بخشی از پاورپوینت

 

اسلاید 1 :

منظور از "نشانه گذاری"، رعایت قواعد سجاوندی و به کار بردن علامت ها و نشانه هایی است که خواندن و در نتیجه فهم درست مطالب را آسان و به رفع پاره ای ابهام ها که از عدم انعکاس دقیق و روشن عناصر و دلالات گفتاری در نوشته پدید می آید کمک کند.

اکثر این علامت ها و نشانه ها، در زبان فارسی سابقۀ استعمال چندانی ندارد و مربوط می شود به بعد از دوران آشنایی ایرانیان با نوشته های مغرب زمین، به ویژه پس از انقلاب مشروطیت. از این رو، ناگفته پیداست که در به کار بردن آنها نباید افراط کرد و باید به ساختمان و شیوۀ جمله بندی زبان فارسی توجه دقیق داشت. نشانه های معمول و متداول در زبان فارسی به قرار زیر است:

  1. 1. ویرگول (،)

ویرگول نشانهء مکث یا وقفی کوتاه است و آن را اغلب در موارد زیر به کار می برند:

الف) در بین عبارتها و جمله های غیر مستقلی که با هم در حکم یک جملۀ  کامل باشد چنان که:

آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است.

آنجا که آدمی است، هستی است و آنجا که هستی است، زندگی است.

همه کس را دندان به ترشی کند شود، مگر قاضیان را که به شیرینی.

این همه خلف وعده و تأخیر، از شما بعید بود.

ب) در موردی که کلمه یا عبارتی به عنوان توضیح، به صورت عطف بیان یا بدل و قید در ضمن جمله یا عبارت دیگر آورده می شود چنان که:

فردوسی، حماسه سرای بزرگ ایران، در سال 329 هـ. ق به دنیا آمد.

اسلاید 2 :

احمد، برادر مسعود، دیروز اینجا بود.

جلال آل احمد، بی پروا و با شهامت، پرده از روی حقایق برمی داشت و افشاگری می کرد.

ج) در موردی که چند کلمه دارای اسناد واحدی باشد چنان که:

علی، حسن و احمد پسران بویۀ دیلمی بودند.

آب، غذا و مسکن از ضروریات اولیه حیات آدمی است.

کتاب خانۀ او، از چند جلد کتاب کوچک و بزرگ رنگ و رو رفتهء ادبی، داستانی، درسی و دینی تشکیل شده بود.

فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ بزرگ ترین سخنوران ایران هستند.

د) در میان دو کلمه که احتمال داده شود خواننده آنها را با کسرۀ اضافه بخواند یا نبودن ویرگول موجب غلط خوانی گردد چنان که:

هر که به طاعت از دیگران کم است و به نعمت بیش، به صورت، توانگر است و به معنی، درویش.

اسلاید 3 :

  1. نقطه ویرگول (؛)

نقطه ویرگول، نشانۀ وقف یا درنگ و مکثی است طولانی تر از ویرگول و کمتر از نقطه؛ و بیشتر در موارد زیر به کار می رود:

برای جدا کردن جمله ها و عبارت های متعدد یک کلام طولانی که به ظاهر مستقل اما در معنی به یکدیگر وابسته و مربوط باشند چنان که:

فریب دشمن مخور و غرور مداح مخر؛ که این، دام زرق نهاده است و آن، دامن طمع گشاده.

احمق را ستایش خوش آید؛ چون لاشه که در کعبش دمی، فربه نماید.

  1. نقطه (.)

مهم ترین موارد کاربرد نقطه بدین قرار است:

الف) در پایان جمله های کامل خبری و برخی از جمله های انشایی چنان که:

عین القضاة، عارف بزرگ ایران، در 33 سالگی، به سال 525 شهید شد.

شاید این کار به نفع تو نباشد.

ب) بعد از هر حرفی که به عنوان نشانه یا علامت اختصاری به کار رفته باشد

چنان که:

ارسطو متوفی به سال 322 ق.م.( قبل از میلاد مسیح ).

خواجه نصیرالدین طوسی متوفی به سال 672 هـ.ق. ( هجری قمری ).

ع. اقبال آشتیانی ( عباس اقبال آشتیانی ).

م.م. ( محمد معین ).

اسلاید 4 :

ت.ت.ت. ( تاکسی تلفنی تهران ).

و همچنین است در مورد الفاظ بیگانه: P.T.T. ( پست و تلگراف و تلفن ).

ج) بعد از شمارۀ ردیف یا حروف ابجد به حساب جمل ؛ چنان که:

1.2.3. یا الف. ب. ج.

یادآوری. در صورتی که دو جملۀ کامل با "واو" به یکدیگر معطوف شوند، نقطه فقط در پایان جملۀ دوم آورده می شود. چنان که:

دست و پایم را سخت گم کرده بودم و خود را در دریایی از یأس و نومیدی غوطه ور می دیدم.

  1. دو نقطه (:)

از این نشانه، بیشتر در موارد زیر استفاده می شود:

الف) پیش از نقل قول مستقیم چنان که:

رسول اکرم (ص) می فرماید: "مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان وی در امان باشند".

ب) پیش از بیان تفصیل مطلبی که به اجمال بدان اشاره شده است چنان که:

اسلاید 5 :

مطرح شدن این مسئله در شورا، نتیجه ای غیر منتظره به بارآورد: حتی یک نفر با آن موافقت نکرد.

آن سال برای من سال خوبی بود: در آزمون سراسری دانشگاه ها پذیرفته شده بودم.

لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان: هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از فعل آن پرهیز کردم.

ج) بعد از واژه یا لغتی که معنی آن در برابرش آورده و نوشته می شود چنان که:

آشنا: شنا. برد: سرما. صیف: تابستان.

د) پس از کلمات تفسیر کننده از قبیل "یعنی"، "چنان که"، "برای مثال"، "عبارتند از" و نظایر آنها چنان که:

جمله، ممکن است تنها از فعل و فاعل تشکیل شده باشد؛ برای مثال: احمد رفت، علی آمد، حسن نشست.

برخی از عوامل موفقیت عبارتند از: 1) توکل به خدا 2) اعتماد به نفس 3) تلاش و کوشش 4) اندیشه و تدبیر در امور. 

یادآوری 1. پس از کلماتی مانند "مثل"، "از قبیل"، "نظیر" و امثال آنها که به کلمۀ بعدی اضافه  می شوند نباید دو نقطه به کار برد.

اسلاید 6 :

یادآوری 2. در مواردی، بعد از حروف "ابجد" که برای ترتیب و شمارهء ردیف به کار می روند از دو نقطه (:) استفاده می کنند.

  1. گیومه («»)

این نشانه، در اکثر موارد برای نشان دادن آغاز و پایان سخن کسی غیر از نویسنده است که در اثنای نوشتۀ وی آمده؛ یا برای مشخص تر کردن و برجسته نشان دادن کلمه یا اصطلاحی خاص به کار می رود و موارد مهم استفاده از آن به شرح زیر است:

الف) وقتی که عین گفته یا نوشتۀ کسی را در ضمن نوشته و مطلب خود می آوریم چنان که:

سعدی می گوید: «هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد»

او پیوسته از راه نصیحت به فرزندان خود می گفت:«قدر یکدیگر را بدانید و یار و غمگسار هم باشید و موانع و مشکلات زندگی را با اتحاد و همپشتی از پیش پای خود بردارید».

ب) در آغاز و پایان کلمات و اصطلاحات علمی و یا هر کلمه و عبارتی که می خواهیم آن را مشخص و ممتاز از قسمتهای دیگر نشان بدهیم چنان که:

امروز سخن در این است که باید «شعر برای شعر» باشد یا «شعر برای اجتماع».

کلمۀ «کولتور» فرانسوی یا «کالچر» انگلیسی را در فارسی، معادل «فرهنگ» دانسته اند.

اسلاید 7 :

از اقسام هفتگانۀ کلمه در فارسی، «اسم»، «ضمیر» و «صفت» می توانند «فاعل» یا «نهاد» جمله باشند.

ج) در ذکر عنوان مقاله ها، رساله ها، اشعار، روزنامه ها، آثار هنری و فصلها و بخشهای مختلف یک کتاب یا نوشته چنان که:

باب هشتم گلستان سعدی، «در آداب صحبت» است.

یکی از بهترین مقاله های ارائه شده در «سومین کنگرۀ تحقیقات ایرانی»، مقالۀ «شوخ طبعی آگاه»، از استاد دکتر غلامحسین یوسفی است.

یادآوری 1. هر گاه عبارت منقول، مفصل و شامل چند بند (پاراگراف) باشد، ابتدای هر بند و پایان آخرین بند با علامت نقل قول (گیومه) مشخص می شود.

اسلاید 8 :

  • یادآوری 2. هر گاه نقل قولی در ضمن نقل قولی دیگر بیاید، آن را در میان علامت نقل قول مفرد «,،» قرار می دهند چنان که:
  • گفت: «آیا شنیدی که پیغمبر، علیه السلام، گفت: الفقر فخری،؟»؛ گفتم: «خاموش! که اشارت خواجه، علیه السلام، به فقر طایفه ای است که مرد میدان رضایند و تسلیم تیر قضا؛ نه اینان که خرقۀ ابرار پوشند و لقمۀ ادرار فروشند».
  • یادآوری 3. عبارت نقل شده در میان علامت نقل قول، نشانه های سجاوندی و نقطه گذاری خود را حفظ می کند.
  • 6. نشانۀ سؤال (؟)
  • موارد استفاده از این نشانه به قرار زیر است:
  • الف) در آخر جملات و عبارات پرسشی مستقیم چنان که:
  • به چه می اندیشی؟
  • این کار را بهتر از این نمی شد انجام داد؟
  • ب) بعد از کلمه یا عبارتی که جانشین جمله پرسشی مستقیم است چنان که:
  • کدام را می پسندی؟ سبز یا آبی؟
  • نظر شما چیست؟ بروم یا نروم؟
  • شما چگونه عمل می کنید؟ با نرمی و مدارا؟ یا با درشتی و خشونت؟

اسلاید 9 :

  • ج) گاه علامت سؤال را برای نشان دادن تردید و ابهام در داخل پرانتز می آورند چنان که:
  • برخی تاریخ وفات سنایی را سال 525 (؟) نوشته اند.
  • طبق آمار غیر رسمی، جمعیت تهران از مرز ده میلیون نفر (؟) گذشته است.
  • یادآوری. در پایان جمله های پرسشی غیر مستقیم از علامت سؤال استفاده نمی شود، بلکه نقطه می گذارند چنان که:
  • از خصوصیات یک استاد موفق این است که به خوبی دریابد با چگونه دانشجویانی سر و کار دارد و مطالب درسی را به چه شیوه و با چه زبان و بیانی تدریس کند تا بهترین نتیجه را بگیرد.
  • همه می دانستند که در نامه چه کسی مورد خطاب است و مضمون و محتوای آن چیست.
  • استاد از دانشجو پرسید که آیا کتاب را خوانده است.
  • 7. نشانۀ تعجب (!)
  • علامت تعجب، تنها نشانۀ تعجب و شگفتی نیست، بلکه بیشتر در پایان جمله هایی می آید که بیان کنندۀ یکی از حالات خاص و شدید عاطفی یا نفسانی است؛ از قبیل «تعجب»، «تأکید»، «تحسین»، «تحقیر»،«تنفر»، «ترحم»،«استهزا»،«شک و تردید»،«امر و نهی»، «تهدید»،«حسرت»،«آرزو»، «درد و الم»، «دعا»، «تنبیه»، «تأسف»، «ندا و خطاب» و جز آنها چنان که:
  • چه عجب! عجب آدم ریاکاری! آفرین بر این همه ذوق و سلیقه! دست مریزاد! دریغ است ایران که ویران شود! آقا هنر کرده! جایزه هم می خواهد! ای دوست! برادر ارجمندم! آه! وای بر من! بسیار خوب! آهسته! مواظب باش! خوب کردی!

اسلاید 10 :

  • 8. خط فاصله (-)
  • موارد مهم استفاده از این نشانه به قرار زیر است:
  • الف) برای جدا کردن عبارتهای توضیحی، بدل، عطف بیان و جملۀ معترضه از کلام اصلی چنان که:
  • فردوسی – حماسه سرای بزرگ ایران- در سال 329 هـ. ق به دنیا آمد
  • بوستان سعدی – که دارای ده باب است- در سال 655 هـ. ق سروده شد.
  • علی –علیه السلام- می فرماید: «الدهر یومان: یوم لک و یوم علیک».
  • یادآوری. همچنان که در مبحث «ویرگول» گفته شد، در این مورد گروهی نیز «ویرگول» به کار می برند.
  • ب) در مکالمه میان اشخاص نمایشنامه و داستان، یا در مکالمات تلفنی در ابتدای جمله و در سر سطر به جای نام گوینده چنان که:
  • - الو!
  • - بله، بفرمایید!
  • - سلام.
  • - علیکم السلام.
  • - ببخشید آقا، احمد آقا تشریف دارند؟
در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید