بخشی از مقاله


مقاله ترجمه شده شرکت های ژنتیک احشام - تراکم و استراتژی های مالکیتی یک قدرت نوظهور در اقتصاد تغذیه جهانی


سوزان گورا

مقدمه
معمولاً به مصرف کنندگان گفته نمیشود که تخم، شیر یا گوشتی را که در سوپرمارکت یا قصابی خریداری میکنند از کدام نژاد مرغ، گاو یا خوک است. البته آنها باید به این مسئله توجه کنند چون به توسعه یک تک کاشت ژنتیک جهانی کمک میکنند. مزارع و کارخانه های عمل آوری گوشت حیوانات همسان را میخواهند. با اینکه عموم مردم از آن آگاه نیستند اما فرآیند تراکم نه تنها در تولید و عمل آوری احشام، بلکه در صنعت پرورش احشام نیز در حال وقوع است.
فقط چهار شرکت، اغلب خدمات ژنتیک را برای مرغ های تخم گذار، مرغ های کبابی، بوقلمون ها و ماکیان دیگر فراهم می سازند. تولید فرآورده های نهایی ترکیبی و یک ساختار وابسته (که در آنها، تکثیر و تولید دو مرحله جداگانه هستند)، امکان کنترل مالکیتی عملی بر خطوط پرورش را فراهم می سازد. این مسئله کمک زیادی به تراکم خیلی بالا کرده است. حدود دو سوم مرغ های کبابی جهان و نصف تولید تخم مرغ جهان صنعتی سازی شده است.


گوشت خوک، که پرمصرف ترین گوشت در جهان است، نیز تا یک سوم تولید جهانی خود صنعتی سازی شده است. خطوط تولید خوک های دو رگه بصورت افزایشی مورد استفاده قرار می گیرند (که در اینجا هم تکثیرکننده و پروار دهنده از هم جدا هستند)، بطوریکه شرکت های پرورش حیوانات میتوانند اطمینان حاصل کنند که خطوط پرورش آنها توسط افراد دیگر برای اهداف دیگر پرورش استفاده نمی گردد. تراکم بسرعت در حال افزایش است، و تک کاشت ژنتیک نیز در حال افزایش است.
در احشام (اگرچه هنوز هیچ پرورش دورگه ای برای آنها وجود ندارد و معمولاً مزارع کوچک تر از مزارع خوک و ماکیان برای آنها استفاده می گردد)، تک کاشت ژنتیکی به سطح مشابهی رسیده است. یک گاو نر با کمک تلقیح مصنوعی میتوانند چند میلیون بچه داشته باشد. محیط های تولید گوشت و لبنیات، ستاره های خود را کشت میکنند و پول زیادی برای نطفه های منجمد شده پرداخت میکنند. مسلماً شرکت های تلقیح مصنوعی میخواهند که بهترین گاوهای نر را بصورت غیر جنسی تولید کنند. تاکنون از تولید مثل غیر جنسی عمدتاً برای دینر پلیتز استفاده نمی گردد بلکه برای تکمیل تکنولوژی های ژن نیز بکار می رود.


در دهه های گذشته، اهداف پرورش تقریباً بطور مختص بر کارایی تمرکز کرده اند: تولید سالیانه تخم مرغ، تولید شیر، محتوای چربی شیر، و نرخ رشد. آنها معمولاً فقط بر تعدادی از نژادهای گاو، خوک و مرغ متمرکز هستند. بنابراین افزایش زیادی در تولید ایجاد شد – اما فقط در صورتیکه کیفیت و کمیت خوراک برای استفاده از نرخ تبدیل خوراک بهتر نیز فراهم گردد.
در نتیجه، جمعیت احشام پر تولید، از لحاظ ژنتیکی کاملاً یکنواخت بوده است. برای اغلب نژادهای صنعتی احشام و خوک، اندازه جمعیت مؤثر (که پارامتری است که توسط کارشناسان برای محاسبه تنوع ژنتیکی استفاده میگردد) با کمتر از 100 حیوان مورد نیاز برای حفظ یک نژاد مطابقت دارد. کارکنان صنعت پرورش ماکیان معتقدند که تغییرپذیری ژنتیکی کافی در داخل خطوط و در بین آنها وجود دارد. البته چنین اطلاعات اثبات شده ای برای ماکیان وجود ندارد – شرکت ها معمولاً خطوط پرورش حیوانات را بصورت رازهای تجاری نگه میدارند.
با ظهور تکنولوژی ژن، شرکت هایی که فقط بر یک گونه تمرکز کرده بودند، بتدریج به گونه های دیگر نیز علاقمند شدند. در سال 2005، بزرگترین شرکت های پرورش خوک و احشاک PIC و ABS با هم ادغام شدند (شرکت Genus plc) که این شرکت نیز با ژنتیک میگو ترکیب شده است.
همچنین اندازه شرکت های پرورش احشام نیز دارای مقیاس متوسط است و تا کنون حداکثر 2000 کارگر داشته است، و حجم معاملات سالانه آنها احتمالاً از 0.5 میلیارد یورو بیشتر نبوده است، که اطلاعات مربوط به آن موجود است. البته آنها معمولاً بصورت عمودی با شرکت های تولید کننده خوراک و/یا شرکت های عمل آوری گوشت مانند US meat giant Tyson ترکیب می گردند.
شرکت آمریکایی Monsanto (که بخاطر رهبری خود در دانه های تغییر داده شده از لحاظ ژنتیکی معروف است تا اینکه بخاطر ژن های احشام خود معروف باشد) نه تنها با توجه به گیاهان بلکه همچنین بخاطر احشام، و توسط یک سیاست فعال برای مالکیت، همکاری و سیاست امتیاز انحصاری در ژنتیک گاو و خوک، ممکن است بزودی بر بازارهای ژن سلطه پیدا کند.
میزان تلفات نژادهای احشام در جهان بتازگی به یک نژاد در ماه افزایش پیدا کرده است، درحالیکه در قرن گذشته بطور میانگین حدود یک نژاد در هر سال بود. آزاد سازی تجارت به رشد غیر مترقبه در تجارت بین المللی فرآورده های گاو کمک میکند، و این فرآورده های مالکان کوچک نیست که در سراسر جهان جابجا می گردد. برعکس، فرآورده های مالکان کوچک اغلب فقط زمانی وارد بازار می گردند که توافقنامه تجارت اجازه ورود محصولات خارجی را بدهد و یا استانداردهای بهداشتی اجازه آنرا بدهند. مالکان کوچک سهم کوچکی از تولید صنعتی پشتیبانی کمک مالی تجارت را دریافت میکنند. مقررات معمولاً برای مالکان کوچک و تولید صنعتی است، اگرچه مالکان کوچک در بعضی از کشورها تا یک سوم اقتصاد کشور را در دست دارند.
موارد دیگر نیز در حال کاهش هستند تا اینکه در حال افزایش باشند. بخش ارگانیک جهانی که رشد کند اما ثابتی دارد در سازگارسازی احشام با سیستم های تولید خود (خصوصاً برای ماکیان) مشکل دارد. پرورش داخلی در کشورهای در حال توسعه معمولاً توسط سیاست های ملی یا سازمان های توسعه، پشتیبانی نمی گردد.
ملل متحد در حال حاضر مسئله تحلیل تدریجی منابع ژنتیکی، و تهدیدات منتج برای معیشت و تنوع زیستی کشاورزی را مطرح کرده است. در اروپا (که آگاهی در مورد نقش ها و ارزش های نژادها از قبل به سطح سیاسی رسیده است) برنامه های حفاظت در حال اجرا هستند. بنابراین هیچ نژاد دیگری در بعضی از کشورهای اروپایی از بین نرفته است.
البته چیزی که از بین رفته است غذا و تنوع فرهنگی و حاکمیت غذا است. ما همچنین مسائل بهداشت عمومی را بخاطر ورودی غذای زیاد احشام و همچنین مسائل بیماری و رفاه حیوانات و آلودگی محیطی تجریه میکنیم. تعدادی از شرکت های ژنتیک در سطح جهانی تعیین میکنند که مصرف کنندگان چه گزینه هایی برای انتخاب دارند. آنها با عمل کردن به این صورت که اگر مصرف کنندگان سراسر جهان مقدار بیشتری از گوشت، شیر و تخم مرغ ارزان تر بدون توجه به اثرات محیطی، اجتماعی و فرهنگی بخواهند، آنها میتوانند بازار خود را توسعه دهند.
این مقاله توسطLeague for Pastoral Peoples و Livestock DevelopmentEndogenous در آمادگی برای کنفرانس فنی بین المللی در مورد منابع ژنتیک حیوانی سازمان کشاورزی و غذای ملل متحدمنتشر شده است، تا در 7 سپتامبر 2007 در اینترلیکن سوئیس ارائه گردد. از پشتیبانی و همکاری Greenpeace نیز قدردانی می گردد.

 


1- تراکم صنعت ژنتیک احشام
اگرچه صنعت ژنتیک احشام هنوز عمدتاً از شرکت های کوچک و متوسط تشکیل شده است – همانطور که خود انجمن اروپایی پرورش دهندگان حیوانات مزرعه (EFFAB) می گوید – با اینحال تأثیر آن بر روی تولید احشام زیاد است و برای بخش کشاورزی نیز حیاتی است. داده های مستقل کمی تاکنون در مورد صنعت پرورش احشام و توسعه های مداوم آن منتشر شده است. این صنعت تا حد زیادی خود را توسط ایجاد تکنولوژی های جدید و تشکیل شرکت های جدید نوسازی کرده است، و اسم خود را نیز از "شرکت های تلقیح مصنوعی" به "ژنتیک احشام" تغییر داده است. در زیر مرور کلی بر سه حوزه اصلی تجارت خواهیم داشت: ماکیان، خوک و احشام.
1.1 – صنعت ژنتیک ماکیان : مرغ تخم گذار، مرغ کبابی و بوقلمون


بین سالهای 1989 و 2006، تعدادی از شرکت ها که ژنتیک ماکیان را در مقایس جهانی فراهم می ساختند از 10 گونه مرغ تخم گذار به 2 گونه، و از 11 گونه مرغ کبابی به 4 گونه کاهش پیدا کردند. در پرورش بوقلمون، فقط سه شرکت بازارهای جهانی را تأمین می کنند. کارآفرین هایی از سراسر جهان که می خواهند تخم مرغ یا گوشت ماکیان را در مقیاس تجاری تولید کنند مواد ژنتیکی را از تولید کنندگان جهانی خریداری می کنند. شرکت هلندی Hendrix ژنتیک را برای مرغ های تخم گذار 80 درصد از تخم های قهوه ای تولید شونده بصورت تجاری در سراسر جهان فراهم می سازد. تقریباً حدود 70 درصد تخم های سفید توسط مرغ های تخم گذار تولید شده در شرکت آلمانی PHW تأمین می گردد.
از سال 2005، PHW مالکیت Aviagen را نیز به دست گرفته است، که بزرگترین پرورش دهنده مرغ های کبابی و بوقلمون است. Aviagen بازار ژنتیک جهانی مرغ های کبابی مشترکی را فقط با سه شرکت دیگر دارد. یکی از آنها (Cobb)به Tyson تعلق دارد که بزرگ ترین عمل آورنده گوشت در جهان است. شرکت دوم (Hybro) تحت مالکیت Nutreco است که یک تولیدکننده اصلی خوراک حیوانات است و همچنین مالک دومین شرکت های پرورش خوک و بوقلمون در جهان است.


a) ژنتیک مرغ های تخم گذار
شرکت آلمانی PHW - Erich Wesjohann GmbH & Co. KG بزرگترین رهبر بازار جهانی در ژنتیک مرغ های کبابی و تخم گذار است. از بین بیش از 35 شرکت تابعه آن، CuxhavenLohmann Tierzucht ، Hy-line International USA و H&N International مهمتر هستند. در ماه آوریل سال 2005، مالک Aviagen نیز شد که رهبر بازار در پرورش مرغ های کبابی و بوقلمون با برندهای مرغ کبابی Ross، Arbor Acres, Lohmann Indian River, Nicholas Turkey و همچنین British United Turkeys بود. حجم معاملات PHW، 1.26 میلیارد دلار است. این شرکت بعنوان یکی از دو شرکت جهانی مرغ های تخم گذار، ژنتیک را برای 68 درصد تولید تخم مرغ سفید، و 17 درصد تولید تخم مرغ قهوه ای فراهم می سازد. PHW در 15 کشور (از جمله آلمان، لهستان، آمریکا ، کانادا، برزیل، ژاپن، آفریقای جنوبی) با حدود 4000 کارگر فعالیت دارد، و دارای شبکه توزیعی است که در 85 کشور به 250 مرغداری و محل پرورش خدمات دهی میکند. PHWبتازگی در مرغدای های آلمان و لهستان سرمایه گذاری کرده است. تجارت های دیگر شامل سلامت و تغذیه حیوانات، و تخم مرغ هایی برای تولید واکسن می باشد. یکپارچگی همه مراحل تولید در ماکیان با برند Wiesenhof تقریباً دارای 50 درصد سهام است. PHW در سال 2005 حجم معاملات خود را تا بیش از 6 درصد افزایش داد؛ تقسیم پرورش حیوانات دارای افزایش 18 درصدی است.
Hendrix Genetics B.V. هلند اغلب تحت مالکیت خانواده هندریکس است، که در سال 2005 توسط پرورش دهندگان ماکیان هندریکس تاسیس شد و سپس 100 درصد Internationale de VolaillesCompagnie را بدست آورد ، که دارائی سهام Institut de Sélection Animale و همچنین 50 درصد سهام Nutreco را کنترل میکند. استراتژی آن بر رشد و فرصت های ادغام در پرورش حیوانات تمرکز دارد که شامل ایجاد شبکه ای از توزیع کنندگان انحصاری در اروپا می باشد. در یونان، هلند و بلژیک، مرغداری های اصلی دارای قرارداد هستند. Hendrix دو رگه های مرغ های تخم گذار parent یا grandparent را تحت برند های ISA, Babcock, Shaver، Hisex, Bovans و Dekalb در بیش از 100 کشور با حدود 490 کارگر بفروش می رساند، و نه تنها در هلند و فرانسه، بلکه در کانادا، برزیل، ونزوئلا، اندونزی، هند و روسیه نیز فعالیت دارد. Hendrix ژنتیک را برای 80 درصد تولید تخم مرغ های قهوه ای و 32 درصد تولید تخم مرغ های سفید را در جهان فراهم می سازد. Hendrix ژنتیک خوک را در اواخر سال 2005 با مالکیت PIGS-Online وارد ساخت، که اولین عملکرد اینترنتی عملیاتی برای خوک ها است. اخیراً این شرکت تفاهم نامه ای را با شرکت خوراک حیوانات Nutreco Holding N.V. در مورد فروش فعالیت های پرورش حیوانات “Euribrid” از Nutreco به Hendrix امضا کرده است، که شامل مرکز تحقیقات پرورش حیوانات مربوطه نیز می باشد. Euribrid از سه شرکت پرورش حیوانات تشکیل شده است: Hybro (مرغ کبابی)، Hybrid (بوقلمون)، و Hypor (خوک).


b) ژنتیک مرغ های کبابی
Aviagen International Group Inc (ایالات متحده/انگلستان) یک رهبر بازار جهانی در پرورش ماکیان است، که خطوط اجدادی را برای تولید مرغ های کبابی و بوقلمون دارد است و سهام parent و همچنین تخم مرغ مرغ های کبابی را از طریق عملیات خود در سراسر اروپا و ایالات متحده، و سرمایه گذاری های مشترک در اروپا، امریکای لاتین، آفریقای جنوبی و آسیا بفروش می رساند. Aviagen ، 1500 نفرا را استخدام کرده است و دارای شبکه ای برای خدمات دهی به 300 تکثیرکننده در 85 کشور است. Aviagen دارای سه برند پرورش مرغ و است که جوجه های سهام parent و grandparent را در سراسر جهان برای تولید مرغ های کبابی و همچنین CWT (یک تأمین کننده تخم مرغ آمریکایی) را تولید میکند.
Aviagen در سالهای اخیر سه مالکیت مهم را با فروش توزیع کننده Ross EPI بر مبنای Benelux، مزارع پرورش Babolna در اروپای مرکزی، و تسهیلات آمریکایی و عملیات پرورش دهنده بوقلمون BUTA بدست آورد. کارایی آن نیز از طریق معرفی محصولات جدید با افزایش مهم منتج در سهام بازار ایالات متحده افزایش یافته است. در دوره سالهای 2002 تا 2004، حجم معاملات Aviagen تا 25 درصد افزایش یافت. Aviagen تحت مالکیت Erich Wesjohann GmbH & Co. KG در آمده است که یک رهبر بازار در پرورش مرغ های تخم گذار

سفید است.
The Grimaud Group در پرورش پرندگان و خرگوش و تکنولوژی ژن مربوطه برای داروسازی و کشت و صنعت تخصص دارد. The Grimaud Group با بدست آوردن مالکیت GroupHubbard در سال 2005 (که قبلاً یک پرورش دهنده اصلی ماکیان همراه با شرکت داروسازی Merial بود)، حجم معاملات خود را تا 150 میلیون یورو افزایش داد و به دومین شرکت ژنتیک پرندگان و رهبر بخش های تخصصی (جوجه مرغ های رنگی، جوجه اردک، پرندگان گینه، خرگوش، کبوتر) در جهان تبدیل شد. Grimaud ، 55 میلیون جوجه اردک یک روزه را تولید میکند که شامل 1.5 میلیون پرورش دهنده یک روزه، 30 میلیوم جوجه مادر یک روزه، 200000 پرنده گینه مادر یک روزه، و 30000 خرگوش پرورشی می باشد. این شرکت در تکثیر جهانی، از تخم در آمدن و فروش جوجه اردک های یک روزه تجاری، دارای 40 درصد سهم بازار است. Hubbard ، 50 درصد هر یک از بازارهای روسیه و سوریه، 45 درصد بازار مصر و 70 درصد بازارهای پاکستان است. Hubbard ادعا میکند که در بازارهای اروپا، آسیای میانه و آفریقا با 25 درصد سهام بازار parent آنها، دوم است. وقتی که Hubbardتولید پرندگان رنگی را آغاز کرد

سهم آن به دوم سوم بازار پرورش دهنده رسید. Grimaud Group دارای 1350 کارگر در ایالات متحده، اروپا (فرانسه، لهستان، هلند) و آسیا (چین، مالزی، تایلند) است. Grimaud Group وHubbard Group واکسن تخم مرغ اصلی و تکنولوژی های ژن پرندگان را به تجارت های خود اضافه کردند. این گروه یک تجارت خانوادگی است، که 70 درصد مالکیت آن در دست فرد گریماد و خانواده اش، و 30 درصد آن در درست مؤسسات مالی است.
Cobb-Vantress تحت مالکیت Tyson Foods Inc است که بزرگترین عمل آورنده و تجار مرغ و گوشت قرمز است. Tyson ، 120000 کارگر دارد و حجم معاملات آن 26 میلیارد دلار است. Tyson رهبر بازار آمریکا در ماکیان، و دومین شرکت در گوشت خوک است. Tyson تقریباً یک پوند از هر 4 پوند مرغ، گوشت گاو، و گوشت خوک در آمریکا را تولید میکند. Tyson تنها شرکتی است که هر سه نوع پروتئین را از طریق همه کانال های توزیع اصلی می فروشد. این شرکت تولید مرغ داخلی و تولید گوشت گاو داخلی را با 26 درصد سهم در هر بازار رهبری میکند. Tyson دو جایگاه در تولید گوشت خوک و 18 درصد سهم بازار را دارد.
Hybro دارای رتبه چهارم در بازار است، و سهم بازار آن 8 درصد است. شرکت پرورش مرغ کبابی قسمتی از Euribrid را تولید میکند، که تقسیم بندی پرورش تغذیه حیوانات بین ا

لمللی و شرکت خوراک ماهی Nutreco است، که شامل Plumex نیز می باشد، که یک تأمین کننده جوجه های یک روزه و تخم مرغ است، و Hybrid دومین شرکت بزرگ پرورش بوقلمون است و Hypor دومین تأمین کننده جهانی ژنتیک خوک است. 50 درصد سود Nutreco در Hendrix Poultry Breeders در سال 2005 با سود دفتری بفروش رسید.
c) ژنتیک بوقلمون
فقط دو شرکت بین المللی پرورش بوقلمون دارای سهام بازار هستند، و هر دوی آنها با شرکت های پرورش ادغام شده اند که دارای سهام بازار بین المللی زیاد از تولیدات ژنتیک هستند. و سومین پرورش دهنده بزرگ بوقلمون بر بازار ایالات متحده متمرکز است.
Aviagen Turkeys در سال 2005 با مالکیت United Turkeys (B.U.T.)Aviagen of British از شرکت سلامتی حیوانات Merial تاسیس شد. رهبر بازار ژنتیک بوقلمون اروپا (Avi

agen) با Nicholas (US) و B.U.T. دارای 350 کارگر و دو برند پرورش بوقلمون است و جوجه بوقلمون های یک روزه را به سراسر جهان ارسال می کند.
Hybrid Turkeys در کانادا بخشی از شرکت Nutreco است. Hybrid در بازار ژنتیک بوقلمون دارای رتبه دوم است و 34 درصد سهم بازار را دارا است.
Willmar Poultry Company (WPC) تقریباً یک سوم بازار پرورش بوقلمون در ایالات متحده را پوشش میدهد، که شامل شرکت های بازاریابی غذا و عمل آورنده های مستقل بوقلمون می باشد. بعضی از نام های متداول شامل این موارد است: Sara Lee Foods, Cargill Turkey Production, Farbest Farms و عمل آورنده های قراردادی مختلف.
1.2 – صنعت ژنتیک خوک
پرورش خوک هنوز تا حدودی توسط انجمن ها یا شرکت های تعاونی انجام میشود که دارای مزارع پروش خوک هستند. اما شرکت های بین المللی پرورش حیوانات بسرعت در حال افزایش سهام بازار خود هستند. یکپارچه سازی عمودی خط تولید از ژنتیک به تولید گوشت، در آمریکای شمالی بالا است و در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز بسرعت در حال رشد است.


در خوک ها، تلقیح مصنوعی موفقیت کمتری داشته است. تولید از نطفه منجمد خوک دارای 10 درصد تعداد نوزادان کمتر در یک زایمان، و یک زایمان کمتر نسبت به نطفه های تازه است . بنابراین اغلب از خوک های نر زنده استفاده می شود، اما این روند بسرعت در حال تغییر است، تا حدودی بخاطر اینکه ریسک عفونت را کاهش دهد و تا حدودی نیز بخاطر فشار استراتژی های مالکیتی مانند "گله های بسته" است. تراکم در ژنتیک خوک خیلی پویا است. قطعی ترین میدان های نبرد جاری به نظر می رسد که دسترسی به بازارهای چین و آمریکای لاتین و همچنین بازار ژنوم خوک باشد. عملکردهای انحصاری غیر-GMOMonsanto احتمالاً فقط نقطه بالایی از توده یخ شناوری از استراتژی های مالکیتی هستند. این احتمال وجود ندارد که Monsanto در رسیدن به مزارع پرورش خوک در حق الامتیازهای پولی جهان، مانند پنبه و سویای GMO موفق شود.
Pig Improvement Company (PIC) حدود 2 میلیون حیوان پرورشی را با حجم فروش نزدیک به 400 میلیون دلار در سال به بازار عرضه میکند. PIC دارای 30 تا 40 درصد بازار در آمریکای شمالی و 11 درصد بازار اروپا است و در حدود 30 کشور دارای بیش از 1500 کارگر است. 1.6 میلیون خوک ماده پرورشی در هر سال فروخته می شوند که در 40 مزرعه پرورش داده می شوند. حاشیه فروش آن 35 درصد است. PIC به Sygen (با حجم معاملات 129 میلیون دلار) تعلق داشت تا اینکه در سال 2005 شرکت انگلیسیGenus plc با نام ABS (که

مالک بزرگترین شرکت پرورش احشام در جهان است) Sygen را خریداری کرد که در ژنتیک کمیتی خوک و میگو تخصص داشت، و شرکت دختر آن (PIC) که بزرگترین شرکن پرورش خوک است.
Hypor که دومین شرکت بزرگ پرورش خوک در جهان است، هنوز بر مبنای NL به Nutreco تعلق دارد، که بزرگترین تولید کننه خوراک ماهی و خوراک ترکیبی حیوانات در اروپا است. تقسیم بندی پرورش آن (Euribrid) و نیز دومین شرکت بزرگ پرورش بوقلمون در جهان، Hybrid و چهارمین پرورش دهنده مرغ کبابی با نام Hybro را تشکیل میدهد. حجم معاملات کلی Hypor حدود 35 میلیون دلار است. Hypor تقریباً 250 کارگر دارد و در کانادا، اسپانیا و بلژیک با سهم بازار بین 20 تا 24 درصد فعالیت دارد و همچنین دارای سهم قابل توجهی در بازارهای هلند، ایتالیا، آلمان، لهستان، ژاپن، مکزیک و فیلیپین است.
شرکتی تعاونی هلندی Topigs سومین کشور بزرگ جهان در سازماندهی پرورش است و حدود 850000 خوک ماده جوان در سال تولید میکند. Topigs یک شرکت تابعه از Pigture Group Pig Breeders Co-operative است که تحت مالکیت 3000 عضو از مزارع خوک در هلند است. Pigture Group Pig Breeders Co-operativeدارای 77.5 درصد Topigs است؛ 22.5 درصد آن تحت مالکیت بزرگترین عمل آورنده گوشت تازه اروپا با نام Vion Food Group است. Pigture Group حدود 400 کارگر دارد و حجم معاملات آن 103 میلیون دلار است. در هلند، Topigs دارای سهم بازار بیش از 80 درصد است و خط مناسبی برای گوشت ران خوک در پارما دارد، و بازار ایتالیا را رهبری میکند. در سال 2006 مزارع هسته ای را در روسیه و

کرواسی افتتاح کرد. تولید و توزیع مواد پرورش بر مبنای یک سیستم حق امتیاز است. Topigs ارزش زیادی برای استقلال قائل است و بنابراین ژنتیک خود را بصورت آزاد فراهم می سازد. Topigs اولین سازمان پرورش خوک در اروپا است که از لحاظ کد تکنیک های خوب برای سازمان های پرورش و تکثیر حیوانات مزرعه (Code-EFABAR) تأیید شده است (فصل 3).
سهم Monsanto در بازار ژنتیک خوک ایالات متحده در حال حاضر حدود 10 درصد است. در سال 1998، Monsanto مالکیت DeKalb را بدست آورد و در سال 2001 نیز شرکت پرورش خوک کانادایی Unipork را خریداری کرد. Monsanto یک توزیع کننده انحصاری برای خوک های نر Genepacker از JSR Genetics در انگلستان است. Monsanto دارای قرارداد مجوز با Metamorphix نیز است، که آن هم به نوبه خود به ژنوم خوک دسترسی دارد.
1.3 – صنعت ژنتیک احشام
تاکنون گاوهای مخصوص تکثیر در دست کشاورزان لبنیات باقی مانده است که نطفه گاو نرهای قوی را از شرکت های تلقیح مصنوعی خریداری میکنند. بازار جهانی برای نطفه گاوهای نر لبنی بصورت رو به رشدی توسط شرکت های کمتری کنترل می گردد. حتی زمانیکه شانس به تنهایی پرورش در مزارع و بالا رفتن قدرت گاوهای نر در جهان می گردد، بازاریابی نط

فه معمولاً از طریق یک شرکت اصلی انجام میشود.
ABS Global در ایالات متحده بزرگترین شرکت ژنتیک گاوی در جهان است. ABS که در سال 1941 تاسیس شد، در سال 2005 به بخشی از Genus plc تبدیل شد. حجم معاملات Genus ، 399.7 میلیون یورو است، و ABS نیز به 49 درصد آن کمک میکند. حجم فروش ABS Global حدود 10 میلیون دوز نطفه است که در بیش از 70 کشور بفروش می رسد. در عوض، همه اعضای انجمن ملی پرورش دهندگان حیوانات در ایالات متحده 31 میلیون دوز نطفه را بصورت سالیانه به 92 کشور و به ارزش دلار به فروش می رسانند. صنعت ایالات متحده سالیانه حدود 1000 گاو نر هلشتاین را مورد آزمایش قرار میدهد، درحالیکه ABS حدود 450 گاونر هلشتاین را آزمایش میکند. قدرت بازار با میانگین افزایش قیمت نطفه در سال 2006/2005 توسط 12 درصد در بخش گوشت گاو و 10 درصد لبنیات پرداخت می گردد.
فرآیند تراکم مزرعه پیش بینی شده در اروپا یک هدف مهم برای ABS است. بازار چین (که برنامه های آگاهی عمومی باعث افزایش مصرف لبنیات می شوند) احتمالاً بازار نطفه احشام با سریع ترین رشد است. از سال 2006، ABS Global دارای یک نماینده انحصاری با نام Alta Exports International در چین است.
Alta Genetics Inc کانادا در بیش از 60 کشور فعالیت دارد، و برنامه های پرورش در ایالات متحده، اروپا و کانادا دارد. در سال 2000، Alta Genetics با HoldingKoepon در هلند ترکیب شد. Koepon مالکیت پنج مزرعه با گله های هسته ای را دارد که یک تقسیم بندی واقعی ملک و یک شرکت خدمات پرورش در هلند است. راهکار گله هسته ای با یک ادغام گر به راهکار انتخاب سنتی اضافه شد. حدود 80 گاو نر جوان آزمایش میگردند که اغلب در مرحله جنین خریداری می شوند. بخاطر ترس از بیماری های مسری، آنها در پنج کشور در اروپا و آمریکای شمالی در مناطقی با تراکم احشام کم نگهداری می شوند. Alta در ژنتیک لبنی (نژادهای هلتشاین، جرسی و براون سویس) و ژنتیک گوشت گاو کار میکند. یک برنامه جفت گیری برای جلوگیری از اثرات منفی تولید مثل بین نژادهای یکسان، مانند ورم پستان، طراحی شده است.
Semex Alliance در کانادا بیش از 6 میلیون دوز را بصورت سالیانه می فروشد و 350 گاو نر را در هر سال آزمایش میکند، و شرکت های تابعه ای در مجارستان، ایالات متحده، آفریقای جنوبی، آرژانتین و برزیل دارد. شرکت قبلی آن (Semex Canada) در سال 1973 بعنوان یک شرکت بازاریابی برای تلقیح مصنوعی کانادا تاسیس شد.
DANSIRE International A/S با مالکیت مرکز تلقیح مصنوعی دانمارک، نطفه و جنین را برای بیش از 50 کشور تأمین می کند و 450 گاو نر از چندین شرکت لبنی و پرورش گاو برای گوشت را در هر سال آزمایش میکند، و 70 درصد احشام لبنی دانمارک را تحت پوشش دارد.
2- استراتژی های مالکیتی صنعت ژنتیک احشام


2.1 – یکپارچه سازی: از ژنتیک به مزرعه تولیدی برای انشعاب
شرکت های شامل در ژنتیک یا تولید احشام به نظر می رسد که از متون استراتژی های تجارت پیروی میکند، و بصورت عمودی همه عناصر مهم را در زنجیره غذایی یکپارچه سازی میکند، تا نه تنها بر بازارهای ژنتیک سهام سلطه یابد، بلکه کل خطوط تولید را نیز کنترل کند.
الحاق مهارت ژنتیک در بین چند گونه یک راهکار تجاری جدیدتر است. یک نژاد قوی از ژن احشام جدید ایجاد شد، وقتی که در سال 2005 شرکت انگلیسی Genus plc شرکت Sygen را خریداری کرد که در زمینه ژنتیک کمیتی خوک و میگو تخصص داشت، همراه با شرکت دختر خود PIC که بزرگترین شرکت پرورش خوک در جهان است. Genus plcکه اکنون با ABS ، PIC و SyAqua ترکیب شده است، بزرگترین تجارت های ژن آبزی پروری را فراهم ساخته است. Genus plc تلاش زیادی برای رسیدن به حق امتیاز گسترده ای از ژن ها تا حیوانات کامل و یا حتی فرآورده های گوشتی انجام داده است.


شرکت آمریکایی Smithfield، 25 درصد محصولات گوشت خوک و همچنین خوک های ایالات متحده را تولید میکند. Smithfield علاوه بر زنجیره تولید خوک، فرآورده های گوشتی دیگر را نیز دارا است و در پایان سال 2006 سهمی از ACMC را نیز خریداری کرد که یک پرورش دهنده خوک انگلیسی با رشد سریع است.
یک استراتژی مشابه در مورد یکپارچه سازی خطوط تولید نیز توسط Tyson Foods Incبکار برده شده است، که بزرگترین شرکت عمل آوری گوشت است و مالک Cobb Vantressنیز است که یکی از چهار شرکت بزرگ ژنتیک مرغ های کبابی جهان است.
Nutreco, NL بزرگترین تولید کننده خوراک ماهی و غذای ترکیبی حیوانات در اروپا است، که تقسیم بندی نژاد آن (Euribrid) به میلیون یورو از 115 میلیون یورو حجم معاملات

کمک میکند. ساختاربندی مجددی صورت گرفت، وقتی که Nutreco در سال 2005 ، 50 درصد سهم پرورش دهنده مرغ های تخم گذار Hendrix خود را فروخت و در سال 2006 مالک 50 درصد باقیمانده از سهام شرکت ژنتیک خوک Hypor از مشارکت اقتصادی کانادایی Investment Saskatchewan شد. منطق این معامله اینست که Nutreco ترجیح میدهد که کنترل مدیریت کاملی داشته باشد تا بتواند تجارت ژنتیک خوک بین المللی خود را توسعه دهد. Euribrid اکنون دومین شرکت بزرگ پرورش خوک Hypor در جهان را تشکیل میدهد. اخیراً به این شرکت خبر داده شده است که Euribrid قرار است در اواسط سال 2007 به Hendrix Genetics فروخته شود.
شرکت آمریکایی Monsanto با فروش خالص 7 میلیارد دلار، بیشتر بخاطر رهبری خود در دانه های اصلاح شده ژنتیکی معروف است، نه بخاطر ژن های احشام. اما با مالکیت، همکاری و سیاست های امتیازی احشام و خوک Monsanto، این شرکت در عرض چند سال ممکن است نه تنها از لحاظ گیاهان بلکه از لحاظ احشام نیز، بر بازارهای ژن نیز سلطه یابد. در سال 2004 این شرکت به همکاری انحصاری و استراتژیکی با شرکت تحقیقاتی ژنتیکی MetaMorphix وارد همکاری شد، که اینکار امکان دسترسی به کامل ترین داده های موجود در مورد ژنوم خوک را به Monsanto داد.
در نتیجه، Monsanto نتوانست یک سری عملکردها را برای حق امتیاز خوک ثبت کند. حق امتیازها بر مبنای راهکارهای ساده ای هستند، اما تا حد زیادی نیز گسترده هستند. در عملکرد 2005/015989WO، Monsanto روشهای خیلی کلی را برای پرورش و انتخاب حیوانات دو رگه با استفاده از تلقیح مصنوعی و روشهای پرورش دیگر توصیف میکند، که از قبل مورد استفاده قرار می گیرند. در یک مورد دیگر، عملکرد 2005/017204 (EP 1651777) با شکست مواجه شد که یک روش برای تشخیص ژن است (پرورش کمک کننده به ثبت امتیاز)، که حتی خوک های کلی را نیز تحت پوشش دارد. مطابق تحقیقات Greenpeace، یافته های تحلیل آزمایشگاهی 30 حیوان از 9 نژاد مختلف به این صورت بود که تقریباً همه نژادها تحت تأثیر ادعاهای حق امتیاز قرار می گیرند. آنها دارای یک ترکیب ژنتیکی هستند که مطابق خصوصیات حق امتیاز بعنوان یک نوآوری Monsanto شناخته می شود. پیش بینی مزایای این عملکردهای حق امتیاز غیر-GMO زیاد هستند. از لحاظ جهانی، گوشت خوک نسبت به گوشت های دیگر بیشتر مصرف میشود و سطوح مصرف آن خصوصاً در آسیا و آمریکای لاتین رو به افزایش است.
در سال 2007، Monsanto تکنولوژی طبقه بندی نطفه احشام را بفروش می رساند که نسبت گوساله های جنسیت مورد خواستار را از 50 به 85 درصد افزایش میدهد. Monsanto برای فروش ژنتیک Alta به نفطه احشام در ترکیب با به برنامه ای تبدیل شده است که 170 شرکت لبنی بزرگ رو به رشد در سراسر ایالات متحده، صلاحیت ژنتیکی کارایی شرکت پدر، توسط کارایی شرکت دختر در شرایط مدیریت شدید ارزیابی می کنند. سطح مشارکت با این شرکت های لبنی منبع بی نظیری از اثبات دقیق شرکت پدر ایجاد میکند. نطفه های طبقه بندی شده (یا نطفه های جنسیتی) پیش بینی می شود که تا حد زیادی بهره وری در شرکت های لبنی و مزارع پرورش گوشت گاو را افزایش دهد و همچنین فرآیند پرورش را

تسریع کند. ممکن است پیش بینی گردد که Monsanto این تسریع را تحریک کند و به یک شرکت علم زندگی کنترل انحصاری اصلی تبدیل شود.
2.2 – استراتژی های تکنولوژی-مبنا
دو رگه پروری و "قفل های زیستی"
مرغ دو رگه برای اولین بار در دهه 1940 توسط هنری اِی. والیس تولید شد، که 33 امین نائب رئیس جمعهور ایالات متحده بود. هنری والیس همان روشهای پرورش را برای ماکیان اعمال کرد که از آن برای ایجاد ذرت Pioneer Hi-bred استفاده کرده بود. وقتی که دو خط متفاوت با هم ترکیب می گردند، بهره وری نوزادان آنها نیز تا حد قابل توجهی افزایش می یابد

. البته این اثر در نسل بعدی از بین می رود، بطوریکه کشاورزان در تولید صنعتی مواد پرورش را برای هر نسل خریداری میکنند. در عرض مدت 10 سال، همه پرورش دهندگان ماکیان تجاری، ماکیان دو رگه پرورش میدهند. از آن پس، دو رگه پروری در پرورش خوک و آبزی پروری متداول شده است و در حال حاضر نیز در پرورش احشام در حال توسعه است.
دو رگه پروری دارای ماهیت مالکیتی نیست، بلکه اقدامات تجاری برای اعمال این اثر صورت می گیرد. شرکت Genetics (پرورش د هنده اصلی) نسل پدر جد حیوانات نهایی (مرغ های تخم گذار، مرغهای کبابی، بوقلمون، خوک های کشتاری) را پرورش میدهد. آنها خطوط خالصی را توسعه میدهند که حامل خصوصیات مورد خواستار مانند تعداد بالایی از تخم مرغ در سال، تبدیل بالای خوراک، رشد سریع، و درصد بالای گوشت می باشد. بعضی از این ویژگی ها مربوط به حیوانات نر یا ماده هستند، بطوریکه خطوط نر و خطوط ماده ایجاد شده اند. تکثیر کننده ها اولاد را دریافت میکنند و پرورش می دهند و نسل بعدی را به شرکت های تخم گذاری (مرغهای کبابی و بوقلمون)، کشاورزان تجاری، یا شرکتهای بسته بندی گوشت خوک می فروشند. در مورد ماکیان، قفل زیستی توسط اجتناب از دسترسی به حیوانات نر از یکی از خطوط خالص (معمولاً خط ماده) و برای حیوانات ماده از خط خالص دیگر (معمولاً خط نر) اعمال می گردد. قراردادهای انحصاری با تکثیرکننده ها در مورد خوک های نر و خوک های ماده ایجاد می گردد.
در آبزی پروری، ماهی آزاد دو رگه و ماهی خاردار دریایی جزو تجارت های گسترش یافته هستند. یک راهککار دو خطی مشابه با دو رگه پروری بعنوان مکانیزم زیستی برای حفاظت مالکیتی سهام پرورش میگو پیشنهاد می گردد. میگوهای pirated دارای نرخ تولید مثل خیلی پایینی هستند و یا اینکه حتی در شرایط نامساعد می میرند. عقیم سازی ژنتیکی سهام پرورش حیوانات یک استراتژی کنترل زیستی دیگر مورد بحث است.
مهندسی ژنتیک و تولید مثل غیر جنسی
مهندسی ژنتیک برای ماکیان از دهه 1980 امکانپذیر بوده است، و تولید پرندگان فرا-ژنتیکی نیز در جوجه های آزمایشگاهی متداول است، و همچنین در جوجه هایی که برای تولید دارویی تخم آنها استفاده می گردند. شرکت های ماکیان دارویی بصورت آشکار تکنولوژی خود را برای تولید خوراک به پرورش ماکیان پیشنهاد میکنند. البته PHW (از جمله شرکت تابعه Aviagen) بطور آشکار ماکیان GMO را رد میکند، درحالیکه Hendrix Genetics و Grimaud Group در مورد این موضوع ساکت مانده اند.
Origen Therapeutics مجزاسازی و کشت سلول های رویانی پرندگان را توسعه داده است و طرح هایی برای توسعه روشهای تولید ماکیان مالکیتی و جدید بر مبنای استفاده از سلول های رویانی پرندگان دارد، که اصولاً قابل مقیاس با نیازهای صنعت دنیای ماکیان هستند ... Origen معتقد است که تکنولوژی مالکیتی آنها، شرکت آنها را قادر خواهد کرد که بصورت مجازی تغییر شکل های ارزشمندی را از لحاظ تجاری بر روی پرندگان به تعداد زیاد ایجاد کند.
Avigenics Inc همچنین ماکیان GMO را نیز تولید میکند: توالی های DNA را میتوان مهندسی کرد و برای خطوط پرورش دهنده و فرا-ژنتیکی ارزشمندی به ژنوم ماکیان معرفی کرد. AviGenics در حال توسعه این تکنولوژی برای مشخص سازی خطوط مالکیتی خود (بعنوان مثال در خطوط تولید مرغ کبابی FibrGroTM Advantage) استفاده میکند. این تکنولوژی را می توان برای پرورش دهندگان ماکیان نیز ایجاد کرد. AviGenics و شرکای آن به این شیوه، میتوانند تکثیر ژنتیک مالکیتی را کنترل کنند.


کارل مارهاور از شرکت Avigenics گفت: Avigenics میتواند همه املت هایی را که در اروپا می خورند بصورت ژنتیکی تغییر دهد و ماکیان فرا-ژنتیکی را نیز پوشش دهد. این شرکت جوجه های تغییر یافته از لحاظ ژنتیکی را نیز بمدت چهار سال آخر با استفاده از فرآیندی با نام تکنولوژی پنجره سازی تولید کند، که مواد ژنتیکی را از طریق یک حفره یا پنجره در پوسته، در تخم مرغ ها وارد می سازد. تکنولوژی پنجره سازی امکان تولید سریع و مؤثر جوجه های فرا-ژنتیکی را فراهم می سازد. این شرکت 2 میلیون دلار از بخش بازرگانی ایالات متحده بخاطر تولید اولین پرنده با تولید مثل غیر جنسی دریافت کرده است.

 


اما همه پرندگان بصورت تصاعدی از لحاظ ژنتیکی در مقیاس تجاری تغییر داده نمی شوند: پیش بینی می شود که یک ماهی آزاد فرا-ژنتیکی با داشتن زمان کافی برای رشد در سال 2009 در ایالات متحده ایجاد گردد. با فرصت های رشد بالا، خصوصاً در شمال، یک فرآیند تراکم در آبزی پروری پیش بینی می گردد. تعداد گونه های آبزی پروری که میتوان پرورش داد در حال افزایش است. ماهی آزاد، قزل آلا، ماهی خاردار، سپر ماهی و گونه های آبزی دیگر مانند میگو و صدف خوراکی برای تولید صنعتی با پرورش متعارف توسط انتخاب و همچنین تکنولوژی زیستی سازگار شده اند.
تولید مثل غیر جنسی در گوسفند، احشام، خوک، و اسب امکان پذیر است. تأثیر آن هنوز کم است و حیوانات تولید شده بصورت غیر جنسی ممکن است با اختلالات جدی متولد شوند. البته پیش بینی می گردد که تولید مثل غیر جنسی فعالیت های صنعت ژنتیک حیوانات را، خصوصاً با توجه به تحویل نطفه به گاوهای نر و خوک های نر برتر تسریع و تشدید کند. در خوک ها (که تلقیح مصنوعی مانند احشام امکان حدود 1 میلیون اولاد را فراهم نمی سازد بلکه فقط حدود 2000 اولاد را ممکن می سازد)، تولید مثل غیر جنسی ممکن است از لحاظ اقتصادی امیدوار کننده باشد.
صنعت تکنولوژی زیستی تولید مثل غیر جنسی را بصورت یک دوقلوی ژنتیکی خیلی ساده می سازد که بصورت زمانی مجزا می گردد. هرگونه مسئله فنی و اخلاقی که این تکنولوژی ممکن است در بر داشته باشد، به کنار گذاشته شده است. از نظر هواداران، تکنولوژی تولید مثل غیر جنسی به انتشار این فرآورده های ژنتیکی کمک میکند، پرورش را تسریع میکند و بازارها را توسط تکنولوژی های حق امتیاز کنترل میکند. ترکیب فرآورده ها از خوراک های تولید شده بصورت طبیعی قابل تشخیص نیست. یکنواختی آنها فرآورده های غذایی ترکیبی را برای صنعت عمل آوری گوشت جذاب می سازد.
خوراک ترکیبی در راه رسیدن به مصرف کنندگان است: در ژانویه 2007، انجمن غذا و داروی ایالات متحده فرآورده های غذایی از حیوانات ترکیبی را تأیید کرد. دلیل اصلی این تأیید اینست که غذاهای ترکیبی از غذاهای طبیعی قابل تشخیص نیستند. همچنین، گروه کاری غذاهای جدید کمیسیون اروپا در 17 ژآنویه 2007 تصمیم گیری کرد که در اروپا حیوا

نات ترکیبی باید مانند غذاهای جدید دیگر در نظر گرفته شوند.
تولید مثل غیر جنسی اغلب مسائل همراه با صنعت احشام مانند تنوع زیستی و مسائل رفاه حیوان را تشدید میکند.
مشاوران سیاست، مانند اعضای نیروی کار US-EC تحقیقات تکنولوژی زیستی، نگرش مصرف کنندگان را نسبت به ریسک و مزایای آن بعنوان یک عامل کلیدی برای قابلیت قبول حیوانات ترکیبی یا تغییر داده شده بصورت ژنتیکی بررسی میکنند. قابلیت قبول عمومی پایین تاکنون دلیل اصلی بوده است که شرکت های اصلی ژنتیک ماکیان و خوک ادعا م

یکنند که حیوانات GMO را تولید نمی کنند.
توالی ژنوم و پرورش کمک کننده به نشانه گذار
در دسامبر 2004 ژنوم مرغ بصورت متوالی قرار داده شد؛ ژنوم احشام در 5/2004 دنبال شد. نقشه ای از ژنوم ماهی قزل آلا در مرکز تحقیقات عمومی ایالات متحده آماده شد. توالی ژنوم خوک نیز هدف اصلی یک برنامه تحقیقات سرمایه گذاری شده EU است (پرورش حیوانات قابل دوام) که در آوریل 2006 آغاز شد. پیش بینی می شود که در سال 2007 تکمیل شود. مدتی قبل از آن، بخش کشاورزی ایالات متحده 10 میلیون دلار را برای همین هدف تصویب کرده بود. یک گروه چینی-دانمارکی نیز بر روی ژنوم موغ مطالعه میکنند و Aviagen شناسایی نشانه گذارهای ژنتیکی برای خصوصیاتی طبیعی را آغاز کرد. با نمایش خطوط شجره نامه، تفاوت های اصلی منفرد را میتوان شناسایی کرد که آگاهی را در مورد آنچه ایجاد میکند که یک مرغ را از مرغ دیگر متفاوت می سازد. فراهم کننده این تکنولوژی در ژنومیک انسان طبقه بندی زنومی را با استفاده از یک پانل طراحی شده خاص با بیش از برای تعداد زیادی از نمونه های DNA مرغ ممکن می سازد. این شرکت پیش بینی میکند که به اکتشافات جدیدی در تحقیقات ژنومیک دست یابد، و از قبل بسیاری از منابع اساسی مورد نیاز را بدست آورده است (مانند ساختار جمعیت شجره نامه خوب، داده های کارایی کیفیت بالا، بانک DNA از نمونه های پرندگان، و یک تیم عالی از متخصصان تحقیق و توسعه در ژنتیک ملکولی و کمی).
شرکت تابعه Hubbard از Grimaud Group با MetaMorphix توافق کرد تا بصورت مشترک نشانه گذارهای ژنتیک را برای پیش بینی خصوصیات کارایی مطلوب م

رغ های کبابی توسعه دهند. مطابق این توافقنامه، MetaMorphix مستحق دریافت حق امتیاز درآمد های تولید شده از نژادهای جدید است. استفاده از نیز به Hubbard اجازه میدهد تا وابستگی های نشانه گذارهای ژنتیک قابل پیش بینی را با خصوصیات مهم اقتصادی مانند سلامت، رفاه، کیفیت گوشت، پرورش دهنده و خصوصیات مرغ کبابی شناسایی کند.
استفاده از نشانه گذارهای ژنتیک در طرح های آزمایش اولاد در مزرعه مانند احشام احتمال دارد که توسط شرکت های پرورش دهنده انجام شود. داده های نشانه گذار احتمال دارد که بصورت مالکیتی و محرمانه باشد. این داده ها ممکن است در اقدامات خیلی محرمانه در دسترس باشند و منتشر نخواهند شد. فقط مالکان این داده ها میدانند که کدام حیوانات نژاد گونه هستند و کدام حیوانات نژاد گونه نیستند. بنابراین ارزش های پرورش منتشر شده را می توان با استفاده از داده های نشانه گذار محاسبه کرد اما فقط مالکان ا

ین داده ها قادر خواهند بود که بهترین استفاده را از این داده ها بکنند. استفاده از نشانه گذارها توسط کشاورزان لبتی غیر محتمل است که گسترده باشد، تا اینکه ابزار استفاده آسان از آن موجود باشد و کشاورزان بیشتر به استفاده از آنها تمایل داشته باشند چون استفاده از داده های نشانه گذار در سطح مزرعه خیلی پیچیده است.
3- اثرات محیطی، اقتصادی و اجتماعی
3.1 – از بین رفتن تنوع زیستی
50 درصد تولید جهانی تخم مرغ و 67 درصد گوشت مرغ صنعتی شده است. با اینکه فقط دو شرکت ژنتیک مرغ های تخم گذار را فراهم می سازند و چهار شرکت نیز ژنتیک مرغ های کبابی را فراهم می سازند، سهام اساسی از تولید تخم مرغ و گوشت مرغ در جهان به تعداد کمی از خطوط تولید وابسته است که برای برآورده سازی نیازهای تولید صنعتی طراحی شده اند. تولیدکنندگان مرغ های ارگانیک باید همان مرغ های دو رگه را بصورت جدا طبقه بندی کنند – حتی با اینکه اینکار نه فلسفه و نه نیازهای تولید ارگانیک را برآورد می سازد. بعلت قانون مخفی تجارت (که منابع ژنتیک نیز از آن مستثنی نیست) تنوع واقعی آن مشخص نیست. FAO فرض میکند که اغلب تغییر شکل های تجاری بر مبنای چهار نژاد هستند.
حدود 42 درصد تولید خوک جهانی با پنج نژاد برتر (Large White، Duroc, Landrace, Hampshire, Pietrain) صنعتی است. مطابق گفته FAO، 66 درصد مادران خوک های اروپایی از نژادهای دو رگه Large White و Landrace هستند. اندازه جمعیت مؤثر که پارامتر مورد استفاده در حفاظت نژاد برای محاسبه تنوع ژنتیکی است، در خوک ها بترتیب 71، 74 و 61 برای Yorkshire، Hampshire و Duroc بود. با اینکه این اندازه های جمعیت مؤثر تا حدودی بزرگتر از موارد گزارش شده برای احشام Holstein, Brown Swiss و Jersey هستند، اما آنها هنوز تحت 100 بالاسری هستند که بعنوان سطح حیاتی برای حفظ تنوع ژنتیکی تصور می گردند.


از لحاظ جهانی دو سوم شیر توسط نژاد هایی با خروجی بالا تولید می شود. پرورش احشام لبنی بر اهداف کم و خیلی آشکار تمرکز دارد: مقدار شیر و محتوای چربی، اضافه وزن، کارایی خوراک، که همه آنها در شرایط تولید بهینه هستند. انتخاب سازگار برای این ویژگی ها منجر به کاهش حیطه ژنتیک تا حد شده است که علیرغم این حقیقت که بیش از 3.7 میلیون گاو هلشتاین در ایالات متحده وجود دارد، اما اندازه جمعیت مؤثر نژاد هلشتاین در ایالات متحده برای سال 2004 فقط حدود 60 حیوان است. برآورد اندازه جمعیت مؤثر Jerseys و Brown Swiss در ایالات متحده بترتیب 31 و 32 حیوان است. در جهان فقط چند هزار گاونر سالیانه آزمایش می شوند و تعداد خیلی کمتری در تولیدمثل میلیون ها راس احشام لبنی و گوشتی صنعتی استفاده می شوند. مادران گاوهای نر در گله های بسته شرکت ها بیشتر نگه داشته می شوند و در نتیجه تنوع آنها کاهش می یابد. پیش بینی می شود که تکنولوژی های انتقال جنین و تولید مثل غیر جنسی، تک کاشت ژنتیکی را تشدید کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید