بخشی از پاورپوینت

 

اسلاید 1 :

 ديدگاه ها در خصوص مردم سالاري ديني

برخي از صاحب نظران، مخالف تعبير مردم سالاري ديني هستند و از اساس، آن را تناقض گونه و غير قابل تحقق مي دانند؛

بعضي ديگر نيز پذيرش آن را مستلزم نوعي تسامح در مفهوم دمکراسي در ترکيب مردم سالاري ديني مي دانند و معتقدند که دمکراسي در اينجا، صرفا به معني روش و شکل حکومت است نه فلسفه و مبناي آن.

در مقابل، برخي پذيرش مردم سالاري ديني را مستلزم ايجاد نوعي محدوديت در مفهوم و تعريف دين و گستره آن، تفسير مي کنند.

عده اي نيز اين تعبير را يک مفهوم ترکيبي از دو جزء درون ديني (دين) و برون ديني (دمکراسي )‌می‌دانند.

و عده اي ديگر آن را مفهومي بسيط و کاملا درون ديني مي دانند.

اسلاید 2 :

سوالات اساسی درباره مردم سالاري ديني

چه برداشتي از دين در اينجا مورد نظر است؟ حداقلي، حد وسطي يا حداكثري؟

چگونه مي‌توان در عين پذيرش مردم سالاري به عنوان مبناي حكومت، حرف از مشروعيت ديني براي حكومت نيز به ميان آورد؟

اصولاً مبناي مشروعيت ديني حكومت از ديدگاه اسلام چيست؟ خدا؟ مردم؟  خدا و مردم؟ يا ...

آيا لازمه عدم پذيرشٍ تعارض در نظريه مردم سالاري ديني، پذيرفتن مرتبه روشي و شكلي مردم سالاري است يا اينكه مي‌توان در عين پذيرش مردم سالاري به عنوان مبنا و فلسفه، سخن از مردم سالاري ديني نيز به ميان آورد؟

اگر مردم نيز در مشروعيت ديني حكومت نقش دارند، اين نقش، چگونه با مشروعيت الهي حكومت، قابل جمع است؟

 

اسلاید 3 :

مفهوم دموکراسی1

ظاهراً اصطلاح دموکراسي در ابتدا در انديشه فلسفي و سياسي يونان باستان مطرح شد. افلاطون دموکراسي را به عنوان سيستمي که توسط حکومت شوندگان اداره مي شود در تقابل با سيستم هاي؛ 1- مونارشي که توسط يک فرد حکم رانده مي شود

   2- اوليگارشي که توسط طبقه نجبگان محدود اداره مي شود

  3- تيموکراسي  که توسط طبقه ملاکين اداره مي شود ؛ قرار داد. ارسطو دموکراسي را « نظامي مي داند که اجازه شرکت را به همگان مي دهد»و آبراهام لينکلن - از اولين روساي جمهور امريکا- آن را «حکومت مردم به وسيله مردم و براي مردم» مي داند.

اسلاید 4 :

مفهوم دموکراسی2

«دمکراسي شکل سياسي دولت است در جايي که قدرت حاکم، مأخوذ از مردم باشد، خواه از طريق رفراندوم مستقيم (در دموکراسي مستقيم) خواه از طريق نمايندگان منتخب مردم(در دموکراسي نمايندگي). اين اصطلاح از ريشه يوناني δημοκρατία (dēmokratía)  به معناي "حکومت مردم" اخذ شده است. که مرکب است از دو واژه δῆμος (dêmos) به معناي مردم و κράτος (krátos) به معناي قدرت ، اين ترکيب در ميانه قرون چهارم و پنجم پيش از ميلاد، ابداع شد تا سيستم هاي سياسي را از هم تفکيک کند.»

اسلاید 5 :

مفهوم دموکراسی3

«برابري و آزادي از دوران باستان به مثابه مهمترين شاخصه هاي دمکراسي دانسته شده است. اين اصول در اين قاعده که همه شهروندان در برابر قانون مساوي هستند و در دسترسي به قدرت مساوي هستند؛ تجلي مي يابد. مثلاً در دمکراسي نمايندگي هر راي وزن يکسان دارد و هيچ مانعي را نمي توان در برابر نماينده شدن افراد قرار داد و آزادي شهروندان از طريق حقوق مشروع، تضمين مي شود و آزادي ها عموماً توسط قانون اساسي حمايت مي گردد.»

اسلاید 6 :

مفهوم دموکراسی4

ديويد بيتهام و کوين بويل در کتابي که زير نظر يونسکو منتشر شده :

«دموکراسي به نوع تصميم گيري جمعي تعلق دارد و تصميم گيري جمعي در مقابل نوعي ديگر از تصميم گيري به نام تصميم گيري فردي قرار دارد که در آ ن، افرادي خاص به تنهايي از سوي بقيه تصميم گيري مي کنند ...دموکراسي در مفهوم خود بيان کننده اين آرمان است که تصميماتي که بر اجتماعي به عنوان يک مجموعه اثر مي گذارد، بايد با نظر کليه افراد آن اجتماع، گرفته شود و همچنين کليه اعضا بايد از حق برابر براي شرکت در تصميم گيري بر خور دار باشند. به عبارت ديگر، وجود دموکراسي مستلزم دو اصل کلي نظارت همگاني بر تصميم گيري جمعي و داشتن حق برابر در اعمال اين نظارت مي باشد هر اندازه که اين دو اصل در تصميم گيريهاي يک اجتماع، بيشتر تحقق يابد آن اجتماع، دمکراتيک تر خواهد شد.»

 

اسلاید 7 :

مفهوم دموکراسی 5

ژوزف شومپيتر در تعريف دمکراسي مي نويسد:

«دمکراسي روش دموکراتيک ترتيبات سازمان يافته اي است براي نيل به تصميمات سياسي که در آن، افراد از طريق انتخابات رقابت آميز و رأي مردم به قدرت و مقام تصميم گيري مي رسند.»

کارل کوهن مردم سالاري آن را اين گونه مي‌شناساند:

«دمكراسي حكومتي جمعي است كه در آن-از بسياري جهات-اعضاي جامعه به طور مستقيم يا غيرمستقيم در اخذ تصميماتي كه به همه آنها مربوط مي‌شود شركت دارند يا مي‌توانند شركت داشته باشند.»

اسلاید 8 :

چالشهاي نظري مردم سالاري(1)

  1. آیا مردم سالاری همان دموکراسی است؟

آیا دموکراسی و مردم سالاری دو مفهوم متفاوت هستند یا اینکه یک مفهومند در قالب دو لفظ؟

آیا دموکراسی به سرزمینی خاص- همچون غرب- و به ایدئولوژی خاصی - همچون لیبرالیزم- تعلق دارد؟

(به عبارت دیگر آیا دموکراسی مفهومی غربی و به تبع، متأثر از آن فرهنگ است و در نتیجه فقط با آموزه ها و مبانی اندیشه غربی سازگار می‌باشد؟یا آینکه فقط لفظ آن غربی است ولی مفهوم آن خالی از رنگ و لعاب هر ایدئولوژی ‌و اندیشه‌ای از جمله اندیشه غربی است لذا  قابل انطباق با دیگر مکاتب و اندیشه ها از جمله اسلام می‌باشد؟)

 

 

اسلاید 9 :

چالشهاي نظري مردم سالاري(2)

  1. آيا دموکراسی فقط با آموزه ها و ارزشهاي ليبراليزم سازگار است؟ (چه نسبتی بین دموکراسی و لیبرالیزم وجود دارد؟)

الف) عده اي بر اين نظرند که:

دموکراسی مدلي از حکومت است که تنها با آموزه ها وارزشهاي ليبراليزم سازگار است به همين جهت، صرفاّ در سايه ليبراليزم است که مي توان به لباس دموکراسی جامه تحقق پوشانيد. (بشيريه. « دموکراسی براي همه» ص 20)

ب) در مقابل، عده اي ديگر براين عقيده اند که:

«ليبراليزم و دموکراسی دو مفهوم مجزاي تحليلي هستند که در غرب به دليل تحولات اروپاي سده نوزدهم با هم همراه شدند، اما اگر يک نظام سياسي، در عين دادن فرصت مشارکت به مردم، اجازه رقابت قابل ملاحظه اي را ندهد، ممکن است بدون آنکه ليبرال باشد دمکراتيک قلمداد شود.»

(ژان بلاندل .« حکومت مقايسه اي » 1378 ص 57)

 

اسلاید 10 :

چالشهاي نظري مردم سالاري(3)

آیا دموکراسی پدیده و مفهومی مطلق است یا مقید؟

الف) برخي بر اين نظرند که دموکراسي اساساً مفهوم و مدلي از نظام سياسي است كه در آن، رأي و حق انتخاب مردم به طور مطلق و بدون هيچ قيد و شرطي مبناي عمل حكومت مي باشد ؛

لکن بعضي بر عکس،دموکراسی را مفهوم و مدلي مقيد و مضاف می‌دانند كه در آن، آزاديها و حق انتخاب مردم صرفاً در چارچوب يك انديشه يا ايدئولوژي خاص، تعريف، تحديد و به رسميت شناخته مي‌شود؛

 

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید