بخشی از مقاله

مفهوم مديريت آموزشي واصول آن


درارتباط با مفهوم كلي مديريت آموزشي مي توان به برخي تعاريف اشاره شده در منابع علمي اشاره نمود ، براين اساس مديريت آموزشي عبارتست از :
• فرايندي كه كليه فعاليتهاي افراد همكار درسازمانهاي آموزشي و پرورشي را در راستاي نيل به اهداف تعليم وتربيت متناسب وهماهنگ نموده وبا برخورداري مناسب از امكانات فيزيكي ومنابع انساني بستر تحقق موارد مطروحه را ايجاد نمايد .


• ياري وكمك رساني به روند اجرايي آموزش ونظارت بر آن ( رهبري آموزشي ) .
• ايجاد زمينه وفراهم ساختن تجهيزات وامكانات جهت بروز استعدادهاي دانش آموزان ( كار آموزان ) تحكيم بخشيدن به روابط انساني گروهي واتخاذ روش و تعيين خط مشي اصولي در كليه امور ، براي بارور ساختن اهداف تربيتي .


آنچه مسلم است ، قابليتهاي شغلي وارتقاء مهارت مورد نياز آن ، بستگي قابل توجهي به كيفيت محصول آموزشي دارد واصولا مديريت آموزشي به ويژه آموزش فني وحرفه اي ،حائز اهميت ويژه اي مي باشد . بنابراين ، هر چند اصول ومفاهيم بسياري در مديريت آموزشي از ساير مديريتها گرفته شده ، ولي اركان اين مديريت از چنان اهميتي برخوردار است كه مي توان براي رشد ساير مديريتها نيز از آن استفاده نمود .


درواقع ، اهداف كلان آموزشي بر آورنده نيازهاي اجتماعي ، اقتصادي و وضعيت وجودي افرادمي باشد كه مديريت آموزشي ، دراين مقوله جايگاه ويژه اي دارد .
- مديريت آموزشي و برآورد نيازهاي اجتماعي


اصولاً ، جامعه اي را مي توان پويا ، سالم ودر حال رشد تلقي نمود كه ابعاد محوري ( مطروحه ) آن تحقق يابد .


در واقع ، يكي از ابعاد محوري مورد بحث در اين قسمت ، خواسته ها وهنجارهاي اجتماعي مي باشد . برخي پارامترهاي مهم نياز اجتماعي جوامع شامل فرهنگ ، سنت ، ارزشهاي ديني ، بومي وملي بوده است وچگونگي آموزش افراد جهت حفظ و رعايت اين موارد در اجتماع اهميت ويژه اي دارد . بنابراين ، بايستي برنامه ريزان كلان جوامع به نقش مديريت آموزشي در ابعاد مختلف آن توجه داشته باشند .


- مديريت آموزشي وبر آورد نيازهاي اقتصادي
اصولا ، در برنامه ريزيهاي اقتصادي جوامع به ويژه پيشرفته ، نگرش خاصي به منابع عمده اشتغال وتوليد ( صنعت ، خدمات وكشاورزي ) در شرايط موجود آن وبر آورد توسعه كوتاه مدت ، ميان مدت وبلند مدت در سطح آن جامعه مي شود .
همچنين ، يكي از مشخصه هاي مرتبط با ظرفيتهاي اشتغال وبهينه سازي شرايط آن ، ارتقاء عملكرد منابع انساني تخصصي مورد نياز ويانظارت برروند آموزش مهارت و فنون وتبديل نيروي انساني به منابع انساني متخصص وماهر است . دراين ارتباط جايگاه مديريت آموزشي متناسب اهداف پيش بيني شده ونياز سنجي آموزشي بررسي شده و به ويژه درارتباط با آموزشهاي شغلي مشخص مي شود . به اين ترتيب ، اهداف وخط مشي مديريت آموزشي را بدين شرح مي توان مطرح نمود :


الف ) متناسب سازي ميل افراد به برخورداري از آموزش شغلي ونيل به احراز آن با نياز واقعي بازار كار وظرفيت هاي آن .
ب ) فراهم سازي زمينه هاي تامين ( رشد حرفه اي ) از طريق آموزش مستمر افراد .
- مديريت آموزشي ووضعيت وجودي افراد
انسان موجودي است كه تحولات روحي وجسمي او براثر تكامل ورشد مختص آن و روند تربيتي كه به صورت اكتسابي وبرخوردار شدن حاصل مي شود ، انجام مي گيرد .


كمك به شناخت ظرفيتهاي روحي وجسمي افراد ، زمينه سازي رشد وارتقاء مهارتهاي زندگي وتلاش وفعاليت در جامعه ، اهم مواردي است كه توسط اعمال مديريتهاي آموزشي تامين مي شود .
ويژگيهاي مدير آموزشي


1- مهارت در رهبري وهدايت افراد به ويژه كادر آموزشي
براي آنكه يك سازمان آموزشي بتواند به اهداف پيش بيني شده برسد ، برخي راهكارهاي اساسي آن بايستي اعمال شود . يكي از مهمترين راهكارها وپارامترهاي موثر در كيفيت عملكرد سازمانها به ويژه سازمانهاي آموزشي ، زمينه سازي حضور ومشاركت سطوح مختلف سازماني در فرايندهاي تصميم سازي واجراي آن مي باشد .


لازمه اين كار ، ايجاد ساختار مناسب براي فرهنگ سازي وتبديل آن به جرياني ضابطه مند جهت مشاركت كليه پرسنل به ويژه كادر آموزشي در برنامه هاي مربوطه و ايجاد اشتياق انجام اين امور در سطح سازماني مي باشد.
2- مهارت در روابط انساني


جهت برقراري ارتباطات سالم ، انساني ومتقابل بين كاركنان ونيز با مديريت واحد اموزشي ، اتخاذ استراتژي پيش بيني شده ومناسب ارتباطات با پرسنل وتعميم آن در سطح سازمان واجد توجيه است . در اين ارتباط ، مناسبترين روش ، اعمال مديريت عاطفي با در نظر گرفتن كليه ضوابط ومقررات وسياستهاي كلان تعيين شده مي باشد .


برخي خصايص وجودي وصفات رفتاري حائز اهميت در برخورداري مديران از مهارت برقراري ارتباطات انساني در سازمان به شرح ذيل ، مطرح مي باشند .
- داشتن سعه صدر .
- نيكويي رفتار وحسن خلق .
- راز داري وپوشش عيوب .
- توجه به شاديها وبه ويژه مصائب ومشكلات افراد .
- فروتني وتواضع .
- صداقت وراستي .


- اعتماد به نفس .
- فروبردن خشم .
- تصميم گيري براساس درايت ومبري از خشم و خوشحالي .


- عدم سوء ظن به كاركنان .
- نداشتن غرور .
- تميز دادن به كيفيت هاي عملكرد كاركنان .


- عمل به حرف .
- احترام به ارزشهاي وجودي افراد .
- داشتن تعهد ونيز تخصص مورد نياز .
- پرهيز كاري .
- نداشتن فساد اخلاقي .


3- مهارت در برقر اري روابط گروهي
يك مدير آموزشي بايستي قادر به ايجاد فضاي ، تعامل و همكاري افرادجهت انجام وظايف محوطه باشد دراين ارتباط به انحاء مناسب كارهاي گروهي ومشاركت جمعي در تحقق اهداف مورد نظر بايستي توجه شود . در واقع مدير آموزشي براي موفقيت در اجراي برنامه ها ، بايد در طرح ريزي كارهاي جمعي وگروهي تبحر و مهارت كافي داشته باشد وبتواند گروه را در تجزيه و تحليل وارزشيابي از روشهاي اتخاذ شده ، كمك نمايد اهم موارد مهم مهارت مديران در برقراري روابط گروهي بشرح زير مي باشند :


1- همفكري وهمكاري با گروه كاركنان .
2- ياري رساني به گروه كاركنان در اتخاذ روشها ونظارت بر روند اجراي آن .


3- تلاش در جهت فرهنگ سازي وتعميم اتحاد و اعتماد متقابل بين كاركنان .
4- پيشبرد امور واهداف سازماني با در نظر گرفتن اهداف وعلايق فردي .
5- توجه به نظرات ، انتقادات وايده هاي افراد .
6- توجه به نيازهاي وخواسته هاي كاركنان و تلاش در جهت تامين آن .


7- داشتن عدل وانصاف در انجام وظايف ومسئوليتها .
8- تلاش د رراستاي ارتقاء دانش وشكوفايي گروه كاركنان .


9- تفويض اختيارات بايسته به گروه كاركنان .
10- تعميم فرهنگ مسئوليت پذيري وتعهد در بين گروه كاركنان .
11- حمايت ونظارت برعملكرد گروه كاركنان در اجراي وظايف ومسئوليتها .
12- كمك به ارتقاء وتعميم ايده هاي مبتني بر نو آوري وابتكار .
4- مهارت وارزشيابي
اصولاً يكي از مشخصه هاي مهم عملكرد مناسب سازمانهاي آموزشي ، وجود نظام ارزشيابي از روند ، اجرا و محصول آموزش مي باشد . اين وضعيت مي تواند به بررسي مشكلات وكاستيها وچگونگي رفع آن ونيز ارتقاء وضعيت موجود فعاليتهاي سازماني منجر شود .
در اين راستا ، مدير آموزشي در صورت برخورداري ا ز فنون سنجش وارزشيابي آموزشي ، مي تواند برنامه ريز اصلي و ياري رسان كاركنان د راجراي آن وتوجيه ايشان ونيز تامين كننده امكانات وتجهيزات وهمچنين ضوابط مورد لزوم باشد .

5- مهارت در انتخاب همكاران
مدير آموزشي بايد بتواند افراد مناسب را جهت احراز وظايف ومسئوليتهاي شغلي زير مجموعه خود انتخاب و بكار گمارد . توانايي ارزيابي مشاغل وشناخت ويژگيهاي كاري افراد ، از جمله مشخصه هاي ابزاري مهم در اين ارتباط مي باشند .
وظايف مديران آموزشي


اهم اين موارد بشرح زير مي باشند :
1- طرح وبرنامه ريزيهاي آموزشي .
2- سازماندهي


سازماندهي ، عبارت است از ايجاد نظم ونسق كاري براي هر كس بانضمام هماهنگ كردن ومرتبط ساختن مساعي يك عده با ايجاد موازين خاصي در راستاي اهداف مشخص وتعيين شده در واقع ، با يك سازماندهي اصولي ، مي توان استفاده بهينه از تجهيزات وامكانات ومنابع مادي وانساني رامحقق نمود .
3- پيش بيني وارزيابي كاري .


ويژگي بررسي وتحليل وضعيت موجود عملكردي سازمان وابعاد فعاليتهاي در آن ونيز با توجه به مستندات واطلاعات مورد نياز ، توانايي ارزيابي وپيش بيني گزينه هاي چگونگي تغيير كار كرد ، از جمله مشخصه هاي مهم در مهارت يك مدير آموزشي مي باشند .
4- هدايت ورهبري


5- ايجاد روحيه واشتياق در مشاركت كاركنان در برنامه هاي كاري گروهي ويا وظايف فردي .
6- تامين نيازها واحتياجات منابع مادي وانساني كار .


7- نظارت وراهنمايي مناسب كادر آموزشي .
8- رفع مسايل ومشكلات .
9- مشاوره وراهنمايي كار آموزان .


اصولاً قائل شدن تمايز ميان عناصر محوري واصلي وساير اموررايج درجهت اهداف سازماني ونيز بكار گيري آن در روند اعمال مديريت آموزشي ، اهميت ويژه اي دارد . دراين ارتباط ، چستر بارنارد كار عمده مديران را نه در انجام امور اجرايي بلكه در بكار نگهداشتن سازمان مي داند بيان ابعاد وقلمرو مديريت آموزشي نيز نقش اصلي مديران را در صحنه مديريت مشخص مي سازد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید