بخشی از مقاله

احادیث اهل بیت نبوت


چکیده
و اینک به ارمغان در این مسیر هرچه گل داغ هر سنبل سپیده
هر جا که دیده ام با داس هر کدام بهر تو چیده ام


و تو ای مظلوم تاریخ، ای پیشوای محرومان، ای حامی زحمتکشان ، ای انقلابگوی پیروز ، امشب که می خوابم : شاید آخرین شب هجران باشد ، هجران مشتاقان ،مشتاقان محروم ، برای فرزندانمان خواهیم سرود که ما باغبانان که عمری چشم براه گذاشته ایم تا تو بیایی و با مژگان دیدگانمان فرش راهت را جارو کنیم ، نشستیم و تو نیامدی ، ای صاحب دعوت محمدی(ص) ، ای وارث هیبت عسگری.


از ولادتت تا آمدن و ظهور مبارکت نوشتیم که انگار سال ظهور را درک کرده و علائم حتمی و غیر حتمی را شاهد بوده ایم و حتی ظهور و قیام شما را و نهضت عظیم و پر میمنتتان را و برخی از اقدامات و کارهای شما را در اجتماعات دیده ایم . دیدیم که چگونه کائنات آسمان و زمین با شما هماهنگ و قوای مادّی و معنوی به چه کیفیت یاریت می کنند ! چگونه بر مسند حکومت و رهبری تمامی بشر قرار می گیری و چگونه بر هر وجب زمین حکم می رانی ! وامّا ای کسانی

که این نوشته را خواندید در شیپورهای آماده باش خویش ، فریاد «العجل یا صاحب الزمان » را حتی بگوئی دورترین ستاره ها هم برسانید . آخر آنها هم منتظرند ، تکوین در انتظار است ، تشریع مترصّد است، جهان چشم براه است. حماسه سر دهید که او می آید ، او باید بیاید و این وعده ی خداست پس اینک، اسب ها را زین کنید، سلاحها را آماده کنید ، چکمه ها را پوشیده،آستینها را بالا بزنید. آماده باشید شاید که تا لحظاتی چند او شما را بخواند، او بیاید او به پیش و شما به دنبال ... راستی آیا وضوی شهارت گرفته اید، عطر زده اید؟ لاله هایتان را آورده اید ؟ و در آخر تمامی کلاماتی که صادقانه از دل برآمد و بر صفحه نشست را به پیشگاه خدای عزّوجلّ و ذخیره اولیای زمان مهدی موعود تقدیم می کنم و امید توفیق برای همگان دارم .


والسّلام
در پایان از همه کسانی که ما را در این زمینه یاری دادند تشکر می کنیم مخصوصاً مدیریت محترم آموزشگاه و معاونین و خانم امینی که شرایط و امکانات را در این زمینه فراهم نمودند.
اهدا
مطالبی که بر سطر کاغذ آورده شده احادیث اهل بیت نبوت است و از صدق دل هدیه به محضر پاک امام زمان (عج) می کنیم و آرزو داریم که مورد تایید ایشان قرار بگیرد و جالب توجه شیعیان آن حضرت باشد.
ان شاءالله

مقدمه
در تاریخ پرفراز و نشیب دنیا و بشریت همیشه گروهی نور و گروهی ظلمت بودند همیشه بدان با خوبان جنگیده اند تا با هرج و مرج به کرسی حرف خود بنشینند و به آمالهای دور از خدا برسند و پروردگار مهربان بوسیله پیامبران مختلف دین خود را به بشریت آموزش داده تا راه راست را برود و خوب را از بد تشخیص بدهند و سالم و بی دغدغه زندگی کنند از زمان حضرت آدم بعد از آن پیامبران دیگر همچون نوح و عیسی و موسی و محمد (ص) تا کنون که مجتهدان بر احکام نظر دارند و ما می توانیم از دین خدا بهره های عالی ببریم دنیا هر روز منتظر آمدن کسی است که بهشت را فرود بیاورد تا قبل از مرگ بتوان به طور

کاملاً ایده آل زندگی کرد و همواره مؤمنان دعا می کنند که زمان فرج نزدیک شود در اینجا سیری به کتب ادیان دیگر در مورد محضرت مهدی(عج) می اندازیم(در عهد قدیم از آیین یهود) آمده است: شرایران، منقطع خواهند شد و اما متوکلان به خداوند ، وارث زمین خواهند شد . هان بعد از اندک مدتی هیچ شریری نخواهد بود . اما حکیمان و صالحان وارث زمین خواهند شد...


زیرا متبرکان خداوند وارث زمین خواهند شد و ملعونان وی منقطع خواهند شد.
(در این کتاب با سبک آمده است ): دور دنیا تمام می شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستی حق با او باشد و آن چه در دریا و زمین و کوهها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمان و زمین آنچه باشد خیر می دهد و از او بزرگتر کسی به دنیا نیاید.


در انجیل متنی چنین آمده است : چون که برق از مشرق بیرون آید و تا به مغرب ظاهر می گردد. آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود . فرزند انسان بر روی ابرهای آسمان می آید با قدرت و جلال عظیم و فرشته های خود را (یاران خود را ) خواهد فرستاد با صور بلند و آواز و آنان گزیدگانشان را جمع خواهند نمود .)
این بود شمه ای از نظریات اقوام غیر از اسلام امید است مورد توجه و عنایت صاحب الزمان قرار بگیرد و این کتاب هدیه ای است روان منظر چشم او که از ما منتظر تر است .
پیشگفتار
در این زمان که ناامنی و فساد سرتاسر جهان را فرا گرفته و سلطه گری ها و خونریزی ها به سر حد خود رسیده و قانونهای حلال خدا را به حکم خود حرام و حرام های دین را به حکم خود حلال می کنند جایگاه مردی از آل رسول (ص) و فرزندان علی چقدر خالی است دوران سیاه امروز که از عدالت و رفاه و امنیت خالی شده چقدر منتظر کسی است که شعارش این باشد که تمام آرزوهای مؤمنان را برآورد و براستی که زمین هرگز از ذخیره های علم و ایمان و عمل خالی نبوده تا امروز که فرزند علی(ع) و فاطمه (س) در این دنیا زندگی می کند و منتظر اذن خروج از پروردگار عالمیان است او می آید و دستاوردهای عمل خویش را به همگان هدیه می کند که از زمان پیامبر و یکی یکی ائمه ی طاهرین(ع) و تمام اولیاء خدا و علماء هر زمان بشارت آمدنش رسیده به روایات متواتر و حتی پیش از آن در

کتب مختلف و ادیان گوناگون آمدن صاحب الزمان را با نام های مختلف تأیید کرده و بشارت داده اند ما نیز بر حسب وظیفه سیری در روایات می کنیم و ادای وظیفه می دانیم تا ما که در طوفان فتنه ها گرفتار شده ایم با توسل به ائمه و حضرت مهدی انشاءالله از این گرداب پرخطر برهیم و از پیروان خاص حضرت مهدی قرار بگیریم .
ولادت حضرت قائم (ع)
حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) و عمه امام حسن عسگری (ع) کیفیت و چگونگی ولادت حضرت مهدی را چنین نقل می کند : ابومحمد امام حسن عسگری (ع) کسی را به دنبال من فرستاد که امشب (نیمه شعبان) برای افطار نزد من بیا، چون خداوند امشب محبتش را آشکار می سازد پرسیدم : این مولود چه کسی است ؟آن حضرت فرمود : از نرجس ، عرض کردم من در نرجس خاتون هیچ اثر حملی مشاهده نمی کنم ! حضرت فرمودند: موضوع همین است که گفتم

.من در حالی که نشسته بودم نرجس آمد تا کفش مرا از پایم در آورد و فرمود: بانوی من حالتان چطور است ! من گفتم: تو بانوی من و خانواده ام هستی. او از این سخن من تعجب کرد و ناراحت شد و فرمود: این چه سخنی است؟ گفتم خداوند در این شب به تو فرزندی عطا خواهد کرد که سرور آقای دنیا و آخرت خواهد شد . نرجس خاتون از سخن من خجالت کشید. سپس بعد از افطار، نماز عشاء را به جا آوردم و به بستر رفتم . چون پاسی از نیمه شب گذشت نماز شب

خواندم بعد از تعقیبات دوباره به خواب رفتم و باز بیدار شدم در این هنگام نرجس نیز بیدار شد و نماز شب را به جای آورد . سپس از اتاق بیرون رفتم تا از طلوع فجر با خبر شوم دیدم فجر اول طلوع کرده و نرجس در خواب است در آن حال نزدیک بود در دلم شکلی ایجاد شود ناگهان امام حسن عسگری از اتاق مجاور صدا زد «ای عمه شتاب نکن که موعود نزدیک است» من نیز نشستم و سوره الم سجده ، و یاسین خواندم . هنگامی که مشغول قرآن خواندن بودم ناگهان نرجس خاتون با ناراحتی از خواب بیدار شد . من با شتاب خودم را به او رساندم و پرسیدم: چیزی احساس می کنی نرجس گفت : آری


گفتم نام خدا را بر زبان جاری کن ، این همان مطلبی است که اوّل شب به تو گفتم. مضطرب نباش و دلت را آرام کن در این هنگام پرده ی نوری میان من و او کشیده شد . ناگاه متوجه شدم کودک ولادت یافته . چون جامه را از روی نرجس برداشتم ، آن مولود سو به سجده گذشته بود چنین می فرمود: اَشهَدُ اَنَّ لا اله الا اللهُ وحدهُ لا شریک له و انِّ جدی محّمدً رسولُ الله و انّ ابی امیرالمومنینَ ولی الله ...پس از آن به امامت امیرالمومنین و سایر امامان معصوم علیه السلام ، شهادت و گواهی داد و چون به نام خود رسید گفت «الهم انجزلی وعدی، و اتمم لی امری، و ثَبِّت و طأتی، و أَملَاء الارض بی عدلاًوقسط» پروردگارا وعده مرا قطعی گردان و امر مرا به اتمام برسان ، و مرا ثابت قدم بدار، و زمین را به وسیله من از عدل و داد پر کن . و در روایت دیگر چنین آمده که چون حضرت قائم متولد شد نوری از او ساطع گردید که به آفاق آسمان پخش شد و مرغان سفید را دیدم که از آسمان به زیر می آمدند و بالهای خود را بر سر و روی بدن آن حضرت می مالیدند و پرواز می کردند پس حضرت امام حسن عسگری مرا آواز داد که ای عمه، فرزند را بر گیر و نزد من بیاور، چون بر گرفتم او را ختنه کرده و ناف بریده پاک و پاکیزه یافتم و بر بازوی راستش نوشته بود «جاءَالحق و زهقَ الباطل اِنَّ الباطل کانَ زَهوقاً.
اهمیت موضوع ظهور و ضرورت آن
سخن گفتن از امام مهدی(ع) سخن گفتن از موضوعی دینی و اعتقادی است که دارای نهایت اهمیت است و بستگی و ارتباط کامل به اسلام و مسلمانان دارد . شخصیت امام مهدی (ع) به عنوان حقیقتی اسلامی محسوب گردیده ، مسأله ای از مسائل دینی و امور اصیل دین حنیف به شمار می رود . این مطلب افسانه ای نیست که شیعه به عنوان دلداری دادن به خویشتن در برابر ظلم و جور فراوانی که بر او وارد گردیده و برای التیام بخشیدن به دل خود که از وارد آمدن مصیبتهای فراوان در طی قرون طولانی مجروح گردیده در کتب خویش نگاشته باشد ، آنگونه که برخی از نویسندگان منحرف گمان برده اند. موضوع مهدویت نظریه یا طرز تفکری نیست که در برخی از اذهان به خاطر تخفیف و یا جلوگیری از دردها و رنجهایی که شیعه از تصرفات نابجای حکّام جور متحمل شده ، موجود شده باشد ، آنگونه که برخی از فیلسوف ها نمایان پنداشته اند . و نیز خرافه ای نیست که قصه سرایان آن را ساخته و به اسلام چسبانده باشند . آنگونه که برخی از نادانان مدّعی علم و فرهنگ تصور کرده اند . این موضع امتداد اسلام و قرآن است. مسأله ای است مهم و اساسی و ریشه ای که قرآن به آن بشارت داده و پیامبر در مکانهای عدیده و موارد فراوان از آن سخن به میان آورده و ائمه (ع) و نیز شیعیان و همه مسلمانان را بر آن بشارت داده اند . وعلما و محدثان و مفسران و مورخان در طول قرون کتابهای مفصلی و مستقلی در این موضوع تألیف نموده اند . بنابراین موضوع مهدویت جداً مساله ای استراتژیک و اعتقادی در نوع خود

یگانه و در ذات خود بی همتا با ویژگیهای فراوان و خاص از دیگر مسائل ممتاز است . در مورد آن مناقشات فراوان به عمل آمده اقول در مورد آن بسیار است . ایشان را میلیونها نفر می خوانند و دل نسلها را به خود جذب کرده و نگاه امتها را به سوی خود کشیده و آنروی ملتها به وی بسته شده است.
امام زمان عج (ع) از نگاه آیات
و این فرمایش خداوند متعال است که فرمود و العاقبه للمتقین و عاقبت از آن پروا پیشگان و پرهیزکاران است . علی بن قمی در تفسیر آیه شریفه «حم. عسق» از امام باقر روایت کرده که فرمودند : انّها عدد سنی القائم (ع) و قاف جبل محیط ، بالونیا من زمرد اخضر فخضرة اسماءِ من ذلک الجبل ، و علم کل، شیٍ فی

عسق مقصود مدت حکومت قائم صلوات الله علیه است و قاف کوهی است که به دنیا احاطه دارد . جنس آن زمرد سبز رنگ است و سبزی رنگ آسمان از آن است و دانش هر چیز در « عسق» است که از رموز الهی است . علی بن ابراهیم در تفسیر آیه « سأل مسائل بعذابٍ واقع» سوأل کننده از عذابی که وقوع آن

حتمی است پرسید» از امام باقی روایت شده که فرمودند در آتشی که از مغرب خارج می شود و فرشته ای آن و به جلو می راند خانه ای از خانه های بنی امیه را رها نکند مگر آنکه با اهل آن بسوزاند و هیچ خانه ای نماند که در آن به محمد و آل محمد (ص) ستم شده و حق انتقام برای اهل بیت در آن باشد مگر آن که آن را بسوزاند و کسی که این عملیات را رهبری کند حضرت مهدی (عج) است.

انتظار فرج
حضرت مهدی می فرماید: أَنا خاتم الاوصیاءِ یدفَعُ الله البلاءِ عن اهلی و شیعتی : من آخرین نفر از اوصیاء هستم و خداوند به وسیله من بلا را از خانواده ها و شیعیانم برطرف می گرداند. یکی از موضوعاتی که در آیات و روایات بر آن تکیه شده است و اهمیت بسزایی دارد ، موضوع انتظار فرج است در روایات ، آیه ی «فانتظروُا انّی مَعَکُم مِنَ المنتَظرین : یعنی انتظار بکشید همانا من با شما از منتظرانم که در قرآن تکرار شده به انتظار حضرت مهدی (عج) تأویل شده است .

همینطور آیه ی«وارتقبِعوُانّی معکُم رقیب.» یعنی «همانا من با شما از مراقبینم» در روایات انتظار فرج از افضل اعمال به شمار آمده است ، چنانکه امام صادق(ع) از قول حضرت علی (ع) می فرماید: المنتظرُ لاَمنا کا لمتِشّحطِ بَوِمِهِ فی سبیل الله. یعنی کسی که انتظار فرج دارد مانند کسی است که در راه خداوند در خون خود غوطه ور باشد . معنی انتظار آن است که انسان دوست دارد از هم صحبتان مهدی موعود باشد . بلکه از یاران آن حضرت بشمار رود. کسی که چنین قصدی را دارد، باید درباره اصلاح نفس خود بکوشد و اخلاق خویش را نیکو نماید تا قابلیت عنایت و توبه آن بزرگوار را داشته باشد. دوست داشتن حق و بپا

داشتن عدل اجرای احکام خداوند و جریان امور بر یک محور اساسی از ثمرات و نتیجه های فرج و انتظار آن خواهد بود. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از مفضل بن عمر روایت می کند که گفت از حضرت صادق (ع) شنیدم که می فرمود : کسی که در انتظار فرج مهدی (عج) باشد و در حال انتظار بمیرد، نظیر آن کسی است که در میان خیمه آن حضرت بوده است .
و اما در قرآن بیش از چند ده آیه درمورد مهدی صاحب الزمان آمده است که اشاراتی کوتاه به آن می کنیم « بقیه الله خیرٌلکم ان کنتم مومنین » بقیه الله یعنی باقیمانده حجت های الهی، برای شما بهتر است اگر اهل ایمان باشید.


نعمانی در کتاب غیبت در تفسیر آیه ی شریفه ی «فلا اقسِِمُ بالخنس الجوار الکنَّسِ از امام باقر نقل کرده است: که فرمود مراد از خنس یعنی ستاره پنهان شده آخرین امام است که از دیدگان پنهان می شود . در آیه ی یسئلونک عن الساعه از تو درباره آن می پرسند و عنده علم الساعه علم به آن ساعت نزد اوست و« ما یُدرکُ لعَل الساعة » و تو چه می دانی شاید آن ساعت نزدیک باشد و الّذین یحارون فی الساعة : کسانی که درباره آن ساعت جدال می کنند هر آینه در

گمراهی دور و درازی هستند.وجود مقدس حضرت مهدی ارواهنا فداه و ظهور شریف منظور بوده است . در آیه ی ذلکَ دین القیمه در تفسیر آن از امام صادق آمده است: این است دین استوار و راستین مرا دین امام قائم صلوات الله علیه را مراد بوده و حکومت آن حضرت. سید هاشم برهانی در کتاب نحایة المرام در تفسیر آیه ی نور حدیثی را از امیر مؤمنان علی (ع) نقل کرده که آن حضرت هر قسمت از این آیه شریف را به وجود مقدس یکی از معصومین تفسیر و تأویل نموده ، ابتدا آیه و سپس ترجمه آن را ذکر نموده و بعد تأویل آن را طبق حدیث بیان می کنیم : الله نور السموات و الارضِ مثلُ نوره کمشکوهٍ فیها مصباح فی زجاجهٍ کانَّها دُرّیُّ یوقد من شجرة مبارکة زیتونه لاشرقیة ولاغربیة کارزیتها یضیی دَولَولَم تَمسَسه نار نورٌ علی نور یهدی الله لنورهِ من یشاء و یَضرِبُ الله الامثال للناس والله بکل

 

شیءٍ علیم. خدا روشنی بخش آسمانها و زمین است. مثال او به چراغدانی ماند که در آن چراغی نهاده باشند و آن چراغ در شیشه ای قرار گرفته باشد که مانند ستاره ی درخشانی تلألو نماید و از درخت با برکت زیتون شعله ور و افروخته گردد . آن درخت شرقی یا غربی نباشد و بدون آنکه زیست و روغن آن با

آتشی برخود داشته باشد روشنایی ببخشد ، نوری است بر فراز نور خدا هر کس را بخواهد به طرف نور هدایت می کند و خداوند این مثلها را برای مردم می زند و او بر همه چیز داناست و اما تأویل آن آیه از علی بن ابیطالب (ع) مراد از المشکوة محمد است والمصباح من هستم مقصود از الزجاجة حسن و حسین هستند کانّها کوکب دُرّیُّ امام سجاد است یوقدُ مِن شجرة مبارکه ، امام باقر است زیتونه امام صادق لاشرقیه موسی بن جعفر و لاغربیه امام رضا(ع) یکادُزیتها یضییءِ امام جواد(ع): ولولم تمسهُ نار، امام هادی نورُعلی نور امام حسن عسگری یهدی اللهُ لنورهِ من یشاءِ قائم آل محمد است.


انتظار، تمرین و ریاضت
منتظران با اخلاص و تراز مکتب، در مرحله ی تربیت نفس و خود سازی ، به امر دیگری نیز باید توجه کنند، توجّهی عمیق، آن امر، تمرین زندگی است ساده و خشن، و دور از رفاه و تن آسایی ، تا بدینوسیله با زندگی پیشوای خویش هماهنگ گردند.و تاب پیروی از فرزند علی را پیدا کنند . درباره ی موضوعی که یاد شد، در احادیث ما، تعالیمی رسیده است که اهمیت بسیار دارد. این تعالیم می گوید باید در انسان منتظر روح پارسایی ، پایداری ، زهد و بی نیازی ، قدرت و

مردانگی ، شهامت و بی باکی ، نظامی گری و سلحشوری ، به وفور وجود داشته باشد ، انسان منتظر ، باید این خصلتها را در خویشتن پدید آورد و به اصطلاح روز ، یک فرد ساخته ی انقلابی ، و یک چریک آماده باشد. هیچگونه ضعفی ، سستی ، امیال و علایقی ، نباید شخصیت انسان منتظر را دستخوش قرار دهد .
دوران تکلیف حسّاس


با توجه و تأمل در ابعاد عملی انتظار می بینیم که انتظار ، تجلی جامع و تبلور کامل تربیت های مکتب است آری غیبت ، جریانی بسیار عمیق، و انتظار جریانی بسیار سازنده و مهم است دوره غیبت و انتظار از یک جهت مانند مدتی است که معلم از کلاس خارج می شود ـ چنانکه در پیش اشاره شد ـ تا بنگرد که شاگردان در غیاب او چه می کنند و درباره تعالیم و تکلیف خود چگونه رفتار می کنند. انسان منتظر ، که شاگرد مکتب پیامبران و حاضر در کلاس دین حق است همواره باید مراقب خود باشد و در علم و عمل بکوشد و بداند که معلم از کلاس بیرون رفته است .


و هر لحظه ممکن است برسد و او را در آن حال که هست ببیند... . باید همیشه در حالی باشد که رضای کامل خاطر معلم را فراهم آورد . آری هنگامی که در مسائل یاده شده بژرفی می نگریم و هنگامی که به ماهیّت دین و تعلیمها و تکلیفهای دین می اندیشیم، و وقتی که به زندگی و تکلیف، با شناخت های درست ، فکر می کنیم به این نتیجه می رسیم، که روزگار انتظار ، نه تنها روزگار سستی و رهایی و بی تفاوتی و قعود و تحمل و ظلم پذیری نیست، بلکه دوران انتظار، دوران حساس حضور تکلیفی است، هم در ابعاد تکالیف فردی ، و هم در ابعاد تکالیف اجتماعی دوران انتظار، دوران تکلیف است ، تکلیفی بزرگ و آن

تکلیف بزرگ نگهبانی دین خداست ، در سطح فرد و در سطح اجتماع ... . اگر روزگار انتظار، روزگار فتور بود و انسان وظایف چندانی نداشت، باید تکلیف برداشته می شد. و باید در تعالیم پیشوایان، سخن از چنگ زدن به دین و رعایت تقوی و پارسایی و حفظ خط مکتب و رهبری و امامت گفته نمی شد، با اینکه می بینیم چنین نیست ، بلکه احکام خدا به قوت خود باقی است و حوزه ی تکلیف محروس و محفوظ است، و بر چنگ زدن به دین تأکید شده است . گمان ندارم کسی تصور کند که چنگ زدن به دین منفک از عمل به احکام دین است. و جزء احکام عمده دین ، مبارزه با ظلم ، امر به معروف ، نهی از منکر و حضور در همه ی ابعاد و وظایف فردی و اجتماعی است، اینها همه چنانکه یاد شد مبتنی بر قدرت و حاکمیت است.
انتظار تأیید و نصر
در همه ی دعوت های حق، در طول تاریخ ، تأیید و نصرالهی ، به کمک آن دعوتها آمده است. گاه، این تأیید و نصر ظاهر و آشکار بوده است، و گاه پوشیده و پنهان، چنانکه گاه،در مقطع های حساسی بوده است، و گاه در احوال دیگر، این است که مؤمنان به حق، و فداکاران در راه حق،آثار حق و تأیید حق را و اشعه ی امید افزای نصرالهی را مشاهده کرده اند، و مشاهده می کنند . در مواردی نیز که پیروان حق، به ظاهر، شکست خورده اند، در قیاس با هدف آنان که «اعلام حق» و «اعلام موضع حق» و «طرفداری از حق» بوده است، شکست نخورده اند. به سخن دیگر : پیروان حق، هدفی جز حق ندارند . این هدف ، دو مرحله ی

مرتبط برهم دارد: 1- اعلام حق در برابر باطل. 2- غالب ساختن حق بر باطل. با این حساب، پیروان حق ، هیچ گاه و در هیچ مکان شکست نخورده اند.آنان حتی در جایی که شهید شده اند و پرچم از دستشان افتاده است، به بخشی از هدف خویش نایل آمده اند، که همان اعلام حق باشد، و طرفداری از حق . آنان با اعلام حق، وجود باطل را مورد تردید قرار داده اند ، رونق پوشالی باطل را منکوب ساخته اند ، و پایه های آن را لرزان کرده اند. و همین است که هر جا پرچم حق، در میدانی بر زمین می افتاده است . دوباره در میدانی دیگر افراشته می گشته است، و همین گونه ادامه داشته است تاکنون ... و سپس نیز ادامه خوا

هد داشت... و کجای این امر، شکست است ؟ این است که می گوییم پیروان حق و سربازان حق، هیچ گاه، به معنای واقعی ، شکست نخورده اند . غروب عاشورا ، پیکر حسین (ع) و یارانش روی خاک افتاده بود ، خیمه های آنان در آتش می سوخت، خاندان و اطفال ایشان در میان سنگ و خار بیابان پراکنده بودند، حال آیا آنان شکست خورده بودند ، و آیا آن چگونگی شکست بود ؟ اگر شکست بود، پس آن حق که اعلام شد چه بود ؟ پس ماهیت حکومت باطل که افشا گشت چه بود ؟ پس آنچه در جام خورشید ریخت و باقی ماند چیست.
انتظار (حضور ایرانیان در صحنه)
در برخی از احادیث اشاره شده است به حضور فعّال «عجم» در جامعه مهدی . البته مقصود از عجم ملتهای غیر عرب است، ولیکن، به احتمال توی ، بیشترین مصداق آن در هنگام ظهور ،ایرانیان خواهند بود، بویژه که مرکز ثقل تشیع نیز درایران است، این سرزمین قهرمان ومقدس به هر حال شرق (کشورهای اسلامی) و خراسان (سرزمین خورشید طالع)وطالقان،قم (ری) و مکه مکرمه و مدینه منوره، نجف اشرف ، کوفه ،در جریان ظهور حق مطلق، نقشهایی عمده دارند ، چنانکه قسطنطنیه(استامبول فعلی) نیز ، یکی از مراکز مهم فتحهای اولیه مهدی و یاران اوست !... از شهرها و سرزمینهایی دیگری نیز،در مبارزات و فتوحات اولیه سپاهیان مهدی آل محمد(ص) ،نام برده شده است ، شهرها و سرزمین هایی که محل درگیریهای بزرگ و حوادث گران است ، ازجمله: انطاکیه ، دمشق ،

فلسطین، اردن ، حِمص و حَلَب . و سپس که در این مراکز، و پاره ای جاهای دیگر ـ از جمله سرزمین چین ـ مبارزات و در گیریهایی اتفاق افتاد، و فتح هایی نمایان و پیروزی های بزرگ ، نصیب مهدی و یاران او شد ، آثار نصر و غلبه ی این قیام معلوم می شود ، و اندک اندک ، سراسر جهان ، از وقوع حادثه کبری و قیامت صغری، آگاه می کردند. آنگاه مقدمات فتح همه جهان فراهم می گردد ، و انقلاب به همه جا راه می گشاید ، ودر مدت کوتاهی از جایی که خورشید طلوع می کند تا آنجا که غروب می کند، همه جا را ، فرا می گیرد.


إِذا کانَ ذلکَ، فتمسلو بالامرِالاول، حتّی یبسَ تکم الاخر إذا أصحبت واَمَسیتَ یوماً لا تری خیر اماماً من آل محمد، فاحبّ من کنتَ تُحب، ابغض من کنتَ تبغض، و وال من کنتَ توالی، وانتظر الفرج صباحاً و مساءً ... کونو علی ما انتم علیه ، حتّی یطلعُ اللهُ لکمُ نجمکم .... حتی یاتیکم بصاحبها

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید