بخشی از مقاله

    1-1-مقدمه
    تحقيق و پژوهش و اثرات مثبت و اثر گذار آن در حل مسايل اجتماعي, فرهنگي, سياسي, اقتصادي و صنعتي و لزوم بهده وري از اين فرآيند فرهنگي اجتماعي, بحثي جدي و بسيار مهمي است كه تمام كشور ها سر لوحه و تيتراژ برنامه هاي  خود را به آن اختصاص داده اند.و دلاي پيشرفت اين قبيل كشور ها, بلا شك بر مي گردد به نگرشي كه به اين موضوع مهم وحياتي دارند. قبل از هر گونه عمل براي پيشرفت ابتدا بايد عقب ماندگي ها و راه هاي پيشرفت را به دست آورد. بهترين راه براي جمع آوري چنين اطلاعاتي تحقيق و پژوهش است.

     پر واضح است كه كشور ما نيز از اين قاعده و فرمول بين المللي مستثني نيست و لازم است كه مديران فرهنگي, اساتيد و فرهيختگان جامعه تحقيق و پژوهش, در راه پبشبرد اهداف وتحقق هر چه سريع تر برنامه ها, اين تاثير تحقيق و پژوهش را به دانش آموزان ودانشجويان گوشزد كند ودر برنامه هايي منظم ومدون لزوم بهره برداري از اين فرآيند فرهنگي را به رشته ي تحرير و تدوين درآورند چرا كه به نظر اين بنده ي حقير ابتداي هر كاري اگر با مطالعه و تحقيق و پژوهش حول هدف مورد نظر شروع شود,بلا شك بهترين نتايج و بهره  برداري ها را مي توان از آن برد

    بحث مديريت, نظام آموزشي, نحوه آموزش و زمان هايي كه بايد مورد توجه جدي قرار گيرد  مي تواند ماخذي باشد براي پيشگيري رفتار هاي منفي اجتماعي از قبيل : انحرافات اخلاقي- اجتماعي و غيره .
    اصولا اجتماعي كه ما انسان ها در آن زندگي مي كنيم, علاوه بر دارا بودن طبقات اجتماعي بسيار غني و بسيار فقير, متاسفانه, داراي نا هماهنگي در نگرش و سطح سواد و بينش افراد نيز مي باشد, كه بحث مورد نظر ما را نمي تواند پوشش منطقي بدهد.
    قشر تحصيل كرده در رده هاي بالاي علمي پي برده اند كه ابتداي هر دانش و فرآيند توليد علم با تحقيق و تفحص آغاز مي شود. همچنين دريافته اند كه در اين تحقيقات است كه حول يك محور منظم, پايه و بنيان يك پديده ي حال يا غير علمي را محكم مي كنند

.
   بنا بر اين با اين نگرش و واقعيت هاي موجود, تنها قشري كه مي تواند در اين ميدان پا بگذارد و علمدار معركه شوند, همين قشر فرهنگي و فرهيخته ي كشورمان است. معلمان به عنوان جمعي از اين گروه كه رهبري فرهنگي چند ميليون دانش آموز را بر عهده دارند, مي توانند نقش موثري در ترويج فرهنگ تحقيق و پژوهش داشته باشند.
   بنا بر اين بايد از جامعه ي فرهنگي و نظام آموزش و پرورش اين انتظار داشت كه اين عزيزان را در اين راه ياري نمايند و فرمولدرست ياد گرفتن و انديشيدن و تحقيق كردن را به دانش آموزان از همان سطوح پايين بياموزند تا در مدارج بالاي علمي اثر گذار باشد و دانش آموزان امروز مجري طرح تحقيقي و تفحصي در زمينه هاي مورد علاقه ي خود شوند.
 
   پيدايش اوقات فراغت          
    انسان از همان دوران اوليه حضورش در كره زمين براي تأمين معاش خود به ستيز با طبيعت برخاست ونوعي «اشتغال» در زندگي روزمره‌اش ظاهر شد، اما طبيعت اين اشتغال و ميزان پرداختن به آن به گونه‌اي بوده است كه مي‌توان گفت نه تنها موجب خستگي نمي‌شده كه بعضاً خود نوعي تفريح بوده است.
    كار و اشتغال در زندگي انسان اجتماعي حتي در عصر كشاورزي هم از نوع آنچه در عصر صنعت ظاهر شد نبوده است. در اين دوران نيز به لحاظ ويژگيهاي كار و اشتغال هنوز نمي‌توان از فراغت به مفهومي كه امروزه از آن مقصود است، سخن گفت؛ زيرا:

 ـ كشاورز خود كارفرما و صاحب كار بود و لذا با ميل و رغبت به كار مي‌پرداخت.
 ـ با اختيار خود، كار را شروع مي‌كرد و با اختيار خود از آن دست مي‌كشيد.
 ـ كار به فصول معيني از سال محدود بود و كشاورز به استقبال فصل كار مي‌رفت.
 ـ كار روزانه به ساعاتي معين از روز محدود نبود و معمولاً از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب ادامه داشت.
 با ورود به دوران صنعت و دگرديسي نظام اجتماعي انسان، كار و اشتغالات روزمره صورت سازمان يافته‌اي به خود گرفت و هويتي تازه يافت؛ چنان كه :
 ـ كار به ساعاتي معين از شبانه روز محدود شد.
 ـ در تمام طول سال جريان يافت

.
 ـ در ازاي انجام كار «دستمزد» پرداخت شد و كاركن از «محصول كار» جدا افتاد.
    حاكميت اين نظام كار بر زندگي انسان جامعه صنعتي، براي صاحبان انديشه اين نگراني را ايجاد کرد كه همزيستي انسان و ماشين در نهايت به «بي‌روح شدن» و «ابزاري شدن» وي بينجامد. پس براي رهايي انسان جامعه صنعتي از وام «از خودبيگانگي» به طرح موضوع «فراغت» در مقابل «كار» پرداختند؛ بدين معني كه افراد از ساعات غيركاري افراد به عنوان فرصتي براي بازيافتن شخصيت خود و تجلي يافتن هويت معنوي خويش استفاده کنند.

    جامعه شناسي فراغت، با چنين زمينه‌اي پا به عرصه ظهور گذاشت و «چگونگي گذران اوقات فراغت» موضوعي با اهميت در حوزه علوم اجتماعي شناخته شد. با اين كه مناسبات و شرايط كاري نظام صنعتي به دلايل و انگيزه‌هاي مختلف تعديل شد و از نگرانيهاي اوليه نسبت به آينده انسان عصر صنعت تا حدودي كاسته گرديد، موضوع اوقات فراغت و كيفيت گذران آن همچنان اهميت خود را حفظ كرد و در مطالعات جامعه شناسي مورد توجه واقع شد- ضمن اين كه گسترة آن از محدوده كاركنان كارخانه‌هاي صنعتي تجاوز كرد و ديگر اقشار جامعه را در بر گرفت.

   پس اصولا انسان ها از زماني كه پا به عرصه كار و تلاش و تحصيل مي گذارند در كنار فعاليت هاي روزانه خويش اوقاتي را كه اوقات فراغت ناميده مي شوند, دارا مي شوند. چنانچه در بارور نمودن اين اوقات برنامه هايي مناسب معرفي گردد, بسياري از نا هنجاري هاي اجتماعي از بين مي رود. زيرا تجربه نشان داده است , زمان هايي كه بلا تكليفي بر افراد تحميل مي شود, مقدمه ي بسياري از بزهكاري ها و كار هاي نا شايست اخلاقي و اجتماعي فراهم مي آيد.چنانچه كه آمار ها نشان مي دهند ميزان بزهكاري در تابستان كه اكثريت جامعه ي دانش آموز در فراغت سه ماهه از مدرسه به سر مي برند, افزايش ميابد.
   در طول تاريخ، موفقيت اكثر  افرادي كه كشف و اختراع كرده‌اند، در اوقات فراغت حاصل شده است و در مقابل بسياري از مفاسد و آسيب‌هاي اجتماعي از قبيل اعتياد، منكرات اخلاقي و... نيز در همين ايام شكل مي‌گيرد .   
    پس پر بار بودن اوقات فراغت تاثير مستقيمي در وضعيت و پيشرفت جامعه دارد. واين ميسر نمي گردد مگراين كه,  از همان دوران كودكي و نوجواني در برنامه اي منظم به دانش پژوهان و حتي كل جامعه, توسط رسانه هاي گروهي مانند راديو و تلويزيون, چگونگي استفاده ي بهينه از اوقات فراغت آموخته و ترويج  گردد .

 

   2-1-بيان مسئله
   اوقات فراغت به عنوان يك پديده ي فرهنگي, اجتماعي در ابعاد اقتصادي, سياسي و ... نيز موثر است. بهنحوي كه در تبصره ي 60 برنامه ي دوم توسعه آمده است :   
   تبصره 60 - به منظور پربار ;ردن اوقات فراغت دانش آموزان و بالندگي نسل جوان كشور، دولت موظف است امكانات ذيل را فراهم نمايد:

   الف - ايجاد تسهيلات لازم از قبيل بخشودگي مالياتي به مدت 5 سال ( براي نقاط محروم 8 سال)، پرداخت بخشي از سود تسهيلات بانكي و نظاير آن براي بخشهاي خصوصي و تعاوني در زمينه تامين و توسعه انجمنها، كانونها و مراكز علمي، آموزشي، ديني، فرهنگي، هنري، تلويزيوني، سينمائي و تجربي (كارگاهي) و ورزشي براي جوانان و دانش آموزان.

   ب - گسترش و بهبود پوشش شبكه هاي صدا و سيما، توسعه وسايل ارتباط جمعي اعم از مكتوب و سمعي و بصري، خريد حق امتياز پخش برنامه هاي مناسب خارجي و افزايش كمي و بهبود كيفي برنامه هاي راديو تلويزيوني به گونه اي كه جذب جوانان به فرهنگ  بيگانه را به حداقل برساند.

   ج - ايجاد تسهيلات لازم براي گشتهاي علمي، ديني، فرهنگي، ورزشي و تفريحي براي جوانان و دانش آموزان و توسعه فضاهاي اردوئي مناسب و كانونهاي فرهنگي و تربيتي
   د - ارائه الگوهاي مناسب و الگوسازي در زمينه هاي مختلف علمي، ديني، فرهنگي و ورزشي براي نوجوانان و جوانان در جهت جذب آنان به فرهنگ خودي.
   ه - ايجاد تسهيلات لازم براي اشتغال جوانان.
   و - ارائه تسهيلات بانكي و وام مناسب و قرض الحسنه جهت فراهم نمودن زمينه ازدواج جوانان.
   ز - ارائه تسهيلات لازم براي دوره سربازي جوانان متاهل و پرباركردن دوره سربازي.
   ح - اولويت دادن به جوانان متاهل در امر استخدام و كاريابي.
   ط - ارائه خدمات مشاوره در زمينه هاي گونانون فردي و اجتماعي جوانان و دانش آموزان.
  ك - تمركز و سازماندهي به نظام اطلاعات و آمار و تحقيقات مربوط به جوانان.
  ل - توسعه و تجهيز كانونهاي فرهنگي، هنري مساجد

.
    اوقات فراغت به جهت داشتن ويژگي هاي خاص, از يك سو مورد توجه و عنايت دست اندر كاران تعليم و تربيت و مسئولان امور فرهنگي و ... و از طرف ديگر روانشناسان و جامعه شناسان قرار گرفته است, كه بيشتر از ساير اقشار جامعه جوانان و نو جوانان مورد توجه خاص قرار گرفته اند
       بابد به اين نكته توجه داشت كه دانش آموزان سه ماهه ي تابستان به دليل تعطيلي مدارس از اوقات فراغت بيشتري برخوردار هستند

آمار وارقام حکايت از اين موضوع دارد که همزمان با آغاز فصل تابستان تعداد نهادها و سازمانهايی که خود را متولی گذران اوقات فراغت بچه ها می دانند ، بسيار زياد است . سازمان ملی جوانان ، سازمان دانش آموزی ، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری ، کميته امداد، نيروی مقاومت بسيج، جمعيت هلال احمر، اتحاديه انجمن های اسلامی دانش آموزان  و .... از جمله سازمانها و نهادهايی به شمار می روند که در اين امر پيشقدم شده  و بخشی از جمعيت چند ميليونی دانش آموزان را جذب برنامه ها و فعالیتهای تابستانی خود می کنند.
     اما سازمانهايی که در آغاز فصل تابستان به ارايه آمار و ارقام می پرداختند می روی ، هيچ يک حاضر نمی شود خود را پاسخگوی ارايه عملکرد شان بدانند و همواره سعی دارند به نوعی شانه از زير بار مسووليت خالی کنند. برای همين منظور به ضعف های ساير دستگاهها می پردازد تا بتواند خود را توجيه کنند. به قول معروف برای کار خود از ديگران مايه می گذارند !
     حتي با وجود اين طبق آمار سازمان ملي جوانان:
     -علي‌رغم گستردگي جمعيت جوان كشور و تنوع تقاضاها، امكانات اوقات فراغت، تنها پاسخگوي 20 درصد تقاضاي جوانان است.       
     -     63 درصد جوانان از برنامه هاى اوقات فراغت دستگاهها هيچ اطلاعى ندارند      
      -       71 درصد جوانان معتقدند كه اوقات فراغت آنها به بطالت مي‌گذرد،
-    80 درصد برنامه‌هاي دولت در امر اوقات فراغت جوانان را مطلوب نمي‌دانند
-    89 درصد از بي‌عدالتي در توزيع عادلانه امكانات عمومي براي گذران اوقات فراغت شكوه مي‌كنند.

-    20 درصد جوانان اوقات فراغت خود را به تنهايي ، 30 درصد با دوستان و 50 درصد با خانواده سپري مي‌كنند
     -    بيش از 75% جوانان فيلم سينمايي و موسيقي پاپ را به ساير برنامه هاي اوقات فراغت ترجيح مي دهند.
    و در نهايت, يكي از نيازهاي نوجوانان استفاده كردن صحيح از اوقات فراغت است بنابر اين بايد اوقات فراغت نوجوانان را مد نظر قرار داده و به گونه اي كه جوابگوي نيازهاي آنان باشد با توجه به موضوع تحقيق در مورد گذراندن اوقات فراغت توسط دانش آموزان مسئله مورد تحقيق را مي توان اينچنين بيان كرد آيا گذراندن اوقات فراغت توسط دختران و پسران  نوجوان كه محصل نيز مي باشد با نيازها و خواسته هاي آنان مطابقت دارد و اين دانش آموزان اوقات فراغت خود را چگونه سپري ميكنند.
 

3-1-اهميت و ضرورت تحقيق:

    روانشناسان ، اوقات فراغت را به عنوان يك تربيت غير رسمي مي دانند . بر اساس مطالعات و تحقيقات انجام شده گاهي تربيت غير رسمي تأثير بيشتري از آموزش و تربيت رسمي به جاي مي گذارد . زيرا در مواقعي كه افراد وقت آزاد دارند ، مي توانند با تفريح مطالبي را ياد بگيرند و در نتيجه از نظر آموزشي و تربيتي اثرات بيشتري دارد .  
   از طرف ديگر تحقيقات نشان داده اند كه افراد اوقات فراغت به زمينه هاي آموزشي برنامه هاي اوقات فراغت توجه بيشتري دارند و اين امر موجب افزايش خود شكوفايي در آنها مي شود .

    بنابراين در چارچوب تربيت غير رسمي ، مي توان مسائل عديده آموزشي و تربيتي را به طور غير مستقيم آموزش داد و موارد بسياري را به نوجوانان و جوانان ياد داد .
    در اوقات فراغت مي توان با كشف استعدادهاي افراد ، آموزشهاي لازم را به افراد ارائه داد و به طور غير مستقيم در آنها ، مهارتهاي زندگي را ايجاد نمود.
    بنابراين برنامه ريزي براي اوقات فراغت و استفاده صحيح از آن در افراد اهميت بسزايي دارد. شرط صحيح استفاده از اوقات فراغت ، آموزش مي باشد . با برنامه ريزي صحصح و مناسب مي توان نوجوانان را از بسياري از انحرافات بر حذر داشت

.
    به طور مثال يكي از عوامل اساسي اعتياد نوجوانان ، عدم برنام ريزي صحيح براي اوقات فراغت آنان مي باشد .
     برنامه ريزي براي اوقات فراغت نشانه توجه جامعه به نوجوانان مي باشد .
    جامعه بايد با برقراري تعامل با نوجوانان و ايجاد انگيزه در آنها بتواند نوجوانان را به طور سالم تربيت كند .
     برنامه ريزي در زمينه هاي فرهنگي ، اجتماعي ، اخلاقي و ديني در اوقات فراغت جوانان نقش مهمي در تربيت سالم افراد ايفا مي كند .
 
   آثار بي‌توجهي‌ به‌ فرصتهاي فراغتي  
 
بي‌توجهي‌ به‌ نيازهاي‌ اوقات‌ فراغت‌ جوانان‌ آثار سوء و زيانباري‌بر پيكره‌ جامعه‌ بر جاي‌ مي‌گذارد كه‌ مهمترين‌ آنها عبارت‌اند از:
     + رشد انحرافات‌ و بزهكاري‌ در بين‌ جوانان‌
   پژوهشهاي‌ انجام‌ شده‌ در ايران‌ حاكي‌ از آن‌ است‌ كه‌ بيشترانحرافات‌ و بزهكاري‌هاي‌ جوانان‌، نتيجه‌ فقدان‌

 
برنامه‌ريزي‌ صحيح‌در گذران‌ اوقات‌ فراغت‌ آنان‌ مي‌باشد; چنان‌ كه‌ در تابستان‌ به‌ دليل‌افزايش‌ وقت‌ آزاد و فرصتهاي‌ فراغتي‌ جوانان‌، بيشترين‌ بزهكاري‌ها واختلالات‌ رفتاري‌ به‌ وقوع‌ مي‌پيوندد. در حقيقت‌، فقدان‌ آگاهي‌ والدين‌، و نبود امكانات‌ تفريحي‌ وفراغتي‌ مناسب‌ باعث‌ مي‌شود كه‌ بسياري‌ از جوانان‌ نيازهاي‌ خود را ازطريق‌ مجاري‌ خلاف‌ و غير مجاز تأمين‌ و برآورده‌ نمايند كه‌ رواج‌تفريحات‌ ناسالم‌ و انحرافي‌، خود مدخل‌ جوانان‌ براي‌ ورود به‌ عرصه‌بزهكاري‌ها و انحرافات‌ اجتماعي‌ است‌.
 
    + توقف‌ رشد و بالندگي‌ در جوانان‌
    حركت‌، جنبش‌، تفريح‌ و در يك‌ جمله‌ گذران‌ صحيح‌ اوقات‌فراغت‌ از ويژگيهاي‌ حيات‌ سالم‌ يك‌ جوان‌ است‌ كه‌ به‌ صورت‌ غريزي‌در سرشت‌ او نهاده‌ شده‌ است‌ و خود عامل‌ و انگيزه‌اي‌ براي‌ رشد وتعالي‌ و سلامت‌ و نشاط در وي‌ مي‌باشد. از اين‌ رو، منع‌ جوانان‌ ازفعاليتهاي‌ با نشاط، تحرك‌ و تفريح‌، نه‌ تنها موجب‌ توقف‌ رشد بلكه‌سبب‌ افسردگي‌ و بروز رفتارهاي‌ ناهنجار و نيز از دست‌ رفتن‌ شور ونشاط و بالندگي‌ در زندگي‌ آنان‌ مي‌گردد

.
 در قرن‌ حاضر، جوانان‌ بيش‌ از هميشه‌ به‌ خوب‌ زيستن‌ و داشتن‌سلامت‌ جسمي‌ و روحي‌ نيازمندند. بديهي‌ است‌ كه‌ بي‌توجهي‌ به‌دلپذيرترين‌ فرصتهاي‌ زندگي‌ جوانان‌، دور كردن‌ آنان‌ از دوره‌ جواني‌خود و محروم‌ ساختن‌شان‌ از بديهي‌ترين‌ حقوق‌ اوليه‌شان‌ جزسرخوردگي‌ و نااميدي‌ براي‌ آنان‌ در پي‌ نخواهد داشت‌.

    + عدم‌ احساس‌ تعلق‌ به‌ نظام‌ و از دست‌ دادن‌ هويت‌ اجتماعي‌
    بديهي‌ است‌ كه‌ تقويت‌ هويت‌ اجتماعي‌ جوانان‌ موجب‌ تضعيف‌رفتارهاي‌ ضد اجتماعي‌ مي‌شود ـ زيرا جوانان‌ برخوردار از هويت‌اجتماعي‌، بيشتر خود را ملزم‌ به‌ رعايت‌ مقررات‌ اجتماعي‌ مي‌دانند ـ ومهمترين‌ عامل‌ جهت‌ تقويت‌ هويت‌ اجتماعي‌ ايجاد رابطه‌ معقول‌، پيداكردن‌ ارزشهاي‌ ملي‌ و اجتماعي‌ مشترك‌ و در نهايت‌ ايجاد احساس‌تعلق‌ خاطر به‌ جامعه‌ و خانواده‌ مي‌باشد كه‌ البته‌ اين‌ احساس‌ جز باوجود خانواده‌ سالم‌، مذهب‌ جامع‌نگر و نظام‌ دلسوز براي‌ جوانان‌فراهم‌ نخواهد شد. در واقع‌، جوانان‌ در پرتو توجه‌ به‌ نيازهاي‌اجتماعي‌شان‌ و برقراري‌ ارتباط تنگاتنگ‌ با حاكميت‌ جامعه‌ و حضورفعال‌ در عرصه‌ها و صحنه‌هاي‌ سازنده‌ اجتماع‌ و در يك‌ جمله‌ درك‌متقابل‌، رضايت‌ و تعلق‌ خاطر به‌ جامعه‌ پيدا مي‌كنند، واجد هويت‌ اجتماعي‌ و شخصيت‌ حقوقي‌ مي‌شوند و خود را در خدمت‌ نظام‌ ومتعلق به‌ آن‌ مي‌دانند. اما بي‌توجهي‌ و ناديده‌ انگاشتن‌ حقوق‌ جوانان‌ سبب‌ مي‌شود كه‌ آنان‌ حق‌ و حقوق‌ خود را از راههاي‌ غيرمجاز وغيرقانوني‌ به‌ دست‌ آورند; به‌ گونه‌اي‌ كه‌ گرايش‌ به‌ رفتارهاي‌ ضداجتماعي‌، عدم‌ جامعه‌پذيري‌ و بروز رفتارهاي‌ خلاف‌ اخلاق‌ و شؤون‌اجتماعي‌ و در يك‌ جمله‌ تهي‌ شدن‌ از هويت‌ اجتماعي‌ از مصاديق‌ بارزآن‌ به‌ شمار مي‌آيد

    همچنين‌ نبايد از نظر دورداشت‌ كه‌ تمايل‌ به‌ رفتارهاي‌ضداجتماعي‌ به‌ نوبه‌ خود، نوعي‌ آمادگي‌ ذهني‌ و رواني‌ در عدم‌ پيروي‌از قواعد و مقررات‌ اجتماعي‌ و ابراز احساس‌ دشمني‌ نسبت‌ به‌ محيط پيرامون‌ ايجاد خواهد كرد كه‌ تا حد زيادي‌ به‌ وضعيت‌ فرهنگي‌، بافت‌خانواده‌ جوانان‌، القائات‌ گروه‌ دوستان‌ و عملكرد مسؤولين‌ نظام‌وابسته‌ است‌; چنان‌ كه‌ چنين‌ وضعيتي‌ در سطح‌ جامعه‌ شيوع‌ پيدا كند، چه‌ بساجوانان‌ زيادي‌ كه‌ با وجود عدم‌ شناخت‌ يكديگر، متفقاً اهرمهاي‌قدرت‌ اجتماعي‌ را مقصر مي‌دانند و در صدد درگيري‌ با آنان‌ هستند، به‌محض‌ بروز تغييراتي‌ در شرايط جامعه‌ و ايجاد زمينه‌ برهم‌ زدن‌ نظم‌اجتماعي‌، در پي‌ سوءاستفاده‌ از اوضاع‌ موجود برآيند.

    اوقات فراغت، مكمل نظام تعليم و تربيت  

   گذري اجمالي به كاركردها و ويژگيهاي اوقات فراغت به وضوح نشان مي‌دهد كه موضوع ياد شده، مناسب‌ترين مكمل براي نظام تعليم و تربيت است؛ زيرا غيرموظف و آزاد بودن انتخاب در زمان پرداختن به فعاليتها موجب ايجاد شوق و رغبت مي‌شود، تنوع برنامه‌ها سبب سهولت انتخاب متناسب باعلايق و استعدادهاي شخص مي‌گردد وعلاقمندي جوانان به اين عرصه، پويايي آنها را بدنبال دارد - چنانچه براساس نتايج تحقيقات انجام شده از سوي سازمان ملي جوانان، اغلب الگوهاي رفتاري جوانان را  چهره‌هاي مورد علاقة آنان  در ميان موضوعات فراغتي تشكيل مي‌دهند. از اينرو، مي‌توان گفت كه اوقات فراغت، زمينه‌ساز رشد شخصيت و شكل‌گيري هويت جوان است و او را قادر خواهد ساخت كه به عنوان عنصري فعال، خلاق و پويا در جريان هويت‌يابي خويش به ايفاي نقش بپردازد. پس، بهره‌برداري صحيح و سازماندهي شده از اين زمان مي‌تواند در نقش عنصري مكمل، خلأ نظام تعليم و تربيت رسمي كشور در شكل‌دهي به هويت جوانان را برطرف نمايد.

   كاركرد مثبت اوقات فراغت در يك فرض كلي، آماده‌سازي نيروي افراد براي باز‌آفريني و فعاليت بهتر است. محققان در زمينه چگونگي گذراندن اوقات فراغت گفته‌اند تماشاي تلويزيون براي كشتن ثانيه‌ها و يا مشغول شدن با اتومبيل شخصي چاره‌كار نيست. واقعيت اين است كه انسان موجودي نيست كه بتواند در هر ساعت از شبانه‌روز و در هر موقعيت مكاني و زماني به فعاليت بپردازد. با توجه به مراتب فوق  جامعه شناسان، روانشناسان و انديشمندان تعليم و تربيت توجه خاصي به كيفيت گذراندن فراغت داشته و برنامه‌ريزي فراغتي ايده‌آل را مانعي در برابر انحرافات و آسيب‌هاي اجتماعي جوانان و نوجوانان مي‌دانند و معتقدند كه افزايش سرمايه‌گذاري براي گذراندن صحيح اوقات فراغت، سبب مي‌شود تا هزينه‌هاي مادي و معنوي مقابله با آسيب‌ها و مفاسد اجتماعي، به شدت كاهش يابد و در رفع نگراني خانواده‌ها و آرامش خانواده‌ وجامعه، تاثير بسزايي خواهد گذاشت. لذا مشخص نبودن نيازمندي‌هاي جوانان و عدم شناخت علائق و تمايلات آنان، برنامه‌ريزي صحيح را دشوار مي‌نمايد.

پس با توجه به تاثير اوقات فراغت در رشد شخصيت و شكل‌گيري هويت جوان بايد در تحقيق هايي چون اين اطلاعات لازم براي بهره وري هر چه بيشتر از اوقات فراغت و پيشگيري از بروز  آسيب هاي حاصل از بي توجهي به فرصت هاي فراغتي به دست آيد.
    

4-1-اهداف تحقيق
بارز ترين ويژگي اوقات فراغت وجود نيروي انگيزه و داشتن حق انتخاب آزاد است, به لحاظ وجود همين ميل و انگيزه شخصي و انتخاب آزادانه, بهره وري از اوقات فراغت, هر هدفي را كه در بر داشته باشد, قطعا خوشاين و مطلوب است, اعم از اينكه گذرهن اوقات فراغت براي استراحت رفع خستگي, تفريح و سرگرمي بوده يا به منظور توسعه رشد . تحول فرآيندهاي رواني و شكوفايي خلاقيت هاي ذهني باشد.
-    از آنجا كه در فرآيند بر نامه ريزي براي هر فعاليت, داشتن آگاهي لازم و كافي( كمي و كيفي) از عناصر تشكيل دهنده ي آن, در راه حل ها و پيشنهادات و ميزان موفقيت برنامه هاي تنظيم شده ي نقش مهم و موثري را ايفا مي نمايد, و با توجه به نكات مهمي كه در اهميت و ضرورت تحقيق بيان شده محقق در اين پژوهش اهداف زير را دنبال مي نمايد:

1-    تعيين ميزان اوقات فراغت دانش آموزان
     2-تعيين ميزان استفاده دانش آموزان از اوقا فراغت براي افزايش دانش و مهارت تحصيلي خود
    3-تعيين ميزان استفاده ي دانش آموزان از اوقات فراغت براي انجام فعاليت هاي تفريح و تامين سلامت جسمي_رواني خود
    4-تعيين ميزان استفاده ي دانش آموزان از اوقات فراغت براي انجام   فعاليت هاي اقتصادي
    5-تعيين ميزان ونحوه ي گذران اوقات فراغت دانش آموزان به تفكيك جنسيت
    6-تعيين ميزان و نحوه ي گذران اوقات فراغت دانش آموزان به تفكيك مقطع تحصيلي
    7-تعيين عوامل موثر در ميزان و نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان

 

     5-1-سوالات تحقيق
-    اكنون با توجه به مشكلات بيان شده و نتايج حاصل از تحيقات پيشين و با عنايت به نقش مهم و اساسي جوانان به ويژه دانش آموزان در توسعه و استقلال اقتصادي, سياسي, فرهنگي و اجتماعي و ... جامعه و به منظور آگاهي از ميزان و چگونگي گذران اوقات فراغت دانش آموزان مي خواهيم بدانيم :

1-    ميزان اوقات فراغت دانش آموزان چقدر است؟
    2-چه مقدار از اوقات فراغت معلمين صرف افزايش مهارت هاي تحصيلي مي شود؟
    3-چه مقدار از اوقات فراغت دانش آموزان صرف فعاليت هاي تفريحي و سلامت جسماني مي شود؟
    4- چه مقدار از اوقات فراغت دانش آموزان صرف فعاليت اقتصادي مي شود؟
    5-آياميزان و نحوه ي استفاده ي دانش آموزان مرد وزن يكسان است؟
   6-آيا ميزان و نحوه ي گذران اوقات فراغت در مقاطع تحصيلي متفاوت يكسان است؟
  7-عوامل موثر در ميزان و چگونگي گذران اوقات فراغت دانش آموزان چيست؟( از ديدگاه آزمودني ها(

6-1-تعاريف عملياتي

     الف) اوقات فراغت
    كلمه‌ «فراغ» يا فراغت» در زبان‌ محاوره‌ و ادبيات‌ عامه‌، داراي‌ چندمعني‌ متفاوت‌ است‌; يك‌ معني‌ آن‌، فارغ‌ بودن‌، فراغت‌ داشتن‌ و بيكاري‌است‌. معني‌ ديگر آن‌ خلاف‌ شغل» است‌; يعني‌ دست‌ كشيدن‌ از كار، به‌پايان‌ رساندن‌ امري‌، رها شدن‌ و رهيدن‌ از كاري‌ و خالي‌ شدن‌ ازكوششي‌ و معني‌ آخر آن‌ در تركيب‌ «فراغ‌ بال‌»، آسودگي‌ خاطر و آسايش‌است‌ كه‌ در برابر رنج‌ و سختي‌ به‌ كار برده‌ مي‌شود.

     از لحاظ لغوي‌، فراغت‌ و فراغ‌ (هر دو به‌ فتح‌ اول‌) دو مصدر عربي‌هستند كه‌ در معني‌ آسايش‌، آسودگي‌، آرامش‌، ضد گرفتاري‌، خالي‌شدن‌، تهي‌ شدن‌، فارغ‌ شدن‌ و راحت‌ شدن‌ بكار مي‌روند. اما در فرهنگ‌عربي‌ از آنها علاوه‌ بر معاني‌ فوق‌، مفهوم‌ اضطراب‌ و خلأ و جاي‌ خالي‌نيز برداشت‌ مي‌گردد.
     در لغت‌نامه‌ «عميد»، فراغت‌ به‌ آسودگي‌، آسايش‌ و آسودگي‌ از كار وشغل‌ معني‌ شده‌ است‌. در فرهنگ‌ فارسي‌ معين نيز در تعريف‌ لغوي‌اوقات‌ فراغت‌ آمده‌ است‌: «اگر چه‌ در لغت‌ عربي‌ فراغت‌ به‌ معني‌اضطراب‌ است‌ و فراغ‌ به‌ معناي‌ آسايش‌، اما فصحاي‌ فارسي‌ زبان‌فراغت‌ را به‌ معني‌ آسودگي‌، استراحت‌، آرامش‌ و نيز مجال‌ و فرصت‌بكار مي‌برند.»
     معادل‌ لاتين‌ اوقات‌ فراغت‌ هم‌ "Leisure" به‌ معناي‌رخصت‌آمده‌ودر ساير لغت‌ نامه‌ها نيز از مفهوم‌ آزادي‌ و رهايي‌ از اشتغالات‌ روزانه‌يادشده‌ است‌ ـ در لغت‌ نامه ‌ isttre  اوقات‌ فراغت‌ چنين‌معني‌شده‌است‌:  فرصت‌و زماني‌ كه‌ پس‌ از انجام‌ رساندن‌ كاروشغل‌ روزانه‌باقي‌مي‌ماند.

 مفهوم‌ اوقات‌ فراغت‌ در فرهنگ‌ ” لاروس“ نيز چنين‌ آمده‌ است‌: ” سرگرميها، تفريحات‌ و فعاليتهايي‌ كه‌ به‌ هنگام‌ آسودگي‌ از كار عادي‌ باشوق‌ و رغبت‌ به‌ آن‌ مي‌پردازند.“  
اگر لغت اوقات فراغت را ريشه شناسي كنيم از ريشه لاتين licere به معني "اجازه دادن" مي آيد لذا فراغت به معني رخصت دادن معني مي دهد.  حتي در انديشه يوناني نيز لغت leisure هم ذوج كار و يا نيروي كارگر  بوده است. ارسطو فراغت را پيشه اي جدي مي دانسته است:  " ما حرفه و كار و شغلي را در پيش مي گيريم تا فراغتي داشته باشيم". پس به نظر ارسطو فراغت وضع ايده الي است كه هر شهروند به دنبال و در آرزويش است. لذا زندگي فراغتي لازمه زندگي است .
از زمان شروع زندگي انگلستان مدرن يعني قرن 14 قراغت به معني " فرصتي براي وقت آزاد  محسوب مي شده است (Williams, 1976) .
    به واقع مي توان گفت كه فراغت واقعي يعني زماني كه شما در آن زمان كار ( كه در قبالش پول دريافت مي كنيد ) انجام نمي دهيد. اما صرف اوقات فراغتـات فراغت از آن جهت مهم است كه بر اساس آن مي توان
موقعيت status اجتماعي هر كس را مشخص كرد به اين ترتيب كه توانايي درگير شدن در فعاليتي كه وقت آزاد شما
بحساب مي آيد موقعيت شما را در اجتماع نشان مي دهد : براي افراد طبقه متوسط بالا اوقات فراغت زمان جدي
است.  اين معني  و مفهوم فراغت است كه وبلن در كتاب  the theory of leisure class    در سال 1899 در پي تحليل آن بود.  .
    ب) بهره وري
    استفاده ي صحيح از عمر, از طريق بهره برداري از  ( منابع انساني, مادي, مالي ) و بكارگيري توانايي ها و استعداد ها, خلاقيت ها و رغبت هاي فرد, براي رسيدن به كميت و كيفيت مطلوب ( مناسب ) در فعاليت ها و دست يابي به زندگي بهتر و متعالي تر است .
 

پيشينه نظري و تجربي

عقايد و نظرات مربوط به موضوع تحقيق
مروري بر تحقيقات مشابه
 

عقايد و نظرات مربوط به موضوع تحقيق (پيشينه نظري)
1-    تعاريف ارائه شده از (اوقات فراغت)

در تعريف اوقات فراغت صاحبنظران علوم مختلف، نظرات مختلفي ارائه نموده اند و هر كدام از آنها بر اساس عواملي مانند :
•نوع فرهنگ و مباني ارزشي ،اعتقادي
•مباني و ديدگاههاي خاص علوم مورد نظر
•گروه و جامعه يا قشر مورد توجه
به ارائه تعريف (اوقات فراغت) پرداخته و موارد خاصي را مورد توجه و تأكيد قرار داده اند كه پاره اي از آنها عبارتند از :
•ضرورت و اهميت اوقات فراغت
•اهداف اوقات فراغت
•مقدار اوقات فراغت (كميت)
•چگونگي گذران اوقات فراغت (كيفيت)
•آثار و نتايج (ويژگي هاي) اوقات فراغت
•مشكلات اوقات فراغت
 نمونه اي از تعاريف ارائه شده:
•واژه: منظور از فراغت، سرگرمي ها، تفريحات و فعاليت هايي است كه به هنگام آسودگي از كار عادي با شوغ و رغبت، افراد به سوي آن رو مي آورند

2- مقايسه مفهوم اوقات فراغت با چند واژه ديگر
برداشتي كه افراد جامعه از مفهوم يك واژه دارند نقش مهمي در چگونگي كاربرد و استفاده از آن در زندگي روزمره آنها خواهد داشت.از اين رو ضروريست كه مقايسه اي بين اوقات فراغت وچند واژه ديگر انجام دهيم.
فراغت و بي كاري:
•بيكاري: ايامي است كه فرد شغل خود را به طور موقت يا دائم از دست مي دهد.
•فراغت: هنگامي است كه فرد شاغل زماني از وقت خود را فارغ از كار بطور دلخواه مي گذراند
فراغت و كار:
•كار: گذران وقت براي فعاليت خاص و با هدف خاص است.
•فراغت: وقت آزادي است كه فرد (مجبور به انجام) فعاليت خاصي نيست.
فراغت و تفريح سالم:
•فراغت: مربوط به اوقاتي از زندگي انسان است كه از كار كردن آزاد است يا در خواب نيست.
تفريحات سالم: مربوط به نحوه استفاده و برداشت از اين فراغت است.
3- نگاهي كوتاه به سير تحول چگونگي گذران اوقات فراغت

درباره اينكه اصولا زمان فرات پديده خاص جامعه صنعتي است يا آغاز آن را مي توان با خلقت بشر وشروع زندگي اوليه انسان دانست همه صاحبنظران هم عقيده نيستند اما آنچه مسلم است مفهوم اوقات فراغت و چگونگي گذران آن در دوره هاي مختلف زندگي بشر متفاوت بوده و با تحولات اجتماعي ، بر كميت وكيفيت واهميت آن افزوده شده است. اكنون بصورت كوتاه به بررسي سير تحول چگونگي گذران اوقات فراغت مي پردازيم.
الف: انسانهاي اوليه و زندگي قبيله اي:انساناز همان دوران اوليه حضورش در كره زمين،براي تأمين حيات خود به ستيز با طبيعت برخاست و نوعي اشتغال در زندگي روزمره اش ظاهر شد.
اما طبيعت اين اشتغال و ميزان پرداختن به آن به گونه اي بوده است كه مي توان گفت نه تنها موجب خستگي نميشده كه بعضاً خود نوعي تفريح نيز بوده است، به عبارت ديگر عملا مفهوم كار و اشتغال وبازي و تفريح براي او يكي بوده است.
ب: عصر كشاورزي:
كار و اشتغال در زندگي اجتماعي ،حتي در اصل كشاورزي هم از نوع آنچه در عصر صنعت ظاهر شد ، نبوده است.
در اين دوران نيز به لحاظ ويژگي هاي كار و اشتغال هنوز نمي تان از فراغت به مفهومي كه امروزه از آن مقصود است سخن گفت در واقع در عصر كشاورزي فراغت معنا ومفهوم تازه اي يافت به اينگونه اي كه نه مانند زندگي قبيله اي محدود به ستيز با طبيعت بود و نه مانند جامعه صنعتي در اسارت ماشين ، بلكه ميل و رغبت و اختيار و همراهي با طبيعت را مي توان از شاخصه هاي آن به شمار آورد.
ج: دوره قبل از انقلاب صنعتي (نيمه اول قرن 19):
بررسي چگونگي زندگي،كار وفراغت در قرن هيجدهم و اوايل قرن نوزدهم نشانگر آن است كه:
•طبقات ممتاز جامعه بيشتر از مزاياي فراغت بهره مند بوده اند.
•مردم عادي جامعه به علت انجام كارهاي سنگين و ممتد عملاً فرصت كوتاهي براي استراحت و بازديد از يكديگر و شركت در مراسم ملّي ومذهبي داشته اند.
د: دوران صنعتي:
با ورود به دوران صنعت و دگرگوني نظام اجتماعي ، كار و اشتغالات روزمره انسان صورت سازمان يافته اي به خود گرفت و هويتي تازه يافت كه مهم ترين آنها عبارتند از :
•كارگر خود كارفرما و صاحب كار نبود
•در ازاي انجام كار دستمزد پرداخت شده و كاركن از محصول كار جدا افتاد
•در تمام طول سال كار ادامه و جريان داشت
•كار روزانه به ساعات معيّني از شبانه روز محدود شد(در شروع و ختم كار اختياري نداشت )
 

4-    بررسي آراء و انديشه هاي صاحبنظران:

در عصر ما انديشه درباره  فراغت كم و بيش با پيدايش جامعه شناسي فراغت ، يعني دانشي كه در نظر دارد اين مسائل را به وسيله روش هاي علمي مورد بررسي قرار دهد و تفكّري سازمان يافته ايجاد كند مرتبط است.
به طور كلي در باره پيدايش فراغت و همچنين گرايش انسان به آن سه نظريه عنوان شده است  :
•اولين نظريه حاكي از اين است كه مبناي تفريح (مذهب) است. چنانچه در جامعه اوليه عملاً رسوم مذهبي از بازي و تفريح جدا نبوده است و رقص وآواز و نمايش رابطه تنگاتنگ با سنن مذهبي داشته است .
(فلوئيد هاوس) در كتاب (سلسله نظريه هاي اجتماعي) ريشه تفريح در زمان قديم را مذهب بيان مي كند و اضافه مي كند كه با استيلاي مسيحيت بر جهان ، پرداختن به تفريح نوعي
معصيت تلقي مي شده است .
•دومين نظريه راخع به فراغت ، فرضيه غريزي (بازي و تفريح) است.از طرفداران اين نظريه مي توان (جيمز بالدوين)(ويليام مك دوگال) و(كارل گروس)را نام برد.كارل گروس در كتاب (بازي و مرد)معتقد است كه بازي انسان مانند بازي حيوانات از يك نياز فطري سرچشمه مي گيرد و وظيفه اصلي بازي در سنين كودكي آماده سازي طفل براي بزرگ سالي است  .
•سومين نظريه ،فرضيه مبني بر (استراحت كسب لذت) است. (اسپنسر) در اين خصوص علت گرايش انسان به تفريح را رها شدن وي از نيرو هاي اضافي مي داند و (مورتين لاراوس) روانشناس آلماني ،عامل تفريح را نياز بشر به استراحت و جبران خستگي بيان مي كند .

5-    مشخصات فراغت در دوران جديد

مشخصات اصلي فراغت در جهان كنوني :
شاخص اول:
در جوامع رشد يافته ديگر فراغت به طبقات ممتاز و متنعم اختصاص ندارد بلكه به طبقات ديگر تعميم يافته است و با توصعه صنعت و تكامل فنّي نه فقط گسترش مي يابد بلكه افزايش پيدا مي كند .
شاخص دوم :
اين است كه در سابق طبقات كوچكتر جامعه اي از لحاظ محدود آزادي و آسودگي برخوردار بودند.اين اوقات درون خانه و خانواده صرف مي شد و صورت غير رسمي و خودماني داشت وبه همنشيني و محاوره با خويش و پيوند دوست و همسايه مي گذشت .با پيشرفت جوامع و پراكندگي وظايف خانواده ممتدرّجاً جنبه رسمي و در مواردي تجارتي پيدا كرد و جزو وظايف موسسات خاصي درآمد.
شاخص سوم:
عبارت است از به كار بردن روز افزون وسايل و اسباب ماشيني چون اتومبيل ،راديو وتلويزيون و مانند آنكه هريك در گذران اوقات فراغت آسايش سهمي بزرگ و نقشي نمايان دارد

شاخص چهارم:
اهميت خاصي است كه در حياتفردي و اجتماعي احراز كرده است،چنانكه زمان كار از زمان فراغت به كلي جدا شده اوقات فراغت ارزشي بذاته پيدا كرده است.

6-    ارزش و اهميت (اوقات فراغت)از ديدگاه اسلام و مكاتب ديگر :

قبل از طرح ديدگاههاي برخي از مكاتب در مورد اوقات فراغت لازم است به دو نكته اساسي اشاره نمائيم.
الف-  اوقات فراغت بخشي از عمر و فرصت حيات بشري است كه ارزش و اهميت آن متأثر از ارزش و اهميتي است كه هر فرد براي (عمر و حيات) خود قائل است.
ب-  اهميت و ارزشي كه هر فرد براي زندگي و حيات خويش قائل است ،خود متأثر از مجموعه شناختهاي كلي و اساسي است .
مكاتب مادي:
در مكاتب مادي كه افق ديد آنها از زندگي بشر و حيات او تا لحظه مرگ است و همه ي مراحل تكامل و پيشرفت بشر را در محدوده اي در جهان مادي و گذران زندگي اين جهان مي بيند.اهميت عمر و زمان بسيار كمتر و محدود تر از ديدگاهي كه يك انسان الهي  نسبت به حيات و زندگي دارد .
مكاتب الهي:
از ديدگاه مكاتب الهي اين دنيا مقدمه ي حيات ابدي است.و زندگي اين جهاني زمينه ي سازندگي سراسر سعادت و يا شقاوت جهان آخرت است.
لذا انسان موحد نه تنها اوقات زندگي خود را تنها براي كسب لذائذ وخواسته هاي نفساني و مادي صرف نمي كند و بلكه چون اين جهان را گذرگاه رسيدن به سعادت ابدي مي داندو در واقع به حيات دنيا به عنوان مقدمه حياط آخرت و زندگي جاودانه مي نگرد لذا از لحظه لحظه عمرش بيشترين استفاده و بهره وري را در جهت رشد و كمال همه جانبه خود مي نمايد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید