بخشی از مقاله

بررسي رابطه بين افسردگي وايدز در بين جوانان دختر و پسر حدود 20 الي 22 ساله


چکیده
هدف از تحقیق حاضر مقایسه افسردگی در بین بیماران ایدزی و بیماران کلیوی محدوده ی سنی 20 الی 22 ساله شهرستان ابهر می باشد فرضیه عنوان شده در تحقیق حاضر این است که بین بیماران ایدزی و بیماران کلیوی از لحاظ افسردگی تفاوت معنی درای وجود دارد که جامعه آماری تحقیق عبارتند از جوانان دختر و پسر حدود سنی 20 الی 22 ساله که به مراکز درمانی و بیمارستانها مراجعه کرده اند آزمون افسردگی یک بر روی آنها اجرا گردیده و بعد از بدست آوذدن نمرات خام آزمودنیها از روش آماری t مستقل استفاده شده که نتایج تحقیق نشان می دهد که بین بیماران ایدزی و بیماران کلیوی تفاوت معنی داری وجود دارد به این صورت که بیماران ایدزی از بیماران کلیوی بیشتر در معرض افسردگی هستند .


فصل اول
کلیات تحقیق


مقدمه :
در زندگی همه ما روزهایی وجود دارد که همه چیز را سیاه می بینیم ، هیچ چیز شادی ما را بر نمی انگیزد و هیچ امیدی به موفقیت نداریم . بد خلق و غمگین هستیم ، احساس تنهایی و خلاء ، نا امیدی و گنهکاری بر ما چیره می شود و اضطراب ما را فرا می گیرد همه ما با چنین حالتها و احساساتی که اغلب پس از شکست ها یا فقدانها و یا حتی بدون دلیلی آشکار بوجود می آیند ، کم و بیش آشنا هستیم و با آنها با موفقیت بیش و بدون دلیلی آشکار بوجود می آیند ،

کم و بیش آشنا هستیم و با آنها با موفقیت بیش و کم ، مقابله می کنیم . اما آنچه موجب می شود تا چنین احساسایی به صورت اختلالهای روانی در آیند ، نوع و تعداد نشانه ها ، شدت و طول مدت و همین حدی است که به جریان بهنجار زندگی روزمره آسیب می رسانند ،در قلمرو زندگی بهنجار و زمینه تجربه

آسیب شناختی ، این احساسها و شیوه دریافت آنها را با مفهوم افسردگی مرتبط ساخته اند . از زمانی که بقراط نخستین نظریه علت شناختی افسردگی را با عنوان عارضه سودا ارائه کرد . فرضیه های متعددی درباره مبنای افسردگی مطرح شده اند و کوششهای فراوانی برای درمانگری آن ، انجام گرفته اند که معادل اصطلاح سودا در زبان یونانی ، اصطلاح مالیخولیا است که امروزه نوع خاصی از افسردگی را مشخص می کند ، به رغم پایدار ماندن مفهوم مالیخولیا در خلال

فزون ، همواره معانی مبهم و متفاوتی به آن نسبت داده شده است که با معنای کنونی مالیخولیا که عبارت است از اختلال عمیق خلقی و بر اساس غمگینی مرضی مشخص می شود ، متفاوت است گرچه غمگینی معادل افسردگی نیست اما بی تردید ، افسردگی شامل حالت غمگینی است که بر زندگی روزمره فعالیت ، ارزشیابی خود ، قضاوت و کنشهای ابتدایی مانند خواب و اشتها اثر می گذارد . غمگینی می تواند واکنشی نسبت به یک رویداد رنج آور باشد و

هنگامی مرضی محسوب می شود که از لحاظ شدت و طول مدت با در نظر گرفتن اهمیت این رویداد جنبه افراطی پیدا کند که علل و عواملی مانند بیماریها و یا حتی عوامل شناختی و مشکلات اقتصادی همه می تواند در شیوع افسردگی نقش داشته باشد که بیماری و پرومی ایدز که یک بیماری لاعلاج به حساب می آید و در قرن حاضر اکثر جهان و مردمانش به آن مبتلا هستند . ( دادستان – 1385 ) . می تواند باعث بیشتر شدن افسردگان در جهان و بخصوص ایران شود که

می توان گفت که ایدز از خطرناک ترین آسیبهای اجتماعی به شمار می آید که نه تنها به سلامت انسانها صدمه وارد نموده بلکه چرخ صنعت و تولید کشاورزی را کند و حتی متوقف نموده در بسیاری از کشورهای آفریقایی امید به زندگی به شدت کاهش یافته و بیش از نیمی از همه ظرفیتهای تخت های بیمارستانی توسط مبتلایان به ایدز اشغال شده است . در برخی از کشورهای فقیر حتی تا 3/2 کل بودجه های بهداشت درمانی نیز توسط این بیماری از بین می رود و

حتی نظام آموزش و پرورش نیز در بسیاری از کشورهای جهان سوم می توانند به عنوان عاملی جهت آگاهی دانش آموزان در جهت شناخت ایدز و درمان آن قدم بر دارند . ( مجله آموزش ایدز – چاپ دهم -1385 ) .
بیان مسئله :
به نظر می رسد که در پاره ای از موارد ، شرایط جسمانی به گونه های متفاوت ، در کناره گیری ، کاهش فعالیت و غمگینی ظاهری نقش دارند که به عنوان مثال عارضه های ایجاد کننده یک درد جسمانی و یا اختلالهای غذایی – مشکلات بیش – تولدی و پاره ای از بیماریهای عفونی و ویروسی که می توانیم نام ببریم در این قلمرو از یک سو می توان به مشاهدات " " بادوال " به نقل از هازه ، 1988 " در باره فراوانی حالت افسرده گونه در افراد نام برد که در این تحقیق

گرفتاری به بیماری ایدز خود می تواند در افسردگی نقش داشته باشد که مبتلا شدن به ایدز و کناره گیری از افراد و طرد شدن از دیگران به عنوان مساله های عنوان شده در رابطه با این بیماری است که می تواند انزوا طلبی و احساس گناه در افراد خصوصاً جوانان را بالا ببرد و اینکه تا چه حدی می توان از پیشگیری ایدز جلوگیری کرد تا این عامل باعث افسردگی جوانان نشود و این مساله که تا چه حد یک مشکل هایی می تواند در عمیق کردن مشکل روحی گتمی مهم بردارد . ( صمدی – 1384 )
سوال مسئله : آیا افسردگی در بین افراد مبتلا به ایدز بیشتر از افراد غیر ایدزی است ؟


اهمیت و ضرورت تحقیق :
گستردهافسردگی مهاد مبین متداولترین و شدیدترین تجربه افسردگی است که باید از یک سو ضوابط نشان دهنده حالت خلقی افسرده حداقل در دو هفته تداوم یابد و از سوی دیگر ، نشانه های متعدد دیگری در قلمرو شناختی ( احساس بی ارزشی و ناتوانی در تصمیم گیری ) ، بدنی ( سردرد ، سوء هاضمه و . . . ) . در مواردی مانند هیجانی ، انگیزشی و جنسی همه اینها می تواند در افسردگی و همین طور عدم رعایت شئونات اخلاقی و روی آوری به اعتیاد و بسیاری از بیماریهای خونی که می تواند در بیماری ایدز نقش داشته باشد که تمام این موارد در افسردگی نقش بسزایی دارند و اگر به عنوان بیماری خاصی به نام ایدز در

فرد حضور پیدا کند می تواند رغبت یا لذت در فرد مبتلا به ایدز را کاهش داده و به طوری که این فرد دیگر تمایل به زندگی نیست امید است . با تحقسقات انجام شده در این رابطه بتوانیم موارد مبتلا به ایدز را به مردمان شناسانده و همین طور به مردم نشان دهیم که در صورت ابتلا به ایدز نباید این افراد طرد شوند باید سعی کنیم که مبتلایان به ایدز زندگی معمولی خود را با رعایت قوانینی به خوبی سپری کنند نه اینکه زندگی را بر آنها تنگ کنیم که آنها دچار بیماری روانی افسردگی هم شوند و دست به کارهای خطرناکی زنند که ارائه این تحقیقات در مراکز خانوادگی و آموزشی می تواند نقش داشته باشد .
فرضیه تحقیق :
افسردگی در بین بیماران ایدزی بیشتر از بیماران کلیوی است .
واژه ها و مفاهیم :
افسردگی متغییرمستقل
ایدز متغییر وابسته
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم :
افسردگی : افت گذرا یا دوام دار تنود عصبی – روانی که به صورت مولفه بدنی ( سردرد ها و خستگی پذیری ، بی اشتهایی ، بیخوابی ، یبوست ، کاهش فشارخون و جزء آن و یک مولفه روانی که ( احساس به پایان رسیدن نیرو ، کهتری ، ناتوانمندی ، غمگینی و جزء آن نمایان می شود و افسردگی یک حالت روانی ناخوش که با دلزدگی ، یاس و خستگی پذیری مشخص می شود در بیشتر مواقعه با اضطرابی کم و بیش شدید همراه است . ( پیررون 1973 ) – دادستان 1385 و در آخر افسردگی عبارتند از :
نمره ای است که آزمودنی از آزمون افسردگی یک بدست آورده است .
ایدز: ایدز یک بیماری ویروسی است . ویروسی است به نام نقص ایمنی انسان که سیستم دفاعی بدن را از بین برده و شخص را در برابر انواع بیماریهای دفاع ساخته و بالاخره فرد را در اثر عفونت یا سرطان از بین می برد که علائم آن تورم نمودن لنفاوی ، کاهش وزن - تب – سرفه – اسهال – تنگی نفس – تعریق - سرفه – خستگی شدید . و بالاخره عبارتند از نمره ای که آزمودنی از آزمون و پرسش نامه مربوط به ایدز بدست آورده است .


بیماریهایی دیگر منظور بیماران کلیوی است که از . . .
بیماران کلیوی عبارتند از بیمارانی که در ناحیه کلیه دچار ناراحتی هایی مانند عفونت کلیه – از کارافتادگی کلیه و همین طور دفع پروتئین و نارسایی و یا حتی دیالیز که در سوخت و ساز بدن تاثیر بسطایی داشته است و فرد جهت درمان باید هر چند وقت مورد آزمایش کلی قرار بگیرد و بالاخره عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون افسردگی بدست آورده است .
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین افسردگی و ایدز در بین جوانان است و اینکه آیا گرفتاری به بیماری ایدز از هر راهی که ممکن است فرد را گرفتار کند می تواند در گوشه گیری و افسردگی و انزوا تاثیر مثبت داشته باشد و فرد را علاوه بر مشکل جهانی درگیر مشکلات روحی هم بکند یا نه فرد می تواند با تقویت روحیه خود از بیماری افسردگی فاصله بگیرد و زندگی تازه ای را برای خود رقم بزند .

فصل دوم
پيشينه و ادبيات تحقيق

تعريف ايدز و منشاء انتقال
منشاء جغرافيايي ويروس ايدز:
به نظر مي رسد قسمتهايي از ويروس ميمون، سالهاي پيش همزمان و پيش از نخستينيان دنياي جديد يعني در حدود 40 ميليون سال قبل، انسانها را آلوده كرده باشند. اين نظريه «گالو» مبني بر اين كه ويروس انساني HILV از افريقا، جايي كه هم انسان و هم ميمون افريقايي آلوده اند، در طي تجارت برده به امريكا و به وسيله بازرگانان دريانورد پرتقالي به جزاير جنوب غربي ژاپن (ناحيه ديگري كه ويروس در آنجا هم بومي است) برده شده است، مطابقت دارد، به اين ترتيب مي بينيم كه منشاء جغرافيايي انسان و ميمون، بسيار به هم نزديك است.
ساختار ويروس ايدز:


ويروس ايدز يا لاو1 به شكل يك جسم كم وبيش كروي است كه قطر آن 150 هزارم دسي ميكرومتر مي باشد.جدار اين كره از پروتئين اختصاصي ويروس ساخته شده كه قادر است به جدار ليپيدها متصل گشته و غشاء ويروس را بسازد. اين پروتئين آنتي ژنتيك، به ويروس اختصاص دارد، يعني در خون افراد آلوده مي تواند به ميزان فراوان آنتي كور ايجاد نمايد. در داخل اين محفظه كروي شكل، هسته ويروس و برنامه ژنتيك كه بر روي زنجيره اسيد ريبونوكلئيك حك شده است، قرار دارد. همچنين داراي غشايي است كه چندين پروتئين كه به طور فشرده در اطراف زنجيره اسيد ريبو نوكلئيك يك يا چند مولكول آنزيم ترانس كريپتاز معكوس2 نيز وجود دارد.


ساختمان ژنوميك «لاو» حاوي يك سري ژن خطي3 است كه به پروتئين هاي ويروس اختصاص دارند: 1- ژن گروه آنتي ژن (Goy) مختص پروتئين هاي نوكلئوكاپسيدي4 كه با اسيد ريبو نوكلئيك ويروس در تماس هستند.2- ژن پلي مراز5 مختص اسيد دزوكسي نوكلئيك پلي مراز6 و اسيد ريبونوكلئيك دپاندانت7. 3- ژن جدار8 كه به پرونئين هاي غشاء اختصاص دارد و در سيتوپلاسم، گليكو9 ليزه شده و دو نوع اصلي6p160 10و 6p120، همچنين دو جزء به نامهاي 6p65 ، 6p41 را ايجاد مي كند. 4- ژن(L.O.R) 1كه در انتهاي ژن قرار دارد.


تاكسونومي و ارتباط ويروس ايدز (لاو) با رتروويروس هاي انساني:
همانطور كه در صفحات پيش گفته شد، تكنيكهاي نوين بيولوژي مولكولي، امكان توصيف و تعيين ساختمان شيميايي و پديده هاي ويروس را براي پژوهشگران فراهم آورده است، اما چگونگي و مكانيسم عكس العمل بيولوژيك ويروس لاو در برابر ميزبان به علت نوع آنتي كور حاصل از اين عكس العمل، حاكي از مقاومت ويروس است. بنابراي همين عمل سبب عدم امكان دخالت موثر در فعل و انفعالات مي شود.


لازم به يادآوري است، هنگامي كه يك عامل بيماري زا منجر به تشكيل آنتي كورهاي خنثي كننده2 مي گردد، اندكي بعد عامل مذكور مورد تهاجم اين آنتي كور قرار مي گيرد. پژوهشگران توجه خود را به اين عكس العمل متمركز مي سازند، اما در مورد ويروس لاو، آنتي كورهاي حاصل، از نوع غير خنثي كننده3 مي باشند. به عبارت ديگر اين آنتي كورها نه تنها اثر قابل تظاهر ندارند، بلكه با ويروس متفق شده و سازش نيز ندارند و در حقيقت مي توان گفت كه نتيجه و جاي پاي حاصل از اين عكس العمل مسئله اي را روشن نمي سازد، بنابراين بايد نشانه هاي عكس العمل بيولوژيك ويروس و ميزبان را تجسس نمود.


در حال حاضر، در ميان ويروس هاي هم خانواده كه به نام رتروويروس ناميده شده و ويروس «ايدز»4 نيز جزو اين خانواده محسوب گرديده است، رتروويروس هايي مورد توجه قرار گرفته اند كه برخي از حيوانات، بويژه گوسفند، گربه و مخصوصاَ ميمون را مورد تهاجم قرار مي دهند. بطوريكه «گريوه» (سركوپيتيكوس ـ اتيوپس)5 نوع فراوان ميمون در افريقاي مركزي، به يك ويروس شناخته شده و بومي در منطقه به نام STLV-III ، «ويروس لنف دست ميمون از تيپ III»6حساس است.
اين ويروس داراي برنامه ژنتيك مشابه با «لاو» مي باشد و با وجود اينكه ويروس جداگانه اي است اما با توجه به تشابهات نزديك و به ويژه ميل وافر و علاقه مفرط آن به سلولهاي لنفوسيت «T » بيش از ساير ويروس ها مورد توجه قرار گرفته است.


بطور كلي، با در نظر گرفتن كليات و اطلاعات موجود كنوني و با توجه به تغييرات حاصل در درك مطالب كه به سبب كوششهاي پژوهشگران به وجود مي آيد، تاكسونومي و ارتباط اين ويروس را با ساير ويروسها مي توان چنين خلاصه نمود: ويروس ويسنا1، رتروويروسي است از زير گروه ويروس هاي عامل آنسفاليت مزمن گوسفند. اين ويروس به سبب شباهت سكانس2ها يا ترتيب قرار گيري و توالي نوكلوئيدها، مشابه بودن پلي مراز –معكوس، شكل عمومي تمايل به درگير نمودن اعصاب3 به لاو نزديك است.


II و HTLV-I از يك سو و HTLV-IIIاز يك سوي ديگر به علت فاصله دار بودن الفباي ژنوميك، وجود شباهت زياد در منطقهGay- Pol و پروتئين هاي غشاء H.T.L.VI,II,III ، اپي تروپ4 هاي متعدد و مشابه را حفظ نموده اند.
ويروس لوسمي گاوي5 يا BLVداراي اپي تروپ هاي مشابهي است كه در جدار HTLVIII وجود دارند، كه با آنتي كوهاي منو كلونال يكسان، قابل شناسايي مي باشند.
- رتروويروس HTLV-Likc ياSTLV كه اخيراَ شنا

سايي شده است، از نظر ساختمان و طرز عمل به STLV شباهت زيادي دارد.
- بالاخره رتروويروسTYPC III و STLV كه به تازگي شناخته شده است، به سبب ايجاد بيماري طبيعي «ايدز ميمون» كاملاَ مشابه «ايدز انساني» است و از آن غير قابل تشخيص مي باشد. بنابراين امكان دارد كه STLV و HTLV-III Likc يكي از اعقاب طبيعي HTLV-III باشند.


- در خاتمه لازم به يادآوري است كه بنا بر گزارش هفتگي مورخ 25 ژوئيه 1986 كميته بين المللي تاكسونومي ويروس (C.I.T.V) ، به جاي كليه عناوين نامگذاري شده از قبيل ويروس لنفادنوپاتي (لاو) يا ويروس لنفوتروپ سلولهاي «T» انساني تيپ III (HTLV-III) و يا عنوان مشترك LAV/HTLV-III ،عنوان HIV را كه مخفف جمله ويروس ايمنودفيسيانس انساني مي باشد، پيشنهاد نموده و كارشناسان به اين عنوان صحه گذاشتند.


خصوصيات رتروويروس ها:
رتروويروس ها نيز مانند همه ويروس هاي ديگر، با سلول هايي كه به درون آنها نفوذ كرده و در آنها به سر مي برند، مايل به هم زيستي هستند. البته ويروس ها در درون سلول زندگي انگلي دارند. اين همزيستي در برخي جوندگان تحقق يافته است. به اين ترتيب كه دستگاه ژنيتكي ويروس، چنان در دستگاه ژنتيكي سلول ميزبان ادغام و با آن يكي شده است كه در طي تقسيم سلول، ويروس نيز تكثير مي يابد و از سلولي به سلول ديگر، ادامه حيات مي دهد. اين ويروس كه درونزا ناميده مي شود، جزئي از سلول است و براي ميزبان ديگر بيماريزا است. رتروويروس هاي انسان و ميمون، چنين نيستند. آنها ويروسهاي برونزايي هستند كه در واقع به طور خطي و افقي و از فرد آلوده به فرد سالم منتقل مي شوند. ويروسهاي برونزا به ويژه هنگامي كه براي نخستين بار وارد بدن گونه اي جديد مي شوند، ممكن است بسيار بيماريزا باند و بعدها مناسبات هر گونه همزيستي چه از جانب ويروس و چه از جانب ميزبان، فراهم شود. رتروويروس ها به علت معكوس نمودن آنچه كه ظاهراَ جريان طبيعي اطلاعات ژنتيكي است، به اين نام خوانده مي شوند.
حال براي اينكه چگونگي تاثير ويروس ايدز را در انسان بشناسيم، بايد سيستم ايمني انسان را مورد بررسي قرار دهيم.
سيستم ايمني:
زماني كه بدن مورد هجوم باكتري ها و ويروسها قرارمي گيرد از هر وسيله دفاعي استفاده مي كند:
1- واكنش ايمني بيگانه خواري
2- واكنش مصونيت مايعاتي يا توليد آنتي بادي
3- واكنش مصونيت سلولي
اولين خط دفاعي: يعني واكنش ايمني بيگانه خواري، در بر گيرنده گويچه هاس سفيد خون (گرانولوسيت ها1 و ماكروفاژها2) است كه داراي قدرت هضم اجسام بيگانه مي باشند. اين سلولها مي توانند به طرف منطقه مورد حمله حركت نموده و مواد و عوامل بيگانه را محاصره و از ميان بردارند و نابود كنند.
در حقيقت شامل پلي مرفونوكلئرها3 ( ائوزينوفيل4، بازوفيل5 و نوتروفيل6) و مونو نوكلئر7ها يا همان ماكروفاژها كه در خون به نام مونوسيت8 ها هستند مي باشند.
دومين واكنش حفاظتي: واكنش مصونيت مايعاتي يا توليد آنتي كور (آنتي بادي) است كه با سلول هاي لنفوسيت آغاز مي شود، اين سلول ها، توان تبديل به سلولهاي پلاسما را كه سازنده دآنتي كورها هستند دارا مي باشند. آنتي كورها، پروتئين هاي بسيار اختصاصي هستند كه به داخل جريان خون وارد مي شوند و از توانايي بي اثر ساختن و ناتوان سازي مهاجمين برخوردارند.
سومين مكانيزم: واكنش مصونيت سلولي است كه آن هم شامل لنفوسيت هاست كه علاوه بر توان تبديل به سلول هاي پلاسما، مي توانند به سلولهاي مخصوصي به نام سلول هاي T 9كشنده تبديل شوند كه در اين سلول ها خودشان قادرند ميكروبها را مورد حمله قرار دهند.
مراحل واكنش سيستم ايمني: 1.تشخيص10 2.تكثير و تزايد11 3. عكس العمل12 4. تاثيرگذاري13
1- تشخيص: تشخيص به وسيله لنفوسيت ها انجام مي شود كه دائماَ در حركت بين خون و غدد لنفاوي هستند و به محض برخورد با عامل بيگانه، خواص آنتي ژن آن را دريافت و به غدد لنفاوي مي آورند. در اين مرحله مي گويند كه ماكروفاژها به شناسايي آنتي ژن به وسيله لنفوسيت كمك مي نمايد.
2- تكثير: لنفوسيت حاوي پيام آنتي ژن، روي دسته خاصي از لنفوسيت ها اثر گذاشته كه موجب تكثير اين لنفوسيت ها به T ياB مي شود.
3- مرحله عكس العمل: اول توليد آنتي كور يا مصونيت مايعاتي است كه به وسيله لنفوسيتهايB و T انجام مي شود كه البته لنفوسيت حساس در بازگشت به غدد لنفاوي، نوعي از لنفوسيت ها به نام T يا كشنده را نيز فعال مي كند كه مستقيماَ به عامل بيماري زا حمله مي نمايد.
4- تاثيرگذاري: در نتيجه فعاليت آنتي كورها و لنفوسيتهاي T ، باعث از بين رفتن كامل ميكروب يا خنثي شدن آن مي شود.

گويچه هاي سفيد: گويچه هاي سفيد (لكوسيت ها) به دو قسمت عمده تقسيم مي شوند:
سلول هاي چند هسته اي (گرانولوسيت ها) و سلول هاي تك هسته اي (منونوكلئارها).
در خون طبيعي، 10- 5 هزار لك.سيت در هر ميليمتر مكعب خون وجود دارد. از اين مقدار تقريباَ 60 درصد گرانولوسيت ها و 40 درصد منوكلئارها مي باشند. لكوسيت ها با داشتن هسته، از اريتروسيت ها قابل تشخيص هستند، اندازه آنها بزرگتر بوده، تفاوت رنگ دارند.


گرانولوسيت ها: سلول هاي هسته داري هستند كه از نظر اندازه، قطري 3-2 برابر اريتروسيت ها دارند. بنا به رنگي كه در رنگ آميزي به خود مي گيرند، به سه گروه تقسيم مي شوند: ائوزميوفيل ها، رنگ قرمز روشن؛ بازوفيل ها، رنگ آبي تيره؛ ونوتروفيل ها، رنگ بنفش.
هسته گرانولوسيت رسيده، چند قسمتي است (معمولاَ 2 يا4 قسمت)، كه به وسيله الياف هسته اي باريكي به هم ارتباط پيدا مي كنند. با اين چنين ويژگي هسته اي، اين سلول ها را پلي مرفونوكلئار (با هسته هاي چند شكلي) مي نامند. گرانولوسيت ها نارس، هسته يك قسمتي دارد كه باندسل1 گفته مي شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید