بخشی از مقاله

مقدمه

دیوارنگاره یا نقاشی دیواری، اثری هنری است که بطور مستقیم با استفاده از طرح و رنگ بر روی دیوار، سقف یا دیگر سطح دائمی بزرگ اجرا شدهاست. مشخصه متمایزکننده این آثار از دیگر نقاشیها، همان بخش معماری آنهاست که نقاشی روی آنها اجرا و در فضای مورد نظر با هماهنگی کامل گنجانیده شدهاند. بنابراین نقاشیهای دیواری همچون پوستی برای یک کالبد، بخشی مهم و هویتی جداییناپذیر از یک سازه معماری هستند. چراکه آن بنا، بافت و شخصیت خود را در قالب ارزشهای مادی، معنوی و تاریخی وامدار موهبت وجود آنهاست. از این منظر، به نظر میرسد دیوارنگارهها میتوانند به عنوان ویژگیای بنیادین و عاملی بالقوه و قدرتمند در یک سازه معماری، برای ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو به حساب آیند. بطوری که میتوانند از ارزش ویژهای برخوردار شده و وجود آنها به عنوان اولویت اصلی و نخستین برای ثبت یک اثر معماری در فهرست میراث جهانی، در نظر گرفتهشود. در اولویت بعدی، آنها میتوانند به عنوان بخشی از هویت و ویژگی قدرتمند یک بنا، در ساختار آن ایفای نقش نمایند. در معمولترین حالت نیز میتوانند به عنوان بخشی از روال زندگی اثر در طول تاریخ برای ثبت یک اثر معماری باشند. آشکارا با این تفاسیر، حفاظت از آثار نقاشی دیواریِِ هرکدام از این سه ردهبندی به عنوان عاملی برای تأیید صحت و یکپارچگی بنا، خود موضوعی مهم و درخور توجه خواهد بود. بنابراین رویکردهای مرتبط با محافظت از نقاشیهای دیواری حتی آنهایی که درحال حاضر به دلیل پوشیدهشدن با الیههای الحاقی قابل مشاهده نیستند، در هر اندیشهای وجوددارد. قوانین و مقررات برای حفاظت از اینچنین آثاری تخریب، آسیب یا ایجاد تغییر در نقاشیهای دیواریِِ یادمانی و محیط وابسته به آنها را ممنوع کردهاست. جدای از این سیاستها و قوانین مذکور، اینگونه نقاشیها منابعی را برای تحقیق، درمان و نظارت حرفهای درراستای حفظ و احیای ارزشهای ملموس و ناملموس برای بهرهبرداری جامعه فراهم نمودهاند. این مطالب، همگی به این نکته توجهدارند که اهمیتی که برخی از دیوارنگارهها دارند به حدی است که از منظر میراث جهانی به بناهای خویش هویتی میبخشند که بدون وجود آنها، ماهیتی بسیار متفاوت را برای آن سازه باید درنظر گرفت. ازهمین رو در پژوهش حاضر ضمن معرفی ماهیت میراث جهانی، گام به گام تفاوت در رویکرد آن نهاد در قبال آثار دیوارنگاری جهان و سپس ایران با تحلیلی کیفی و کمّی به شکل توصیفی و مقایسهای، بررسی شدهاست.


پیشینه پژوهش

ازآنجاکه کلیت این پژوهش بر محورهای اصلی میراث جهانی، دیوارنگارهها و تا حدودی برخورد حفاظتی و مرمتی با آنها قرار میگیرد، منابعی مانند اندیشههای فلسفی نظریهپردازان درباره ارزشها را که جایگاه واقعی دیوارنگارهها را به عنوان آثار هنری یادمانی تعریف میکنند، میتوان همجهت با آنها قلمداد کرد. همچنین منشورها، توصیهنامهها و کنوانسیونهایی که درباره حفاظت از میراث جهانی است و سیاستهای الزم را تأمین نمودهاند و منابعی که مالحظات حفاطتی-مرمتی انجامشده در زمینه دیوارنگارههای یادمانی و تاریخچه اسلوبها و روشها را بررسی کردهاند، همگی میتوانند از گامهای نخستین همراستا با مطالب این پژوهش باشند. در این راستا افرادی مانند فیلیپوت1972( 1 (، برندی1959( 2، 1963 و )1967، فرانس- النورد) 1964( 3 و مورا و همکاران4 )1977( مالحظاتی را درباره اصول و مبانی نظری برخورد با دیوارنگارهها ارائه نمودهاند که جنبههای مختلف تکنیکی تا فلسفی را دربر میگیرند. این مالحظات را میتوان به عنوان دیدگاههایی درنظر گرفت که پایهگذار استانداردهای مرمت امروز دیوارنگارهها در کشورهای توسعهیافته در رابطه با مبحث میراث جهانی هستند. لیکن از نقطه نظر اهمیت میراث جهانی از دید سیاستگذاریهای مدون، شاید بهترین منابع موجود کنوانسیونها، توصیهنامهها و منشورهایی باشند که کشورهای متعهد ملزم به رعایت مصوبات آنها هستند. شاید بتوان مقدمات توجه به میراث جهانی را با معنای امروزی آن در منشور مرمت یادمانهای تاریخی آتن 51931 و کنوانسیون الهه 61954 درباره حمایت از اموال فرهنگی هنگام مبارزات مسلحانه پیگیری کرد. پس از آن، منشور بينالمللي حفاظت

و مرمت يادمانها و محوطهها، منشور ونيز 71964، کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان 1972 پاریس8

و قطعنامه پنجمين مجمع عمومي ايكوموس 1978مسكو9 ، از عمدهترین کنوانسیونهای حفاظت از یادمانها به حساب میآیند. از آنجاکه بحث ارزشهای میراث فرهنگی در پژوهش حاضر درراستای ثبت جهانی دیوارنگارهها اهمیتی بنیادین مییابد، بایستی دراین باره به نظریات و دیدگاههای ریگل10 )1902(، الیپ)1984( 11، فری)1977( 12، سند مباحثه میراث انگلستان)1977( 13 و درنهایت منشور بورا)1999( 14 اشارهنمود. از طرفی در دوازدهمین مجمع عمومی ايكوموس كه با عنوان حفاظت از میراث ساختهشده بومی در اكتبر 1999 م. در مكزيك برگزارشد، جلوههای مختلف غیر ملموس میراث فرهنگی مانند اسلوبهای آفرینش هنری و آداب و سنن


بومی مورد بحث قرارگرفتند و واجد اهمیت شناختهشدند1

.(12th General Assembly of Mexico, 1999) شاید اصول ايكوموس را برای حفظ و حفاظت- مرمت نقاشیهای دیواری که شامل پیشنویس پنجم و نهایی برای تصویب در مجمع عمومی ایکوموس، آبشار ویکتوریا و اکتبر 2003 م. بود، بتوان برجستهترین منشوری دانست که بطور مشخص برای دیوارنگاره1ها تهیه شدهاند

(ICOMOS principles for the preservation and

conservation/restoration of wall paintings, 2003).

روش پژوهش

در پژوهش حاضر، این فرضیه مطرح شده که برخالف رویکردی که در کشور ایران برای فرایند ثبت میراث معماری رایج بودهاست، دیوارنگارهها قادرند جایگاهی اساسی در روند ثبت یک اثر در فهرست میراث جهانی داشتهباشند. به نحوی که وجود آن اثر معماری در فهرست میراث جهانی تنها به دلیل وجود آثار دیوارنگاری شاخص آن باشد. براساس آنچه رویکرد این پژوهش بر آن استوار است و فرضیههای موجود هم آن را تأیید میکنند، در کشور ایران به شکل مدون و روشمند به جایگاه واقعی دیوارنگارهها و نحوه برخورد حفاطتی و مرمتی آنها در راستای ثبت جهانی به صورت ملموس یا ناملموس اشارهای نشدهاست. ازهمین رو، مطالب این پژوهش رویکردی توسعه ای به مفهوم تعالیبخشی پژوهشهای قبلی که در راستای بهینهسازی نگرشهای موجود درزمینه چگونگی معرفی آثار است و برای نامزدی آثار معماری دارای دیوارنگاره سرزمین ایران بهمنظور ثبت آنها در فهرست میراث جهانی یونسکو انتخاب شدهاند، دارد. شایان یادآوری است که نگارندگان این رویکرد را با استفاده از روشهای گردآوری اطالعات از آرشیوها، پروندههای ثبت جهانی و تجزیه و تحلیل کیفی و کمّی )توصیفی و مقایسهای( آنها مطرح کردهاند.

معیارهای ثبت جهانی و شاخصههای ارزشی دیوارنگارهها

در تعریف میراث جهانی بیان میشود که آنچه از گذشته به آدمی ارث رسیده، با وی زندگی میکند و به نسل آینده هم منتقل میکند، است. میراث فرهنگی و طبیعی ما از منابع غیر قابل تعویض زندگی و الهامبخش هستند. بنابر این


اماکن منحصر به فرد و متنوعی همچون پارک حیات وحش سرنگتی 15 در شرق آفریقا، اهرام مصر، صخره حصار بزرگ16 در استرالیا و کلیساهای باروک آمریکای التین میراث جهانی آدمیان را تشکیل میدهند. دیوارنگارهها فارغ از هر تکنیک، بستر قومیتی و هدف، ابتدا بایستی از منظری پایهایتر بررسیشوند که اصالً یک دیوارنگاره میتواند جزء کدامیک از معیارهای دهگانه ثبت میراث جهانی یونسکو باشد. برای ثبت یک اثر در فهرست میراث جهانی، آن اثر باید از ارزش برجسته جهانی برخوردار بوده و حداقل یکی از ده معیار گزینش را به دست آورد. این معیارها در دستورالعملهای اجرایی کنوانسیون میراث جهانی قابل تعریف هستند که همراه با متن کنوانسیون، ابزار اصلی کار روی میراث جهانی هستند.1 این معیارها را بطور منظم کمیته مرتبط با آن، مورد تجدید نظر قرار میدهد تا منعکسکننده تمامیت مفهوم میراث جهانی خویش باشند.

درباره تاریخچه این معیارها در سازمان، الزم به ذکر است که از سال 1992 م. تعامالت قابل توجهی بین مردم و محیط زیست طبیعی به عنوان مناظر فرهنگی به رسمیت شناخته شدهاست. بنابر این تا پایان سال 2004 م.، سایتهای میراث جهانی مشتمل بر شش معیار فرهنگی و چهار معیار طبیعی بود. با تصویب دستور العملهای عملیاتی به منظور تجدید نظر برای اجرای کنوانسیون حفاظت از میراث جهانی، آن دو دسته در هم ادغام و در قالب تنها یک مجموعه دهتایی از معیارها برای بهرهبرداری از آنها ارائهگردیدند. این معیارها در آثاری که به تازگی در فهرست میراث جهانی قرار گرفتهاند، به شکلی مشخص و در بندهای مجزا در سند ثبتی آنها لحاظ شدهاست )جدول.)1
معیارهای یادشده به قرار زیر است:

-آنچه نشاندهنده یک شاهکار از نبوغ خالق انسانی باشد. -ارائهدهنده تبادالت مهمی از ارزشهای انسانی در طول زمان یا محدودة فرهنگی خاص در جهان مانند تحوالت معماری، فنآوری، هنرهای به یاد ماندنی، برنامهریزی شهری یا طراحی چشمانداز باشد.
-شاهدی به بازتابدهنده یک سنت فرهنگی یا تمدنی منحصر به فرد یا حداقل استثنایی چه سنتی زنده یا ناپدیدشده باشد.

ايران معماري و مرمت پژوهشی -علمی دوفصلنامه 1393 تابستان و بهار هفتم، شماره چهارم، سال


91

جدول.1 تفاوت رویکرد یونسکو در دستهبندی محتوایی معیارهای میراث فرهنگی و طبیعی در دو دوره زمانی متفاوت

معیارهای طبیعی معیارهای فرهنگی
4 3 2 1 6 5 4 3 2 1 دستورالعمل اجرایی سال 2002م.
10 9 8 7 6 5 4 3 2 1 دستورالعمل اجرایی سال 2005م.

)نگارندگان(

و ایران معماری میراث ثبت روند در هادیوارنگاره ارزشی جایگاه بازخوانی
جهان

92


-مثالی برجسته از نوعی ساختمان، مجموعه معماری یا فنآوری یا چشمانداز که فراز یا فرازهای مهم را در تاریخ بشر نشاندهد.

-نمونهای برجسته از زیستگاه سنتی انسان، استفاده از زمین یا دریا که نماینده یک فرهنگ یا فرهنگها است، یا بطور کلی بیانگر تعامل انسان با محیط زیست باشد. به ویژه هنگامی که اسلوب زندگی تحت تأثیر تحوالت برگشتناپذیر و کم و بیش گریزناپذیر، بیدفاع باشد. -بطور مستقیم و ملموس با رویدادها یا سنن زندگی، ایدهها، اعتقادات، آثار هنری و ادبی شاخص جهانی آمیخته باشد. دراین باره، کمیته مربوطه معتقد است که از این معیار ترجیحاً باید به شکل معیاری تکمیلی در ترکیب با معیارهای دیگر بهرهبرداری شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید