بخشی از مقاله

مدیریت مالی و تجزیه و تحلیل

مقدمه ای بر مدیریت مالی و تجزیه و تحلیل
علم مالیه استفاده از اصول و مفاهیم اقتصادی در تصمیم گیری و حل مشکلات است . دایره علم مالیه می تواند به 3 دسته طبقه بندی شود: مدیریت مالی ، سرمایه گذاری، نهادهای مالی


مدیریت مالی: که مدیریت مالی شرکتها (Carporate finance) یا مدیریت مالی تجاری (business finance) نیز نامیده می شود. اصولاً با تصمیم گیری های مالی در مسائل تجاری سرو کار دارد. تصمیمات مدیریت مالی شامل حفظ تراز نقدی، گسترش حسابها، بکار گیری سایر موسسات، قرض کردن از بانک و صدور سهام و اوراق بهادار است.


سرمایه گذاریها: این بخش از علم مالیه بر روی وضعیت بازارهای مالی و تعیین قیمت اوراق بهادار تمرکز دراد.وظایف مدیران سرمایه گذاری ممکن است شامل قیمت گذاری بر سهام عادی، انتخاب اوراق بهادار برای وجوه بازنشستگی یا ارزیابی عملکرد اوراق دارایی می باشد.
نهادهای مالی: این بخش از علم مالیه با بانک و سایر موسساتی که وظیفه جمع کردن منابع مالی و سایر مصرف کنندگان مالی را با هم در یکجا دارند را شامل می شود. برای مثال مدیر بانکی ممکن است تصمیماتی درباره دادن وام، حفظ تراز نقدی، تعیین مقدار بهره برای وامها همچنین شیوه برخورد با مقررات بگیرد.


بخش خاصی از مدیریت مالی مهم نیست بلکه اهمیت دارد شرایط تجاری و کاری است که باعث می شوداز هر یک از تئوریها یا ابزارهای مالی اتخاذ شود مکن است شامل سرمایه گذاری ( استفاده از سرمایه)تامین اعتبار ( افزایش سرمایه ) می شود.
مدیرانی که هر یک از این زمینه ها فعالیت می کنند دارای زمینه اطلاعات مالی یکسان هستند. در این کتاب ما شما را با این دانش مشترک آشنا می کنیم و نشان می دهیم که چگونه در تصمیم گیری های مالی از این دانش استفاده می کنیم.


علی رغم تاکید این کتاب بررسی مدیریت مالی اصول اصلی و ابزار مورد استفاده آن در زمینه سرمایه گذاری و نهادهای مالی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. در این قسمت مقدماتی ما به نوع تصمیماتی که مدیران مالی می گیرند و نقش تجزیه و تحلیل های مالی، حالتهای مختلف مالکیت های تجاری و کاری و اهداف تصمیمات مدیران توجه می کنیم.در نهایت ما رابطه بین مدیران و صاحبان شرکتها را توضیح خواهیم داد.

مدیریت مالی
مدیریت مالی در برگیرنده مختلف تصمیم گیری ها می شود. ما می توانیم این تصمیم گیری ها را به 3 دسته اصلی تقسیم کینم:
1- تصمیمات سرمایه گذاری 2- تصمیمات تامین اعتبار 3- تصمیماتی که شامل هر دوی آنها می شود.
تصمیمات سرمایه گذاری با طرز استفاده از سرمایه، خرید ، نگهداری یا فروش تمام انواع دارایی ها سرو کار دارد. به این ترتیب که لازم است که یک دستگاه مهرزن از کار افتاده بخریم؟ لازم است که یک خط تولید را راه اندازی کنیم؟ وسایل قدیمی را بفروشیم ؟ یک کمپانی یا موسسه را بخریم؟ نقدینگی خود را در بانک نگهداریم؟
تصمیمات مالی شامل فراهم آوردن سرمایه لازم برای سرمایه گذاری و تامین اعتبار برای فعالیتهای هر روز می شود. آیا مدیران باید از درامدهایی که از موسسات به دست امده استفاده کند؟ آیا آنها بایست از نقدینگی که از خارج از واحد تجاری آنها به دست آمده استفاده کنند؟
فعالیتها و سرمایه گذاری های یک شرکت می تواند از خارج از شغل آنها تامین اعتبار شود موسسه بدهی های تحمیلی (incurring debts) قبل مثل استفاده از وام بانکی و فروش اوراق بهادار یا به وسیله فروش سهام مالکیت . زیرا هر یک از این روشهای مالی تجارت را در مسیرهای مختلفی قرار می دهد که در آنها تصمیمات مالی اهمیت زیادی دارد. بسیاری از تصمیمات کاری به طور همزمان شامل هم سرمایه گذاری وهم تامین اعتبار می شود. مثلاً یک شرکت ممکن است بخواهد از یک شرکت یا موسسه دیگر در تصمیم گیری درباره سرمایه گذاری استفاده کند.


گر چه موفقیت در انتخاب آنها بستگی به چگونگی تامین اعتبار کردن دارد: که به صورت قرض کردن پول باشد یا با قیمت خرید مقابله کرد یا با فروش سهام یا اوراق بهادار باشد و یا معاوضه سهام اوراق بهادار باشدو اگر مدیران تصمیم به قرض کردن پول بگیرند پول قرض گرفته شده باید در مدت زمان معینی پس داده شود. سرمایه گذران ( آنهایی که پول قرض می دهند) معمولاً در سود شرکتهایی که پول را قرض گرفته اند سهیم نمی شوند. از طرف دیگر اگر مدیران تصمیم بگیرند که با فروش سهام، مالکیت تامین اعتبار کنند، این سرمایه دیگر نباید پس داده شود. اگر چه فروش این سهام باعث کم رنگ شدن کنترل سهامداران کنونی می شود.


اینکه آیا تصمیمات مالی شامل سرمایه گذاری ، تامین اعتبار یا هر دوی انها می شود به 2 عامل مهم بستگی دارد. ریسک و بازده مورد نیاز به وسیله مطالعات شما درعلم مالیه، شما با این عوامل سرو کار خواهید داشت. بازده مورد نیاز تفاوت بین سود بالقوه و هزینه های بالقوه است. ریسک آن میزان از عدم اطمینان است که مربوط به بازده مورد نیاز است.

تجزیه و تحلیل های مالی
تجزیه و تحلیل های مالی، یکی از ابزارهای مدیریت مالی است که شامل ارزیابی در شرایط مالی و عملکرد یک شرکت تجاری یک وضعیت و یا حتی اقتصاد آن شرکت و پیش بینی شرایط و عملکرد آینده آن شرکت است. به عبارت دیکر این بدان معنی است که میزان ریسک و بازده مورد نیاز را بررسی می کند.
اطلاعات تجزیه و تحلیل های مالی ممکن است در قسمتهایی داخل آن موسسه باشند مانند قسمتهای بازاریابی وتولید و یا از سازمانهایی که دارای اطلاعات حسابداری هستند و یا از کمپانی های فروش اطلاعات مثل شرکت مالی (bkoomberg) یا خدمات سرمایه گذاری (Moody) و شرکت همکاری استاندار و پور

(stanadad .. FOOR) همچنین ممکن است از انتشارات دولتی مثل Federal Reserve Buleth استفاده شود. نشریات مالی مثل Fartune,forbes,Business week, wall street jornal هم اطلاعات مالی و اطلاعات اقتصادی (شامل صنایع، بازارها و اقتصاد) را منتشر می کند ولی امروزه بیشتر اطلاعات در اینترنت موجود است.
در یک شرکت بررسی های مالی ممکن است نه تنها برای ارزیابی عملکرد آن شرکت به کار رود بلکه برای ارزیابی قسمتهای مختلف از شرکت، بخشها و خطوط تولید نیز به کار می رود. این تجزیه و تحلیل ها ممکن است هم به صورت دوره ای و زمانی که مورد نیاز است انجام شود تا بتواند نه تنها تصمیمات مالی درست و آگاهانه را تضمین کند. بلکه به عنوان کمکی برای اتخاذ سیاستهای شخصی و سیستم های تشویقی مورد استفاده قرار گیرد. در بیرون از این موسسه،تجزیه

و تحلیل های مالی ممکن است برای تعیین ارزش یک مصرف کننده جدید استفاده شود تا به وسیله آن توان منابع را برای شرایط قرارداد بلند مدت و همچنین عملکرد بازاری رقیبان را ارزیابی کنند. موسسات و سرمایه گذرانی که دارای زمان ونظر کارشناسی و یا منبعی که این بررسی های مالی را انجام می دهند نیستند ممکن است خود مبادرت به خرید این تجزیه و تحلیل ها از شرکتهایی که در این زمینه تخصص دارند بکنند چنین شرکتهایی می توانند گزارشاتی از از تجزیه و تحلیل های کاملاً دقیق با جزئیات کامل گرفته تا بررسی های ساده تجاری را انجام دهند.


برای مثال شرکت خدماتی (Dun and Bradstreet) اعتبار سیاری از موسسات را از شرکتهای بزرگ گرفتند تا تجارتهای محلی را بررسی کند. مثالهای دیگر مانند شرکت خدمات مالی Fitch,Standard and poor,Moody می باشند که ارزش و اعتبار اوراق قرضه ای که به وسیله شرکتها صادر می شود را ارزیابی می کنند و این نظرات را در قالب رده بندی های که در اسنادی که توسط این سه شرکت منتشر می شوند در دسترس هستند.

انواع واحدهای تجاری
مدیریت مالی فقط محدود به حجم عظیمی از موسسات نمی شود. این در مورد تمام حالتهای و اندازه های شغلی مورد نیاز و ضروری است. 3 شکل اصلی از سازمانهای تجاری ، تک مالکی، شرکتهای تضامنی وشرکت های سهامی هستند. این سازمانها در تعدادی از ویژگیها با هم فرق می کنند که از آن دسته که در تصمیم گیری های تجاری تاثیر دارند عبارتند از:

1- راه و روشی که این موسسات مالیات می دهند.
2- تا چه حد مالکان در تصمیم گیری ها اعمال نفوذ می کنند.
3- تعهد مالکانه
4- سهولت در انتقال سهم مالکیت
5- تداوم فعالیت های واحدهای تجاری

تک مالکیتی
ساده ترین و رایج ترین شکل واحدهای تجاری حالت تک مالکیتی است یعنی اینکه آن تجارت توسط یک نفر کنترل می شودو یک نفر صاحب آن است که آنـرا مالک می نامند. به دلیل اینکه نیازمندی های قانونی کمی وجود دارد تا یک واحد تجاری تک مالکیتی به وجود بیاید این فرم به وسیله بسیاری از افرادی که یک کار موسسه ای را آغاز می کنند انتخاب می شود. مالک چنین شرکتهایی به خاطر سود شخصی خودش و بدون کم گرفتن از کسی دیگر به جز کارمندانش کارها انجام می دهد. مالک این نوع شرکتها تمام درآمدهای آن شغل را به تنهایی دریافت می کند و به تنهایی تصمیم می گیرد که آیا درآمد حاصل را دوباره سرمایه گذاری کند و یا برای مصارف شخصی مصرف نماید.


مالکان در مقابل تمام قرض و بدهی ها در آن شرکت پاسخگو و مسئول هستند. در واقع این مالکان هستند که بدهی ها را در شغل و تجارت خود بالا می آورند اگر دارایی های موجود برای پرداخت بدهی کافی نباشد مالکان باید بدهی شرکت را از اموال شخصی خود بپردازند.
اگر نقدینگی بیشتری از میزان نقدینگی که به وسیله فعالیتهای تجاری شرکت برای انجام فعالیت و توسعه شرکت به دست می اید نیاز باشد مالک از دارایی های شخصی خویش استفاده نماید یا قرض کند برای بیشتر شرکتهای تک مالکیتی ، بانک به عنوان مکانی برای قرض کردن پول به حساب می آید و اگر چه محدودیتهایی برای بانکها در مورد میزان پولی که می توانند به واحدهای تجاری تک مالکیتی پرداخت کنند وجود دارد که در بیشتر مواقع نسبتاً پول کمی را می توانند پرداخت نمایند.


مالک چنین واحدهای تجاری زمان پرداخت مالیات گزارشی را از درامدهای شخصی خود ارائه می دهند درآمدهای تجاری به عنوان درآمدهای شخصی مالک به شمار می رود. دارایی های واحد تجاری تک مالکیتی ممکن است به شرکتها یا موسسات دیگر فروخته شود زمانی که حالت تک مالکیتی شرکت از بین برود یا مالک می میرد به هر نحو دیگر وضعیت تک مالکیتی از بین می رود. اگر چه زمانی که مالک می میرد دارایی های او به وارثش می رسد.

شرکت تضامنی( مشارکتی)


حالت تضامنی توافقی بین دو یا چند نفر است که موافقت می کنند تا تجارتی را با هم انجام دهند. حالت تضامنی مشابه حالت تک مالکیتی است بجز اینکه بجای مالک ، با چند مالک روبرو هستیم. این مورد که بیشتر از 1 مالک وجود دارد مواردی را مطرح می کند:
چه کسی قدرت تصمیم گیری در فعالیتهای تجاری روزانه دارد؟ چه کسی مسئول( مسئولیت مالی) بدهی ها در کار

است؟ چگونه درآمد بین آنها تقسیم می شود؟ چگونه مالیات پرداخت میشود؟ بعضی از این موارد توسط توافق شرکاء حل می شود بعضی دیگر به وسیله قانون حل شده است . توافق مشارکتی اینگونه است که سود و زیان باید بین شرکاء تقسیم شود و مسئولیتشان را در مدیریت کارها به تفصیل شرح دهد.
بیشتر شراکتها شراکت عمومی دارد که شامل شرکاء فعال می شوند به طور کامل در مدیریت کارها شرکت دارند، در سود و زیان سهیم هستند و در مورد

بدهی ها نیز مسئول هستند. هر یک از شرکاء فعال به تنهایی مسئول بدهی های واحدهای تجاری و حتی آن مورد از بدهی هایی که به وسیله سایر اعضاء و شرکا ایجاد شده نیز مسئول هستند. حالت شرکت تضامنی محدود شامل حداقل یک شریک فعال و یک شریک غیر فعال است. شرکای غیر فعال در کار و تجارب سرمایه گذاری می کنند ولی در امرمدیریت شرکت نمی کنند.سهم شرکای غیر فعال در سود و زیان واحد تجاری به وسیله موافقت های شراکتی محدود می

شود. به علاوه شریک غیر فعال در مورد بدهی هایی که خارج از سرمایه گذاری اولیه اوست هیچ گونه مسئولیتی ندارد. حالت مشارکتی او همانند موسسات مستقل و جدا مالیات نمی دهند ولی در عوض هر یک از شرکاء باید مالیات خود را پرداخت کنند. طول مدت این شراکت ممکن است تا زمان توافق شرکاء ادامه پیدا کند. برای مثال شرکاء ممکن است توافق کنند که این شرکت فقط باید برای چند سال معین و یا در مدت فعالیت همان کار دادمه پیدا کند. این شراکت باید زمانی که یکی از شریکان می میرند متوقف شود و اینکه قبلاً در توافقات شراکتی چه مواردی معین شده مهم نیست. سهم شریکی که مرده است نمی تواند

به وارث او سپرده شود در هنگام مرگ هر یک از شرکاء شراکت فسخ می شود و شاید دوباره به کس دیگری سپرده شود. یکی از مشکلات شرکت تضامنی این است که سهم یکی از شرکاء بدون موافقت سایر شریکان نمی تواند فروخته شود. بنابراین شریکی که می خواهد سهم خود را به خاطر مشکلات مالی بفروشد نمی تواند بدون اجازه سایر شرکاء این کار را انجام دهد.


یکی دیگر از مشکلات دسترسی محدود شرکاء به نقدینگی است. به غیر از محدودیت در فروش سهم خود شرکاء تنها می توانند از طریق قرض کردن پول از بانک بودجه لازم را تکمیل کنند و اینجا نیز محدودیتی وجود دارد که آن هم این است که چه مقدار ( معمولاً مقدار کم) بانک حاضر است به آنها قرض دهد.
درکارها و تجارتهای معینی که شامل حسابداری، قانون و کارهای فیزیکی است شرکتها معمولاًٌ به صورت شراکتی سازمان دهی می شوند. استفاده از حالت شراکتی در ابتدا ممکن است به قوانین ایالتی و قوانین صنعتی و سازمان های ذی صلاح نسبت داده شود که به این معنی است که هر یک از وکلا را از محدود کردن وظایف خود در هر زمینه ای باز دارند.


شرکتهای سهامی
شرکت های سهامی یک موسسه قانونی است که تحت قوانین ایالتی و در طی یک فرآیند شراکتی بوجود می آید.شرکت سهامی موسسه ای است که توانایی تبیین قراراداد و انجام فعالیت تحت عنوان و نامی جدا از مالکان آنرا دارد. برای به وجود آوردن یک شرکت سهامی قوانین ایالتی از آن موسسه می خواهد تا کارهای مقابل را انجام دهد:
1- اساسنامه شرکت را به وجود آورند.
2- یک آئین نامه داخلی را تصویب کنند.


3- یک هیات مدیره تشکیل دهند
اساسنامه شرکت نشان دهنده نام قانونی شرکت، جایگاه آن در تجارت و طبیعت آن واحد تجاری است این گواهی نامه به شرکت سهامی روح می بخشد بدین معنی که قراردادی را بین شرکت سهامی و صاحبان آن به وجود می آورد. این قرارداد به شرکت سهامی این اختیار را می دهد تا واحدهای مالکیت را به وجود

آورد که به این واحدهای مالکیت سهام می گویند و نشان دهنده حق و حقوق مالکان است که به مالکان ، سهامداران گفته می شود. آئین نامه داخلی قوانین اداره شرکت سهامی است. آئین نامه داخلی حقوقی و اختیارات کارکنان ، اعضای هیات مدیره و سهامداران را روشن می کند. در بیشتر شرکتهای سهامی برای هر یک از سهامداران این امکان وجود دارد تا مدیریت در کارها را مورد کنترل قرار دهد. برای مثال در پایان سال 2001 شرکت الکتریکی امرسون حدود 33700 سهامدار داشت. برای هر یک از سهامداران این امکان وجود ندارد تا بر کار مدیریتی شرکت امرسون نظارت مستقیم داشته باشد. بنابراین سهامداران شرکت

یک هیئت رئیسه ای را انتخاب کرده اند در امور تصمیم گیری های اصلی در کارهای واحد تجاری و کنترل بر فعالیتهای مدیریتی شرکت نماینده آنها باشد. در عوض هیات مدیره رئیسه کارکنان شرکت را انتخاب و بر عملکرد آنها نظارت می کنند. مدیرانی که کارمند اینگونه شرکتها هستنند. مدیران داخلی نامیده می شوند و آنهایی که سمت دیگری را در شرکتهای سهامی ندارند .مدیران مستقل یا خارجی نام دارند در مورد شرکت سهامی الکتریکی امرسون از 18 مدیر در

سال 2003 6 نفر مدیر داخلی و 13 نفر مدیر خارجی بودند. در کل این اعتقاد وجود دارد که هر چقدر که تعداد نسبت مدیران خارجی بیشتر باشد. استقلال هیات مدیره در مدیریت شرکت و کمپانی بیشتر است. نسبت مدیران خارجی در موردهریک از شرکتهای سهامی به صورت قابل ملاحظه ای متفاوت است. برای مثال در سال 2002 تنها 44% از هیات مدیره شرکت غذایی گرفت. جزء مدیران خارجی بودند در حالی که در هیات مدیره موسسه تگزاین 89% از آنها هیات مدیره خارجی تشکیل شده بودند.


هر ایالت موجودیت هر یک از شرکتهای سهامی را در اجازه نامه مشارکتی می داند. قوانین شرکتهای سهامی در بسیاری از ایالات یکسری قوانین هماهنگ و یکسان را دنبال می کند که عنوان « مدل تجاری عملکرد شرکتهای سهامی از آن یاد می شود. زمانی که شرکتهای سهامی به وجود آمدند، می توانند قرارداد ببندد، یک اسم قانونی را انتخاب کنند. از کسی یا جایی شکایت کنند و یا از آنها شکایت شود و حتی برای همیشه به حیات خود ادامه دهند. اگر چه ممکن است که سهامداران بمیرند ولی شرکتهای سهامی موجودیت خود را ادامه می دهند. مسئولیت مالکان و سهامداران محدود به میزان سرمایه گذاری آنها در شرکتهای سهامی به وسیله سهام است که سهامداران می خرند.


بر خلاف شرکتهای تک مالکیتی و تضامنی ، شرکتهای سهامی مشمول بر مالیات می شوند. در این شرکتها بر اساس درآمد خود شرکت مالیات پرداخت می شود. این درآمد بر اساس قوانین خاص فدرال و کدهای مالیاتی ایالتی مشخص می شود و بر اساس میزان مالیات خود شرکتهای سهامی است که با میزان

مالیات از درآمدهای شخصی تفاوت دارد. اگر هیات مدیره تصمیم بگیرد تا سرمایه را بین سهامداران تقسیم کند این پول از درآمد باقی مانده بعد از پرداخت مالیات پرداخت خواهد شد. مقدار پولی که پرداخت می شود یا تقسییم می شود نیز می بایستی در مورد درآمدی که سهامداران دارند و مالیات آن کسر می شود به حساب آید . بنابراین نسبت درآمد شرکتهای سهامی دستخوش دوبار مالیات دهی می شود. یکبار به عنوان درآمد اشتراکی و بار دیگر به عنوان درآمد شخصی هر یک از سهامداران تقسیم سودی که به وسیله هر یک از مدیران شرکتهای سهامی اعلام شد بر اساس تعداد سهامی که هر یک از سهامداران دارند تقسیم می شود. اگر سهامدار الف دو برابر سهامدار ب سهام دارد، سهامدار الف دو برابر سهام دار ب پول خواهد گرفت. از سهامداری و مالکیت در

شرکتهای سهامی به عنوان سهام یا حقوق صاحبان یاد می شود که به عنوان برگه سهام ارائه می شود.شرکتهای سهامی که فقط دارای تعداد کمی از سهامداران است که آنها هم کنترل کامل بر تصمیمات سرکتهای سهامی دارند شرکت محدود(سهامی خاص) نامیده می شود شرکت سهامی که سهام

سهامداران آن در بیرون از دایره سهامداران خرید و فروش می شود شرکت سهامی عموم(سهامی عام) نامیده می شود. شرکت مارس تولید کننده بیسکویت M&M در سایر محصولات شیرینی جات از شرکتهای سهامی خاص می باشد. صنایع غذایی « هرشی» نیز که تولید کننده محصولات شیرینی است از شرکتهای سهامی عام می باشد.


سهام شرکتهای سهام عام آزادانه در بازارهای بورس خرید و فروش می شود در حالی که مالکیت در شرکتهای سهامی عام نسبت به مالکیت در شرکتهای تک مالکیتی و تضامنی خاص آسانتر به دیگران واگذار می شود. کمپانی هایی که سهامی آنها در بازارهای بورس داد و ستد می شود باید اظهارنامه مقدماتی خود را به کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) ارائه دهد. که این سازمان فدرال است برای نظارت بر اجرای قوانین اوراق بهادار در آمریکا به وجود آمده است. این اظهار نامه ، اظهارنامه ملی، آئین نامه شرکتهای سهامی و اطلاعات کاملی را در باره طبیعت آن واحد تجاری، بدهی و سهام شرکت سهامی، کارکنان و مدیران و کسانی که بیشتر از 10% سهم را دارا می باشند را فراهم می آورد.


اشکال دیگر واحدهای تجاری
علاوه بر حالت تک مالکیتی ، مشارکتی و سهامی، بنگاههای اقتصادی ممکن است از سایر حالتهای واحدهای تجاری استفاده کننده مثل: شراکتی محدود پیشرفته Master Limited partnerships
شرکتهای سهامی حرفه ای professional corporation
شرکتهای با مسئولیت محدود LLC
شرکتهای مشارکتی خاص


شرکتهای مشارکتی خاص پیشرفته نوعی شرکت، با سهام محدود برای هر یک از سهامداران است که در بازار بورس معامله می شود. برای مثال بیش از 2 جین شرکتهای مشارکتی خاص پیشرفته در بازار بورس نیویورک به ثبت رسیده است که شامل بوستول سلتیک، سرارفیر شرکتهای مهمانداران رد لیون ( شیر قرمز) سهام، مالکیت که نشان دهنده درصدی خاص از مالکیت است به همان روش سهام در شرکتهای سهامی خرید و فروش می شود. اگر چه تنها تفاوت

دراینجاست که شرکت سهامی می تواند، با تعیین و صدور سهام مالکیت جدید ایجاد سرمایه کند در حالی که در شرکت مشارکتی خاص پیشرفته چنین عملی امکان ندارد. این امکان وجود دارد که ما 100% از سهام مالکیت را بفروش برسانیم و همچنین امکان فروش سهام اضافی از شرکت های سهامی وجود دارد. تفاوت دیگر این است که درآمدهای شرکتهای مشارکتی خاص پیشرفته تنها یک بار مشمول مالیات می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید