بخشی از مقاله


چکیده

این مقاله با استفاده از مدلهاي رشد درونزاي مبتنی بر تحقیق و توسعه، در سه نمونه کشورهاي توسعهیافته، در حالتوسعه و نیز نمونه متشکل از هر دو دسته کشورها، ابتدا تأثیر فعالیتهاي تحقیق و توسعه را بـر رشـد اختراعات مورد بررسی قرار میدهد و سپس بـه بررسـی ارتبـاط حجـم اختراعـات بـه ثبـت رسـیده و رشـد اقتصادي در نمونههاي ذکر شده میپردازد. از آنجا که یکی از مشکلات برآورد مدلهـاي رشـد درونزاي مبتنی بر تحقیق و توسعه پیدا کردن جایگزینهـاي مناسـب بـراي متغیرهـاي کیفـی اسـت، در ایـن مقالـه، از مخارج ناخالص تحقیق و توسعه به عنوان معیاري براي سـنجش میـزان سـرمایهگـذاري درونزا بـراي تغییـر تکنولوژي استفاده میشود و اختراعات ثبت شده مفید نیز نرخ اختراعات در نتیجه سرمایهگذاري در بخـش تحقیق و توسعه را نمایندگی میکند. شاخص تغییر تکنولوژي را با رشد بهرهوري کـل عوامـل نشـان داده و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی را معیاري براي رشد اقتصادي در نظر گرفتهایم. نتایج حاصل از مقالـه نشـان میدهد اول اینکه، سرمایهگذاري در بخش تحقیق و توسـعه در هـر دو گـروه کشـورهاي در حـالتوسـعه و توسعهیافته موجب افزایش جریان اختراعات میشود و این بـازده در کشـورهاي در حـالتوسـعه نسـبت بـه کشورهاي توسعهیافته بیشتر است. در این خصوص باید اذعان داشـت کـه تـاثیر رشـد در مخـارج تحقیـق و توسعه بر رشد در جریان اختراعات، در کشورهاي در حال توسعه، شش برابر کشورهاي توسعهیافتـه اسـت.

دوم اینکه، اثر افزایش در اختراعات بر افزایش تولید ناخـالص داخلـی در کشـورهاي توسـعهیافتـه بیشـتر از

________________________________________________________________

- * (نویسنده مسوول) ebrahimi_t@yahoo.com

این مقاله برگرفته از رساله دکتري نگارنده دوم در دانشگاه علامه طباطبایی با عنوان " اثرات مخارج R&D براختراعات و رشد اقتصادي (در سطح کلان و بخشی)، یک تحلیل مقایسه اي بین کشورهاي در حال توسعه و توسعهیافته" میباشد.

تاریخ دریافت: 1388/4/29 تاریخ پذیرش: 1388/8/25

و تـبثمتاریثاـتهعـسوتوقـیقحتشـخبرديراذـگهیامرـس،هـکنیاموـس .تساهعسوتلاحردياهروشک

.درادهعسوتلاحردوهتفایهعسوتياهروشکهورگودرهردیلخادصلاخاندیلوتشیازفاربيرادینعم

،TFP،تاعارتخا،يداصتقادشر،هعسوتوقیقحتجراخم:يدیلکياههژاو

P43 :JELيدنبهقبط


The Effects of research & development expenditures on patent flow and economic growth:

A comparative analysis between developed and developing countries

Abbas Shkeri

Associate Professor in economics,
University of Allameh Tabatabaei
Taghi Ebrahimi Salari
Lecturer in Economics Ferdowsi
University Mashhad


Abstract

This paper using endogenous growth models based on research and development, has investigated two economic relations in three groups of countries included developed countries, developing countries and a mixed group of both mentioned ones. At first, the effects of R&D activities on patent growth have examined and then the relation between volume of patent and growth rate in these groups has surveyed. One of the problems for estimating endogenous growth model based on R&D is finding a suitable representative for qualitative variables, we use gross R&D expenditures as a criterion for measurement of endogenous investment for changing the technology. Useful patent is a proxy for growth rate of patent result in investment in R&D field. In addition, growth of total factor productivity is the proxy for changing in technology and the growth rate of GDP as a criterion for economic growth has taken place. Results of this paper show that investment in R&D activities has significant and positive effect on patent flow in both developed and developing countries and also this effect is greater in developing countries than developed countries. Moreover in developing countries, effect of growth in R&D expenditure on growth of patent flow is 6 times of developed countries. The other finding is that in developing countries, effect of increasing patent on additional GDP is greater than the corresponding factors in developed countries. And finally, investment in R&D activities has significant and positive effect on growth of gross national output in both groups of countries.

Key Words: Patent, Gross Expenditure on R&D, Economic Growth, TFP

JEL Classification: P48

مقدمه

از ابتداي دهه1940، اقتصاددانان نشان دادند که اختراعـات و پیشـرفت تکنولـوژي موتـور محـرّك رشد اقتصادي است و تحقیق و توسعه راهی براي رسـیدن بـه آن اسـت .(Schmookler1993) ایـن رابطه زمانی بیشتر قوت گرفت که کـاهش شـتابان در هزینـههـاي تحقیـق و توسـعه صـنعت بخـش خصوصی در آمریکا منجر به کنـدي بهـرهوري طـی دهـههـاي 1970 و 1980 گردیـد. نـرخ بـازده سرمایهگذاري تحقیق و توسعه طی دهه 1980 پایین آمد و بازدهیهاي اجتماعی و بخش خصوصی براي تحقیق و توسعه بهطور قابل ملاحظـهاي از هـم دور شـد 1983, Hall1993, Griliches1994).(Scherer از آن پس بخش عظیمی از تحقیقات متوجه یافتن توضیحات قابل قبول براي این مطلب شد. در نهایت تصویر کلی منجر به وجـود هـمبسـتگی بـین مخـارج تحقیـق و توسـعه و بهـرهوري گردید .(Griliches1983) توضیح دیگري که براي این کندي مـیتـوان بیـان کـرد کـاهش تغذیـه تحقیـق و توسـعه از طریـق علـوم اسـت .(Evenson1993) همچنـین از آغـاز تحـولات صـنعتی در انگلستان، ابداعات به عنوان موتور اولیه رشد اقتصادي و تحقیق و توسعه به عنوان سوخت ضروري آن مورد توجه قرار گرفته است. امروزه نظر غالب این است کـه تـامین اعتبـارات تحقیـق و توسـعه یک عامل بسیار مهم در تقویت ابداعات است. فرضیه عمومی این است که ابداعات بیشتر، منجر به اختراعات ثبت شده بیشتر میشود و کاهش تعداد اختراعات ثبت شده، نشانه کـاهش فعالیـتهـاي ابتکاري و علامت کندي بهرهوري به دلیل فرسودگی امکانات اختراع کردن است، همانگونه کـه در دهه 1970 اتفاق افتاد. اختراعات ثبت شده اغلب به عنوان محصول نهایی سرمایهگذاري تحقیـق و توسعه مورد بررسی قرار میگیـرد. بهـرهوري تحقیـق و توسـعه و اختراعـات ثبـت شـده بـهطـور گریزناپذیري به هم مرتبط هسـتند. هـر عـاملی کـه بـر بهـرهوري تحقیـق و توسـعه اثـر بگـذارد بـر اختراعات ثبت شده اثر خواهد داشت. گریلیچس نشان داد اختراعات ثبت شده معیـار همیشـگی از نهاده مبتکر نمیباشد. .(Cockburn and Griliches1988, Griliches1989) مسئله اصلی این است که صنایع مختلف تمایلات متفاوتی براي اختراعـات ثبـت شـده دارنـد حتـی درون یـک صـنعت، اختراعات ثبت شده متفاوت، ارزشهاي متفاوتی دارند. بنابراین هم مقایسههاي درون صنعتی و هـر دو مقایسههاي بین صنعتی مملو از مشـکل اسـت .(Scherer1983, Cohen and Levin1989) ایـن

مسائل تئوريهاي رشد جدیدي را توسـط افـرادي چـون لوکـاس (Lucas1988)، رومـر ,1990 )

(Romer1994، منکیو (Mankio1988)، آقیون و هویت (Aghion and Howitt1988)، ايچـر

(Eicher1996,1999) به وجود آورد که تغییـرات تکنولـوژي، درونزا در نظـر گرفتـه مـی شـود.

سرمایه انسانی همراه با پیشـرفتهـاي درونزاي تکنولـوژي یکـی از بنیـانهـاي تئـوريهـاي رشـد درونزا است. سرمایه انسانی متغیر کلیدي در مدلهاي رشد درونزا محسوب میشود. همچنین در دهه گذشته شاهد گسترش تحقیق روي مدلهاي رشد درونزاي مبتنی بر تحقیق و توسعه بـوده ایـم که توسط رومر (Romer1990)، گروسمن و هلپمن (Grosman and Helpman1991a) و آقیـون و هویت ( (Aghion and Howitt1992 انجام شد. رومر (Romer1990) دانش را از یک کالاي عمومی محض به یک کالاي غیررقابتی و بعضاً استثناء پذیر تغییر داد. از نظـر او تولیـد و بازاریـابی دانش، یکی از عناصر اصلی فعالیت است. وي معتقد است کـه گـاه سـرمایه انسـانی در ترکیـب بـا تکنولوژي به طور توأمان موتور رشد اقتصاد محسوب می شود. در این میان بحثهـاي جـالبی روي نقش سرریزهاي اختراعات در اقتصاد و اثرات آن سرریزها بر رشد اقتصادي وجود دارد. گروسمن (Grosman2005 ) میگوید تحقیق و توسعه ممکن اسـت اثـرات خـارجی مثبـت یـا منفـی داشـته باشد. جونز .(Jonse2005) تحقیقات اولیه به گريلیجس (Griliches1980)، گـريلـیجس و لـیچ

تنبرگ (Griliches and Lichtenberg1984) و منسفیلد (Mansfild1980) مربوط است که تـأثیر

فعالیتهاي تحقیق و توسعه را بـر رشـد TFP بررسـی مـیکننـد و نیـز کـامرون، پـرودمن، ردینـگ (Cameron, Pruodman and Redding2005) را ببینید. در ایـن تحقیـق بـه بررسـی اثـر مخـارج تحقیق و توسعه بر اختراعات و بهرهوري پرداخته و تلاش میکنیم به این سئوالات پاسـخ دهـیم (1

آیا در مجموعه کشورهاي مورد بررسی رابطه مثبت و معنـیداري بـین مخـارج تحقیـق و توسـعه و اختراعات در سطح کلان وجود دارد یا خیر؟ آیا این تأثیر به لحاظ مقدار میان مجموعه کشورهاي توسعهیافته و مجموعه کشورهاي در حال توسعه مشابه است یا تفاوت دارد؟

(2 تأثیر میزان اختراعات بر رشد اقتصادي در سه گروه »نمونه کامل، شامل مجموع کشـورهاي در حال توسعه و کشورهاي توسعهیافته«،» نمونـه کشـورهاي توسـعهیافتـه« و» نمونـه کشـورهاي در حال توسعه« چگونه بوده است؟

(3 آیا رابطه مثبت و معنیداري بین اختراعات مفید به ثبت رسیده و رشد بهرهوري کل عوامـل

(TFP) در سطح کلان وجود دارد یا خیر؟ این تحقیق سه هدف عمده را دنبال میکند:

- بررسی کارایی مدلهاي رشد درونزاي مبتنی بر سرمایهگذاري در تحقیق و توسعه.

- توضیح بیشتر جزء اخلال

- اهداف کاربردي چون تعیین خطمشیهـا و سیاسـتهـاي کـلان و بخشـی بـراي مسـیر رشـد اقتصادي.

مبانی نظري

اختلاف میان نرخ رشد کشورها و پایداري و عدم پایداري آن پدیدهاي است که تئوريهاي رشـد سعی کردهاند به طرق گوناگون آن را توضیح دهند. آنها این اختلاف را به عوامل مختلفی نسـبت دادهاند:

ابداعات هدفمند (Schumpeter1934)، تغییرات تکنولـوژي بـرونزا (Solow 1956)، آمـوزش ضــمن کــار (Arrow1962)، نــرخ انباشــت ســرمایه انســانی((Lucas1988، زاد و ولــد انســان
(Becker Murphy and Tamura 1990)

، ســطح مخــارج دولــت (Barro1990)، تحقیــق و توســعه Romer1990))، تجــارت بــینالملــل Grossman1989) و (.Helpmanو...از جمله تئوريهایی بود که سعی در تبیین اختلاف رشد میانکشورها در ادوار گوناگون داشت. در این مقاله ضمن مرور خلاصه تئـوريهـاي فـوق، عمـدتاً بـر مبانی نظري مدل رومر (Romer1990) براي استفاده در تحلیلهاي تجربی تاکید میکنـیم. بنـابراین مباحث این بخش در دو قسمت ارائه خواهد شد. در قسمت اول به تبیین مبانی نظري نظریهپردازانی غیر از رومر پرداخته و در قسمت بعد بـه طـور مفصـل بـه ارائـه مـدل نظـري رومـر (Romer1990)

میپردازیم.


تبیین مبانی نظري نظریهپردازان به استثناء رومر (Romer1990)

شومپیتر (Schumpeter1934)، با نگاه به نیروي محرکه درون نظام سرمایهداري مطالب خـود را به رشته تحریر درمیآورد. وجود رقابت میان کارآفرینان بنگـاههـاي اقتصـادي بـراي توسـعه یـک روش جدید تولیدي یا ارائه یک محصول جدید، آنها را تشویق میکند تا بهعنوان یک کـارگزار هدفمند، منابع خود را براي خلق یک طرح اولیـه جدیـد یـا ترکیبـی از دادههـاي لازم بـراي تولیـد محصول موجود در هزینه پایینتر و یا مهمتر از آن براي توسعه یک محصول کـاملاً جدیـد هزینـه کنند.

روزنبرگ Rosenberg1982) )، در توضیح تئوري تخریب خلّاق شومپیتر، اظهـار مـی دارد کـه خلّاقیت باید متناسب با انقلابی در آن بخش باشد. بهعنوان مثـال هرگـز بهبـود و کـارائی در تولیـد یراق اسب منجر به انقلاب در بخش حمل و نقل نمیشود، بلکه خلق روشهاي کاملاً جدید نقل و انتقال نظیر خط آهن و اتومبیل است که مناسب این انقلاب است.

این فرایند پویاي ابداعات هدفمند است که از تندبادهاي »تخریب خلاقی1« پیروي میکنـد کـه بــه نظــر شــومپیتر بــراي رشــد اقتصــادي مناســب اســت. تئــوري ابــداعات هدفمنــد شــومپیتر (Schumpeter1934) بعداً توسـط آقیـون و هویـت 1998) وHowitt1992و,(Aghion رسـماً در قالب فرمول مشخص ارائه شد.
مدل رشد نئوکلاسیکی سولو (Solow1956) یک مدل پایه براي تحلیل رشـد اقتصـادي اسـت که فرایند رشد اقتصاد را چنین تحلیل میکند. در اقتصاد فقیر سرمایه بسیار اندکی براي کار وجـود دارد، لذا نرخ بـازده سـرمایه خیلـی بـالا اسـت. ایـن امـر مـردم را تشـویق مـیکنـد تـا پـسانـداز و سرمایهگذاري بیشتر داشته باشند، در نتیجه اقتصاد سوار بر مسیر رشد و توسعه میشود، بـه مـوازات انباشــت ســرمایه بیشــتر، بــازده ســرمایهگــذاري کــاهش مــییابــد و بنــابراین مــردم پــسانــداز و سرمایهگذاري خود را کاهش میدهند، فرایند انباشت سـرمایه تـا آنجـا پـیش مـیرود کـه جامعـه، سرمایه و محصول مطلوب را بهدست آورد. مهمترین کاربرد مدل نئوکلاسیکی فرضـیه هـمگرایـی است. با این پیش فرض که هر دو دسته کشورهاي فقیر و ثروتمند، تکنولوژي مشـابه و یکسـانی را در اختیار دارند. اما کشورهاي فقیرتر با نرخ سریع تري نسبت به کشورهاي ثروتمند رشد مـی کننـد.

این امر موجب میشود که در بلندمدت همه اقتصادها به میزان یکسانی از سرمایه و تولید همگرایی داشته باشند. بنابراین وضعیت اولیه یک اقتصاد هیچ نقشی در مشخص کردن میزان فراوانـی ثـروت یک اقتصاد در بلندمدت ندارد.

به طور کلی تئوريهاي پایهاي رشد بر دو فرض استوار است:

-1 سرمایه همگن است، -2 جریان پیشرفت فنی بدون هیچ هزینهاي از بیـرون تـامین مـیشـود.

حال آنکه مطالعات بعدي نشان داد که نه سرمایه همگن اسـت و نـه دسترسـی بـه یـک تکنولـوژي جدید بدون هزینه ممکن است. اگرچه در عمل بنگاهها تکنولوژي جدید را با هزینه کردن سـرمایه

جدید بهدست میآورند. اما این ویژگی در مطالعات اولیه که از روش نئوکلاسیک (1956) پیروي

________________________________________________________________

1- Creative destruction

میکرد، نادیده گرفته شـده بـود و از ایـن رو مـدل کلاسـیک یـک مـدل رشـد بـرونزا محسـوب میشود.
برخلاف پیشبینی اقتصاددانان نئوکلاسیک از وقوع همگرایی اقتصادي، نه تنها در عمل چنـین اتفاقی نیفتاد، بلکه حتی ایـن نظریـه تقویـت شـد کـه انتقـال سـرمایه بـه هـیچ وجـه همگرایـی بـین کشورهاي فقیر و ثروتمند را به وجود نمیآورد، بلکه ممکـن اسـت واگرایـی بـین آنهـا پایـدارتر شود. با شکست تئوري همگرایی، این معما به جاي خـود بـاقی مانـد کـه چـرا کشـورهاي فقیـر بـه کشورهاي ثروتمند نرسیدهاند؟ پاسخ به این سئوال تئوريهاي رشد جدیدي را به وجـود آورد کـه در آن تغییــرات تکنولــوژي درونزا در نظــر گرفتــه مــیشــود. افــرادي چــون ارو (Arrow1962)، لوکاس (Lucas1988)، رومر 1994)، 1990، Romer1986 )، منکیـو (.Mankiw1988)، آقیـون و هویـــت Howitt1988)وAghion )، ايچـــر 1999)،(Eicher1996 ،گروســـمن 1991a)(Grossman، هلپمن (Helpman1991a) بارو( (Barro1991 از پیشـگامان ارائـه چنـین نظریـاتی

هستند.

ارو (Arrow1962)، پیشــرفت تکنولــوژي را نتیجــه آمــوزش ضــمنکــار در بخــش کالاهــاي سرمایهاي میداند. او میگوید »بهطور کلی میتوان تغییرات فنی را به تجربـه نسـبت داد.« و معتقـد است سرمایهگذاري ناخالص انباشته شده متغیري است که انتخاب شده تا تجربه را نمایندگی کنـد.

یک کالاي سرمایهاي جدید تا لحظهاي که وارد فرایند تولید شود، متضمن متغیر دانـش اسـت، امـا وقتی که مورد استفاده قرار میگیرد نیازي به آمـوزش بیشـتر وجـود نـدارد. بـراي مثـال وي اشـاره میکند که زمان مورد نیاز براي ساخت بدنه یک هواپیما با ریشه دوم تعداد هواپیماهایی که از یک مدل ساخته شده، رابطه معکوس دارد که این بهبود بهرهوري بـدون هـیچ ابـداعی در فراینـد تولیـد صورت میگیرد. بدین ترتیب انباشت دانش تا حدي نتیجه کوشش عامدانه یا آگاهانه نبوده، بلکـه اثر جانبی فعالیت اقتصادي مرسوم است.

تئوري جدید رشد رومـر (Romer1986) و لوکـاس ( (Lucas1988، بـر هـمگرایـی مشـروط تأکید دارد. به این معنی که همگرایی بین کشورهاي با درآمد بالا و پایین تنها زمانی اتفاق میافتـد که در کشورهاي فقیر سرمایه انسانی کافی براي به دست آوردن مزیت پیشرفتهاي تکنولـوژیکی که در کشورهاي ثروتمند وجود دارد، ایجاد شود. از دیدگاه لوکـاس (Lucas1988) دانـش یـک کالاي عمومی محض است (همانند دیدگاه نئوکلاسیک) ولی بـه جـاي ایـنکـه محصـول سـرمایه فیزیکی باشـد، از دل انباشـت سـرمایه انسـانی حاصـل مـیشـود. سـرمایه انسـانی متغیـر کلیـدي در

مدلهاي رشد درونزا محسوب میشود.

نظریه لوکـاس( (Lucas1988 بـر تئـوري رشـد اوزاوا (Uzawa1965) مبتنـی بـود کـه سـطح مهارت کارگران را متغیري در نظر میگرفت که به مرور زمان و در اثر آموزش افـزایش مـییابـد. لوکاس((Lucas1988 با بسط این نظریه، اثرات خارجی سرمایه انسانی را در مدل خود وارد نمـود.

او مدت زمانی را که هر فرد در اختیار دارد برابر واحد در نظـر گرفتـه و زمـانی را کـه فـرد صـرف آموزش مینماید با τ نشان میدهد. بنابراین (1-τ) درصد از زمان فرد صرف کار کردن مـیشـود.

سرمایه انسانی با فرض استهلاك صفر، مطابق تابع زیر رشد میکند:

معادله h0hg(τ) 1

که درآن g′(τ) f 0 است. اما بعد از آمـوزش دیـدن افـراد، نیـروي کـار داراي واحـدهایی از کارایی می شود که عبارت است از:

معادله 2
L (1−τ)hM
بنابراین تابع تولید به صورت زیر در میآید:

معادله 3

y(1−τ)hAkα

و نرخ رشد تولید سرانه بر اساس معادله زیر مشخص میشود:

معادله 4
ˆ ˆ ˆ ˆy
(1 −τ) hAαk
بنابراین رشد تولید سرانه به رشد h، A، k و τ بستگی دارد.

چیپمن ( (Chipman1970 فرض میکند که پیشرفت درونزاي تکنولـوژي مسـتقیما متـاثر از منابعی است که به تحقیـق اختصـاص داده مـیشـود. ایـن منـابع شـامل تعـداد مهندسـان، محققـان، برنامهنویسان کامپیوتر، آزمایشگاه و ... است. او در مدل خود فرض میکنـد کـه تحقیقـات توسـط دولت انجام میشود. در واقع کل نیروي کار جامعـه M یـا توسـط بنگـاههـا بـراي تولیـد کالاهـاي همگن استخدام میشوند و یـا بـراي انجـام فعالیـتهـاي تخصصـی توسـط دولـت بـه اسـتخدام در میآیند. بنابراین تابع تولید کل عبارت خواهد بود از:

معادله 5

Y  Akα(φM )1−α

و تابع تولید سرانه بدین صورت خواهد بود:

معادله 6

yφAkα

بنابراین رشد تولید سرانه عبارت خواهد بود از:

معادله 7

ˆ θˆˆαˆy A k

که اگر 1 −φ از کل نیروي کار در بخش تحقیق و توسعه توسط دولت اسـتخدام شـود، رشـد تکنولوژي بر اساس رابطه زیر خواهد بود:

معادله 8

A0σA(1−φ)M

در این معادله σf0 نشاندهنده تاثیر نیروي کارگر بر تحقیق و توسعه میباشد و از آنجـا کـه دولت آن را در تمامی بنگاههاي موجود در اقتصاد توزیع مـیکنـد، تکنولـوژي کـالایی عمـومی و غیررقابتی است. زیرا دولت میتواند آن را در اختیار تکتـک بنگـاههـا قـرار دهـد بـدون ایـنکـه صدمهاي به استفاده سایر بنگاهها بزند. دولتها هزینههاي تحقیق و توسعه خود را از طریـق مالیـات تامین میکنند، اما نتایج حاصل از آن را به طور رایگان در اختیـار بنگـاههـا قـرار مـیدهنـد. دلایـل واگرایی رشد اقتصادي کشورهاي گوناگون با توجه به ویژگی عرضه تکنولوژي کـه یـک کـالاي غیررقابتی عمومی است، توجیهپذیر میباشد. پیشرفت تکنولوژي توسط دولتها هـدایت و کنتـرل میشود و از آنجا که دولتهاي مختلف توابع هدف مختلفـی دارنـد، رشـدهاي گونـاگونی را نیـز تجربه میکنند. دولتها تحت تاثیر محدودیتهاي مختلفی بـه تـامین مـالی فعالیـت هـاي تحقیـق و توسعه میپردازند و از آنجا که اینگونه فعالیتها پرهزینه و دسـتیابی بـه نتـایج آن زمـانبـر اسـت، کشورهایی از رشد بالا برخوردار خواهند بود که دولتهاي آنها از مازاد دائم بودجه دولتی بـراي تنزیل بیشتر مصرف آتی برخوردار باشند بارو .(Barro1990) بنابراین متفاوت بـودن توابـع هـدف دولتها، باعث متفاوت بودن نرخ رشد تکنولوژي و به تبـع آن متفـاوت بـودن نـرخهـاي رشـد در آنها میشود. گريلیچس یکی از پیشتازان اصلی در این حوزه است که کمک زیادي به پیشرفت نظریهپردازي دراین مقوله نموده است. وي در مطالعات 1979 و1991 خود، به موازات ادبیاتی کـه به جزء اخلال کل میپرداخـت، یـک روش متمایـل بـه خـرد را گسـترش داد کـه نقـش تغییـرات تکنیکی، انتشار و اشاعه و همینطور تحقیق و توسعه رسمی را به این امید که بخشی از جزء خطا را توضیح دهد، به عنوان چالش اصلی در نظر میگیرد. گريلیچس در مقاله 1986 خود که بـر یـک تابع تولید کاب داگلاس نسبتا ساده مبتنی است، سه یافته اساسی ارائه میدهد:

یک: تحقیق و توسعه به طور مثبت در رشد بهرهوري سهیم است و بـه نظـر مـیرسـد کـه نـرخ بازده بالایی را حاصل مینماید. دو: تحقیقات پایه نسبت بـه دیگـر انـواع تحقیـق و توسـعه اهمیـت بیشتري دارد. سه: مخارج تحقیق و توسعه که توسط بخش خصوصـی تـامین مـالی شـده اسـت، در سطح بنگاه نسبت به نوع تامین مالی شده آن توسط دولت به مراتب مـوثرتر اسـت. درمـورد تعـداد اختراعات ثبت شده، گري لیچس((Griliches1990 دو نکته را یادآور میشود: اول ایـنکـه، اگـر اختراعات ثبت شده به عنوان شاخصـی از اختراعـات در نظـر گرفتـه شـود و نیـز اگـر ارزش یـک اختراع متناسب با اندازه بازاري آن باشد، آنگاه این واقعیت که تعداد کل اختراعات ثبـت شـده در یک دوره خیلی بلندمدت تقریبا ثابت بـاقی مـیمانـد، بـا نـرخ غیرکاهشـی تولیـد و بهـره وري کـل سازگار است.

دوم اینکه، اگر اختراعات توسط ترکیبی از تحقیق و توسعه جاري و وضعیت موجودي دانـش

(که از به هم پیوستن اثرات تجمعی علوم و سرریزهاي فعالیتهـاي تحقیقـاتی دیگـران در گذشـته حاصل میشود) به وجود آید و نیز اگر تحقیق و توسعه به صورت تقریبا بهینه، سرمایهگذاري شده باشد، آنگاه تحت فروض عقلایی، افزایش یا کاهش در انباشت دانش هم آنها را به شکل مـوازي متاثر خواهد کرد و هم نسبت آنها را بدون تغییر باقی میگذارد. بنابراین در شرایط ثبـات انباشـت دانش، هیچ شاهدي بر تغییر در این نسبت وجود ندارد. علاوه براین بـا رشـد در انـدازه بـازار، ایـن نسبت کاهش مییابد، زیرا یک افـزایش در ارزش اختراعـات ، تحقیـق و توسـعه را تـا جـایی بـالا خواهد برد که هزینه هاي فعلی مجددا با ارزش حال بازدههاي آتی برابر شود.

به لحاظ شکلی فرض میشود که تابع تولید اختراعات کلی بـه شـکل NZRγ وجـود دارد که در آن R مقدار دادههاي تحقیق و توسعه جاري است و Z تمامی انتقالدهنـدههـاي ایـن تـابع را نماینــدگی مــیکنــد کــه شــامل تجمیــع موجــودي تحقیــق و توســعه موفــق در گذشــته و همچنــین سرریزهاي ناشی از فعالیتهاي تحقیقی دیگران است.

گري لیچس در مقاله 1994 خود ضمن مرور بر نظریاتی که کوشش کردهاند بـه توضـیح جـزء اخلال و منابع رشد در مدلهاي رشد بپردازند، تأکید میکند که همواره باید سـه واقعیـت را مـورد توجه قرارداد:

اینکه چه اتفاقی براي بهرهوري میافتد؟ اینکه چه اتفاقی بـراي سـرمایهگـذاري در تحقیـق و توسعه و علوم میافتد؟ و نهایتأ این که چه اتفاقی براي رابطه بین آنها میافتد؟

مشاهدات اوایل دهه 1980 نشان میدهد که از اوائل1970 روند کاهش در کل اختراعات ثبت

شده ارائه شده در آمریکا شروع شده و نیز کاهشی در سـهم GNP اختصـاص داده شـده بـه بخـش صنعت از اواسط دهه1960 آغاز گردیده بود، که زمان تاثیر آن براي کاهش نرخ رشد با بـدگمانی

5 تا10سال بعد میباشد. اما در این میان واقعیتهاي ناسازگاري وجـود دارد کـه بـراي فهـم آنچـه اتفاق افتاده است مهم هستند:
اول، کاهش رشد بهرهوري ایجاد شده در برخی کشورها، کاملا بزرگتر از چیـزي بـود کـه در آمریکا اتفاق افتاده بود، که البته این امر با کاهش سرمایهگذاري در تحقیق و توسعه همراه نبود. بـه عنوان مثال در فاصله دهه 1960 و 1970، کاهش نـرخ بهـرهوري کـل عوامـل (TFP) در ژاپـن 4/5

درصد و در فرانسه 3/3 درصد بود در حالی که در آمریکا فقط 2 درصدکاهش پیدا کرد (سـازمان همکاريهاي اقتصادي و توسعه، .(1993
دوم، در آمریکا بخشهایی که با کندي رشد بهـرهوري پایـدار مواجـه بودنـد، تـا حـد زیـادي خارج از بخش تولیدي، ارتباطات و کشاورزي است .(Gordon1987)

سوم، کاهش دراختراعات ثبت شده در دهه 1970 از دیوان سالاري ناشی از بحـران بودجـهاي در دفتر ثبت اختراعات آمریکا گواهی میدهد، تا اینکه واکنشـی واقعـی ازخـود فعالیـت اساسـی باشد. تعداد اختراعات کاربردي شده طی این دوره به طور معنـیداري کـاهش پیـدا نکـرده اسـت، اگرچه رشدي هم نداشته است.

چهارم، رشد مداوم رو به بالا، مستقل ازمیزان تحقیق و توسعه تـامین مـالی شـده توسـط بنگـاه، همراه با کاهش پایدار در اختراعات ثبت شده برحسب سرانه تحقیق و توسعه در آمریکا و بسـیاري از کشورهاي دیگر که اطلاعات آنها در دسترس مـیباشـد، مشـاهده مـیشـود. ایـن مسـئله تـوهم وجود بازدههاي کاهشی براي تحقیق و توسعه را افزایش میدهد و فرضیه "فرسودگی فرصتهـاي اختراع"1 را به عنوان توضیحی براي کندي بهرهوري پیشنهاد میکند.

این فروض توسط نویسندگان مختلف آزمون شده و نوعا دو نـوع تحلیـل را شـامل مـیشـوند، دستهاي از آنها مستقیما روي ارتباط بین تحقیق و توسـعه و رشـد بهـرهوري تاکیـد دارنـد و دسـته دوم، از اختراعات ثبت شده به عنوان شاخص تولید فعالیتهاي تحقیق و توسعه استفاده کرده و در پی این هستند که نشان دهند براي تابع تولید دانـش چـه اتفـاقی افتـاده اسـت. یکـی از کاربردهـاي

________________________________________________________________

1- Exhaustion of inventive opportunities

مطالعات تجربی مدلهاي رشد درونزا، آزمون اثر متغیر تحقیق و توسـعه بـر رشـد بهـرهوري کـل عوامل در سطح یک بنگاه، صنعت و کشور یا در میان صنایع و کشورها و مناطق است.

تبیین مبانی نظري رومر (1990)

رومر (Romer1990) میگوید سرمایهگذاري در مخارج تحقیق و توسعه و بنابراین جـزء باقیمانـده در مدلهاي رشد به نرخ رشد دانش منتسب است که رابطه مثبتی با رشد TFP دارد. وي دانش را از یک کالاي عمومی محض به یک کالاي غیررقابتی و بعضاً ممانعتپذیر تغییر داد. از نظر او تولیـد و بازاریابی دانش، یکی از عناصر اصلی فعالیت است. پیشرفت تکنولوژي نتیجه تحقیق است، یعنـی فعالیتی که توسط افرادي شکل میگیرد که تصمیم به سرمایهگذاري براي تولید اختراعـات دارنـد.

سپس تولیدکنندگان تجهیزات، هزینه حقـوق انحصـاري مختـرعین را مـیپردازنـد و از اختراعـات آنها در جهت تولید کالاهاي انحصاري استفاده میکنند.
چهار نهادة اصلی مدل عبارتند از: سرمایه((K، نیروي کار (L)، سرمایه انسانی (H) و شاخصی از میزان تکنولوژي .(A) خدمات نیروي کار مهارتهایی است که از سلامت جسمانی ناشی میشـود.

سرمایه بر حسب واحد کالاي مصرفی اندازهگیري میشود. سرمایه انسـانی (H) میـزان مشخصـی از اثر انباشت فعالیتهایی نظیر آموزش رسمی و آموزش ضمن کار است. در این مدل اجـزاء رقـابتی دانش (H) از اجزاء غیررقابتی دانش یعنی مؤلفههاي فنی (A) جـدا مـیشـود. A مـیتوانـد بـه دلیـل استقلال از افراد، بدون حد و مرز رشد کند و از آنجا که هر واحد جدید از دانش مـرتبط بـه یـک طرح براي کالاي جدید است، براي اندازهگیري A مشکل مفهومی وجود ندارد.

میتوان با ملاحظه مدل سولو (Solow1956) درك قابل قبول از مـدل رومـر بـه دسـت آورد.

براي یک مقدار معین از A و بنابراین یک گروه ثابت از کالاهاي بـادوام، مـدل رومـر تقریبـا شـبیه مدل سولو میباشد. به دلیل تقارن در مدل، همه کالاهاي بادوام در دسـترس، در سـطح یکنـواختی عرضه شدهاند که از این پس با X نشان داده میشود. اگر چنـین نبـود، امکـان داشـت کـه بخـش تولیدکننده کالاهاي بادوام مولد، با کاهش تولید بنگاههاي با بازده بالا و انتقال سرمایه آزاد شده به سمت کالاهاي با بازده پایین، سودها را افزایش دهد.

از آنجایی که A دامنه کالاهاي بادوامی که میتواند تولید شود را مشخص میکند و از آنجایی که ηواحد از سرمایه، براي تولید یک واحد کالاي بادوام نیاز است، میتوان از تـابع KηAX
میزان X را به دست آورد و در تابع تولید Y جایگزین کرد، آنگاه خواهیم داشت:

100
معادله 9 1−α−β Y (H A, L, X ) HYα Lβ∞∫x(i)1−α−β di  HYα Lβ Ax
0
معادله 10 Y (H A, L, X )(HY A)α(LA)β(K )1−α−βηαβ−1
آخرین سطر معادله نشان از شباهت این مدل با مدل نئوکلاسیک شـامل نیـروي کـار و سـرمایه انسانی دارد که تغییـر تکنولـوژي را افـزایش مـیدهـد. بـه ویـژه ایـنکـه در آن انباشـت سـرمایه از بازدههاي کاهنده برخوردار است. در یک شکل مفروض از ترجیحات، سطح ثـابتی از A منجـر بـه وضعیتی با رشد پایدار میشود به گونهاي که میزان K از طریق برابري تولید نهایی سـرمایه بـا نـرخ تنزیل معین شود. اگر A به صورت برونزا با یک نرخ نمـائی مشـخص رشـد مـیکـرد، اقتصـاد در مسیري که K با نرخ نمائی A رشد میکند، همگرا میشود درست ماننـد آنچـه کـه در مـدل سـولو اتفاق میافتد. در طی مسیر انتقال، نسبت K به A تغییر پیدا خواهد کرد که به معناي آن اسـت کـه r

و x و نسبت K به A ثابت هستند. عدم تحدبی که در عبارت تولید نهایی بـه عنـوان تـابع دادههـاي اولیه مدل (A,K,L,H) آشکار میشود، در تعادل غیرمتمرکزي حمایـت شـده اسـت کـه بـر رقابـت انحصاري تکیه دارد.

معادلات (9) و (10) نشان میدهد که در هر دو بخش تحقیـق و توسـعه و تولیـد نهـایی، بـازده فزاینده به مقیاس وجود دارد. زیرا هر دو بخش از داده A که یک کالاي غیررقابتی اسـت اسـتفاده میکنند. A به صورت مستقیم وارد بخش تحقیق و توسعه میشود و به صـورت غیرمسـتقیم نیـز از طریق سرریزهاي دانش وارد فرایند تولید کالاهاي نهایی میشود. این معادله نشان میدهد که اگـر

A با نرخ نهایی معین برونزایی رشد نماید، اقتصاد به مسیري نزدیک میشود که در آن K با نرخ A

رشد میکند. در طی دورة انتقال، نسبت K به A تغییر خواهد کرد که دلالت دارد بر اینکـه r و x

نیز به همان اندازه تغییر خواهند کرد. در طی مسـیر رشـد متـوازن، r و x و نسـبت K بـه A همگـی ثابت هستند. رومر این مدل را براي یک مسیر رشد متوازن و دقیقأ هماننـد مـدل سـولو کـه در آن تمامی A , L , C , K با یک نرخ ثابت رشد میکنند، حل نمود.

حل مدل رومر براي رشد متوازن تعادلی

براي مدلی که در ادامه میآید، قصد داریم تعادل را در متغیرهاي A،KوY که با نـرخ نمـایی ثابـت رشد میکنند، به دست آوریم. از مدل سولو و مدلUzawa استنباط میشود که چنین چیزي بـراي A
ممکن است زیرا تابع (12) براي Ao در A خطـی اسـت. AoδHAA یعنـی اگـر مقـدار سـرمایه

انسانی که به تحقیق اختصاص مییابد ثابت باقی بماند، A با نرخ رشد ثابت، رشد خواهد کرد.

اولین قدم در حل مدل این است که رابطه بین نرخ رشد تولید و نرخ بـازده سـرمایهگـذاري بـه دست آید. علاوه بر اینکه رابطه بین نرخهاي بهره و نرخهاي رشد، توسط طرف ترجیحـات مـدل مشخص میشود، این مدل نرخ رشد و نرخ بهره را معین خواهد کرد. بر اساس آنچـه کـه از مـدل رشد سولو و مدل رومر (Romer1987) استنتاج میشود، در طی مسیر رشد متوازن نسبت K بـه Y

باید ثابت باشد. این بدان مفهوم است که x نیز ثابت است. به دلیل انباشت K و A دستمزد پرداخت شده براي سرمایه انسانی در بخش تولید نهایی، متناسب با A ر شد خواهد کرد و بـر اسـاس معادلـه

AoδHAA بهرهوري سرمایه انسانی در بخش تحقیق متناسب با A رشد مـیکنـد. از آنجـا کـه بهــرهوري ســرمایه انســانی در هــر دو بخــش ثابــت اســت، اگــر PA بــراي طــرحهــاي جدیــد ثابــت بماند، HA و Hy نیز ثابت باقی خواهد ماند. مسیر رشد متوازن در تمامی وضعیتهاي تعادلی ثابت باقی میماند. بنابراین جریان سودي که توسط فروشنده انحصارگر یک داده با دوام خاص به دست
میآید برابر است با:

معادله ∏MaxxP(x).x−rηxMax(1−α−β)HyαLβx1−α−β−rηx(αβ)px11

از آنجا که ارزش تنزیل شده حال جریان سود باید با قیمت طرح PA برابـر باشـد، در نتیجـه بـا

توجه به معادله (4) خواهیم داشت:

1−α−β αβ (αβ) (αβ) 1

معادله 12 (1−α−β)HyL x px  π PA
r r r
معادله 13 p(i)(1−α−β)H yα Lβ x(i)−α−β

و این وضعیتی است که تخصیص سـرمایه انسـانی را بـین بخـش تولیـد نهـایی و بخـش تحقیـق مشخص میکند. در بخش تولید نهایی، دستمزد سرمایه انسانی WH با تولید نهـایی آن بخـش برابـر است و از آنجا که سرمایه انسانی تمامی درآمد بخش تحقیق را دریافـت مـیکنـد، دسـتمزد برابـر با PAδA است. با برابر قراردادن بازدههاي سرمایه انسانی در هر دو بخش خواهیم داشت:

معادله 14
WH PAδAαHYα−1Lβ∫0∞ x(1−α−β)di αHYα−1Lβ Ax(1−α−β)

با جایگذاري PA از تابع (13) در معادله (14) و سادهکردن آن خواهیم داشت.

معادله 15
r α . 1 HY 
(1−α−β)(αβ) δ


201 مجله دانش و توسعه؛ شمارة 29 (علمی- پژوهشی)

براي یک مقدار ثابتHYH−HA نرخ رشد نهایی براي A معـادل δHA اسـت. از مسـئله قیمتگذاري انحصاري، میدانیم که اگر r ثابت باشد x نیز ثابت است. بـا درك مسـتقیم از مـدل سولو پیشنهادي و آزمون عبارت براي تولید نهایی داریم:

معادله 16
Y  HYα Lβ∫0∞x(1−α−β)di  HYα Lβ Ax(1−α−β)

حال اگر L، HY و x ثابت باشد، رشد تولید همان نرخ رشـد A اسـت. اگـر x ثابـت باشـد، آنگاه k باید همان نرخ A رشد کند؛ زیرا مصرف کل سرمایه عبارت است از Axη ، اگر g نشـان
دهنده نرخ رشد A،YوK باشد، از آنجا که
K ثابت است، نسبت C برابر است با:
Y Y
معادله 17
K . K o 1− K o 1− C
K Y Y
Y
نرخ رشد عمومی g براي تمامی متغیرها عبارت است از:

معادله 18
δHA Ao  K o  Y o  Co g 
A K Y C

در این میان، قید HYH−HA نیز وجود دارد که بر رابطه بین نـرخ رشـد g و نـرخ بهـره r

دلالت دارد.

معادله 19
r α g δH AδH −

(1 −α−β)(αβ)

این رابطه میتواند به صورت تابع زیر خلاصه شود.

معادله 20
α Λ g δH AδH −Λr

(1 −α−β)(αβ)

مدل تعدیل شده رومر (1990)

در مدل تعدیل شده رومر، اقتصاد از سه بخش ترکیـب شـده اسـت: بخـش تحقیـق کـه دانـش جدید تولید میکند، بخش واسطهاي که کالاهاي سرمایهاي جدید تولید میکند و بخش کالاهاي نهایی که کالاي نهایی تولید میکند و این کالاها یا مصرف و یا سرمایهگذاري می شوند. در اینجا

اثر مخارج تحقیق و توسعه بر اختراعات و رشد اقتصادي 103

تابع تولید براي کالاي نهایی به صورت زیر است:

معادله 21
1−α−β
di y (H − H A)α Lβ∫0A x(i)
که در آن HYH−HA نیـروي کـار بـا کیفیـت مشـغول در تولیـد کـالاي نهـایی، H کـل
سرمایه انسانی موجود در اقتصاد و HA سرمایه انسانی مشغول در بخش تحقیق است. در اینجا فرض
میشود که تولید نهایی در کالاي سرمایهاي x(i) همان گونه است که هرکالاي سرمایهاي دیگر به همان اندازه به کارگرفته شود. این ویژگی، تقارن کالاهاي سـرمایهاي نامیـده مـیشـود. بـر اسـاس فرض قرینگی، انباشت کل سرمایه فیزیکی به صورت KηAx نوشته میشود و بنابراین با توجه

اینکه به K x و ηαβ−1 η است، تابع تولید کل عبارت خواهد بود از:
η
معادله 22 A
Aαβ(H − H A)α Lβ K1−α−β Y ηαβ−1 Aαβ(H − H A)α Lβ K1−α−βη
با وجود اینکه دانش یک کالاي غیررقابتی است، هر بنگاه به انباشت کامل در اقتصاد دسترسی

دارد. فرض می شود که تولید دانش جدید توسط بنگاه i به صورت ذیل باشد:

معادله 23

gi(i)H A(i)γ Aφ−δA.A

که در آن HA(i) مقدار سرمایه انسانی است که در جریان تولید توسط بنگاه i مـورد اسـتفاده قرار گرفته و δA نرخ استهلاك دانش است. این تابع که توسط جونز (1995b) معرفی شده اسـت، با آنچه در مدل اصلی رومر (Romer1990) آمده است متفاوت است. در اینجا بـین نیـروي کـار

ماهر H و نیروي کار غیر ماهر L تمایز قائل شدهایم.

معادله 24
HγAAφ−1−δA Ao δ,φ∈(0,1)
A

K

در مدل رومر تعمیم یافته یـک مسـیر BGP وجـود دارد. مسـیري کـه در آن نسـبت Y ثابـت و تمامی متغیرها با نرخ ثابت و احتمالاً متفاوتی رشد میکنند. بنابراین میتوان گفت که بر روي مسیر

BGP قرار خواهیم داشت:

معادله 25
Y o K o Co
C Y K

401 مجله دانش و توسعه؛ شمارة 29 (علمی- پژوهشی)

از طرف دیگر Ko برابراست با:

معادله 26

K oY −C −δk.K ηAαβ(H − H A)α Lβ K1−α−β−C −δk.K

مفهوم نرخ رشد ثابت این است که:
( K o d ( ( Ao d(
K A
0 و  0
dt dt

با مشتقگیري زمانی از رابطه (20) و (13) و قراردادن آن در سمت چـپ برابـري بـا صـفر زیـر نتیجه میشود:

معادله 27
H η H η γ η HYo  H Ao ⋅ γ η K o
1 −φ H A 1 −φ K
HY
معادله 28
H η γ  H Ao ⋅ γ  Ao
1 −φ 1 −φ A
H A
در حالیکه HoH.n.H و LoL.n است.
معادله 29 K o Y o
H )n γ ( H −n−n  H −n−n
−φ K Y
معادله 30 1

H nn H )n γ ( Y o

معادله 31 1 −φ Y

H o Lo Ao Y o
  
H L A Y
معادلات (29) تا (31) نشان میدهد که در مدل تعدیل شده رومـر، نـرخهـاي رشـد درازمـدت متغیرهاي کلان، از نرخهاي رشد نیروي کار n و سرمایه انسانی nH بزرگتر هسـتند. بنـابراین مـدل تعدیل شده رومر، رشد سرانه مثبتی را در بلندمدت ایجاد میکند.
رابطه (31) نشان میدهد که اگر نرخ رشد سرمایه انسانی صفر باشد، نرخ رشد تولید تنها با نرخ رشد نیروي کار برابر است. به عبارت دیگر در مدل تعدیل شده رومر نرخ رشد تولید نه تنها به نرخ

اثر مخارج تحقیق و توسعه بر اختراعات و رشد اقتصادي 105

رشد نیرويکار و سرمایه انسانی بستگی دارد، بلکه به میـزان بهـرهوري کـه توسـط سـرمایه انسـانی

γ
ایجاد میشود یعنی (1−φ)nH نیز بستگی دارد. به این اعتبار رابطه بین رشد دانـش (اختراعـات) و

تأثیر آن بر بهرهوري و در نهایت اثر بهرهوري بر رشد تولید به صورت نظري به هم مربوط میشود.

در مدل اصلی رومر نرخ رشـد متـوازن ممکـن اسـت توسـط سیاسـتهـاي متعـارف دولـت، ماننـد حمایت یارانهاي براي سرمایه انسانی بیشتر در بخش تحقیق، تحت تأثیر قـرار گیـرد. ایـن امـر مـدل تعدیل شده را از درجه اعتبار ساقط نمیکند. در این موارد دولت تنها اگر موفق به بـالا بـردن نـرخ رشد سرمایه انسانی یا تحت تأثیر قرار دادن پارامترهاي تابع تولید دانش شود، میتواند رشد متوازن را بالا ببرد. به همین دلیل مدل رومر تعدیل شده، اصطلاحاً به مدلهاي رشد نیمه درونزا تعلق دارد به این مفهوم که رشد سرانه مثبت در دراز مدت قابل مشاهده است، ولی دولت نـرخ رشـد متـوازن دراز مدت را فقط میتواند با افزایش نرخ رشد سرمایه انسانی یا با تحت تأثیر قرار دادن پارامترهاي تولید دانش تحت تأثیر قرار دهد. در مدل رومر تعدیل شده، اگر نرخ رشد سرمایه انسانی در بخش تحقیق مثبت باشد، نرخ رشد متغیرهاي کلان تنها از نرخ رشد داده کار تجاوز میکند. یعنـی بـراي اینکه به یک رشد کلان بزرگتر از نرخ رشد نیرويکار دست یابیم، بایـد انباشـت سـرمایه انسـانی اختصاص داده شده به تولید دانش، در طول زمان افزایش یابد. اما از آنجا کـه نـرخ رشـد سـرمایه انسانی اختصاص داده شده به تولید دانش نمیتواند از رشد جمعیتی که درگیـر سیاسـت اقتصـادي است تجاوز کند، دولت فقط میتواند نرخ رشد کوتـاهمـدت را از طریـق برخـی سیاسـتهـا متـاثر سازد . ولی نمیتواند براي همیشه نرخ رشد سرانه درازمدت را تحت تأثیر قرار دهد.

مروري برمطالعات تجربی انجام شده

معمولاً مطالعات تجربی مدلهاي رشد، رابطه تحقیق و توسعه و رشد بهرهوري کل عوامل در سطح بنگاه و سطح صنعت را آزمون میکنند. تحقیقات اولیه مربوط به گـريلـیچس (Griliches1980)، گريلیچس و لیچتنبـرگ Griliches1984)و(Lichtenberg و منسـفیلد (Mansfild1980) اسـت که تأثیر فعالیتهاي تحقیق و توسعه را بر رشد TFP بررسی میکند.

یک دسته از اولین تجربیـات، سـرریزهاي دانـش تحقیـق و توسـعه را میـان صـنایع، کشـورها و مناطق آزمون کردهاند. به عنوان مثال ملـیشـانیو (Melicianiv2000) رابطـه بـین اختراعـات ثبـت شده و تحقیق و توسعه را با استفاده از دادههاي بخشی براي 12 کشور OECD بررسی کرده و نتیجه گرفته است که تحقیق و توسعه در تولید اختراعات ثبت شده صنایع مبتنی بر علـوم، مـؤثرتر اسـت.

601 مجله دانش و توسعه؛ شمارة 29 (علمی- پژوهشی)

در حالی که سرمایهگذاري فیزیکی در تولیدات صنعتبر، اهمیت بیشتري دارد.

گریفیت و دیگران (Griffith2001 ) بـا بـه کـارگیري دادههـاي تحقیـق و توسـعه از بیسـت و دو بخش تولیدي در 14 کشور OECD دریافتند که هم تحقیق و توسعه داخلی و هم تحقیـق و توسـعه خارجی تأثیر مثبتی روي TFP کل دارد.

گري لیچس (Griliches1990) آمار اختراعات ثبت شده و ویژگیهاي آنها را مستند کرد، او ابتدا توجه را به اهمیت تعداد اختراعات ثبت شده براي ارزیابی تغییـرات تکنولـوژي جلـب کـرد و سپس به مشکلات مرتبط با کاربرد دادههاي اختراعات ثبت شده در تحلیلهاي اقتصادي پرداخت.

این مشکلات مربوط به اندازه گیري و به کارگیري دادههاي تحقیق و توسعه است.

یول کیو (Ulku2002) با استفاده از سطوح مختلف دادههاي کلان براي 36 کشور بـراي دوره

1981 - 1997 به بررسی رابطه بین تحقیق و توسعه و اختراعات، و رابطه اختراعات و رشد اقتصادي میپردازد. نتایج نشاندهنده بازده مثبت براي تحقیق و توسعه بر حسب اختراعات هم در کشورهاي توسعهیافته و هم در کشورهاي در حال توسعه است. همچنین نتایج نشان مـیدهـد کـه ارتبـاط بـین اختراعات و رشد اقتصادي مثبت و معنیدار است و ایـن ارتبـاط بـراي کشـورهاي در حـال توسـعه نسبت به کشورهاي توسعهیافته قويتر است.

یولکیو ( (Ulku2007 رابطه بین شدت تحقیق و توسعه، نرخ ابداعات و نرخ رشد تولید را در چهار بخش تولیدي براي 17 کشور OECD ارائه میدهد. نتایج نشان میدهـد کـه انباشـت دانـش، عامــل اصــلی اختراعــات در تمــامی چهــار بخــش تولیــدي اســت و شــدت تحقیــق و توســعه، نــرخ اختراعات را در بخش مـواد شـیمیایی و بخـش الکتریـک و الکترونیـک و بخـش دارو و خـدمات پزشکی افزایش میدهد. علاوه بر این، نرخ ابداعات اثر مثبتی بر نرخ تولید در تمامی بخشها دارد. کواك و لی Kwack2006)و(Lee تجربه رشد کره را از منظر رشد نئوکلاسیکی تحلیـل مـیکنـد.

دادههاي سالانه کره براي دوره 1971-2002 مورد استفاده قرار گرفته است تا اهمیت کمی برخـی از تعیین کنندههاي اصلی رشد را آزمـون کنـد. نـرخ سـرمایهگـذاري تحقیـق و توسـعه، آمـوزش، سالهاي تحصیل، سیاستهاي مالی آزاد سازي، اندازه دولت و ساختار سـنی تمـامی ایـن آمـوزش انسانی و ویژگیهاي سرمایه، تأثیر معنیداري را روي رشد نشان میدهند.

گروسمن (Grossman2007)، در مقالهاش کاربردهـاي مثبـت و هنجـاري دو معیـار جـایگزین براي افزایش رشد مبتنی بر تحقیق و توسعه را با هم مقایسـه مـیکنـد: کمـکهـاي مـالی تحقیـق و توسعه به بنگاهها و آموزشهاي عمومی با هدف توسعه مهارتهاي علمی و مهندسـی .S&E مـدلی

اثر مخارج تحقیق و توسعه بر اختراعات و رشد اقتصادي 107

که براي مهارتهاي S&E در نظر گرفته شده است این است که اشخاص با تواناییهاي نامتجـانس این نوع آموزشها را انتخاب میکنند.
آلکس پولس :(Alexopoulos2006) در یک مدل سیکل تجـاري اسـتاندارد، جـزء بزرگـی از نوسانات به تکانههاي تکنولوژي نسبت داده میشود. متأسفانه شواهد تجربی کـه نقـش تکانـههـاي تکنولوژي را آزمون کنند، کم هستند، بعضاً به این دلیل مشخص که اندازهگیري تکانـههـا مشـکل است. در این مقاله شاخصهاي جدیدي از تغییرات تکنولوژي بر اساس کتابهاي منتشـر شـده در حوزه تکنولوژي ساخته شده است و با استفاده از این شاخصها، آنچه را که به دنبـال یـک تکانـه تکنولوژي براي یک اقتصاد پیش میآید، آزمون میکنیم. یافتههاي این مقاله نشان میدهد کـه در پاسخ به یک تکانه تکنولوژي مثبت، اشتغال، بهرهوري کل عوامل (TFP) و سرمایه همگی افـزایش معنیداري پیدا میکند.

دوئی و مینو :(Doi, Mino2005) این دو یک مدل دو بخشی تغییـرات فنـی درونزا را مطالعـه میکنند که توسعه هر بخش تولیدي با سرمایهگذاري تحقیق و توسعه بخـش خـاص همـراه اسـت.
این تحقیق نشان میدهد که الگوي رشد به سرریزهاي تکنولوژیکی بین بخشـی خـاص درسـت بـه اندازه ساختار جریانات حساس است.
کریستیان سن :(Christian son2006) شواهدي تجربی در عکسالعمل بهرهوري نیـروي کـار به ورود ابداعات جدید نشان میدهد. معیار اندازهگیري پیشرفت تکنولـوژي، دادههـاي اختراعـات ثبت شده کاربردي در آمریکا براي دوره 1889-2002 است. تحلیلهـا نشـان مـیدهـد کـه بعـد از پیشرفت تکنولوژیکی ممکن است موقتاً بهرهوري نیرويکار به زیر روند کاهش یابد. هر چنـد کـه اثرات روي بهرهوري، در قبل و بعد از جنگ جهانی دوم متفاوت است. دوره قبـل از جنـگ نشـان دهنده کندي بهرهوري در نتیجه ورود یـک تکنولـوژي جدیـد اسـت، در حـالی کـه دورة پـس از جنگ جهـانی دوم ایـنگونـه نیسـت. اثـرات مثبـت تکانـههـاي تکنولـوژي بلافاصـله در دادههـاي بهرهوري دوره بعدي آشکار میشود.

الگوي تحقیق و تجزیه و تحلیل مدل تجربی

در این قسمت پس از تبیین چارچوب تئوریک، مدلهایی را به منظور پاسخگویی به سـئوالات

801 مجله دانش و توسعه؛ شمارة 29 (علمی- پژوهشی)

اصلی مقاله در نمونههاي مورد بررسی، طرحریزي مینماییم. پـیش از ایـن اشـاره شـد ایـن تحقیـق شامل سه نمونه است: الف- نمونه کامل که شامل همه کشورها است.1 ب- نمونه بدون کشورهاي گروه7 که در این تحقیق به عنوان نماینده کشورهاي در حالتوسـعه در نظـر گرفتـه مـیشـود. ج-

نمونه کشورهاي گروه 27 که در این تحقیق به عنوان نماینده کشورهاي توسعهیافته در نظـر گرفتـه میشود.
اولین گام درتحلیل مدلهاي رشد مبتنی بـر تحقیـق و توسـعه، کشـف رابطـه بـین فعالیـتهـاي تحقیق و توسعه و اختراعات است و دومین گام بررسی رابطـه اختراعـات و رشـد اقتصـادي اسـت.

بدین منظور در این تحقیق، پنج تابع معرفی و مورد برآورد قرار خواهد گرفت. که عبارتند از: تـابع تولید دانش (اختراع) با توجه به مخارج ناخالص تحقیق و توسعه، تابع تولید کل با توجه به انباشـت اختراعات ثبت شده3، تابع تولید کل با توجه بـه مخـارج تحقیـق و توسـعه، رشـد TFP بـا توجـه بـه انباشت اختراعات ثبت شده و رشد TFP با توجه به مخارج تحقیق و توسعه.

روش برآورد توابع

به منظور برآورد توابع و روابط اصلی این مقاله که شرح تفصیلی آن در ادامـه مـیآیـد، از سـه روش اقتصاد سنجی استفاده خواهد شد. که عبارتنـد از: -1 روش حـداقل مربعـات معمـولی((OLS

-2 رگرسیونهاي به ظاهر نامرتبط -3(SUR) روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS)

در تمامی تجزیه و تحلیلهاي رگرسیونی هـم از دادههـاي تـابلویی و هـم از متوسـط دادههـاي مقطعی استفاده خواهد شد. مزیت تحلیلهاي مقطعی بر تحلیـلهـاي تـابلویی ایـن اسـت کـه ایـن تحلیلها مشکلات بالقوه ویژهاي همانند همبستگی سـریالی و خودهمبسـتگی کـه بـراي دادههـاي سريهاي زمانی به وجود میآید را برطرف میکند .علاوه بر این تحلیـلهـاي مقطعـی بـه خـاطر مزیت تکنیکیشان، به ما اجازه میدهنـد تـا واریـانس مقطعـی کشـور را بـراي متغیرهـا جـداي از

________________________________________________________________

-1 این کشورها عمدتاً شامل 27 کشور آرژانتین، استرالیا، اتریش، بلژیک، کانادا، دانمارك، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، مجارستان، ایسلند، ایرلند، ایتالیا، ژاپن، کره، لوکزامبورگ، مکزیک، هلند، نیوزلند، نروژ، پرتقال، اسپانیا، سوئد، سوئیس، انگلستان وآمریکا است.
-2 این کشورها شامل هفت کشور کانادا، آلمان، فرانسه، ژاپن، ایتالیا، انگلستان وآمریکا است. به دلیل فقدان اطلاعات براي کشور روسیه در دوره مورد نظر این نمونه شامل این کشور نمیباشد.

3- Patent Stock

اثر مخارج تحقیق و توسعه بر اختراعات و رشد اقتصادي 109

واریانس سريهاي زمانی مورد بررسی قرار دهیم. متوسط دادههـا ایـن مزیـت را دارد کـه شـامل

مشاهدات تمامی سالها است.

برآورد تابع تولید دانش باتوجه به مخارج تحقیق و توسعه

این بخش با استفاده از دادههاي مخارج تحقیق و توسعه و جریان اختراعات ثبـتشـده،1 رابطـه تحقیق و توسعه و اختراعات را براي 27 کشـور و طـی در دوره 1981-2004 بررسـی مـیکنـد. بـر اساس مدلهاي رشد مبتنی بر تحقیـق و توسـعه، انتظـار مـیرود کـه رابطـه مثبـت و معنـاداري بـین مخارج تحقیق و توسعه و تعداد اختراعات ثبت شده وجود داشته باشـد. معادلـه رگرسـیونی کـه در اینجا از آن استفاده میشود، از معادله (12) ناشی میشود:

معادله AoAHθ 32

در معادله فوق Ao جریان اختراعات ثبت شده (جریان دانش)، A انباشـت دانـش و H سـرمایه اختصاص داده شده به تحقیق و توسعه را نشان می دهد. اگر از معادله بالا لگاریتم بگیریم داریم:

معادله Log(Ao ) Log(A) θLog(H ) 33

یعنی یک درصد افزایش سـرمایه انسـانی در بخـش تحقیـق و توسـعه، اختراعـات را θدرصـد افزایش میدهد و یـک درصـد افـزایش در انباشـت دانـش A اختراعـات را یـک درصـد افـزایش میدهد. نتیجه رابطه فوق معادله رگرسیونی ذیل است:

معادله Log(Patentflow) α0α1Log(GERDStock) εt34

در تحلیلهاي تجربی ممکن است از انباشت اختراعات ثبت شـده، بـراي انـدازهگیـري انباشـت دانش A استفاده شود، اما از آنجا که متغیر وابسته جریان اختراعات ثبت شده است، این دو متغیر به صورت پیدرپی به هـم وابسـته هسـتند. عـلاوه بـر ایـن در سـمت راسـت معادلـه Patent Stock و GERDبه دو دلیل به هم وابسته خواهند بود، اولا: به دلیل وجود رگرسیون غیـر واقعـی و ثانیـا: هـم خطی مرکب زیاد.

به این دلیل متغیر انباشت دانش2 از این تحلیـل حـذف، و بـراي جبـران آن انباشـت GERD بـه جاي جریان GERD استفاده میگردد، بر اساس این بینش که مخـارج تحقیـق و توسـعه سـالهـاي قبل، شامل برخی اطلاعات درباره انباشت دانش میباشد.

________________________________________________________________

1- Patent Flow 2- Knowledge Stock

011 مجله دانش و توسعه؛ شمارة 29 (علمی- پژوهشی)

جدول((1 نتایج تحلیل رگرسیونی دادههاي تابلویی را براي جریان اختراعات ثبت شده با توجه به انباشت مخارج ناخالص تحقیق و توسعه گزارش می کند. با دقت در ارقام به دست آمده میتوان نتایج زیر را استنتاج نمود:

نتایج برآورد براي هر سه نمونه و در هر سه روش مثبت و معنادار است.

براي هـر سـه نمونـه مـورد بررسـی، یـک درصـد افـزایش در انباشـت GERD در هـر دو روش دادههاي ترکیبی pooled و سالهاي با متغیر مجازي یک، جریـان اختراعـات ثبـت شـده را بیشـتر از یک درصد افزایش میدهد. اما وقتی که اثرات خـاص کشـوري در یـک رگرسـیون اثـرات ثابـت وارد میشود، مقادیر این ضرایب به کمتر از یک تقلیل مییابد که به ترتیب براي هر سـه نمونـه در سه ستون آخر جدول /64، 0/69 و0/59میباشد.

این واقعیت که بازده مخـارج تحقیـق و توسـعه درکشـورهاي در حـالتوسـعه، از میـزان آن در کشورهاي توسعهیافته بیشتر است ( 0/69در مقابل 0/59ستونهاي 8 و 9جدول یک) بـه ایـن معنـی است که اولا، بازده نزولی نسبت به اختراعات وجـود دارد. ثانیـا، تـابع بخـش تحقیـق و توسـعه در کشورهاي در حالتوسعه با کشورهاي توسعهیافته متفاوت است.

درمجموع تمامی رگرسیونها ازضریب R2 تعدیل شده بالایی برخوردارند. که نشـان مـیدهـد بخش زیادي از تغییرات جریان اختراعات توسط تغییرات انباشت GERD توضـیح داده مـیشـود و این توضیحدهندگی در رگرسیون اثرات ثابت براي تمامی نمونهها بالاتر است.

هر چند در رابطه با مقادیر عرض از مبداء رگرسیونها نمیتوان تفسیر خیلی واقعـی انجـام داد، ولی اگر بهترین تفسیر جزء عرض از مبداء این باشد که آن را به عنوان میانگین تاثیر تمام متغیرهاي حذف شده از مدل در نظر بگیریم، مـیتـوان گفـت کـه عـرض از مبـداء بـراي نمونـه کشـورهاي توسعهیافته مثبت و براي دو نمونه دیگر منفی است. امري که نشـاندهنـده وجـود زیرسـاختهـاي نسبتا مناسب براي پیشبرد جریان اختراعات در کشورهاي توسعهیافته و تاخیر نسبتا زیـاد آن بـراي کشورهاي درحالتوسعه است.

جدول 2 متغیرهاي مخارج تحقیق و توسعه و اختراعات را به صورت سـرانه در نظـر مـیگیـرد.

این جدول نشان میدهد که یک درصد افزایش در مخارج سرانه تحقیق و توسعه به میزانی بیش از یک درصد بر انباشت سرانه اختراعات اثر میگذارد و این تأثیر همواره مثبت و معنیدار اسـت. در این میـان گـروه کشـورهاي G7 در هـر سـه روش رگرسـیونی بیشـترین تـاثیر را بـر انباشـت سـرانه اختراعات تجربه میکنند.

اثر مخارج تحقیق و توسعه بر اختراعات و رشد اقتصادي 111

جدول(-(1 نتایج تحلیل رگرسیونی دادههاي تابلویی جریان اختراعات ثبت شده با توجه به انباشت

مخارج ناخالص تحقیق و توسعه


Only G-7

-6.8

-6

.59

13.4

0.96

144

Table1:EGLS pooled and fixed effect regression (25 countries, 1981-2004) dependent variable: ln(patent flows)

Estimation Pooled regression Only year dummies Fixed effect method

G-7 Full Only G-7 Full Only G-7 Full Sample
exc... sample G-7 exc... sample G-7 exc... sample

- -9.38 -26.48 -26.67 -24.9 -22 -21.4 -22
10.93 Constant

- -17 -36.8 -29.15 -55.8 -25 -39.2 -71.35

16.65

.69 .64 1.37 1.38 1.3 1.19 1.16 1.19 Ln (GERD
23.7 27.33 48.43 34.22 68.76 34.97 48.47 92.72 Stock)
0.98 0.99 0.96 0.79 0.91 0.96 0.95 0.98 Adjusted R2
385 553 144 385 553 144 385 553 Observation

مأخذ: برآورد محققین


به ترتیب در رگرسیون اثرات ثابت، با سالهاي دامی و رگرسیون تلفیقـی مقـادیر 1/17 و 2/07

و 1,98 براي کشورهاي G7 در مقابل 0/99، 1/88و 1/64براي گروه کشورهاي در، حالتوسـعه بـه دست آمده است. این نتایج گویاي آن است که زمینـه افـزایش انباشـت سـرانه اختراعـات، در اثـر افزایش سـرانه مخـارج جـاري تحقیـق و توسـعه در کشـورهاي توسـعهیافتـه نسـبت بـه کشـورهاي درحالتوسعه، فراهمتر است. (رقم 1/17درمقابل0/99در رگرسیون اثرات).

جدول -(2) تأثیر افزایش در مخارج سرانه تحقیق و توسعه بر انباشت سرانه اختراعات

pooled and fixed effect regression (25 countries, 1981-2004) Table 2:
dependent variable: log(patent Stock/pop) Estimation
Fixed effect Only year dummies Pooled regression
method
Only G-7 Full Only G-7 Full Only G-7 Full
Sample
G-7 exc... sample G-7 exc... sample G-7 exc... sample

-15.3 -15.4 -15.11 -20.89 -20 -20.4 -20.33 -18.6 -18.9 Constant
-56 -106 -122 -63.9 -94 -117.5 -72.11 -101 -116.9

1.17 .99 1.03 2.07 1.88 1.95 1.98 1.64 1.71 Ln (GERD
29.3 38.48 47.6 39.02 49.3 65 43.29 52 63.84 /pop)
0.998 0.996 0.998 0.945 0.92 0.95 0.99 0.97 0.993 Adjusted R2
168 394 562 168 394 562 168 394 562 Observation
مأخذ: برآورد محققین


تأثیر متوسط مخارج سرانه تحقیق و توسعه را بر متوسط انباشت سرانه اختراعات در دوره 1981

211 مجله دانش و توسعه؛ شمارة 29 (علمی- پژوهشی)

تا 2004 در دو حالـت بـا در نظرگـرفتن GDP اولیـه و بـدون آن، بـراي دو نمونـه کامـل و نمونـه کشورهاي به استثناء کشورهاي توسعه یافته با رگرسیون دادههاي مقطعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج در تمامی چهار حالت اثرات مثبت و معنیدار، کوچکتـر از یـک (درحـدود(0/30 را نشان میدهد. ضرائب موجود به خوبی نشان میدهند که میزان GDP اولیه تاثیر چندانی بـر متوسـط جریان سرانه اختراعات ندارد. در یک جمعبندي کلی از نتایج سه جـدول فـوق مـیتـوان بـه تـاثیر مثبت اثرات مخارج تحقیق وتوسعه، چه به صورت مقطعی و چه به صورت سري زمانی، بر جریان اختراعات و انباشت سرانه اختراعات، هم براي کشورهاي توسعهیافتـه، و هـم بـراي کشـورهاي در حالتوسعه اذعان نمود.

برآورد تابع تولید کل با توجه به اختراعات

بر اساس آنچه پیش از این اشاره شد، میتوان تابع کاب داگلاس تجدید نظر شده را به صورت زیر نوشت:
معادله YtLtαKt1−αPtγ 35

که در آن Y تولید کل، L نیروي کار، K انباشت سـرمایه و p انباشـت اختراعـات ثبـت شـدهاي است که از تولیدات جدیـد نماینـدگی مـیکنـد و جـایگزین xi درمـدل رومـر1990 مـیشـود. بـا لگاریتم گرفتن از تابع تولید فوق، معادله رگرسیونی زیر را نتیجه میگیریم:

معادله Log(Yt ) αLog(Lt )  (1−α)Log(Kt ) γLog(Pt ) 36

نتایج برآورد این مدل در جداول 3 و 4 آمده است.

جدول 3 نتایج برآورد معادله (36) را براي دوره 1981 تا 2004 ارائه میکند. ضـرایب انباشـت اختراعــات، در هــر ســه روش، در اکثــر مــوارد مثبــت و معنــیدار اســت و میــزان آن بــراي گــروه کشورهاي توسعهیافته همواره بیشتر از گروه کشورهاي در حـالتوسـعه اسـت. (بـه ترتیـب مقـادیر

0/11، -0,13 و 0/20 درستونهاي 3، 6 و9 براي گـروه کشـورهاي G7 در مقابـل مقـادیر 0/027، 0/019و 0/15 در ستونهاي 2 ، 4 و 8 بـراي گـروه کشـورهاي در حـالتوسـعه) بـه عبـارت دیگـر براساس رگرسیون اثرات ثابت، یک درصد تغییر در انباشت اختراعات ثبت شده میزان GDP را در کشورهاي توسعهیافته 0/20 و در کشورهاي در حالتوسعه 0/15 افزایش مـیدهـد. بـا وارد کـردن سالهاي دامی این تفاوت بسیارعمیقتر میشود. اگرچه این ضـریب بـراي کشـورهاي توسـعهیافتـه معنیدار نیست، ولی در کشورهاي در حالتوسـعه بـه 0/019 کـاهش مـییابـد. تـاثیر یـک درصـد افــزایش در انباشــت ســرمایه بــر GDP بــراي کشــورهاي توســعهیافتــه 0/36، در مقابــل 0/44 بــراي

اثر مخارج تحقیق و توسعه بر اختراعات و رشد اقتصادي 113

کشورهاي در حالتوسعه است (ستونهاي 9 و 8 در رگرسیون اثرات ثابت).


جدول -(3) برآورد تابع تولید کل با توجه به انباشت اختراعات در دوره 1981 تا2004

Table3 : EGLS pooled and fixed effect regression (25 countries, 1981-2004) dependent variable : ln (GDP)

Fixed effect Only year dummies Pooled regression Estimation
method

Only G-7 Full Only G-7 Full Only G-7 Full Sample
G-7 exc... sample G-7 exc... sample G-7 exc... sample

4.5 3.98 3.32 -1.9 1.6 1.05 3.96 1.52 1.22 Constant
7.2 9.5 10.46 -1 10 6.74 3.65 12 12.35

.67 .62 .73 .11 .06 .02 -.03 .04 .015 Ln(Employment)
12.7 14.7 23.3 2.9 8.2 2.98 -1.5 5 2.7

.36 .44 .4 1 .89 .93 .83 .9 .92 Ln(Capital stock)
12.5 19 22 15.5 95 106 21.7 101 143

.20 .15 .13 -.13 .019 .031 .11 .027 .037 Ln(patent Stock)
13.6 18 20 -1.98 5.3 7.7 3 7.7 12.8

0.997 0.999 0.999 0.999 0.999 0.998 0.999 0.999 0.99 Adjusted R2
175 375 575 175 375 575 175 375 575 Observation
مأخذ: برآورد محققین


جدول -(4) برآورد تابع تولید کل با توجه به انباشت اختراعات در دوره 1981 تا2004

Table4: EGLS Pooled and fixed effect regression Analysis (26 countries, 1981-2004) dependent variable : ln (GDP)

Fixed effect Only year dummies Pooled regression Estimation
method

Only G-7 Full Only G-7 Full Only G-7 Full Sample
G-7 exc.. sample G-7 exc.. sample G-7 exc.. sample

4.67 4.9 5.03 3.3 1.41 .61 2.3 1.08 0.55 Constant
6.5 9.6 13.3 15.6 6.5 3.85 7 6.23 5.09

.70 .80 .76 .05 .06 .019 .035 .05 .02 Ln
13.25 17.18 22.47 8 6.24 2.65 3.02 6.5 3.08 (Employment)
.33 .29 .29 .88 .90 .96 .92 .91 .96 Ln (Capital
9.03 8.9 12.56 96.6 71.7 106.9 61.8 93.44 138.5 Stock)
.15 .10 .11 -.05 .005 .024 -.032 .011 .024 Ln (Patent
11.08 13.3 17.14 -9.9 .86 6 -4.13 2.40 9.9 Stock)
-.07 -.27 -.16 .34 -.16 .14 .34 -.15 .08 Ln ( Import-
-2.26 -7.20 -6.9 7.36 -2.9 3.05 4.73 -3.3 2.78 Export)
.068 .07 .09 -.07 -.016 -.03 -.059 -.016 -.026 Ln (jurnal)
8.89 4.9 11.85 -17.1 -4.03 -9.1 -9.6 -4.4 -9.88

0.999 0.999 0.999 0.999 0.999 0.999 0.999 0.999 0.999 Adjusted R2
161 369 530 161 369 530 161 369 530 Observation
مأخذ: برآورد محققین

411 مجله دانش و توسعه؛ شمارة 29 (علمی- پژوهشی)

به منظور بررسی بیشتر میزان استحکام ضرایب انباشت اختراعات ثبت شده، متغیرهاي اشـتغال و انباشت سرمایه بر GDP، دو متغیر نسبت واردات به صادرات و تعداد مجلات علمی منتشـر شـده را به رگرسیون پیشین وارد میکنیم تا اثرات بالقوه این دو متغیر را روي GDP محاسـبه نمـاییم. نتـایج برآورد این رابطه جدید درجدول 4 آمده است.

نسبت واردات به صادرات نشاندهنده درجه آزادي کشورها و بیانگر اثرات سرریز تکنولـوژي است و فرض میشود که تعداد مجلات علمی منتشر شده، کیفیت نیروي انسانی را نمایندگی کنـد.

به لحاظ نظري رابطه مثبتی بین خالص واردات کالاهاي تولیدي و رشد اقتصادي یک کشور وجود دارد. به ویژه کشورهایی که واردات کالاهاي تولیدي صنعتی بیشتري دارند. زیـرا مطالـب بیشـتري درباره تکنولوژي و فنون از دیگرکشورها میآموزند و این به بهرهوري بیشتر نیروي کار و سـرمایه منجر میشود. بنابراین، نسبت به کشورهایی که واردات کالاهاي تولیدي کمتري دارند، به احتمال قوي سریعتر رشد میکنند. به طور مشابه انتظار میرود که بین تعداد مجلات علمـی منتشـر شـده و رشد اقتصادي رابطه مثبتی وجود داشته باشد، زیرا انتظـار مـیرود هـر چـه ایـن تعـداد بیشـتر باشـد بهرهوري نیروي کار و سرمایه بیشتر شود.
در جدول 4 همانطور که در رگرسیون اثرات ثابت ملاحظه میشود، بـا وارد کـردن دو متغیـر جدید در مدل، تاثیر یک درصد افزایش در اشتغال، انباشت سرمایه و انباشت اختراعـات بـرGDP،

براي کشورهاي توسعهیافتـه بـه ترتیـب از 0/67، 0/36 و0/20 (سـتون 9 جـدول (3 بـه 0/70، 0/33

و0/15 (ستون 9 جدول (4 تغییر یافته است. این ارقام براي کشورهاي در حـالتوسـعه بـه ترتیـب از

0/62، 0/35 و0/16 (ستون 8 جدول (3 به 0/80، 0/29 و 0/10 تغییر یافته است (ستون 8جدول .(4

ملاحظه میشود که وارد کردن این دو متغیر به مدل، منجر به کاهش سهم تاثیر انباشـت اختراعـات برGDP میشود،که بخشی از این کاهش را میتوان به متغیر تعـداد مجـلات علمـی نسـبت داد. بـه ترتیب 0/068و0/070 در ستونهاي 9و8 رگرسیون اثرات ثابت. در حالی که این سهم براي اشتغال و انباشت سرمایه تغییر چندانی نمیکند.

برآورد رشد بهرهوري کل عوامل (TFP) با توجه به اختراعات:

از نقطه نظر تئوریک، فرض بر این است که اختراعات نیـروي محرکـه رشـد اقتصـادي و رشـد

TFP است. بنابراین تاثیر اختراعات بر رشد TFP وGDP باید نتایج مشابهی داشته باشد. تنها اخـتلاف بین این دو تحلیل از جزئیات تکنیکـی ناشـی مـیشـود. اگـر چـه بـرآورد تـابع تولیـد بـا توجـه بـه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید