بخشی از مقاله

آموزگاران و کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه

مقدمه :
کودکان از لحاظ پویایی و فعالیت های حرکتی تفاوت های بسیاری دارند.شاید به نظر ما بزرگسالان ، همه کودکان پر انرژی ،پر جنب و جوش و بیش فعال به نظر بیایند ، ولی آنچه کودکان بیش فعال را از سایر هم سن و سالانش جدا می سازد ، این است که آنها بدون آنکه هدف خاصی را دنبال کنند ، بدون وقفه می دوند ، می پرند ، تکان می خورند و نا آرام اند. علاوه بر آن کود

کان بیش فعال در زمینه تمرکز و توجه بر کار ها ، بازی ها و انجام تکالیف مدرسه شان مشکل دارند.بر طبق چهارمین راهنمای راهنمای تشخیصی و آماری بیماری های روانی کو

دکان ، اختلال کمبود توجه – بیش فعالی(ADHD) دارای علائم و نشانه های دوگانه ای برای تشخیص است:
الف)علائم کمبود توجه عبارت اند از : عدم توانایی در تمرکز و توجه کافی برای امور مختلف، احتمال ابتلا به مشکلات شنوایی ، ناتوانی در پیروی کردن از قوانین و دستور العمل ها ، بی رغبتی در انجام کارهایی که نیازمند فعالیت فکری اند ، فراموشی و ضعف حافظه ، حواس پرتی و گم کردن مداوم اشیا و وسایل شخصی ، ناتوانی در طبقه بندی امور.

 


ب)علائم بیش فعالی نیز بدین قرارند : ناتوانی در آرام نشستن ، دویدن ، پریدن ، بالا رفتن از میز و صندلی های کلاس، ناتوانی در انجام بازی های ملایم فکری ، تند صحبت کردن ، شتاب به پاسخگویی به سوالات ، بی صبری ، داشتن رفتار های تکانشی ، و نیاز به مراقبت در مقابل خطر ها و حوادث.
در نظر داشته باشید که بسیاری از این رفتار ها در کودکان مقطع ابتدایی (دبستان) کاملا طبیعی و قابل مشاهده اند . اما آن چه مهم است ، شدت و میزان این رفتار ها است.علاوه بر آن ممکن است در اغلب موارد ،این دو گروه علائم به طور همزمان در کودک مبتلا به اختلال مذکور مشاهده شود.دانش آموزان مبتلا به اختلال کمبود توجه –بیش فعالی نیز همچون سایر کودکانی که

دچار ناتوانی های یادگیری اند ، به کمک آموزگاران و مربیان آموزشی خود نیاز دارند تا بتوانند زمانی که با موضوعی خاص رو به رو می شوند ، مشکل خودشان را حل کنند . در این گونه موارد ، حتی اگر آموزگاری بتواند به تنهایی با چنین مشکلاتی رو به رو شود ، باز هم بهتر است از سایر متخصصان ، مشاور تحصیلی ، روانشناسان مدرسه ، مربیا بهداشت و حتی والدین کودک کمک بخواهد.


تشخیص اختلال کمبود توجه – بیش فعالی در دانش آموزان


بیشتر دانش آموزانی که دچار اختلال کمبود توجه – بیش فعالی اند ، عملا تا زمانی که مدرسه را آغاز نکرده اند ، اختلالشان به طور دقیق شناخته نمی شود . اما در کلاس درس ، تشخیص کودکی که دارای رفتار های تکانشی ، علائمی از بی توجهی (نبود تمرکز) و بیش فعالی هست ، بسیار راحت است ، زیرا آموزگار به سادگی می تواند رفتار های او را با رفتار های طبیعی و عادی دانش آموزان دیگر مقایسه کند. زمانی که آموزگاران چنین دانش آموزانی در کلاس دارند ، می توانند با معرفی آنان به مشاوران و مربیان بهداشت مدارس و توضیح دقیق علائمی که مشاهده کرده اند ، در صدد کسب راه کار های آموزشی مناسب برای تدریس به آنان بر آیند.


دانش آموزانی که به این گونه متخصصان معرفی می شوند، اغلب کسانی هستند که به سخنان دیگران گوش نمی دهند و خود نیز علت رفتار های تکانشی شان را نمی دانند . تفاوت این گروه از دانش آموزان با دانش آموزانی که به طور معمول حوصله شانسر می رود و توجه و تمرکز خود را از دست می دهند، در این است که دانش آموزان مبتلا به اختلال کمبود توجه – بیش فعالی ، با کمترین حواس پرتی به سختی قادرند مجددا تمرکزشان را بر درس به دست آورند و به همین دلیل نمیتوانند موضوع و مباحث درسی را پیگیرانه دنبال کنند و تکالیفشان را درست و کامل انجام دهند. این گروه از دانش آموزان بدون آنکه بتوانند نسبت به پیامد های رفتاری شان فکر کنند ، عکس العمل های تکانشی از خود بروز می دهند.به عبارت ساده تر ، کودک مبتلا به (ADHD) نارس ، کند ذهن و عقب افتاده به نظر می آید و اعمال و رفتارش مثل کودکان کوچک تر از خودش می باشد.
بسیاری از کودکان کم توجه – بیش فعال هنگمی که نشسته اند ، دائم بی قرارند و مرتبا دور کلاس قدم می زنند و راه می روند. آنها نمی توانند صبر کنند تا نوبتشان برسد و پاسخ سوال آموزگار را بگویند؛ در حقیقت تحمل ندارند تا زمانی که آموزگار صدایشان بزند ، صبر کن

ند . این ویژگی ها در کودکان مبتلا به (ADHD) پایدار و ماندنی است و در شرایط مختلف به صورت های گوناگون بروز می کند و به طور جدی مزاحم فرایند آموزش و یاد گیری او می شود.

چنان چه دانش آموزی که مبتلا به (ADHD) است ، در دوران اولیه تحصیل خود ( مقطع ابتدایی ) مورد شناسایی دقیق متخصصان قرار نگیرد ، ممکن است این اختلال را با علائمی دیگر در سال های بعدی رشد خود نیز نشان دهد . از جمله این مشکلات ، می توان سیگا

ر کشیدن ، رفتارهای بزهکارانه ، افت عملکرد تحصیلی ، محرومیت های طولانی مدت و سایر اختلالات مربوط به رشد را نام برد . بنابراین حاصل بررسی های مربیان پرورشی مدرسه ، آموزگاران و روان شناسان می تواند در تشخیص اختلالات دانش آموزان بسیار موثر باشد .
اگر برای تشخیص بیماری کمبود توجه – بیش فعالی از سایر اختلالات و ناتو

انایی های یادگیری دچار شک و تردید شده اید ، می توانید یک روز تمام رفتارهای دانش آموز را ضمن درس ، ورزش ، در کلاس ، در حیاط مدرسه و ... یادداشت کنید و با تهیه گزارشی کامل ، مشاهدات خود را با یک متخصص و روان شناس کودک در میان بگذارید . راه دیگر آن است که با تشخیص اولین علائم اختلال ، مراتب را به والدین دانش آموز گزارش دهید ت

ا زودتر برای رفع و کاهش علائم فرزندشان اقدام کند .
روش های رویارویی با مشکلات دانش آموزان مبتلا به اختلال کم توجهی – بیش فعالی

از آن جا که هیچ دو دانش آموز مبتلا به اختلال ( ADHD ) کاملا شبیه به هم نیستند ، هیج روش واحدی را هم نمی توان به طور یکسان برای رویارویی با مشکل آنان توصیه کرد . به همین دلیل شیوه های آموزشی هم باید متناسب با نیازها ، مشکلات و ناتوانی

های آنان سازگار شود . آموزگاران و معلمان نکات و مسائل زیادی می دانند که گاه متخصصان حرفه ای با آن ها آشنایی ندارند . آنان می توانند با شناخت ویژگی های فردی این دانش آموزان به آنان کمک کنند تا استعدادها ، توانایی ها و نقاط قوتشان را بهتر و بیشتر بشناسند . از جمله مهمترین راه کارهای آموزش ای که آموزگاران می توانند برای کاستن از مشکلات این گروه از دانش آموزان به کار بندند ، عبارت اند از ( هالول و ریتی ، 1997 ) :
الف – راه کارهای آموزشی برای کاستن از مشکلات دانش آموزان مبتلا به کم توجهی
1- قبل از هر چیز سعی کنید ویژگی های رفتاری کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه را بشناسید . برای تشخیص این بیماری به طور حتم آزمایش های شنوایی و بینایی صورت گرفته است و متخصصان توانسته اند با کمک والدین و مشاوران آموزشی این کودکان را مورد شناسایی قرار دهند ، اما هدف آموزگار در کلاس درس آن است که دریابد چگونه می تواند موجب بهبودی نسبی کودک و کاهش علائم رفتاری او شود . به عبارت دیگر ، چه روش و راه کاری باید انتخاب کند ؟
2- محدودیت و امکانات خود را شناسایی کنید . در کمک گرفتن از دیگران نهراسید . شما به عنوان یک آموزگار نباید از خود انتظار داشته باشید که مثل یک روان شناس و متخصص علوم رفتاری همه روش های درمان را بدانید . زمانی که به کمک های جانبی احتیاج دارید ، بدون هیچ نگرانی و تشویش تقاضای خود را منعکس کنید .
3- از کودک خود بخواهید حتما در صورت نیاز شما را مطلع کند . این کودکان اغلب خیلی خجالتی و کناره گیرند . بنابراین ، وظیفه آموزگار است که در نهایت حوصله و شکیبایی بن

شیند و با کودک صحبت کند و از او بخواهد که اشکالات و سوالاتش را بپرسد تا آموزگار هم بتواند درس را آن طور که او بهتر می فهمد ، برایش توضیح دهد . علاوه بر آن ، دانستن این موضوع برای کودک ضروری است که بداند مشکلی دارد که می تواند به راحتی از آموزگارش تقاضای کمک کند .
4- کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه نیاز به تکرار و یادآوری قوانین و دستورالعملها دارند تا بتوانند در فعالیت های درسی – کلاسی شان موفق عمل کنند.


5- سعی کنید با انگیزه ، علاقه و اشتیاق تدریس کنید . کودکانی که به اختلال کمبود توجه مبتلا هستند ، به کمک های خاصی برای کشف لذت یادگیری نیاز دارند . ناکامی و نادیده گرفته شدن موجب یکنواختی و بی تحرکی آن ها در کلاس می شود . برای ایجاد انگیزه در آنها بهتر است به عواطف و هیجاناتشان توجه کنید.
6- قوانین و مقرراتی را که انتظار دارید دانش آموزان رعایت کنند ، بر روی کاغذ بنویسید و به دیوار کلاس بزنید . هنگامی که دانش آموزان بدانند آموزگار چه انتظاری از آن ها دارد ، بهتر عمل می کنند.
7- برنامه زمان بندی و شیوه کار خود را هر چند وقت یکبار تکرار کنید ، آن ها را بنویسید و درباره آنها صحبت کنید . دانش آموزان مبتلا به کمبود توجه نیاز دارند که بیش از یک بار آنها را بشنوند .
8- سعی کنید به طور مستمر با دانش آموزان کم توجه ارتباط چشمی برقرار کنید . این تماس ها و نگاه های شما می تواند آنها را از خیال بافی های ذهنی در آور و تشویقشان کند تا توجه و تمرکز بیشتری بر درس و فعالیت کلاس داشته باشند.
9- دانش آموزان مبتلا به اختلا ل کمبود توجه را کنار میز خود ( در ردیف اول ) بنشانید تا بتوانید در صورت نیاز به او کمک کنید و توجه او را به سوی درس ، کلاس و آموز

ش جلب کنید .
10- هیچ گاه دانش آموز مبتلا به کم توجهی را سرزنش و مسخره نکنید . دادن تذکر و یادآوری قوانین و محدودیت ها برای آن ها کافی است .
11- نمودار و جدولی برای پیشرفت کار دانش آموز کم توجه خود تنظی

م کنید که تا حد امکان شدنی و میسر باشد . هر چند وقت یکبار نیز با مراجعه به آن میزان پیشرفت کار او را بر آن ثبت کنید . اگر از هدفتان خیلی فاصله داشتید ، سعی کنید با توجه ، دقت و آماده گیری بیشتری کار را دنبال کنید .تغییر برنامه برای این کودکان بسیار سخت و دشوار است . چنانچه نیاز به تغییری ضروری در برنامه خود حس می کنید ، حتما مراتب را به طور ساده و شفاف به او بگویید .
12- به دانش آموز کمک کنید تا برای بعد از زمان مدرسه خود نیز برنامه ای مناسب تنظیم کند .
13- سعی کنید بر کیفیت تمرینات خانگی دانش آموزان بیافزایید ، نه بر کمیت آنها. کودکان مبتلا به کمبود توجه ، اغلب نیاز به کمک کردن در انجام تکالیف خانگی شان دارند . تمرینات زیاد و کسالت آور موجب بی علاقگی بیش تر این گروه از دانش آموزان می شود .
14- پیشرفت دانش آموز را بر روی نموداری رسم کنید تا او بتواند با مرور کردن عملکرد تحصیلی خود ضمن ترم ، بهتر دریابد که به اهداف خود رسیده است ، زیرا همین امر موجب شادی ، موفقیت و تشویق او می شود .
15- برای دانش آموزانی که مبتلا به اختلال کمبود توجه اند، تکالیف سنگین و دشوار را به تکالیف سبک و آسان تبدیل کنید.این یکی از بهترین راهکارهایی است که می توان برای پیشرفت این گروه از دانش آموزان به کار بست.مشق ها و وظایف سنگین به راحتی موجب دلسردی ،یاس و بی انگیزه گی کودک می شوند(کودک به خود می گوید :«من هرگز نمی توانم آن را انجام دهم»).با تقسیم کردن تکالیف به بخش های کوچک ،انجام آنها برای کودک آسان می شود و کودک احساس ناتوانی و ضعف نمی کند.به طور کلی ،این کودکان به دلیل پایین بودن حس ارزشمندی شان توانایی های خود را دست کم میگیرند، استعداد های آنها بیشتر از آن است که تصور می کنند.کودکان کوچکتر ، از این که بتوانند تکالیفشان را تمام و کمال انجام دهند،بی نهایت خوشحال می شوند و لذت می برند و کودکان بزرگتر هم (نوجوانان) از این که بدانند می توانند تکلیف

شان را درست و کامل انجم دهند ، احساس اعتماد به نفس و ارزشمندی می کنند.
16- داشتن روحیه ای شاد ، سرزنده و با نشاط را سر لوحه ی ارتباط با دانش آموزان قرار دهید .شما می توانید با کمی شوخی و خنده در کلاس ، توجه دانش آموزان (به ویژه دانش آموزان مبتلا به کمبود توجه ) را به درس و فعالیت در کلاس جلب کنید و مانع از کسالت ،س

کوت و یکنواختی کلاس شود.
17- در جستجوی یافتن کمترین موفقیت و پیشرفت کودکان مبتلا به کمبود توجه باشد، زیرا زندگی این گروه از کودکان پر از شکست ، ناکامی و ضعف است. آنها نیاز به تعاملات مثبت و سازنده ، تشویق های مکرر و حمایت های آموزگاران و مربیان خود دارند. این گروه از بچه ها ، از این طریق بهتر می توانند به ارزش ها و توانایی های فردیشان پی ببرند . آنان بدون این توجهات و مراقبت ها به موجودی بی انگیزه ، بی تحرک و ساکن تبدیل می شوند .
18- یکی از مشکلات عمده دانش آموزان مبتلا به اختلال کمبود توجه ، فراموشی و اختلالات مربوط به حافظه است . به آنها یاد بدهید ، از کارتها و یادداشت های کوچکی استفاده کنند که بتوانند به راحتی آنها را همراه داشته باشند . سایر روشهای تقویت حافظه عبارتند از : یادگیری شعر و سرود ، رمز گذاری ، یافتن سرنخ ها ، صحبت کردن درباره جزئیات هر موضوع ، ...
19- قبل از شروع هر کار و فعالیتی در کلاس ، ابتدا کمی درباره آن صحبت کنید تا حواس دانش آموزان را به خود جلب کنید . گزارش شده است که بسیاری از کودکان مبتلا به کمبود توجه از طریق تحریک حس بینایی بهتر یاد می گیرند تا تحریک حس شنوایی. اگر شما بتوانید آنچه را که قصد تعریف کردنش را دارید ، به طور همزمان بر روی تخته سیاه بنویسید ، بهترین شیوه را برای یاددهی و آموزش خود انتخاب کرده اید .
20- روش ها ، راهکارها ، نمودارها و جدول ها را ساده سازی کنید . آموزگار می تواند برای جلب توجه دانش آموزان و به ویژه دانش آموزان مبتلا به کمبود توجه ، از رنگ ها ، اشکال و طرح های گوناگون استفاده کنید . آنها از این طریق بهتر مطالب را به خاطر می سپارند و هنگام یادآوری مجدد ، راحت تر به یاد می آورند .
21- کودکان مبتلا به کمبود توجه ، اغلب تمایل کمی برای مشاهده ، وارسی و کنجکاوی دارند. آنها هیچ علاقه ای به شناخت اطراف و پیرامونشان نشان نمی دهند . سعی کنید

، راه و روشی پیدا کنید که آنها را نسبت به آنچه در اطرافشان می گذرد ، حساس و آگاه کنید . برای مثال از او بپرسید :« تکلیف را چگونه انجام دادی ؟ ... نظرت درباره درس گذشته چیست ؟ ... فکر می کنید چرا هم کلاسی ات امروز ناراحت است ؟ برای جشن مدرسه

چه تصمیمی گرفته ای ؟ ... » و از این قبیل .
22- خواستها و انتظارات خود را واضح و روشن برای دانش آموز شرح دهید .
23- اگر به نظر می آید که کودک که مبتلا به کمبود توجه نمی تواند مقصود و منظور اطرافیانش را از ظاهر آنها بفهمد ( برای مثال ، از حرکات دست ، صورت و یا لحن صحبت آنها ) ، سعی کنید این سر نخ ها را که هنگام تعاملات گروهی – اجتماعی معمولا مورد استفاده قرار می گیرد به او یاد بدهید . برای نمونه به او بگویید : ؟« زمانیکه قصد داری داستانی را برای گروهی تعریف کنی ، ابتدا ببین همه گوش می دهند و سپس شروع کن » . این کودکان اغلب در خود فرو رفته اند و نمی دانند چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند . این مهارتی است که بیشتر کودکان به طور طبیعی آن را نمی دانند ، اما می توانند به راحتی یاد بگیرند .
24- شیوه امتحان گرفتن خود را کاملا برای دانش آموزان شرح دهید .
25- به عنوان رفع خستگی در کلاس می توانید بازیهای گروهی انجام دهید . این کار موجب تقویت انگیزه کودکان مبتلا به کمبود توجه و علاقه می شود .
26- در صورت لزوم مسئولیت های ساده و در حد توان کودک به او بدهید .
27- دفترچه یادداشتی تهیه کنید و گزارشهای روزانه خود را به اطلاع والدین کودک برسانید و از آنها نیز بخواهید تا مشاهدات خود را از تغییرات فرزندشان در خانه ، برای شما بنویسند . با استفاده از این روش می توان از مواجه شدن با بحران عاطفی شدید جلوگیری کرد .
28- کودک را تشویق کنید تا خودش نیز درباره فعالیت ها و رویدادهای روزانه و خاطراتش بنویسد .
29- ورزش موجب افزایش انرژی می شود و قدرت توجه و تمرکز کودک را بالا می برد . ورزش محرکی است که موجب ترشح هورمون های مختلف در بدن می شود از این رو می توان کودکان مبتلا به کمبود توجه را تشویق کرد تا زمان بیشتری به بازی و ورزش بپردازند .

ب) راهکارهای آموزشی برای کاهش مشکلات دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی
1- این دانش آموزان اغلب سر کلاس نا آرام و بی قرارند .آنها نیازمند یادگیری روش هایی اند که بتوانند رفتارهای تکانشی خود را تحت کنترل در آورند . یکی از این اقدامات

 

تعیین جای مشخص و ثابت برای دانش آموز است . آموزگار می تواند به جای اینکه دانش آموز بیش فعال را ردیف آخر کلاس یا کنار در بنشاند ، او را در ردیف اول و جلوی میز خودش جای دهد تا توجه بیشتری به او نشان دهد .
2- دفترچه ای برای ارتباط با والدین دانش آموز تهیه شود . آموزگار می تواند برای اطلاع از فعالیتهای کودک در خانه و اطمینان حاصل کردن از انجام تکالیف و وظایف کلاسی دانش آموز از والدین او بخواهد گزارشی از فعالیتهای روزانه او برایش بنویسند و او را در جریان روند تغییر رفتاری کودک بگذارند .
3- می توان رفتارهای مثبت و خوشایند کودک را تقویت کرد . برای مثال ، زمانیکه کودک برای مدتی توانست آرام سر جایش بنشیند و برای پاسخ گویی منتظر اجازه آموزگار باشد ، باید او را به نوعی تشویق و حمایت کرد .
4- با استنفاده از روشهای افزایش خویشتن داری ، آموزگار می تواند تا حد زیادی رفتارهای تکانشی دانش آموز بیش فعال را تحت کنترل در آورد . روشهای کاستن استرس و اضطراب ( مثل آرام سازی ، پذیرش ، حمایت و رفتارهای ملاطفت آمیز ) ، می تواند در بسیاری موارد از هیجان تحریک پذیری کودک بکاهد و موجب آرامش و ثبات رفتار در او شود .
5- آموزگار باید نسبت به عکس العمل ها و رفتارهای خود و تاثیر آن بر دانش آموزان ، به ویژه دانش آموز بیش فعال ، آگاه باشد . خطاب کردن این دانش آموزان با القابی مثل : وروجک ، سر به هوا و ... نه تنها موجب آرام شدن کودک نمی شود ، بلکه او را تشویق می کند تا این ویژگی ها و برچسب ها را در خود درونی سازد و همان رفتارها را پی بگیرد .
6- دانش آموز بیش فعال را تشویق کنید تا کاری را که شروع کرده است ، به انتها برساند . انجام کامل تکالیف روزانه ، تمرینات ریاضی ، تهیه کارهای دستی برای کلاس ، داستان نویسی و ... از جمله وظایفی است که اگر کودک آن ها را به طور کامل انجام دهد ، نیاز به تشویق و توجه دارد .
7- طبقه بندی و سازماندهی کارها و تکالیف مدرسه ای به دانش آموز کمک می کند تا دقت و توجه بیشتری بر کارهایش داشته باشد . برای مثال ، آموزگار می تواند از دانش آموز بخواهد برای بالا بردم بازده کارهایش ، سه پوشه تهیه کند : یکی برای کارهای انجام شده ، دیگری برای کارهای در حال انجام و سومی برای کارهایی که باید انجام دهد .
8- آموزگار می تواند به دانش آموز بیش فعال اجازه دهد زمانی که واقعا احساس می کند باید حرکت کند ، برای مدتی از کلاس بیرون برود و قدم بزند . به تدریج با طولانی کردن فاصله های بیرون رفتن دانش آموز ، آموزگار می تواند انگیزه دانش آموز را برای ماندن در کلاس بیشتر کند .
9- آموزگار می تواند به دانش آموز کم توجه – بیش فعال خود اجازه دهد که ضبط صوت کوچکی به کلاس بیاورد و سخنان او را ضبط کند تا بتواند در منزل هر چند دفعه که لا

زم است به سخنان آموزگار گوش دهد و توجهش را بیشتر کند.
10- تشویق کودک به نظم پذیری و مرتب بودن می تواند از حرکات اضافی

کودک و بی قراری های او بکاهد . برای مثال ، یادداشتی از وسایل کیفش تهیه کند و قبل از ترک مدرسه ، یکی یکی آن ها را جمع کند و در کیفش بگذارد .
11- برای روزهای امتحان برنامه ریزی داشته باشد . مطالعه منظم ، انجام تمرینات نوشتنی ، خواندن درسهای شفاهی و ... چنانچه منظم و مرتب صورت گیرد موجب آرامش و ثبات رفتار دانش آموز می شود . روشهای زیر به دانش آموز کمک می کند تا توجهش را به مطالب کتاب بیشتر کند و موضوعات بیشتری را به حافظه بسپارد :
* مطالب مهم هر صفحه را به صورت یکی دو جمله خلاصه کند .
* بعد از پایان هر فصل از کتاب ، خلاصه ای 4 خطی از آن فصل بنویسد .
* نکات مهم درس را یادداشت کند .
* زیر اسامی ، تاریخ ها ، مکان ها و مناسبت های مهم خط قرمز بکشد .
*کلماتی را که نمی داند یا مهم اند ، جداگانه بنویسد و معانی دقیق آن ها را از فرهنگ لغت در بیاورد .
* نمودارها و شکل های درس را با دقت رسم کند .
* برای بهتر فهمیدن مطالب درس ، آن را به صورت ساده نقاشی کند .
* برای راحت تر حفظ کردن توالی تاریخ ها یا حوادث یا رویدادهای تاریخی یک محور زمانی بکشد .
* بعد از هر درس سوالات مهم آن را پیدا کند .
12- آموزگار می تواند خواست ها و دستورهای خود را به طور شفاف ، واضح و کوتاه برای دانش آموزان توضیح دهد .
13- دانش آموزان بیش فعال از نیرو و انرژی زیادی برخوردارند . از این ر

و آموزگار می تواند از کمک های جانبی آنان برای پخش کردن ورقه های بچه ها ، جمع کردن یادداشت های آنان و ... استفاده کند . با انجام این کار نه تنها نیاز حرکت

ی دانش آموز ارضا می شود ، بلکه حس اعتماد به نفس و ارزشمندی نیز در او تقویت می گردد .
14- آموزگار می تواند با نادبده گرفتن رفتارهای ناخوشایند دانش آموز بیش فعال ، او را به اشتباهش آگاه کند .تذکرهای ساده و کوتاه ، تاثیری عمیق تر و سازنده تر از انتقادهای مکرر و شرمنده کردن کودک در جلوی جمع دانش آموزان دارد.
15- از آنجا که آستانه توجه کودکان بیش فعال پایین است ، به همین دلیل آموزگار باید سعی کند مطالب و موضوعات درسی را برای آنها بسیار کوتاه و مختصر بیان کند . تکالیف و درسهای طولانی و وقت گیر باید به فصل ها و بند های کوچکی تقسیم شوند .
16- دانش آموزانی که دارای مشکلاتی در زمینه توجه و تمرکز اند ، به راحتی حواسشان پرت می شود و فکرشان از موضوع اصلی درس منحرف می گردد. آن ها ممکن است بیشتر از آنکه به آموزگار و سخنانش گوش کنند ، متوجه حرکات و رفتار سایر دانش آموزان شوند . گروهی از آنها فراموش کارند و اغلب تکالیفشان را انجام نمی دهند ، گروهی دیگر مدام وسایل خود را گم می کنند و گروهی هم ، بی نظم ، شلوغ و پرسر و صدا هستند . لذا توجه به نکات فوق می تواند هنگام درس دادن به این کودکان مفید و ارزشمند باشد .

يكي از رايج ترين اختلالات دوران كودكي ، اختلال كمبود توجه – بيش تر فعالي است كه در اغلب موارد ، تا دوران بزرگ سالي نيز ادامه پيدا مي كند . كودكان مبتلا به اين اختلال بدون اين كه فكر كنند ، مدام به اطراف حركت مي كنند . آن ها ممكن است خواست ها و انتظارات اطرافيانشان را درك كنند ، ولي به دليل اين كه قادر به توجه كافي نيستند و نمي توانند مدتي آرام بنشينند و تمركز كنند ، توانايي پيروي كردن از دستورهاي آنان را ندارند .نشانه هاي كمبود توجه – بيش فعالي در كودكان
كودكان به لحاظ فعاليت هاي حركتي بسيار متفاوت اند . آن ها تمام مدت روز در حال فعاليت وجنب وجوش اند (به خصوص زماني كه مضطرب و هيجان زده مي شوند) ، اما تفاوت آن ها با كودكاني كه مبتلا به اختلال كمبود توجه – بيش فعالي اند ، در نشانه هايي است كه در اين كودكان به صورت پايدار و هميشگي و در تمام طول روز در خانه ، مدرسه ، اجت

ماع و در جمع دوستان و همسالانشان مشاهده مي شود . اين علائم از سه جنبه مورد بررسي قرار مي گيرند :
الف) كمبود توجه (DEFICIT ATTENTION )


عدم توانايي درتمركز و توجه كافي هنگام انجام كارها وفعاليت هاي روزانه (مثل : انجام تكاليف درسي و وظايف خانگي ) .
احتمال ابتلا به مشكلات شنوايي .
بي توجهي به سخنان سايرين .
ناتواني در پيروي از فرمان ها و دستورالعمل ها .
ناتواني در طبقه بندي و سازمان دادن امور .
عدم تمايل به انجام كارهايي كه نيازمند فعاليت فكري و تمركزند .
گم كردن مداوم اشيا ، اسباب بازي ها و وسايل مدرسه .
فراموشي در انجام فعاليت هاي روزانه .
حواس پرتي .
داشتن رفتارهاي تكانشي .
ناتمام گذاشتن كارها .
ب) بيش فعالي( HYPERACTIVITY )
ناتواني در آرام نشستن .
دويدن ، پريدن ، جهيدن و بالا رفتن هاي بيش از اندازه از ميز و صندلي هاي اتاق .
ناتواني در انجام بازي هاي ملايم و آرام .
پرجنب و جوشي زياد هنگام انجام كارها .
تند صحبت كردن و قطع كردن سخنان ديگران .
شتاب در پاسخ دادن به سؤالات (قبل از آن كه تمام سؤال خوانده شود) وپاسخ دهي نامناسب .
بي صبري .
داشتن خوابي ناآرام .
نياز به مراقبت و نگه داري در مقابل خطرها و حوادث .
پ) نوع تركيبي (كمبود توجه – بيش فعالي )
داشتن علائم كمبود توجه و بيش فعالي به طور هم زمان .
در نظر داشته باشيد كه كودكان مبتلا به اختلال كمبود توجه – بيش فعالي به طور غيرعمدي و كاملاً ناخودآگاه اين علائم را از خود نشان مي دهند و هيچ كنترلي بر رفتار و اعمال خود ندارند .

تشخيص اختلال كمبود توجه – بيش فعالي


علائم فوق مخصوص كودكان 11 – 7 سال است و معمولاً كودكان كوچك تر علائمي بيش تر از كودكان بزرگ تر از خود نشان مي دهند . ميزان شيوع اين اختلال در بين پسرها و دخترها 6 به 1 است . هم چنين ، دخترها نسبت به پسرها علائم افسردگي ، انزواي اجتماعي ، اضطراب و پريشاني بيش تري از خود نشان مي دهند . گروهي از روان شناسان و متخصصان علوم رفتاري ، اين كودكان را به دو گروه تقسيم كرده اند :
الف) گروهي كه داراي رفتارهاي پرخاشگرانه و تكانشي اند .
ب) گروهي كه داراي اختلال كمبود توجه و تمركزند .
اين متخصصان معتقدند كودكان گروه دوم شانس بيش تري براي بهبودي و كاهش علائم دارند . (لوني ، 1978 ) همة كودكان مبتلا به اين اختلال بايد توسط پزشك متخصص شناسايي شوند ، زيرا هيچ آزمايش و تست معيني براي شناخت اين بيماري تاكنون ابداع نشده است . براي تشخيص درست و اشتباه گرفته نشدن با اختلالات ديگر ،مثل سندرم (نشانگان ) تارت 2 ، ناتوانايي هاي يادگيري يا افسردگي ، كودك را براي معاينة دقيق به يك عصب شناس ، روان پزشك يا روان شناس معرفي مي كنند . در اغلب موارد ، پزشك متخصص نيز با بررسي سوابق و زندگي نامة كودك و تشخيص دقيق بيماري ، مراحل درمان را آغاز مي كند . نكات مهم هنگام تشخيص درست اين اختلال عبارت اند از :
- كودك بايد يك سوم علائم رفتاري فوق را تا 7 سالگي نشان دهد .
- رفتارهاي فوق بايد در تمام فعاليت هاي روزانة كودك مشاهده شوند .
- اين رفتارها بايد در كودك بيش فعال ، ماندگارتر از كودكان همسن و سال او باشد .
- اين رفتارها حداقل بايد 6 ماه در كودك مبتلا به اختلال مشاهده شوند .
در نظر داشته باشيد كه رفتارهاي شتاب آميز كودك هيچ ارتباطي به استرس ها و تنش هاي روزانة كودك ندارد . براي مثال كودكاني كه تجاربي از طلاق والدين ، جا ب

ه جايي در خانه و مدرسه ، بيماري يا فوت يكي از آشنايان دارند ، اغلب دچار اضطراب ها و پريشاني هاي فكري – حركتي مي شوند ، اما كودكان بيش فعال به رغم اين كه هيچ يك از اين تجارب و تنش ها را در زندگي نداشته اند ، دچار علائم و نابهنجاري هاي رفتاري اند . گروهي از پژوهشگران معتقدند كودكان مبتلا به اختلال كمبود توجه در دوران خردسالي به ندرت لبخند مي زنند ، تغييرات خلقي آشكار دارند و مشكلاتي در زمينة خواب و رفتارهاي ناهماهنگ با شرايط ، از خود نشان مي دهند . (وادل ، 1984 ) هم چنين در سال هاي پيش از مدرسه ، اين كودكان زود رنج ، كم حوصله ، عصباني ، كم توجه و لجبازند . در دوران مدرسه ، كودكاني پرتحرك ، حواس پرت و كم توجه مي

باشند و از عملكرد تحصيلي ضعيف نوسانات خلقي ، روابط ضعيف با همسالان و پرجنب و جوشي فوق العاده رنج مي برند . دوران نوجواني را نيز با خودانگاره اي ضعيف ، فقدان تعامل با والدين ، آموزگاران و همسالان ، افزايش پرخاشگري ، رفتارهاي خشونت آميز و افت تحصيلي طي مي كنند . دراغلب موارد ، نشانه هاي كمبود توجه در بزرگسالي نيزكماكا

ن ادامه مي يابند و به صورت مشكلات شخصيتي ، رفتارهاي ضداجتماعي ، هنجارشكني هاي اجتماعي ، سيگار كشيدن ، انحرافات و كجروي هاي اخلاقي گوناگون خود را نشان مي دهند . (ويس و هتكمن ، 1986 )
به طور معمول ، پزشكان و متخصصان اطفال براي تشخيص بيش فعالي كودكان به سه نكتة مهم زير توجه مي كنند(تاي نن ، 2005 ) .


تهية سابقة بيماري
اطلاع از سوابق بيماري هاي كودك و نابهنجاري هاي ژنتيكي خانواده ، حساسيت ها و آلرژي هاي گوناگون و سلامت اعضاي خانواده براي تشخيص اين اختلال در كودكان و توجه به علائم و نشانه هايي كه حاكي از بيماري هاي ژنتيكي خانوادگي باشد ، از اهميت ويژه اي برخوردار است ، زيرا تحقيقات نشان مي دهند كه بر اساس شواهد علمي محكم ، اين اختلال در خانواده به صورت ارثي مشاهده شده است .
انجام معاينات جسماني
سنجش قدرت شنوايي و بينايي كودك ، بررسي سابقة مشكلات روان شناختي (مثل انواع اضطراب و افسردگي ) و انجام ساير آزمايش هاي پزشكي لازم .


تهية‌پرسش نامة رشدي – رواني كودك
به طور كلي ، پزشك متخصص كودك سعي مي كند با تهية پرسش نامة دقيقي از اعضاي خانواده ، آموزگار مدرسه مربيان و مراقبان كودك ، اطلاعات كاملي از ويژگي ها و علائم بيش فعالي كودك كسب كند .
عوامل مؤثر در بروز بيماري
به رغم تحقيقاتي كه تاكنون صورت گرفته است ، پزشكان و پژوهشگران نتوانسته اند دلايل خاصي براي بروز اين اختلال در كودكان شناسايي و معرفي نمايند . آنان تنها به اين نكته اشاره كرده اند كه شماري از عوامل ژنتيكي و محيطي بر همديگر تأثير مي گذارند و موجب بروز اختلال كمبود توجه – بيش فعالي در كودك مي شوند . بر اساس يافته هاي پژوهشگران ، بيش فعالي مي تواند منشاء ارثي داشته باشد ، زيرا بيش از نيمي از خواهر و برادرهاي بيش فعال تاريخچه اي مشابه داشته اند ، در حالي كه فقط در 15 درصد از موارد ، خواهر و برادرهاي ناتني دچار بيش فعالي بوده اند . علاوه بر آن مطالعات گوناگوني كه بر روي دوقلوها انجام

شده است ، صحت اين ادعا را ثابت مي كند . (سافر و كراگر ، 1988 )
گروهي از مطالعات نيز احتمال بيماري يا ضايعة عصبي را علتي براي بروز بيش فعالي كودكان مي دانند . بر اساس پژوهش هاي اين دسته از محققان 50-30 درصد از كودكان بيش فعال داراي نوار مغزي (EEG ) غير طبيعي اند . تحقيقات ديگري كه در سال ه

اي اخير دربارة اين اختلال صورت گرفته است ، نشان مي دهد كه حساسيت بيش ازاندازه به مواد شيميايي وبعضي ازغذاها نيز مي تواند موجب بروز بيش فعالي دركودكان شود . (فين گلد ،1975 ) از جملة مهم ترين تحقيقاتي كه اخيراً در زمينة علل بروز اين اختلال در كودكان صورت گرفته است ، مي توان از سه تحقيق زير نام برد . (تاي نن ، 2005 )
1- برخي از پژوهش ها نشان مي دهند كه مغز كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي 10- 5 درصد از مغز كودكان سالم كوچك تر است .
2- پژوهش هاي ديگري بر نقش سيگار كشيدن مادر در دوران بارداري در احتمال بروز اين اختلال در كودك تأكيد مي كنند . از ديگر ناراحتي هاي كودكان كه در ارتباط با سيگار كشيدن مادر به وجود مي آيند ، مي توان از نارسايي هاي رشدي ، كم وزني و صدمات مغزي نيز نام برد .
3- دسته اي ديگر از تحقيقات ، بر تأثير تماشاي زودهنگام تلويزيون و نقش آن بر ميزان فعاليت هاي اين كودكان تأكيد دارد . به همين دليل انجمن روان پزشكان امريكا به والدين توصيه مي كنند كه به هيچ عنوان كودكان زير دو سال را جلوي تلويزيون ، كامپيوتر و … ننشانند و به كودكان بالاي دو سال هم اجازه ندهند كه بيش از حداكثر 2 ساعت در طول روز تلويزيون تماشا كنند .
گروهي ديگر از تحقيقات نشان مي دهند كه 45 درصد از كودكان مبتلا به اختلال كمبود توجه – بيش فعالي حداقل به يك اختلال ديگر نيز مبتلا هستند (افورد ،1991 ) . مهم ترين اختلالاتي كه معمولاً با بيش فعالي كودكان توأم مي شوند ، عبارت اند از : (تاي نن ، 2005 )
الف) اختلالات اضطرابي : تقريباً 25 درصدكودكان بيش فعال ، علائمي ازاختلالات اضطرابي ازخود نشان مي دهند اين علائم عبارت اند از : ترس ، وحشت ، پريشاني ، نگراني هاي شديد و … ، كه اغلب با علائم جسماني متنوعي مثل شدت ضربان قلب

، حال تهوع ، درد معده ، سرگيجه و سردرد همراه مي شود . ديگر اختلال اضطرابي كه به طور معمول وسواس فكري – عملي ، سندرم تارت ، تيك هاي عصبي ، تيك هاي گفتاري و اختلالات زبان است .
ب) اختلالات خلقي : تقريباً 18 درصد كودكان مبتلا به بيش

فعالي ، تجاربي از افسردگي داشته اند . آن ها ممكن است احساس انزوا ، ناكامي و كاهش عزت نفس كنند و چنان چه مدرسه مي روند ، با افت تحصيلي و كاهش روابط دوستي و اجتماعي رو به رو مي شوند .
پ) ناتواني هاي يادگيري : نزديك به25- 20 درصدكودكان بيش فعال دچارناتواني هاي يادگيري اند . رايج ترين اين اختلالات ناتواني در خواندن و نوشتن است . هر چند كودكان بيش فعال الزاماً در يادگيري ناتوان نيستند ، اما چون قدرت توجه و تمركز آن ها كاهش يافته است ، در انجام وظايف درسي – مدرسه اي خود دچار مشكلات فراواني مي شوند . توجه داشته باشيد كه اگر كودك بيش فعالي داراي اختلال حاد ديگري است ، حتماً مراتب را به پزشك متخصص گزارش دهيد تا او متناسب با اختلال مضاعف او ، درمان كامل تري تجويز كند .
ت) نافرماني و مخالفت : حدود 35 درصد كودكان مبتلا به بيش فعالي دچار رفتارهاي مخالفت آميز و نافرماني اند آنان با رفتارهاي خشن و گاه پرخاشگرانة خود مدام درصدد سرپيچي از دستورها و خواست هاي ديگران (والدين آموزگاران ، مربيان و اعضاي خانواده ) اند . (مك آردل ، ابراين و كلوين ، 1995 )

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید