بخشی از مقاله


تغییر رفتار به کاربرد مجموعه ای از اصول و فنون یادگیری گفته می شود که هدف آن اصلاح رفتار فرد است و در ان هم ایجاد و افزایش رفتارهای مطلوب مورد نظر است و هم کاهش و حذف رفتارهای نامطلوب.تغییر رفتار اغلب با رفتاردرمانی معادل به کار می رود زیرا هردوروش بر اصول مشترکی مبتنی هستند.با وجود این هدف رفتاردرمانی غالبا درمان اختلالات رفتاری بیماران روانی است در حالی که هدف تغییر رفتار به طور عمده اموزش مهارتهای تحصیلی و اجتماعی به کودکان عادی و عقب مانده و اصلاح مشکلات رفتارهای تحصیلی و اجتماعی انان و نیز کمک به رفع مشکلات رفتاری نوجوانان بزهکار و ناسازگار است.


فرض بنیادی روشهای تغییر رفتار و رفتار درمانی این است که رفتارهای بهنجار و نابهنجار هر دو از اصول روانشناختی مشابهی پیروی می کنند.

برنامه تغییر رفتار:
تغییر دهنده رفتار پیش از ان که عملا دست به کار شود باید برنامه کار خود را مشخص کند و در این برنامه هدف روش و سایر مراحل کار خود را به دقت تعیین نماید بنابراین پیش از معرفی فنون مختلف تغییر رفتار ابتدا برنامه تغییر رفتار را توضیح می دهیم.برنامه تغییر رفتار دارای مراحلی به شرح زیر است:
تعیین هدف:


نخستین مرحله تنظیم برنامه تغییر رفتار تعیین هدف برنامه است.برای تعیین هدف برنامه ابتدا باید رفتاری را که قرار است در ان تغییر ایجاد شود مشخص کرد.در اصطلاح تغیر رفتار به این رفتار رفتار اماج گویند.
هدفهای برنامه تغییر رفتار عبارتند از افزایش کاهش نگهداری و گسترش رفتار اماج.
معلم در تنظیم برنامه تغییر رفتار می تواند هدفهای گوناگون

تحصیلی و غیر تحصیلی را انتخاب نماید مثلا افزایش دادن تعداد مسایلی که دانش اموز باید حل کند یا تعداد صفحاتی از کتاب که باید بخواند افزایش دادن زمان ارام نشستن دانش اموز در کلاس و گوش دادن به درس معلم یا افزایش دادن میزان مشارکت او در فعالیتهای کلاسی کاهش دادن بی انضباطی دانش اموز و مزاحمتهایی که برای سایر دانش اموزان فراهم می کند.
تعیین وضع فعلی رفتار و رسم خط پایه:


بعد از تعیین هدف برنامه معلم باید سطح فعلی وقوع رفتاری را که می خواهد تغییر دهد (رفتار آماج)به دقت اندازه بگیرد و آن را به صورت نموداری رسم کند.اگر هدف برنامه تغییر رفتار معلم این باشد که رفتار ساکت نشستن و گوش دادن دانش اموز را در کلاس افزایش دهد باید بداند که دانش اموز فعلا چند درصد از اوقات کلاس را صرف این کار می کند.مثلا اگر معلم بخواهد با استفاده از روش تقویت مثبت (عمل ازمایشی)رفتار ساکت

 

نشستن و گوش دادن به درس را در دانش اموز افزایش دهد بعد
از مدتی تقویت منجر به ایجاد تغییر رفتار در رفتار دانش اموزش در جهت مطلوب می شود.
انتخاب روش تغییر رفتار:


تغییر رفتار جنبه های گوناگون دارد.زمانی هدف از اجرای ان افزایش دادن یا نیرومند ساختن یک رفتار ضعیف است گاه منظور ان گسترش یا تعمیم رفتار به موقعیتهای تازه است زمانی قصد ان محدود کردن رفتار به زمینه ای مشخص است بعضی اوقات هدف ان نگهداری و ادامه رفتاری است که نشانه هایی از ضعف در ان دیده می شود و بالاخره گاه منظور از ان کاهش دادن رفتارهای نا خواسته است.برای هر یک از این منظورها تعدادی روش یا فن تغییر رفتار وجود دارد که معلم می تواند از میان انها روش یا روشهایی را که برای هدف برنامه خود مناسب می داند انتخاب کند.

انتخاب وابستگیهای رفتار:
پس از تعیین روش تغییر رفتار مرحله بعدی انتخاب وابستگی رفتار است.وابستگی به رابطه بین رفتار و پیامدهای محیطی ان اشاره می کند.وابستگیها هم به طور طبیعی اتفاق می افتند و هم می توان انها را به طور عمدی ترتیب داد.وقتی شخصی زیر باران می رود خیس می شود.خیس شدن وابستگی طبیعی زیر باران رفتن است.وقتی دانش اموزی به سوال معلم جواب درست می دهد معلم او را تشویق میکند.تشویق معلم وابستگی عمدی ترتیب داده شده از سوی معلم است.


برای مثال وابستگی نمره دادن به حل مسایل ریاضی از سوی دانش اموزان را می توان به شرح زیر بیان کرد:
اگر دانش اموز مسایل درس ریاضی خود را در کلاس به موقع حل کند و حداقل90% درصد انها را درست حل نماید به او نمره 20داده خواهد شد اگر90-80درصد انها را درست حل کند نمره 17

دریافت خواهد کرد و اگر80-70 درصد مسایل را درست حل کند نمره او 15خواهد بود.
روشهای افزایش رفتار:
در این قسمت روشها و فنونی را مورد بحث قرار می دهیم که هدف انها افزایش خزانه رفتار دانش اموز است.گاه دیده می شود که دانش اموزی از عهده انجام کاری بر می اید اما ان کار را به دفعات لازم انجام نمی دهد مثلا سلام کردن را یاد گرفته است اما به ندرت به افراد بزرگتر از خود سلام می کند یا می تواند مسایل درس حسابش را حل کند اما در این کار سستی نشان می دهد.روشهای این بخش در مواردی از این قبیل به کار می روند.
تقویت مثبت:


روش تقویت مثبت تقریبا همان روش متداول پاداش است که همه معلمان با ان اشنا هستند و ان را غالبا مورد استفاده قرار می دهند.با این حال بین پاداش و تقویت مثبت اندک تفاوتی وجود


دارد که روانشناسان را بر ان داشته است تا به جای پاداش از اصطلاح دقیقتر تقویت مثبت استفاده کنند.در پاداش دادن افراد هدف ما به طور عمده قدردانی وسپاسگزاری از اعمال گذشته انها است و گر چه پاداش یک رفتار معمولا به تکرار ان می انجامد هدف ما از پاداش دادن رفتار ضرورتا تکرار ان رفتار در اینده نیست.اما در تقویت مثبت هدف الزاما تکرار رفتار است یعنی اگر پس از تقویت یک رفتار احتمال وقوع ان رفتار در شرایط همسان آتی افزایش نیابد گفته می شود که تقویت صورت نگرفته است.تقویت مثبت بهترین و موثرترین روش افزایش رفتار است.معلم کلاس اول دبستان تصمیم می گیرد هر وقت دانش اموزان موقع ورود به کلاس به او سلام کنند با لبخند زدن به هنگام جواب دادن به سلام انها رفتار سلام کردن انها را تقویت کند.این امر منجر به افزایش سلام کردن دانش اموزان خواهد شد.

 


انتخاب تقویت کننده های مناسب:
تقویت کننده های مختلف بر افراد مختلف تاثیرات متفاوت دارند.همچنین تاثیر یک تقویت کننده واحد بر یک فرد معین در شرایط مختلف متفاوت است.بنابر این لازم است در استفاده از تقویت کننده ها در شرایط گو ناگون و با افراد مختلف این نکته به خوبی مورد توجه قرار گیرد.شناسایی انواع تقویت کننده ها معلم را در استفاده درست و موثر ا زتقویت مثبت یاری می دهد.


تقویت کننده های نخستین:
تقویت کننده های مثبت نخستین ذاتا اثر تقویتی دارند و از ویژگی های انها این است که نیازهای فیزیولوژیکی جاندار را ارضا می کند مانند اب غذا هوا و خواب.استفاده ا زاین نوع تقویت کننده در شرایط اموزشگاهی بسیار محدود است.با وجود این کسانی که با کودکان خردسال و عقب ماندگان سروکار دارند می توانند از غذا به عنوان یک تقویت کننده نیرومند استفاده کنند.

 

تقویت کننده های شرطی:
این تقویت کننده ها در اصل خاصیت تقویت کنندگی نداشته اما در اثر مجاورت با تقویت کننده های نخستین خاصیت تقویتی پیدا کرده اند.جایزه نمره ستاره مدرک مقام پول و نظایر انها تقویت کننده های شرطی هستند.تقویت کننده های شرطی در محیط اموزشگاه کاربرد فراوان دارند و معلمان می توانند از انها برای مقاصد مختلف اموزشی بهره گیرند.
فوریت تقویت:


یکی دیگر از اصولی که رعایت انها اثر بخشی تقویت را افزایش می دهد فوریت ان است.پژوهشها نشان دادند که تقویت فوری از تقویت دیر ایند در ایجاد یادگیری سریع موثرتر است (اسکینر 1938) رینالدز (1968،ص29)مطلب را بدین شرح بیان کرده است:وقتی رفتاری با تاخیر تقویت شود یعنی بین انجام رفتار و وقوع تقویت فاصله بیفتد ممکن است در این فاصله رفتارهای

 

دیگری نیز به جز رفتار مورد نظر از ازمودنی سر بزند.
مقدار تقویت:
اصل مهم دیگری که هنگام اجرای برنامه تقویت باید رعایت شود مقدار تقویت است.تصمیم گیری در باره مقدار تقویت به عوامل مختلفی بستگی دارد.اگر قرار است تقویت کننده نخستین به کار برده شود میزان محرومیت ازمودنی از ان تقویت کننده عامل مهمی است که باید در نظر گرفته شود.اگر ازمودنی گرسنه است و مدتی از دریافت غذا محروم مانده مقدار کمی غذا برای او تقویت کننده موثری خواهد بود. در این حالت دادن غذا به مقدار کم و به دفعات زیاد از دادن غذا به مقدار زیاد و به دفعات کم موثرتر است.زیرا اگر غذا یکباره به مقدار زیاد داده شود ازمودنی خیلی زود سیر می شود و از دادن پاسخ سر باز میزند.
تازگی موقعیت و تقویت کننده:
اصل دیگری رعایت ان موجب افزایش اثربخشی تقویت

میشودتازگی موقعیت است .پژوهشها نشان داده اندکه افرادموقعیتهای جدید یادگیری و انجام فعالیتهای تازه را به موقعیتها و فعالیتهای تکراری ترجیح می دهند (میلنسون 1967).میلنسون از یافته های پژوهشی خود درباره این مطلب چنین نتیجه گیری می کند که "با یکسان بودن سایر عوامل ازمودنی ها اغلب ترجیح می دهند خود را در موقعیت ها ی تازه بیابند ." همچچنین بهتر است معلمان سعی کنند تا از روشهای تقویتی متنوع استفاده کنند و برای مدتی طولانی از یک تقویت کننده به طور تکراری استفاده ننمایند.


تقویت منفی :
علاوه بر تقویت مثبت تقویت منفی نیز سبب افزایش رفتار می شود اما تفاوت این دو روش در ان است که در تقویت مثبت ارائه تقویت کننده مثبت رفتار را نیرومند می سازد در حالی که در تقویت منفی حذف تقویت کننده منفی یا فرار از ان منجربه

نیرومندی رفتار می شود .


تقویت منفی مانند تقویت مثبت از پدیده های معمولی زندگی روزانه است . کودکی که تازه راه رفتن را اموخته است اگر هنگام راه رفتن قدم اشتباهی بردارد زمین خواهد خورد و عضوی از بدنش درد خواهد گرفت و بعد برای احتراز از زمین خوردن خواهد کوشید تا از انجام ان حرکت غلط جلوگیری به عمل اورد. اگر کفش تنگی به پا کنیم ان کفش پای ما را ازار میدهد و ان را از پا بیرون می اوریم و خود را از ازار ان خلاص می کنیم .
روشهای ایجاد رفتارهای تازه:


در این قسمت هدف برنامه تغییر رفتار اموزش رفتارهایی است که از قبل در خزانه رفتار دانش اموز موجود نیستند.هر چند که تهیه مقدمات برای اجرای این روشها به مقدمات اجرای روشهای افزایش رفتارهای موجود شبیه است با این حال اجرای روشهای ایجاد رفتارهای تازه مستلزم دقت و مهارت بیشتری است.

ویژگیهای رفتار نهایی مواردی هستند که ا زان طریق می توان رفتار را توصیف و اندازه گیری کرد.این ویژگیها به قرار زیرند:
فراوانی رفتار:تعداد دفعات وقوع رفتار چه قدر است؟مثلا دانش اموز هر روز10 مسئله ریاضی حل کند.
شدت رفتار:رفتار با چه شدت یا قدرتی باید انجام پذیرد؟مثلا دانش اموز ردیف اخر کلاس در جواب دادن به سوالهای معلم صدای خود را باید تا حدی بلند کند که دانش اموزان ردیف اول کلاس توضیحات او را بشنوند.


طول مدت رفتار:مدت زمانی که رفتار مورد نظر باید در ان اتفاق افتد چه قدر است؟مثلا دانش اموز بتواند در یک دقیقه یک ضرب اعداد دو رقمی را انجام دهد.
شکل ظاهری رفتار:شکل ظاهری یا مشخصات رفتار باید چگونه باشد؟مثلا دانش اموز بتواند مربعی رسم کند که هر یک از چهار ضلع ان به طول پنج سانتیمتر باشد.

دقت رفتار:رفتار با چه دقتی باید انجام پذیرد؟مثلا دانش اموز بتواند با کلماتی که معلم به او می دهد یک جمله کامل بسازد.
یادگیری از راه مشاهده یا سرمشق گیری:
یادگیری از راه مشاهده یا سرمشق گیری را در رابطه با اموزش رفتارهای مختلفی به دانش اموزان اشاره می کنیم.
یکی از راههای بسیا متداول یادگیری به ویژه د مورد کودکان روش سرمشق گیری یا تقلید ا رفتار دیگران از طریق مشاهد هرفتار انان است.بسیاری از اعمال و رفتار کودکان شبیه به اعمال و رفتار والدینشان است که این خود نشان می دهد که مقدار زیادی از یادگیری کودکان از طریق مشاهده رفتار بزرگسالان صورت می پذیرد.
با این حال تقویت رفتار سرمشق گیرنده سبب افزایش عملکرد و در نتیجه منجر به بهبود یادگیری او می شود.معلمی که از یکی از دانش اموزان زرنگ کلاس می خواهد تا پای تابلو برود و مسئله

دشواری را حل کند قصدش این است که دانش اموزان دیگر کلاس نحوه حل کردن مسئله را از او یاد بگیرند.معلم برای افزایش اثربخشی روش خود باید دانش اموزانی را که رفتار دانش اموز زرنگ را تقلید می کنند و از او راه حل مسئله را می اموزند تقویت نماید.(لانزتا و کانارف1959)اما اگر این رفتار تقویت نشود ادامه نخواهد یافت(درات 1963 کانارف و لانزتا 1960)


اکانر روش سرمشق گیری را برای رفع مشکل گوشه گیری کودکان منزوی پیش دبستانی مورد استفاده قرار داد.کودکان مورد پژوهش به دو گروه تقسیم شدند.یک گروه ا انها به تماشای فیلمی پرداختند که در ان کودکان همسن این کودکان به فعالیت و کنش متقابل مشغول بودند و برای این کار خود تقویت دریافت می کردند.گروه دوم کودکان گوشه گیر فیلمی را تماشا کردند که در ان هیچگونه فعالیت اجتماعی کودکان به نمایش گذاشته نشد و لذا کسی به این خاطر تقویتی دریافت نکرد.پس از مشاهده فیلم

 

معلوم شد که گروه دوم در کنش متقابل اجتماعی هیچ پیشرفتی کسب نکردند در حالی که رفتار اجتماعی کودکان منزوی گروه اول به اندازه کودکان عادی بهبود یافت.تاثیر دو عمل ازمایشی فوق پس از باز گشت کودکان به کلاس درس مورد سنجش قرار گرفت.اکانر در پژوهشهای دیگری که برای تایید نتایج این ازمایش انجام داد نتیجه گرفت که روش سرمشق گیری یا یادگیری از راه مشاهده از پاره ای از روشهای دیگر در افزایش کنش متقابل دانش اموزان در کلاس درس موثرتر است.


تقویت تفکیکی و شکل دهی رفتار:
شرطی سازی کنشگر رفتار را شکل می دهد همان گونه که یک مجسمه ساز گل را شکل می دهد.هر چند در مرحله ای از کار مجسمه ساز چنین به نظر می رسد که او یک شئ کاملا نو را پدید اورده است همیشه می توان جریان کار او را به طور وارونه مرحله به مرحله تا به اغاز کار دنبال کرد و به گل اولیه رسید و این مرحله پی در پی را تا انجا که لازم باشد می توان کوچک کرد.در


هیچ یک از این مراحل شکل حاصل با شکل مرحله قبل تفاوت زیادی ندارد.ظاهرا محصول نهایی از لحاظ طرح دارای یک وحد ت یا تمامیت ویژه است اما در مرحله تکوین این محصول هیچ مرحله ای وجود ندارد که در ان این وحدت یا تمامیت ناگهان ظاهر شده باشد.به همین منوال یک کنشگر به طور کامل در رفتار فرد ظاهر نمی شود بلکه ان حاصل یک فرایند مستمر شکل دهی است.(اسکینر علم و رفتار انسان 1953ص91)
تقویت تفکیکی یا تفکیک پاسخ روشی است که در ان معلم یا تغییر دهنده رفتار به تقویت اجزایی از رفتار که مفید تشخیص می دهد می پردازد و اجزاء نا مربوط را با تقویت نکردن به خاموشی می سپارد.
در اموزش رفتارهای تازه با روش تفکیک پاسخ و شکل دهی رفتار مطلوب به شکلی که دلخواه معلم است در خزانه رفتار دانش اموز وجود ندارد اما پاره ای از ان رفتار را دانش اموز از پیش

اموخته است و معلم با تقویت تفکیکی و شکل دادن ان به سوی رفتار پیچیده تر به اموزش رفتار دلخواه می پردازد.برای مثال کودکان پیش از سخن گفتن صداهای مختلفی را به زبان می اورند.
زنجیره کردن رفتار:
پیش از معرفی روش زنجیره کردن لازم است مفهوم کنترل محرکی را روشن کنیم زیرا اگاهی از این مفهوم برای اشنایی کامل با روش زنجیره کردن ضروری است.
کنترل محرکی:
اگر رفتاری در حضور محرکی تقویت شود احتمال انجام ان رفتار در حضور ان محرک افزایش می یابد.این محرک که محرک تمیزی خوانده می شود به صورت یک محرک پیشایند عمل می کند که حضور ان به ایجاد رفتار می انجامد.به سخن دیگر محرکهای تمیزی نقش علامت را ایفا می کنند یعنی به صورت فرصتی در

می ایند که اگر رفتار در ان فرصت انجام شود تقویت به دنبال خواهد داشت.در چنین حالتی گویند که رفتار زیر کنترل محرک در امده است.وقتی که رانند ه اتومبیل با دیدن چراغ قرمز در سر چهارراه اتومبیلش را متوقف می سازد رفتار او زیر کنترل محرک چراغ قرمز د امده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید