بخشی از مقاله

انقلاب ايران


فهرست:
تگاهي به ظهور انقلاب
انقلاب اسلامي ايران در مقايسه با ساير تحولات سياسي- اجتماعي
آثار و پيامدهاي خارجي انقلاب
برتريها و مزيتهاي انقلاب اسلامي در نگاه انديشمندان

تگاهي به ظهور انقلاب
ظهور انقلاب اسلامى ايران، ناتوانى بسيارى از نظريه هاى انقلاب در تحليل و تبيين انقلاب هاى سياسى و اجتماعى را نمايان كرد.

شايد وقوع انقلاب اسلامى را بتوان نقطه عطفى در نظريه پردازى هاى انديشمندان علوم سياسى و اجتماعى دانست، به طورى كه بسيارى از آنان را به بازنگرى و بازانديشى در نظريه هاى خويش وادار نمود و حتى برخى آشكارا به ضعف نظريه هاى خود در رويارويى با انقلاب اسلامى ايران اعتراف كردند.


انقلاب اسلامى ايران به عنوان يكى از انقلاب هاى برجسته قرن بيستم، آثار متعددى را به دنبال داشت و توجه بسيارى از انديشمندان انقلاب را به خود جلب كرد. شايد هيچ انقلابى در چنين مدت كوتاهى به اندازه انقلاب اسلامى مورد توجه انديشمندان قرار نگرفته باشد.

در نتيجه امروزه شما كتابنامه هاى قطورى از تحقيقات، مقاله ها و كتاب هايى در زمينه انقلاب اسلامى مى بينيد كه حاوى صدها مقاله علمى و كتاب است.

براى مقايسه اى اجمالى براى تبيين دامنه وسيع كار بر روى انقلاب اسلامى توجهتان را به جست و جويى كوتاه در سايت گوگل (Google) با موضوع انقلاب اسلامى جلب مى كنم.

براى نمونه امروز صبح اين جست و جو را انجام دادم. در اين جست و جو در ارتباط با انقلاب اسلامى يك ميليون و ۶۷۱ هزار مدخل وجود داشت. همين جست و جو را نيز براى انقلاب نيكاراگوئه كه همزمان با انقلاب اسلامى اتفاق افتاده است، انجام دادم.

نتيجه، ۵۱ هزار مدخل در گوگل بود. بدين ترتيب مى بينيم كه به هيچ وجه اين ۲ انقلاب (انقلاب اسلامى و انقلاب نيكاراگوئه) قابل مقايسه نيستند. اين نكته خود به خود اين سؤال را مطرح مى كند كه چرا چنين توجهى به انقلاب اسلامى ايران شده است؟


براى نمونه اگر پيرامون انقلاب فرانسه كه ۲۳۰ سال پيش اتفاق افتاده است و هنوز روى آن مطالعه مى كنند، در سايت گوگل جست و جو كنيم، تعداد مدخل آن حدود ۲ ميليون و ۳۰۰ هزار مورد است.

به عبارت ديگر انقلاب اسلامى ايران در اين مدت كوتاه ۳۰ ساله تنها ۶۰۰ هزار مدخل كمتر از انقلاب فرانسه دارد. انقلابى كه در واقع به عنوان مادر انقلاب هاى مدرن شناخته مى شود و از مهم ترين آنهاست.البته اين مدخل ها هميشه در حال تغيير است.

به احتمال زياد، اگر از امروز ۱۰ سال بگذرد و شما بار ديگر اين جست و جو را انجام دهيد، خواهيد ديد كه دامنه كار بر روى انقلاب اسلامى بيش از انقلاب فرانسه خواهد بود.

به هر حال اين نكته اهميت انقلاب اسلامى را در صحنه بين المللى و براى انديشمندان حوزه انقلاب و جامعه شناسى سياسى و انقلاب نشان مى دهد.

اين كه چه عواملى موجب اهميت فراوان انقلاب اسلامى شده است، خود جاى بحث دارد.به طور قطع، عواملى مانند زمان و مكان وقوع، ايدئولوژى، ميزان موفقيت، آثار بين المللى، هويت دشمنان و مخالفان انقلاب اسلامى و عوامل ديگرى در توجه فراوان به انقلاب اسلامى ايران مؤثر بوده اند.

اين اهميت براى انديشمندان حوزه جامعه شناسى انقلاب منجر به اين خواهد شد كه مطالعات بسيارى بر روى انقلاب اسلامى ايران انجام دهند كه يكى از نخستين تلاش ها، آزمون تئورى هاى خودشان است.

به عبارد ديگر بررسى كنند، تئورى هايى كه تا آن زمان براى تبيين انقلاب ها به كار مى رفته به چه ميزان در مورد انقلاب اسلامى صادق است و مى تواند براى تبيين اين انقلاب مفيد باشد؟ و اين مسأله آثار علمى فراوانى را ايجاد خواهد نمود.

براى نمونه جالب است بگويم طبق بررسى اى كه انجام داده ام، هيچ مطالعه اى بر روى آثار علمى انقلاب ها حتى انقلاب كبير فرانسه مشاهده نكردم. به عبارت ديگر تحقيقى كه اثر يك انقلاب را به عنوان پديده اى اجتماعى در روند تغيير و تحولات علمى بررسى كند، نديدم.

بنابراين مطالعه اى كه من انجام داده ام، كار بسيار جديدى است و به معنايى، منحصر به فرد است. البته دو، سه نفر از دوستان در ايران چنين صحبت هايى را به طور پراكنده و سطحى در برخى همايش ها داشته اند، اما مقاله علمى مدونى در اين زمينه پيدا نكردم و اين خود جاى شگفتى است كه در حوزه جامعه شناسى علم كه محملى براى چنين مطالعاتى است، به اين موضوع و اين انقلاب توجهى نشده است


انقلاب اسلامي ايران را در مقايسه با ساير تحولات سياسي- اجتماعي تاريخ معاصر ايران، حايز چه اهميتها و برتريهايي مي دانيد؟


انقلاب اسلامي به عنوان مهمترين تحول سياسي- اجتماعي تاريخ سياسي معاصر ايران، از جهات مختلف حايز اهميت است، اما مي توان گفت تحولات سياسي- اجتماعي تاريخ معاصر ايران همچون نهضت تنباكو، انقلاب مشروطيت و نهضت ملي شدن صنعت نفت، تحولاتي يك وجهي و يك بعدي به شمار مي آيند.


به عبارت ديگر، اين نقاط عطف تاريخي- سياسي معاصر، يا در ارتباط با استعمار خارجي مطرح بوده اند يا در ارتباط با استبداد داخلي.

به عبارت دقيق تر، نهضت تنباكو به رهبري ميرزاي شيرازي عليه سلطه استعماري انگلستان و انقلاب مشروطيت عليه استبداد قاجاري با درخواست تأسيس عدالت خانه و نهضت ملي شدن صنعت نفت نيز عليه استعمار خارجي و سلطه بر نفت ايران جهت گيري شده بود، ليكن انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني(ره)، به طور همزمان، هم سلطه استعمار خارجي - بويژه سلطه همه جانبه آمريكا- را به چالش كشيد و هم به استبداد سلطنتي 2500 ساله در ايران، پايان بخشيد.


آثار و پيامدهاي خارجي انقلاب
اصولاً هر انقلابي به لحاظ ايده ها و رويكردهاي فرا ملي خود، آثار و پيامدهاي منطقه اي و فرا منطقه اي خواهد داشت؛

چنانچه نمود بارز آن را در بحث انقلاب كبير فرانسه و روسيه تزاري و بسياري از انقلابهاي ديگر مي توان مشاهده نمود. انقلاب اسلامي نيز خارج از اين قانون مندي نبوده و نيست. اولين آثار و پيامد اين انقلاب، به چالش كشيدن سلطه همه جانبه آمريكا در ايران و منطقه و جهاني بوده است.


در سطح ملي، برچيدن پايگاههاي استراق سمع آمريكا در ايران، پايان دادن به سلطه تقنيني و يك جانبه آمريكا در ايران (كاپيتولاسيون)، خروج ايران از پيمان نظامي و امنيتي «سنتو» كه در راستاي استراتژي جهاني آمريكا، پيمان «سيتو» را به «ناتو» وصل مي نمود كه با خروج ايران از اين پيمان استعماري، اين پيمان فرو ريخت، پايان دادن به سلطه شركتهاي نفتي انگليسي و آمريكايي در ايران، پايان حضور هزاران مستشار آمريكايي در كشور، خروج از ژاندارمي خليج فارس، قطع روابط با رژيم صهيونيستي و برقراري روابط سياسي با فلسطين،

حمايت از نهضتهاي رهايي بخش موجود در جهان اسلام، تأكيد بر وحدت جهاني اسلامي، تأكيد بر استفاده از نفت به عنوان سلاح سياسي در مقابله با سلطه استعمارگران خارجي، حمايت از هرگونه نهضت ضد صهيونيستي و ضد امپرياليستي، طرح آزادسازي قدس شريف و ... گوشه هايي از آثار و پيامدهاي انقلاب اسلامي در ارتباط با جهان غرب به شمار مي آيد.

البته گفتمان ضد غربي دولتمردان ايران ريشه در حافظه تاريخي ملت و رهبران ايران از عملكرد تلخ تاريخ استعمار غرب در ايران داشته است كه گاهي در قالب سلطه گريهاي روس و زماني در قالب استعمار انگلستان و مواقعي در شكل خيانتهاي فرانسه و در دوران پهلوي دوم در شكل سلطه فزاينده آمريكا در ايران قابل مشاهده بوده است.


در اين رابطه، توضيحات بسيار ديگري هم مي توان مطرح نمود كه ريشه در سياستهاي نه شرقي- نه غربي جمهوري اسلامي ايران داشته است.


به واقع، تعقيب سياستهاي ضد غربي به معناي غفلت از سياستهاي ضد شوروي در نظام دو قطبي آن روز نبوده است. اين مسأله اي شگفت انگيز در دنياي آن روز به شمار مي آمد كه يك كشور جهان سومي و انقلاب، به طور همزمان هم سلطه آمريكا و غرب و هم سلطه شوروي و شرق را به چالش بكشد.

قطع صادرات گاز ايران به شوروي به دليل قيمت ارزان آن، دستگيري سران حزب توده به عنوان ستون پنجم شوروي در ايران، محكوميت اشغال افغانستان توسط شوروي از سوي ايران و محكوميت فروش سلاح به عراق و حمايت از آن كشور، از ديگر سياستهاي ايران در آن مقطع تاريخي بوده است.


اين سؤال مطرح است كه اساساً مبارزه انقلاب اسلامي با سلطه گريهاي آمريكا و شوروي در آن مقاطع تاريخي و حتي امروزه در نظام تك قطبي، بر چه ضرورتهايي استوار است؟


پاسخ به اين سؤال، به چرايي پيدايش انقلاب اسلامي وابسته است. انقلاب اسلامي، تنها انقلابي است كه خاستگاه آن، انديشه ها و آموزه هاي ديني بوده است. به تعبيري اين انقلاب، زمينه ساز چرخش 180 درجه اي سياست خارجي ايران شد.

مبارزه با سلطه خارجي و استبداد داخلي، در ماهيت و ذات آموزه هاي ديني اين انقلاب نهفته است. بر اين اساس، شعار اساسي انقلاب اسلامي در قالب استقلال (در مقابل سلطه استعمار خارجي)، آزادي (در مقابل استبداد ستمشاهي) و جمهوري اسلامي (در مقابل نظام سلطنتي و استبدادي) مطرح شد.

مبارزه با سلطه سلطه گران شرق و غرب، اعم از آمريكا و شوروي را به سهولت مي توان از آيه نفي سبيل در آيه 141 سوره نسا: (لن يجعل ا... للكافرين علي المؤمنين سبيلا) و ساير آيات و روايات درك نمود. اجماع علما بر آن است كه دين مقدس اسلام، هرگز پذيراي هيچ شكل و رنگ از سلطه استعمار خارجي بر مسلمانها نيست؛ اعم از سلطه نظامي، اقتصادي، امنيتي، فرهنگي و ... به چالش كشيدن سلطه استعمارگران خارجي از سوي جمهوري اسلامي ايران، در واقع به نوعي در هم شكستن پارادايم سياسي حاكم بود كه يك كشور جهان سومي در آن مقطع زماني نمي توانست با ابرقدرتها درگير شود، بويژه به طور همزمان سلطه هر دو ابرقدرت را به چالش بكشد.


اين امر، در واقع از يك سو نوعي تزريق اعتماد به نفس به كشورهاي جهان سوم به طور اعم و جهان اسلام به طور اخص بود كه آنها مي توانند در مقابل سلطه گريها و زياده خواهيهاي قدرتهاي جهاني ايستادگي نمايند.

براي مثال، اشغال سفارت آمريكا توسط ايران و گروگان گرفتن مزدوران سياسي آمريكا كه در قالب مأموريت سياسي در ايران، توطئه مي نمودند و به تعبير يكي از سياستمداران برجسته آمريكايي، در حكم سيلي باور نكردني بر چهره آمريكا محسوب مي شد. در واقع، بيداري و حركت در جهان اسلام در كنار مبارزه با سلطه سلطه گران جهاني، از اولين آثار و پيامدهاي منطقه اي انقلاب اسلامي بوده است. «جان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید