شده ي آبستني مي باشد، اپيدميولوژي آن در ايران به طور منظم بررسي نشده است . هـدف از ايـن مطالعه ، مرور داده هاي منتشر شده درباره اپيدميولوژي ديابت بارداري در ايران مي باشد.
روش ها: سايت هاي مـدلاين ، www.sid.ir، www.magiran.com ،www.iranmedex.com و www.irandoc.ac.ir تـا سـال ١٣٨٧ جستجو و فهرست مراجع مقاله هاي مربوط بررسي شد.
يافته ها: تعداد ٢٠ مطالعه شامل ٤ مقاله ي چاپ شده به زبان انگليسي و ١٦ مقاله به زبان فارسي واجد شرايط بررسي بودند که شـامل ٢٠٩٨٥ شـرکت کننده و ٨٢٦ مورد ديابت بارداري بود. شيوع ديابت بارداري ٣.٩ درصد (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٤.١٩-٣.٦٤ درصد) بود. اين يافته بين مطالعـه هـايي که در تهران انجام شده بودند، ثبات بيشتري داشت و در بين ساير مناطق کشور شيوع آن از ١.٣ تا ١١.٩ درصد متغير بود؛ علت اين تفاوت هـا مـي توانـد تفاوت هاي روش غربال گري و معيارهاي تشخيصي بوده يا ناشي از وجود اقوام مختلف ايران باشد که مقايسه ي شيوع ديابت بارداري را در نقاط مختلـف کشور دشوار مي سازد. با وجود اين ، ديابت بارداري با سن ، شاخص توده ي بدني و تعداد بارداري رابطه داشته است . عـدم وجـود معيارهـاي يکسـان بـراي غربال گري يا تشخيص ديابت بارداري از محدوديت هاي مطالعه هاي اين بررسي متون بود.
نتيجه گيري : يافته ها نشان مي دهند که ديابت بارداري در بين زنان باردار ايراني شايع است و بررسي شيوع ديابت بارداري در تمام استان هاي کشـور بـا يک دستورالعمل يکسان غربال گري و تشخيصي و همچنين در نظر گرفتن عوامل خطر و تفاوت اقوام مختلف ضروري به نظر مي رسد.
واژگان کليدي : ديابت بارداري ، اپيدميولوژي ، مطالعه ي مروري ، عوامل خطر، ايران .

مقدمه
ديابت بارداري اختلال در تحمل کربوهيدرات هـا اسـت که بـراي نخسـتين بـار در طـي آبسـتني تشـخيص داده مي شود (١). هر چند آبستني يـک حالـت عـدم تحمـل کربوهيـدرات اسـت ، ديابـت بـارداري تنهـا در نسـبت معدودي از زنان آبستن ايجـاد مـي شـود (٧-٣ درصـد) (٢). با پيشـرفت آبسـتني ، افـزايش مقاومـت بـافتي بـه انسولين باعث درخواست انسولين بيشـتر مـي شـود؛ در بيشتر آبستني ها اين درخواسـت تـأمين مـي گـردد و در نتيجه ، تعادل بين مقاومت به انسولين و توليـد انسـولين فراهم مـي شـود. ولـي اگـر مقاومـت غلبـه کنـد، زنـان هيپرگليسمي مي شوند و در ايـن شـرايط سـطح گلـوکز خون در طي بارداري بـالا رفتـه ، علائـم ديابـت در زن آبستني که پيشـتر ديابـت بـرايش مطـرح نبـوده اسـت ، آشکار مي گردد. اين حالت اغلب در نيمه ي آخر آبستني روي مي دهد؛ به طوري که مقاومت به انسولين به نحـو پيش رونده تا هنگـام زايمـان افـزايش مـي يابـد. بعـد از زايمان ، در اغلب موارد ايـن پديـده بـه سـرعت ناپديـد مي گردد. ديابت بارداري نيز، نظير ديابت نوع ٢، هـم بـا مقاومت به انسولين و هـم بـا ترشـح انسـولين معيـوب همراه است (٥-٢). اين دو اختلال عوامل خطر مشابهي داشــته ، در جمعيــت معــين شــيوع و اســتعداد ژنتيکــي مشابهي دارند؛ به طـوري کـه از نظـر اتيولـوژي معلـوم نيست کدام يک مقدم بر ديگري است (٦).
راه کار توصيه شده در پنجمين کنفرانس بـين المللـي ديابــت بــارداري (٢٠٠٧) جهــت غربــال گــري ديابــت بارداري اين است که عوامل خطـر ديابـت بـارداري در تمام زنان آبستن در نخستين مراجعه بررسي شود؛ اقـوام و نژاد کم خطر با شيوع کم ديابـت ، عـدم ابـتلاي اقـوام درجه اول به ديابت ، سن زير ٢٥ سال ، وزن طبيعي قبـل از آبستني ، وزن طبيعي زمان تولد، عدم سابقه ي عوارض مامايي و عدم سابقه ي اختلال هاي قند خون ، کـم خطـر تلقي شده ، نيازي به انجام آزمايش قند خون به صـورت معمول ندارد. زناني که در خطر متوسـط مـي باشـند، در هفته هاي ٢٨-٢٤ آبستني بـا ٥٠ گـرم گلـوکز خـوراکي
(GCT) غربـال شـده ، در صـورت پاسـخ غيـر طبيعـي ، آزمون تحمل گلوکز خوراکي (OGTT) براي آنان انجام شود؛ يا اين که به صورت يک مرحله اي از ابتدا آزمون تحمل گلوکز خوراکي براي آنان انجام شود. ولي زناني که پرخطر محسوب مـي شـوند، يعنـي افـراد چـاق ، بـا سـابقه ي ديابـت خـانوادگي ، بـا سـابقه ي قبلـي ديابـت بارداري ، اختلال در متابوليسم گلوکز يا گلـوکزوري ، در نخستين زمـان ممکـن طبـق دسـتورالعمل فـوق مـورد ارزيابي قرار گيرند و در صورت منفي بودن آزمون ، بـار ديگر در هفته هاي ٢٨-٢٤ آبستني يا هر زمـان کـه فـرد علامت دار شد، آزمون تکرار گـردد. در صـورتي کـه در آزمون تحمل گلوکز خوراکي دو مقدار يا بيشتر بـيش از مقادير توصيه شده بود، فـرد مبـتلا بـه ديابـت بـارداري محسوب مي گردد (١).
بــا انتخــاب معيــار قنــد mg.dl ١٣٠ در آزمــون غربال گري GCT (٥٠ گرم گلـوکز خـوراکي )، نتيجـه ي آزمون در ٢٠ تا ٢٥ درصد زنان آبستن مثبت مـي شـود و ٩٠ درصد زنـان مبـتلا بـه ديابـت بـارداري نيـز غربـال مي گردند؛ در حالي که با قرار دادن آستانه ي mg.dl ١٤٠، آزمون در ١٤ تا ١٨ درصد زنان آبستن مثبت مي شـود و در مقابل ٨٠ درصد زنان آبستن مبتلا به ديابت بـارداري غربال مي شوند (٧). هر دو آسـتانه ممکـن اسـت مـورد استفاده قرار گيرند و طبق نظر انجمـن ديابـت امريکـا و انجمن زنان و زايمان امريکا، هر دو آستانه غيـر طبيعـي مي باشند ولي با آستانه ي ١٣٠ ميلـي گـرم در دسـي ليتـر موارد مثبت کاذب افزايش مي يابنـد (٩-٨). البتـه معيـار تشخيصي ديابت بارداري همان طور که پيشتر بيان شـد، بــر اســاس OGTT و بــا معيــار Carpenter- Coustan مي باشد (١٠).
در پژوهش هاي انجام شده در سطح دنيا ميزان شيوع ديابت بارداري متفاوت گزارش شده اسـت (١٣-١١) و معلوم نيست اين تفاوت محسـوس جغرافيـايي ، معـرف تفاوت نژادي يا جغرافيايي است يا ناشـي از روش هـاي متفــاوت غربــال گــري مــي باشــد. همچنــين در ســاير گزارش ها بر اساس سن جمعيت ، غربال گري همگاني يا غربــال گــري افــراد پرخطــر و معيــار بـه کــارگيري در تشخيص ديابت بارداري ، شيوع متفاوت ١ تا ١٤ درصد گزارش شده است (١٣-١١).
هرچند ديابت بارداري يکي از علل شـناخته شـده ي عوارض آبستني است ، شيوع و اپيدميولوژي آن در ايران به طور منظم بررسي نشـده اسـت . يـک مسـأله ، تمـايز ديابت بارداري از ديابتي مي باشد که پيشتر وجود داشـته ولي تشخيص داده نشده است . در نتيجه ، ميزان مراقبـت باليني در يک جامعه مي تواند اثـر عمـده اي بـر بـرآورد شيوع ديابت بارداري در يک جمعيت معين داشته باشد.
اين مطلب ، به ويژه در جمعيت هـاي پرخطـري صـحت دارد که در آنـان ديابـت نـوع دو در سـنين پـايين روي مي دهـد (١١). بـه عـلاوه ، پژوهشـگران از برنامـه هـاي غربال گري مختلف و معيارهاي تشخيصي متفاوت براي ديابت بارداري استفاده مي کنند که مقايسه ي آن هـا را بـا هم دشوار مي سازد. بر همـين اسـاس ، هـدف پـژوهش حاضر نيز بررسي شواهد اپيـدميولوژيک دال بـر شـيوع ديابت بارداري در پژوهش هاي انجام شده در ايران بود.
روش ها
راهکارهاي جستجوي متون
جهـت بررسـي مقـالات چـاپ شـده در ايـن زمينـه ، پژوهشگران به بررسي سايت هـاي مقالـه هـاي فارسـي شـامل سـايت هـاي جهـاد دانشـگاهي (www.sid.ir)، www.magiran.com و www.iranmedex.com و نيز با مراجعه به سايت www.irandoc.ac.ir به بررسي پايان نامه ها و با مراجعه به مدلاين به بررسي مقاله هـاي زبان انگليسي از سال ١٣٧٤ تـا سـال ١٣٨٧ پرداختنـد.
همچنين فهرست منابع مقاله هاي شناسايي شـده بـراي يافتن مطالعه هاي بيشتر مـرور شـد. واژه هـاي کليـدي مــورد اســتفاده عبــارت از ديابــت بــارداري ، ديابــت حاملگي ، Gestational diabetes، اپيدميولوژي ، عوامل خطر و شيوع بود.
معيارهاي واجد شرايط بودن
تعداد ٢٠ مطالعه ي اپيدميولوژي ، واجـد شـرايط بـراي اين مرور شناخته شد. ١٩ مطالعه مقطعـي و ١ مطالعـه هـم گروهـي (Cohort) بـود؛ ٤ مقالـه در نشـريه هـاي انگليسي زبان و ١٦ مقالـه در نشـريه هـاي فارسـي بـه چاپ رسيده بود (٣٣-١٤). هر گاه چند مقالـه از يـک پايگاه اطلاعاتي به چاپ رسيده بود، تنهـا جديـدترين مقاله در نظر گرفته مي شد؛ همچنـين ، تنهـا مقالـه هـاي چاپ شده در مجله هاي فارسي در نظـر گرفتـه شـد و مقاله ي انگليسي سه مطالعه (٣٠، ٢٧، ١٨) را که هم در مجله هاي انگليسي و هم در مجله هاي فارسي به چاپ رسيده بود، حذف کرديم . پس در مجموع ١٧ مقالـه ي پژوهشي بين سال هاي ٨٧-١٣٧٤ در ايران انجام شـده بود که ٩ پژوهش در اسـتان تهـران و مـابقي در سـاير نقاط ايران بود.
استخراج دادهها
اطلاعات راجع به نشر (نام خانوادگي نويسـنده ي اول ، سال انتشار و ...)، طـرح مطالعـه ، تعـداد آبسـتني هـاي مطالعه شده ، تعداد ديابت بارداري ، سن ، سـنجش قنـد خون ، و عوامل خطر از هر مقالـه توسـط دو مرورگـر مستقل استخراج شد. عـدم توافـق بـين مرورگـران بـا بحث برطرف شد. از آن جايي که مطالعه ها نامتجـانس
(هتروژن ) بودند، آن ها را به طور کمي بـا هـم ترکيـب نکرديم و آمارها طبق آنچه در مطالعه هاي اصلي منتشر شده بود، گزارش گرديد. هر گـاه ٩٥ درصـد دامنـه ي اطمينان گزارش شده بود، ما نيز آنر ا گزارش نمـوديم .
اگر ٩٥ درصد دامنه ي اطمينان وجود نداشت ، مقدار P را گزارش کرديم .
يافته ها
ويژگي هاي مطالعه ها: ١٧ مطالعه ي مستقل (٣٣-٣١، ٢٩-٢٨، ٢٦-١٤) ضوابط ورود به اين بررسي را داشتند (جداول ١و ٢). ٩ مطالعه (٢٣-١٩، ١٧-١٤) در استان تهران (جدول ١) و ٨ مطالعه (٣٣-٣١، ٢٩-٢٨، ٢٦-٢٤) در ديگر استان هاي ايران انجام شده بود (جدول ٢). ٨ مطالعه براي تشخيص ديابت بارداري از معيارهاي Carpenter- Coustan، ٤ مطالعه از معيارهاي NDDG( The National Diabetes Data Group)، 2 مطالعه از هر دو معيار، ١ مطالعه از قند خون ناشتا و قند خون دو ساعت بعد و ١ مطالعه نيز از قند خون ناشتا و قند خون ١ و ٢ ساعت بعد از مصرف ٧٥ گرم گلوکز خوراکي استفاده کرده بودند (جدول هاي ١ و ٢). در مجموع اين ١٧ مطالعه شامل ٩٨٥ ٢٠ زن آبستن و ٨٢٦ مورد بروز ديابت بارداري بود.
نخستين مطالعه ي تهران (١٤) از مهر ١٣٧٩ تا اسفند ١٣٨٠ بر روي ٢٢٢١ نفر از زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه هاي وابسته به دانشگاه علوم پزشکي تهران با هدف تعيين شيوع ديابت بارداري و برخي عوامل مرتبط با آن انجام شد. در اين مطالعه ي غربال گري ، آزمون GCT براي همه ي زنان آبستن در هفته هاي ٢٦ بارداري انجام شد و در صورت نتيجه ≥ ١٣٠ ميلي گرم در دسي ليتر، آزمون OGTT براي افراد انجام گرفت ؛ شيوع ديابت بارداري با معيار Carpenter-Coustan در اين مطالعه ٤.٨ درصد (با ٩٥ درصد فاصله ي اطمينان : ٥.٧-٣.٩ درصد) به دست آمد. از ميان عوامل خطر تنها عامل سن ، سابقه ي فاميلي ديابت و شاخص توده ي بدني بالا با ديابت بارداري مرتبط بود.
دومين مطالعه ي تهران (١٥) در سال ١٣٨١ در ٥ کلينيک وابسته به بيمارستان هاي دانشگاه علوم پزشکي تهران بر روي ١٢٠٩ زن باردار جوان تر از ٢٥ سال انجام شد. موارد شناخته شده ي ديابت از مطالعه خارج شدند. همه ي بيماراني که در اين آزمون مقادير گلوکز

دکتر محسن جانقرباني و همکار
برابر يا بيشتر از ١٣٠ ميلي گرم در دسي ليتر داشتند، آزمون تشخيصي تحمل گلوکز ١٠٠ گرم ٣ ساعته را انجام دادند. بر اساس اين آزمون و ملاک تشخيصي Carpenter- Coustan، ديابت بارداري تشخيص داده شد که بر اين اساس ، ٢.٢٣ درصد (٢٧ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٣.٢-١.٥ درصد) مبتلا به ديابت بارداري بودند؛ ١٦ نفر از اين افراد (٥٩.٢٥ درصد) هيچگونه عامل خطر شناخته شده اي نداشتند.
در سال ١٣٨١ سومين مطالعه ي تهران (١٦) با نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي در ١٠٨ روستاي استان تهران به منظور بررسي شيوع ديابت بارداري در زنان آبستن مناطق روستايي استان تهران انجام شد. براي همه ي زنان آبستن آزمون تحمل گلوکز خوراکي با ٥٠ گرم گلوکز انجام گرديد. معيار تشخيص در آزمون غربال گري ، گلوکز ≥ ١٤٠ ميلي گرم در دسي ليتر بود و افراد با قند بالاتر براي انجام OGTT معرفي مي شدند.
معيار تشخيص ديابت بارداري ، معيار NDDG بود. بر اساس اين پژوهش ، در ٨٢٠ زن مورد بررسي ٢.٣ درصد (١٩ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان ، ٣.٥٩- ١.٤٠ درصد) به ديابت بارداري مبتلا بودند. ميانگين شاخص توده ي بدني و سن مبتلايان بالاتر بود. شيوع ديابت بارداري در زنان زير ٣٠ سال ١.٨ درصد و در زنان بالاي ٣٠ سال ٤ درصد بود. شيوع ديابت بارداري در زنان با سابقه ي زايمان نوزاد درشت بيش از دو برابر، با سابقه ي مرده زايي حدود سه برابر، با سابقه ي سقط جنين بيش از سه برابر، با سابقه ي خانوادگي ديابت بيش از دو برابر و با سابقه ي زايمان هاي متعدد چهار برابر زنان بدون اين سوابق بود.


همچنين در سال ١٣٨١ پژوهش ديگري (١٧) بر روي ٢٤١٦ زن آبستن مراجعه کننده به ٥ درمانگاه دانشگاهي شهر تهران به منظور بررسي همراهي يافته هاي باليني و آزمايشگاهي با شدت اختلال تحمل کربوهيدرات در دوران آبستني در مقايسه با افراد طبيعي انجام شد. موارد شناخته شده ي ديابت آشکار از مطالعه خارج شدند؛ آزمون GCT براي غربال گري همگاني با معيار ≥ ١٣٠ ميلي گرم در دسي ليتر و آزمون OGTT با معيار Carpenter-Coustan براي تشخيص ديابت بارداري به کار برده شد. بر اساس اين پژوهش ، شيوع ديابت بارداري ٤.٧ درصد (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٥.٦٠-٣.٨٨ درصد) بود و مبتلايان به ديابت بارداري در مقايسه با افراد طبيعي ، گليکوزوري ، پلي هيدرآمنيوس ، پروتئينوري ، افزايش وزن و شاخص توده ي بدني بالاتري داشتند.
در طي سال هاي ٨١-١٣٨٠ نيز مطالعه اي (١٩) با هدف مقايسه ي شيوع ديابت بارداري بر اساس معيارهاي Carpenter- Coustan و NDDG به غربال گري ١٢٠٠ زن آبستن مراجعه کننده به يک درمانگاه آبستني شهر تهران پرداخت . براي همه ي بيماران ، با توجه به وجود يا عدم وجود عامل خطر، در نخستين مراجعه يا در هفته هاي ٢٨-٢٤ بارداري GCT انجام شد و در صورتي که نتيجه ≥ ١٣٠ ميلي گرم در دسي ليتر بود، آزمون OGTT انجام گرفت ؛ نتايج آزمون OGTT بر اساس دو معيار اندازه گيري NDDG و Carpenter- Coustan بررسي و با يکديگر مقايسه گرديد. نتايج اين مطالعه نشان داد که بر اساس معيار Carpenter- Coustan ٦.٩ درصد (٨٣ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٨.٥-٥.٥٥ درصد) افراد و بر اساس معيار NDDG، ٣.٦ درصد (٤٤ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٤.٨٩-٢.٦٨ درصد) افراد به ديابت بارداري مبتلا بودند.
مطالعه اي ديگر (٢٠) با بررسي ٥١٠٧ پرونده ي زنان باردار در بيمارستان جواهري تهران در طي سال هاي ٨٥- ١٣٨٢ به بررسي شيوع ديابت بارداري و مقايسه ي ميانگين سني مادران مبتلا و سالم پرداخت .
البته معيار تشخيص آن بر اساس نتايج آزمون هاي قند خون ناشتا و آزمون تحمل گلوکز با مصرف ٧٥ گرم گلوکز خوراکي در هفته هاي ٢٨-٢٤ آبستني بود. براي زناني که ٢ معيار از ٣ معيار زير را داشتند، تشخيص ديابت بارداري داده مي شد: قند خون ناشتاي (FBS) بيشتر از ٩٥ ميلي گرم در دسي ليتر، قند خون (BS) بيشتر از ١٨٠ ميلي گرم در دسي ليتر يک ساعت پس از تجويز ٧٥ گرم گلوکز خوراکي و قند خون بيشتر از ١٥٥ ميلي گرم در دسي ليتر دو ساعت بعد از تجويز ٧٥ گرم گلوکز خوراکي . بر اين اساس ، شيوع ديابت بارداري در مجموع ٣.٣ درصد (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٣.٧٨-٢.٨٠ درصد) به دست آمد و همچنين گروه سني ٣٩-٣٠ سال بيشترين فراواني ابتلا به ديابت بارداري را داشتند.
شيرازيان و همکاران (٢١) نيز به مقايسه ي معيارهاي تشخيصي مختلف براي ديابت بارداري توسط انجمن ديابت آمريکا، سازمان جهاني بهداشت و انجمن ديابت بارداري استراليا بر اساس آزمون تحمل گلوکز خوراکي ٧٥ گرمي پرداختند. در اين مطالعه ٦٧٠ زن باردار سالم طي يک مطالعه هم گروهي در هفته هاي ٢٦-٢٤ بارداري تحت آزمون تحمل گلوکز خوراکي ٧٥ گرمي قرار گرفتند؛ ديابت بارداري به ترتيب در ٦.١ درصد (٤١ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٨.٢١-٤.٤٣ درصد)، ١٢.١ درصد (٨١ نفر)
(٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٢٤.٦٠-٩.٦٢ درصد) و ١٨.٨ درصد (١٢٦ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان :
٢١.٨٠-١٥.٨٠ درصد) بر اساس معيارهاي انجمن ديابت آمريکا، سازمان جهاني بهداشت و انجمن ديابت بارداري استراليا تشخيص داده شد. ميزان توافق بين هر سه معيار تشخيصي از نظر آماري معني دار بود.
فقط زناني که با معيار سازمان جهاني بهداشت مثبت شده بودند سطح گلوکز ناشتا و يک ساعت بعد پايين تر و گلوکز ٢ ساعت بعد بالاتري نسبت به زنان تشخيص داده شده با دو معيار ديگر داشتند.
کاشاني زاده و همکاران (٢٢) نيز با بررسي ٢٤٦ زن آبستن فاقد عامل خطر براي ديابت بارداري به بررسي ارزش آزمون ٥٠ گرم گلوکز خوراکي پرداخته ، در افراد مثبت آزمون تحمل گلوکز خوراکي را نيز انجام دادند. در اين پژوهش ميزان شيوع ديابت بارداري ٤.٤ درصد (١١ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٧.٨٦- ٢.٢٥ درصد) به دست آمد. حساسيت و ويژگي اين آزمون در اين پژوهش به ترتيب ١٠٠ و ٨٤.٦ درصد به دست آمد.
کمالي و همکاران (٢٣) به منظور بررسي ارتباط نتيجه ي آزمون ٧٥ گرم گلوکز خوراکي با عوارض نامطلوب دوران بارداري ، ٤٥٠ زن آبستن را در هفته هاي ٢٨-٢٤ آبستني تحت اين آزمون قرار دادند و بر اساس معيارهاي انجمن ديابت آمريکا افرادي را که دو يا بيش از دو نمونه ي غيرطبيعي داشتند، به عنوان ديابت بارداري در نظر گرفتند؛ بر اين اساس ٢.٩ درصد افراد (١٣ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٤.٨٩-١.٥٤ درصد) مبتلا به ديابت بارداري بودند.
همچنين در اين پژوهش ارتباط معني دار آماري نيز بين آزمون غربال گري مثبت با برخي مشخصات فردي مادر از قبيل سن ، وزن ، شاخص توده ي بدني ، تعداد آبستني ها، گلوکوزوري ، سطح قند خون ناشتا و نيز سابقه ي زايمان زودرس ، مرگ جنين و ماکروزومي ديده شد (٠.٠٠١ = P).
بر اساس پژوهش هاي انجام شده در ساير مناطق ايران ، نخستين پژوهش ، پايان نامه ي دکتراي حرفه اي پزشکي (٢٤) مي باشد که در سال ١٣٧٣ به بررسي شيوع ديابت بارداري در زنان مراجعه کننده به درمانگاه هاي چهار بيمارستان شهر يزد پرداخت ؛ البته معيارهاي اين پژوهش قند خون ناشتاي (FBS) بيشتر از ١٠٥ ميلي گرم در دسي ليتر، قند خون (BS) بيشتر از ١٢٠ ميلي گرم در دسي ليتر بود است ؛ در اين مطالعه ١٤٣٠زن باردار سالم مورد بررسي قرار گرفتند که بر اين اساس در ٥٣ نفر ديابت بارداري تشخيص داده شد و شيوع ديابت بارداري ٣.٧ درصد (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان ٤.٨٢-٢.٧٩ درصد) به دست آمد.
پژوهش بعدي (٢٥) از بوشهر مي باشد که در سال هاي ٧٩-١٣٧٧ با هدف غربال گري انتخابي بر اساس گلوکز ٥٠ گرمي روي زنان آبستن شهر بوشهر انجام گرديد. در اين پژوهش ٩١٠ زن باردار ٢٨-٢٤ هفته در درمانگاه ديابت دانشگاه بوشهر تحت غربال گري GCT قرار گرفتند و در صورت نتيجه ≥ ١٤٠ ميلي گرم در دسي ليتر براي آنان OGTT انجام شد و بر همين اساس ، ١.٧٥ درصد افراد (١٦ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٢.٨٤- ١.٠١ درصد) مبتلا به ديابت بارداري بودند و سن ، شاخص توده ي بدني و سابقه ي خانوادگي ديابت مهمترين عوامل خطر شناخته شدند.
در سال هاي ٧٩-١٣٧٨ (٢٦) شيوع ديابت بارداري در شهر شاهرود بررسي شد. در اين مطالعه با انجام GCT و غربال گري ١٣١٠ زن آبستن در هفته هاي ٢٨-٢٤ آبستني و با معيار GCT ≥ ١٣٠ ميلي گرم در دسي ليتر و آزمايش OGTT با معيار Carpenter- Coustan به تشخيص ديابت بارداري پرداخته شد؛ در نتيجه ٤.٨ درصد افراد (٦٣ نفر) (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٦.١١-٣.٧٢ درصد) مبتلا به ديابت بارداري بودند. همچنين ١٥.٩ درصد افراد مبتلا به ديابت بارداري و ٥٧.٨ درصد افراد سالم هيچيک از عوامل خطر ديابت بارداري را نداشتند.
در سال هاي ٨٢-١٣٨١ (٢٨) فراواني ديابت بارداري در شهر بابل بررسي شد. در اين مطالعه که بر روي ٤١٠ زن آبستن انجام شد، همه ي بيماران پرخطر از نظر ديابت در سه ماهه ي نخست و بقيه در هفته هاي ٢٨-٢٤ آبستني تحت آزمون GCT قرار گرفتند و در صورت GCT ≤ ١٣٥ ميلي گرم در دسي ليتر، آزمون OGTT انجام شد و بر اساس معيار Carpenter- Coustan تشخيص ديابت بارداري مطرح گرديد؛ در نتيجه براي ٤.٧ درصد (٩٥ درصد دامنه ي اطمينان : ٧.١٥-٢.٨١ درصد) کل بيماران تشخيص ديابت بارداري مطرح شد و همچنين بين افزايش سن و شيوع اختلال تحمل گلوکز رابطه ي مستقيم مشاهده شد.
در سال هاي ٨٢-١٣٨١ شيوع ديابت بارداري در شهر بندر عباس بررسي شد (٢٩). در اين مطالعه ، ٨٠٠ زن آبستن مراجعه کننده به درمانگاه هاي مامايي شهر بندر عباس در هفته هاي ٢٨-٢٤ بارداري مورد غربال گري قرار گرفتند و در صورت وجود GCT ≤ ١٣٠ ميلي گرم در دسي ليتر، تحت آزمون OGTT قرار گرفتند؛ بر اساس معيار NDDG در اين جامعه شيوع ديابت بارداري ٦.٣ درصد (٩٥ درصد فاصله ي اطمينان : ٨.٤-٤.٧ درصد) و بر اساس معيار Carpenter- Coustan ٨.٩ درصد (٩٥ درصد فاصله ي اطمينان : ١١.٣-٦.٩ درصد) به دست آمد. در اين پژوهش ميانگين سن ، ميانگين شاخص توده ي بدني ، تعداد بارداري و فشار خون سيستولي افراد مبتلا به طور معني داري بالاتر از افراد سالم بود.
در سال هاي ٨٣-١٣٨٢ شيوع ديابت بارداري و عوامل خطر آن در شهر اصفهان بررسي شد (٣١). در اين مطالعه ١١١٢ زن آبستن در هفته هاي ٢٨-٢٤ بارداري بدون سابقه ي ديابت تحت آزمون GCT قرار گرفتند و در صورت وجود GCT ≤ ١٣٠ ميلي گرم در دسي ليتر، آزمون OGTT براي آنان انجام شد؛ بر اساس معيار Carpenter- Coustan شيوع ديابت بارداري در اين جامعه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید