بخشی از مقاله


تبیلغات و سیاست


مقدمه:
دنياي امروز دنياي ارتباطات و رسانه هاست بشر از ديدگاه قدرت تبادل پيامها و انديشه ها،قله هاي بلندي را فتح كرده و ايستگاههاي مخابراتي،راديوئي و تلويزيوني خود را بر سقف بلند آسمان آويخته و به حركت درآورده است.مشكل اصلي انسان در روزگار ما فقدان محتوا،هدف،ايمان و محروميت از نظام عقيدتي،اخلاقي متكي بر عقل و وحي و فطرت است،مسأله تبليغ و تبليغات با اهداف و انگيزه هاي سياسي و به معناي تبليغ براي رونق بازار سياست،آنچنان رشد دم افزون و حيرت انگيزي دارد كه طرح و بررسي شناخت بشر،هرگز به گرد راه آن نمي رسد.

پيشينة تبليغات:
تبليغات پيشينه اي به قدمت خود تمدن دارد.در ويرانه هاي مصر باستان،كاشفان پوستر هايي از پاپيروس پيدا كرده اند كه در آن براي بازگرداندن برده هاي فراوان جايزه تعيين شده بود.
تقريباً در همه تلاش هاي بشر در زمينه هاي مختلف از ساختن يك سوزن تا فرود در كره ماه علاوه بر دلايل مادي،انگيزه هاي رواني،ارضاي تمايلات،برتري جويي و كسب اعتبار و منزلت اجتماعي و غيره دخالت دارد بنابراين مي توان با اطمينان گفت كه تبليغات در سراسر زندگي تاريخي بشر وجود داشته و هرگز از فضاي حيات او بيرون نخواهد رفت.


در گذشته هاي دور تبليغات به وسيلة پيامهاي شفاهي و به طريق چهره به چهره و اقوال كوچه و بازار صورت مي گرفته است.بعدها كتاب مهمترين وسيله نشر اطلاعات و تبليغات گرديد.تبليغات مذهبي بوسيلة مساجد،منابر و مناره ها و گلدسته ها،كليسا ها،معابد و مدرسه و كتاب انجام مي گرفت پيشرفت علوم و صنايع و هنر و ادبيات و تكنولوژي هاي مدرن باعث شد تا تبليغات نيز مجهز به ابزار و شيوه هاي جديد بشود.گو اينكه ابزار سنتي نيز در شاخه هايي از جلوه هاي تبليغي حضور خود را حفظ نموده است.

 

ضرورت تحقيق:
امروزه سهم بسيار مهمي از بودجه دولتها در كشورهاي پيشرفته صرف امور تحقيقاتي مي شود.مراكز فراواني سرمايه عظيمي را به تبليغات اختصاص مي دهند و نتايج حاصله از تبليغات سياسي بر افكار و اعتقادات مردم تأثير مي گذارد.سهم سياست در تبليغات از اهميت فراواني برخوردار است و محور اساسي آن آشنايي با وضعيت رواني افكار،علايق افراد است كه به صورت عناصر مفيد و فعال قرار مي گيرد.وظيفه و مشكلات اساسي مبلغان سياسي يا همه كساني كه با تبليغات سياسي سر و كار دارند اين است كه مسائل و افكار و مشكلات عام و خاص در اين زمينه را بدرستي دريابند و با روشهايي در حل اين مشكلات اقدام نمايند.

 


اهداف تحقيق:
هر پژوهشي اهدافي را به دنبال دارد كه به واسطة آن مي توان به اطلاعات دقيق و كاملي دست يافت لذا در اين تحقيق هدف اين است كه آيا تبليغات در سياست نقش دارد يا نه؟


تاريخ ابتدايي تبليغات:
اجازه دهيد با اولين فعاليت تبليغاتي مدرن حكومت سخن آغاز كنيم و به دورة رياست جمهوري وودراو ويلسون1 برگرديم.در سال 1916،ويلسون از موضع «صلح بدون پيروزي» به پست رياست جمهوري انتخاب شد.درست در اواسط جنگ جهاني اول بود.مردم كاملاً آرامش طلب بودند و هيچ دليلي براي شركت در يك جنگ اروپايي نمي ديدند.اما حكومت ويلسون مصمم به جنگ و خونريزي بود و لاجرم مي بايست در اين زمينه كاري انجام مي داد.مبلغان جنگ طلب ويلسون يك كميسيون تبليغات دولتي به نام كميسيون كريل2 به راه انداختند كه موفق شد در عرض شش ماه آن مردم صلح خواه و آرامش طلب را به جماعتي به گونه اي جنون آميز جنگ طلب تبديل كند كه خواستار انهدام همه چيز آلمان بودند و فرياد برمي آوردند كه بايد اعضاي بدن آلماني ها را قطعه قطعه كرد.بايد به جنگ رفت و جهان را نجات داد.تبليغاتي بود موفق براي گشودن راه به سوي پيروزي هاي بيشتر.


و از تبليغات درسي آموختند : زماني كه تبليغات دولتي تحت حمايت طبقة تحصلكرده ي جامعه باشد و زماني كه هيچ مجوز رهايي داده نشود،تأثيري عظيم از خود به جاي مي گذارد.اين درسي بود كه توسط هيتلر و خيلي هاي ديگر داده شد و تا به امروز نيز كشيده شده است.


مروري بر تاريخچة ابزار تبليغ:
همان گونه كه تبليغات را نمي توان از حيات فكري و اقتصادي جامعه انساني جدا دانست،ابزار تبليغ را نيز نبايد جداي از حيات فكري،اعتقادي و اجتماعي انسان پنداشت.
از اين رو انسان به عنوان يك موجود زنده اي كه داراي انديشه و عقيده است و به گسترش افكار و عقائد خويش علاقمند مي باشد،براي اين منظور همواره ابزارهايي را به خدمت مي گرفته است.
ابزار تبليغ در هر عصري متناسب با آن عصر بوده و پا به پاي تكامل نوع بشر تكامل يافته است.در آن زمان كه بشر تنها به ابزارهاي طبيعي دسترسي داشت و به وسائل مدرن دست نيافته بود،ابزارهاي طبيعي و انساني را به استخدام مي گرفت و بدان وسيله ايده ها و آرمانهاي خويش را منتقل مي كرد.


در آن روزگاران نه تنها خط و زبان و هنر و داستان و بالاخره خطابه و شعر و امثال،وسيله پيام رساني بودند،بلكه عوامل طبيعي و انساني ديگري نيز مورد استفاده قرار مي گرفته است.مانند:دود در بلاد هند.آتش در صحراي عرب،طبل در آفريقا و غيره و مسجمه ها و احجاز منقوش و قبور و پرچم ها و ديگر علائم.


با اين حال ابزار تبليغ در صورت اوليه و طبيعي و به شكل ساده آن منحصر به اينها نيست.مثلاً رنگ ها مي تواند عامل و ابزاري براي تبليغ باشند.في المثل،چيني ها رنگ زرد را نشانة دشمني و خشم مي دانند و رنگ كبود را نشانه بي سعادتي،در خاورميانه و خاور دور رنگ قرمز نشانه و مرتبط به سعادت مي دانند.
همان گونه كه رنگ سرخ علامت عزا و سبز نشانه شادي و سفيد نشانه صلح است و بالاخره هر قومي به نوعي به رنگ با ديده خاصي مي نگرد كه كاربرد آن در امر تبليغ تأثير ويژه خود را دارد.

اهميت تبليغات:
تبليغات به طور جدايي ناپذير در تار و پود جامعه ها تنبيده شده است.گروهي بر اين باورند كه تبليغات سطح زندگي را بالاتر مي برد و به انسان رفاه و آسايش بيشتري مي بخشد.
تبليغات در تحولات عمومي جهان،در همه امور جاري فعاليت هاي بشري اعم از علمي،فرهنگي،اقتصادي،سياسي،اجتماعي،شخصي و جمعي تأثير فراوان دارد.تبليغات در وجه مثبت خود يك ضرورت است.به عبارت ديگر موجد ارتباطات لازم و منطقي است.
توضيح و بيان اقدامات انجام گرفته توسط يك كارمند،يك سازمان،يك دانشجو يا محقق،اقدامي لوكس يا به منزله بازار گرمي نيست بلكه براي ادامه كار و دريافت حق الزحمه و پاداش و امكانات يك ضرورت است.


انقلاب مشهور جهاني با تبليغات تقبح گرفته و رشد كرده و به ثمر رسيده است البته ابزار تبليغات در اعصار مختلف بعضاً متفاوت بوده است در جريان انقلاب 1789 فرانسه سخنراني هاي مهيج ناطقين ورزيده و مندرجات كتابهاي نويسندگان انقلابي موجب ارتقا سطح آگاهي هاي عمومي و خيزش و حركت مردم مي شد و در تحقق انقلاب اكتبر 1917 روسيه ابزار تبليغات را بيشتر جزوه ها و اعلاميه ها و روزنامه ها تشكيل مي دادند و از وسايل مخابراتي و حمل و نقل جديد استفاده مي شد.


تبليغات با وجوه متضاد خود،هم مي سازد و هم مي سوزاند،آگاه مي كند و گمراه مي كند،موجب ترقي و تعالي و پيروزي و بهروزي مي شود و باعث جمودي و خمودي و شكست و فراموشي مي گردد.اما هرچه كه هست حضور دارد و نيز هيچ كس و هيچ نهاد و بنيادي از آن بي نياز نيست در اهميت قدرت تبليغات همين بس كه اگر (عصر تبليغات) را از جمله اسماء و القاب جهان معاصر بدانيم به يقين تلقي ناصوابي نخواهد بود.اين طنز تاريخ است كه روزگار بدون تبليغ نمي گذارد!


تعريف تبليغات:
تبليغات1 جمع تبليغ و به معني ابلاغ و رساندن پيام است،اين واژه بسيار كلي و حاوي مفاهيم گسترده و سمت و سوهاي فراوان است.
كوالتر2(1962) تبليغات را تلاش آگاهانه اي براي دگرگوني نگرشها از طريق ارتباط مي دادند و از نظر كيمبال يونگ3 تبليغات عبارت است از بهره گيري كم و بيش عمدي، منظم و طراحي شده از سمبلها كه به طور عمده توسط تلقين و تكنيك هاي رواني مناسب انجام مي شود و با هدف تغيير و كنترل افكار،عقايد،ارزش ها و در نهايت تغيير رفتار آشكار افراد،به سوي مسير تعيين شده همراه است.


گاهي تبليغات در اذهان عمومي با سوءظن همراه است و اين در مواردي است كه مخاطبين،پيام را مشكوك،ناقص،دروغ،مغرضانه مي پندارند و لذا در مقابل آن واكنشي چون بي اعتنايي و يا خشم و نفرت ابراز مي كنند.به هر حال نقش تبليغات «جهت دادن به جرياني از پيش موجود است» زمينه هايي كه در بستر ذهن آرميده اند را بيدار مي كند و به نشر و نما و صيقل دادن و پرداخت كردن و كم رنگ كردن و پر رنگ كردن آنها مي پردازد و تلاش مي كند تا به سمتي دلخواه هدايتشان كند.بنابراين تبليغات را چنين مي توان تعريف كرد.تبليغات عبارت است از:«اعمال نظريات يا اعلان اطلاعات خاص به منظور كسب آرا يا تمايلات مطلوب.»

انواع تبليغات:
تبليغات را به طور عموم به سه قسم تقسيم مي كنند:
1.تبليغات تجاري1(بازرگاني)
تبليغات سياسي:تبليغات سياسي شكلي از ارتباط است كه با ترغيب يا امتناع تفاوت دارد،زيرا هدفش آن است كه تا به پاسخي دست يابد كه قصد تبليغگر را تداوم بخشد.اين نوع تبليغات در كار جايگزيني رفتار عاطفي به جاي رفتار عقلاني است و منجر به كسب قدرت سياسي و يا از دست رفتن قدرت سياسي مي شود.در واقع،تبليغات سياسي تلاشي است سنجيده و منظم براي شكل دادن به ادراكها،ساختن يا دستكاري شناختها و هدايت رفتار براي دستيابي به يك پاسخ كه خواسته مورد نظر تبليغگر را تقويت مي كند.
تبليغات سياسي مثل هر فن و حرفه اي كابردها و كارآيي هاي متفاوت و متضادي دارد از آنجا كه عقل و وجدان عمومي بر صحت پديده و شالوده اي حكم مي كند بديهي است كه تبليغات نيز ضروري،مفيد،حق و مشروع تلقي مي شود و آنجا كه قضاوت عمومي و تاريخ بر رد و نفي و ذم تفكر و نما و مجموعه اي است تبليغات آن نيز نامشروع،مضر،مخرب،ناحق محسوب مي گردد.

محور تبليغات:
گرچه در تبليغات،محورها و مفاهيم مختلف بوده است اما بطور كلي مي توان اين محورها را در دو عنوان اصلي خلاصه كرد:
1.عقائد و انديشه هاي مذهبي كه بيشترين كاربرد تبليغ را بخود اختصاص مي داده زيرا كه مذهب،اصيل ترين و كهن ترين انديشه اي است كه با عقل و احساس و ايمان انسان در طول تاريخ آميخته بوده است.


2.تفكرات و آرمان هاي مادي،اعم از سياسي،نظامي و اقتصادي و فرهنگي كه انديشه هاي دانشمندان و متفكرين بسياري را به خود معطوف مي داشته و در جنگ ها و رقابت هاي سياسي و محاكم قضائي از ابزار تبليغ براي پيش بردن اهداف استفاده مي شده است.اين نمونه تبليغات بخصوص در كشورهاي پيشرفته باستاني مانند ايران،روم،يونان و مصر رايج تر و سازمان يافته تر بوده است.

وسايل تبليغي و نقش آنها:
مي توان وسايل تبليغي را به شرح زير تقسيم كرد:
- وسائل نوشتاري و خواندني مانند:روزنامه ها،خبرگزاري ها.
- مطبوعات مانند:كتابها و نشريات و پوسترها.
- وسايل سمعي مانند:راديو،سخنراني،خطابه و سمينار.
- وسايل بصري مانند:عكسها،تابلوي اشياء مختلف،مجسمه سازي و نقاشي هاي كاريكاتوري.


شكي نيست كه اهميت وسايل تبليغي ياد شده و شرايط همگي مساوي نمي باشد.لذا مثلاً نقش تلويزيون را به عنوان يكي از وسايل سمعي،بصري نمي توان با وسيله ديگري مقايسه كرد.روزنامه يكي از وسايل تبليغ محسوب مي شود،زيرا نقش مهمي در تبلور و ايجاد افكار عمومي بازي مي كند.


«ناپلئون» در مورد مطبوعات مي گفت: «من از صداي قلمها،بيش از غرش توپها هراس دارم» و هيتلر در اين زمينه مي گفت:«روزنامه مدرسه اي است كه توده مردم،اطلاعات روزانة خود را،از آن مي گيرند.» در پايان بايد افزود كه تلويزيون نيز نقش مهمي را در ايجاد افكار عمومي بازي مي كند،زيرا تلويزيون هر دو عامل صوت و تصوير رادار است.


انساني كه در آن واحد هم مي بيند و هم مي شنود احتمال اينكه تحت تأثير قرار گيرد نسبت به آدمي كه فقط مي شنود بيشتر است.اما هنوز،تلويزيون و نقش آن قلمرو محدودي دارد زيرا قيمت آن بالاست و پخش آن نيز تنها در مناطق جغرافيائي معيني ممكن است.با توجه به اين نكته،راديو به عنوان يكي از وسايل تبليغي،هنوز يكي از عناصر اساسي ايجاد افكار عمومي است.زيرا صفاتي كه بر شمرديم مثل:كمي قيمت و… باعث شده تا اين وسيله از تأثير بيشتري برخوردار باشد.امروزه راديو درصدر وسايل تبليغي قرار دارد.اگرچه به صورتهاي مختلف با تلويزيون در رقابت است.


تعريف تبليغات سياسي:
اتخاذ تدابير و تدوين طرح ها و اعمال شيوه هايي كه القاء ايدئولوژي خاص يا تحكيم بنيان هاي حاكميت يا تلاش براي تغيير نظام موجود يا پيروزي در انتخابات و امثالهم منظور و اهدافشان را تشكيل دهند در صورتي كه طرف خطاب و عمل آنها افكار عمومي باشد،تبليغات سياسي ناميده مي شود.

انواع تبليغات سياسي:
تبليغات سياسي به دليل عام بودن خصيصه آن و نيز بعضاً ساري و جاري بودن مضامين آن در ساير فعاليت هاي ظاهراً غير سياسي نمي تواند در چند بخش و فصل مشخص طبقه بندي شود.به طور كلي تبليغات سياسي را مي توان به دو دسته تقسيم كرد.


1.تبليغات سياسي روا:اين گونه تبليغات به منزله دفاع از آرمانهاي انساني و عملكردهاي منطقي و حضور معقول در خانواده ملل است بويژه در دنياي پر ابهام معاصر كه بسياري از مسائل كشورها با بدبيني و سوء تفاهم نگريسته مي شود و همچنين ملتها رفتارها و اقدامات دولتها و احزاب داخلي را با احتياط ملاحظه و مطالعه مي كنند ضرورت اعلام وقايع و مواضع و گزارش كاركردها و دفاع منصفانه از آنها اصولي و طبيعي است.شرط اصلي در حقانيت تبليغات رواي سياسي تهي بودن آنها از دروغ به نيرنگ و ترفندهايي كه مخالف اخلاق و شئونات انساني است مي باشد.


2.تبليغات سياسي ناروا:
مجموعه اي از تلاش ها و اقدامات تبليغي كه از هر وسيله و محملي براي تحقق بخشيدن به اهداف و اعمالي مغاير با آراء و تمايل اكثريت جامعه و مخالف با تعهدات ملي و بين المللي استفاده مي كند تبليغات سياسي ناروا نام دارد.در انجام و اجراي چنين تبليغاتي معمولاً حقوق اساسي انسانها،قوانين مصوب و موازين عرفي و اخلاقي ناديده گرفته مي شود.
آوازه گري سياسي:


اصل آوازه گري به قرون وسطي يا به عبارت دقيق تر به سال 1633 باز مي گردد.در اين سال يكي از پاپهاي اداره اي به نام “Congregation of Ropaganda” تأسيس كرد كه به مأموريت هاي خارجي كليسا كاتوليك،اختصاص داشت.انقلاب آمريكا و فرانسه،نيروي تازه اي به مفهوم آوازه گري بخشيد،زيرا هر دو انقلاب بين آوازه گري سياسي از يك طرف و احتياج و واقعيت از طرف ديگر پيوند برقرار كردند.


آوازه گري سياسي در پرتو تحقيقات بسيار علمي كه توسط جامعه شناسي،روان شناسي اجتماعي و علم سياست صورت گرفته،يكي از پديده هاي بارز،در جهان معاصر گرديده است.لذا در عصر جديد يك شهروند،تحت سيطرة شبكة كامل آوازه گري حاكم در نظام سياسي قرار مي گيرد،و طبقه حاكم با استفاده از وسايل متعدد، مخصوصاً آوازه گري سياسي،در نظر دارد تا مواضع افراد و گروهها را تغيير داده و آنها را به نحو مطلوب و در جهت اهداف يا مصالح سياسي و فكري خود تحت تأثير قرار دهد.

ماهيت آوازه گري سياسي:
آوازه گري سياسي،به عنوان يك كار منظم،كه هدفش تأثير گذاردن بر افكار عمومي باشد،از اوايل قرن بيستم ظاهر شد.آوازه گري سياسي،شكل گرفت تا زمينه اي بر اعمال متناسب با اين قرن باشد قرني كه جايگاه توده هاي نو و جديد است.لذا امكان استفاده از تكنولوژي جديد و ارتباط براي آن فراهم گشته است.آوازه گري سياسي در اين برهه از اهميت فراواني برخوردار است،تا حدي كه شناخت نقش فعلي آن بسيار مهم است.تحرك و فعاليت آوازه گري،تنها بر اصولي رواني كه داخل در آوازه گري مي باشد،متمركز نيست،بلكه نيروهاي اقتصادي،سياسي و حتي پليسي نيز كه به آن كمك مي كنند و در فعاليت آن دخيل هستند.


آوازه گري سياسي،اصولاً بازي با عواطف است به منظور دستيابي به حالت بحران فكري و هيجان عاطفي كه لاجرم به مشوش ساختن نظم منطقي منجر مي گردد.آوازه گري عمل اقناع است و به ندرت اتفاق مي افتد كه همه اجزاء و عناصرش،راست باشند و يا همة آنها دروغ باشند.1
كار آوازه گري عملي است كه داراي سه ركن مي باشد:
الف)يك ركن آن،عقيده يا فكري است كه داراي ويژگي هاي روشن بوده و قصد نفوذ به درون اشخاص معيني را دارد.
ب)ركن ديگر آن استعدادي است كه پذيرندة افكار يا عقيده است،ولو به شكل جزئي باشد.
ج)خود عمل آوازه گري به فرض تحقق تغييرات معيني را در موضع يا واكنش مردم،ايجاد مي كند.بطوري كه اگر آوازه گري نبود اين موضع يا واكنش قطعاً بروز نمي كند.
آوازه گري سياسي يكي از انواع بازي و تردستي Manipulation است كه بايد در اختيار فلسفه خاصي باشد.اينجاست كه آوازه گري سياسي،به عنوان ابزاري براي سيطره،تحكم و دخالت در مواضع و افكار مردم جلوه گر مي شود.اين معناي آوازه گري در صورتي است كه شيوه هاي فشار و زور نسبت به افراد را در چارچوب آوازه گري سياسي،قرار ندهيم و آن را تنها فن اقناع مردم بدانيم.هدف آن،ايجاد دگرگوني و تغييرات ادراكات و قضاوتها و مواضع است در اين صورت شيوه هاي فاشر،نقش مهمي در اين زمينه بازي مي كند.آوازه گري سياسي،هنگامي توان و نيرو مي يابد كه وجودش با يك حزب در حاكميت،پيوند بخورد.
در واقع محدود ساختن آوازه گري در قالبهاي معين،ممكن نيست.زير آوازه گري با همه شرايط و حالات و با تمامي سيستم هاي سازگار است.آوازه گيري در اين چارچوب تنها بر نقاط مثبت تأكيد كرده و بخشي از حقيقت را نشان مي دهد و از نقطه نظرات جزئي ايدئولوژي حاكم،بطوري دفاع مي كند كه شهروندان را برانگيزد تا نمونه هاي رفتاري خاص را تأييد كنند كه با مصلحت و منافع دولت و خط ايدئولوژيكي حاكم سازگار و متفق باشد.
انواع آوازه گري سياسي:
آوازه گري سه صورت اساسي دارد.1غرض از صورت اول آوازه گري (آوازه گري سفيد) فعاليت آشكاري است كه از طرف دولتي،عليه دولت ديگر،از طريق وسايل تبليغاتي مجاز و مختلف،صورت مي گيرد.صورت آشكار اين آوازه گري،آوازه گري اعراب به شكل كلي عليه صهيونيسم است.


صورت دوم (آوازه گري خاكستري) آن است كه از اطلاع مردم بر منابع و مصادر حقيقي اش باكي ندارد.اما معمولاً هدفي در وراي آن نهفته است.از جمله نمونه هاي آشكار اين نوع:راديوها اروپاي آزاد،عليه كشورهاي سوسياليستي و يا راديوهاي مخفي عربي عليه بعضي از حكومت هاي عربي است.


آخرين نوع آوازه گري،آوازه گري سياه است كه بدترين آنست و به غير علني بدون متصف است و متكي است بر فعاليت جاسوسي و مزدوران سري:طبيعت آوازه گري سياه به گونه اي است كه هيچ گاه منابع و مصادر اصلي خود را،برملا نكرده و سريع و مخفيانه در داخل يا در نزديكي سرزمين دشمن رشد و توالد مي كند.


مشخصه هاي تبليغات سياسي:
از مشخصه هاي تبليغات سياسي وسعت ميدان عمل و فراواني دست آويزها و عوامل و ابزار آن است و اين به دليل حساسيت و جدي بودن بيش از حد موضوعات آن است.در تبليغات سياسي مسئله بود و نبود و تضعيف و تثبيت و صعود و سقوط رژيم ها،ايدئولوژي ها و قدرت هاي سياسي مطرح است در وراي تحركات تبليغات سياسي ارزش هاي ايدئولوژيكي و قدرت هاي نظامي،سياسي حزبي نهفته است.از ديدگاه صاحبنظران و محافل علمي ارتباطي اسلحه تبليغات سياسي حتي از عامل نظامي نيز برنده تر و كارسازتر تلقي مي شود.
تبليغات سياسي به منزله بيمه شدن حضور طبيعي دولتها و ملتها در خانواده جهاني نيز به شمار مي رود.گرچه اين حضورها و مقبوليت ها برحسب وقوع حوادث گوناكون شكننده و ناپايدار باشد.به هر حال ايجاد ارتباطات بين المللي و كسب وجهه و اعتبار جهاني ناگزير بايد از محراي تبليغات سياسي عبور كند.

 

شاخصه ها و شگردهاي تبليغات سياسي:
روش ها و شگردهايي كه در عرصه تبليغات سياسي جهان اعمال مي گردد بنا به چگونگي اوضاع و احوال هر كشور و اهداف سياست گذاران و مبلغين و ظرفيت هاي ذهني و فرهنگي مخاطبين مي گردد.
عناويني كه ذيلاً شرح داده مي شود مجموعه اي از شاخصه ها و روشهاي تبليغاتي است كه بعضاً در تبليغات سياسي روا و برخي در تبليغات سياسي ناروا كاربرد دارد و پاره اي نيز مي تواند شيوه هايي براي اجراي هر دو نوع تبليغات روا و ناروا باشد.
1.انتشارات 2.خطابه 3.تظاهرات


4.نمادين 5.برشي 6.تأييدي
7.بمباران تبليغاتي(جنگ رواني) 8.شستشوي مغزي 9.احالبه به ارزشها


10.اقدامات انحرافي 11.مسافرت 12.سكوت
13.زهرگيري 14.تحقيري 15.بزرگ نمايي
16.تحريفي 17.ابهامي 18.كذبي
19.شايعه سازي 20.يكسونگري 21.استمزاجي
22.نامگذاري 23.سوپايي 24.زمان شناسي


تظاهرات:از برنامه هاي عملي تبليغات سياسي تشكيل دمونستراسيون،مينيگ،راهپيمايي و گردهمايي هاي بزرگ است،در برگزاري تجمع هاي تظاهراتي در نقاط مختلف دنيا ملاحظات خاصي صورت مي گيرد و عوامل و شرايط مختلفي در نظر گرفته مي شود.تظاهرات ممكن است دولتي و رسمي،ملي و مردمي،همگاني و فراگير،حزبي و گروهي،صنفي و رسته اي،و حتي از نظر جنسي مردانه و زنانه باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید