بخشی از مقاله
پيشگفتار
هنرمندان ما به ويژه معماران معتقد بودند كه تقليد خوب به ابتكار بد ترجيح دارد و بدون هيچ تعصبي هميشه از پيشرفتهترين تكنيكهاي جهان از هر كجا و از هر كس كه بود بهره ميگرفتند. اما چنين نبود كه هر پديدهاي را به همان گونه كه هست بي هيچ كم وكاست بپذيرند و آنچه را كه براي
كشورمان مناسب ميدانستند به گفته خودشان استرليزه ميكردند. چيزهاي زائد را ميكاستند و آنچه را كه كم داشت به آن ميافزودند و آن را چنان پرداخته و پيراسته ميكردند كه گويي هميشه ايراني بوده است. منجمله هنگامي كه يك دسته از آرياييها از شمال غرب ايران به سوي جنوب روانه شدند و چند گاهي در قفقاز و سپس در آذربايجان و كرمانشاه نشيمن داشتند و در پايان خود را به خوزستان و فارس رساندند و نام خود را به اين استان دادند، با خود معماري مرسوم شمال را به جنوب آوردند و در خوزستان ساختمانهايي را بنياد كردند كه در شمال پرداخته شده بود.
پيداست چنين ساختمانهاي سردسيري هرگز به كار گرمسير نميآمد. آپادانا در در شوش كه بنيادش بر پايههاي باربر سنگي بود با اسپريهاي (ديوارهاي جدا كننده) خشتي به بسترهاي دست كم 5 متر پوشاندند و به اين ترتيب از نفوذ گرماي سوزنده به درون ساختمان پيشگيري كردند. اين كار را پنامسازي ميگفتند. پنام كه درست در برابر عايق است چه عايق حرارتي و چه صوتي و چه رطوبتي، هميشه در كنار معماري ايران يكي از كاراترين تدبيرها بوده است. مثلاً در
خانههاي كاشان، يزد، جهرم و ديگر شهرستانها و روستاهايي كه در تابستان به شدت گرم و در زمستان سرد بود، به ياري اين پنامها، زيستگاهي بسيار مناسب فراهم ميآورند. مثلاً در يك خانه يزدي ميان در و پنجرهها را تيغهاي به عرض 13/0 عمق 6/0 و ارتفاع نزديك به 5 متر ميگذاشتند. اين تيغهها را كه آفتابشكن ميناميدند نميگذاشت كه آفتاب يك ساعت صبح تابستان به درون اتاق راه يابد و پوشش را به دو پوسته ميكردند و در دهانههاي كوچك با طاقهاي دو پوسته ميان
تهي و در دهانههاي بزرگ نيز همچنين كاري ميكردند كه گرماي تابستان و سرماي زمستان هرگز نميتوانست از بام به درون اتاق راه يابد و بدين گونه زيستگاهي فراهم ميكردند كه در تابستان، زمستان، پائيز و بهار هوايي خوش داشته باشد. بدين ترتيب بدون اينكه زحمت تغيير چهره بعضي از ساختمانها را در اقليمهاي گوناگون ملحوظ دارند، رعايت اقليم را به نحوه بسيار آسوده ميكردند.
در شهرسازي ايران به دو چيز اهميت فوقالعاده ميدادند. يكي «رون» ديگري «پنان». رون يا جهت در ايران سه گونه است، به اين ترتيب كه يك شش ضلعي دو به دو را كه رو به روي هم قرار داشته باشند به هم متصل مي كردند و سه رون به وجود ميآمد. نخست «رون راسته» كه از شمال شرقي به جنوب غربي كشيده ميشد و ديگري «رون اصفهان» كه از شمال غربي به جنوب شرقي كشيده ميشد و ديگري «رون كرماني» كه تقريباً شرقي و غربي بود. شهرهاي ديگر مانند كاشان، شهر ري، يزد و تبريز و چند شهر ديگر رون راسته داشته و اصفهان و چند شهر فارس رون اصفهاني و كرمان و همدان و چند شهر آذربايجان غربي رون كرماني داشتند. بدين ترتيب ساختمانها خود به خود طوري قرار ميگرفتند كه تابستان و زمستان خوشي داشت.
مقدمه
در كشور پهناور ايران با مناطق اقليمي متفاوت و شرايط متغير آب و هوايي در فصول مختلف سال، معماري سنتي ايران راه حلها و شيوههاي منطقي و مناسب جهت فراهم نمودن شرايط آسايش انسان ابداع و ارائه نموده است. در مملكتي كه در قسمت اعظم فلات مركزي آن در بيش از نيمي از سال قطرههاي باران نميبارد و تهيه و حفظ آب شيرين از معضلات هميشگي مردم اين نواحي بوده و در سواحل درياي خزر با حدد دو متر بارندگي ساليانه و رطوبت بالاي 80% در اكثر اوقات سال كه فعاليت و تحرك را از انسان سلب ميكند و همچنين در سواحل جنوبي كشور كه
«شمسالدين مقدسي» (جغرافيدان و سياح معروف عرب و مؤلف كتاب «احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم») در قرن چهارم هجري، آنجا را از لحاظ شدت گرما، دروازه جهنم ناميده و بالأخره در نواحي كوهستاني كه برف و سرماي شديد محل زندگي در زمستانهاي طولاني اين منطقه است، مشاهده ميكنيم كه معماري سنتي اين مرز و بوم به لحاظ تجربه چند هزار ساله، اصول و
روشهايي ابداع نموده كه بدون استفاده از وسايل مكانيكي، شرايط زيست محيطي ساختمانها را در مناطق مختلف آب و هوايي به شرايط آسايش انسان تا حد ممكن نزديك كردهاند. تا همين 3 الي چهار سال قبل بود كه بنايان و معماران در مناطق مختلف اقليمي ايران، جهت اصل ساختمان را رو به جنوب و يا باد مناسب ميساختند. اهالي پايتخت مانند بسياري از شهرنشينان و روستائيان در اين كشور، در شبهاي فصل تابستان به لحاظ از استفاده از برودت نسبي آسمان
شب، بستر بر روي بام پهن ميكردند و در آنجا ميخوابيدند. در طي بعد از ظهرهاي گرم اين فصل، در زيرزمين استراحت مينمودند. بر روي ايوانهاي رو به جنوب حصيري ميانداختند تا آفتاب گرم تابستان به درون خانه نفوذ پيدا نكند و عصرها حياط را آبپاشي ميكردند تا رطوبت و برودت حياط و فضاهاي اطراف آن افزايش يابد.
ولي امروزه طرحهاي ما به گونهاي است كه ساختمانها در طي تابستان بسيار گرم و حتي گرمتر از محيط اطراف خود ميباشد و در زمستان نيز بسيار سرد و از لحاظ آسايش ناراحتكننده است و به كمك تكنولوژي مدرن و تحمل هزينه بسيار و ايجاد آلودگي و اصوات مزاحم، سعي ميكنيم شرايط محيطي را به شرايط آسايش نزديك كنيم. در حاليكه اگر هر كدام از اين دستگاهها از كار بيفتد،
زندگي در چنين وضعي بسيار مشكل ميشود. كشور ما اگرچه داراي منابع غني زيرزميني است و انرژي فسيلي و بالاخص نفت در ايران به صورت گسترده مورد استفاده قرار ميگيرد ولي اين منابع پايانپذير هستند. البته بازگشت به شيوههاي ساختمانهاي گذشته ميسر نيست و مسلماً نحوه زندگي گذشتگان جوابگوي شرايط زندگي امروز ما نخواهد بود. همانطور كه در ساير كشورها مطالعات وسيعي در مورد روشهاي طراحي و اقليمي صورت ميگيرد، در كشور ما نيز با توجه به پيشينه طولاني و گسترده تحقيق و تفحص در اين زمينه لازم و ضروري به نظر ميرسد. بدين ترتي
يك امر كل كه تقريباً در رابطه با كليه ساختارهاي سنتي ايران صدق ميكند همگوني آنها و محيط مسكوني با عوامل اقليمي است. اين مطلب را در سواحل درياي خزر، كرانه خليج فارس و درياي عمان دامنه قلل مرتفع و حاشيه كوير مركزي ميتوان به وضح مشاهده نمود. بافت شهري، فرم بنا و نوع مصالح در هر يك از اين مناطق در تطبيق كامل با شرايط اقليمي ميباشد.
عواملي كه بر شرايط اقليمي يك منطقه تحت تأثير ميگذارد و شامل زاويه تابش خورشيد، عرض جغرافيايي يعني دوري يا نزديكي از خط استوا، شدت جريان و جهت بادهاي فصلي، وجود آب، رطوبت و گياه در منطقه و بالأخره ارتفاع از سطح دريا و ناهمواريهاي سطح زمين است.
عوامل اقليمي به ترتيب :
خورشيد
كره زمين محور دوران ثابتي است كه نسبت به خط عمود بر صفحه گردش زمين به دور خورشيد 5/23 انحراف دارد، از آنجايي كه اين انحراف محور، نقاط مختلفي از كره زمين را در فصول مختلف مقابل خورشيد قرار ميدهد لذا حرارت و آب و هواي كره زمين در هر منطقه بنابر زاويه تابش خورشيد نسبت به زمين فرق ميكند و اين مطلب باعث ايجاد فصول مختلف درهر ناحيه از كره ميشود.
در اول فروردين و اول مهر ماه نقاط جنوبي و شمالي محور نسبت به خورشيد به صورت موازي قرار ميگيرند و شب و روز در هر دو نيمكره مساوي هستند. يعني 12 ساعت روز و 12 ساعت شب ميباشد. در اين حالت هر دو نيمكره نسبت به خورشيد در حالت اعتدال قرار دارند كه يكي در اعتدال بهاري و ديگري در اعتدال پائيزي است. در اول تيرماه نقطه شمالي محور يعني قطب شمال رو به خورشيد و نيمكره شمالي در فصل تابستان و نيمكره جنوبي در فصل زمستان ميباشد كه اولي انقلاب تابستاني و دومي را انقلاب زمستاني گويند.
جهت محور كره زمين نسبت به خورشيد در فصول مختلف
خورشيد در ساعات مختلف روز و فصل گوناگون، بايد زاويه تابش و جهت تابش آفتاب مشخص باشد.
زاويه تابش آفتاب در زمستان كمتر و در تابستان بيشتر است.
زاويه تابش آفتاب نسبت به افق ماههاي مختلف سال
78
75
67
55
42
35
31
تير ماه
مرداد ـ خرداد
شهريور ـ ارديبهشت
مهر ـ فروردين
آبان ـ اسفند
آذر ـ بهمن
دي
باد
اختلاف درجه حرارت و فشار هوا، به علاوه دوران كرده زمين باعث جابجايي هوا و در نتيجه باد ميشود. به دليل اينكه باد با خود ابرهاي بارانزا و باران كه لازمه حيات است را به ارمغان ميآورد، بدون وجود باد، زندگي در كره زمين براي بشر غير ممكن است.
در ايران ابرهاي بارانزا از طرف درياي ميدترانه و اقيانوس هند ميآيند. جريان باد ديگري هم از سمت شمال ميوزد كه با خود سرماي زياد به همراه ميآورد. در جنوب ايران بادهاي صحرايي عربستان ميوزد كه مانع تجمع ابرهاي بارانخيز در اين منطقه ميشود.
بادهاي محلي نيز در هر ناحيه وجود دارد كه از جهات مختلف ميوزد. بعضي از اين بادها مرطوب و خنك ميباشند و بعضي گرم همراه با گرد و غبار هستند.
تعداد زيادي از شهرهاي و روستاهاي ايران در نواحي كويري و حاشيه كويري تا حد زيادي بر حسب موقعيت باد طراحي و بنا شدهاند مانند شهرك زواره. بدين ترتيب كه كل شهر، ساختمانها، بازشوها، و بادگيرها به سمت باد مطلوب و خنك بنا شده است و پشت به باد گرم و پر گرد و غبار ميباشند. در نزديكي سواحل درياها و درياچههاي بزرگ نيز يك باد محلي وجود دارد كه دوره تناوب آن 24 ساعته است. در طي روز آفتاب ميتآبد، سطح زمين سريعتر از دريا گرم ميشود و در نتيجه هواي مجاور زمين صعود كرده و جاي آن را نسيم خنكي از سطح دريا پر ميكند. در شب هنگام، سطح زمين گرماي روز را سريعتر از دست ميدهد و آب دريا گرمتر از زمين ميباشد لذا هواي گرم از سطح دريا صعود ميكند و جريان مخالف روز از روي زمين به سمت دريا جريان پيدا ميكند. باد در انتقال صوت، آلودگي هوا و بو بسيار مؤثر است. لذا قسمتهايي از شهر كه عامل توليد آلودگيهاي فوق ميباشند مانند فرودگاهها، كارخانجات و محل دفن زباله، نه تنها بايد در خارج شهر، بلكه در سمتي باشند كه باد غالب منطقه ابتدا از سطح شهر عبور كند و بعد به اين قسمتها برسد.
استفاده از باد در طراحي محوطه و ساختمان نيز بايد نقش تعيينكنندهاي داشته باشد و باد بايد به طور صحيح هدايت و كنترل شود (شكل 8-1). به عنوان مثال در اقليم سرد بايد جلوي بادهاي سرد زمستانه سد شود و در اقليم گرم بايد از بادهاي خنك حداكثر استفاده صورت گيرد. اين كار با طراحي صحيح محوطه و فرم بنا امكانپذير است.
با قرار دادن درختان سوزني برگ مانند كاج و سرو، بادشكن، پستي، بلندي زمين و يا ابنيه مجاور ميتوان جلوي باد مزاحم را گرفت و بدين ترتيب با استفاده از عوارض زمين، گياه و ابنيه مجاور ميتوان باد مطلوب و مساعد منطقه را به سمت دلخواه هدايت كرد.
آب، رطوبت و گياه
ظرفيت حرارتي و گرمايي ويژه آب نسبت به ساير اجسام در روي كره زمين بيشتر است به همين خاطر آب قابليت ذخيره حرارتي بيشتري نسبت به معدل ذخيره حرارت سازي اجسام در روي كره زمين دارد. مشاهده اين امر در سواحل كنار دريا بسيار بارز است. در طي روز كه آفتاب ميتابد، سطح زمين گرم ميشود. در روزهاي گرم شدت گرماي سنگ و يا شن و ماسه سواحل دريا به قدري است كه با پاي برهنه نميشود بر روي آن راه رفت ولي در همين زمان آب دريا هنوز معتدل است و در آن ميتوان به راحتي آبتني كرد. مشاهده ميشود كه ظرفيت حرارتي هوا بسيار كم است (018/0) و هوا قدرت ذخيره حرارتي بسيار اندكي دارد ولي هواي مرطوب به دليل وجود ذرات بخار آب بهتر ميتواند حرارت را در خود ذخيره كند لذا در مناطق مرطوب اختلاف درجه حرارت در طي شبانه روز كمتر از نواحي با آب و هواي خشك است.
در نقاطي كه از سواحل درياها دور هستند و همچنين بارندگي و در نتيجه پوشش گياهي كمي دارند، رطوبت هوا بسيار اندك است. در صحراهايي مانند دشت كوير و كوير لوت اختلاف دماي هوا در طي شبانه روز گاهي تا 20 درجه ميرسد يعني روزهاي گرم و شبهاي سرد. در شهرهاي حاشيه كويري، تا پيش از استفاده از كولرهاي آبي در خانهها، اهل خانه در ايام گرم تابستان، شبها به پشت بامها ميرفتند. به 4 دليل شبها دماي پشت بامها بسيار كمتر از داخل بنا است:
1. به دليل رطوبت كم هوا و ظرفيت حرارتي بسيار اندك.
2. در طي شب آسمان مانند يك جسم سرد عمل ميكند.
3. كوران هوا بر روي سطح بام به خنك شدن محيط از طريق جابجايي حرارت كمك ميكند.
4. به دليل استفاده از مصالح بنايي در ساختمانهاي اين نواحي، حرارت روز در كالبد ساختمان حفظ ميشود.
يكي از دلايل عمده وجود حوض آب و درخت در حياط اغلب خانههاي حاشيه كويري اين است كه به رطوبت هوا اضافه شود و فضاي داخل بنا معتدلتر گردد. آبپاشي حياط و درختان در بعدازظهر نيز كه در سابق مرسوم بوده و هنوز نيز متداول است، به تبخير آب و خنك نمودن محيط و گاه خشكي هوا كمك ميكند. بر عكس در اقليم مرطوب مانند سواحل درياها، رطوبت نسبي هوا بيش از حد آسايش انسان است و با استفاده از جريان باد و تهويه داخل بنا، بايد از ساكن شدن هواي مرطوب در فضاهاي مسكوني جلوگيري نمود.
در رابطه با گياهان بايد متذكر شد كه گياهان به لحاظ تبخير آب، در ايجاد برودت در محيط تأثير بسزايي دارند. در طي يك روز آفتابي در تابستان يك درخت بلوط بزرگ به ميزان يك ميليون BTU (252000 كيلو كالري) در خنكسازي هوا تأثير ميگذارد. اين مقدار برابر است با ميزان هواي خنكي كه يك دستگاه تهويه مطبوع با 20 ساعت كار در روز براي 10 اتاق معمولي تأمين مي كند. وجود گياهان علاوه بر افزايش رطوبت نسبي، باعث ايجاد سايه در تابستان ميگردد كه خود از حرارت زياد آفتاب ميكاهد. از ديگر خصوصيات گياهان كاستن و هدايت باد ميباشد.
موقعيت جغرافيايي
يكي از عوامل مهم در شرايط اقليمي هر محل، موقعيت آن بر روي كره زمين و يا به عبارت ديگر، عرض جغرافيايي آن محل است. هر نيمكره زمين به 40 درجه جغرافيايي تقسيم شده كه استوا بر روي مدار صفر درجه و در قطب شمال و جنوب بر مدار 40 درجه قرار دارند. اشعه آفتاب هر چقدر عمود بتابد تأثير حرارت بيشتري دارد لذا در استوا به خاطر تابش عمودي آفتاب نسبت به آن، هواي محيط بسيار گرم و در دو قطب شمال و جنوب به لحاظ عدم تابش و يا تابش مايل آفتاب، هوا بسيار سرد است. در ساير مدارهاي جغرافيايي نيز نسبت به دوري و نزديكي به خط استوا معدل درجه حرارت سردتر و يا گرمتر ميباشند. قابل توجه ميباشد كه كشور ايران بين مدار 25 و 40
جغرافيايي قرار گرفته است. ارتفاع از سطح دريا نيز تأثير بسزايي در شرايط اقليمي دارد. هر چه زمين از سطح دريا ارتفاع بيشتري داشته باشد غلظت هوا كمتر و در نتيجه دماي محيط كمتر است.
تقسيمبندي اقليمي ايران
فلات ايران از نظر تقسيمبندي اقليمي در يك منطقه خشك جهان قرار گرفته است و صحاري خشك شمال آفريقا و عربستان كه از سواحل اقيانوس اطلس در غرب آفريقا شروع ميشود، تا ايران و نهايتاً تا افغانستان و تركمنستان ادامه پيدا ميكند.
در مورد وضعيت آب و هوايي ايران، دانشمندان و جغرافيدانان خارجي و ايراني تحقيقات بسيار انجام دادهاند و در اين ميان اصولي را كه «كوپن» دانشمند اتريشي ارائه داده است بيشتر مورد قبول اهل فن قرار گرفته، كوپن از لحاظ آب و هوايي ايران را به هفت منطقه متفاوت تقسيم نموده و دكتر گنجي بر اساس تقسيمبندي كوپن و با در نظر گرفتن اشكالاتي كه در تقسيمبندي كوپن از لحاظ آب و هوايي در هر يك از مناطق آب و هوايي تقسيم شده ميباشد، ايران را به 22 منطقه آب و هوايي تقسيم كرده است. از نظر مسكن و محيطهاي مسكوني، مهندس مرتضي كسمائي در
نقشه پهنهبندي اقليمي، ايران را به هشت منطقه اقليمي تقسيمبندي كرده است. اما آنچه كه در حال حاضر، بر اساس تحقيقاتي كه در سازمان هلال احمر صورت گرفته ايران را به چهار منطقه اصلي تقسيم نموده است. (شكل 1-2)
1. كرانههاي جنوبي درياي خزر
2. كرانه شمالي خليج فارس و درياي عمان
3. نواحي كوهستاني و مرتفع فلات
4. دشتهاي فلات
كرانه جنوبي درياي خزر
شرايط اقليمي
اين منطقه از پربارترين و سرسبزترين مناطق اقليمي ايران است و در تمامي فصول سال داراي بارندگي ميباشد. با وجود عرض نسبتاً كم، اين كرانه از دو ناحيه تقريباً مجزا تقسيم و تشكيل شده است. يكي ناحيه جلگهاي است كه به صورت نوار باريكي در امتداد دريا گسترش يافته و كشتزارهاي وسيع و همچنين شهرهاي بزرگ در اين ناحيه ميباشند. عرض اين جلگه در مجاور رودخانههايي مانند سفيد رود، هراز، تجن و در منطقه شرقي درياي خزر بيشتر است. دوم ناحيه كوهستاني شمال سلسله جبال البرز است كه پوشيده از درختان جنگلي ميباشند.
خصوصيات آب و هوايي
1. بارندگي زياد در تمام فصول سال، خصوصاً در فصول پائيز و زمستان
2. رطوبت نسبتاً زياد در تمام فصول سال
3. اختلاف كم درجه حرارت بين شب و روز
4. پوشش وسيع نباتي
سمت جنوب غربي درياي خزر، يعني استان گيلان، داراي بارندگي بيشتري نسبت به ساير قسمتها است و هرچه از سمت غرب به سمت شرق اين كناره پيش ميرويم، از مقدار بارندگي كاسته ميشود به نحوي كه در بندر انزلي در جنوب غرب اين كناره ميزان بارندگي ساليانه 1818
ميليمتر و در گرگان در جنوب شرقي كناره ميزان بارندگي فقط 617 ميليمتر است. درصد رطوبت نسبي در منطقه بسيار زياد است و در شهرهايي مانند بندر انزلي، رشت، رامسر و بابلسر حدود 80% ميباشد كه بيش از حد آسايش انسان است. ميزان رطوبت در كنار دريا بيشتر و در ارتفاعات و قسمتهاي شرقي كمتر است.
بافت شهري
در مناطقي كه در نزديكي ساحل دريا ميباشند و يا مقدار بارندگي زياد است، وجود رطوبت هوا از جمله مشكلات عمده ميباشد. هواي مرطوب از هواي خشك سنگينتر است و در قسمت زيرين هواي خشك قرار ميگيرد. لذا اگر فضاهاي شهري محصور باشند و كوران هوا و باد در آنها جريان
نداشته باشد، در سطح اين فضاها از هواي مرطوب انباشته خواهد شد و تنفس و فعاليت بسيار طاقتفرسا خواهد گرديد. لذا ساختمانها در اين مناطق مجزا و از هم ساخته ميشوند، با حياطها و فضاهاي باز و وسيع و حصار دور اين فضاها اغلب كوتاهتر از قد انسان است.
البته بايد توجه داشت كه هرچه از حاشيه شهر به مركز شهر نزديك ميشويم، به دليل تراكم بيشتر جمعيت و همچنين ارزش بيشتر زمين، فاصله ساختمانها از يكديگر كمتر ميشود، ولي به هر جهت در فضاهاي مركزي شهر نيز سعي ميشود تا از جريان هوا بين دريا و خشكي و يا از جريان باد غالب در منطقه جهت تهويه هواي فضاها، حداكثر استفاده بشود.
خصوصيات كلي بافت شهري و روستايي در اين منطقه
1. بافت شهري و روستايي به صورت باز و گسترده
2. فضاهاي شهري نسبتاً وسيع
3. محوطهها با ديوارهاي كوتاه
4. كوچههاي نسبتاً عريض
5. ساختمانهاي جدا از هم، در مراكز شهري متصل به هم
نوع مصالح
به دليل حاصلخيزي منطقه و وجود كشتزارهاي وسيع در جلگهها و جنگلهاي انبوه در نواحي كوهپايهاي و كوهستاني، مصالح ساختماني در اين كناره نسبتاً نباتي ميباشد.
در اين كناره، چوب از مصالح عمده جهت سازه و پوشش بنا است. چوبها به دو دسته چوب سخت و چوب نرم تقسيمبندي شدهاند. چوبهاي سخت به چوبهايي اطلاق ميشود كه با دوام، متراكم و محكم بوده و زيبايي و استقامت زيادي دارند. درختاني كه چوب آنها در اين كناره سخت ميباشد بدين قرار است: شمشاد، انجيلي، ملچ، اقاقياي وحشي، بلوط، توت، ابريشم، لي، زبان گنجشك، ازگل، گردو، اناز، أوجا و موذي.
از جمله درختاني كه چوب آنها نرم ميباشد بدين قرار است: توسكا، چنار، بيد، تبريزي، افرا، شيردل، ممرز، راش، كاج، سرو و توك.
از چوبهاي سختي چون أرجا، توت، لي، ليكلي معمولاً در قسمت پي و زير زمين ساختمان استفاده ميشود چون مقاومت آنها در برابر رطوبت و موريانه خوب است ولي چون اين چوبها صاف و بلند نميباشند براي تيرهاي اصلي، خرپا و ستونهايي كه در نما قرار ميگيرند از چوبهاي تبريزي، صنوبر و توسكا استفاده ميشود. جهت در و پنجره از چوب درخت موذي استفاده ميشود. موذي يك
درخت جنگلي است كه بسيار تنومند و ستبر است و ساليان دراز عمر ميكند. جهت پوشش بام در نواحي جنگلي و كوهستاني از تخته لت و در نواحي سواحل دريا و در كنار مردابها از گالي استفاده ميشود. گالي نوعي علف است كه در كنار مردابها رشد ميكند. داراي برگهاي پهن و نسبتاً بلندي است كه ارتفاع آن گاه تا سه متر ميرسد.
تطبيق مسكن با اقليم
از نمونههاي بسيار خوب ساختمان مسكوني كه به طور كامل با اقليم منطقه هماهنگي دارد و از پي تا ستيغ بام از مصالح گياهي و محلي بنا شده را ميتوان در جلگهاي وسيع بنام «بپه پيش» در شرق رودخانه سفيدرود ملاحظه نمود.
كرانه شمالي خليج فارس و درياي عمان
شرايط اقليمي
اين منطقه در امتداد يك نوار ساحلي باريك و نسبتاً طولاني است كه بيش از دو هزار كيلومتر طولاني ميباشد. از مصب اروندرود در جنوب غزبي استان خوزستان شروع شده و به خليج گواتر در جنوب شرقي استان سيستان و بلوچستان ختم ميشود.
از لحاظ اقليمي، اين سواحل جزء نواحي گرم و مرطوب محسوب ميشود. تابستانها نسبتاً طولاني و زمستانها فقط در دو ماه دي و بهمن هوا تا حدي سرد است. اين كناره به سبب آنكه در مجاورت دريا ميباشد، رطوبت هوا بسيار زياد است ولي به علت قلت بارندگي، فاقد پوشش نباتي ميباشد به جز نخلستانها و كشتزارهاي محدود اهالي منطقه به طور كلي لم يزرع، بي آب و علف است.
خصوصيات آب و هوايي اين كرانه
1. ميزان ريزش باران ساليانه بسيار اندك، اغلب بارندگي در فصول پائيز و خصوصاً زمستان.
2. رطوبت هوا بسيار زياد در تمام فصول سال
3. هوا بسيار گرم و مرطوب در تابستان و معتدل در زمستان
4. اختلاف كم درجه حرارت بين شب ور وز
5. شور بودن آبهاي زيرزميني در اكثر مناطق
6. پوشش بسيار كم گياهي
بافت شهري
بهترين روش براي مقابله با شرايط سخت آب و هوايي در اين منطقه، ايجاد سايه و استفاده از جريان باد است. اين مطلب براي ساكنان محل و كساني كه به اين مناطق در ايام گرم سال مسافرت كردهاند امري مشهود و مسلم است. پس ايجاد سايه و استفاده از جريان هوا، دو عامل بسيار مهم و تعيين كننده در بافت شهري و فرم بنا جهت آسايش انسان است.
خصوصيات بافت شهري و روستايي در اين كرانه
1. بافت شهري به صورت نيمه متراكم
2. بافت روستايي نسبتاً باز
3. فضاهاي شهري نيمه محصور
4. گسترش شهرها و روستاهاي ساحلي در امتداد كنار ساحل و جهتشان روبه دريا
فرم بنا
خصوصيات كلي فرم بنا در اين مناطق
1. ساختمانهايي به صورت حياط مركزي و نيمه درونگرا
2. حداكثر استفاده از سايه و كواران هوا
3. ارتفاع اتاقها زياد و پنجرههاي بلند و كشيده
4. ايوانهاي وسيع و مرتفع
5. عدم وجود زيرزمين
6. طاقها غالباً مسطح
در اين كرانه اكثر ساختمانها نيمه درونگرا هستند و اطاقها در اطراف يك حياط مركزي قرار دارند. فرق عمده اين ساختمانهاي حياط مركزي با ابنيه مشابه در مناطق فلات مركزي ايران در اين است كه با وجود آن كه اين ساختمانها درونگرا ميباشند، ولي ارتباط آنها با فضاي خارج كاملاً بسته نيست و پنجرههاي بلند و مرتفع ايوانهاي وسيع رو به فضاي كوچه و يا ميدان در طبقات دوم و خصوصاً سوم ساختمان دارند. دليل اين امر بدين لحاظ است كه به منظور استفاده از تهويه دو طرفه هوا در داخل اتاق و كاستن از شدت گرما، با باز كردن رو به حياط از يك طرف و پنجرههاي رو به كوچه از طرف ديگر تهويه صورت ميگيرد.
نوع مصالح
در مناطق گرم و مرطوب، استفاده از مصالحي كه داراي جرم حرارتي كم هستند و حرارت را در خود ذخيره نميكنند بهتر است. زيرا از لحاظ اقليمي، مشكل اساسي گرماي بيش از حد است و ذخيره كردن حرارت روز براي شب صحيح نميباشد. به همين دليل چوب بهترين نوع مصالح در اين مناطق است زيرا چوب حرارت را به كندي انتقال ميدهد و حرارت كسب شده در طي روز، بر روي سطوح چوب باقي ميماند و با وزش نسيم خنك در شب، چوب حرارت خود را از دست ميدهد. ولي در
اين سواحل، مشاهده ميشود كه از چوب فقط براي بام و در و پنجره استفاده ميشود و بدنه ساختمان با مصالح بنايي كه داراي جرم حرارتي بسيار زياد است، اجرا ميشود و ضخامت ديوارها غالباً زياد است. اين مطلب بدين خاطر است كه در اين سواحل پوشش گياهي بسيار اندك و چوب درختان براي كارهاي ساختماني كم ميباشد.
همچنين در اين سواحل زدن طاقهاي قوسي و گنبدي مرسوم نيست و غالباً از طاقهاي كاهگلي مسطح استفاده ميشود.
نواحي كوهستاني و مرتفع فلات
شرايط اقليمي
دو سلسله جبال البرز و زاگرس نواحي مركزي ايران را از سواحل درياي خزر در شمال و جلگه بينالنهرين در غرب جدا ميكند. شيركوه، كوه تفتان و كوههاي منفرد ديگري نيز در قسمتهاي مركزي و شرقي ايران وجود دارد، اين كوهستانها سرچشمه رودخانهها قناتهاي كشور ميباشند. رشته كوههاي واقع در شمال و غرب كشور اكثراً برفگير بوده و در دامنه شمالي رشته كوه البرز، جنگلهاي انبوه، و در دامنه كوههاي زاگرس در غرب كشور، جنگلهاي تنك، بلوط، نارون و افرا وجود دارد.
كليات شرايط اقليمي در اين مناطق
1. سرماي شديد در زمستان، معتدل در تابستان
2. بارش برف سنگين در قسمتهاي شمال و شمال غرب كشور
3. رطوبت هوا كم
4. اختلاف بسيار زياد درجه حرارت بين شب و روز
به علت ناهمواريها و شيب زياد زمين، فقط روستاها و شهركهاي كوچك در دامنه كوهها ميتوانند گسترش يابند و شهرهاي بزرگ در صورتي در اين ارتفاعات امكان توسعه دارد كه سطوح مسطح وسيعي در دامنه كوهستانها وجود داشته باشند. از اين نوع شهرها ميتوان از شهركرد (2078 متر)، اراك (1759 متر) و همدان (1747 متر) نام يرد.
بافت شهري و روستايي
برخلاف سواحل جنوبي كشور كه محيط زيست مسكوني جهت مقابله با حرارت و گرماي زياد هوا شكل گرفته، در اينجا سرماي زياد تعيين كننده در شكلگيري بافت شهري و روستايي است.
خصوصيات كلي بافت شهري و روستايي
1. فضاهاي شهري و روستايي كوچك و محصور
2. بافت شهري و روستايي متراكم و ابنيه متصل به هم
3. جهت آفتاب و عوارض زمين عامل تعيين كننده در نحوه استقرار
4. گوچهها و معابر اصلي به موازات خط تراز زمين و اغلب با عرض كم
فرم بنا
فرم بنا نيز مانند بافت شهري بر اساس اقليم منطقه و جهت مقابله با سرماي شديد طراحي و اجرا شده است.
خصوصيات كلي فرم بنا در اين نواحي
1. ساختمانها داراي حياط مركزي و درونگرا
2. نسبت سطح پوسته خارجي نسبت به حجم بنا كم
3. ارتفاع ارتقاها كم
4. بامها غالباً به صورت مسطح
5. بازشوهاي كوچك
6. ايوانها و حياط كوچك
7. ديوارهاي نسبتاً قطور
نوع مصالح
مصالح مورد استفاده ابنيه سنتي در مناطق كوهستاني مانند ساير مناطق اقليمي آن چيزي است كه در دسترس است، لذا اغلب جهت، ديوارهاي از سنگ و براي پوشش سقف طبقات و بام از چوب درختان و كاهگل استفاده ميشود.