بخشی از مقاله

بازاریابی بین المللی

در چارچوب برنامه پنجساله پنجم توسعه (۹۳- ۱۳۸۹) اصول مشخصي در سياست صادراتي نفت و گاز كشور مورد تأكيد قرار گرفته است. از جمله اين اصول، بهبود روش‌هاي بازاريابي نفت‌خام و ارتقاي جايگاه ايران در بازار جهاني نفت است كه در صورت تحقق، به ايجاد تحول عمده در بخش صادرات صنعت نفت كمك خواهد كرد. تلاش براي تحقق اهداف صنعت نفت در چارچوب يك نظام برنامه‏ريزي استراتژيك با در نظرگرفتن عوامل محيطي (قوت،ضعف، فرصت و تهديد) و رعايت پويايي براي پاسخگويي به تغييرات محيطي درجهت نيازهاي صنعت در روند تكاملي فعاليت هاي خود از جمله موارد ديگري است كه در اين رابطه تاثير گذار است.
نفت ، علاوه بر اينكه منبع عمده تأمين انرژي در دنياي امروز است ، به عنوان يك

كالاي سياسي - اقتصادي همواره به‏ عنوان يك موضوع جنجال‏ برانگيز مورد توجه محافل سياسي جهان بوده و هر كس بر اساس توان و منافع خود از زاويه خاصي به آن پرداخت

ه است.
از سوي ديگر نفت‏خام به لحاظ فني و اقتصادي داراي شرايط و ويژگي هايي است كه آن را از ساير كالاها و مواد خام متمايز مي سازد و مستلزم ملاحظات و بررسي خاصي است. از جمله ويژگيهاي ديگر اقتصادي، مسئله سياست‏هاي بازاريابي نفت‏خام و فرآورده كشور است بدين ترتيب كه ايران در مواجهه با تحريم‏هاي نفتي آمريكا و بر حسب محدوديت‏هاي مالي فعلي و سنت‏هاي گذشته ناشي از جنگ، سياست‏هايي را در زمينه بازاريابي نفت‏خام و فرآورده كشور در پیش گرفته كه بيشتر مناسب كشورها و يا شركتهاي كوچك و حاشيه‏اي فعال در بازار بين‏المللي نفت است و برازنده كشوري كه بعد از عربستان و نروژ در رديف سومين صادركننده بزرگ جهان است، نیست .البته بخشي از تمهيدات اختيار شده, اجتناب‏ناپذير بوده و بعضا در حال حاضر نيز در حد محدودتر, توجيه‏پذير است, ولي ادامه سياست‏هاي گذشته با توجه به تغييرات عظيم در صحنه بين‏المللي و شرايط داخلي و خارجي كشور، به صلاح نیست و لازم است در اين ارتباط از سياستها و استراتژي هاي جديدتري بهره‏گيري شود.
ويژگي‏هاي خاص نفت‏خام ، همچون شناخته شده بودن توليدكنندگان و م

صرف كنندگان عمده و بازارهاي مبادله ، محدوديت توليد و عرضه ، پيوند با مسايل سياسي و ... برخي از دست اندركاران تجارت نفت خام ايران را متقاعد كرده كه بازاريابي به مفهوم آنچه در مورد ساير كالاها وجود دارد، در مورد نفت مصداقي ندارد . بنابراين نظام بازاريابي نفت‏خام ايران، بر پايه مذاكره، چانه‏زني و معامله با مشتريان مشخص و شناخته شده و در بسياري از موارد بر اساس مراجعه مشتريان، شكل گرفته است. در اين نظام، قيمت‏گذاري بر اساس قت ايران، به منظور ارتقاء جايگاه ايران در بازار جهاني نفت، حداكثر كردن منافع ملي كشور، استفاده از فرصت‏هاي موجود در بازارهاي جهاني و حداقل كردن ريسك نوسانات بازار، الزاما بايستي بازاريابي نفت‏خام و فرآورده را در تمامي ابعاد آن همچون تحقيقات بازاريابي شامل مطالعه دائمي تحولات بازارها و مشتريان بالقوه و بالفعل، بررسي دائمي عملكرد رقبا و خريداران عمده، بهبود روش‏هاي نوين بازاريابي، يافتن روشهاي بهينه فروش و قيمت‏گذاري و تعريف استراتژي بين المللي بازاريابي نفت‏خام و فرآورده را به‏طور جدي در دستور كار خود قرار دهد.
جايگاه بازاريابي در صنعت نفت
با توجه به ويژگي هاي خاص نفت خام ، همچون پيوند گسترده با مسايل سياسي ، بازاريابي نفت با ساير كالاها متفاوت است . به طور كلي در سيستم كنوني صنعت نفت ايران ، بازاريابي معادل فروش در نظر گرفته شده و واحدهاي مرتبط با بازاريابي بيشتر به انعقاد قرارداد و فروش نفت ( مراحل پس از بازاريابي ) اشتغال دارند .


برخي مديران و دست اندكاران بازاريابي و فروش نفت ايران اعتقاد دارند كه با توجه به ويژگي‏هاي خاص حاكم بر بازار نفت ايران، همچون محدوديت عرضه، شناخته‏شده‏بودن مشتريان و نفت‏خام ايران در بازار و ..., اساسا هيچ ضرورتي براي پرداختن به بازاريابي وجود ندارد. در مقابل گروه ديگري از دست اندركاران و صاحب نظران نفت ايران بر اين عقيده‏اند كه با توجه به نوسانات غيرقابل پيش‏بيني بازار نفت و رقابت روزافزون بين عرضه كنندگان نفت دنيا خصوصا در شرايط ركود، بازاريابي و تلاش به منظور يافتن بازارها و مشتريان جديد، حفظ مشتريان كنون

ي و دست‏يابي به قراردادهاي فروش با شرايط بهتر، ضرورتي دائمي و انكار ناپذير است. اما آنچه عمل مي‏شود ديدگاه نخست است كه ما را از بازاريابي بي نياز مي‏داند .
تحقيقات بازار
بي توجهي به تحقيقات و انجام پيوسته و پيگيري در بازار, يكي از ضعف‏هاي اساسي، سيستم بازاريابي و فروش نفت ايران است. مديران و دست اندركاران بازاريابي نفت ايران ، حجم زياد كارهاي اجرايي و ضعف و كمبود نيروي انساني را از عوامل اساسي اين وضعيت مي دانند و متأسفانه برخي از اين افراد ، صراحتاً اظهار مي دارند كه نيازي به سرمايه‏گذاري در تحقيقات بازار نداريم .
نيروي انساني و آموزش
سيستم بازاريابي و فروش نفت ايران از ضعف شديد در زمينه نيروي انساني رنج مي‏برد. بسياري از همكاران اين بخش، در رشته‏هاي غيرمرتبط تحصيل كرده و ورود آنها به سيستم بازاريابي نيز بر اساس ضوابط مشخص در اين ارتباط نبوده و در طول دوران فعاليت خود نيز هيچگونه دوره آموزشي منسجمي نداشته‏اند. برخي از مديران، خود و كاركنان بخش بازاريابي را بي نياز از آموزش مي‏دانند و معتقدند كه همكاران، به صورت تجربي و با مراوده با كارشناسان خارجي، آموزش‏هاي لازم را فرا مي‏گيرند .
ارتباط بازاريابي با مسائل سياست و امنيت ملي
با توجه به ويژگي‏هاي خاص نفت‏خام و تأثيرپذيري و تأثيرگذاري آن بر مسائل سياسي، در نظر گرفتن جايگاهي ويژه براي بازاريابي نفت، در معادلات سياست و امنيت ملي كشور ضرورت دارد. بر اين اساس، برخي از صاحب‏نظران، اعتقاد دارند كه سياست‏هاي كلي بازاريابي نفت‏خام بايد در نهادي فرابخشي و هماهنگ با سياست‏هاي كلان كشور تعيين شود.
حضور در بازارهاي مصرف
الف . دفاتر فروش: موافقين وجود دفاتر شركت ملي نفت ايران در خارج از كشور ، با اشاره به اثر گفتگوهاي رو در رو، ضرورت دسترسي به اطلاعات غيرمكتوب و منتشر نشده، اختلاف ساعت بين ايران و بازارهاي نفت و ... وجود اين دفاتر را ضروري مي‏دانند

. در مقابل، مخالفين استدلال مي‏كنند كه با توجه به پيشرفت‏هاي قابل‏توجه تكنولوژي اطلاعات و دسترسي به ابزارهاي ارتباطي مدرن و پيشرفته همچون اينترنت، ضرورت حضور فيزيكي در خارج از كشور منتفي شده است. همچنين گروهي معتقدند كه دفاتر، به جاي ايفاي نقش اطلاعاتي و ارتباطي و بازاريابي، وارد حيطه فروش و انعقاد قرارداد نيز شده‏اند.
ب. شركت‏هاي ثبت شده در خارج از كشور: شركت ملي نفت ايران به منظور ايجاد قابليت تحرك و مانور بيشتر در بازار نفت به دور از محدوديت‏هاي شركت‏هي ملي و دولتي، اقدام به ثبت شركت‏هايي همچون نيكو(NICO) و شاخه خدماتي آن (NTS) در خارج از كشور نموده‏است. بيشتر مصاحبه‏شوندگان، وجود اين شركت ها را في نفسه مفيد مي‏دانند اما تقريبا تمامي صاحب نظران و آگاهان خارج از سيستم بازاريابي نفت ايران، بر اين عقيده‏اند كه اين شركت‏ها با استفاده از رانت و ارتباطات ويژه فعاليت مي‏كنند و چنانچه قرار باشد عملكرد آنها با حذف اين رانت‏ها مورد ارزيابي قرار گيرد مي‏توان گفت كه آنها تا كنون موفق نبوده‏اند.
ج. ذخيره سازي نفت در مخازن خارج از كشور : شركت ملي نفت ايران مخازني را در برخي بازارهاي مهم نفت‏خام در اختيار گرفته است. مديران مربوطه معتقدند كه اين مخازن قابليت تحرك و پاسخگويي به مشتريان را فراهم مي‏كند اما گروهي ديگر بر اين عقيده‏اند كه خالي و يا پر ماندن اين مخازن به مفهوم اعلام شرايط شركت ملي نفت ايران به مشتريان و افزودن بر قدرت چانه‏زني آنهاست. ضمن اينكه در مواقع ركود بازار، ذخيره‏سازي نفت در بازارهاي مصرف باعث تضعيف بيشتر بازار مي‏شود. برخي از مطلعين نيز اظهار مي‏دارند كه برخي مواقع ممكن است مخازن تا ماه‏ها پر و يا خالي بماند كه به نوعي تحميل هزينه‏هاي گزاف انبارداري بر كشور به شمار مي‏رود.
سرمايه گذاري در بازارهاي درحال رشد
در سال‏هاي پيش از انقلاب، ايران سرمايه‏گذاري‏هايي را در صنايع پايين‏دستي برخي مناطق عمده مصرف انجام داده‏بود، اما برخي سياست‏هاي غلط و غير اصولي سالهاي بعد، باعث از دست رفتن اين سرمايه‏گذاري‏ها شده‏است. درحال حاضر بيشتر كارشناسان معتقدند كه ايران بايد با شناسايي بازارهايي كه آينده رو به رشدي دارند، در اين مناطق سرمايه‏گذاري كرده و براي خود پايگاه ايجاد نمايد.
مشكلات مالي و اعتباري
برخي از مديران بازاريابي و فروش نفت، ضرورت پيروي از سياست‏هاي در نظر گرفته شده براي شركت‏هاي دولتي را از عوامل اساسي كاهش قدرت مانور و انعطاف‏پذيري شركت ملي نفت ايران مي‏دانند. گروهي از كارشناسان مسائل نفت و انرژي نيز معتقدند كه سياست‏هاي سيستم بانكي و مالي كشور باعث ضربه‏خوردن به بازاريابي و فروش نفت شده است. اين گروه بر اين عقيده‏اند كه شركت ملي نفت ايران بايد بتواند به پشتوانه دارايي‏ها و سرمايه‏هاي خود، به جذب اعتبار و سرمايه از دنيا اقدام كند.
جمع‏بندي و نتيجه‏گيري
در اين مطالعه جهت شناخت و تبيين استراتژي‏هاي مناسب بازاريابي نفت، به واسطه جنبه عملي آن و اتكاي كمتر آن به مباحث نظري، محيط داخلي و

خارجي امور بين‏الملل شركت ملي نفت ايران از طريق پرسشنامه و مصاحبه بررسي ميداني گرديد و تحليل SWOT انجام شده و سعي شد وابستگي بين نقاط ضعف، قوت، تهديدها و فرصت ها در نظر گرفته شود به همين دليل از روش ANP و نرم افزار SUPPER DECISION براي اين امر استفاده شد، با استفاده از اين روش ابتدا نقاط ضعف، قوت، تهديدها و فرصت‏ها شناسايي شد, سپس وزن و اهميت هر كدام مشخص گرديد و در نهايت با كمك آن, استراتژي‏هاي پيش‏رو رتبه بندي شد كه نتايج آن به صورت زير است :
اولويت اول : استراتژي SO با وزن ۵۰۷/.
۱- توسعه بازار محور


۲- توليد فرآورده‏هاي با ارزش افزوده بالاتر
۳ - هدايت صنعت نفت به سوي نظام بنگاه‏داري
اولويت دوم : استراتژي WT با وزن ۱۹/.
۱- روزآمد كردن ساختار سازماني صنعت نفت ايران
۲- ايجاد سازماني جهت بازاريابي، فروش نفت‏خام و فرآورده‏هاي نفتي با استفاده از سيستم جامع مديريت اطلاعات
اولويت سوم : استراتژي ST با وزن ۱۵۹/.
جذب و نگهداري منابع كارآفرين و افزايش انگيزه و وفاداري كاركنان نسبت به شركت و اصلاح ساختار سازماني
اولويت چهارم : استراتژي WO با وزن ۱۴۱/.
بهينه‏سازي سيستم موجود بازاريابي و فروش نفت ايران


ایران در جذب گردشگر چندم است؟
براساس ارزیابی سازمان جهانی گردشگری، ایران در شمار 10 کشور برتر جهان از نظر جذابیت‌های گردشگری قرار دارد.

هفته نامه سیاحت تجارت نوشت: گزارش رقابت‌پذیری سفر و توریسم در سال 2011، که از سوی مجمع جهانی اقتصاد منتشر شده است، نشان می‌دهد که رتبه ایران از نظر شاخص رقابت‌پذیری در میان 139 کشور جهان، رتبه 114 است!

در این گزارش، کشورهای سوئیس، آلمان و فرانسه، به‌عنوان مقصد 3 مقصد پرجاذبه برای گردشگران جهانی، درصدر فهرست رقابت‌پذیری قرار دارند. نام کشورهای هندوراس، اتریش، سوئد، انگلستان، آمریکا، کانادا، اسپانیا و سنگاپور نیز در رده‌های بعدی این فهرست دیده می‌شود که در کنار 3 کشور مذکور، ده نقطه برتر جهان را از نظر جذابیت‌های گردشگری تشکیل می‌دهند.

در این گزارش، 14 شاخص رقابت‌پذیری در زمینه رویه‌ها و مقررات سیاسی، پایداری محیطی، سلامت و امنیت، بهداشت و درمان، خصوص‌سازی صنعت توریسم، مانند هتل و بانکداری، فناوری ارتباطات و اطلاعات، قیمت‌ها، منابع انسانی، وابستگی به توریسم و سفره، منابع طبیعی و منبع فرهنگی، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته نهایتاً منجر به رتبه‌بندی کشورها شده است. نکته قابل‌توجه این است که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، امارات متحده عربی در جایگاه نخست و لیبی در آخر فهرست رقابت‌پذیری منطقه‌ای قرار دارند.


یک رتبه بالاتر از لیبی

 

بر پایه این رده‌بندی، رتبه عربستان 62

عنوان شده است، در حالی که نام ایران یک رتبه بالاتر از لیبی و پس از الجزایر دیده می‌شود. در این گزارش، رتبه کشورهای ترکیه، گرجستان، آذربایجان، ارمنستان و تاجیکستان، به ترتیب در رده‌های 50، 73، 83، 90، 118 آمده است.

یادآور می‌شود که براساس گزارش سازمانی جهانی توریسم، ر سال 2010 درآمد چهار مقصد اصلی گردشگری در جهان یعنی فرانسه، آمریکا، چین و اسپانیا، به ترتیب بالاتر از 78، 60، 55، 53 میلیارد دلار برآورد شده است.

10 کشور برتر جهان

براساس ارزیابی سازمان جهانی گردشگری، ایران در شمار 10 کشور برتر جهان از نظر جذابیت‌های گردشگری قرار دارد.

از سوی دیگر، حامد روحانی، مدیر مرکز تحقیقات و بررسی‌های اقتصادی در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران با بیان اینکه ضریب نفوذ شرکت‌های خارجی در ایران که با خود گردشگر، مدیریت و سرمایه می‌آورند، پایین‌ترین در جهان است، می‌گوید: در نظرسنجی اخیر مرکز تحقیقات اتاق از فعالان اقتصادی کشور، بیش از 80درصد پاسخ‌دهندگان معتقد بودند. این صنعت قابلیت بالایی برای درآمدزایی و اشتغال‌آفرینی در ایران دارد.

فراتر از حدانتظار

صنعت گردشگری جهان در چهارماه نخست سال 2011، رونق گرفت و میزان سفرهای گردشگری بین‌المللی نسبت به سال قبل 5/4 درصد افزایش یافت. در حالی که شمار سفرهای گردشگری در خاورمیانه و شمال آفریقا، در اثر ناارامی‌های اخیر تنزل پیدا کرد.

براساس همین گزارش، بین ماه‌ةای ژانویه ت

ا آوریل 2011 (دی ماه 1389 تا فروردین 1390) مقصدهای مختلف توریستی جهان، جمعاً، 268 میلیون سفر را به ثبت رساندند که این رقم در مقایسه با سال 2010 بیش از 12 میلیون سفر افزایش نشان می‌دهد.

روند افزایش سفرهای گردشگری و تفریحی به اروپا در چهارماهه نخست سال گذشته میلادی با 6 درصد افزایش نسبت به سال قبل از آن به حد فراتر از حد انتظار رسید.

البته در غرب اروپا که سال گذشته هم به علت فوران خاکستر از کوه‌ةای آتشفشانی ایسلند شاهد افت سفرهای گردشگری بودیم، روند احیای

گردشگری همچنان به کندی صورت گرفت، اما سایر بخش‌های اروپا شاهد رشد مطلوب نرخ گردشگری بودند.

فراتر از یک میلیارد

براساس پیش‌بینی کارشناسان سازمان جهانی گردشگری، شمار گردشگران در سال نو میلادی باتوجه به روند کنونی، از مرز یک میلیارد نفر نیز فراتر خواهد رفت

این گزارش می‌افزاید با توجه به آغاز صعودی، تبادل گردشگری در سطح بین‌المللی که با ثبت رکورد 940 میلیون گردشگری در سال 2010 شکل گرفت، کارشناسان بین‌المللی آینده این صنعت را تا 20 سال آینده امیدوارکننده اعلام کرده و از رشد چشمگیر آن خبر داده‌اند.

طبق بررسی‌های صورت گرفته، گردشگری در سال 2012بین 4 تا 5 درصد افزایش خواهد داشت که این روند تا سال 2023 منجر به ثبت رکورد 43 میلیون نفر برای هرسال خواهد بود.

کارشناسان معتقدند، این روند در کشورهای در حال توسعه دو برابر بیشتر از کشورهای توسعه یافته است که در این میان، کشورهای آمریکایی لاتین، آسیا، اروپای شرقی و مرکزی، اروپا شرق مدیترانه، خاورمیانه و آفریقا به صورت میانگین 30 میلیون گردشگر را جذب خواهند کرد.

به گفته «طالب ریفایی» دبیرکل سازمان جهانی جهانگردی، 20 سال آینده رشدی پایدار برای این بخش به همراه خواهد داشت و از رشدی چشمگیرتر از تمام دوران گذشته تاریخ بشر برخوردار خواهد شد.


ایران به لحاظ درآمد گردشگری در رتبه ۷۰ جهان قرار دارد

« گردشگری»، گنجی که زیر آوار بی توجهی مدفون شده است

 


گذری بر اقتصاد گردشگری ایران و جهان نشان می دهد که با وجود جاذبه های فراوان متاسفانه در صنعت گردشگری حرفی برای گفتن و رتبه ای قابل توجه نداریم.آن چه مسلم است امروزه صنعت گردشگری یا توریسم، به یک صنعت پررونق برای کشورهایی که دارای جاذبه های سیاحتی اند تبدیل شده است و به گواه آمار سازمان جهانی گردشگری سالانه بیش از ۶۰۰ میلیون نفر از نقاط دیدنی کشورهای مختلف بازدید می کنند و سهم ایران با این همه شهرت و آوازه تنها ۲ میلیون نفر است.


نگاهی به آمارهای جهانی درباره وضعیت گردشگری ایران و جهان نشان می دهد که در این صنعت در کجا ایستاده ایم و تا نقطه مطلوب چقدر فاصله داریم.


گزارش جهانی
شورای جهانی سفر و گردشگری در آخرین گزارش های خود که به بررسی اثرات اقتصادی توریسم در ۱۸۱ کشور جهان از جمله ایران تا سال ۲۰۲۰ پرداخته است وضعیت نامطلوبی را برای آینده گردشگری ایران پیش بینی کرده است.
در گزارشی که توسط کارشناسان این شورا و به کمک دانشکده اقتصاد دانشگاه آکسفورد تهیه شده، آمده است: سال گذشته میلادی در جهان یک هزار و ۲۴۱ میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش توریسم انجام شد که این رقم معادل 9.02 درصد از کل سرمایه گذاری جهان است. این رقم تا سال ۲۰۲۰ به ۲ هزار و ۷۵۲ میلیارد دلار خواهد رسید که 9.04 درصد از کل سرمایه گذاری در جهان را تشکیل می دهد.

تولید ناخالص داخلی در گردشگری در سال گذشته میلادی 9.2 درصد از کل تولید ناخالص داخلی بوده که نسبت به ۱۰ سال گذشته رشد نیم درصدی داشته و این رقم معادل ۵ هزار و ۷۵۱ میلیارد دلار بوده است.
طبق پیش بینی های سازمان جهانی شورای سفر در سال ۲۰۲۰ میلادی تولید ناخالص داخلی جهان از گردشگری به مبلغی معادل ۱۱ هزار و ۱۵۱ میلیارد دلار می رسد که نسبت به سال ۲۰۱۰ رشد 4.4 درصدی خواهد داشت و نسبت اقتصاد گردشگری به 9.6 درصد کل تولید ناخالص جهان افزایش می یابد.
کاهش یا رکود

براساس آخرین آمار این سازمان در حال حاضر از هر 12.3 شغل در سراسر دنیا یک شغل مربوط به صنعت گردشگری است. در سال ۲۰۱۰، صنعت گردشگری 8.1 درصد از کل مشاغل جهان را به خود اختصاص داده است.بنا بر آخرین گزارش های شورای جهانی سفر و گردشگری که آمار و وضعیت گردشگری کشورها را از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ میلادی پیش بینی کرده است، ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی رشد 3.9 درصدی در صنعت گردشگری داشته ولی گردشگری ایران تا سال ۲۰۲۰ با رکود مواجه شده و این عدد به 3.8 درصد کاهش می یابد.

در سال ۲۰۱۰ میلادی درآمد حاصل از گردشگر ورودی به ایران حدود 2.4 میلیارد دلار بوده که 2.5 درصد از کل صادرات ایران را تشکیل می دهد و طبق پیش بینی سازمان جهانی شورای سفر در سال ۲۰۲۰ این رقم به 5.1 میلیارد دلار می رسد که معادل 2.4 درصد کل صادرات ایران خواهد بود.
تولید ناخالص داخلی ایران از گردشگری در س

ال ۲۰۰۹ میلادی 8.2 درصد و در سال ۲۰۱۰ ، 8.4 درصد بوده که در سال های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به ترتیب 8.1 و ۸ درصد پیش بینی شده است. رشد واقعی ناخالص داخلی ایران از گردشگری در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ به ترتیب 7.3 درصد منفی و 3.9 درصد بوده است که برای سال های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به ترتیب 4.3 و 3.8 درصد پیش بینی مکشور که معادل 3.4 میلیارد دلار است در بخش گردشگری انجام شده و در سال ۲۰۲۰ این آمار به رقم 2.8 درصد از کل سرمایه گذاری ها و معادل 7.6 میلیارد دلار می رسد.


رده بندی های جهانی
یکی از ویژگی های بارز صنعت گردشگری، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم این صنعت در اشتغال زایی است. در ایران ۵۹۸ هزار نفر به واسطه صنعت گردشگری در سال ۲۰۱۰ مشغول به کار شده اند و این صنعت نوپا در ایران توانسته است 8.3 درصد از کل مشاغل کشور را به خود اختصاص دهد.
در رده بندی بین ۱۸۱ کشور بررسی شده در گزارش سازمان جهانی شورای سفر و در تولید ناخالص داخلی حاصل از گردشگری، کشور ایران در رتبه ۳۰ قرار دارد و نسبت به اقتصاد ملی در رتبه ۹۵ و از نظر رشد اقتصادی در رتبه ۱۳۵ دنیا قرار گرفته است.ایران همچنین در بین ۱۲ کشور منطقه خاورمیانه هم از نظر اندازه خالص در رتبه ۳، نسبت به اقتصاد ملی در رتبه ۸ و از نظر رشد اقتصادی در رتبه ۹ قرار گرفته است.براساس گزارش «مهر» اگرچه گردشگری ایران توانسته در اقتصاد ملی سهم قابل توجهی را به دست بیاورد و در رتبه بندی، ۴ پله صعود کند اما رقبای این کشور آن چنان عمل کرده اند که توانسته اند گوی سبقت را در رشد ناخالص داخلی حاصل از گردشگری بربایند و موجب سقوط ۳۷ پله ای ایران در جهان شوند.


جایگاه ایران
اما کشور ما چه سهمی از درآمدهای جهانگردی بین المللی دارد؟ آیا می توان به آینده این صنعت امیدوار بود؟
«فرید جواهرزاده» مدرس دانشگاه و از صاحب نظران حوزه گردشگری کشور می گوید: درآمدهای بین المللی جهانگردی در سال ۲۰۰۹ میلادی بالغ بر ۸۵۲ میلیارد دلار بوده است که نسبت به سال ۲۰۰۸ چهار درصد و نسبت به سال ۲۰۰۷ میلادی، ۷درصد کاهش داشته است.وی با اعلام این که افت جهانی درآمدهای صنعت جهانی گردشگری در سال های اخیر چشمگیر بوده است می افزاید: این شرایط ناشی از بحران های اقتصادی و تح

ولات جهانی می باشد.
به گفته وی از نظر جذب جهانگرد در سال ۲۰۰۹ فرانسه در جایگاه اول، آمریکا دوم و اسپانیا سوم بوده است و بعد از چین، ایتالیا و انگلیس، کشور ترکیه رتبه هفتم جذب گردشگر را در دنیا به خود اختصاص داده است ولی در مورد ایران آماری از سوی سازمان جهانی جهانگردی برای سال ۲۰۰۹ ارائه نشده است.


به گفته وی در حالی که آمار جهانگردان ورودی به ایران در سال ۲۰۰۷ میلادی ۲ میلیون و ۲۱۹ هزار نفر ثبت شده است این آمار برای سال ۲۰۰۸ میلادی ۲ میلیون و ۳۴ هزار نفر گزارش شده که کاهش زیادی داشته است.
او در عین حال که کاهش آمار را متاثر از شرایط جهانی می داند، می افزاید: درآمدهای کشور ما از گردشگری بین المللی در سال ۲۰۰۸ رقم یک میلیارد و ۹۰۸ میلیون دلار بوده که در مقایسه با سایر کشورها رقم بسیار پایینی است و از این لحاظ کشور ما در رتبه های پایین (۶۹ یا ۷۰) قرار دارد.

 

 


غفلت متولیان گردشگری
سفر بیش از ۴ میلیون ایرانی در نوروز ۹۰ به آن سوی مرزها نشان داد که ما به جای آن که یک کشور جهانگردپذیر باشیم، جهانگردفرست هستیم و حدود ۲ برابر آمار جهانگرد ورودی، طی یک بازه زمانی ۲۰ روزه جهانگرد به کشورهای دنیا فرستاده ایم.
«جواهرزاده» مدرس گردشگری دانشگاه این ادعا که ایران در شمار کشورهای جذب کننده توریسم دنیا است را رد می کند و می گوید: با توجه به بررسی به عمل آمده، مقایسه آمار خروجی و ورودی جهانگردان نشان می دهد که ایران به یک کشور جهانگرد فرست تبدیل شده است و این مسئله موید غفلت متولیان این حوزه است.به گفته وی این شرایط ناشی از بی برنامگی مسئولان است، چرا ایران با این همه پیشینه تاریخی و فرهنگی از ترکیه عقب بماند؟ کشور ما بیش از ترکیه جاذبه های توریستی دارد و در حالی که تنوع فرهنگی و اقلیمی ایران زبانزد عام و خاص است با این حال از ترکیه عقب افتاده ایم.
در حال حاضر ایران برای کشورهای همسایه ازجمله ترکیه، سوریه، عراق، ارمنستان، آذربایجان و امارات بیشتر از این که یک مقصد گردشگری باشد یک بازار محسوب می شود. کارشناسان، تبلیغات و قدرت بازاریابی کشورهای همسایه را مهم ترین عامل برای جذب گردشگران ایرانی برشمرده اند.


«احمدروستا» کارشناس ارشد تبلیغات و بازاریابی بین المللی با اشاره به این که کشورهای همسایه با شناخت مخاطبان و سرمایه گذاری در مقاصد توریستی به بازاریابی و جذب گردشگر بیشتر می پردازند، گفت: در حال حاضر بسیاری از افراد گردشگران دینی و مذهبی هستند که به سوریه و عراق مراجعه می کنند. هم چنین گروه های مختلف به کشورهایی چون ترکیه و ارمنستان گرایش به سفر پیدا می کنند و برخی نیز آسیای میانه را به لحاظ ارزانی انتخاب می کنند.
واقعیت امر این است که گردشگر شرایط سفر را از ابعاد مختلف بررسی و بعد اقدام به سفر می کند. در ترکیه به دلیل ارزان بودن سفر و مجموعه عواملی که برای گردشگر مهیاست گردشگر داخلی ترجیح می دهد آن جا را انتخاب کند تا سفر

داخلی که نه تنها ارزان نیست بلکه خدمات مناسب و ایده آل هم عرضه نمی شود.
وی رقابت در زمینه گردشگری در میان کشورهای همسایه را بسیار ضروری عنوان کرد و گفت: در حال حاضر مسئله ای که به شدت در میان کشورهای همسایه به چشم می خورد از قافله رقابت عقب نماندن است.


ادعای اول بودن!
اما آیا ادعای اول بودن ایران در شمار کشورهای دارنده جاذبه های گردشگری صحت دارد؟ یک صاحب نظر حوزه گردشگری به ما می گوید: بارها در سخنرانی مقامات و مسئولان کشور شنیده ایم که «ایران جزو ۱۰ کشور اول دنیا از نظر جاذبه های گردشگری است » در حالی که چنین چیزی وجود ندارد واین یک ادعای غلط است که معلوم نیست منشاء آن چیست؟
در حالی که چنین چیزی نیست متاسفانه این ادعا فراگیر شده در حالی که حقیقت چیز دیگری است. درست است که ما به لحاظ تنوع فرهنگی و تاریخی و یک سری جاذبه های سیاحتی مشهور هستیم ولی آن چه در دنیا سبب شده کشورهای مختلف در جذب گردشگر موفق باشند جاذبه های گردشگری آن هاست، واقعیت وجودی این موضوعی است به نام آثار ثبت جهانی شده و آثار به ثبت جهانی رسیده هر کشور موید جاذبه های گردشگری بین المللی آن جاست.«جواهرزاده» می گوید: کشور ما تنها ۱۰ اثر ثبتی در دنیا دارد و این عدد خیلی بزرگ و قابل توجهی نیست. این یک شاخص است برای رتبه بندی کشورها از نظر جایگاه در گردشگری بین المللی، که باید روی آن کار کنیم.

یک دکترای گردشگری با اشاره به اهمی

ت گردشگری در ایجاد آثار مثبت اقتصادی در جهان می گوید: با توجه به افزایش نرخ رشد گردشگری در جهان، توجه کشورها به این صنعت به عنوان منبعی درآمدزا و اشتغال آفرین معطوف شده است.
«عبدالحسین جمشیدنیا» ، توسعه ماشین های جست وجو ، سرعت، شبکه ها، جا به جایی اطلاعات و ... را از عواملی برشمرد که تاثیر انکارناپذیری بر ظرفیت های گردشگری کشورها و برنامه ریزی افراد برای سفر دارد.وی می افزاید: با تغییر مسیر کسب و کار به سمت بازاریابی، اساسا کارآمدی و روش کار سازما

ن های گردشگری اینترنتی نیز تغییر یافته است.
این کارشناس گردشگری با بیان این که پیش بینی می شود رشدی معادل 4.1درصد را طی سال های آینده در حوزه گردشگری در جهان شاهد باشیم، می گوید این امر حاکی از اهمیت فعالیت های گردشگری در بهبود تراز اقتصادی کشورهاست.اهمیت گردشگری در اقتصاد یک کشور را می توان از طریق هزینه های گردشگر در قالب افزایش قیمت ها و مخارج مصرفی خانوارها، هزینه فرصت از دست رفته، هزینه فرصت تخصیص منابع به فعالیت های گردشگری و برخی هزینه های اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار داد.
به گفته «جمشیدنیا» فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور فزاینده ای موجب می شود مسافران به اطلاعات دقیق و باثباتی دسترسی پیدا کنند و در یک مقطع زمانی، رزرو انجام دهند و با روش های قراردادی، هزینه و نیازمندی هایشان را در اختیار داشته باشند.


جای خالی برنامه
فعالان صنعت گردشگری عدم توفیق ایران در توسعه گردشگری و ناتوانی در رقابت با دیگر کشورها که به تراز منفی گردشگر ورودی و خروجی انجامیده است را به نبود برنامه در این حوزه مرتبط می دانند.
«جواهرزاده» مدرس دانشگاه با تایید این موضوع که «در صنعت گردشگری برنامه ریزی نداریم» می گوید: از نکات موثر در توسعه گردشگری داشتن برنامه مشخص است در کشور ما هم برنامه جامعی در اوایل دهه ۸۰ مطرح شد و با همکاری سازمان جهانی گردشگری و توسط سازمان ایرانگردی و جهانگردی کار دنبال شد و تیم های خارجی هم به کشور آمدند و رئوس یک برنامه در حوزه گردشگری نوشته شد اما این موضوع مغفول ماند و پی گیری نشد و با ادغام سازمان ایرانگردی و جهانگردی با میراث فرهنگی عملا طرح جامع گردشگری ایران به بایگانی سپرده شد.

به گفته وی خلاء یک برنامه مدون و جامع در چارچوب استانداردهای بین المللی در این بخش کاملا مشهود است و این یک واقعیت است که برنامه ای برای توسعه گردشگری بین المللی نداریم.
ایران سرزمینی با گستره جغرافیا

یی وسیع، تنوع آب و هوایی و شرایط زیست بوم متفاوت ، تنوع قومی و فرهنگ غنی، کشوری با ۳۱ استان در اشکال شهری و روستایی و جاذبه های تاریخی و فرهنگی بسیار همچون قاره ای پهناور است که در قالب یک کشور جای داده شده است. هنوز بسیاری از ایرانیان هم با جاذبه های گردشگری این مرز و بوم ناآشنایند چه رسد به گردشگران خارجی، از این روست که در صنعت گردشگری از کشورهای هم تراز عقب مانده ایم و... با این حال «خسرو ایران پور» دبیر جامعه هتلداری ایران تاکید می کند که «گردشگری صنعتی است که در تمام دنیا حمایت می شود چرا که ارزآوری کشور را در دیگر بخش های

دولتی و غیر دولتی توزیع می کند».البته ناگفته نماند پی گیری و ارسال نمابر به مدیر کل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور نیز برای کسب آمار و اطلاعات و تدابیر انجام شده به نتیجه نرسید.به هر حال کشورهایی که توانسته اند در صنعت گردشگری کارنامه موفقی از خود به جای بگذارند علاوه بر معرفی کشور خود به گردشگران درآمد سرشاری را از این صنعت نصیب خود کرده و می کنند. کشور ما هم که اکنون در جایگاه نامناسبی از گردشگری بین المللی قرار دارد با وجود جاذبه های گردشگری اعم از گردشگری تفریحی، مذهبی، درمانی، بازاری و... می تواند با جذب گردشگران فراوان علاوه بر اشتغال زایی به افزایش درآمد و رونق اقتصادی کشور کمک کند.

داشتن جاذبه ها شرط لازم برای جذب جهانگرد است اما شرط کافی نیست! اگر گردشگری صنعت نوین قرن بیست و یکم است باید گام های بلندتر در این عرصه برداشت و رقابت را جدی تر از قبل دنبال کرد.

 


چکیده گزارش
امروزه صنعت گردشگری از پررونق ترین مباحث اقتصادی برای کشورها محسوب می شود و کشورهایی که حتی اندک جاذبه گردشگری دارند به دنبال توسعه جایگاه خود در عرصه گردشگری اند. نگاهی به آمار و اقتصاد گردشگری جهان موید آن است که سالانه بیش از ۶۰۰ میلیون نفر گردشگر خارجی از نقاط مختلف دنیا دیدن می کنند و سهم ایران

با آوازه و شهرتش تنها ۲ میلیون گردشگر خارجی است. ایران در میان ۱۸۱ کشور دنیا از نظر رشد اقتصادی رتبه ۱۳۵ و در درآمدهای گردشگری رتبه هفتادم دنیا را دارد. به دلیل نبود برنامه و ساماندهی مناسب اکنون به کشوری گردشگرفرست تبدیل شده ایم و سفر ۴ میلیون ایرانی در تعطیلات نوروزی ۹۰ به کشورهای همسایه موید ای

ن مطلب است.در حالی که کشورهای دنیا در اقتصاد گردشگری در حال رشد هستند ولی شواهد امر حکایت از سیر نزولی اقتصاد گردشگری ایران دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید