بخشی از مقاله

-1-مقدمه :
حسابداري به منظور جواب گويي به نيازهاي انسان به وجود آمده است . شرايط اجتماعي ، اقتصادي و سياسي محيط حسابداري به تناسب زمان متفاوت بوده است.در نتيجه،هدف هاي حسابداري وروش هاي آن نيز متناسب باتغیير در شرايط محيطي دگرگون شده است. با گذشت زمان و به موازات گسترش فعاليت هاي اقتصادي و افزايش پيچيدگي آن، هدف ها و روش هاي حسابداري به منظور جواب گويي به نيازهاي اطلاعاتي توسعه يافته است.


در حال حاضر ، حسابداري نقش مهمي را در سيستم اقتصادي ايفا مي كند. تصميم گيري دقيق از جانب اشخاص ، شركت ها، دولت و غيره براي توزيع مناسب و كار آيي منابع مالي امري اجتناب ناپذير است . براي اين گونه تصميم گيري ها، تصميم گيرندگان بايد اطلاعاتي قابل اتكا در اختيار داشته باشند در واقع ، هدف حسابداري كمك به اين تصميم گيرندگان است.از سوي ديگر ، سرمايه گذاري ازموارد ضروري و اساسي در فر آيند رشد و توسعه اقتصادي كشور است .


یکی از عوامل موثر در تصمیم گیری ،اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است.در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نا متقارن بین افراد توزیع شود.(انتقال اطلاعات به صورت نا برابر صورت گیرد) می تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی واحد سبب شود.بنابراین ،قبل از این که خود اطلاعات برای فرد تصمیم گیرنده مهم باشد،این کیفیت توزیع اطلاعات است که باید به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

2-1 بیان مسأله
يكي از مهمترين عوامل در تصميم گيري صحيح ،اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصميم است كه اگر به درستي فراهم و پردازش نشوند اثرات منفي براي فرد تصميم گيرنده خواهد داشت از

سوي ديگر نوع و چگونگي دستيابي به اطلاعات نيز حائز اهميت است .در صورتي كه اطلاعات مورد نياز به صورتي نا متقارن در بين افراد توزيع شود( انتقال اطلاعا ت به صورت نابرابر بين مردم صورت گيرد) مي تواند نتايج متفاوتي را نسبت به يك موضوع واحد سبب شود .بنابراين قبل از اينكه خوداطلاعات براي فرد تصميم گيرنده مهم باشد ،اين كيفيت توزيع اطلاعات است كه بايد به صورت دقيق مورد ارزيابي قرار گيرد.
زمانی كه عدم تقارن اطلاعاتي در رابطه با سهام يك شركت افزايش يابد ارزش ذاتي آن با ارزشي كه سرمايه گذاران در بازار سرمايه براي سهام مورد نظر قائل مي شوند متفاوت خواهد بود .در نتيجه ارزش واقعي سهام شركتها با ارزش مورد انتظار سهامداران تفاوت خواهد داشت (دياموند و

ورچيا، 1991، ص65) .
آنچه در بازار هاي سرمايه مورد توجه قرار گيرد اين است كه بسياري از افرادي كه اقدام به سرمايه گذاري مي كنند،مردم عادي هستند كه تنها راه دسترسي آنها به اطلاعات مهم شركتها ،اطلاعيه

هايي مي باشد كه از جانب شركتها منتشر مي شود. يك نمونه از اين نوع اطلاعيه ها را مي توان اعلان سود بر آوردي هر سهم دانست که در آن سود پيشنهادي هر سهم از جانب شركت پيش بيني شده و به اطلاع عموم رسانده مي شود.


در ایران ،بر اساس ماده5 آئين نامه افشاي اطلاعات شركتها ي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ،مديران شركت هاي پذيرفته شده در بورس موظف هستند كه بودجه و پيش بيني عملك

رد سالانه حداكثر 30 روز قبل از شروع سال مالي جديد و تعديل پيش بيني عملكرد سالانه در دوره هاي سه ماهه ،حداكثر 20 روز بعد از پايان دوره و پيش بيني درآمد هر سهم خود را به صورت 3 ماهه واقعي و يك ساله پيش بيني و حداكثر 20 روز بعد از پايان دوره سه ماهه ،به مديريت نظارت بر شركت هاي سازمان بورس اوراق بهادار در تهران ارسال نمايند.با توجه به اينكه اعلان سود مي تواند برقيمت سهام تاثير گذار باشد ،در نتيجه مي تواند در تصميم گيري هاي افراد نقش مهمي را ايفا كند. و از انجاي كه در بند اول مفاهيم نظري و گزارشگري مالي استاندارد حسابداري ايران

،هدف اصلي از ارائه اطلاعات حسابداري كمك به تصميم گيري ها ي اقتصادي افراد مي باشد خود مي تواند گوياي اهميت فوق العاده اين امر باشد .حال اگر در بين سرمايه گذاراني كه در بازار سرمايه مشغول فعاليت بوده ،افرادي باشند كه از نظر اطلاعاتي نسبت به سايرين در موقعيت

بهتري قرار داشته باشند و به عنوان مثال از اعلان هايي كه قرار است در باره سود صورت پذيرد مطلع باشند قادر خواهند بود تا بر عرضه و تقاضاي بازار تاثير گذاشته و به اصطلاح منجر به بروز شكاف قيمتها گردند.
دليل اصلي آن نيز وجود عدم تقارن اطلاعاتي در بازار سرمايه مي باشند كه بر طبق آن افراد م

طلع از اعلان سود (ويا هر خبر با اهميت ديگر) را نسبت به سايرين در موقعيت تصميم گير ي مناسبتري قرار مي دهد.


در صورت وجود عدم تقارن اطلاعاتي در بازار سرمايه و نبود راهكار مناسب براي كاهش آن ،سرمايه هاي افراد عادي كه در اين بازار ها اقدام به سرمايه گذاري مي كنند همواره مورد مخاطره قرار خواهد گرفت. با توجه به مطالب ذکرشده مي توان بيان نمود که اعلان سود برآوردی چه تاثیری بر عدم تقارن اطلاعاتی دارد؟ و راهکار های مناسب برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی چیست؟وجود اطلاعات نا متقارن بر تصمیم گیری افراد چه تاثیری دارد؟ سوال اصلی این تحقیق بیان می کند

که آیا اعلان سود حسابداری می تواند عدم تقارن اطلاعاتی را بین سرمایه گذاران کاهش دهد یا خیر؟

3- 1 تاریخچه موضوع تحقیق
با توجه به بررسي اطلاعات موجود در مراجع كتابخانه اي ،در مورد عدم تقارن اطلاعاتي و ارتباط آن با داده هاي حسابداري تحقيقي در بورس اوراق بهادار صورت گرفته است .در این پژوهش که توسط محمد رضا وطن پرست صورت گرفته وجود سطح عدم تقارن اطلاعاتی و تاثیر آن بر روی قیمت سهام و حجم مبادلات در 21 روز قبل و بعد از اعلان سود برآوردی هر سهم مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج تحقیق که در سالهای 81 -83 توسط محمد رضا وطن پرست انجام شده بود نشان می دهد که در دوره قبل از اعلان سود عدم تقارن اطلاعاتی ،حجم مبادلات بیشتر از پس از اعلان سود بود.
در خارج از كشور تحقيقاتي از اواخر دهه 1970 ميلادي در زمينه عدم تقارن اطلاعاتي در كشور هاي مختلف صورت گرفته است .نتايج حاصل از اين تحقيقات با توجه به شرايط مكاني و زماني

تحقيق متنوع مي باشد به طوري كه برخي از محققين وجود عدم تقارن اطلاعاتي را قبل از اعلان سود وبرخي پس از اعلان سود گزارش نموده اند.و به تناسب آن نيز افزايش حجم مبادلات را در دوره هاي قبل و بعد از اعلان سود گزارش كردند.اعلان سود اشاره كردند .
لي و مك لاو (1993) نيز با بهره گيري از اطلاعات بين روزي سطح عدم تقارن اطلاعاتي بيشتري را در دوره قبل از اعلان سود گزارش نموده اند.ايزلي و اوهارو (1992) نيز دريافتند به تناسب افزايش عدم تقارن اطلاعاتي حجم مبادلات نيز افزايش پيدا نموده است،البته آنها نيز اين امر را در دوره ق

بل از اعلان سود مشاهد نموده اند.
يان (1998) نيز دريافت ،واكنش بازار سهام نسبت به بازده غير عادي رابطه مثبتي با عدم تقارن اطلاعاتي در دوره قبل از اعلان سود دارد.ليبي (2003) با بررسي شركت هاي مستقر در بورس تورنتو وجود عدم تقارن ازاطلاعاتي را در دوره قبل از اعلان سود گزارش نمود.ويل (2004) نيز با بررسي شركتهاي فعال در يورونكست پاريس سطح عدم تقارن اطلاعاتي بيشتري را قبل از اعلان سود مشاهده نمود.اطلاعات بيشتر در فصل 2 آمده است.
يكي از نكات مهمي كه همواره در مورد بازار هاي سرمايه خصوصاً بورس هاي اوراق بهادار مطرح مي گردد ،بحث كارايي بازار مي باشد كه بر طبق آن تمامي اطلاعات موجود در بازار ،اثرات خود را بر روي قيمت سهام منعكس مي نمايد .شايد بتوان از ديدگاه فرضيه بازار كارا،دليل وجودي حسابداري را عدم تقارن اطلاعاتي بيان نمود كه در آن يكي از طرفين مبادله اطلاعات بيشتري را نسبت به طرف مقابل در اختيار دارد .اين امر به علت ورود معاملات و اطلاعات دروني بوجود مي آيد.
حتي اگر قيمت بازار اوراق بهادار كاملاً منعكس كننده اطلاعات باشد باز هم اين احتمال وجود دارد كه افراد درون سازمان بيش از افراد برون سازمان در مورد وضعيت كيفي شركت اطلاعات

بيشتري در اختيار داشته باشد و بتواند به واسطه اين مزيت اطلاعاتي در جهت كسب منافع بيشتر اقدام نمايد.در اين جاست كه يكي از زير شاخه هاي بحث عدم تقارن اطلاعاتي موسوم به "گزينش (انتخاب)متغير "نمايان مي شود.
گزينش مغاير به وضعيتي اطلاق مي شود كه در آن فروشندگان اطلاعات مربوطي در اخت

يار دارند كه خريدارن از آن بي اطلاع مي باشند و (بالعكس)،كه اين امر دقيقاً قبل از وقوع معامله به وجود مي آيد. زماني كه معامله گران در بازار از وجود افراد غير مطلع آگاه شوند مسئله گزينش مغاير افزايش مي يابد. در اين حالت افزايش سطح عدم تقارن اطلاعاتي از طريق گسترش تقارن دامنه پيشنهادي قيمت خريد و فروش سهام نشان داده مي شوند و بازار گردان ها از افزايش اين تفاوت براي جبران و سبك گزينش مغاير بهره مي گيرند.به عبارت ديگر حضور افراد نا آگاه در بازار سرمايه اين امكان را فراهم مي سازد تا سرما يه گذاران حرفه اي نرخ بازده بالاتري به دست آورند.
معمولاً زماني كه اطلاعات تازه اي از وضعيت شركت ها در بازار منتشر مي شود ،اين اطلاعات توسط تحليل گران ،سرمايه گذاران و ساير استفاده كنندگان مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و بر مبناي آن ،تصميم گير ي نسبت به خريد يا فروش سهام صورت مي پذيرد.


اين اطلاعات و نحوه واكنش آن ها و رفتار استفاده كنندگان به خصوص سهامداران بالفعل و بالقوه تاثير گذاشته و باعث افزايش و يا كاهش قيمت و حجم مبادلات سهام مي گردد.زيرا نحوه برخورد افراد با اين اطلاعات جديد نوسانات قيمت ها را شكل مي دهد.بنايراين ،در صورت انتشار محرمانه و نا همگون اطلاعات واكنش هاي متفاوتي را از سوي سرمايه گذاران به واسطه ورود عدم تقارن اطلاعاتي در بازار سرمايه شاهد مي باشيم كه اين امر تحليل هاي نادرست و

گمراه كننده اي را از وضعيت جاري بازار به همراه خواهد داشت.
مطالب فوق مي تواند بيانگر اهميت موضوع عدم تقارن اطلاعاتي و تاثير غير

قابل انكار آن بر روي تصميم گيري هاي اقتصادي افراد باشد.

5-1چارچوب نظری تحقیق
در دهه 1970 ميلادي سه دانشمند به نام هاي مايكل اسپنس ،جرج اكرلوف و جوزف استيليتز (برندگان جايزه نوبل اقتصاد در سال 2001) در زمينه اقتصاد اطلاعات ،نظريه اي را پايه گذاري كردند كه به نظريه عدم تقارن اطلاعاتي موسوم شد.در آن زمان محافل مالي و اقتصادي دنيا همواره سوال هايي به شرح ذيل مطرح بود:
چرا كساني كه قصد خريد اتومبيل دست دوم دارند ترجيح مي دهند به واسطه مراجعه كنند تا به فروشنده؟


چرا موسسه ها با وجود اطلاع از وضع ماليات بر سود سهام، بين سهامداران خود سود تقسيم مي كنند؟
چرا نرخ بهره در كشورهاي جهان سوم اغلب بيش ا زحد بالاست؟
مساله اطلاعات نا متقارن در جايي اتفاق مي افتد كه يك فرد اطلاعاتي در ارتباط با رويداد هاي اقتصادي داشته باشد و فرد يا افراد ديگر فاقد آن باشند.تا كنون ما تصور مي کر

ديم كه كيفيت كالاهاي مورد معامله هميشه براي همه طرفهاي مشاركت كننده در يك معامله مشخص است .مثالهاي بي شماري وجود دارد كه اين فرض و تصور درست نيست .معمولاً يك طرف معامله نسبت به طرف ديگر اطلاعات بيشتري در اختيار دارد .
با توجه به اينكه ميزان اطلاعاتي كه در اختيار يك طرف معامله قرار دارد ،توسط د

ادگاه يا ساير مراجع قابل تشخيص نيست بنابراين نمي توان براي برابري نمودن اطلاعات قرارداد تنظيم نمود.
برندگان جايزه نوبل ،پاسخ مشتركي براي سوالات مطرح شده ارائه دادند و با استفاده از فرضيه واقع بينانه عدم تقارن اطلاعاتي به بسط نظريه خود پرداختند و براي سوالات فوق پاسخ هايي به شرح ذيل ارائه نمودند:
فروشندگان اطلاعات بيشتري نسبت به خريداران درباره كيفيت اتومبيل دارند.
مديران شركت ،بيش از سهامداران از وضعيت سودآوري موسسه مطلع مي باشند.
وام گيرندگان بهتر از وام دهندگان درباره توانايي شان جهت باز پرداخت اقساط در آينده اطلاع دارند.
به طور مشخص ،اكرلوف نشان داد كه عدم تقارن اطلاعاتي مي تواند موجب افزايش گزينش مغاير در بازار ها شود كه اين امر قبل از وقوع معامله براي افراد بوجود مي آيد .اسپنس خاطر نشان كرد كه در شرايط خاص ،واسطه هاي مطلع مي توانند با انتقال اطلاعات محرمانه خود به واسطه هاي كم اطلاع، درآمد بازار خود را بيشتر كنند.به اين ترتيب مدير شركت با صرف مخارج اضافي براي ماليات سود سهام ،خبر از بالا بردن سود مي دهد.


مقاله اكرلوف (1970) با عنوان "بازار نابسامان "اولين تحليل رسمي از بازار هايي را كه با مشكل گزينش مغاير رو به رويند،معرفي مي نمايد .اكرلوف نوعي بازار را به تصوير مي كشد كه در آن به اصطلاح رايج ،فروشنده نسبت به خريدار اطلاعات بيشتري را در اختيار دارد.البته حسابداران براي كاهش مشكل گزينش مغاير ،سياست افشاي كامل را پذيرفته اند تا ميزان اطلاعات در اختيار عموم افزايش يابد.
شركتهايي كه بر اساس اطلاعات نهايي از سودآوري بالاي خود مطلع مي باشند،سود سهام پرداخت مي كنند و بازار آن را علامتي براي خبر خوب تلقي مي كند و قيمت بالاتري براي س

هام آن شركت قائل مي شود. و از اين طريق با بالا رفتن قيمت سهام ماليات پرداختي بر روي سود سهام را جبران مي كنند. )جلیلی،1378، ص 208)2.
6-1 اهداف تحقیق


هدف اصلي در اين تحقيق ،تعيين تاثير اعلان سود بر كاهش عدم تقارن اطلاعاتي در بين سرمايه گذاران مي باشد.

7-1- فرضیات تحقیق
در اين تحقيق ،تفاوت موجود بين قيمتهاي پيشنهادي خريد و فروش سهام و رابطه آن با حجم مبادلات و قيمتهاي سهام در زمان اعلان سود مورد بررسي قرار ميگيرد تا در يابيم:
آيا اعلان سود حسابداري در كاهش عدم تقارن اطلاعاتي بين سرمايه گذاران موثر است.؟
برا ي پاسخ به سوال فوق و با توجه به مباني نظري موجود در اين زمينه فرضيه هايي به شرح زير تدوين شده اند:
فرضيه 1: دامنه قيمت پيشنهادي خريد و فروش سهام قبل از اعلان سود نسبت به دامنه قيمت پيشنهادي خريد و فروش بعد از اعلان سود بيشتر است.
فرضيه 2: حجم مبادلات قبل از اعلان سود ،بيشتر از حجم مبادلات پس از اعلان سود است.
فرضيه 3:اعلان سود منجر به تعديل قيمت سهام مي گردد.

8-1-قلمرو تحقیق


جامعه مورد بررسي در اين تحقيق ،شركت هاي پذيرفته شده در بورس تهران مي باشد.محدوده زماني اين تحقيق سال 83-86 مي باشد .قلمرو تحقيق از لحاظ موضوع ، اعلان سود حسابداري مي باشد.

9-1 مدل تحلیلی تحقیق
براي محاسبه عدم تقارن اطلاعاتي در بورس اوراق بهادار تهران از مدل زير استفاده شريد و فروش سهام مورد استفاده قرار گرفت. پس از وي نيز افراد ديگري در تحقيقات خود از اين مدل بهره گرفتند. مدل يادشده به شرح زير است:

 


كه در آن:
=Tدوره زماني مورد بررسي
=iنمونه مورد بررسي
=SPREADدامنه تفاوت قيمت پيشنهادي خريد و فروش سهام
=(ASK PRICE)APميانگين قيمت پيشنهادي فروش سهام شركتiدر دوره t
=(BID PRICE)BPميانگين قيمت پيشنهادي خرید سهام شركتiدر دوره t

بررسي تغييرات در حجم مبادلات از فرمول زير كه توسط فاستر و بيور مطرح شده، استفاده شده است:

1 تعداد سهام شركت iكه در هفته t معامله شده
* Vit=
تعداد روزهاي معاملاتي در هفته t تعداد سهام منتشرشده شركت iدر هفته t

لازم به يادآوري است، به دليل اين كه در اين تحقيق از اطلاعات روزانه استفاده شده است در فرمول يادشده تغييراتي صورت گرفته است . بدين معني كه در محاسبات مربوطه به جاي اطلاعات هفتگي، اطلاعا ت روزانه جايگزين شده است كه در نهايت مدل تغيير يافته به شرح زير است:


تعداد سهام شركت iكه در هفته t معامله شده


Vit=
تعداد سهام منتشرشده شركت iدرروز t
كه در اين فرمول:
=iنمونه هاي مورد بررسي
=tدوره زماني مورد بررسي
= Vit متوسط گردش سهام نمونهiدر دوره t
محاسبه بازده غيرعادي انباشته براي هر نمونه بر اساس رابطه زير محاسبه شده است:


CAR=بازده غیر عادی انباشته
AR=بازده غیر عادی


N=تعداد نمونه ها
نیز به شرح زیر محاسبه می شود:

Rit=بازده واقعی نمونه iدر دوره t
P1= قیمت سهام در پایان دورهt
P0= قیمت سهام در ابتدای دوره t
روش محاسبه mt R نیز به شرح زیر است:


Rmt = بازده بازار در دوره t
TEDPIXt= بازده قیمت و سود نقدی سهام در دوره t
TEDPIXt-1= بازده قیمت و سود نقدی سهام در دوره t-1
باید خاطر نشان کرد که TEDPIX برآیند حرکت های قیمتی وبازده نقدی سهام در بورس اوراق بهادار تهران است که می تواند بازده کل سرمایه گذاری را بر روی اوراق سهام در طی یک روز معین نشان دهد.

10-1 تعریف واژه ها و اصطلاحات
یکی ازنخستین اقداماتی که درفرآیند حل یک مسأله تحقیقی لازم به نظرمی رسد این است که
اصطلاحات مهمی که درگذاره آن مسأله آمده ، به گونه عملیاتی تعریف شود(خاکی،1378،ص 67)2.

عدم تقارن اطلاعاتی:
به وضعیتی اطلاق می شود که در آن یکی از طرفین معامله

،اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار داشته باشد .این امر به علل مختلف ،از جمله وجود معاملات و اطلاعات محرمانه به وقوع می پیوندد (جلیلی ،1387،ص 45)1.
در این تحقیق عدم تقارن اطلاعاتی ،از طریق تفاوت در دامنه پیشنهادی قیمت خرید و فروش سهام به صورت مقداری محاسبه شده است.
عبارت است از اعلان سود پیشنهادی هر سهم ،که از طریق اطلاعیه های سازمان بورس و اوراق بهادار تهران به اطلاع عموم رسانده می شود (وطن پرست ،1384،ص 10)2. در این تحقیق منظور از اعلان سود برآوردی هر سهم، اعلان سود بودجه ای برای اولین بار است.

قیمت سهام:
اغلب بیانگر انتظارات بازار از وضعیت اقتصادی شرکتهاست.از این رو شاخص های بازار نمایانگر وضعیت و عملکرد آتی کل اقتصاد می باشند (راعی و تلنگی،1383،ص68)3.

حجم مبادلات:
عبارت است از تعداد سهام مبادله شده از یک سهم ،در یک روز فعالیت بورس اوراق بهادار تهران

بازده تحقق یافته (بازده واقعی):
بازدهی است که واقع شده، یا بازده ای است که کسب شده و به وقوع پیوسته است (اسلامی بید گلی، 1378، ص118)4.

فصل دوم:
مروری بر ادبيات تحقيق


1-2- مقدمه :
حسابداري يك سيستم اطلاعاتي است كه هدف از آن تامين نياز هاي اطلاعاتي استفاده كنندكان در راستاي تصمیم گيري هاي اقتصادي مي باشد.استفاده كنندگان از اطلاعات حسابداري طيف وسيعي از جامعه را تشكيل مي دهند.ويليام بيور در سال 1989 در كتاب گزارشگري مالي خود استفاده كنندگان اطلاعات حسابداري را به پنج گروه عمده شامل :سرمايه گذاران ،واسطه هاي مالي ،قانون گذاران، مديران و حسابرسان تقسيم مي كند.


در تقسيم بندي متداول ديگر ،استفاده كنندگان از اطلاعات حسابداري به دو گروه عمده استفاده كنندگان درون سازماني و برون سازماني نيز طبقه بندي مي شود. استفاده كنندگان برون سازماني عبارتند از سهامداران ،اعتبار دهندان ،دولت و ساير اشخاصي كه به نحوي با سازمان در ارتباط هستند و از اطلاعات حسابداري در تصميماتي كه در ارتباط با سازمان اتخاذ مي كنند،بهره مند مي گردند.استفاده كنندگان درون سازماني عبارتند از مديران و اداره كنندگان سازمان كه از اطلاعات اخذ شده توسط سيستم حسابداري در اداره عمليات سازمان استفاده مي نمايند.هر يك از دو گروه استفاده كنندگان فوق ،نياز هاي اطلاعاتي خاصي دارند كه در اين ميان حسابداري

مالي جهت پاسخگويي به نياز هاي اطلاعاتي گروه اول و حسابداري مديريت براي پاسخگويي به نياز هاي گروه دوم از هم متمايز مي شوند(نوروش و آژيري ،1378،ص89)1.
همان گونه كه در بالا اشاره شد اطلاعات حسابداري يكي از منابع مهم اطلاعاتي براي تصميم گيري هاي اقتصادي مي باشد .در تصميم گيري هاي اقتصادي ،اطلاعات حسابداري مي تواند با اطلاعاتي كه خارج از سيستم حسابداري تهيه مي شود ،مورد استفاده قرار گيرد .تقريباً تمام

ي اطلاعات حسابداري متاثر از يك رشته قواعد و روش هايي است كه اصطلاحا ً آنها را اصول پذيرفته شده حسابداري مي ناميم.به نظر مي رسد حسابداري تامين كننده اطلاعات براي ت

صميم گيري در يك موسسه اقتصادي مي باشد و همواره بين گزارش حسابداري و (به عبارتي هر نوع اطلاعات مالي ) و تصميم گيري اقتصادي رابطه مستقيمي برقرار مي باشد .
البته براي اينكه ارتباط اطلاعات حسابداري و تصميم گيري هاي مفيد اقتصادي به خوبي تبيين شود بايد در مفهوم عبارات زير دقت كافي داشته باشيم (بدري ،1372،ص164)1.
اگر اطلاعات حسابداري در فرايند تصميم گيري به عنوان اطلاعات مربوط تلقي نشود هر گونه تغيير در اين اطلاعات نيز بر تصميم موثر نخواهد بود.هرگاه اطلاعات غير حسابداري موجود باشد،آن گاه مفهوم و جايگاه ذهني اطلاعات غير حسابداري از نظر تصميم گيرنده بر ارزش اين اطلاعات (اطلاعات حسابداري)در فرايند تصميم گيري موثر نخواهد بود.وجود اطلاعات غير حسابداري در ارزش گذاري اطلاعات حسابداري توسط فرد تصميم گيرنده در فرآيند تصميم ،عامل تعيين كننده و مهمي خواهد بود.در این فصل پس از مروری چند در سابقه و پیشینۀ تحقیق، شكل گيري مفهوم عدم تقارن اطلاعاتي،ورود مفهوم عدم تقارن اطلاعات به بازار هاي سرمايه،مباني نظري تفاوت قيمت پيشنهادي خريد و فروش اوراق بهادار،عدم تقارن اطلاعاتی و دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام،عدم تقارن اطلاعاتی و بورس اوراق بهادار تهران،اطلاعات جدید و سرعت تعدیل قیمت های سهام،اعلان سودحسابداري و محتواي اطلاعاتي آن مورد بررسی، تبیین و تشریح قرار گرفته است و در انتهای فصل به تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.

2-2شكل گيري مفهوم عدم تقارن اطلاعاتي:


در دهه 1970 ميلادي سه دانشمند به نام هاي مايكل اسپنس،جرج اكرلوف و جوزف استيليتز (برندگان جايزه نوبل اقتصاد در سال 2001) در زمينه اقتصاد اطلاعات ،نظريه اي را پايه گذاري كردند كه به نظريه عدم تقارن اطلاعاتي موسوم شد.در آن زمان محافل مالي و اقتصادي دنيا همواره سوال هايي به شرح ذيل مطرح بود:
چرا كساني كه قصد خريد اتومبيل دست دوم دارند ترجيح مي دهند به واسطه مراجعه كنند تا به فروشنده؟


چرا موسسه ها با وجود اطلاع از وضع ماليات بر سود سهام، بين سهامداران خود سود تقسيم مي كنند؟
چرا نرخ بهره در كشورهاي جهان سوم اغلب بيش ا زحد بالاست؟
مساله اطلاعات نا متقارن در جايي اتفاق مي افتد كه يك فرد اطلاعاتي در ارتباط با روي

داد هاي اقتصادي داشته باشد و فرد يا افراد ديگر فاقد آن باشند.تا كنون ما تصور مي رديم كه كيفيت كالاهاي مورد معامله هميشه براي همه طرفهاي مشاركت كننده در يك معامله مشخص است .


مثالهاي بي شماري وجود دارد كه اين فرض و تصور درست نيست .معمولاً يك طرف

معامله نسبت به طرف ديگر اطلاعات بيشتري در اختيار دارد .با توجه به اينكه ميزان اطلاعاتي كه در اختيار يك طرف معامله قرار دارد ،توسط دادگاه يا ساير مراجع قابل تشخيص نيست بنابراين نمي توان براي برابري نمودن اطلاعات قرارداد تنظيم نمود.
برندگان جايزه نوبل ،پاسخ مشتركي براي سوالات مطرح شده ارائه دادند و با استفاده از فرضيه واقع بينانه عدم تقارن اطلاعاتي به بسط نظريه خود پرداختند و براي سوالات فوق پاسخ هايي به شرح ذيل ارائه نمودند:
فروشندگان اطلاعات بيشتري نسبت به خريداران درباره كيفيت اتومبيل دارند.
مديران شركت ،بيش از سهامداران از وضعيت سودآوري موسسه مطلع مي باشند.
وام گيرندگان بهتر از وام دهندگان درباره توانايي شان جهت باز پرداخت اقساط در آينده اطلاع دارند.
به طور مشخص ،اكرلوف نشان داد كه عدم تقارن اطلاعاتي مي تواند موجب افزايش گزينش مغاير در بازار ها شود كه اين امر قبل از وقوع معامله براي افراد بوجود مي آيد .اسپنس خاطر نشان كرد كه در شرايط خاص ،واسطه هاي مطلع مي توانند با انتقال اطلاعات محرمانه خود به واسطه هاي كم اطلاع، درآمد بازار خود را بيشتر كنند.به اين ترتيب مدير شركت با صرف مخارج اضافي براي ماليات سود سهام ،خبر از بالا بردن سود مي دهد.
مقاله اكرلوف (1970) با عنوان "بازار نابسامان "اولين تحليل رسمي از بازار هايي را كه با مشكل گزينش مغاير رو به رويند،معرفي مي نمايد .اكرلوف نوعي بازار را به تصوير مي كشد كه در آن به اصطلاح رايج ،فروشنده نسبت به خريدار اطلاعات بيشتري را در اختيار دارد.البته حسابداران براي كاهش مشكل گزينش مغاير ،سياست افشاي كامل را پذيرفته اند تا ميزان اطلاعات در اختيار عموم افزايش يابد.
شركتهايي كه بر اساس اطلاعات نهايي از سودآوري بالاي خود مطلع مي باشند،سود سهام پرداخت مي كنند و بازار آن را علامتي براي خبر خوب تلقي مي كند و قيمت بالاتري براي سهام آن شركت قائل مي شود. و از اين طريق با بالا رفتن قيمت سهام ماليات پرداختي بر روي سود سهام را جبران مي كنند (جلیلی، 1387، ص208)3.

 

3-2- ورود مفهوم عدم تقارن اطلاعات به بازار هاي سرمايه:
در ادبيات مربوط به زير ساخت بازار ،دامنه قيمت پيشنهادي خريد و فروش سهام از سه بخش تشكيل مي شود.هزينه پردازش سفارش ،هزينه نگهداري موجودي و هزينه گزينش مغاير ،هزينه پردازش سفارش مبلغي است كه بازار ساز ها براي آماده بودن جهت انجام سفارش هاي خريد و فروش هزينه مي كنند(تينيك،1972) . بخش هزينه نگهداري موجودي كه توسط استال (1978) و هوو استال (1981) مدل سازي شده است،بيان مي كند كه هزينه معاملات منجر مي شود بازار سازها پرتفوي متنوع نگهداري نمايند تا از اين طريق بتوانند هزينه هاي خود را پوشش دهند.در نهايت ،گزينش مغاير كه توسط كاپلند و گالي (1983) و گلشتن و ميلورام (1985) مطرح گرديد نمايانگر يك امر جبراني براي معامله گران جهت پذيرش ريسك معامله با افرادي اس

ت كه احتمال دادر اطلاعات مهم و محرمانه اي در اختيار داشته باشند.به عبارت ديگر ،اگر بخش عمده اي از بازار افراد غير مطلع تشكيل دهند ،بازار ساز ها دامنه تفاوت قيمت پيشنهادي خريد و فروش سهام را افزايش مي دهند تا از اين طريق ريسك گزينش مغاير را جبران كنند .

 

1-3-2- مباني نظري تفاوت قيمت پيشنهادي خريد و فروش اوراق بهادار
زماني كه اوراق بهادار انتشار مي يابد و به موجوديت خود در بازار ادامه مي دهد تا بازخريد شوند يا به سررسيد پرداخت برسند اما برخي ديگر از انواع اوراق بهادار را عده اي فروخته و عده اي ديگر آن را خريداري مي كنند بنابراين دو نوع بازار خواهيم داشت،نوع اول بازاري است كه براي تمامي اوراق بهادار وجود دارد و نوع دوم بازاري است كه جريان خريد و فروش همان اوراق بهادار را در طي زمان پيگيري مي كنند .در نمودار شماره 1 اين بازار نحوه به تعادل رسيدن عرضه و تقاضا در آنها نشان داده شده است.

نمودار 1-2 نحوه تعادل در دو بازار (مجله تحقیقات مالی 14و13،ص18(1

نمودار سمت چپ كه بازار موجودي را نشان مي دهد ،نمايانگر يك عرضه ثابت وتقاضايي به

شكل اريب رو به پايين با توجه به قيمت اوراق بهادار مي باشد . هر چه قيمت اوراق بهادار كمتر باشد تقاضا براي آن بيشتر خواهد بود.نمودار سمت راست بازار در جريان را در هر واحد نشان مي دهد .اگر زمان يك روز باشد اين نمودار نمايانگر تقاضايي رو به پايين است .در اين نمودار ،عرضه ثابت نخواهد بود و به صورت اريب رو به بالا مي باشد.تعادل در نمودار سمت چپ زماني اتفاق مي افتد كه قيمت در سطح pe باشد .در نمودار سمت راست جريان عرضه و تقاضا در نقطه اي همديگر را قطع مي كنند . آن نقطه جايي است كه عرضه اوراق بهادار يا تقاضا ي آن به تعادل ر

سيده است كه اين تعادل در نقطه pe تشكيل شده است.اگر هر دو بازار به تعادل برسد ،تعادل كلي ايجاد خواهد شد .در تعدل كلي قيمت اوراق بهادار در هر دو بازار يكسان خواهد بود .

نمودار شماره 2-2-تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش

 

در نمودار شماره 1-2-نيز همچنان قيمت تعادلي برقرار مي باشد اما در بازار واقعي اين قيمتهاي معاملاتي است كه مورد توجه قرارمی گیرد .این قیمت ها ،تفاوت پيشنهاد خريد و فروش بازار سازها است قيمتي كه بازار ساز اوراق بهادار را مي خرد"،قيمت پيشنهادي خريد " و قيمتي كه با آن اوراق بهادار را مي فروشد ،"قيمت پيشنهادي فروش " ناميده مي شود.
اختلاف بين دو قيمت" شكاف قيمت پيشنهادي خريد و فروش "خواهد بود .اگربيشتر از يك بازار ساز وجود داشته باشد ،تفاوت بالا ترين قيمت پيشنهادي خريد و پايين ترين قيمت فروش را شكاف قيمت پيشنهادي خريد و فروش بازار مي نامند و نقطه تعادلي جايي بين قيمت پيشنهادي خريد و فروش بازار قرار مي گيرد.در يك بازار مالي سازمان يافته ،نقش بازار سازان ايجاد جريان دو طرفه قيمت براي پيشنهاد خريد و پيشنهاد فروش در تمام شرايط مي باشد.
به طور خلاصه ،بازار سازها مسئوليت تنظيم بازار را به عهده خواهند داشت و براي اجراي اين وظيفه آنان بايد موجودي مناسبي از اوراق بهادار را داشته باشند تا بتواند نوسانات قيمتها را كنترل نمايند. نگهداري موجودي براي اين افراد هزينه هايي در بر خواهد داشت كه از طريق اختلاف قيمت پيشنهادي خريد و فروش اوراق بهادار، اين هزينه ها را جبران مي كنند .در نمودار شماره 1-2درآمد بازا ر سازان به صورت هاشور زده نشان داده شده ،در واقع به بيان رياضي مي توان گفت كه:
(Pa – Pb ) Q درآمد بازار سازان مي باشد.
هزينه ها و ريسك عمليات بازار ساز ها به ويژگي هاي خاصي از قبيل افت و خيز بازار و يا وسعت بازار ،"عمق بازار "و "انعطاف پذيري بازار " بستگي دارد .در ضمن ،ريسك عمليات بازار سازي به تعداد افرادي كه بر اساس انگيزه اطلاعاتي و نه انگيزه نقدينگي ،اقدام به انجام مبادله مي نمايند،بستگي دارد .در نمودار شماره 2-3 به اين رابطه پرداخته مي شود.
اگر در بازاري به حد كافي براي اوراق بهادار ،حجم خريد و فروش به قيمت تعادلي وجود داشته باشد مي توانيم بگوييم كه اين بازار داراي وسعت كافي مي باشد و به عبارت ديگر روان است .بازار هايي كه تعداد خريداران و فروشندگان در آن كم است به بازار هاي كم رمق معروف مي باشند.

نقدينگي اوراق بهادار به درجه روان بودن بازار بستگي دارد .شكاف قيمت پيشنهادي خريد و فروش بازار سازها در يك بازار روان كمتر از شكاف قيمت پيشنهادي در بازار كم رمق مي باشد.زيرا در بازار هاي روان ،حجم مبادلات بالاتر و در يك آن كمتر است .
بازاري داراي عمق است كه قيمت پيشنهادي خريد و فروش بازار ساز نزديك به قيمت تعادلي باشد كه تغييرات قيمت در چنين بازاري غالباً پيوسته مي باشد .اما در بازار كم عمق تغييرا ت

قيمت به صورت جهشي و نا پيوسته مي باشد .تغيير قيمتها در بازار هاي عميق پايينتر از تغيير قيمتها در بازار هاي كم عمق مي باشد. بنابراين ريسك بازار سازها در بازار هاي عميق كمتر از بازار ها ي كم عمق است. اگر بازار عميق باشد اوراق بهادار نيز داراي قابليت برگشت زياد

خواهد بود.

نمودار شماره 3-2- یک بازار پر افت وخیز

2-3-2 عدم تقارن اطلاعاتی و دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام


تحقیقات تجربی که اخیراً صورت گرفته است ، تاثیر اعلان سود بر رفتار دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را به صورت کلی مورد توجه قرار داده اند. بر طبق مطالعاتی که اوشمن و مورس (1983) بر روی 25 شرکت انجام دادند به تغییر دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در زمان اعلان سود پی بردند.ویکنتاش و چیانگ (1986) نیز تغییرات مهمی را در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پس از اعلان سود ،تنها زمانی که هیچ اطلاعات مهمی از جانب شرکت در ظرف 30 روز قبل از اعلان سود منتشر نشده باشد مشاهده نمودند.
پاتل (1991) مدعی شد که پس از اعلان سود ، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام افزایش می یابد.لی، مک لاو ردی (1993) با استفاده از اطلاعات بین روزی شواهدی را ارائه نمودند که بر مبنای آن دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در دوره پس از اعلان سود به مدت یک روز دارای وسعت بیشتری می باشد و قبل از اعلان سود شاهد کاهش قیمت پیشنهادی بودند.
کرینسکی ولی (1996) در یافتند که اعلان سود عدم تقارن اطلاعاتی را در بازار افزایش می دهد.بر طبق مدل عدم تقارن اطلاعاتی که کاپلند و گالی (1983) و میلورام و گلشتن (1985) ارائه نمودند، در بازار می توان دو نوع معامله گر را متصور شد:


(الف )معامله گران نقد (ب)معامله گران مطلع .
معامله گران مطلع به این خاطر اقدام به انجام معامله می کنند که دارای اطلاعات محرمانه ای هستند که در قیمت ها منعکس نشده است.
در حالي كه معامله گران نقد(سرمايه گذارن غيرمطلع) تنها به دليل دارا بودن نقدينگي به انجام مبادله اقدام مي كنند. البته اين مدل ها بر روابط بين تفاوت قيمت خريد و فروش و افراد مطلع در بازار اشاره دارند . بازارسازها از انجام معامله با افراد مطلع دچار زيان مي شوند و اين زيان را از طريق گسترش دامنه قيمت پيشنهادي خريد و فروش سهام جبران مي كنند . بر اس

اس اين مدل عدم تقارن اطلاعاتي در بازار منجر به افزايش دامنه قيمت هاي پيشنهادي مي شود .
در مدل كيم و ورچيا ( ١٩٩٤) برخي افراد مطلع در بازار از قبيل سهامداران عمده، اطلا

عات عمومي (مانند اعلان سود) را به سمت اطلاعات محرمانه سوق مي دهند . بديهي است كه اين افراد داراي مزيت اطلاعاتي نسبت به سايرين هستند و از اين رو قادرند تا ارزيابي

بهتري نسبت به عملكرد موسسه از طريق اعلان سود داشته باشند . البته تمركز اصلي آن ها بر چگونگي تاثير عدم تقارن اطلاعاتي در مبادلات افر اد مطلع پيرامون زمان اعلان سود است . از نظر آنان اعلان سود منجر به افزايش حجم مبادله و گسترش عدم تقارن اطلاعاتي مي شود. كيم و ورچيا اثرات اين اعلان ها را به دو صورت بيان مي كنند: اول اين كه، اعلان هاي سود زمينه را براي معامله اي برابر و يكسان در بازار فرا هم مي كند زيرا منجر به انتشار اطلاعات براي همه افراد حاضر در بازار مي شود و بدين ترتيب بايد شاهد افزايش عدم تقارن اطلاعاتي در روزهاي قبل از اعلان سود باشيم. دوم اين كه، بازار متشكل از افرادي است كه توانايي هاي متفاوتي در پردازش اطلاعات دارند . طبق اين ديدگاه عدم تقارن اطلاعاتي نبايد قبل از اعلان سود افزايش يابد بلكه بايد در يك سطح صعودي در پي اعلان سود باقي بماند . زيرا، برخي از معامله گران قادر به پردازش بهتر اطلاعات هستند و اين پردازش اطلاعات است كه موجب افزايش حجم مبادلات در يك محيط داراي نقدينگي كم ترمي شود، نه عدم تقارن اطلاعاتي. در اين زمان معامله گران غير مطلع به دليل افزايش دامنه قيمت پيشنهادي خريد و فروش سهام از انجام مبادله خودداري مي كنند .


كايل ( ١٩٨٥ ) ايزلي و اوهارو (١٩٩٢) در يافته هاي خود پي بردند هنگامي كه عدم تقارن اطلاعاتي افزايش يابد شاهد افزايش حجم مبادلات نيز خواهيم بود.
دمسكي و فلتهام (1994) و مك نيكولاس و ترومن ( ١٩٩٤) بر اهميت تمركز بر فعاليت بازار اوراق بهادار در دوره قبل از اعلان سود علاوه بر دوره پس از اعلان سود اشاره دارند. به نظر مك ني

كولاس و ترومن سرمايه گذاراني كه داراي افق سرمايه گذاري كوتاه مدتي هستند جستجوي اطلاعات محرمانه را قبل از اعلان سود افزايش u1605 مي دهند . اين امر بدين معناست كه قبل از اعلان سود، سطح بالايي از عدم تقارن اطلاعاتي را شاهد خواهيم بود.
اسكينر ( ١٩٩١ ) در تحقيق خود افزايش قابل ملاحظه اي را در دامنه قيمت پيشنهادي خريد و

فروش سهام پيرامون زمان اعلان سود مشاهد نکرد.. يان ( ١٩٩٨ ) به وجود عواملي اشاره مي كند كه طبق آن، حركت هاي مهمي را در قيمت سهام پيرامون زمان اعلان سود مشاهده كرد ك

ه مي تواند معامله گران را به گردآوري اطلاعات بيشتر ترغيب كند . وي دريافت كه هم تغييرپذيري سود و هم واكنش بازار نسبت به سود غيرمنتظره رابطه مثبتي با تغييرات در دامنه قيمت پيشنهادي خريد و فروش سهام قبل از اعلان سود دارد . از اين رو دامنه قيمت پيشنهادي در روز قبل، روز اعلان و روز پس از اعلان داراي روندي افزايشي است . اكر ( ٢٠٠٢ ) وجود تفاوت اندك در دامنه قيمت پيشنهادي خريد و فروش سهام و افزايش حجم معاملات را پيرامون زمان اعلان سود گزارش كرده است.
لي بي و همکاران (٢٠٠٣) با بررسي شركت هاي فعال در بورس تورنتو دريافتند كه قبل از اعلان سود دامنه قيمت پيشنهادي خريد و فروش سها م افزايش پيدا كرده است. ويل ( ٢٠٠٤ ) با بررسي شركت هاي فعال در بورس يورونكست پاريس، وسعت دامنه قيمت . پيشنهادي خريد و فروش سهام را در زمان اعلان سود مشاهده كرد.
در ادامه نیز خلاصه نتایج بدست آمده در نمایه 2-1 نشان داده شده است.

نمایه 2-1 خلاصه نتایج مطالعات در مورد وجود عدم تقارن اطلاعاتی
ردیف محقق سال افزایش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام
1 اشمن-مورس 1983 پس از اعلان سود
2 کایل 1985 پس از اعلان سود
3 وکینتاش چیانگ 1986 پس از اعلان سود
4 پاتل 1991 پس از اعلان سود
5 اسکینر 1991 پس از اعلان سود
6 ایزلی-اوهارا 1992 قبل از اعلان سود
7 لی-مک لاو-ردی 1993 پس از اعلان سود
8 مک نیکلاس-ترومن 1994 قبل از اعلان سود
9 دمسکی –فلتهم 1994 قبل از اعلان سود


10 کیم-ورچیا 1994 پس از اعلان سود
11 کرینسکی-لی 1996 قبل از اعلان سود
12 بروک 1996 پس از اعلان سود
13 یان 1998 قبل از اعلان سود
14 گرهاردکلینگ 2000 قبل از اعلان سود
15 اکر 2002 پس از اعلان سود
16 لی بی –متئو-ترومن 2003 قبل از اعلان سود


17 لوئچی ویل 2004 قبل از اعلان سود

3-3-2- عدم تقارن اطلاعاتی و بورس اوراق بهادار تهران
با توجه به بررسی هایی که بعمل آمده ،در مورد عدم تقارن اطلاعاتی و ارتباط آن با داده های حسابداری محمد حسین قائمی و محمد رضا وطن پرست نقش اطلاعات حسابداری را در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس تهران در دوره 1381-1383 مورد برسی قرار دادند .نتایج تحقیق وی نشان می دهد که عدم تقارن اطلاعاتی در قبل از اعلان سود بیش از بعد از اعلان سود است و به تبع حجم و بازده غیر عادی انباشته قبل از اعلان بیشتر پس از اعلان سود می باشد .

4-3-2-نظريه بازار كاراي سرمايه


از اوايل قرن بيستم ،اعتقاد گروهي از دست انداركاران ابزار هاي اوراق بهادار،بر اين بود كه مطالعه تاريخي قيمتها حاوي اطلاعات مفيدي براي پيش بيني قيمتها در آينده است ٍ؛لذا،با به دست آوردن روند قيمتها،الگوي تغييرات ،شناخته مي شوند و اين الگو به ما مي گويد كه هر چند وقت يكبار ،روند خاصي رخ مي دهد.معتقدين به اين طرز تفكر را به دليل اينكه بر نمودار ها تمركز داشتند چارتيست ناميدند (سينايي،1372،ص50)1.به نظر اين مكتب تحليل بنيادي ضرورتي ندارد ،و حاميان آن بر اين باورند كه تاريخ تكرار مي شود (فیشر و جردن، 1991، ص635)2 .
از دهه 1930 مطالعات ديگري كه در نقطه مقابل اين ديدگاه قرار داش

ت،آغاز شد.تمركز اصلي اين تحقيقات ،روي تصادفي بودن رفتار قيمتها بود و اينكه قيمتها از روند خاصي پيروي نمي كنند.نتايج اين مطالعات به صورت يك جريان فكري و نظري قوي وارد مباحث اقتصاد و سرمايه گذاري گرديد و نظريه رفتار تصادفي قيمتها شكل گرفت (سينايي،1372،ص50)3.
مكتب گشت تصادفي ،از طريق آزمون هاي تجربي به اثبات رساند كه تغييرات متوالي قيمتها در دوره هاي كوتاه مدت،همانند يك روز ،يك هفته يا يك ماه،مستقل از يكديگر است (فیشر و جردن

، 1991، ص635)4.پس از دهه 1960تحقيقات از شكل آماري مطالعه رفتار قيمتها،به مسئله ويژگي هاي اقتصادي بازار سهام،كه موجب تغييرات تصادفي مي شد،سوق پيدا كرد.اين مسئله ،موجب پيدايش نظريه بازار كارا شد (سينايي،1372،ص50)5. بنيادگرايان باور دارند كه با تجزيه و تحليل متغير هاي مالي و اقتصادي كليدي ،مي توان ارزش واقعي سهم را برآورد نمود (فیشر و جردن، 1991، ص635)6.
بر اساس اين نظريه ،هيچ كس نمي تواند در بلند مدت به طور سيستماتيك بيشتر از ميزان ري

سكي كه متحمل شده است،بازده كسب كند.در چنين بازاري ،قيمت سهام انعكاسي از اطلاعات مربوط به آنهاست و تغييرات قيمتها داراي الگوي خاص و قابل پيش بيني نيست(فدايي نژاد

،1375،ص7)1.
كارا بودن بازار از اهميت زيادي برخوردار است،چرا كه در صورت كارا بودن بازار سرمايه ،هم قيمت اوراق بهادار به درستي و عادلانه تعيين مي شود و هم تخصيص سرمايه،كه مهمترين عامل توليد و توسعه اقتصادي است ،به صورت مطلوب و بهينه انجام مي شود(جهانخاني و عبده تبريزي،1372، ص7)2.


در دنياي مالي،سه نوع كارايي در بازار سرمايه وجود دارد (فیشر و جردن، 1991، ص60)3.
• كارايي اطلاعاتي ؛
• كارايي تخصيصي؛
• كارايي عملياتي؛

• كارايي اطلاعاتي
وچود اطلاعات كافي در بازار و انعكاس به موقع و سريع آن بر قيمت اوراق بهادار،ارتباط تنگاتنگي با كارايي بازار دارد .در بازار كارا ،اطلاعاتي كه در بازار پخش مي شود به سرعت بر قيمت تاثير مي گذارد.در چنين بازاري قيمت اوراق بهادار به ارزش ذاتي آ ن نزديك است؛به بيان ديگر ،ويژگي مهم بازار كارا اين ست كه قيمت تعيين شده در بازار ،شاخص مناسبي از ارزش واقعي اوراق بهادار است.بنابراين بازار كارا به بازاري اطلاق مي شود كه در آن قيمت اوراق بهادار از قبيل قيم سهام عادي،منعكس كننده تمام اطلاعات موجود در بازار باشد.بازار كارا بايد نسبت به اطلاعات جديد حساس باشد .اگر اطلاعات تازه اي به اطلاع عموم برسد،قيمتها،متناسب با جهت اطلاعات ياد شده ،تغيير خواهد كرد.اگر بازار نسبت به اطلاعات جديد بي تاوت باشد و عكس العمل لازم ر

ا انجام ندهد ؛يعني ،تحليل كننده اي در بازار براي ارزيابي و بررسي اطلاعات جديد برقيمت نباشد ،طبعاٌآن بازار كارايي نخواهد داشت(جهانخاني و عبده تبريزي ،1372،ص8)4. كارايي اطلاعات به نوبه خود به سه شكل ضعيف،نيمه قوي و قوي تقسيم مي شود (فیشر و جردن، 1991، ص60)5.در ادامه به تفضيل در باره هر يك از شكلهاي كارايي اطلاعاتي خواهيم پرداخت.

 

• كارايي تخصيصي
يكي از عمده ترين پيامدهاي كارايي بازار اين است كه منابع موجود به بهترين حالت ،و به شكل بهينه و مطلوب ،بهره برداري شود.يكي از وظايف مهم بازار سرمايه ،بايد تامين مالي شركتها و نهادها باشد .بازار سرمايه بايد اين ويژگي را داشته باشد كه شركتهاي نيازمند بتوانند سرمايه لازم خود را تامين كنند و شركتهايي كه پروژه هاي آنها توازي معقولي از بازده و ريسك ند

ارد،از دستيابي به نابع جديد در بازار محروم شوند(جهانخاني و عبده تبريزي ،1372،ص11)1.
در اين مفهوم ، بازار هايي دارايي كارايي تخصيصي مي باشند،كه در آن پروژه هاي سرمايه گذاري با بهره وري نهايي سرمايه ،تامين مالي مي شوند (فیشر و جردن، 1991،ص60)2.تخصيص هنگامي بهينه است كه بيشترين سرمايه متوجه سودآورترين فعاليت شود.پس تخصيص سرمايه هنگامي درست انجام مي شود كه شركتهايي كه فرصتهاي سرمايه گذاري بهتر دارند ،سرمايه مورد نياز خود را تامين كنند،و آن بخشهاي اقتصاد كه بازدهي كمتري دارند (و با محدوديت بيشتر روبرو هستند) از استفاده سرمايه محروم شوند.
• كارايي عملياتي
كارايي عملياتي اشاره به تسهيل و سرعت مبادلات در بازار دارد ،كه از طريق آن بازار هاي سرمايه امكان ملاقات خريداران و فروشندگان را ممكن مي سازند.اين نوع كارايي ،منجر به افزايش سرعت نقد شوندگي دارايها مي شود (همان منبع، ص60)3.
بازاري از نظر عملياتي ،كارا محسوب ميشود كه هزينه انجام مبادلات در حداقل سطح ممكن باشد.سه مشخصه كارايي بازار را مي توان به صورت زير بيان نمود4:
1.چنانچه كارگزاران و معامله گران ،سودهاي عادي و معقولي را (با توجه به سطح ريسك فعاليتشان)به دست آورند ،بازار از نظر عملياتي كارا است؛
2.كارايي عملياتي بستگي به درجه رقابت بين كارگزاران و معامله گران (سهولت در ورود و خروج) دارد؛
3.كارايي تخصيصي ،مستقيماً به سطح كارايي عملياتي در هر بازاري مرتبط است.


گونه هاي سه گانه كارايي اطلاعاتي بازار سرمايه:
كارايي اطلاعاتي بازار در سه سطح ،از نظر مفروضات و پيامدهاي آن مطرح است كه ذيلاً مطرح مي شود(سينايي ،1372،ص48)2:
شكل ضعيف :انعكاس اطلاعات بر قيمت سهام مي تواند در سطح نازل و به اصطلاح در شكل ضعيف آن مطرح باشد.در اين سطح از كارايي ،قيمتها ي اوراق بهادار ،فقط اطلاعاتي كه در گذشته قيمتها نهفته است و از توالي تاريخي قيمتها حاصل مي شود را منعكس مي كنند،كه اين اطدار ،فقط منعكس كننده اطلاعات تاريخي باشد؛
بدين معني كه قيمت سهام روند خاصي نداشته و بازار سهام ،حافظه اي ندارد؛يعني قيمت سهام در بازار كارا به شكل تصادفي تغيير مي كند. اين همان نظريه گشت تصادفي يا گردش تصادفي است.
شكل نيمه قوي:اين سطح از فرضيه مي گويد كه قيمت سهام ،منعكس كننده همه اطلاعات عام و منتشر شده است. در اين جا ،اطلاعات عام،محدود به قيمت گذشته نيست بلكه در بر گيرنده هر اطلاعاتي درباره عملكرد شركت و مشخصات صنعتي است كه شركت در آن فعاليت مي كند.
شكل قوي:در اين حالت فرض آن است كه تمام اطلاعات مربوط و موجود ،اعم از اطلاعات محرمانه و اطلاعات دردسترس عموم ،در قيمت اوراق بهادار انعكاس دارد .مفهوم كارايي بازار را مي توان همانند نمودار نشان داد(استرانگ،2000،ص218)1.
شكل قوي شكل نيمه قوي شكل ضعيف
• اطلاعات خصوصي اطلاعات عمومي منتشر شده اطلاعات تاريخي
• اطلاعات عمومي منتشر شده اطلاعات تاريخي
• اطلاعات تاريخي

4-2-اطلاعات جدید و سرعت تعدیل قیمت های سهام
از سال 1965 در حوزه امور مالی ،فرضیه ای در مورد کارا بودن بازار سرمایه مطرح شده است. علت انجام این تحقیقات آزمودن این نظریه بود که آیا بازار سهام در کسب و پردازش اطلاعات ورودی به طور معقول عمل می کند یا خیر ؟ و آیا اطلاعات بدون درنگ و گرایش خاصی در قیمت اوراق بهادار منعکس می شود یا خیر ؟
منطقاً سرمایه گذاران برای حداکثر رساندن مطلوبیت مورد نظر خود ، از کل اطلاعاتی که به تعیین ارزش و قیمت گذاری اوراق بهادار مربوط می شود استفاده می کنند.
البته در تعیین قیمت اوراق بهادار، باید هزینه پردازش اطلاعات و نیز هزینه انج

ام معاملات را در نظر داشت .در سال 1970 برای نخستین بار بود که فاما به صورت رسمی مفهوم کارایی بازار اوراق بهادار را مطرح نمود .وجود اطلاعات کافی در بازار و انعکاس به موقع و سریع اطلاعات بر روی قیمت اوراق بهادار، ارتباط تنگاتنگی با کارایی بازار دارد .
در بازار کارا ، اطلاعاتی که در بازار منتشر می شود، به سرعت بر روی قیمبارت دیگر ،ویژگی سهم بازار کارا این است که قیمت تعیین شده در بازار ،شاخص مناسبی از ارزش واقعی اوراق بهادار می باشد. از نظر فاما ،بازار کارا به بازاری اطلاق می شود که در آن قیمت اوراق بهادار (مانند سهام عادی) منعکس کننده تمام اطلاعات موجود در بازار باشد. شاید بتوان از دیدگاه فرضیه بازار کارا ، دلیل وجودی حسابداری را عدم تقارن اطلاعاتی بیان نمود که در آن یکی

از طرفین مبادله ، اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل د راختیار دارد . بازار کارا باید در برابر اطلاعات جدید حساس بوده و نسبت به آن اطلاعات از خود واکنش نشان دهد . فاما برای کارایی بازار ویژگی هایی به شرح ذیل عنوان نمود .
1. شرایط رقابتی در بازار حکمفرما باشد
2. اطلاعات باید به سرعت و با حداقل هزینه در دست تمامی افراد قرار گیرد
3. اطمینان از وجود قیمتی عادلانه برای اوراق مورد مبادله
4. کم هزینه بودن معامله در بازار ،تا حدی که به وضعیت بدون هزینه نزدیک باشد.
5. عدم توانایی معامله گران در تحت نفوذ قرار دادن بازار
6. در این بازار هر کس می تواند به نرخ های رایج بازار مالی قرض بدهد و بگیرد .
7. قیمت بازار طوری تعیین می شود که منعکس کننده ی تمامی اطالاعات خوب و بد می باشد .
8. در بازار کارا ، تعدیل قیمت ها با سرعت انجام می شود .
9. شرط لازم برای کارایی وجود رقابت است
10. بازار کارا در هر مقطعی از زمان ، عده ای در آن خریدار و عده ای در آن فروشنده می باشد.

بازار کارای سرمایه ، بازار پیچیدهای است که ابزارهای پیچیده مالی در آن

وجود دارد ، همانگونه که مشاهده می شود یکی از ویژگی های بازار کارا این است که در آن تعدیل قیمت ها به سرعت انجام شود و رفتار بازار تابع گام تصادفی می باشد . آنچه که مسلم است مرکز ثقل آزمون های تجربی ، سرعت تطابق قیمت با اطلاعات جدید است.
برای نخستین بار در سال 1959 هری رابرتز بیان نمود که یک رشته اعداد را به طور تصادفی استخراج نموده و نمودار آن را ترسیم کرده است که شبیه نمودار یک رشته از قیمتها ی سهام می باشد.وی اشاره کرد که اگر تغییرات قیمت سهام را هم محاسبه و این تغییرا

ت بر روی نموداری رسم کنیم ، دو نمودار بسیار شبیه به هم خواهد بود. وی درخواست نمود تحقیقات بیشتری صورت پذیرد تا نتیجه گیری او در مورد تصادفی بودن تغییر قیمت سهام مورد بازبینی قرار گیرد .در سال 1959 فیزیکدانی به نام از بورن که در این سال به بازار سهام علاقه مند شده بود تحقیق دیگری را انجام داد .وی اعدادی از قیمت های سهام را مورد بررسی قرار داد و دریافت که تغییرات قیمتها از یکدیگر مستقل می باشند. هر چند دیدگاه ازبورن با رابرتز فرق می کرد اما نتایج شان مشابه بود.
در پی آزمون های رابرت و ازبورن ،آزمون های مور1(1962)، فاما2 (1965) و گ

رانجر و مورگن اشتر3 (1963) بر نتایج اولیه آن دو صحه گذاشتند .مور به دنبال همبستگی زمانی تغییرات پی در پی قیمت تک تک سهام بر آمد .وی قیمت های هفتگی سالهای 1951 تا 958 را با قیمت 29 سهمی که به صورت تصادفی انتخاب کرده بود بررسی نمود و ضریبتگی قیمت برای پیش بینی قیمتهای آینده بی ارزش می باشد.
فاما رقم های روزانه تغییرات قیمت سهام را برای 5 سال (1958تا1962) مورد بررسی قرار داد و به ضریب همبستگی 3%+ دست یافت.در واقع ،حتی تغییرات قیمت با تاخیر4 هم چندان همبستگی نشان نداد .به طور خلاصه همه شواهد حاصل از آزمون ها ی تجربی دال بر حمایت از فرضیه گام تصادفی بود که نشان می داد تغییرات قیمت سهام تا اندازه زیادی مستقل از یکدیگر می باشند.
بال و براون نیز نوعی دیگر از بررسی ها را انجام دادند آنان برای دوره زمانی 1946 تا 1960 نتایج نرخ های بازده عادی 261 شرکت را مورد بررسی قرار دادند تا اثر اعلان سود سالیانه مشخص شود.
آنان شرکتها را به دو گروه تقسیم کردند گروه اول ،شرکتهایی که بهتر از نرخ عادی بازار سود داشتند و دوم ،شرکتهایی که کمتر از نرخ بازار سود آور بودند .نتایج تحقیق آنان نشان داد که متوسط نرخ های بازده شرکتهای با سود بیشتر افزایش داشته و برای سهام با سود کمتر عکس آن را مشاهده نمودند.به بیان دیگر محتوای اطلاعاتی مربوط به سود را ،بازار پیش بینی کرده بود.(جهان خانی و عبده تبریزی ،1372)5.
در زمینه بررسی سرعت تعدیل قیمتهای سهام پس از اعلان سود نیز مطالعات متعددی صورت گرفته است .
برای مثال افرادی از قبیل پاتل وولفسون1 (1984)،تالر2(1985)، باندت3(1987)، فرانسیس4 (1992) و بروکس5 (2003) در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که تعدیل قیمتها در ارتباط با اعلان سود ،آنی و فوری نمی باشد.
اما گرین و واتس6 (1996)،کا او7(2002)،بیاس8 (1999) به نتیجه ای کاملاً متفاوت دست یافتند .در ادامه مطالعات صورت گرفته لوئیچی ویل9 (2004) واکنش قیمت سهام نسبت به اعلان سود را سریع و فوری ارزیابی نمود.

5-2- اعلان سودحسابداري و محتواي اطلاعاتي آن
1-5-2-تحقیقات بال و بران
نخستین تحقیقی که در زمینه اعلان سود و پیامد های ناشی از آن در حرفه حسابداری به صورت تجربی انجام شده است مربوط به پژوهشی می باشد که آقایان بال و براون در دهه 1960 میلادی انجام دادند .در آن زمان باور حسابداری عموماً بر این بود که مدیران قادرند با استفاده از سود حسابداری10 بازار را تحت تاثیر قرار دهند و به عبارت دیگر آن را گمراه نمایند. اما پس از چن

دی با ظهور فرضیه بازار کارا11 که معتقد به تاثیرگذاری سود بر قیمت سهام بود این دو دیدگاه در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند.
بال و براون با در نظر گرفتن فرضیه بازار های کارا بر ان شدند تا از نظر تجربی به بررسی ارتباط بین قیمت سهام و سود بپردازند واز سوی دیگر پاسخی نیز برای این سوال مهم بیابند که آیا اعلان سود حسابداری حاوی اطلاعات تازه و بیشتری هست یا خیر ؟ودر صورت تایید این سوال توانایی آن را در جهت انتقال اطلاعات به بازار،مورد بررسی قرار دهند .بال و براون برای بررسی این امر در صدد بر آمدند تا پارانتر هایی از قبیل :
میانگین نرخ بازده غیر عادی1 ،بازده غیر عادی2 و سود غیر منتظره3 را مرود محاسبه قرار دهند.
بال و براون در بررسی های خود به این نتیجه رسیدند که سود و بازده غیر عادی با یکدیگر در ارتباط می باشند و همچنین اعلان های سود منجر به ورود اطلاعات بیشتر به بازار می شوند. بال و براون اصطلاح محتوای اطلاعاتی را برای نشان دادن ارتباط بین سود سالیانه و نرخ بازده غیر عادی سالیانه ارائه کردند و این سوال را مطرح نمودند که آیا تغییرات قیمت سهام در تاریخ اعلان سود ، یک موضوع قابل توجه است یا خیر ؟البته مفهوم محتوای اطلاعاتی بدین معنی است که یک حادثه مانند اعلان سود بر قیمت سهام تاثیر گذار می باشد و این تاثیر دقیقاً در همان زمانی رخ می دهد که آن حادثه (مانند اعلان سود) اتفاق افتاده باشد .چرا که از نظر آنان مقصود از اطلاعات آن چیزی ست که از قبل شناخته شده نباشد .زیرا در غیر این صورت عوامل موثر بر قیمت سهام مربوط به رویدادهایی
می باشند که از قبل شناخته شده بودند.آنها دریافتند که در صورت مشاهده ارتباط بین تغییرات سود و نرخ بازده غیر عادی می توان نتیجه گرفت که سود عامل موثری بر قیمت سهام می باشد . البته این بدان معنی نیست که سود ،واقعاً اطلاعاتی را به بازار منتقل می کنند. در این خصوص بال و براون در اولین تحقیقات انجام شده در سال 1968 دلایل و شواهدی را نسبت به وسعت اطلاعاتی که سوی منابع مختلف از قبیل مشاوران ،تحلیل گران مالی و . . . ارائه می شود مطرح کرده اند.


بال و براون4 (1968) ارتباط بین جهت حرکت سود غیر منتظره و میانگین بازده غیر عادی را مورد محاسبه قرار دادند و پیش بینی کردند که افرایش در سود غیر منتظره معمولا ً همواره با نرخ مثبت بازده غیر عادی و کاهش در آن نیز با نرخ بازده غیر عادی منفی توام می باشد .فرض بال و براون بر این بود که اعلان سود ،اطلاعات را به بازار منتقل می کند. آنها این مساله را با بررسی میانگین بازده غیر عادی در ماه های اعلان سود مورد مطالعه قرار دادند .اگر سود دارای جهت غیر عادی مثبت و برای نمونه های با سود غیر منتظره منفی باید میانگین نرخ بازده غیر عادی منفی وجود داشته باشد .به هر حال زمانی که آنها تحقیق می کردند کوتاه ترین دوره در دسترس برای محاسبه بازده ،دوره های ماهانه بود و این یکی از محدودیت های آن دوره به شمار می آمد چرا که ،میانگین نرخ بازده غیر عادی در ما اعلان سود صفر نخواهد بود.بال و براون اندازه گیری سود ها ی غیر منتظره را از دو راه پیش بینی کردند .اولین راه استفاده از تغییر سود آوری بود .
اگر سود ها جایگزین مناسبی برای جریانات نقدی باشند ،این مسئله بر وجود ارتباط بین نرخ بازده غیر عادی و تغییرات در جریان نقدینگی صحه می گذارد و البته فرض بر این است که جریان سود یک جریان شزطی است یعنی انتظار این است که سود سال آینده همانند سود سال جاری خواهد بود .دومین بر آورد در خصوص سود های غیر منتظره مساوی با تغییر در سود پس از کنار گذاشتن اثر تغییر در شاخص بازار سود است.
بال و براون ارتباط با اهمیتی در خصوص رابطه بین جهت تغییر سود سالیانه و میانگین بازده غیر عادی گزارش ننمودند امکا واتس1 (1978) دریافت که میانگین نرخ بازده غیر عادی مبوط به اعلامیه های سود به طور قابل ملاحظه ای با صفر اختلاف دارد و نتیجه گرفت که تغییرات سود سالیانه و تغییرات ارزش سهام با یکدیگر مرتبط می باشند.

2-5-2-محققان پیرو بال و براون


محققین دیگر نیز به پیروی از بال و براون مطالعاتی در خصوص اعلان سود سالیانه انجام دادند.برای مثال می توان به بررسی های بال و براون در کشور استرالیا ،فوستر2 (1975) در آمریکا ،فورس گاردو و هرتزن3 (1975) در سوئد ،فرتس4 (1981) در بریتانیا و تایت5 (1983) در آفریقای شمالی اشاره نمود .تفاوت مطالعات بال و براون (در بورس نیویورک) با براون (در بورس استرالیا) در این بود که تعدیل قیمت ها در طی سال در بازار نیویورک کمتر تکرار شده بود و دیگر اینکه بیشتر تعدیل قیمت ها در بورس استرالیا در ماه اعلان سود به وقوع پیوسته بود.البته تفاوت دیگر را می توان در اندازه شرکتها ی امریکایی در قیاس با شرکتهای استرالیایی بیان نمود که به دلیل کوچک بودن آنها انتظار می رفت که منابع اطلاعاتی کمتری در خصوص آنها وجود داشته باشد .فوستر نیز در بررسی های خود از سود دوره های سه ماهه و نرخ بازده روزانه استفاده نمود.

3-5-2-تحقیقات فوستر
وجود اعلان سودهای میان دوره ای از طریق انتشار صورتهای مالی سه ماهه ،برخی مشکلات را در تفسیر نتایج بال و براون بوجود می آورد .مطابق بررسی های انجام شده به طور مشخص تنها 10 تا 15 درصد از اطلاعات بالقوه در اعلان سود سالیانه گزارش می شود و در حقیقت این گزارشات مالی میان دوره ای بودند که برخی تعدیلات در قیمت سهام را قبل از اعلان سود منجر شده بودند.دیگر اینکه نرخ بازده غیر بازده غیر عادی در ماه اعلان سودهای غیر منتظره مثبت و منفی ممکن است کمتر نشان داده شود.زیرا هنگامی که سودهای میان دوره ای گزارش می شوند بازار انتظارات خود را از سودهای سالیانه تغییر داده و در نتیجه محتوای اطلاعاتی اعلان سود های سالیانه دست کم گرفته می شود.
به کار گیری سودهای میان دوره ای ،عدم افشای وقایع را کاهش می دهد.همچنین باید توجه داشت که برآورد 10تا 15 درصدی بال و براون در خصوص محتوای اطلاعاتی سود حسابداری اغراق آمیز بوده است .زیرا تعدیل قیمت سهام در ماه اعلان سود قبل از روز اعلان سود رخ داده است.برای مثال اگر تعدیل قیمت سهام ناشی از سود غیر منتظره در یک هفته قبل از اعلان سود انجام شده باشد،رابطه مهم و معنی داری بین نرخ بازده روزانه به جای نرخ بازده ماهیانه این نا همگونی را کاهش می دهد. برای گسترش مطالعات ،فوستر1 (1977) تحقیقات خود را مشابه بال و براون انجام داداما وی در بررسی های خود از سود های دوره های سه ماهه و نرخ بازده روزانه استفاده نمود. فوستر از تجزیه و تحلیل سری های زمانی برای ایجاد مدل انتظارات در سود های فصلی استفاده نمود . ویژگی مدل وی این بود که نشان می داد اشتباهات پیش بینی ،مستقل از

یکدیگر بوده و در نتیجه تغییرات قیمت نیز مستقل از یکدیگر به نظر می رسند .وی نرخ بازده غیر عادی با اختلاف جزئی با روش بال و براون محاسبه نمود.فوستر بازده غیر عادی تجمعی2 را برای دوره های مختلف با دوره زمانی 20روز قبل و 20روز بعد از اعلان سود محاسبه کرد. منظور از بازده غیر عادی تجمعی عبارتست از متوسط بازده غیر عادی تجمعی برای سودهای غیر منتظره مثبت و منفی ،که سود منفی غیر عادی تجمعی در 1-ضرب می شود.نتیجه تحقیق این بود که اعلان سودعاملی تاثیر گذار بر ارزش سهام می باشد .در تحقیق وی ،روز اعلان سود همان روزی بود که سودهای فصلی در وال استریت ژورنال3 گزارش می شود.
در حالیکه اعلان سود های فصلی به طور واقع ،اغلب دو روز قبل صورت می گیرد یعنی در طی

مهلت انتشار نشریه وال استریت ژورنال فوستر در یافت که 32% از اطلاعات بالقوه در اعلامیه های سود های فصلی، در زمان اعلان سود در قیمت سهام وجود نداشته است که این رقم حاکی

از افزایش اساسی نسبت به پیش بینی بال براون (یعنی 10 تا 15 در صد) در خصوص محتوای اطلاعاتی سود سالیانه می باشد که دلالت بر این نکته دارد که سود گزارش شده توسط صورتهای مالی میان دوره ای حجم قابل قبولی از اطلاعات را به بازار منتقل می کند.

3-5-2-تحقیقات بیور
بیور1 (1968) نشان داد که تغییرات در حجم معاملات با تغییرات در سود ارتباط دارد.نمونه وی شامل اعلامیه های سود سالیانه 143 شرکت در دوره زمانی 5 ساله (1961تا 1965) می باشد. که دارای شرایط زیر بودند:
1-اطلاعات این شرکتها در بانک اطلاعاتی آمریکا به ثبت رسیده باشند.
2- شرکت های موردمطالعه در بورس نیویورک پذیرفته باشند
3- سال مالی آنها غیر از 31 دسامبر باشد.
4- در هفته اعلان سود، تقسیم سود نداشته باشند.
5- در دوره گزارش تجزیه سهام نداشته باشند.
6- کمتر از 20 اعلامیه خبری در وال استریت ژورنال داشته باشند.
این گونه دسته بندی ها احتمال اینکه متغیر های غیر از سود ،تاثیر غیر عادی بر قیمت سهام داشته باشند را افزایش می دهد. تقسیم سود و تجزیه سهام نیز محدودیت هایی هستند که اثر بالوه متغیر های غیر از سود را کاهش می دهد و محدودیت در اعلامیه خبری نیز برای مقایسه نسبت به هفته هایی که اعلان سود در آن وجود دارد به تعداد هفته هایی که سایر اعلان ها به تعداد کمی در آن دیده می شود وضع شده است. ولی این موضوع ممکن است باعث انتخاب شرکتهای کوچک که نسبتاً منابع اطلاعاتی کمتری دارند شده و سبب اغراق آمیز ودن متوسط محتوای اطلاعاتی اعلامیه های سود شوند. نتایج بدست آمده

توسط بیور نشان داد که انحراف طی هفته ای که اعلان سود در آن صورت گرفته 67در صد بیشتر از حد معمول می باشد و بیانگر این نکته است که متوسط انحراف بازده غیر عادی در هفته اعلان سود سالیانه بیشتر است.
وی همچنین افزایش حجم مبادلات را به عنوان شاهدی برای وجود محتوای اطلاعاتی در نظر گرفت .بیور در تحقیق خود از همان اعلامیه های سودی که برای برر
وی نتیجه گرفت که مشاهده حجم مبادلات در هفته اعلان دلیلی بر وجود محتوای اطلاعاتی اعلامیه های سودی می باشد.معیار انحراف محتوای اطلاعاتی برای اعلامیه های سود در سایر بازار های معاملاتی غیر از بورس نیویورک با نتایج مشابهی مور

د بررسی قرار گرفت.می1 (1971) این موضوع را برای اعلان سود فصلی شرکتهای امریکایی پذیرفته شده در بورس را برای سال های 1964 تا 1968 مورد بررسی قرار داد. هاگرمن2 (1982)روش بیور را برای اعلامیه های سود سهام بانکها در بازار های خارج از بورس3 به کار برد .باید خاطر نشان کرد که نتایج می و هاگرمن همانند نتایج بیور بود.
به طور کلی نتایج حاصل از آزمونهای انجام شده روی انحراف بازده غیر عادی محتوای اطلاعاتی سود ،با نتایج آزمون هایی که در مورد جهت سود غیر منتظره و میانگین نرخ بازده غیر عادی بدست آمده ،هماهنگ می باشد .به عبارت دیگر ،هر دو روش این نتیجه واحد را تصدیق می کنند که اعلان سود، اطلاعات تازه ای را به بازار منتقل می نمایند و گزارشات مالی میان دوره ای یا اعلامیه های فصلی سود ، دارای محتوای اطلاعاتی می باشند.

4-5-2-سایر مطالعات در ارتباط با تئوری اطلاعات نا متقارن:
• استیگ لیتز و ویس اثرت اعتبار سهمیه بندی را برای بازار بررسی کردند.در واقع آنان دلایل سودآور بودن اعتبار سهمیه ای را برای بانکها بصورت تئوریک بیان نمودند.
• ساموئل سان اثرات اطلاعات نا متقارن را در فرآیند چانه زنی بررسی کرد. وی متوجه شد که خریداران نا مطلع فقط وقتی می توانند به حداکثر سود مورد انتظار دست یابند که بتوانند اولین و آخرین پیشنهاد دهنده قیمت باشند که فروشنده آن را می پذیرد یا رد می کند.
• هنسن این تئوری را برای بحث ادغام و تملک بکار برد و انتخاب رسانه مبادله را در موفقیت ادغام موثر می داند.
• جوهاماتسون1 در سال 2002بازار سرمایه گذاری مشترک را از منظر تئوری اطلاعات نا متقارن مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که می توان از مفاهیم اطلاعات نا متقارن و علامت دهی برای توصیف مشکلات پیش روی موسسان و سرمایه گذاران در سرمایه گذاری مشترک استفاده کرد.

5-5-2- تحقيقات صورت گرفته در ايران:
بر اساس اطلاعات موجود رد مراجع كتابخانه اي تحقيقاتي كه به صور

ت غير مستقيم با موضوع تحقيق مرتبط مي باشند به شرح زير است:
حسين فخاري (1373) در پايان نامه كارشناسي ارشد خود "بررسي تاثير انتشار گزارشات ميان دوره اي بر قيمت و حجم مبادلات سهام شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ار مورد مطالعه قرار داد.وي در تحقيق خود تاثير انتشار 46 گزارش ميا دور اي را بر قيمت و حجم مبادلات سهام در فاصله سال هاي 1370الي 1373 مربوط به 22 شركت ا

ز شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسي قرار داد .اين تحقيق گرچه با استفاده از روش تجربي و فلسفي تئوري اثباتي در حسابداري درصدد اثبات فرضيات مربوط بود ولي فرض اساسي اين تحقيق بر اين امر مبتني بود كهفرضيه بازار كارا يك فرضيه قابل تبيين است و مي توان آن را از طريق تجربي تست كرد.
طبق نتایج بدست آمده از این تحقیق می توان به این نکته رسید که اگر چه کانالای اطلاعاتی بازار سرمایه ایران متفاوت بوده و سرمایه گذارها از روند منطقی برای خرید و فروش سهام استفاده نمی کنند ،وی هنوز هم گزارشات مالی از محتوای اطلاعاتی که موثر بر بازار باشد برخوردار است.اگر چه ،اندازه گیری میزان تاثیر گزارشات مالی به تحقیقات بیشتری نیازمند است. لذا می توان بیان نمود که بازار سرمایه ایران ،بازاری کارا از شکل نیمه قوی نیست و هنوز هم همان گفته قدیمی که حسابداران می توانند بازار را گمراه کند در مورد این بازار مصداق خواهد داشت .گرچه صحت این مدعا نیازمند تحقیقات بیشتری است .وی با محاسبه بازده غیر عادی با استفاده از قیمت و شاخص های هفتگی و محاسبه متوسط گردش و دفعات سهام با استفاده از روش بیور اثر انتشار گزارشات میان دوره ای را بر قیمت و حجم مبادلات بررسی نمود .وی در تحقیق خود به وجود نرخ بازده غیر عادی (+یا -)در هفته های اعلان و افزایش مبادلات در این هفته ها اشاره کرده است .

محمد علی مرادی (1373) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود موضوعی با عنوان "اعلام سود حسابداری از طریق انتشار صورتهای مالی و رفتار قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران "را مورد بررسی قرار داد تا ازاین طریق رفتار تغییر قیمت سهام در قبال اعلان سود حسابداری را از طریق انتشار صورتهای مالی اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دهد.فرضیه ا

صلی این تحقیق بیان می دارد که بورس وراق بهادار تهران در قبال انتشار صورتهای مالی و اعلان سود حسادباری واکنش نشان می دهد به منظور تحلیل این فرضیه ،هفته انتشار گزارش به عنوان هفته صفر تلقی و تغییرات قیمت طی 7 هفته پیرامون آن آزمون میانگین ها و آزمون واریانس ها مورد استفاده قرار گرفت.


نتایج تجزیه و تحلیل های انجام شده و آزمون های آماری اعمال شده در هر سطح احتمالی از این فرضیه که مدعی به واکنش بازار و تغییر رفتار قیمتها در نتیجه انتشار گزارشات مالی بود به طور قوی تایید شد اما مهمترین نتیجه ای که از آزمون این فرضیه بدست آمد این بود که بنا به دلایلی چند از جمله کوچک بودن وسعت و اندازه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و محدود بودن منابع اطلاعاتی غیر حسابداری در مورد آنها ،کماکان صورتهای مالی میان دوره ای مهمترین منبع اطلاعاتی برای سهامداران ،اعتبار دهندگان ،سرمایه گذاران و به طور کلی عموم دست اندر کاران بازار سرمایه محسوب شده و بازار از انتشار آن تاثیر می پذیرد و تغییر در رفتار پارامتر های بازار ،بویژه تغییرات در مکانیزم عرضه و تقاضای سهام منجر به تغییر قیمتها می گردد .از سوی دیگر نتایج این تحقیق ، بر عدم وجود کارایی نسبی و انطباق بورس تهران با شکل سوم از سطوح کارایی بازار سرمایه دلالت دارد چرا که در غیر این صور انتظار می رفت بازار جهت سودهای مورد گزارش را از طریق کانالهای غیر رسمی و قبل از انتشار صورتهای مالی میان دوره ای پیش بینی کرده و تغییراتی متناسب با آن در رفتار قیمتها صورت پذیرد.
رضوان حجازی (1375)موضوع رساله دکتری خود را به بررسی "اثر اعلان سود حسابداری (سود واقعی سالیانه) بر قیمت و حجم مبادلات شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران "اختصاص داد.
به عبارت دیگر تاثیر اعلان سود حسابداری در قیمت و حجم معاملات سهام مورد مطالعه قرار گرفت . دراین تحقیق 3 فرضیه به شرح ذیل مورد بررسی قرار گرفت :
1. اعلان سود حسابداری بر قیمت سهام در بورس اوراق بهادرار تهران موثر است.
2. اعلان سود حسابداری برحجم مبادلات سهام در بورس اوراق بهادار تهران موثر است .
3. سود ، عامل تعیین کننده قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران است.
وی برای آزمون این فرضیات 50 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران را از سال 1368 تا 1373 مورد بررسی قرار داد .در این بررسی به این نکته نیز توجه شد که آیا سهامداران و یا سرمایه گذاران اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق اعلان سود به دست می اورند و این رقم می تواند مبنای مناسبی برای تصمیم گیری این دسته از استفاده کنندگان از گزارش های مالی باشد ؟وی این موضوع را با استفاده از مدل بازار مورد بررسی قرار داد و ضرورت بررسی کارایی بورس اوراق بهادار را مطرح ساخت.
بررسی آزمون فرضیه ها در سطح نیمه قوی نیز ضعف و یا فقدان کارایی را نشان می دهند .زیرا میانگین بازده غیر عادی یک هفته پس از برگزاری مجمع نه تنها صفر نبوده بلکه ،رقم قابل ملاحظه ای می باشد .به نظر ایشان سود حسابداری از این جهت که می تواند د

ر پیش بینی قیمت سهام یا جریان سود مورد انتظار ابزار با اهمیتی باشد ،برای سرمایه گذاران از جایگاه ویژه ای برخوردار است .بنابراین ،از نظر وی اگر بین سود حسابداری و توزیع یا اعلان سود که مورد علاقه سهامدار است ارتباطی برقرار باشد،سود مورد انتظار آینده برای سهام از جذابیت بیشتری بر خوردار خواهد بود .وی همچنین در تحقیق خود حداکثر میزان ماتی ذکر نموده است .
علی عمارلو (1377) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود موضوعی را با عنوان "بررسی تاثیر تغییر Eps پیش بینی شده شرکتها توسط مدیریت بر قیمت سهام "مورد مطالعه قرار داد. فرضیه اصلی این تحقیق بیان می دارد که انتشار اعلامیه های سود پیش بینی شده در بردارنده محتوای اطلاعاتی مفیدی بوده و در تصمیم گیری استفاده کنندگان موثر است.وی برای تحلیل این فرضیه ،هفته انتشار اعلامیه را به عنوان هفته صفر تلقی نموده و تغییرات قیمت طی 10هفته پیرامون آن را مورد مطالعه قرار داد. بر اساس یافته های علمی و نتایج تجربی و تحلیل های آماری (طبق فرآیند های آزمون فرضیه )،در هفته مورد گزارش نسبت به سایر هفته ها تغییر قیمت چشم گیری ملاحظه نشده است .
نمونه های مورد استفاده در این تحقیق شرکتهایی می باشند که دارای اعلامیه های تعدیل سود پیش بینی شده در مقطع سالهای 1370تا 31/05/1377مشاهداتی که دارای شرایط خاصی بودند .(مانند عدم تشکیل مجمع عمومی فوق العاده مبنی بر افزایش سرمایه در هفته های مورد بررسی

و . . . ) انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند .به منظور آزمون فرضیه فوق از روش نرخ بازده غیر عادی تجمعی1 استفاده شده است .،آزمون های استفاده شده برای این منظور ،آزمون های علامت و رتبه می باشند. آماره مورد استفاده نیز تقریب نرمال توزیع دو جمله ای (Z)می باشد. نتایج تجزیه و تحلیل های انجام شده نشانگر این است که گزارش های سود پیش بینی شده دارای محتوای اطلاعاتی نمی باشد و در نتیجه اطلاعاتی را به بازار سرمایه انتقال نمی دهد.


عزت اله جمشیدی (1377) مطالعه رابطه درآمد و قیمت سهام را در بورس اوراق بهادار تهران را موضوع تحقیق خود د رپایان نامه کرشناسی ارشد خود قرار داده است.پرسش اصلی در پژوهش وی این است که بین درآمد و قیمت سهام در بورس ارواق بهادار تهران ،چه رابطه ای وجود دارد؟آیا رابطه مشاهده شده می تواند نا به هنجاری نسبت E/Pرا توضیح دهد ؟


بررسی این موضوع،از میان 209 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران تا پایان سا 1375 بر حسب تاریخ پذیرش قبل از سال 1374 و عدم درامد منفی در سال 1374 و 1375 ،تعداد 124 شرکت

را به عنوان نمونه انتخاب نمود.
نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین درآمد و قیمت سهام در بازار سهام تهران یک رابطه خطی وجود دارد.یعنی رابطه بین اجزا نسبت E/P،یک رابطه خطی با ضریب ثابت صفر به شکل د

ر صد یا مرتبه نیست در بررسی نابهنجاری نسبت مذکور ،نتیجه تحقیق نشان داد که بین بازدهی و نسبت E/Pیک اربطه مشخص وجود دارد .یعنی سهامی که دارای نسبت E/Pبالاتری هستند بازدهی بالاتری به دست می آورند در توضیح نابهنجاری با استفاده از رابطه مشاهده شده ،نتایج آزمون رابطه بین بازدهی و قسمت نامعین مدل مذکور را تائید نمی کند .علاوه بر این آزمون گردید که آیا نا بهنجاری مذکور ناشی از قیمت هر سهم و اندازه بنگاه آن طوری که در ادبیات مالی یافت می شود هست یا نه؟در نهایت نابهنجاری نسبت E/Pکه ناشی از قیمت هر سهم و اندازه بنگاه تائید نشد.
علی حسامی نیز (1378) پایانامه ای را به عنوان "بررسی تحلیل ارتباط بین سود با بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران "د رمقطع کارشناسی ارشد به رشته تحریر در اورد.وی هدف اصلی تحقیق را تجزیه و تحلیل اطلاعات واقعمی استخراج معیارهایی می داند تا از این طریق سرمایه گذاران را قادر نمایند سهام شرکتها را با یکدیگر مقایسه کرده و سهم مورد نظرشان را با اطمینان بیشتری خریداری نمایند .شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معنی دارری وجود دارد یا خیر ؟وی برای بررسی موضوع ،فرضیه ای با عنوان بین سود حسابداری و بازده سهام ،رابطه وجود دارد "تنظیم نمود .قلمرو زمانی تحقیق از ابتدای سال 1371تا پایان سا 1375 می باشد وی در این دوره زمانی تعداد 46شرکت را به عنوان نمونه انتخاب کرد .وی پس از بررسی دریافت که بین سود حسابداری و بازده سهام رابطه معنی داری وجود دارد .
حسن بیاتی (1378)در پایانامه کارشناسی ارشد خود "بررسی ارتباط بین سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"را مورد مطالعه قرار داد. این تحقیق فرضیه ای را با عنوان "تغییر د رقیمت سهام با تغییر در سود مورد گزارش ،ارتباط دارد ."مورد بررسی قرار داد . به این منظور از داده های مربوط به سود حسابداری سالهای 75و76و اطلاعات قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران در سالهای 76و77بهره گرفت. وی در یافت که سود و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران با یکدیگر رابطه دارند.


مصطفی امید قائمی (1379)بررسی رابطه قیمت سهام و حجم مبادلات سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را موضوع پایانامه کارشناسی ارشد خود قرار داده اند.فرض اصلی این تحقیق بیان می دارد که تعداد سهام معامله شده روزانه با تغییر قیمت سهام درآن روز دارای رابطه معنی دار و هم جهت می باشد یا نه و به عبارت دیگر با افزایش میزان معاملات انجام گرفته بر روی سهام یک شرکت خاص ،میزان تغییر قیمت سهام آن چقدر خواهد بود .


جامعه آماری در این پژوهش ، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند که 24 شرکت پر معامله به عنوان نمونه انتخاب شدند.مقطع زمانی مورد نظر نیز مرداد سا

ل 1374 تا پایان آذر سال 1378 در نظر گرفته شد که به طور متناوب دوره های رکود و رونق معاملات را شامل می شود وی برای آزمون فرضیات از آزمون ضریب همبستگی رتبه ای

استفاده کرد .آماره آزمون مورد استفاده نیز در اغلب موارد از توزیع نرمال تبعیت نکرده اند . وی نتایج تجزیه و تحلیل انجام شده را به شرح زیر خلاصه نمود:
الف)برای ایجاد تغییرات مهم در قیمت سهام لازم است تا هم تعداد معاملات و هم تعداد سهام بیشتری مورد مطالعه قرار گیرد .
ب)تعداد سهام مبادله شده در روز گذشته تاثیری بر حجم مبادلات روز جاری ندارد.
ج)در اکثر معاملات سهام در بورس تهران تعداد اندکی سهام مورد معامله قرار می گیرد.
د)قیمت سهام در بورس تهران به صورت یک روند زمانی صعود یا نزول می کند به عبارت دیگر زمان که قیمت سهام در یک روز افزایش (کاهش )می یابد می توان پیش بینی نمود که در روزهای بعد نیز احتمالاًقیمت سهام افزایش (کاهش )خواهد یافت.وی همچنین نتایجی درباره رابطه بین میزان واریانس قیمت و میانگین تعداد سهام معامله شده و میانگین تعداد دفعات معامله روزانه و مقدار عددی قیمت سهام به عنوان نتایج جانبی ارائه نمود. به نظر وی هر چند یافته های این تحقیق بسیاری سوالات وابهامات موجود در خصوص مکانیزم تغییر رفتار و روحیات بازار سرمایه در بورس تهران را پاسخ داده و مطالعات و یافته های موجود را توسعه داده است اما در عمل نیزنشان داد که اطلاعاتی نظیر تعداد سهام معامله شده و تعداد دفعات معامله در فاصله زمانی یک روز ،دارای ارزش اطلاعاتی چندان قابل ملاحظه ای نیست نتایج این تحقیق در مواردی با نتایج تحقیقات انجام شده در بورس نیویورک موافق و در مواردی نیز مغایر بوده است .به عنوان مثال در بورس نیویورک رابطه بین تغییر قیمت سهام روز بعد و حجم مبادلات هر روز وجود دراد حال آنکه در بورس تهران این طور نیست .در هر دو بورس همبستگی مثبت بین تغییرات قیمت سهام یک روز و تعدادسهام معامله شده همان روز وجود دارد.
علی جهان خانی و امیر صفاریان نیز در پژوهشی مشترک با عنوان "واکنش بازار سهام نسبت به اعلان سود برآوردی هر سهم در بورس اوراق بهادار تهران "به بررسی موضوع پرداختند .آنها برای این تحقیق تغییرات قیمت و حجم مبادلات سهام 37 شرکت را که برای دوره تحقیق (سالهای 1374 الی 1376) سود برآوردی هر سهم اعلام نموده بودند 4هفته قبل و 4هفته بعد از اعلان سود مورد بررسی قرار دادند نتایج تحقیق نشان می دهند که سود برآوردی هر سهم دارای محتوای اطلاعاتی بوده و باعث تغییر قیمت سهام و حجم مبادلات در بین شرکتها گردیده است.خلاصه تحقیقات فوق در ذیل نمایش داده شده است.

ردیف سال محقق موضوع نتیجه


1 1373 حسین فخاری تاثیر گزارش های میان دوره ای بر قیمت و حجم مبادلات سهام وجود بازده غیر عادی و افزایش حجم در هفته های اعلان
2 1373 محمد علی مرادی اعلان سود و رفتار قیمت سهام واکنش بازده و تغییر رفتار قیمت سهام در نتیجه اعلان
3 1375 رضوان حجازی تاثیر اعلان سود حسابداری بر قیمت و حجم مبادلات سهام حداکثر میزان مبادلات در دو هفته قبل از اعلان سود
4 1377 علی عمارلو تاثیر تغییر EPS بر قیمت سهام در هفته گزارش تغییر مهمی در قیمت روی نداد
6 1378 علی حسامی ارتباط سود حسابداری با بازده سهام وجود رابطه معنی دار
7 1379 حسن بیانی ارتباط بین سود و قیمت سهام وجود رابطه معنی دار
8 1379 مصطفی امید قائمی رابطه بین قیمت سهام و حجم مبادلات عدم وجود رابطه معنی دار

منبع:نگارنده

6-2-خلاصه فصل:
مطالبی که در این فصل مورد بحث قرار گرفتند عمدتاً مربوط به سوابق و پیشینه تحقیق بود در ابتدا بیان گردید که در دهه 1970برای نخستین بار مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی پا به عرصه وجود نهاد و افرادی مانند اسپنس ،اکرلف ، جوزف استیگلیتز پایه گذاران این مفهوم بودند .

پس از ارائه این نظریه، محققان حسابداری تلاش نمودند تا به صورت تجربی آن را در بازار های مالی مورد بررسی قرار دهند و از این طریق بتوانند سطح عدم تقارن اطلاعات موجود را در بین سرمایه گذاران تعیین نمایند. نخستین تحقیقات صورت گرفته در زمینه عدم تقارن اطلاعاتی مربوط به دهه 1970میلادی می باشد .اما افرادی همچون کاپلند و گالی در دهه 1980 میلادی نقش مهمی را در گسترش تحقیقات ایفا نمودند.
پس از چندی محققان بر آن شدند تا ارتباط این مفهوم را با بازده غیر عادی و حجم مبادلات نیز مورد بررسی قرار دهند .به این منظور تغییرات قیمت سهام و حجم مبادلات را در دوره های قبل و بعد

از اعلان سود مورد بررسی قرار دادند و با توجه به شرایط مکانی و زمانی تحقیق نتایج متفاوتی درباره وجود یا عدم وجود عدم تقارن اطلاعاتی در دوره قبل و بعد از اعلان سود مشاهده کردند .در زمینه بررسی عدم تقارن اطلاعاتی ،تحقیق پیش رو پژوهشی می باشد که به طور تجربی در ایران صورت گرفته است تحقیقاتی که به طورمستقيم يا غیر مستقیم با موضوع مرتبط بودند به طور خلاصه ارائه شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید